Web Analytics Made Easy - Statcounter

رویداد۲۴ محمد آیتی: کمتر کسی فکر می‌کرد که یک ویروس بتواند تا این حد زندگی بشریت را تحت تاثیر قرار دهد؛ اکنون از اقتصاد گرفته تا مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... همه درگیر ویروس کرونا شده‌اند، بحرانی که مشخص نیست پایان آن چه زمانی است.

حال ماه‌هاست که دنیا زندگی با ویروس کرونا را با محدودیت‌های فراوان پذیرفته است و هر روز شاهد تغییر قوانین و رویه‌ها به منظور کم‌شدن ابعاد منفی شیوع این ویروس هستیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

یکی از مسائلی که در این چند ماه زندگی بسیاری از افراد و خانواده‌های ایرانی را مختل کرده است، افسردگی و اختلافات خانوادگی است که به دنبال محدویت‌های حاصل از شیوع ویروس کرونا و قرنطینه‌های خانگی رخ داده است.

بسیاری معتقدند مسئولان در مواجهه با کووید-۱۹ آمادگی و برنامه‌ریزی لازم را نداشتند و این موضوع خود بر عمیق‌شدن بحران افزود، اما اینکه شش، هفت ماه از شیوع این ویروس در کشور می‌گذرد و همچنان برخی دستگاه‌ها به وظایف خود واقف نیستند و یا تلاش خاصی برای بهبود اوضاع نمی‌کنند جای تعجب دارد.

در همین ارتباط یک نماینده مجلس در گفت‌وگو با رویداد۲۴ معتقد است که نقش صدا و سیما در این دوران می توانست پررنگ تر باشد؛ وی در این باره می گوید: که این ماه‌ها که مرتباً مردم را دعوت به خانه ماندن کردیم و این توصیه همچنان هم ادامه دارد، شایسته بود که صدا و سیما بیشتر و بهتر به تولید محتوا می‌پرداخت تا اوضاع و احوال مردم بهتر از این بود.

افسردگی و تشدید اختلافات خانوادگی در نتیجه کرونا

«محمدعلی محسنی‌بندپی» نماینده مجلس یازدهم و عضو کمیسیون بهداشت به رویداد۲۴ می‌گوید: متاسفانه چند سالی است که زندگی اقتصادی مردم ایران سخت شده است. تحریم‌ها به انضمام بعضی تصمیمات نادرست و غیرمنطقی برخی مسئولان روز به روز به گران اداره‌شدن زندگی انجامیده است و البته این دو موضوع همچنان هم ادامه دارد. حال به این شرایط سخت و غیرعادی باید عواقب منفی کرونا را هم افزود که متاسفانه باعث شده است برخی هموطنان ما در اقصی نقاط کشور دچار افسردگی شوند و یا در خانه ماندن بیش از حد به شدت گرفتن اختلافات خانوادگی منجر شده است.

وی افزود: در اینکه همه وزارتخانه‌ها، سازمان‌ها و نهاد‌ها وظایف اجتماعی به عهده دارند که درد حاصل از این روز‌ها را بر مردم کم کنند شکی نیست و البته در این بین، نقش صدا و سیما و رسانه‌های جمعی به مراتب پررنگ‌تر از بقیه است.

بیشتر بخوانید:دل‌هایی که برای خدمت قرص نیست/ چند روایت از مصائب نیرو‌های کادر درمان در دوران کرونا

فوت روزانه ۳۰۰ مبتلا به کرونا در ایران/ نماینده مجلس: آمار‌ وزارت بهداشت پایین‌تر از تعداد واقعی قربانیان است

نماینده مردم نوشهر و چالوس در مجلس تصریح کرد: به‌هرحال ویروس کرونا دنیا را درگیر خود کرده است و باید این وضعیت را تا کشف درمان قطعی آن تحمل کنیم. اکنون هم بخش عمده‌ای از بودجه وزارت بهداشت و درمان صرف مقابله و درمان با کرونا شده است و نباید انتظار بیش از حدی از وزارت بهداشت داشته باشیم، هرچند معتقدم بهتر است مسئولان این وزارتخانه بیشتر به پیشگیری تا درمان روی بیاورند، یعنی تلاش کنند تا افراد درگیر نشوند، زیرا ابتلای افراد به کرونا هزینه‌ها را به شدت افزایش می‌دهد.

رضایت از محتوای صدا و سیما در روزهای قرنطینه، آری یا خیر؟

عضو کمیسیون بهداشت مجلس یادآور شد: این ماه‌ها که مرتباً مردم را دعوت به خانه ماندن کردیم و این توصیه همچنان هم ادامه دارد، شایسته بود که صدا و سیما بیشتر و بهتر به تولید محتوا می‌پرداخت تا اوضاع و احوال مردم بهتر از این بود.

