Web Analytics Made Easy - Statcounter

یک استاد دانشگاه با اشاره به شیوع کرونا و لزوم ارتقای حس مسئولیت اجتماعی، از نخبگان و NGO ها خواست از لاک تدافعی و خواب زمستانی خود بیرون آمده و در این زمینه ایفای نقش کنند و در ادامه گفت: اکثر انجمن‌ها و تشکل‌های صنفی ناگهانی و به دنبال برخی منافع آنی تشکیل می‌شوند، ولی متاسفانه در دوران شیوع کرونا حتی یک سازمان مردم نهاد و یا تشکل صنفی در راستای افزایش سواد بهداشتی، سواد رسانه‌ای و یا سواد ارتباطی مردم آغاز به کار نکرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

حمید شکری خانقاه مدرس دانشگاه در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه مسئولیت‌پذیری یک تعهد اجتماعی نسبت به خود، خانواده‌، جامعه‌ و محیط پیرامون است، اظهار کرد: رعایت بهداشت فردی و توجه به سلامتی خود مسئولیت پذیری فردی و عدم شرکت در تجمعات، میهمانی‌ها و مسافرت‌های غیرضروری با هدف حفظ سلامت اعضای خواده، تعهد فرد در برابر خانوده را نشان می‌دهد. همچنین رعایت اصول بهداشتی و فاصله‌گذاری‌ها در سطح جامعه و در قبال سایر افرادی که با آنها در ارتباطیم مانند راننده تاکسی، فروشنده، همکاران، ارباب رجوع و غیره نشاندهنده مسئولیت پذیری فرد در برابر جامعه بوده و چهارمین سطح مسئولیت پذیری در برابر محیط زیست است.

دسته‌بندی‌ افراد جامعه و ارتباط آن با مسئولیت پذیری اجتماعی

شکری خانقاه با اشاره به دسته‌بندی‌های افراد از نظر بینش، منش، رفتار اجتماعی و ارتباط آن با مسئولیت پذیری اجتماعی در دوران کرونا، گفت: بعضی افراد در برابر توصیه‌ها و دستورات بهداشتی مقاومت کمتری نشان داده و پذیرش بیشتری دارند و در مقابل برخی دانش و آگاهی کمتری داشته و  به دلیل داشتن برخی تعصبات فرهنگی و مذهبی در مقابل توصیه‌ها و دستورات متخصصان بهداشتی مقاومت بیشتری نشان می‌دهند.

این مدرس دانشگاه با بیان اینکه جامعه دچار نوعی کاهلی اعتمادی و اجتماعی نسبت به خود و محیط پیرامون شده است، گفت: بی‌توجهی نسبت به نیازها و خواسته‌های دیگران و تخریب روابط اجتماعی با بهانه‌هایی همچون توهم ایمن بودن در برابر کرونا و بی‌اعتمادی به مسئولین برخی از نشانه‌های این کاهلی اعتمادی و اجتماعی است.

وی با بیان اینکه بی اعتمادی در جامعه از نوع رفتاری و منشی بوده و بر اساس منطق نیست، عنوان کرد: کاهش اعتماد اجتماعی حتی در مسائل بهداشتی باعث شده که افراد نسبت به توصیه‌های بهداشتی مسئولین بی‌اعتماد شده و با علم نسبت به خطرناک بودن کرونا و امکان ابتلا اصول بهداشتی را رعایت نکنند که همین مساله به عدم کنترل و مدیریت صحیح کرونا منجر شده است.

نویسنده کتاب برنامه ریزی ارتباطی در روابط عمومی  با بیان اینکه جامعه دچار چرخه تخریب شده است گفت: ما مدام دنبال متهم - قربانی، ظالم - مظلوم و مقصر جلوه دادن دیگران هستیم و همین مساله سطح مسئولیت پذیری اجتماعی را به شدت کاهش داده و منجر به ایجاد چرخه تخریب در جامعه کنونی شده است.

