فعالسازی مکانیزم ماشه؛ احتمال تقابل نظامی با ایران چقدر جدی است؟
تاریخ انتشار: ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۹۹۸۴۰۱
فرارو- روز جمعه شورای امنیت قطعنامه آمریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران را با دو رای منفی چین و روسیه، ۱۱ رای ممتنع و دو رای مثبت دومنیکن و آمریکا رد کرد. رد این قطعنامه به عنوان یک شکست مهم برای آمریکا تفسیر شده است. با این حال آمریکا تلاشهای خود برای تضعیف ایران را ادامه میدهد. ترامپ میگوید مکانیسم ماشه را فعال خواهد کرد مکانیسمی که میتواند به پایان برجام و بازگشت تحریمهای بین المللی منجر شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو، «لیندسی گراهام» سناتور تندروی جمهوریخواه که از حامیان دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا نیز هست؛ در پیامی توئیتری مدعی شد رأی منفی شورای امنیت به قطعنامه تمدید تحریم تسلیحاتی ایران نه تنها اشتباه بسیار بزرگی بود؛ بلکه خطر درگیری گسترده با این کشور را بیش از پیش محتمل میکند چرا که (با لغو این تحریمها)، طرف ایرانی زرادخانه خود را تقویت خواهد کرد.
این سناتور جمهوریخواه در ادامه ادعای خود افزود: ایران هنوز هم بزرگترین دولت حامی تروریسم در سطح جهانی است. با رشد قوای نظامی ایران، مسیر برخورد با اسرائیل و دیگر کشورهایی که در معرض تهدید ایران هستند؛ باز میشود. تصمیم سازمان ملل احمقانه بود.
در این بین افراد دیگری هم میگویند ترامپ برای ماندن در کاخ سفید ناچار است تکلیف ایران روشن کند و ممکن است برای این کار دست به اقدام نظامی بزند. پاتریک تروس، سفیر اسبق آمریکا در قطر در این باره گفته ترامپ برای رأی آوردن مجدد به ایران حمله میکند و انتخاب آبرامز به همین دلیل است. او میگوید پمپئو و آبرامز او را متقاعد کردهاند آمریکاییها هرگز رئیس جمهورِ زمان جنگ را از کاخ سفید بیرون نمیکنند.
هفته گذشته رسانههای آمریکا خبر دادند که با کنارهگیری برایان هوک از نمایندگی ویژه وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، الیوت آبرامز جایگزین او میشود.
آبرامز با چهار دهه حضور در سیاست خارجی آمریکا در رویدادهای مهمی، چون رسوایی ایران-کنترا یا ماجرای مکفارلین و جنگ عراق نقش داشته است. او از دیپلماتهای تندرو جمهوری خواه محسوب میشود که پیش از این مسئول پرونده ونزوئلا در وزارت خارجه آمریکا بوده است.
سوال مهم این است که آیا ترامپ و ایالات متحده پیش از انتخابات ریاست جمهوری دست به رویارویی نظامی با ایران میزنند؟ لیندسی گراهام سناتور مشهور جمهوریخواه احتمال تقابل نظامی با ایران را مطرح کرده است دکتر علی بیگدلی استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین الملل در این باره به فرارو گفت: «لیندسی گراهام از مشاوران نزدیک ترامپ و از نئومحافظه کاران افراطی حزب جمهوری خواه به حساب میآید. روابط نزدیکی با محافل یهودی دارد. از طرف دیگر الیوت آبرامز نیز که به عنوان جانشین هوک منصوب شده هم از یهودیان بسیار تندرو محسوب میشود. با این وجود به هیچ وجه در حال حاضر شرایط حمله به ایران برای آمریکا وجود ندارد. مخصوصا در آستانه انتخابات، ایالات متحده دست به این کار نمیزند.»
به گفته این کارشناس "ممکن است در دوره بعد و در صورت پیروزی ترامپ، او خشونت بیشتری را علیه ایران اعمال کند، اما در شرایط فعلی تا بیستم ژانویه که رییس جمهور جدید به کاخ سفید میرود به هیچ وجه امکان درگیری وجود ندارد."
