بورس تا چه زمانی روی بورس است؟ / انتقال تورم انباشته به آینده تنها عملکرد دولت تدبیر و امید!
تاریخ انتشار: ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۰۰۹۴۵۱
کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه تورم عامل اصلی رشد شتابان بورس است گفت: تنها کاری که دولت روحانی انجام میدهد انتقال تورم انباشته به دولت بعدی است. گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو- سینا احدیان؛ سوالهای مختلفی حول بازیها یا برنامههایی که دولت در عرضهای تی افها در بورس در میآورد پرسیده میشود، اما ناهماهنگی اظهار نظرها و مواضع متفاوت مسوولان در این بخش هم نشان دهنده کهنه مرضی است که در دولت وجود داشته و این بیماری همچنان در حال گرفتن باقیمانده جان اقتصاد است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بورس تهران در روزهای گذشته روندی نزولی را طی کرد و شاخص از بالای ۲ میلیون واحد به کانال ۱ میلیون و ۹۰۰ هزار واحد رسید. در کنار مسائلی همچون نرخ تورم و ارز و از جمله اثرات رخدادهای سیاسی مثل رای نیاوردن وزیر پیشنهادی وزارت صمت بسیاری از کارشناسان اقتصادی و بازار سرمایه علت افت شدید و مستمر بورس در روزهای اخیر را متاثر از خلف وعده دولت در عرضه صندوقای تی اف دوم موسوم به دارادوم میدانند. در واقع از روز یکشنبه هفته پیش که بعد از ۴ ماه مشخص شد شرکتهای پتروشیمی بجای روش صندوق واسطه گری مالی به روش بلوکی در بورس عرضه میشود به یکباره اعتماد تازه واردان به بازار سرمایه و دولت به شدت کاسته شد و سهامداران با رفتاری هیجانی به صفهای فروش پیوستند و شاخص را در مسیر سراشیبی قرار دادند.
پرونده ویژه «بورس بازی»| بخش ششم؛ پشت پرده ماجرای ETF پالایشیها «دارا دوم» چه بود؟ پرونده ویژه «بورس بازی»| بخش پنجم؛ بورس سقوط نمیکند / تعادل بورس نیازمند عرضه شرکتهای خوب دولتی جذاب شدن بورس با توجه بازدهی بالا و پایین بودن میزان سرمایه گذاری مورد نیاز و حمایت دولت و مسئولین چه به صورت لفظی و چه عملیاتی در سال ۹۹ باعث شد تا در ۴ ماه نخست سال ۷۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی جدید به بازار سرمایه ورود کند، اما در مقابل با توجه به غیرحرفهای بودن اکثر سرمایه گذاران تازه وارد یک شوک سیاسی یا سیاستی به راحتی میتواند خطر خروج سرمایه را به همراه داشته باشد بنابراین اختلاف نظر بین دو وزارتخانه و اعلام خبر عدم عرضه دارادوم به سرعت بر جریان نقدینگی و رفتار سهامداران تاثیر گذاشت و بسیاری را که روزهای قبل به خرید سهام شرکتهای زیرمجموعه دارادوم جهت بهره مندی از رشد ارزش سهم اقدام کرده بودند متضرر کرد. البته در کنار آنها سایر سهامداران هم با ترس عمومی و قرمز شدن اکثر نمادها زیان کردند.
پیمان مولوی؛ تحلیلگر مسائل اقتصادی در اینباره گفت: خبرهای مبنی بر لغو عرضه صندوق دارا دوم دلیلی بود تا بازار سرمایه دچار نوسان شده و شاخص کل رشد منفی را تجربه کند. این در حالی است که بازار سرمایه از حساسیت بالایی برخوردار بوده و حتی یک خبر هر چند غیرواقعی هم میتواند موجب واکنش منفی بازار شود. از این رو مسؤولان باید در این زمینه تلاش کنند وعدههای خود را در زمان مقرر عملی کنند تا سرمایه اجتماعی از دست نرود.
