گزیده اشعار شب پنجم ویژه محرم ۹۹
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۹۷۸۵۳
در آستانه فرارسیدن ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، تعدادی شعر از شاعران آئینی کشور ویژه شب و روز پنجم ماه محرم میخوانید.
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، از سالهای گذشته شب و روز پنجم دهه اول ماه محرم با نام «عبدالله بن حسن» از فرزندان امام حسن مجتبی (ع) نامگذاری شده است. در آستانه فرارسیدن ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، تعدادی شعر از شاعران آئینی کشور را درباره این فرزند امام حسن، کریم اهل بیت (ع) در ادامه میخوانید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
جواد محمدزمانی
گفت رنجور دلش از اثر فاصلههاست
آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدلههاست
از چه در خیمه بماند اگر او میداند
چشم در راه غزالان حرم آبلههاست؟
آفتاب است که از زین به زمین افتادهست!
شیهۀ اسب یقیناً خبر از زلزلههاست
نه که هنگام نماز است، عمو در سجدهست
نکند وقت به پا داشتن نافلههاست؟
این طرف محفل پر اشکترین زمزمههاست
آن طرف مجلس پر شورترین هلهلههاست
به یتیمی ز نوک تیر، محبّت کردن
جلوۀ بارزی از خُلق خوش حرملههاست!
خواستند آینۀ باغ شقایق باشد
سینهای که پر آواز پر چلچلههاست
حامد اهور
وقتی عدو به روی تو شمشیر میکشد
از درد تو تمام تنم تیر میکشد
طاقت ندارم این همه تنها ببینمت
وقتی که چلّه چلّه کمان تیر میکشد
این بغضِ جانستان که تو بیکسترین شدی
پای مرا به بازی تقدیر میکشد
ای قاری همیشهٔ قرآن آسمان
کار تو جزء جزء به تفسیر میکشد
اینکه زِ هر طرف نفست را گرفتهاند
آن کوچه را به مسلخ تصویر میکشد
برخیز! ای امام نماز فرشتهها
لشکر برای قتل تو تکبیر میکشد
عبدالحمید رحمانیان
این كیست از خورشید، مولا، ماهروتر
بیتابتر، عاشقتر، عبدالله روتر
میگفت من دست از حسینم برندارم
اِلا شود بازویم از خون وضو، تر
میگفت ای شمشیرها دستم مگیرید
مرگ ار جگر دارد بیاید روبهروتر!
میگفت و با دست عمویش عهد میبست
چشم زمین از حسرت این گفتگو، تر
وای آن گلوی ناز، سیراب عطش بود
شد عاقبت از دست آن صاحب سبو، تر
آنجا حسین افتاد و اینجا كودكی ناز
افتاد در دست یزیدی تندخوتر...
در عالم ای شمشیرها پیدا نكردید
آیا كسی نزد خدا با آبروتر؟!
سید رضا مؤید
روح والای عبادت به ظهور آمده بود
یا که عبدالله در جبههٔ نور آمده بود؟
کربلا بود تماشاگر ماهی کز مهر
یازده لیلهٔ قدرش به حضور آمده بود
یازده برگ، گل یاسِ حسن بیش نداشت
که به گلزار شهادت به ظهور آمده بود
یوسف دیگری از آل علی، کز رخ او
چشم یعقوب زمان باز به نور آمده بود
باغبان در ورق چهرهٔ گرمازدهاش
گلشن حُسن حَسن را به مرور آمده بود
صورتش صفحهٔ برجستهٔ قرآن کریم
صحبتش ناسخ تورات و زبور آمده بود
بیکلاه و کمر از خیمه چو قاسم بشتافت
بس که از تاب تجلّی به سرور آمده بود
قتلگه طور و حسین بن علی، چون موسی
به تماشای کلیم اللَّه و طور آمده بود
به طواف حرم عشق ز آغوش حرم
دل ز جان شُسته به شیدایی و شور آمده بود
عجب از این همه مستی چو برادر را دید
که چهها بر سرش از سمِّ ستور آمده بود
طفل نوخاسته برخاسته از جان و جهان
آسمان زین همه غیرت به غرور آمده بود
بر دل و پهلوی این عاشق و معشوق، دریغ
نیزه و تیر ز نزدیک و ز دور آمده بود
دست شد قطع ولی دل ز عمو، قطع نکرد
طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود
گرچه لبتشنه به دامان امامت جان داد
بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود...
