Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-04-29@14:43:43 GMT

فیلم منتخب «ونیز» چرا در «فجر» رد شد؟

تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۹۷۸۲۳

فیلم منتخب «ونیز» چرا در «فجر» رد شد؟

کارگردان فیلم سینمایی «دشت خاموش» که در کنار «خورشید» مجید مجیدی و «جنایت بی‌دقت» شهرام مکری سینمای ایران را در جشنواره «ونیز» نمایندگی می‌کند، از ردشدن فیلمش از سوی هیأت انتخاب «فجر» گفت.  به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، احمد بهرامی کارگردان فیلم سینمایی «دشت خاموش» که در بخش افق‌های جشنواره فیلم ونیز پذیرفته شده است، درباره این فیلم گفت: فیلمبرداری این فیلم خرداد و تیر سال گذشته انجام شد و اواخر سال علی قاسمی پخش‌کننده ما، «دشت خاموش» را در جشنواره‌های «کن»، «ونیز» و «سن سباستین» ثبت نام کرد که شروع حضور‌های خارجی این اثر هم از جشنواره «سن سباستین» اسپانیا بود که در بخش اصلی پذیرفته شدیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!



وی درباره محتوا و داستان فیلم خود توضیح داد: فیلم من درباره روابط پیچیده زندگی یک سری کارگر با کارفرمایان یک کوره آجرپزی است. در حقیقت فیلمی درباره مسایل بین کارگران و کارفرمایان ساخته‌ایم. البته این موضوع را به صورت یک سویه روایت نکرده و مشکلات را فقط به گردن کارفرما یا کارگر نینداخته‌ایم. درواقع یک قصه کمی عاشقانه را در کنار زندگی کارگران روایت کرده‌ایم که با یکدیگر درگیری‌هایی هم دارند.
روایتی سیاه و سفید از دهه ۵۰
بهرامی ادامه داد: قصه «دشت خاموش» متعلق به اوایل دهه ۵۰ و یک فیلم سیاه و سفید است. من وقتی تاریخ معاصر ایران را می‌خواندم احساس می‌کردم در چند برهه کوره‌های آجرپزی خاموش شده و از فعالیت افتاده‌اند، این در حالی است که این کار در ایران قدمتی ۷ هزار ساله داشته و معماری‌های زیادی وجود دارد که با آجر طراحی شده‌اند. طی این سالیان به ویژه در این ۱۵۰ سال گذشته، تعداد این کوره‌ها کم و رفته‌رفته خاموش شده‌اند به ویژه در دهه ۵۰ هم این اتفاق زیاد افتاده است. از همین رو من دوست داشتم نگاه ویژه‌ای به آدم‌های آن دهه داشته باشم البته ما درباره این کوره‌ها مستندنگاری نکرده‌ایم، قصه عاشقانه‌ای داشته‌ایم که در کنار این قصه مسایل کارگران و کارفرمایان را هم مطرح کردیم.

بهرامی با بیان اینکه «دشت خاموش» یک فیلم هنر و تجربه‌ای است، اظهار کرد: سال گذشته فیلم قبلی‌ام با عنوان «پناه» در «هنر و تجربه» اکران شد که یک تجربه خوب برای من بود، چون با «پناه» در گروه «هنر و تجربه» با تماشاگر ارتباط گرفتم. درست است در این گروه تعداد تماشاگران کمتر از سینمای بدنه است، اما بیننده‌های جدی‌تر و افرادی که دوست دارند فیلم ببینند و بعد کمی درباره آن فکر کنند، اتفاقاً در همین گروه سینمایی متمرکز شده‌اند.

وی افزود: ضمن اینکه در آن دوران تمام مجموعه «هنر و تجربه» به ویژه امیرحسین علم الهدی مدیر پیشین این گروه، به ما لطف داشتند و «پناه» را به خوبی نمایش دادند. همین موضوع برای من انگیزه‌ای شد. به هر حال افرادی همچون من که در سینمای بدنه کار نمی‌کنیم یا فعلاً قصد و امکاناتش را نداریم، می‌توانیم همین مدل فیلم‌های کم هزینه را بسازیم. البته برخی از ما چندان علاقه هم نداریم ضمن اینکه همه امکانات مربوط به مسایل مالی نیست و باید امکانات ذهنی هم باشد. به هر حال وقتی وارد حوزه‌ای می‌شوی تمایلات و تعاریفی به وجود می‌آید از همین رو من خودم واقعاً دوست نداشتم وارد سینمای بدنه شوم و شاید توانمندی آن را هم نداشتم.