محسن عباسی؛ کارشناس بازار سرمایه نیز در این رابطه گفت: اعتماد و سرمایه اجتماعی که دولت در بورس طی چند وقت اخیر بهدست آورد موجب افزایش جریان نقدینگی به این بازار شد، اما خبر توقف عرضه صندوق دارا دوم تا حدودی این اعتماد را از بین برد.
عباسی افزود: سهامداران انتظار چنین رفتار غیرحرفهای را از دولت نداشتند. اظهارنظرهای متناقض و ناهماهنگ نهادهای دولتی نه تنها روند حرکتی پالایشیها بلکه کلیت صنایع و شرکتهای بازار سهام را تحتتاثیر قرار داد.
این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: در صورتی که پول از بازار سرمایه خارج شود سریعا تبعات آن در سایر بازارها از جمله ارز و مسکن نمایان میشود. دولت طی ۳ تا ۴ ماه اخیر کسری بودجه را از طریق بورس بهخوبی پوشش داد، اما با چنین رفتاری در فروش اوراق سلف نفتی و سایر ETFها با مشکل روبهرو میشود. پرونده ویژه «بورس بازی» | بخش چهارم؛ بررسی وضعیت امروز و فردای بورس/ بازار سرمایه، تهدید یا فرصت؟ پرونده ویژه «بورس بازی» | بخش سوم؛ سعدوندی: بازار سرمایه جلوی ابَرتورم را گرفت / آیا فعالیت و سرمایهگذاری در بورس دلالی است؟! رفتار سهامداران و صحبتهای مردمی نشان میدهد بسیاری از ادامه ریزش بازار ترسیدهاند و فکر می کنند ریزشها ادامه خواهد داشت و تحلیل بعضی کارشناسان مبنی بر حبابی بودن سهام شرکت های بورسی درست از آب درآمده و اکنون این حباب ترکیده است. علی حیدری؛ کارشناس بازار سرمایه و تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتگو با خبرگزاری دانشجو تحلیلهای متفاوتی درباره بورس، چرایی اشتیاق به سرمایه گذاری در بورس و نقشی که بازار سرمایه در اقتصاد بازی میکند ارائه داده است که در ادامه مشاهده میکنید.
آیا علاقه مردم به بورس که از سال گذشته به یک باره شدت گرفت در وضعیت اقتصادی کنونی امری طبیعی به شمار میرود؟
بعد از اقبال عمومی مردم به بازار سهام و رشد این بازار دولتمردان و مسوولان حاکمیتی در لایههای بعدی مدیریتی دچار این توهم شدند که هر سهامی وارد بازار سرمایه کنند قطعا به فروش میرسد و مردم برای خرید آن استقبال نشان میدهند. این موضوع گرچه توهم است، اما به دلیل شرایط وخیمی که بر اقتصاد ایران حاکم است تا حدی به واقعیت پیوسته و هر آنچه دولتیها وارد بازار سهام کنند، با هر اسم و عنوانی بدون شک خریدار خواهد داشت. شرایط فعلی بازار سرمایه و رشدهای آن که به نظر برخی از کارشناسان غیر واقعی است اتفاقا حاصل عملکرد اقتصادی مسئولین دولتی نیست، بلکه حاصل تورم است، چرا که تورم، همه کالاها و خدمات و کالاهای سرمایهای را در روند افزایش قیمت قرار داده است، لذا مردم اعم از سرمایه داران خرد تا کلان به ناچار برای جلوگیری از ذوب شدن سرمایه خود وجلوگیری هر چه بیشتر از کاهش ارزش پول ملی، آنچه دولت به بورس عرضه میکند را میخرند، این موضوع در برخی از کشورهای جهان مثل آلمان در بعد از جنگ جهانی دوم مسبوق به سابقه است، لذا در اقتصادهای از هم پاشیدهای مثل آلمان بعد از جنگ چنین روندهایی دیده شده و مردم چارهای جز اقبال به این بازار ندارند.
