نقش هنرمندان جنگ تحمیلی کمتر مورد توجه بوده است/ عکاسی دوران دفاع مقدس نقطه عطف در تاریخ تصویرگری ایران
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۰۱۵۶۹۷
صالحی در هشتمین هفته از اجرای طرح ملی سهشنبههای تکریم با اشاره به اینکه یکی از حوزههایی که کمتر به آن توجه شده نقش هنرمندان در دفاع مقدس است، گفت: عکاسی آن دوران نقطه عطفی در تاریخ عکاسی و بلکه تاریخ تصویرگری ایران است.
خبرگزاری شبستان، گروه مسجد و کانون های مساجد به نقل از ستاد ارتباطات رسانهای (فهما)، هشتمین هفته از اجرای طرح ملی سهشنبههای تکریم 28 مرداد ماه، با حضور و ارتباط زنده تصویری با دکتر «سید عباس صالحی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و حجت الاسلام و المسلمین دکتر «حبیب رضا ارزانی» مشاور وزیر و رئیس ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد کشور، با تجلیل از خانواده شهیدان «محمدمهدی محب شاهدین» و «محمدباقر امیناللهی» در استان سمنان همراه شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صالحی تصریح کرد: این آمار نشان دهنده آن است که فضای جهاد و شهادت در ایام دفاع مقدس در استان سمنان در چه سطحی بوده است؛ از سوی دیگر جنگ و دفاع مقدس گاهی یک بخش پنهان دارد و یک بخش اشکار که در این عرصه نیز شاهد حضور پرشور این استان در طول هشت سال جنگ تحمیلی هستیم.
وی اظهار کرد: برای مثال یکی از حوزه های قابل توجه در ایام هشت ساله دفاع مقدس جریان پشتیبانی رزمی و جهاد سازندگی است، بخش قابل توجهی از تاریخ جنگ را جهادگران ساختند که کمتر از آنها نام برده می شود، جاده های راهبردی که در ایام عملیات و در روزها و ساعات سخت و گاه شب های تاریک و سخت ساخته می شد تا یک عملیات شکل بگیرد؛ از این نقطه نظر نیز در استان سمنان شاهد حضور قابل توجهی هستیم و اتفاقا در این حوز حضور رزمندگان و شهدای سمنانی در جهاد سازندگی از میانگین کشوری نزدیک دو و نیم برابر بیشتر است که نشان دهنده آن است که علاوه بر آن که استان سمنان در عملیات آشکار جنگ جایگاه قابل توجهی داشته است بلکه در حیطهها و برشهایی که کمتر آشکار بوده نیز این نقش نه تنها کمتر که بیشتر بوده است. صالحی افزود: یکی از این نقش های پنهان حضور زنان در ایام دفاع مقدس است. چندی قبل کتاب جالبی با عنوان «اگر نبودند» را دیدم که حدود 200 صفحه بود و در استان سمنان منتشر شد؛ این کتاب نقش زنان سمنانی را در جریان جنگ بازگو می کند؛ این اثر و سایر آثاری از این دست بسیار قابل توجه و مهم هستند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه به نقش هنرمندان در طول جنگ تحمیلی اشاره کرد و گفت: از دیگر فضاهایی که در بخش پنهان جنگ قرار گرفته است یا کمتر آشکار بوده نقش هنرمندان در دفاع مقدس است. وی با اشاره به روز جهانی عکاسی گفت: اکنون در آستانه این روز قرار گرفته ایم و به جاست تا یادی کنیم از عکاسانی که در فضای جنگ و هشت سال دفاع مقدس حضور داشتند، این عکاسان سه گروه بودند که هر سه نقش قابل توجهی در فضای جنگ داشتند، گروه اول عکاسان حرفه ای که با رسانههای رسمی کار می کردند و به عنوان یک شغل حرفه ای عکاسی می کردند و بخشی از عکس دوره دفاع مقدس