کارگردان «دشت خاموش» گفت: اگر روزی بتوانم شبیه آقای اصغر فرهادی بنویسم و بسازم، قطعاً این کار را می‌کنم منظورم آن سینمای اجتماعی است که به درستی در آثار آقای فرهادی نمود پیدا می‌کند او می‌تواند با آثارش با بیننده خاص، عام، منتقد، جشنواره‌ها و… ارتباط برقرار کند و واقعاً یک فیلم چند وجهی می‌سازد. اگر این توانمندی را داشته باشیم، خیلی خوب است. البته مسایل مالی هم مهم است، چون با این مبالغی که ما فیلم می‌سازیم در سینمای بدنه نمی‌شود کار کرد. ما شاید با یک پانزدهم بودجه فیلم‌های بدنه، فیلم می‌سازیم.
«دشت خاموش» در فجر سی‌وهشتم رد شد!
این کارگردان ادامه داد: سال گذشته «دشت خاموش» را به سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر هم دادیم، اما پذیرفته نشد، یعنی اصلاً نمی‌دانم فیلم را دیدند یا نه. درواقع یک نسخه ۱۱۰ دقیقه‌ای آماده کردیم و به دبیرخانه دادیم، ولی گویا این فیلم مدنظرشان نبود. اتفاقاً ما به عنوان اولین جشنواره، فیلم را به فجر دادیم و من خیلی دوست داشتم «دشت خاموش» در این جشنواره دیده شود. اصلاً به نظرم همه جشنواره‌های جهانی یک طرف و جشنواره و مخاطب داخلی یک طرف؛ اتفاقاً جشنواره داخلی وزنه سنگین‌تری دارد. جشنواره فیلم فجر قوانینی دارد که به پروانه ساخت‌ها اهمیت می‌دهد، از آنجایی که پروانه ساخت «دشت خاموش» ویدیویی بود به نظرم این فیلم به همین دلیل پذیرفته نشد.

وی افزود: این موضوع از آن مسایلی است که اصلاً آن را نفهمیده‌ایم. خیلی از فیلمسازان مستقل بار‌ها گفته‌اند که این قانون درست نیست و چرا اجرا می‌شود. این قانون برای زمانی بوده که نگاتیو کارکرد داشته و حالا واقعاً بی‌معنی است. سال گذشته به ما گفتند اگر فیلمتان خوب باشد می‌توانیم کار‌هایی برایتان انجام دهیم، چون سالی چند فیلم پروانه خود را عوض کرده و به فجر راه پیدا می‌کنند، اما دوستان این کار را هم برای ما نکردند، یعنی سال گذشته هربار به ما می‌گفتند شورا برگزار نشد و فیلم را ندیدند.

بهرامی ادامه داد: البته واقعاً دیدگاه من این نیست که دست‌اندرکاران جشنواره فیلم فجر نخواسته‌اند که فیلم من را ببینند و به فجر راه بدهند. بحث پیچیده‌تر از این حرف‌هاست، چون بالاخره این قانون هم از سوی دوستان سینماگر اعمال شده که از یک کره دیگر نیامده‌اند؛ یک خرد جمعی به این نتیجه رسیده که قانونی بگذارد برای عدم حضور فیلم‌هایی که با پروانه‌های ویدئویی ساخته شده‌اند؛ بنابراین مهم این است که این قانون باید عوض شود.

کارگردان «پناه» با اشاره به حضور سه فیلم از سینمای ایران در جشنواره ونیز توضیح داد: من فیلم سینمایی «خورشید» ساخته مجید مجیدی را ندیده‌ام، اما گویا ورژن جدید آماده کرده‌اند، ۲۰ دقیقه از آن نسبت به نسخه ارایه شده در جشنواره فیلم فجر، کمتر شده و یک فیلم خوب از آب درآمده است به طوری که برخی با تماشای نسخه جدید پیش‌بینی کرده‌اند که «خورشید» جایزه شیر طلای ونیز را هم می‌تواند از آن خود کند. من هم آرزو می‌کنم این اتفاق بیفتد. جدای از اینکه آقای مجیدی استاد من است و ما از تماشای آثار او همواره لذت برده‌ایم، ولی امیر بنان تهیه‌کننده «خورشید» هم از هم دانشگاهی‌های من در دانشکده سوره بود و امیدوارم با دست پر از ونیز برگردند.