یعنی سودآوری بالا در بورس جای تعجب ندارد؟
به نظر بنده اتفاقا سود آوری بورس از ماههای گذشته تا کنون اصلا جای تعجب ندارد و اتفاقا نباید این قضیه را اینگونه جلوه داد که بورس سودهای عجیب و غریبی داشته است، به این دلیل که سودآوری در بورس نتیجه رشد نرخ تورم است.
یعنی افزایش شاخص قیمتها در بورس حباب نیست؟
به هیچ وجه، افزایش ۲۰۰ درصدی در بازار سرمایه در ازای کاهش ارزش پول ملی آنچنان زیاد نیست، اگر بدون تعارف حرف بزنیم سودهای بورس آنچنان زیاد نیست و در برآوردها میتوان به خوبی ثابت کرد که حتی سود بورس در برابر میزان افزایش نرخ تورم کم هم بوده است، پس کماکان بازار سهام مسیر رشد را طی میکند.
خب اگر بخواهیم درباره عرضه سهام شرکتهای پالایشی با عنوان دارا دوم سخن بگوییم، بازی عرضه وعدم عرضه و تایید مجدد عرضه از طرف مسوولان به چه معناست؟
اگرآنچه درباره دارا دوم در عرضه اولیه، عدم عرضه و تایید عرضه مجدد پیش آمد را مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه میرسیم که اولین مشکل فعلی بازار سرمایه، که با عرضههای بعدی قطعا تشدید میشود مشکلات نرم افزاری است، مشکلی که علی رغم میل و استقبال مردم به بورس کماکان حل نشده و به دلیل تحریمها نیز حل نخواهد شد، عرضه دارا دوم هم به این دلیل دچار مشکل شد که لایههای داخلی دولت از هماهنگی قابل توجهی برخوردار نیستند، از جهت دیگر این گمانه هم مطرح است که به دلیل افزایش قیمت نفت، ممکن است وزارت نفت به امید بازگرداندن ارز حاصل از فروش نفت با قیمت بهتری به چرخه اقتصاد و امیدواری دولت به بازگرداندن ارزهای بلوکه شده یا ارزهای حاصل از صادرات دست از عرضه سهام پالایشی برداشت.
پرونده ویژه «بورس بازی» | بخش دوم؛ ۱۰ علت سرازیری نقدینگی به بورس و رشد سهام شرکتها / آیا واقعا بازار سرمایه حباب دارد؟ پرونده ویژه «بورس بازی» | بخش مقدماتی؛ آتشفشان نقدینگی سرازیر به سمت بازار سرمایه/ رشد پرشتاب بورس تا کجا ادامه دارد؟ اما دولت همچنان دچار کسری بودجه است نظر شما دراین باره چیست؟
ببینید دولت به خاطر رفع کسری بودجه خود در یک حرکت نبوغ انگیزی فروش اوراق سلف نفتی را مطرح کرده است بنابراین ممکن است دولت با این دلخوشی به صورت لحظهای دست از عرضه سهام دارا دوم بردارد یا تردید درباره موفق بودن فروش اوراق نفتی و برخی اخبار پشت پرده باعث شود که عرضه سهام دارا دوم را دوباره تایید کند، اما در مجموع عرضه دارا دوم از چند جهت خوب است، ولی به لحاظ شرایط اقتصادی کنونی از جهات مختلفی باید مورد بررسی کارشناسی قرار بگیرد.
به چه دلیلی این عرضه باید کارشناسی شده به مردم عرضه شود؟
به این دلیل که وزارت نفت در آینده نزدیک از جمله وزارتخانههایی خواهد بود که به خاطر مشکلات به روز رسانی نشده صنعت نفت، هزینههای سرسام آوری خواهد داشت. وزارت نفت و پتروشیمیهای ما زیر ساختهای عقب مانده و قدیمی دارند که اگر این مساله حل نشود مسائل و تبعات بعدی آن دردسر ساز خواهد شد، اگر این موضوع برطرف شود آن زمان وزارت نفت میتواند سهام شرکتهای خود را در بورس عرضه کند و در بازار سرمایه جولان دهد.