اهمیت نقش سازمان‌های مردم نهاد و تشکل‌ها در دوران شیوع کرونا

شکری خانقاه با تاکید بر اهمیت نقش سازمان‌های مردم نهاد و تشکل‌ها در دوران شیوع کرونا، با اشاره به کاهش نقش آفرینی سازمان‌های مردم نهاد یا NGO ها و تشکل‌های مردمی در جامعه گفت: این تشکل‌ها عمدتا به جای اینکه محیط محور، جامعه محور و دغدغه محور باشند سیاست محورند؛ در حالیکه سیاست زدگی باعث می‌شود تشکل ناکارآمد شده و نتواند در موقعیت‌های ضروری و بحرانی مانند پاندمی کرونا نقش‌آفرین باشد.

این در حالیست که اکثر انجمن‌ها و تشکل‌های صنفی ناگهانی و به دنبال برخی منافع آنی تشکیل می‌شوند، ولی متاسفانه در دوران شیوع کرونا حتی یک سازمان مردم نهاد و یا تشکل صنفی در راستای افزایش سواد بهداشتی، سواد رسانه‌ای و یا سواد ارتباطی مردم آغاز به کار نکرد.

این مدرس دانشگاه با ذکر مثالی دیگر، مطرح کرد: به عنوان نمونه با وجود اضطرار موضوع، هیچ یک از شرکت‌های بیمه‌ای برای کمک به افرد جامعه به مساله کرونا ورود نکرد که همین امر نشان می‌دهد دغدغه، هوشمندی و مسئولیت پذیری اجتماعی لازم را در قبال جامعه ندارند و بر اساس یک سری پیش فرض و منفعت از پیش تعیین شده فعالیت می‌کنند.

رسانه‌های قدرتمند باید سناریونویس‌ و فرایند محور باشند

این فعال حوزه ارتباطات در ادامه با انتقاد از فعالیت رسانه‌ها در بحران کرونا، گفت: اغلب رسانه‌ها به جای فرایند محوری، رویداد محورند و لذا در این میان کارایی خود را از دست داده‌اند؛ به عنوان نمونه در موضوع کرونا برخی از آنها منتظر وقوع یک اتفاق برای پوشش آن هستند و یا تنها به اعلام آمار  تعداد مبتلایان، فوتی‌ها و یا بهبود یافتگان اکتفا می‌کنند.

وی با تاکید بر اینکه رسانه‌های قدرتمند باید سناریونویس‌ و فرایند محور باشند، افزود: شاهدیم که اخبار رسانه‌ها "اجتماعی شده" و متناسب با دغدغه‌ها، ترس‌ها و نیازهای جامعه تنظیم و تهیه نمی‌شود. به عنوان نمونه رسانه ملی در رابطه با رعایت مسائل بهداشتی مثل شستن دست‌ها و استفاده از ماسک گهگاهی گزارش‌ و کلیپ آموزشی منتشر می‌کند که به تنهایی کافی نیست، چراکه در رابطه با موضوعات اجتماعی، فعالیت‌های کلیشه‌ای به فرهنگ‌سازی منجر نمی‌شود.

ضرورت حساس سازی و دغدغه ‌سازی اجتماعی در کنترل بحران کرونا

این استاد دانشگاه با اشاره به ضرورت دغدغه‌سازی اجتماعی در موضوعات مرتبط با کنترل بحران کرونا، عنوان کرد: به عنوان مثال همانطور که سازمان بهداشت جهانی مطرح کرد که افراد با عدم رعایت اصول بهداشتی می‌توانند قاتلان بالقوه و بالفعل باشند؛ ما نیز باید روی این موضوعات کار کرده و جامعه را حساس کنیم، چراکه عدم رعایت موارد بهداشتی مثل پوشش ماسک و فاصله‌گذاری‌ می‌تواند منجر به انتقال بیماری به دوست، همکلاسی و یا حتی اعضای خانواده و حتی منجر به مرگ دیگران شود که متاسفانه در این رابطه به خوبی آگاه سازی نشده است.

وی با اشاره به مرحل مختلف رویدادهایی همچون کرونا و ضرورت پرداختن به هر مرحله، تصریح کرد: ترس مرحله اول بحران بود که مسائلی همچون استرس و اضطراب مردم، پیگیری افراطی اخبار، انتشار پیام بدون اطمینان از صحت و سقم آن‌ در شبکه‌های اجتماعی و سوء‌استفاده برخی افراد از این شرایط را در بر می‌گرفت؛ "یادگیری" مرحله دوم بحران است که در این مرحله سواد رسانه‌ای و ارتباطی افراد ارتقا یافته و انتشار اخبار نادرست و جعلی نیز کمتر شده، در این مرحله افراد با اصول بهداشتی آشنا شده و توان مراقبت از خود را پیدا کرده‌اند.