وی افزود: در بخش افق‌های جشنواره ونیز هم در کنار من، شهرام مکری با فیلم «جنایت بی‌دقت» حضور دارد. من با ناهید عزیزی مشاور کارگردان «دشت خاموش» و شهرام مکری در چهار سال دانشگاه همکلاسی بودیم و بسیار خوشحال شدم فیلم من در کنار فیلم شهرام مطرح شده است. در همان دوران دانشجویی چند کار خوب با یکدیگر داشتیم و شهرام لطف می‌کرد کار تدوین را انجام می‌داد. من آرزو می‌کنم اتفاق خوبی در این جشنواره برای سینمای ایران و به ویژه آقای مجیدی و آقای مکری رخ دهد، ضمن اینکه امیدوارم فیلم من هم خوب دیده شود. این روز‌ها آقای علی قاسمی پخش کننده «دشت خاموش» زحمت زیادی می‌کشد و برای فروش و رایت فیلم ارتباط می‌گیرد. فکر می‌کنم در بخش اصلی بتوانیم اتفاقی را رقم بزنیم.
مصائب کرونایی حضور در «ونیز»
بهرامی با تاکید بر اثرگذاری شرایط کرونایی بر پخش فیلم‌ها عنوان کرد: طبق اطلاعاتی که از آقای قاسمی گرفته‌ام شرایط کرونایی باعث شده خیلی از پخش‌کننده‌ها و خریداران اعلام کنند که ممکن است امسال به صورت مجازی با جشنواره در ارتباط باشند. حتی خود جشنواره هم از این موضوع تاثیر گرفته است برای مثال در سال‌های گذشته برای بخش افق‌ها ۷، ۸ نفر از هر فیلم به جشنواره دعوت می‌شدند، اما امسال برای مثال تنها سه دعوت نامه برای عوامل فیلم ما آمده است و حتی تاکید کرده‌اند ممکن است هر اتفاقی بیفتد، اصلاً نتوانیم پذیرای شما باشیم و ممکن است به صورت آنلاین با شما ارتباط بگیریم.

وی در پایان گفت: از عوامل این فیلم که زحمت زیادی کشیدند، تشکر می‌کنم. سعید بشیری در مقام تهیه کننده، مسعود امینی تیرانی به عنوان فیلمبردار، سحر یاوری تدوینگر، ناهید عزیزی صدیق مشاور کارگردان و بقیه بچه‌ها زحمت زیادی کشیدند. حسن مهدوی حدود ۶ ماه برای طراحی صدای «دشت خاموش» زمان گذاشت. این فیلم به صورت سکانس پلان تولید شده یعنی ۶۰ پلان دارد که هر کدام یک سکانس هستند از همین رو بحث صدا خودش را به خوبی نشان می‌دهد. بیژن حجازی از دستیار برنامه ریزان خوب سینماست و در این فیلم کمک زیادی به ما کرد. صالح غربی جوان هم در «دشت خاموش» بسیار در کنار ما بود و کمک کرد.

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: فیلم های سینمایی جشنواره ونیز فیلم های ایرانی جشنواره فیلم فجر سینمای بدنه هنر و تجربه سال گذشته دشت خاموش فیلم ها یک فیلم شده اند فیلم من

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۹۷۸۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مروری بر آثار ایرانی در بینال ونیز/ آنجا که نگاه پایان می‌گیرد

خبرگزاری مهر-گروه هنر-آزاده فضلی؛ غرفه ایران در شصتمین بینال هنر ونیز از ظهر روز ۸ اردیبهشت ماه با حضور محمدرضا صبوری سفیر ایران در ایتالیا از غرفه ایران رسماً آغاز به کار کرد. در این دوره از بینال هنر ونیز، ۵ هنرمند ایرانی نقاش با موضوع «کودکان غزه» اثر دارند.