به نظر شما روندی که دولت از سال گذشته برای ایجاد تمایل مردم، یعنی کسانی که کمترین آشنایی با بازار سرمایه نداشتند برای سهام دار شدن دراین بازار دنبال کرد قابل قبول است؟
از نظر بنده یک نوع تفاهم نانوشته بین دولت و مردم برقرار است، دولت از یک سو بر آن است تا سال ۱۴۰۰ عملکردی خوب از خود به جا بگذارد و آن عملکرد هم چیزی غیر از رشد شاخص بورس نیست، از سوی دیگر در شرایط اقتصادی کنونی مردم با ذکاوت بالایی عمل کردند، شاید بتوان گفت مردم در عرصه تصمیم گیریهای اقتصادی پنجاه سال از دولتمردان خود جلوتر هستند، به این دلیل که مردم با کوچکترین سیگنالی که از سوی دولت صادر شد، متوجه شدند تنها بازاری که دولت در شرایط فعلی از آن حمایت میکند بازار سرمایه است، لذا با هوشمندی خاصی وارد این بازار شدند تا مانع ذوب شدن سرمایههای ریالی خود شوند، به هر حال ورود مردم به بازار سرمایه خوب است و نباید مانع آن شد.
برخی تحلیلهای کارشناسی بازار موجب نگرانی مردم میشود، ریزش و سقوط بورس یکی از این تحلیل هاست، آیا در کوتاه مدت ریزش بورس به شکلی که برخی از کارشناسان میگویند حتی ممکن است تداعی اعتراضات مردم نسبت به عملکرد موسسات اعتباری شود میتواند به وقوع بپیوندد؟
بنده مخالف این دسته از تحلیلها هستم، به چند دلیل بازار دچار ریزش نمیشود به این دلیل که بازار فعلی سهام حباب نیست، چون تورم موجب افزایش رشد شاخصها در بورس شده است، همانگونه که قیمت کالاها و خدمات دیگر هم چند برابر افزایش یافته است. مشخص است تورم موجب افزایش قیمت اموال منقول و غیر منقول شرکتها شده است، حتی معتقدم در شرایط تورمی کنونی، قیمتهای سهمهای بورسی به حالت تعادلی نزدیک است، در شرایط فعلی برخی شرکتها کماکان افزایش قیمت خواهند داشت، اما به نظر میرسد بازار تا نیمه اول سال ۱۴۰۰ مسیر صعودی را طی کند، چرا که سال آینده به دلیل عملکرد ضعیف دولت به اندازه سال جاری هم تورم خواهیم داشت، لذا تنها کاری که دولت آقای روحانی انجام میدهد انتقال تورم انباشته به دولت بعدی است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: بورس بازار سرمایه بورس بازی تورم دارا دوم بورس تهران کارشناس بازار سرمایه بازار سرمایه سهام شرکت سرمایه گذاری سهام شرکت ها پرونده ویژه افزایش قیمت بازار سهام عرضه سهام وزارت نفت بورس بازی دارا دوم تحلیل ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۰۹۴۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سلامی : مالیات باید بر عایدی سرمایه باشد و نه بر تورم/ طرحی به نام حمایت از محرومان، به کام یک درصد مرفه جامعه /هشدار نسبت به تشدید بحران در بازار مسکن
گروه اقتصاد و درآمد: در روزهای گذشته، انتشار خبرها درباره تصویب طرح «مالیات بر عایدی سرمایه»، که مجلسی ها به آن طرح «مالیات بر سوداگری و سفتهبازی» میگویند، باز صدای موافقان و مخالفانش را بلند کرد و برخی با تقدیر از مجلس آن را باعث کاهش فعالیتهای سودانه توصیف کردند و در مقابل عده ای هم نسبت به امکان فرار سرمایه از کشور هشدار دادند. علاوه بر آن کارشناسان اقتصادی معتقدند؛ مالیات باید بر عایدی باشد و نه بر تورم. آنچه که در این طرح آمده و در حال تصویب شدن است، مالیات بر تورم است.