حیدر منصوری
پروانه شد تا شعلهور سازد پرش را
پیچید در شوق شهادت باورش را
داغ گلویش تازه شد از قحطی آب
وقتی به خنجر داد زخم حنجرش را...
با رود جاری کرد در دشتی عطشناک
آن دستهای کوچک و نامآورش را
تا لحظهای دیگر عمویش زنده باشد
انداخت بر وی، کودکانه پیکرش را
با کاروان، بعد از غروب سرخ خورشید
بر نیزه میبردند در غربت سرش را!
حسن لطفی
پا گرفته در دلم، آتشی پنهان شده
بند بندم آتش و سینه آتشدان شده
اشکهایم میچکد بر لبت یعنی که باز
آسمان تشنهام، موسم باران شده
بین این گودال سرخ، در دل این قتلگاه
دیدمت تنهاترین، غرق در طوفان شده
نیزهای خون میگریست، پای زخم کاریاش
قصد زخمی تازه داشت، دشنهای پنهان شده
صد نیستان ناله را، هر نفس سر میدهم
بی سر و سامان توست، آه سرگردان شده...
قاسم نعمتی
دیدم ز روی تل که دورت را گرفتند
راه عبور زادهی زهرا گرفتند
میآیم از خیمه به امدادت عمو جان
این گرگها سرتاسرِ صحرا گرفتند
عمه زمین خورد و صدا زد وای مادر
لشگر ز هر سو نیزهها بالا گرفتند
تا ضربه را کاری به جسم تو بکوبند
اغلب کنار حنجر تو جا گرفتند
دیدم که زینب زلفهایت شانه میزد
اینان چرا با پنجه مویت را گرفتند
دستم سپر میسازم اینجا زیر شمشیر
اما نشانه حنجرم را تا گرفتند
خون گلویم ریخت چشمان تو را بست
تا که نبینی جان من یک جا گرفتند
تا مثل تو گفتم که مادر یاریام کن
با نیزه از پهلوی من امضا گرفتند
مانند قاسم صورتم تغییر کرده
از ما تقاص عقده از بابا گرفتند
جان دادنم مشکل شده میدانی از چه؟
هر جفت پاهای مرا با پا گرفتند
سید پوریا هاشمی
غرور کودکیم را به خنده پا نزدید
سرش شکست! بزرگ قبیله را نزنید
هزار و نهصد و پنجاه زخم خورده تنش..
به زور بر تن صدپاره نیزه جا نزنید
حیا کنید غریب است نامسلمانها
گرفته روی لبش ذکر ربنا نزنید
نگاه خواهر آوارهاش به گودال است
بخاطر دل او با سر و صدا نزنید
هنوز مانده کسی پیشمرگ او باشد
مرا نکشته به او تیر بیهوا نزنید
تمام آبرویم دستهای لاغرم است
که میکنم سپر جان یار تا نزنید
مقابلش به گلویم سه شعبه را بزنید
مقابلم به تن زخمیاش عصا نزنید
هزاربار مرا ذبح از قفا بکنید
سر عزیز خدارا تورو خدا نزنید
انتهای پیام/4028/
منبع: آنا
کلیدواژه: مداحی ماه محرم محرم 99
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۹۷۸۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شعر فارسی فلسطین به دست عرب زبانان نمیرسد
امیر حسین هدایتی شاعر و پژوهشگر شعر مقاومت در گفت و گو با خبرنگار مهر در خصوص تعریف شعر مقاومت گفت: تعریف اساسی شعر مقاومت، در واقع توضیح و تبیین شرایط مقاومت در مقابل فشارداخلی و خارجی در یک ملت است. ملتی که تحت فشار یک استبداد داخلی یا تحت فشار یک استعمارخارجی باشد، پدیده مقاومت ادبی از طرف روشنفکران، ادیبان و شاعران شکل میگیرد. مثل شعر مشروطه که در واقع و به نحوی یک نوع شعر مقاومت در مقابل استعمار خارجی و دیکتاتوری داخلی بود. ولی بعد از انقلاب اسلامی شعر مقاومت تعریف دیگری پیدا کرد. البته جدا از شعر انقلاب اسلامی که در واقع خودش یک تعریف خاصی از شعر مقاومت دارد، با شروع جنگ تحمیلی و دفاع مقدس یک پدیده دیگری در ادبیات ما با عنوان شعر پایداری به وجود آمد.