این مدرس دانشگاه، نقش نخبگان، رسانه‌ها، تشکل ها و دولتمردان را در مرحله سوم پر رنگتر دانست و گفت: مرحله سوم ناحیه "رشد و پسا کرونا" نامیده می‌شود که تمرکز آن بروی مشاغل آسیب دیده ناشی از کرونا و افراد آسیب پذیر است.

نخبگان، دولتمردان و ذی نفوذان باید وارد مرحله حمایت‌گری شوند

وی ادامه داد: در این مرحله نخبگان، تشکل‌ها، دولتمردان و ذی نفوذان باید وارد مرحله حمایت‌گری شده و به شیوه‌های مختلف به ایجاد مشاغل جدید، حمایت از اقشار آسیب‌پذیر، افزایش درآمدها و غیره کمک کنند. البته این کمک‌ها تنها به مسایل مالی محدود نشده و هر زمینه‌ای که در آن امکان آسیب وجود دارد را شامل می‌شود.

این استاد ارتباطات در ادامه با انتقاد از عملکرد نخبگان، سیاستمداران و احزاب سیاسی در دوران کرونا، گفت: بسیاری از انجمن‌ها، تشکل‌ها و حتی برخی رسانه‌ها برای آغاز کار منتظر اتمام کرونا هستند؛ به عبارتی هنوز نتوانسته‌اند با شرایط کرونا انطباق و سازگاری ایجاد کنند.

شکری خانقاه با اشاره به نقش رسانه‌ها و تشکل‌ها در جهت‌گیری مناسب منش و رفتار سطوح مختلف جامعه، اظهار کرد: ایرانی‌ها در موقعیت‌های مختلف نشان داده‌اند که از یک طرف می‌توانند بسیار ایثارگر و در موقعیت‌های دیگر به شدت منفعت طلب باشند و در این میان اگر رسانه‌ها به عنوان مثال صداوسیما، خبرگزاری‌ها و سازمان‌های مردم نهاد فعال باشند، می‌توانند تغییر منش و رفتار مردم در موقعیت‌های مختلف را هدایت و مدیریت کنند.

راهکارهایی جهت افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی

این فعال حوزه روابط عمومی و ارتباطات در ادامه به راهکارهایی جهت افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی برای کنترل بحران کرونا اشاره کرد و گفت: باید تحت شرایط مختلف سبک زندگی افراد جامعه را تغییر داد، به عنوان مثال در دوران قبل از کرونا تأکید بر روی ارتباطات مؤثر، رفت‌و آمدهای خانوادگی و دیدن اقوام و دوستان بود ولی اکنون با توجه به شرایط بحرانی کرونا تأکید بر افزایش فاصله‌گذاری‌های فیزیکی، کاهش ارتباطات، ایجاد محدودیت در برخی رسوم و سنت‌ها و استفاده از تماس‌های ویدیویی برای دیدن اقوام با هدف پیشگیری از شیوع بیشتر بیماری است.

این استاد ارتباطات با اشاره به توصیه‌های متخصصان مبنی بر تبعات ناشی از تجمعات در شیوع بالای بیماری، اظهار کرد: به عنوان نمونه در رابطه با مراسمات مذهبی پیش رو در محرم و صفر، عدم برگزاری برخی رسوم به معنای از بین رفتن اعتقادات نیست، بلکه با هدف حفظ سلامت شهروندان می‌توان سبک برگزاری مراسم را تغییر داد تا ضمن حفظ اعتقادات دینی؛ از انتقال بیشتر و افزایش آمار تلفات ناشی از آن پیشگیری کنیم.

NGO ها از خواب زمستانی بیرون آمده و ایفای نقش کنند

حمید شکری خانقاه  با اشاره به شفاهی بودن فرهنگ مردم گفت: مردم برای رعایت مسائل بهداشتی و افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی بایستی نمونه‌ها را ببینند، بنابراین نخبگان باید وارد عرصه شده و همچنین NGO ها باید از لاک تدافعی و خواب زمستانی خود بیرون آمده و ایفای نقش کنند.