«عایدی بر سرمایه» تعریف نشده استدر این رابطه، غلامرضا سلامی، کارشناس اقتصادی و مالی در گفت و گو با جماران با بیان اینکه مالیات بر عایدی سرمایه سالهاست که در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا اجرا می شود و هیچ کسی با درنظر گرفتن عایدی سرمایه به عنوان یک پایه مالیاتی مخالفتی ندارد، تصریح کرد: آنچه که اکنون در ایران نسبت به آن انتقاد وجود دارد، این است که عایدی بر سرمایه تعریف نشده و اگر تعریفی هم صورت گرفته، این تعریف ناقص است.
مالیات باید بر عایدی باشد و نه بر تورم
وی افزود: در توضیحاتی که ارائه شده، تفاوت قیمت میان قیمت خرید و فروش را ملاک گرفته اند؛ در صورتی که ممکن است از نظر حسابداری، درباره کالایی که امسال 100میلیون خریده شده و سال بعد 130 میلیون قیمت گذاری می شود، گفته شود 30 میلیون سود حاصل شده ، اما از نظر اقتصادی، اگر تورم را 40 درصد حساب کنیم، 10میلیون تومان هم ضرر ایجاد شده است. بنابراین نه تنها عایدی ایجاد نشده، بلکه خریدار متضرر هم شده است. مالیات باید بر عایدی باشد و نه بر تورم. آنچه که در این طرح آمده و در حال تصویب شدن است، مالیات بر تورم است.
یک ضرر روی تورم، یک ضرر روی پرداخت مالیات!
رئیس پیشین اننجمن حسابداران ایران توضیح داد: تصور کنید فردی ملکی را 10میلیارد تومان خریده و سال بعد آن را 12 میلیارد تومان فروخته است، با درنظر داشتن تورم 40درصدی، او 2 میلیارد تومان ضرر کرده است. آنها می خواهند روی 2میلیارد تومان سودی که عنوان می کنند انجام شده، 30درصد مالیات بگیرند. 500میلیون تومان مالیات گرفته می شود. یعنی شما در یک مرحله ضرری روی تورم کرده اید و ضمن اینکه مقداری هم بابت مالیات داده اید. این مساله، مشکل اساسی این قانونی است که می خواهند آن را تصویب کنند.
مالیات بر عایدی سرمایه برای طلافروشان و فروشندگان ماشین چگونه باید باشد؟
سلامی با بیان اینکه برخلاف تمام دنیا، این مالیات بر چیزهایی غیر از مسکن وضع شده که در هیچ جای دنیا، مالیات بر عادی سرمایه از آنها گرفته نمی شود، خاطرنشان کرد: در هیچ جای دنیا، طلا، ارز ، نقره، جواهرات و اتومبیل مشمول مالیات بر عایدی سرمایه نیستند. البته اگر کسی شغلش خرید و فروش طلا باشد، او براساس درآمدی که دارد باید مالیات دهد. اگر کسی هم اتومبیل خرید و فروش می کند، باید بر درآمد خود مالیات دهد، اما به طور کلی مالیات بر عایدی سرمایه به دلیل این اجناس گرفته نمی شود.