در بیانیه جمهوری اسلامی ایران در شصتمین بینال هنر ونیز با عنوان «هنر بدون مرز» و به قلم محمد خراسانی زاده رییس پاویون ایران آمده است:

«ما انسان‌ها فرزندان آدم و حوا همه از یک ریشه و یک خانواده‌ایم و برادران و خواهران یکدیگر محسوب می‌شویم. شادی‌ها و غم‌هایمان مشترک است، اندوه و درد و ستم دیدن هر ملتی برایمان تلخ است و موفقیت و شادکامی هر ملتی بدون تضییع حقوق دیگران برای همه شادی آفرین خواهد بود پس در چنین شرایطی چگونه می‌توانستیم بی تفاوت بمانیم و سکوت پیشه کنیم؟ پس اگر بنی آدم اعضای یک پیکرند باید زبان رسای هنر را به عنوان فریادی غضب آلود در اعتراض به این ظلم بی سابقه به کار می‌گرفتیم و با دست هنرمندان چیره دست و صاحب نام ایران اسلامی گوشه‌هایی از ستمی که بر هم‌نوعان مان می‌رود، نمایان می‌ساختیم. چنان که شاعر ایرانی سعدی شیرازی چنین سروده است:

بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار

شعار «خارجی ها همه جا» در شصتمین دوسالانه هنر ونیز زمینه مناسبی را فراهم کرد که جمهوری اسلامی ایران عنوان بنی آدم اعضای یک پیکرند را برای نمایشگاه رسمی خود برگزیند تا یادآوری کند که به دور از هیاهوهای رسانه ای، هنری دارای ارزش والاتری است که شان انسان ها را محترم بشمارد و عدالت و شرافت و انصاف را به روشنی ترسیم کند.

در غرفه ایران کوشیده‌ایم تا مرزهای قراردادی بین کشورها را برداریم و از دریچه انسانیت بخشی از لحظه های اندوهناک تاریخ این روزهای بشریت را به تماشا بنشینیم، گاه با آثار تجسمی که نوآورانه و خلاقانه حرف هایی تازه برای گفتن دارند، گاه با چیدمانی که مخاطب را در موقعیتی متفاوت قرار می دهد، گاه با فناوری واقعیت مجازی که پدیده های فیزیکی را به چالش می کشد و گاه با تلألو تصویر در هنر آینه کاری ایرانی که همچون درخشش ستارگان در میانه کهکشان‌ها نور امید را برای روزگاری بهتر بر تاریکی های امروز دنیا می‌تاباند. البته همه این ها نمونه‌های کوچکی از هنر هنرمندان ایرانی است که مرزها را شکسته‌اند و پیامی است از وارثان تمدن هشت هزار ساله ایران که بر دیوارهای بنایی در شهر کهن ونیز برنشسته‌اند. آن روز فرا خواهد رسید که رنج‌ها و ظلم‌ها به پایان می‌رسد؛ مرزهای غیر واقعی فرو خواهد ریخت و همه انسان ها یک امت واحد خواهند شد.

این روزها کام همه جهانیان از آن چه بر مردم مظلوم و مقتدر فلسطین می‌گذرد، تلخ شده است. در این نقطه از دنیا جنایاتی شگرف در حال وقوع است که بهتر است نام آن را نسل کشی و جنایت علیه بشریت بگذاریم. کودکان بی پناه فلسطینی تنها به جرم این که در سرزمین مادری شان به دنیا آمده اند و فقط به این علت که فلسطینی هستند. روزهایشان را با بمب، موشک، کشتار، گرسنگی و آوارگی به شب می رسانند و شب هایشان را با ترس و واهمه می گذرانند.»

همچنین، امیر عبدالحسینی مدیر هنری، پژوهشگر و کیوریتور ارشد غرفه ایران در شصتمین بینال هنر ونیز متنی با عنوان «والایی؛ در سرزمینی که برای صلح آفریده شد» نوشته است:

«هنرمند به جای همه آنان سخن می‌گوید که قادر به سخن گفتن نیستند. این کلام آندره تارکوفسکی سینماگر نامدار روس است که هنرمند را به مثابه یک پیامبر می‌دانست؛ چرا که هنرمند «زیبایی» را همراه با آیینه‌ای اخلاقی می‌آفریند اما آن‌جا که هنرمند قادر به سخن گفتن نیست تکلیف چه خواهد بود؟ آنجا که موضوع بزرگتر از توان و داشته‌های هنرمند است، چه باید کرد؟ فرض کنید نویسنده‌ای، نقاشی یا فیلمسازی بخواهد عظمت و اندوه و ایثار مردم غزه را بیان کند. چنین چیزی شدنی است؟ هنرمند و نویسنده هر چه بکوشد نمی‌تواند اقیانوس این واقعه را آن‌گونه که رقم خورده در ظرف هنر و کلام بریزد. با این همه آموزه‌های ما تعریفی جامع تر از هنر ارایه می‌دهد و افعال بلند مرتبه ای را برابر با هنر می داند. در آرمان شهر فلاسفه غرب و شرق و نگاه فیلسوفان اسلامی هنری ارزشمند است که فضایل والا به همراه داشته باشد و این فضایل همان است که در شهادت این نظر کرده‌های بهشت خداوند به زیباترین شکل نمایان شده است. آیا در شهادت هزاران کودک معصوم غزه چیزی جز دیدن موقعیت است. این نظریه توصیف تجربه های نامتناهی مانند ایمان، امید، شکوه، شگفتی ستایش، هراس مرگ و ... را شامل می‌شود و به امور فراموش ناشدنی تاب نیاوردنی و از همه مهمتر تفکر برانگیز اشاره دارد. از نظر لیوتار امر والا در نمایش امور نمایش ناپذیر معنا می‌یابد و به تصویرگری نوعی از احساس می‌پردازد که تخیل انسان قادر به درک عظمت و قدرت آن نیست.

از این منظر است که هنر نقاشان صاحب نامی چون مرتضی اسدی، کاظم چلیپا، غلامعلی طاهری، عبدالحمید قدیریان و مصطفی گودرزی اهمیت مضاعفی دارد و تجربه نابی از زیباشناختی «هنر والا» را به نمایش می‌گذارد. بازنمایی عنصر ناب هنری یکی از سه موضوعی است که کاندینسکی لازمه شکل گیری هر اثر هنری می‌داند. این نقاش و نظریه پرداز هنر، شرط دیگر را چنین می‌داند که هنرمند فرزند زمانه خودش باشد و اثر او بازتاب کاملی از تجربه هایش را منعکس کند. دارا بودن بیان و سبک فردی سومین خصوصیت اثر هنری از دیدگاه کاندینسکی است. سه ویژگی مهمی که در آثار این هنرمندان نقاش نمایان است تا تصویری از «والایی» را به کودکان غزه و به آیندگان تقدیم کنند. این همان تفاوت «امر جمیل» و «امر جلیل» و به تعبیری هنر زیبا و هنر والا است که در اندیشه فلاسفه ای چون لیوتار مطرح شده است. از سخن این اندیشه گر قرن بیستم چنین بر می آید که وقایعی وجود دارد که احساس و ادراک می شود اما قابل بیان نیست و وظیفه هنرمند بازنمایی آن است.»

در ادامه گزارش، به قطعه شعر محمود درویش که کنار آثار هنرمندان قرار داده شده و پیشینه هنرمندانی که آثارشان در بینال هنر ونیز ارایه شده است، اشاره می‌کنیم.

جز قلبش چیزی نیافتند

مرتضی اسدی نقاش ایرانی است که پس از اخذ مدرک کارشناسی در رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، تحصیلات تکمیلی خود را در رشته تصویرسازی در همان دانشگاه ادامه داد. سپس برای تحصیل در مقطع دکتری در رشته تاریخ هنر و باستان شناسی هنر اسلامی به دانشگاه پاریس سوربن رفت. اما سپس تحصیل را رها کرد و برای پایان دوره دکتری رشته پژوهش هنر به ایران بازگشت. اسدی به عنوان طراح و نقاش در نمایشگاه های گروهی و انفرادی بسیاری در ایران و سطح بین المللی شرکت کرده است. او برنده جایزه سوم طراحی تمبر پستی به مناسبت چهل و پنجمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر در توکیو و برنده جایزه دوسالانه نقاشی جهان اسلام است. وی عضو هیات علمی دانشگاه هنر شاهد و عضو انجمن نقاشان ایران (AIP) است. وی دبیر و عضو هیات داوران جشنواره ها و رویدادهای هنری متعدد، استاد راهنما و مشاور پایان نامه های دانشگاهی بوده و با انتشارات هنری دانشگاهی همکاری داشته است.