بیگدلی، اما تهدید تازه علیه ایران را آمدن اسرائیل به خلیج فارس دانست و گفت: «پیشنهاد میکنم مقامات کشور به شدت مراقب شرایط کنونی باشند چرا که نظام بین المللی در حال پوست انداختن است، آمریکا ممکن است به خاطر حفظ موقعیت جهانی خود دست به اقدامات تازهای بزنند. مخصوصا با ورود چین به غرب آسیا شرایط حساسیت بالایی پیدا کرده است. اسرائیل هم در حال تلاش برای ایجاد پایگاه در خلیج فارس است. پس مقامات کشورمان باید همه جوانب کار را در نظر بگیرند. با این حال حداقل تا ۵ پنج ماه آینده هیچ تهدید نظامی علیه ایران وجود ندارد.»
او با اشاره به انتخاب آبرامز به عنوان جانشین هوک گفت: «او از یهودیهای تندرو است و میدانید که ایران در صدر دلواپسیهای محافل یهودی ایالات متحده امریکاست. آنها میخواهند جلوی ایران را بگیرند.»
این کارشناس مسائل سیاست خارجی درباره احتمال استفاده آمریکا از مکانیسم ماشه گفت: «سوال مهم این است که آیا از نظر حقوقی آمریکا میتواند مکانیسم ماشه را فعال کند یا نه؟ با توجه به خروج آمریکا از برجام ظاهرا این حق را ندارد. اما آمریکا میگوید، چونکه از بنیانگذاران برجام است پس میتواند این مکانیسم را فعال کند. از طرف دیگر ممکن است آمریکا از قدرتهای اروپایی بخواهد که مکانیسم ماشه را فعال نمایند در آن صورت نیازی به مخالفت روسیه و چین هم وجود ندارد و میتواند تحریمهای اولیه را بر گرداند. البته این کار چالشهای زیادی دارد و به راحتی صورت نخواهد گرفت.»
آبرامز جایگزین برایان هوک شده تا با جتناح تندرو پمپئو علیه ایران تقویت شود محسن جلیلوند تحلیلگر مسائل بین الملل نیز در این باره به فرارو گفت: «احتمال جنگ را نزدیک نمیبینم. ۹۰ روز دیگر در آمریکا انتخابات ریاست جمهوری برگزار میشود، تصور نمیکنم حاکمیت آمریکا دست به ریسک بزند و وارد جنگ با ایران شود. اما یک نکته مهم در این بین وجود دارد و آن هم این است که آمریکاییها معمولا رییس جمهور در حال جنگ را از کاخ سفید بیرون نمیکنند. احتمالا این موضوع در پس زمینه تیم ترامپ وجود دارد، با این وجود تقابل نظامی آمریکا با ایران را محتمل نمیدانم.»
او افزودی: «مگر اینکه اسرائیل به دلایلی وارد فاز نظامی با ایران شود که ایران را هم وادار به پاسخگویی کند، در این حالت ممکن است ایالات متحده هم تحرکاتی داشته باشد. البته این هم در شرایط کنونی بعید به نظر میرسد چرا که اسرائیل صلح را با کشورهای عربی همچون امارات و دیگران آغاز کرده است. در این شرایط بعید است اسرائیل دست به اقدام نظامی علیه ایران بزند.»
این تحلیلگر مسائل بین الملل البته معتقد است درگیرها و تقابلهای کوچک نظامی همیشه وجود داشته و ممکن است باز هم رخ دهد، اما تقابل شدید و گسترده نظامی با مدیریت دو طرف رخ نخواهد داد.
جلیلوند ادامه داد: «درعرصه بین الملل محاسبه نیست که موجب جنگ میشود بلکه سوء محاسبه است که باعث رخ دادن تقابل نظامی میگردد. آخرین نمونه آن هم افغانستان است که حالا آمریکا با طالبان وارد توافق صلح شده است.»
این کارشناس سیاست خارجی درباره اینکه چرا برایان هوک کنار گذاشته شده و آبرامز جایگزین او شده است، گفت: «تصور تیم ترامپ این بود که تحریمهای حداکثری نتیجه خواهد داد، اما حالا که نتیجه مطلوب را به دست نیاورده، میخواهد کاسه و کوزه این عدم شکست را سر یک نفر بشکند که آن فرد هم فعلا برایان هوک است.»