پیام دولت به مردم؛ شما حق ندارید قدرت خرید خود را حفظ کنید!؟
این کارشناس مالی و اقتصادی با اشاره به تاکید مجلس مبنی بر اینکه در این طرح با سفته بازان و سوداگران مبارزه می شود، تاکید کرد: بسیاری از مردم که در این طرح سفته باز و سوداگر خطاب شده اند، برای حفظ ارزش پولشان به خرید طلا و اتومبیل و حتی مسکن روی می آورند. وقتی آنها با این شرایط مواجه هستند که سپرده هایشان در بانک سالی 25درصد رشد دارد اما 40 تا 50 درصد از آن کاسته می شود، برای حفظ قدرت خریدشان ناچار به خرید دارایی می شوند. اما در واقع اکنون دولت می گوید اگر شما بخواهید پولتان را حفظ کنید و در برابر سیاستهای اشتباه من که تورم ایجاد می کنم مقاومت کنید، تنبیه تان می کنم. شما حق ندارید قدرت خرید خود را حفظ کنید. اگر بخواهید حفظ کنید، من از شما مالیات می گیرم.
فشار به مردمی که می خواهند قدرت خرید خود را حفظ کنند
سلامی با بیان اینکه با این طرح می خواهند مردم وادار شوند و همه پولهای خود را در بانک سپرده کنند، افزود: نگرانی مردم این است که در بانک سپرده ها هر ساله ارزش خود را از دست می دهند. در واقع باید گفت شما به مردمی فشار می آورید که می خواهند با دفاع از حقوق و دارایی های خود، قدرت خریدشان را حفظ کنند. در شرایطی که برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها در کشور موجب ایجاد انتظارات تورمی در بین مردم شده، آنان به دلیل ترس از آینده به دنبال خرید مسکن، طلا و ارز هستند و طرح مالیات بر عایدی سرمایه، هیچ اشاره ای به این وضعیت ندارد.
در تمام دنیا، نرخ مالیات بر عایدی سرمایه، کمتر از نرخ مالیات بر درآمد است
این تحلیلگر مالی و اقتصای یادآورشد: در تمام دنیا، نرخ مالیات بر عایدی سرمایه، کمتر از نرخ مالیات بر درآمد است. در آمریکا، اگر نرخ مالیات بر درآمد تا 37 درصد است، نرخ مالیات بر عایدی سرمایه از صفر تا حداکثر 20درصد است. اما در ایران، کف نرخ مالیاتی، همان نرخ ماده 131 و مواردی بیشتر از آن است.
چگونه این شیوه مالیات ستانی، بازار مسکن را متضرر می کند؟!
سلامی با تاکید بر اینکه این این طرح نه تنها مانع سفته بازی نخواهد شد، بلکه سرمایه گذاری حداقل در زمینه ملک را کاهش خواهد داد، عنوان کرد: اکنون یکی از امیدهای انبوه سازان و بساز و بفروش ها، برای شروع کار ساخت و ساز، همین سرمایه گذاران روی ملک هستند. آنها این املاک ساخته شده را می خرند و سازندگان نیز حتی از روز اول و روی خاک، خانه را پیش فروش می کنند. در واقع سازوکاری که در ایران خصوصا در بخش خصوصی وجود دارد، این است که تا حد زیادی خانه ها مستقیما به دست مصرف کننده نهایی نمی رسند وبخش قابل توجهی از خریداران به دنبال سرمایه گذاری هستند. در این شرایط، اگر انبوه سازان احساس کنند که این مشتری ها را نخواهند داشت، تولید برایشان به صرفه نیست و این وضعیت باعث کاهش شدید عرضه ملک، در یکی دو سال بعد از اجرای این شیوه از مالیات ستانی بر عایدی سرمایه خواهد شد. این مساله رشد قیمت ها را در پی خواهد داشت و این نقض غرض دولت و مجلس است که خواسته اند از این طریق سوداگری را کنترل کنند و مانع افزایش قیمتها شوند. ضمن اینکه به این ترتیب یکی از شاخص های توسعه اقتصادی، یعنی «سرمایه گذاری» در کشور کاهش می یابد.