وی افزود: اساسا در ادبیات جهان شعر مقاومت تعریف دیگری دارد. مثلا شعرفدریکو لورکا در اسپانیا بر علیه استبداد داخلی و حکومت فرانکو یک شعر مقاومت محسوب میشود. محمود درویش هم در فلسطین به عنوان شاعر مقاومت مطرح است . او هم در اشعارش علیه اشغالگری و ستمی که بر مردم فلسطین رفته، صحبت میکند. مقاومت برای معیارها و مصداقهای متفاوتی مبارزه میکند اما معمولا در اطراف چنین پدیدههایی شعر مقاومت شکل میگیرد. شعر مقاومت در هفتاد سال گذشته در حوزه و مساله فلسطین جایگاه خاصی دارد. شاعران مقاومت در فلسطین و به خصوص در میان جامعه عرب شهرت زیادی دارند. شاعرانی مثل معین بسیسو، محمود درویش و بدر شاکر السیاب از شاعران پایداری عرب در عراق و در مقابل دیکتاتوری حزب بعث که شهرت بسیاری دارند.
هدایتی در ادامه گفت: فلسطین در کشور ما به عنوان یک ارزش شناخته می شود نه فقط به عنوان شعر مقاومت. پس در بین شاعران ما، مساله فلسطین همچون قیام عاشورا که آن هم در راستای شعر پایداری محسوب میشود، به عنوان یکی از ارزشهای انقلاب اسلامی مطرح است و هر بار که مساله فلسطین جان تازهای میگیرد یا انتفاضه جدیدی شکل میگیرد، شعر فلسطین و مقاومت نیز در کشور ما هیجان میگیرد بین شاعران ما، مساله فلسطین همچون قیام عاشورا که آن هم در راستای شعر پایداری محسوب میشود، به عنوان یکی از ارزشهای انقلاب اسلامی مطرح است و هر بار که مساله فلسطین جان تازهای میگیرد یا انتفاضه جدیدی شکل میگیرد، شعر فلسطین و مقاومت نیز در کشور ما هیجان میگیرد. با توجه به اهمین موضوع فلسطین همایشهای بسیاری در این حوزه شکل گرفته و شاعران بسیار زیادی در این حوزه مطرح شده اند.
این پژوهشگر شعر مقاومت با اشاره به طوفان الاقصی ادامه داد: درسالی که گذشت، با اتفاقاتی که در فلسطین بعد از طوفان الاقصی افتاد، یک موج بسیار عجیبی در شعر فلسطین شکل گرفت. یکی به انگیزه مقاومت و یکی هم به دلیل شرح مظلومیتی که در غزه وجود داشت. کشتار بی رحمانهای که توسط صهیونیستها شکل گرفت، وجدانهایی را به درد آورد که طبیعتا شاعران هم از این قاعده مستثنی نبودند و حتی شاعرانی که پیش از طوفان الاقصی دغدغه شعر مقاومت را نداشتند، وارد این عرصه شدند و یک موج بسیار گستردهای درباره شعر فلسطین به نمایش گذاشته شد.