از آنها به ما رسیده است، بخش دوم عکاسان آزاد که به عنوان خبرنگاران و عکاس خبری حضور نداشتند اما عکاس آزاد بودند و بخش سوم هم که فراوان بودند و نقش قابل توجهی داشتند رزمندگانی بودند که علاقه به عکس و تصویر داشته و همراه خود دوربین داشتند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: عکاسی دوران دفاع مقدس از دو جهت بسیار قابل توجه است، نخست ثبت خاطرات و لحظات ماندگاری که این تصاویر از هشت سال دفاع مقدس برای ما به یادگار گذاشتن و به نحوی تاریخ مصور جنگ را ساخته و پرداخته کردند؛ از سوی دیگر این عکس ها اثرگذاری و انرژی که منتقل می کنند به اندازه ای است که یک کتاب یا چند کتاب نمی توانند این قالب را داشته باشند؛ برای مثال در جریان فروپاشی رژیم پهلوی از جمله حوادث بسیار موثر حضور و رفتن همافران نزد امام خمینی(ره) بود، وقتی همافران نزد امام(ره) رفنتد، برای بسیاری روشن شد که کار رژیم پهلوی رو به پایان است، اما آنچه که این قضیه را منتقل کرد تصویری بود که «حسین پرتوی» از این حضور تهیه کرد و روز بعد در روزنامه ها و اخبار منتشر شد، آن عکس در واقع تیر خلاص به رژیم پهلوی بود، یعنی آن عکس به اندازه ای انرژی داشت که بلافاصله بعد از دو تا سه روز طومار رژیم پهلوی را در هم پیچید؛ یک عکس می توانند چنین تاثیر و تصویری را ایجاد و مهر ابطال یک رژیم فاسد و طاغوتی را به وجود بیاورد. وی در بخش دیگری از مباحث خود با بیان اینکه یک بُعد از عکاسی دوران دفاع مقدس روایت گر لحظات ماندگار آن دوران است، گفت: لحظاتی که انبوهی از انرژی را می سازند و می توانند به نسل حاضر و آینده منتقل شوند، اما بُعد دیگر عکاسی دوران دفاع مقدس این است که در واقع نقطه عطفی در تاریخ عکاسی و بلکه تاریخ تصویرگری ایران محسوب می شود، چراکه تا قبل از فضای تلفن های همراه هوشمند شاید به تحقیق بتوانیم بگوییم که این هشت سال دوران تراکم تصویر ایران است، یعنی هیچ دوره ای از تاریخ چند هزار ساله ایران چه زمان قبل از ورود عکاس به ایران و دورانی که نقاشی بود و چه در طول 100 تا 150 سال اخیر که عکاسی وارد ایران شده است، این مقدار تنوع عکس از نظر جغرافیایی و مردم شناختی نداریم، تصاویری از غرب تا جنوب ایران که منجر به شکل گیری آلبوم وسیعی از جغرافیای ایران شده است، چراکه رزمندگان از شمال تا جنوب و از طوایف اقوام مختلف بودند در نتیجه در هیچ دوره ای از تاریخ ایران این مقدار تصویر از کشور نداریم. صالحی افزود: به نظر می آید که استان سمنان در حوزه آشکار حضور در دفاع مقدس و در بخش های کمتر آشکار دفاع مقدس همواره حضور پررنگی داشته است، شهید محب شاهدین از این نمونه ها است ولو این که آن شهید به عنوان رزمنده حضور داشت و نه به عنوان عکاس –خبرنگار یا عکاس آزاد. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: دو شهیدی که امروز در خدمت خانواده آنها هستیم حق فراوانی به گردن همه ما دارند، شهید امین اللهی از خانواده ای برخاسته بود که با عطر شهادت ممزوج بود؛ صالحی افزود: استان سمنان خانواده های چند شهیدی و خانواده هایی دارد که به شکل ارتباط سببی و نسبی با این شهادت گره خورده اند، نمونه هایی چون خانواده شهید امین اللهی.