دود این طرح به چشم خریداران مسکن و خصوصا جوانان و خانه اولی ها می رود
به گفته رئیس پیشین انجمن حسابداران ایران؛ اگر فرض کنیم در سالهایی که رونق داریم، آنچنان قیمت ملک بالا رود که برخی برای خرید و فروش ملک مشتاق شوند، باید گفت آنها که از مالیات نمی ترسند. آنها که ملکی را امسال 10میلیارد می خرند و سال بعد 20 میلیارد می فروشند، از 30درصد مالیات نمی ترسند. حتی اگر 40درصد هم تورم درنظر بگیریم، 30درصد سود به آنها اختصاص پیدا کرده است. ضمن اینکه در چنین شرایطی، وقتی عرضه کم می شود و مردم مستاصل می خواهند خانه بخرند، فروشنده آن مالیات را هم به خریدار منتقل می کند. یعنی بر خلاف آنچه که رئیس مجلس می گوید، این طرح یک درصد جامعه را هدف قرار نداده است، بلکه درصد بسیار بالایی از مردم را تحت تاثیر قرار می دهد و در نهایت دودش به چشم خریداران مسکن و خصوصا جوانان و خانه اولی ها می رود و نه آن یک درصد مرفه جامعه.
این طرح یک درصد مرفه جامعه را هدف نگرفته است اگر یک نفر با سه فرزند، چهار خانه داشته باشد ، از این قانون معاف است
سلامی یادآورشد: در همین قانون، آن یک درصد مورد نظر رئیس مجلس را معاف کرده اند، به این معنی که تاکید شده اگر یک نفر با سه فرزند، چهار خانه داشته باشد ، از این قانون معاف است. اگر هر خانه ای 25 میلیارد باشد، چهار خانه می شود 100 میلیارد و آنها که 100 میلیارد دارایی دارند، جزء آن یک درصد جامعه هستند. هر چند که رقم 25 میلیارد برای خانه این قشر از جامعه، کف قیمت خانه در آن مناطق است. بنابراین آن یک درصد هم در این قانون عملا معاف هستند و دود این قانون عملا به چشم کسانی می رود که اعلام می کنند قصد محافظت از آنها را دارند.
هدف دولت ایجاد درآمد و جبران کسری بودجه است مالیات بر تورم، بدترین نوع مالیات است
وی ادامه داد: بهانه دولت، برای آنچه که مبارزه با سفته بازی و سوداگری می نامد، این است که درآمدش را بالا ببرد و کسری بودجه اش را تامین کند. هدف کلی این است که مالیاتها افزایش یابند، به هر طریق ممکن! مالیات می خواهند بگیرند تا کسری بودجه که روز به روز هم متاسفانه بیشتر می شود را جبران کنند. اما بدترین نوع مالیاتی که می خواهند بگیرند، مالیات بر تورم است. خود تورم یک مالیات پنهان است که به مردم تحمیل می شود و اینکه بر این تورم هم مالیات بگیرند، ظلم مضاعفی است.
این کارشناس اقتصادی و مالی درپاسخ به این پرسش که آیا این طرح می تواند مانع تلاطم در بازارها شود، گفت: باید دلیل اصلی تلاطم در بازارها بررسی و رفع شود. برای نمونه، در این دو، سه سال، قیمت دلار از حدود 26 هزار تومانی که آقای روحانی تحویل داد، به حدود 60 هزار تومان رسیده است. در دوره دوم دولت آقای روحانی هم یک باره قیمت دلار از 3 هزار تومان به 26 هزار تومان رفت. در همین مقاطع هم بود که شاهد افزیش شدید قیمت مسکن بودیم. بنابراین باید علت اصلی را رفع کنند. با معلول که نمی شود جنگید و در آن جنگ هم پیروزی نیست.
سلامی با تاکید بر اینکه تورم در بازار مسکن، در بلندمدت در سطح تورم عمومی است، اظهارداشت: نمی توان تصور کرد قیمت همه کالاها بالا رود، ملک تورمی نداشته باشد. هر چند در بعضی سالها، تورم ملک بالاتر می رود و در بعضی سالها، ملک تورم کمتری نسبت به تورم عمومی ثبت می کند، اما نمی توان برای آن سالهای خاص این قانون را گذاشت.