هدایتی به بیانات مقام معظم رهبری در خصوص ترجمه اشعار ایرانی به عربی اشاره کرد و گفت: با توجه به گستردگی رسانه در سالهای اخیر، موج ادبی با موج رسانهای همراه شده است و طبیعتا یک انقلابی در شعر مقاومت فلسطین و در شعر فارسی درباره فلسطین شکل گرفته است. تا آنجایی که اطلاع داریم در شعر عرب و ادبیات عرب هم، استقبال گستردهای به سمت شعر مقاومت به وجود آمد که مقام معظم رهبری هم بر ترجمه آن آثار توصیه کردند. اما مبنای بحث ایشان این بود که شعر مقاومت ما هم باید به زبانهای دیگر ترجمه شود و این همه شعر که درباره فلسطین نوشته شده، متاسفانه به دست عرب زبانان و حتی مردم فلسطین نمیرسد.
وی افزود:عرب زبانان نمی توانند با زبان فارسی ارتباط بگیرند و ترجمه جدی هم از این شعرها وجود ندارد. در گذشته روزنامههایی مثل الوفاق شعرهایی که در ادبیات شاخص بود، ترجمه میکردند و در آن روزنامهها منتشر میشد که آن هم متاسفانه دنبال نمیشود و از شعر فارسی که جدیترین شعر را درباره فلسطین در چهل سال گذشته یا حتی قبل از آن دارد، به دست عربزبانان نمیرسد. ناگفته نماند که غنای شعر فارسی در جاهایی از خود ادبیات عرب بالاتر، برجستهتر و از درونمایههای گستردهتری برخوردار است. شعرهایی با درون مایههایی از خشم، اندوه، مقاومت است و همچنین امید به پیروزی و مسلم دانسته شدن شکست رژیم صهیونیستی در ادبیات ما بسیار چشمگیر است و شاید بسیاری از شاعران عرب را به آزاد شدن سرزمین فلسطین و قدس شریف امیدوار کرده است.
رزمندگان عرب باور کردند که می شود در مقابل ظلم صهیون ایستاد. در حالی که قبلا تنها هدفشان این بود که با کشته شدنشان نشان دهند که به آنها ظلم شده و انتفاضه فقط این بود که مثلا چند سنگ پرتاب شود و به مردم دنیا بگویند که ما هستیمهدایتی در ادامه سخنان خود گفت: اگر زبان فارسی بتواند خودش را به دست عربزبانان شعر مقاومت و دوستداران شعر مقاومت برساند، متوجه خواهند شد که چهل سال است که این امید و تلاش در شعر مقاومت و ادبیات فارسی ایران وجود دارد. انگیزههای پیروزی رزمندگان ما در جبهه مقاومت با شاعران مقاومت تقویت میشود و رزمندگان عرب باور کردند که می شود در مقابل ظلم صهیون ایستاد. در حالی که قبلا تنها هدفشان این بود که با کشته شدنشان نشان دهند که به آنها ظلم شده و انتفاضه فقط این بود که مثلا چند سنگ پرتاب شود و به مردم دنیا بگویند که ما هستیم و کشور ما اشغال شده است، بدون اینکه امیدی داشته باشند و این قدرت شعر است. سرودههای ارزشمندی سروده شد و ترانه های مقاومت زبانزد عام و خاص شد. در مقابل این پیروزی یک شکست هم وجود دارد و آن این است که مسؤولین فرهنگی در عرصه رسانه و کتاب و ترجمه برای رساندن این شعرها به دست مردم فلسطین کاری انجام ندادهاند.
این شاعر حوزه مقاومت در پایان درباره اهمیت و رشد آثار شعر مقاومت گفت: سمینار و همایش هایی تحت عنوان شعر به زبان فارسی به اندازه کافی برگزار شده و اشعار به اندازه کافی شنیده شدهاند. آنچه اهمیت دارد این است که سمینارها به صورت بین المللی برگزار شود تا به گوش حقطلبان برسد و از همینجا اهمیت پیوند شعر با رسانه نیز دیده میشود. طبیعتا چون کمیت اشعار بالا رفته نمیتوانیم بگوییم کیفیت بالاتری هم دارند . اما با توجه به تعداد اشعار باید از بین آنها گزیدهای انتخاب شوند که شاعران برجسته و اشعار برجسته شناخته شوند، ضمن اینکه کمیت زیاد اشعار خودش ارزشمند و محرک مقاومت است.
کد خبر 6093757 الناز رحمت نژاد