صالحی در بخش دیگری از مباحث خود با اشاره به زندگی شهید محب شاهدین گفت: یکی از نکات قابل توجه در مورد آن شهید بزرگوار زندگی اوست به ویژه که اینکه بعد از اینکه ازدواج کرد در روزهای نخستین و حتی در حالی که به روز دوم و سوم ازدواج نرسیده بود به منطقه عملیاتی خود بازگشت. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: اینکه چنین اتفاقاتی در تاریخ دفاع مقدس ما پدید آمده است، خود می تواند روایتی برای الگوسازی و معناسازی برای نسل جوان و جوان باشد، شهید محب شاهدین در وصیت نامه خود نوشته است: « من شهادت را یک رفتنی نو برای زیستن در عالم نو میدانم و رفتنی برای تکامل انسانیت»، این تعابیر شهید شاید کلمات ساده ای باشد اما معنی عمیقی در آن نهفته اس ت، همه ما می رویم و مرگ حق است اما تفاوت این رفتن با شهادت در همین دو نقطه است یعنی رفتن نو و عالم نو، رفتن های دیگر همه معمولی هستند اما شهادت رفتن نو است؛ آن عالم نو همان عالمی است که خداوند در موردش فرمود: « عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ».
همچنین در بخشی از این نشست، حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب رضا ارزانی، رئیس ستاد هماهنگی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور طی سخنانی با اشاره به 19 آگوست روز جهانی عکاسی گفت: عکاسان در زمره سرآمدترین روایت گران تاریخ هستند، عکس ها شاخص ترین روایت های تاریخی هستند و مفتخریم که امروز خانواده شهید محب شاهدین از شهدای عکاس و هنرمند تقدیر می شوند. پایان پیام/9
منبع: شبستان
کلیدواژه: طرح ملی سه شنبه های تکریم کانون های فرهنگی هنری مساجد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دفاع مقدس وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی عکاسی دوران دفاع مقدس شهید محب شاهدین استان سمنان استان سمنان نقش هنرمندان رژیم پهلوی جنگ تحمیلی قابل توجهی قابل توجه هشت سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۱۵۶۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
زنده نگهداشتن خاطرات دفاع مقدس یک ضرورت است
با این بازیگر گفتوگویی داشتیم.
شما در سریال نونخ با ظاهری متفاوت حضور داشتید. یکی از سکانسهای مورد توجه بازی شما در این سریال زمانی است که با یک چرخش روی ویلچر شخصیتهای دیگر را غافلگیر میکنید. چگونه به اجرای این صحنه رسیدید؟
خدا را شاکرم که آن سکانس بهخوبی انجام شد و مورد توجه بینندگان سریال قرار گرفت. طوری که تقریبا همه از من میپرسند که آیا آن پرش از روی ویلچر کار بدلکار بوده یا نه؟ از آنجایی که ورزش جزو لاینفک زندگی من است و در پرواز با پاراگلایدر، شنا، اسکی، تنیس، به شکل حرفهای کار کردهام، بنابراین آمادگی بدنی خوبی برای انجام حرکاتی اینچنین دارم و امیدوارم در آینده نقشهایی نوشته شوند که بیشتر بتوانم از توانمندیهای جسمانی خود در ارائه آن نقشها بهره بگیرم.
بازیگران نونخ چند فصلی است که با مخاطبان همراه هستند اما شما در این فصل به قصه اضافه شدید. ماجرای همراهیتان به این گروه چگونه رقم خورد؟
گروه کارگردانی نونخ تصمیم به انتخاب من برای بازی در این سریال گرفتند و دلیل پذیرفتن نقش از جانب من در ابتدا شخص خود سعید آقاخانی در سمت کارگردان بوده است، چراکه ایشان از همکاران بسیار خوب و قدیمی هستند. علاوه بر آن موفقیت این سریال طی سالهای گذشته که به یک برند تبدیل شده، قطعا در انتخاب من تأثیرگذار بوده است. خرسندم از اینکه نقشی را در این سریال و در کنار دوست قدیمی خود در مقام کارگردان، عهدهدار بودم. همچنین تهیهکننده این کار آقای فرجی که از مدیران قدیمی با شناسنامه قابل قبول بودند، از دیگر دلایل حضور من در سریال نونخ است.