وی ادامه داد: رسانه‌ها باید سناریو نویس و سناریو محور بوده و برای روزهای حال و آینده کرونا برنامه‌ریزی کنند، خوشبختانه در تمام دنیا تولید محتوا می‌شود که می‌توان از آنها الگو برداری کرده و در داخل کشور بومی سازی و اجرا کرد. 

شکری خانقاه در همین رابطه با انتقاد مجدد از عملکرد برخی رسانه‌ها از ابتدای شیوع کرونا این را هم گفت: متاسفانه تمرکز اکثر رسانه‌ها بیشتر بر روی آمار ابتلا و تلفات ناشی از کرونا بوده تا عاملین اصلی شیوع و انتقال این بیماری، رسانه‌ها باید حوزه مهندسی معکوس و منش کارآگاهانه را در اخبار و جریان‌ها به کار گرفته و فرهنگ سازی کنند. ممکن است این تفکر و دیدگاه بی رحمانه باشد اما تمرکز بر روی آن می‌تواند حس مسئولیت‌پذیری در جامعه را ارتقا داده و این احساس را ایجاد کند که هر فرد در صورت عدم رعایت اصول بهداشتی مانند پوشش ماسک و فاصله‌گذاری، می‌تواند یک قاتل بالقوه باشد.

این فعال حوزه ارتباطات در خاتمه با تاکید بر ضرورت استفاده از ابزار مختلف رسانه‌ای و ارتباطی برای فرهنگ‌سازی و ارتقای حس مسئولیت پذیری در سطح جامعه، خاطرنشان کرد: با استفاده از تکنیک سناریوسازی و در قالب موشن گرافی، انیمیشن، فیلم کوتاه یا فیلم‌های دو دقیقه‌ای می‌توان این اهداف را اجرایی کرد، همچنین با تمرکز بر مقصران اصلی این بحران یعنی افراد و اصنافی که پروتکل‌ها را رعایت نمی‌کنند، می‌توان عمق فاجعه را به تک تک افراد نشان داده و از این طریق افراد را نسبت به رعایت اصول بهداشتی و کمک به حل بحران تحریک  و تشویق کرد.

انتهای پیام

ایسنا: گلاره کاویان

منبع: ایسنا

کلیدواژه: مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان های مردم نهاد دوران شیوع کرونا رعایت اصول بهداشتی عنوان نمونه ایفای نقش کنند مدرس دانشگاه خواب زمستانی بیرون آمده تشکل ها بحران کرونا فاصله گذاری شکری خانقاه مردم نهاد رسانه ای توصیه ها رسانه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۹۱۱۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تیک‌تاک؛ صدایی برای اعتراض

 «مطمئن باشید، ما جایی نمی‌رویم. ما مطمئن هستیم و برای حقوق شما در دادگاه‌ها مبارزه خواهیم کرد.» این واکنش مدیر شرکت بایت‌دنس، مالک پلتفرم تیک تاک در پاسخ به لایحه جدید کنگره آمریکا بود. براساس این لایحه، شرکت چینی بایت دنس موظف است تا تیک تاک را به یک شرکت آمریکایی بفروشد. در غیر این صورت دسترسی به آن در ایالات‌متحده ممنوع اعلام خواهد شد. این لایحه درحالی به امضای جو بایدن رسیده که از سال گذشته تاکنون جلسات دادگاه مختلفی در این زمینه و با حضور نمایندگان مجموعه تیک تاک برگزار شده است. ممنوعیت استفاده از این پلتفرم تصویرمحور درحالی مطرح شده است که تاکنون شبکه‌های اجتماعی مختلفی اعم از اینستاگرام، واتساپ و فیسبوک هویت آمریکایی دارند و از همان ابتدای شکل گیری به‌صورت آزادانه و بدون توجه به چهارچوب‌های اخلاقی در کشور‌های مختلف دنیا درحال فعالیت هستند. البته مقایسه ممنوعیت استفاده از تیک تاک در آمریکا با فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی خارجی در ایران اعتبار چندانی ندارد. آمریکا در شرایطی مقابل تیک‌تاک ایستاده که شبکه اجتماعی جامعی مثل اینستاگرام دارد و می‌تواند جایگزین آن کند که در سطح بین‌المللی فعال‌تر از تیک‌تاک هم است.