تابلوی نقاشی مرتضی اسدی که همچون دیگر آثار اسدی تابلویی مفهومی است، هم به صورت اصل اثر نمایش داده شده و هم برای آن نمایشی ویژه در نظر گرفته شده است. همچنین قطعه شعر محمود درویش با عنوان «جز قلبش چیزی نیافتند» نیز در توضیحات این تابلو قرار دارد که شنیدنی هم است؛

سینه‌اش را تفتیش کردند

و جز قلبش چیزی نیافتند

قلبش را تفتیش کردند

غیرِ ملت‌اش چیزی نیافتند

صدایش را تفتیش کردند

به غیر اندوهش چیزی نیافتند

اندوهش را تفتیش کردند

جز زندانش چیزی نیافتند

زندانش را تفتیش کردند

جز خودشان را در بند نیافتند

و شب، شب بود

و آوازخوان، آواز می‌خواند ...

شهیدی است که شهیدی آن را حمل کند

مصطفی گودرزی هنرمند و پژوهشگر هنر ایرانی است. وی پس از اخذ مدرک کارشناسی در رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، به فرانسه رفت و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته هنرهای تجسمی از دانشگاه رن فرانسه دریافت کرد. سپس به طور همزمان ۲ دوره دکتری را به پایان رساند. پس از بازگشت به ایران به عضویت دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران درآمد و اکنون استاد گروه آموزش عالی است. وی علاوه بر نقاشی، در زمینه طراحی گرافیک، ساخت فیلم مستند، پژوهش، ترجمه و تالیف کتاب نیز فعالیت داشته است. گودرزی در موسسات مختلف هنری-علمی و فرهنگی حضور فعال دارد که از جمله آنها می‌توان به ریاست گروه هنرهای تجسمی دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران اشاره کرد. رییس گروه هنرهای تجسمی فرهنگستان هنر ایران، مشاور هنری موزه هنرهای معاصر تهران، طراح و مشاور در چندین نمایشگاه داخلی و بین المللی، سردبیر چندین نشریه تخصصی هنری و ... تالیف کتاب، ترجمه و تحقیق از دیگر فعالیت های اوست.

در کنار اثر مصطفی گودرزی شعر محمود درویش با عنوان «شهیدی است که شهیدی آن را حمل کند» آمده است:

اگر از تو درباره غزه پرسیدند ...

بگو به آن‌ها:

در آن‌جا شهیدی است،

که شهیدی آن را حمل می‌کند،

و شهیدی از وی عکس می‌گیرد،

و شهیدی او را بدرقه می‌کند،

و شهیدی بر وی نماز می‌خواند

خانه‌ای که یک در دارد

کاظم چلیپا هنرمند سرشناس ایرانی تحصیلات هنری خود را در دانشکده هنرهای زیبای تهران آغاز کرد. او کارشناسی ارشد نقاشی خود را از دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا دریافت کرد و دکترای خود را به پایان رساند. کارشناس پژوهش هنر دانشگاه هنر شاهد پدرش مرحوم حسن اسماعیل زاده (چلیپا) از آخرین هنرمندان نهضت نقاشی قهوه خانه ای بود. چالیپا در نمایشگاه های بین‌المللی شرکت کرده و جوایزی مانند جوایز برس طلایی ژاپن را دریافت کرده است. او مدرس دانشگاه است و در رویدادهای هنری متعددی به عنوان عضو هیات داوران شرکت کرده است. چلیپا عضو هیات علمی دانشگاه هنر است. «آسمان چلیپا» و «رنگ خیال» ۲ فیلم مستندی هستند که بر اساس زندگی و آثار این هنرمند ساخته شده‌اند.

شعر محمود درویش بر اثر کاظم چلیپا با عنوان «خانه‌ای که یک در دارد» به شرح زیر است:

و دو پنجره

روی ساحل دخترکی است

و برای دخترک، خانواده‌ای

و برای خانواده، خانه‌ای

و خانه دو پنجره دارد و یک در ...

روی دریا ناوچه‌ای است

سرگرم شکار رهگذرانی

که بر ساحل قدم می‌زنند:

چهار، پنج، هفت

بر ساحل فرو می‌غلتند...

جیغِ دخترک از ساحل فراتر می‌رود

فراتر از شبی کویری،

اما پژواکی وجود ندارد

دخترک فریادی ابدی می‌شود

در اخبارِ فوری

که اکنون دیگر فوری نیست،

زیرا هواپیماها بازگشته‌اند

تا بمباران کنند

خانه‌ای که یک در دارد و دو پنجره!