با توجه به گریم متفاوتتان در این نقش مخاطبان چه بازخوردی داشتند؟
بازخوردی که از حضور در مجموعه نونخ داشتم، فوقالعاده عالی بود و مثل همیشه مردم به من لطف داشتند. شکر خدا بینندگان سریال، با این نقش ارتباط بسیار خوبی برقرار کردند، هرچند در ابتدا و با توجه به گریم سنگین نقش من در سریال، برخی مخاطبان به من خرده گرفتند که چرا چنین نقش بیحال و بیرمقی را انتخاب کردهام اما بعد از اینکه چند قسمت از سریال پخش و کاراکتر اصلی من در نونخ نمایان شد، همگی اذعان داشتند که نقش من در سریال عالی بوده و الان منتظرند که کاراکتر تانیا دوباره به ادامه قسمتهای سریال بازگردد. مخاطبان دائم از من سؤال میکردند، حالا که تانیا با گریم جدید به ماموریت دیگری رفت، دوباره کی بازمیگردد و من بالبخند میگفتم که اجازه بدهید ببینیم نویسنده چه تصمیمی برای تانیا خواهد گرفت.
با توجه به آمادگی جسمانی که دارید چرا پیشتر از این توانایی در ایفای نقشهایتان استفاده نکرده بودید؟ ممکن است تا امروز بسیاری از مخاطبان شما از آن بیاطلاع باشند.
انتخاب بازیگر هم از مقولاتی است که در بسیاری از آثار حالت غیر حرفهای پیدا کرده است؛ طوری که ابتدا از ما قیمت میپرسند در حالی که نه فیلمنامهای خوانده شده و نه نقش ما در آن کار مشخص است. گویا قیمت میگیرند که به اندازه قیمت پیشنهادی ما برایمان نقش تعریف کنند؛ این درد مدتهاست گریبان حرفه بازیگری را گرفته در صورتی که در گذشته ابتدا به ما فیلمنامه داده میشد، بعد پیشنهاد نقش و در صورت قبول نقش بحث مالی، دستمزد و قرارداد پیش میآمد. این مسائل موجب شده تا من بازیگر به خیلی از چنین پیشنهادهایی توجه نکنم و ترجیح بدهم اوقات خود را به مطالعه، خواندن کتاب و ورزش اختصاص دهم و آنقدر منتظر بمانم تا یک کار گروهی خوب و با عوامل حرفهای مثل نون خ به من پیشنهاد شود که امیدوارم اتفاقاتی مثل تجربه حضور در نون خ برای من بیشتر بیفتد. با توجه به سابقه ۳۲ ساله بازیگری من و اکثر همکاران در این حوزه، همواره منتظر چنین اتفاقاتی هستیم تا پیشنهاد کاری در خور به ما بشود تا از هنر بازیگری خود در جای درستی استفاده کنیم، نه برای هر نقشی و به هر قیمتی.
عدهای از بازیگران پس از چند سال اشتغال در این حرفه به سمت کارگردانی میروند. با توجه به سابقهای که در ایفای نقش در ژانرهای مختلف دارید، هیچوقت دغدغه تجربه سایر شاخههای هنری مثل نویسندگی و کارگردانی را داشتید؟
باتوجه به سابقه دیرینه من در کتاب خواندن، همکارانی که از دوستان صمیمی من هستند، با علم به این موضوع، معمولا به من این لطف را دارند که فیلمنامههایشان را بخوانم و نکات مورد نظرم را به لحاظ چفت و بست قصه برایشان نوشته و یادداشت و تا حد امکان کمکشان کنم. بارها هم از من برای کارگردانی هنری دعوت شده و همکارانم معتقدند که این نگاه در من وجود دارد ولی اساسا دغدغه من اینها نیست و فقط بازیگری را ترجیح میدهم. اصولا از آن دسته بازیگران هستم که عقیده دارم، من بازیگرم، ترجیح میدهم در یک شاخه باشم و خوب آن را جلو ببرم و از این شاخه به آن شاخه نکنم ولی هستند عزیزان همکاری که تمایل به تجربه سایر رشتهها دارند و قابل احترام میباشند.