 یا به ما بفروشید یا حذفتان می‌کنیم

مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا دولت ترامپ اولین کسی بود که نسبت به مساله پلتفرم تیک تاک هشدار داد. او با ابراز نگرانی از اینکه ۱۳۸ میلیون کاربر آمریکایی در تیک تاک عضو هستند، گفت: «اگر به کودکان و نوه‌هایتان اهمیت می‌دهید برنامه تیک‌تاک را روی گوشی‌های هوشمند آنها غیرفعال و حذف کنید.» پمپئو از مردم خواسته بود که به او اعتماد کنند و قول داده بود که در آینده جوانان به‌خاطر این ممنوعیت از والدین‌شان تشکر خواهند کرد. بعد از پمپئو، دونالد ترامپ هم شبکه اجتماعی تیک تاک را تهدیدی برای امنیت ملی خواند. 

در دوره ریاست‌جمهوری ترامپ همه کابینه به‌دنبال این بودند تا این شرکت چینی را مجبور کند تا سهام خود را در آمریکا بفروشد. در روز‌های اخیر هم بایدن بسته لوایح کمک‌های خارجی را امضا کرد که شامل قانون حفاظت از شهروندان آمریکایی در مقابل اپلیکیشن‌های تحت کنترل دشمن خارجی بود. این قانون به بایت دنس، مالک چینی تیک‌تاک ۲۷۰ روز فرصت می‌دهد تا این پلتفرم خود را به مالکی جدید بفروشد. در غیر این صورت تیک تاک در فروشگاه‌های اپلیکیشن آمریکایی ممنوع خواهد شد. بایت دنس هم نسبت به این قانون اعتراض کرده و طی بیانیه‌ای به غیرقانونی بودن ممنوعیت تیک تاک واکنش نشان داد و اعلام کرد: «ممنوعیت تیک‌تاک غیرقانونی است و این امر را در دادگاه به چالش می‌کشیم. ما معتقدیم این وقایع و قوانین درواقع واضح هستند و درنهایت ما پیروز خواهیم شد. ما میلیارد‌ها دلار سرمایه‌گذاری کردیم تا داده‌های آمریکا و پلتفرم‌مان را ایمن و عاری از تاثیر و دستکاری خارجی نگه داریم.»

داوود طالقانی، نویسنده کتاب شرق شناسی معتقد است مساله شدن پلتفرم تیک تاک از جایی شروع شد که شخصیت‌های امنیتی آمریکایی و سپس اتحادیه اروپا درباره اش موضع‌گیری کردند. وی درباره روند شکل گیری این جریان گفت: «اولین فردی که به‌عنوان یک شخصیت سیاسی- امنیتی درباره این پلتفرم موضع‌گیری کرد، مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا بود. پمپئو به پدر و مادر‌ها توصیه کرد که تیک تاک را از موبایل‌های خود و فرزندان‌شان حذف کنند. در ادامه این روند، کنگره به اعضایش پیشنهاد کرد که در موبایل‌هایشان از این پلتفرم استفاده نکنند. سپس همین توصیه به کارکنان دولت ابلاغ شد و تا الان حداقل دو سه بار دادگاه تیک تاک برگزار شده و نمایندگان این پلتفرم در مجلس حضور پیدا کرده اند. امروز تیک تاک در آستانه ممنوعیت است و شروطی گذاشته شده که این بستر ذیل آنها به فروش برسد در غیر این صورت استفاده از آن در ایالات‌متحده آمریکا ممنوع خواهد شد. تمام این اتفاقات و رویداد‌های خبری از جنس امنیتی- سیاسی بوده و بهتر است فعلا به جنبه‌های فرهنگی، هویتی و اقتصادی آن کاری نداشته باشیم.

 خطر جدی تیک تاک برای استیلای سیاسی آمریکا

با توجه به رشد بدون توقف چین در زمینه‌های مختلف در سال‌های اخیر، این کشور به‌عنوان یکی از رقبای جدی آمریکا شناخته می‌شود. همین موضوع سبب شده تا آمریکا توجه ویژه‌ای نسبت به این رقیب قدرتمند داشته باشد. در کنار این موضوع انتخابات زمان زیادی به انتخابات آمریکا نمانده و پیش از این هم شائبه‌هایی درخصوص دخالت روسیه در انتخابات آمریکا وجود داشت. تلاقی این مسائل باعث می‌شود که کاخ‌سفید نسبت به نفوذ چینی‌ها به شکاف‌های اجتماعی آمریکا آن هم در میان اعتراضات ضداسرائیلی در این کشور احساس خطر کنند. 