طرح مالیات بر عایدی سرمایه، هیچ اثر مثبتی روی تلاطم ها نخواهد داشت در دنیا هیچ کس ادعا نمی کند این طرح می تواند با تلاطم در بخش مسکن و سوداگری ها مقابله کندرئیس پیشین انجمن حسابداران ایران با بیان اینکه متاسفانه به دیدگاه های کارشناسان توجهی نمی شود، گفت: درباره مالیات بر خانه های خالی، همه منتقدین تاکید می کردند که آنچه که برای آن مالیات مصوب می کنید، وجود خارجی ندارد که شما این میزان برای آن برنامه ریزی، تدارکات و هزینه می کنید. این طرح مالیات بر عایدی سرمایه هم هیچ اثر مثبتی روی تلاطم ها نخواهد داشت و هیچ جای دنیا نیز چنین ادعایی نمی کنند. با اینکه مالیات بر عایدی سرمایه در برخی کشورها دهه ها قدمت دارد، امروز تنها آن را به عنوان پایه مالیاتی مفید ارزیابی می کنند و هیچ کس ادعا نمی کند می تواند با تلاطم در بخش مسکن و سوداگری ها مقابله کند.
کارکرد مالیات بر عایدی سرمایه در دنیا، مرتبط با اوراق سهام استوی توضیح داد: در دنیا، مالیات بر عایدی سرمایه در درجه اول برای اوراق سهام به کار گرفته شد، اما اکنون در ایران و در این طرح، اوراق سهام را از این قانون معاف کرده اند. در حالی که در برهه هایی، مانند انتهای سال 98 و ابتدای سال 99، تلاطم در بازار سرمایه به مراتب وحشتناک تر از تلاطم در بازار مسکن بوده است و عده زیادی متضرر و اندکی هم شدیدا و با ارقام صدهزار میلیارد تومان منتفع شدند. در نهایت هم روشن نشد این افراد، که بعضا رانت اطلاعاتی داشتند و یا از دانش بالایی در رابطه با بازار سرمایه برخوردار بودند و می دانستند تبلیغاتی که دولت و مجلس درباره اوضاع بسیار خوب در بازار سرمایه می کنند، صحت ندارد، چه کسانی بودند. آنها از پوست خربزه این که زیر پای دولت انداخته شد، نهایت استفاده را کردند. سهامشان را فروختند، سودشان را بردند و بعد کنار کشیدند. هیچ کسی این مساله را تعقیب نکرد و مالیاتی هم پرداخت نکردند.
این طرح، نه تنها هیچ نفعی برای اقتصاد نخواهد داشت ، بلکه اقتصاد کشور را متضرر خواهد کرد شاهد بی عدالتی مالیاتی در طرح مالیات بر عایدی سرمایه هستیم دو سر این طرح ظلم است
سلامی تاکید کرد: این طرح، نه تنها هیچ نفعی برای اقتصاد نخواهد داشت ، بلکه اقتصاد کشور را متضرر خواهد کرد. شاهد بی عدالتی مالیاتی در طرح مالیات بر عایدی سرمایه هستیم. با اجرای این طرح در دوره رکود و دوره رونق، خرید مسکن برای مردم همراه با ضرر خواهد بود. موقعی که رونق هم باشد و مردم برای خرید مسکن هجوم ببرند، فروشنده مالیاتی که باید بدهد را به خریدار تحمیل می کند. خریداری که همه گونه فشار را تحمل می کند، باید این وضعیت را نیز تحمل کند. چون در ان زمان عرضه کمتر است و هر قیمتی که بفروشد، خریدار ناچار است آن را بپردازد. این ظلم به خریدار است. در واقع دو سر این طرح ظلم است. اما دولت می گوید من کاری به این حرفها ندارم، هر کسی می خواهد ضرر کند به من مربوط نیست و من مالیاتم را می گیریم. این سیاست درستی نیست.