برای ایفای نقش بیشتر به آثار کمدی علاقه دارید یا اولویتتان گونه دیگری است؟
همانطور که اشاره کردم آنچه در انتخاب نقش برای شخص من اولویت دارد، دوست داشتن آن نقش، ارتباط گرفتن با نقش و همذاتپنداری با آن است. با توجه به اینکه من به مدت 8 سال تا سال 1402، بازرس انجمن بازیگران سینما و تلویزیون ایران بودم که البته بعد از آن خودم را درگیر این عنوان نکردم، از این رو با دغدغه بسیاری از بازیگران مطلع هستم. گاه شاید مردم جامعه بر من خرده گرفتهاند که چرا فلان نقش را بازی کردهام و من در جواب آنها میگویم که من هم مثل شما هزینه زندگی و درمان دارم و باید نیازهای فرزندم را تامین کنم.
اتفاقا بهتازگی وقتی برای تسویه وام به بانک مراجعه کرده بودم، عدهای با تعجب میپرسیدند مگر شما هم نیاز به وام پیدا میکنید؟! باید در نظر داشت که تنها تعداد محدودی از بازیگران دستمزدها و رقمهای آنچنانی دریافت میکنند که البته دلیل این اختلاف دستمزدها هم مشخص نیست. بقیه بازیگران با توجه به تجربه بازرسی من در انجمن بازیگران، اکثرا مشکلات مالی داشته، مستاجرند، از این جهت بهدلیل مسائل مالی گاه مجبور به قبول نقشی میشوند که شاید خیلی مورد پسند ایشان نیست. آنچه که همواره برای من جای سؤال دارد، بیمه صنف بازیگران است و با اینکه این بیمه از نوع بیمه کارگری است؛ سابقه کار و سنوات، سختی کار و بازنشستگی به ما تعلق نمیگیرد و ما شامل بیمه بیکاری نمیشویم، حتی اگر مدت بیکاری ما از چند سال تجاوز کند. ضمن اینکه من بازیگر مستندات تصویری، قراردادی برای اثبات سوابق کاری خود دارم؛ چگونه است که از ۳۲ سال سابقه مستند، تنها ۱۲ سال آن در بیمه برای من لحاظ میشود. امیدوارم در این خصوص مسئولان مربوط نگاه مثبتی به اهالی هنر داشته باشند تا بازیگری مثل زهره حمیدی که مدتها است با بیماری شدیدی دست و پنجه نرم میکند و بعد از این همه سال فعالیت، بیمه ندارد، بتواند برای دوران میانسالی، بیماری و از کار افتادگی خود، نقطه امیدی داشته باشد. برای مثال درهمین سریال نونخ در عرض یک هفته، پنج حادثه برای گروه فنی رخداد، حشره ناشناختهای گریمور را نیش زد، هرچند که شکر خدا برای خود من اتفاقی نیفتاد، ولی از آنجا که اتفاق ناخواسته است، در نتیجه مباحث مطرح شده درخصوص بیمه و امثال آن شامل تمامی صنوف این حوزه مانند عوامل فنی، گروه صحنه و... میتواند نقش مهمی در عملکرد و تامین کلیه عوامل و صنوف هنری داشته باشد. ضمن اینکه در این خصوص خانه سینما با برچسب تلویزیونیزدن به اغلب بازیگران، از حمایت حداقلی بازیگران شانه خالی میکنند. در صورتی که بازیگری، منهای بازیگری تئاتر که به صورت زنده اجرا میشود، در تلویزیون، فیلم کوتاه و سینما برای نمایش حس به مخاطب، از فرمول یکسانی تبعیت میکند و احساس او در هرکدام از این مقولات کم و زیاد نخواهد بود. بازی در مقابل دوربین یک شکل است و نیاز به برچسب زدن و ارجاع به سازمان دیگر ندارد. امیدوارم از اندک بازیگرانی که بالای 20سال سابقه کار در تلویزیون دارند و در سالهای بازیگری، سختیهای بسیاری متحمل شدهاند، بیشتر حمایت شود و با ارائه تبصره یا مصوبهای به سازمان بیمه تامین اجتماعی، ضمن پرداخت حق بیمه از جانب هر بازیگر، سوابق کاری او را به وی بازگردانند. من از سال ۷۵ عضو خانه سینما هستم و شروع بازیگریام از سینما بوده است؛ بعد از این همه سال، برای تمدید کارت عضویت، میخواهند پنج نقش یک سینمایی در سال را ارائه دهیم در صورتیکه ما در سال، مگر چند کار سینمایی تولید میکنیم که نقش یک آن، خانمها باشند و هر بازیگری برای تمدید کارت خود بخواهد رزومه بازی در نقش یک آن را به خانه سینما ارائه دهد.