طالقانی در توضیح این تهدید گفت: «نکته اساسی بر سر استیلای سیاسی و سلطه پلتفرمی است که آمریکا بر جامعه خودش و سایر جوامع دارد. ایالات‌متحده مجموعه‌ای از پلتفرم‌ها، رسانه‌های اجتماعی و خانواده‌های بزرگ فناوری ارتباطی را گسترش داده که اینها به‌عنوان یک سری زیرساخت و بستر‌هایی که قرار بوده خدمات اجتماعی مثل پیام رسانی و داشتن صفحات شخصی و بازاریابی ارائه کنند. این پلتفرم‌ها و سرویس‌ها در همه جوامع جای خود را باز کرده بودند و این استیلای سیاسی و کنترل ایدئولوژیک آمریکا در چند سال گذشته خیلی خوب اعمال می‌شد تا اینکه چین با برنامه تیک‌تاک در دو نسخه که یکی از آنها برای خود چینی‌هاست و دیگری برای غیر‌چینی‌ها، این فضا را شکاند.

این نکته هم وجود دارد که این برنامه یک منطق زیبایی‌شناسی و فرهنگی دارد که کاملا مبتنی‌بر یک لذت تصویری است؛ سرگرمی را به حد ناب خودش می‌رساند و عملا چالش‌ها و هنجار‌های اخلاقی و شرکتی (هنجار‌هایی که شرکت‌ها خودشان اعمال کرده‌اند) را ندارد. برای همین خیلی خوب در دنیا مورد اقبال واقع شد. به‌دنبال آن یک چالش امنیتی- سیاسی برای آمریکا به‌وجود آمد که ممکن است این کنترل، سلطه و استیلایی که تا الان از طریق پلتفرم‌ها و خانواده بزرگ فناوری‌های ارتباطی داشته به خطر بیفتد. در این موقعیت انگاره‌هایی مطرح می‌شود که هیچ‌کس نمی‌تواند آن را اثبات یا رد کند.

 این انگاره‌ها از انتخابات دوره اول ترامپ به‌وجود آمد که آیا انتخابات توسط رسانه‌های غیر‌آمریکایی یا نیرو‌های غیر‌آمریکایی در رسانه‌های اجتماعی به انحراف کشیده می‌شود یا نه؟ در انتخابات دوره اول ترامپ هم مساله درباره دخالت روسیه بود و درنهایت هم مشخص نشد که واقعیت داشته است یا خیر. وقتی درباره محبوبیت تیک تاک و احتمال جریان‌سازی آن برای انتخابات یا افکار عمومی آمریکا صحبت می‌کنند این انگاره ها، یعنی انگاره دستکاری اطلاعات به وسیله الگوریتم‌ها و هوش مصنوعی و همچنین سرقت و به دست آوردن کلان‌داده‌ها و آمار و اطلاعات شهروندان آمریکایی مطرح شده است.

 تقریبا هر حاکمیتی دو نکته را در قبال پلتفرم‌های خارجی خودش مطرح می‌کند و معمولا، چون گزاره‌هایی امنیتی و سیاسی است به‌صورت رسمی تایید یا رد نمی‌شوند. همین انگیزه برای کسانی که در داخل کشور ما اقدام به فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی می‌کنند نیز وجود دارد، یعنی آنها هم معمولا در بهانه‌هایشان این نکته را ذکر می‌کنند یا ممکن است شرکت‌های ارتباطی بزرگ دنیا که غالبا غربی هستند به کلان‌داده‌های جامعه ما دست پیدا کنند، یا به وسیله دستکاری الگوریتم، استفاده از هوش مصنوعی و شبکه‌های اجتماعی افکار عمومی را منحرف کنند. این تمام صورت‌مساله دولت آمریکا با تیک تاک است. البته می‌شود یک انگیزه اقتصاد سیاسی هم برای آن مطرح کرد. چین انتفاع بسیار زیادی از تیک‌تاک و مصرف رسانه‌ای که کاربران در آمریکا دارند، کسب می‌کند. اما به نظر می‌رسد این دلیل اصلی نباشد که آمریکا بخواهد به‌خاطر آن با چین مقابله کند.