جلیلوند درباره جانشین برایان هوک یعنی آبرامز گفت: «این دیپلمات از دوستان نزدیک پال وولفوویتز و نئوکانهای آمریکا است، البته فعلا او به عنوان سرپرست منصوب شده است، برایان هوک یک برنامهریز بود، خیلی اجرایی نبود، اما آبرامز نیروی اجرایی است. هوک یک هماهنگ کننده بود، اما آبرامز یک چهره عملیاتی است، در ماجرای ایران کنترا هم نقش داشت، اما با تبرئه جرج بوش پدر دوباره به دستگاه دیپلماسی آمریکا بازگشت. کلا احتمالا سیاستهای آمریکا علیه ایران سخت گیرانهتر خواهد شد.» این کارشناس مسائل بین الملل درباره احتمال حرکت آمریکا برای استفاده از مکانیسم ماشه گفت: «ماشه در برجام یک بحث سیاسی دارد و یک بحث حقوقی. از نظر حقوقی آمریکا حق استفاده از مکانیسم ماشه را ندارد چرا که آمریکا از برجام خارج شده است، اما این کشور به برجام استناد نمیکند به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت استناد میکند تا با استفاده از آن، بار حقوقی به درخواستش دهد؛ که آن هم جای بحث دارد.»
جلیلوند افزود: «فرآیند ماشه بسیار طولانی است. ابتدا باید سه داور انتخاب شود، پس از آن چند هفته بحث صورت گیرد و نهایتا در پایان به شورای امنیت میرود، آنجا باید شورای امنیت باید ادامه معافیتهای تحریمی ایران را به رای بگذارد. آنجا آمریکا میتواند دخالت کند و قطعنامه شورای امنیت را وتو کند. اگر آن را وتو کند تمام تحریمهای سازمان ملل در قالب برجام دوباره بر میگردد. البته تاکید میکنم که این فرآیند بسیار طولانی است. امید آمریکا، اما به همان پایان ماجراست که بتواند قطعنامه شورای امنیت را وتو کند.»
منبع: فرارو
کلیدواژه: آمریکا ایران برجام جنگ مسائل بین الملل مکانیسم ماشه نظامی با ایران ایالات متحده تقابل نظامی برایان هوک علیه ایران وجود ندارد تحریم ها کاخ سفید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۹۹۸۴۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سردار رشید: در حمله سپاه به اسرائیل، ۲۴۰ جنگنده آمریکا و ناتو به اسرائیل کمک کردند /اسرائیل جرأت نکرد تصاویر دو پایگاه نظامی اش را به دنیا نشان دهد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، مشروح گفتگوی روزنامه ایران با سرلشکر غلامعلی رشید فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) درباره ابعاد مختلف عملیات وعده صادق را در ادامه می خوانید؛
عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این هفتاد سال ادعا میکرد من بیحریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجز خوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.
شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است، یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.
یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومی پاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و... نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دست یافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.
چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزار دهنده است و مایه کابوسشان است، همین شکننده بودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط ۱۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزارنفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیت المقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیت المقدس ما در جنگ در برابر عراق ۶۰۰۰ کیلومتر مربع بوده است.
یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تل آویو.
یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.
عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و... آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبه شدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتح المبین و بیت المقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتح المبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این کشور را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم امریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد.
در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و امریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلی است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.
در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و...). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است ـ هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یک دل و یک زبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند.
عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند و اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچ کدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچ کدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفان الاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفان الاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ده سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.
مشخصههای امریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر امریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای امریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است.
وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. امریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پر قدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر امریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که امریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» امریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، امریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای امریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوا فضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت این گونه از رژیم صهیونیستی از سوی امریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
امریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که امریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بیحریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط ۱۱۰۰ یا ۱۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. ۱۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چند ساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود امریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه امریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند.
بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند حتی سلاح کشـــــــــتار جمعی یعنی بمب اتم!
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902972