درصورتیکه من نشان «ب هنری» معادل فوقلیسانس از فرهنگ و ارشاد دارم و اینکه ارشاد من را برای اعطای نشان هنری قبول دارد ولی خانه سینما آنهم برای تمدید کارت نه! ضمن اینکه همه ما با یکدیگر در ارتباط بوده و همکار هستیم که در بینابین این همکاریها عنوان میشود اساسنامه اشکال دارد و هنوز بعد از یک دهه این اشکالات در اساسنامه رفع نشده است. کاش نهادها و سازمانها بهجای برپایی مجلس ترحیم و مراسم یادبود بازیگران، در زمان حیات آنها، نقش حمایتی از بازیگران داشته باشند تا یک بازیگر باسابقه مجبور نباشد مثلا برای دریافت وام آنهمه دوندگی کند.
با تمام این چالشها همچنان دغدغه بازیگری دارید و به این شغل بهصورت حرفهای نگاه میکنید. چرا؟
عشق به مردم اصلیترین محرک ما در عرصه بازیگری است و من از زمان قبول حضور در «نونخ» امیدوار بوده و هستم که بتوانیم حتی برای دقایقی شادی به خانههای مردم ببریم تا در این روزگار دقایقی بخندند و این حداقل کاری است که ما میتوانیم با عشق و جان برای هموطنان خود انجام دهیم. خدا را شاکرم جزو معدود افرادی هستم که مردم به من اطمینان دارند. در فضای مجازی به من پیام میدهند، از مشکلات خود میگویند، کمکهایشان را از طریق من در اختیار نیازمندان قرار میدهند و من نیز تا جایی که در توانم بوده و به یاری خدا از اعتبار و ارتباط خود در جایگاه هنر، به نفع مردمم استفاده کردهام. تا جایی که برایم مقدور باشد سعی میکنم مشکلات آنها را پیگیری و کمک کنم.
تا امروز چه نقشهایی را دوست داشتید بازی کنید اما به شما پیشنهاد نشده یا بههردلیل امکان حضور در آنها را نداشتید؟
بازیگری مانند دنیای واقعی، اقیانوس بیکرانی از نقشهای متعدد است. یکی از نقشهای مورد علاقه من، حضور زنان کشورم در جنگ هشتساله در مقابل عراق است که یکبار پیش از این افتخار بازی در فیلم دختران جنگ به کارگردانی آقای عبداللهیان را داشتم و در آن، نقش یکی از زنان مدافع خرمشهر در زمان حمله رژیم بعثی را ایفا کردم. در این فیلم شاهد چهار دختر مبارز هستیم که سه نفر از آنان به شهادت میرسند. من هنوز برای بازی در آن نقش به خود میبالم. مقوله جنگ هشتساله ما چیزی است که هیچوقت نباید فراموش شود و هنوز میتوان کلی در مورد آن نوشت و تکرار کرد تا آن رشادتها هیچگاه از ذهن مردم ما پاک نشود. دلم میخواهد بازهم فیلمسازان ما با نگاه متفاوتتری به آن بپردازند؛ چراکه وظیفه ما این است که آن هشت سال را زنده نگه داریم. در زمان جنگ، من خردسال بودم و بیشتر صدای آژیرها را به یاد دارم. در آن دوران مادر من بهعنوان پرستار سه شیفت سر کار حاضر بود و در آن میان وقتی به رزمندگان امدادرسانی میکرد ریهاش با گاز خردل درگیر شد و نای او تاول زد، طوری که به حد مرگ رسید.