 در تیک تاک از فلسطین ۱۵ برابر بیشتر از اسرائیل حمایت می‌شود

با توجه به اینکه تیک تاک چهارچوب خاصی را برای نسخه جهانی خود در نظر نگرفته است، بسیاری از محتوا‌های مربوط به فلسطین از این طریق منتشر می‌شوند. این در حالی است که شبکه مشابه آمریکایی یعنی اینستاگرام، سانسور شدیدی بر محتوا‌های غیرهمسو با منافع خود اعمال می‌کند. این در حالی است که نفتالی بنت، نخست وزیر سابق رژیم‌صهیونیستی در سفر خود به آمریکا ضمن تاکید بر اینکه اسرائیل وضعیت خوبی در افکار عمومی بین المللی ندارد گفت: «به دنبال این هستیم که موقعیت‌مان در افکار عمومی جهان تقویت شود تا آزادی عمل کامل به فرماندهان ارتش اسرائیل برای نابودی حماس داده شود؛ هرچند که در حال حاضر افکار عمومی جهان به نفع ما نیست.» بنت از تیک تاک به عنوان مصداقی برای تایید گفته هایش استفاده کرد و گفت: «در شبکه تیک تاک محتوای طرفدار فلسطین و گروه حماس ۱۵ برابر بیشتر از محتوای طرفدار اسرائیل دیده می‌شود.» بنابراین اتفاقات و جدی‌تر شدن روند ممنوعیت تیک تاک در آمریکا، این مساله ایجاد می‌شود که ایالات‌متحده به دنبال تخریب یکی از بازو‌های رسانه‌ای فلسطین باشد. 

طالقانی با اشاره به اینکه مواجهه امنیتی-سیاسی دولت‌های آمریکایی و غربی (که شبیه همین واکنش‌ها را با تیک‌تاک داشته اند) مربوط به قبل از طوفان الاقصی و مساله فلسطین است، گفت: «این فشار‌ها صرفا در فلسطین خلاصه نمی‌شود و از قبل شروع شده است. همان‌طور که گفتم تیک تاک یک رژیم زیبایی شناسی خاصی دارد که تقریبا هیچ خط قرمزی ندارد و صرفا مبتنی بر لذت ناب بصری است و صرفا همین تصویر است پیرو همین مورد از اینستاگرام بسیار جلوتر است و به این معنا هیچ چهارچوب اخلاقی و حقوقی را در خودش جا نمی‌دهد؛ چراکه گذاشتن هرگونه چهارچوب اخلاقی، حقوقی یا هنجاری به منزله محدودکردن آن پلتفرم است. اینستاگرام این محدودیت‌ها را داشت، اما تیک تاک از اول چنین محدودیت‌هایی نداشت. 

به همین دلیل هم محبوب‌تر شد؛ چراکه آدم‌ها می‌توانستند خیلی راحت‌تر و بدون واسطه از این لذت بصری استفاده کنند. به نظر می‌رسد در ماجرای فلسطین یک نتیجه ناخواسته به وجود آمده است، یعنی، چون این پلتفرم از اول چهارچوب‌های مشخص و محدودیت‌های اخلاقی نداشته، درباره مساله فلسطین هم ورود نمی‌کند. پس این موضوع ربطی به این ندارد که چین طرفدار حماس یا فلسطین است یا در هماهنگی با ایران این اقداماتی می‌کند. مساله این است که تیک‌تاک، چون از اول چهارچوب اخلاقی و هنجاری نداشته، نسبت به مساله طوفان الاقصی و فلسطین هم هست. درحالی‌که احیانا گر یک جنبش اجتماعی دیجیتال در تیک‌تاک به وجود می‌آید یک نتیجه ناخواسته برای این پلتفرم است، یعنی کارکرد این پلتفرم از ابتدا این نبوده که جنبش‌های اجتماعی در آن شکل بگیرد. بلکه قرار بوده آدم‌ها در آنجا سرگرم شوند و یک اوقات فراغت کوتاه داشته باشند؛ بنابراین مواجهه آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها با تیک تاک در مساله فلسطین به این معناست که می‌خواهند نسبت به فقدان چهارچوب اخلاقی و هنجاری تیک‌تاک چشم‌پوشی کنند، یعنی آنها توقع دارند تیک‌تاکی که تحت عنوان نسخه جهانی ارائه می‌شود، یک‌سری از محدودیت‌های اخلاقی و هنجاری را رعایت کند.