آنجا که نگاه پایان می‌گیرد

غلامعلی طاهری هنرمند ایرانی دارای مدرک کارشناسی ارشد نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و یکی از بنیانگذاران دانشگاه شاهد است. طاهری در عرصه های هنری، فرهنگی و علمی، سمت های مختلفی به عنوان رییس موزه هنرهای معاصر تهران، قایم مقام دانشگاه شاهد، عضو هیات داوران مسابقات هنری، مؤسس انجمن علمی هنرهای تجسمی ایران و … داشته است. طاهری با ارایه سخنرانی‌های تخصصی و شرکت در نمایشگاه های انفرادی و گروهی متعدد در ایران و عرصه بین المللی حضور فعالی داشته است.

غلامعلی طاهری درباره اثرش که تاکنون جایی دیده نشده است، به خبرنگار مهر گفت: این تابلوی نقاشی تصویری از کودکان غزه را که در حال گریه در آغوش مادرشان هستند، خانه‌هایی که ویران شده‌اند و مادری که در حال فریاد زدن است و دستش رو به آسمان و در حال استغاثه است، نشان می‌دهد. از دور نیز تانک‌های اسراییلی در حال حمله هستند و تصویری غم انگیز از فاجعه غزه نمایش می‌دهد. این نقاشی رئال است و با فضایی تیره و رنگ‌های تیره کار شده است. من فکر می‌کنم برای بیان بسیاری از موضوعات، با حفظ جنبه‌های هنری، بیانی رئال بسیار مناسب است؛ به همین دلیل در حال حاضر آثارم را رئال خلق می‌کنم.

قطعه شعر محمود درویش با عنوان «آنجا که نگاه پایان می‌گیرد» برای این تابلو انتخاب شده که عبارت است از:

برادرانی داریم

دوست‌مان می‌دارند

تماشای مان می‌کنند

می‌گریند

و در خلوت خود می‌گویند:

«ای کاش این محاصره اینجا …»

کلام در گلو می‌ماند

و پایان نمی‌گیرد.

رهایمان نکنید

تنهایمان نگذارید

سلام خداوند بر فرزند شهیدت

عبدالحمید قدیریان هنرمند ایرانی دارای لیسانس نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد نقاشی از دانشگاه هنر تهران است. قدیریان علاوه بر نقاشی، مجسمه‌ها، طراحی صحنه و لباس و آثار مستند متعددی ارایه کرده است. قدیریان طراحی صحنه و لباس بسیاری از فیلم‌های سینمایی و سریال های تلویزیونی را در کارنامه خود دارد که برای سریال «مریم مقدس» سیمرغ بلورین جشنواره بین المللی فجر را دریافت کرد. خانه سینما به او برای طراحی صحنه و لباس برای «ملک سلیمان» جایزه داد. وی همچنین عضو هیات داوران جشنواره‌های بین المللی فیلم فجر و مدیر اجرایی اولین مراسم افتتاحیه المپیک بانوان بوده است. قدیریان تالیف بسیاری از کتاب ها و انتشار مقالات متعدد و برگزاری نمایشگاه های انفرادی و گروهی در ایران و خارج از کشور را در کارنامه دارد.

در کنار اثر قدیریان، قطعه شعر محمود درویش با عنوان «سلام خداوند بر فرزند شهیدت» آمده است:

در محضر پدر،

به سوگ پسر نشسته‌ایم؛

«سلام خداوند بر فرزند شهیدت»

اندکی دیگر

میلاد یکی کودک را

شادباش می‌گوییم

کد خبر 6091769

دیگر خبرها

  • مروری بر آثار ایرانی در بینال ونیز/ آنجا که نگاه پایان می‌گیرد
  • تبدیل افکار خاموش ذهن به گفتار| ابزاری که اندیشه را واژه می‌کند!
  • رئیسی: خیزش دانشجویان غربی حامی مظلومین غزه خاموش نخواهد شد
  • ماجرای داغ حمایت هنرمندانه از غزه در ونیز/غرفه ایران رسما فعال شد
  • کسی که صدای حامیان فلسطین را خاموش کند، حیوان و هیولایی درنده است
  • آتش‌سوزی گسترده در شهرک صنعتی شمس‌آباد
  • دردسرهای نخستین شهر جهان که ورود به آن پولی شد!
  • تشدید موج اعتراضات علیه رژیم صهیونیستی در دوسالانه هنر ونیز
  • تصاویر منتخب هفته در جهان
  • نمایش اثر منتخب شانزدهمین جشنواره هنر‌های تجسمی فجر در دوسالانه هنر ونیز ۲۰۲۴