مادر من اکنون ۸۰ ساله است اما تأثیرات جنگ، فشار کار سخت در آن دوران و افسردگیهای ناشی از آن، سیر در خاطرات گذشته و تاثیری که آن زمان در اثر نبودن مادر بر سر فرزندان خردسالی که در خانه میماندند، همگی فشارهای دوران جنگ است. وقتی که در مدرسه امتحان ریاضی داشتیم با صدای آژیر، برگهها به هوا میرفت و ما با اضطراب و وحشت به سمت پناهگاهها میگریختیم و همه اینها فشارهای روحی آن دوران است که هنوز با ما مانده است.
اگر پیشنهاد فیلم یا سریال دفاع مقدسی داشتید، تمایل دارید با کدام کارگردان کار کنید؟
امروزه شرایط متفاوت شده است. گاه کارگردانها و عوامل جوان آنقدر در تکنیک کارگردانی یا سایر رشتهها مثل فیلمبرداری، صدا و مانند آن تبحر دارند که بهواقع گوی سبقت را ربودهاند. با توجه به سابقه همکاری که با نوید محمودی داشتهام، چون این کارگردان نگاه انسانی در کار دارد، احترام خاصی برای او قائل هستم و به عقیده من برکت کار نوید محمودی بیشتر بهدلیل رفتار درستی است که در جایگاه خود دارد. در سریال فهفه، من، حسین رفیعی و سوسن پرور با نوید محمودی در مقام تهیهکننده همکاری داشتیم و بهرغم اینکه آن زمان قرار بود دستمزدها را صداوسیما پرداخت کند اما او برای اینکه مدیون بچههای گروه نشود، با پول فروش منزل خود دستمزد عوامل گروه را پرداخت کرد. هرچند که قبل از آن دو قسط را پرداخت کرده بود و ما معترض شدیم که چرا چنین کاری کرده است. اگر چنین افرادی کارشان دیده میشود، حقشان است چرا که هاله انرژی درستی دارند. متاسفانه اعتراض به دیرکرد حقوقها موجب میشود به کارهای دیگر دعوت نشویم در صورتیکه وقتی تهیهکننده و کارگردانی توقع دارد بازیگرش بهموقع سرکار حضور یابد و تمام احساسش را در خلق نقش بهکار گیرد، میبایست خود نیز به تعهد و قراردادش پایبند باشد و در زمان معینی با بازیگر و عوامل خود تسویه کند. در کل باید همه عوامل گروه به نوعی پشت هم باشند تا هریک از افراد گروه ازجمله بازیگر یک مجموعه که تامین یک خانواده برعهده اوست و مستاجر است به مشکل برنخورد.
همه نقشهایم را دوست دارم
سماواتی به جامجم میگوید: در سالهای اخیر با سریالهای خوبی چون خوشنام، شهرک رنگینکمان که در ژانر کودک بود، چسب زخم با کاراکتری به نام هما که جزو کاراکترهای مورد علاقه من بود، بوم و بانو بوم با کاراکتر دلربا و چند کار دیگر برای تلویزیون کار کردهام که تقریبا همه آنها را دوست داشته و نمیتوانم بین آنها تفاوتی قائل شوم؛ چرا که وقتی من با نقش خود ارتباط برقرار میکنم دیگر برایم فرقی نمیکند که در چه نقشی و برای چه ژانری قرار است ایفای نقش کنم. اخیرا در یک کار سینمایی به نام تصویر آخر بازی کردهام که فعلا در مرحله موسیقی توسط محمد فرشتهنژاد است. تدوین آن پایان یافته و بهنظر من در اکران بتواند موفقیت خوبی در میان مخاطب کسب کند زیرا نقشی که من در این اثر برعهده داشتم همچنان در ذهن من مانده و مرا درگیر خود کرده است؛ از اینرو انتظار میرود که بازتاب مثبتی برای مخاطب داشته باشد. مادری که فرزند معلول و توانخواه خود را با نگرانیها و دغدغههای ذهنی قابل تامل، بزرگ میکند و همواره نگران آینده او، بعد از خودش است. چنین مسألهای ازجمله مواردی است که جامعه کنونی ما با آن مواجه است؛ بازخوردی که ما باید در رفتار با این عزیزان در سطح جامعه داشته باشیم، نیازمند فرهنگسازی است تا رفتار درستی را در مواجهه با این قشر داشته باشیم.