 چین می‌خواهد مرکز جهانی ارتباطات باشد

برخی بر این باورند که باتوجه به محبوبیت چشمگیر تیک تاک در بین جوانان از یک طرف و فقدان هرگونه چهارچوب و آزادانه بودن محتوا‌های منتشرشده در این پلتفرم از طرف دیگر، زنگ خطری برای اروپا و آمریکا ایجاد شده تا مبادا کنترل فضای دیجیتال از دست‌شان خارج شود. طالقانی تحریم شرکت هواوی توسط غربی‌ها را به عنوان اولین واکنش سلبی این کشور‌ها نسبت به اقدامات چین دانسته و گفت: «در آن زمان این برآورد وجود داشت که چین در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ ساله، «سیلیکون‌ولی» خودش را داشته باشد و در برابر شرکت‌های مادر و غول‌های فناوری ارتباطات، تبدیل به یک مرکز جهانی برای ارتباطات، رسانه‌های اجتماعی و در کل در مرکز تکنولوژی‌های نوظهور قرار بگیرد. اما به نظر می‌رسد حداقل چین در این بازه زمانی به چنین برآوردی دست پیدا نکرد، یعنی رسانه‌های محبوب چینی‌ها متفاوت با رسانه‌های محبوب غربی‌هاست. نسخه‌هایی که برای رسانه‌های اجتماعی در داخل چین ارائه می‌شود با نسخه‌های جهانی متفاوت است. چین یک سانسور گسترده و یک کنترل ایدئولوژیک بر محتواهایش دارد که این سانسور و کنترل ایدئولوژیک را در نسخه‌های ارائه شده برای سایر جوامع اعمال نمی‌کند. پس تمام مسئله غربی‌ها بر سر همین سانسور و کنترل ایدئولوژیک است. اگر چین هم بخشی از این سانسور‌ها را بر نسخه‌های جهانی اعمال می‌کرد احتمالا غربی‌ها مشکلی با تیک‌تاک نداشتند. احتمالی وجود دارد که اتفاقا یکی از انگیزه‌هایی است که آمریکایی‌ها از آن می‌ترسند. به این صورت که چین در قبال نسخه‌های جهانی به شیوه‌های دیگری سانسور و کنترل ایدئولوژیک کند، یعنی همانطور که خط قرمز‌هایی برای نسخه‌های داخلی تعیین کرده یک‌سری خط قرمز برای نسخه‌های جهانی رسانه‌های اجتماعی و تکنولوژی‌های نوظهورش بگذارد که منافع ملی چین در بیرون از مرزهایش را تضمین کند و این اتفاق قطعا خوشایند آمریکایی‌ها نیست. البته این امر هنوز رخ نداده و یک پیش‌بینی است که احتمالا غربی‌ها از آن باخبرند و در حال مبارزه با آن هستند.

منبع: روزنامه فرهیختگان

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • رسالت اصلی و وظایف ذاتی قوه قضاییه در اولویت است
  • تعداد تشکل‌های کارگری در استان بوشهر ۳۵ درصد افزایش یافت
  • تکمیل و بهره‌برداری یک‌هزار طرح در حوزه مسئولیت‌های اجتماعی نفت
  • توجه به نیاز کارگران امری ضروری است
  • نسل کنونی جامعه در جنگ تمام عیار رسانه ای قرار دارند
  • پرداخت ۴۰۰ میلیارد تومان یارانه کالا در استان بوشهر
  • رشد ۵۰درصدی تشکل های مردم نهاد چهارمحال و بختیاری
  • تیک‌تاک؛ صدایی برای اعتراض
  • تشکل جامعه اسلامی در حوزه سیاست‌گذاری دانشگاه اثرگذار بوده است
  • فرافکنی دانشگاه‌ها درباره نقش خود در تعلیم و تربیت اجتماعی/ اثرگذاری اساتید و تشکل‌ها محدود است