محسنی‌بندپی اظهار داشت: وقتی به مردم می‌گوییم در خانه بمانید و تا جایی که می‌توانید از سفر و کار‌های غیرضروری صرف‌نظر کنید، پس باید برای در خانه ماندن آن‌ها برنامه‌ریزی داشته باشیم. طبیعتاً بهترین گزینه برای فردی که در خانه است استفاده از برنامه‌های صدا و سیماست. حال باید پرسید آیا مردم از تولید محتوا‌های این چند ماه رضایت داشته‌اند؟ و آیا این برنامه‌ها باعث شده فکر مردم از غم و رنج‌های ماه‌های اخیر دور شود؟

این نماینده اصلاح‌طلب مجلس در ادامه عنوان کرد: گاهی در کشور اتفاقاتی می‌افتد که ناخواسته وظیفه یک دستگاه به نسبت دیگر دستگاه‌ها پررنگ می‌شود و شایسته است به‌جای آنکه مرتب توپ را در زمین دیگران بیندازیم کار خود را به‌درستی انجام دهیم. ما نمی‌توانیم از وزارت بهداشت و ستاد مقابله با کرونا انتظار تصمیماتی داشته باشیم که معجزه کند و گاهی لازم است دیگران به نقش خود پی ببرند و بدانند که می‌توانند خیلی تاثیرگذارتر از قبل باشند.

وی خاطرنشان کرد: برخی می‌گویند اینکه قرنطینه شکسته شد به‌خاطر مسائل اقتصادی و معیشتی خانواده‌ها بود، من هم قبول دارم بخشی از این اتفاق برای این موضوع مهم و حیاتی بود، اما اینکه بسیاری از زنان خانه‌دار و یا بچه‌ها هم تمایلی ندارند پای تلویزیون بنشینند چه دلیلی دارد؟ غیر از این است که صدا و سیما نتوانسته تولید محتوا و عوض کردن روحیه مردم را به‌درستی مدیریت کند؟

نقش صدا و سیما در عزاداری ایام کرونا

عضو کمیسیون بهداشت مجلس در پایان گفت: مدتی است که صدا و سیما در بخش اطلاع‌رسانی در خصوص ویروس کرونا و عواقب خطرناک آن، برنامه و گزارشات خوبی تهیه کرده است، ولی از مدیران این سازمان مهم و تاثیرگذار می‌خواهم برنامه‌هایی را تولید کنند که روحیه مردم کمی تغییر کند. تا بیش از این با مردمی افسرده روبرو نشویم، هرچند برای اینکه این اتفاق اجرایی شود دستگاه‌های دیگر هم موظف به انجام فعالیت‌هایی هستند. 

وی افزود: از صدا و سیما می‌خواهم در شرایطی که در حال نزدیک شدن به ایام محرم هستیم، برنامه‌هایی را تولید کنند که مردم علاقه‌مند به عزاداری که اماکن مذهبی نزدیک خانه آن‌ها شرایط برگزاری برنامه‌های عزاداری را ندارند با کمبود مواجه نشوند.

لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک خبر های مرتبط

منبع: رویداد24

کلیدواژه: رویداد24 افسردگی مردم اختلافات خانوادگی قرنطینه خانگی وزارت بهداشت صدا و سیما صدا و سیما ویروس کرونا تولید محتوا خانه ماندن برنامه ها ماه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۱۷۳۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سخنی در باب محتوای «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی/ تحریف تاریخ به شیک ترین شکل ممکن

به گزارش قدس آنلاین، سالهاست دربارۀ اهمیت اینکه سینمای ایران، پا در گام همکاری با کشورهای دیگر بگذارد و به بازارهای فرهنگی فرامرزی بیندیشد، نوشته‌ایم و بحث کرده‌ایم و اینک فیلمی روی اکران است که با همه فراز و نشیب‌های حقوقی و فنی، بالاخره توانسته است این سد را بشکند و با سینمای ترکیه به عنوان یکی از پررونق ترین و جدی ترین بازارهای هنری منطقه، با حضور بازیگران و عوامل فنی برگزیده دو کشور همکاری نسبتاً موفقی داشته باشد. دومین جنبۀ اهمیت این فیلم، این است که دربارۀ شخصیت‌ها و چهره‌های مهم فرهنگی کشور ما ساخته شده است. ساختن  فیلمی پرفروش که تماشاگران را با زندگی شخصیت‌های مهمی چون مولانا و شمس تبریزی آشنا کند، یکی از غفلت‌های سینمای ایران در همه سالهای اخیر بوده است که این مهم هم انجام شده است و از این منظر باید به حسن فتحی و تیمش تبریک گفت.

چالشی مهم در برابر فیلم‌های تاریخی

ساختن فیلمی که از یک سو به گذشته و تاریخ واقعی بپردازد و از سوی دیگر برای مخاطب کشش داشته باشد، به راستی کار سختی است. فیلم‌های تاریخی ما معمولاً به ملغمه‌ای از جملات ادبی، پند و اندرز و آواز خوانندگان تبدیل می‌شود و داستان ندارند. برای همین است که سختی انتخاب قصه‌ای برای آشنا کردن مخاطب با تاریخ، در سینما و بخصوص سینمای ایران صدچندان است. در این گونه فیلم‌ها، دخیل کردن تخیل و ساختن شخصیت‌ها و مکان‌های خیالی برای جذاب کردن داستان یک چالش مهم است و به همین دلیل است که بیشتر فیلم‌ها و سریالهای ایرانی که درباره تاریخ گذشته سرزمین ما ساخته می‌شود، به تحریف تاریخ (هر کدام در حد و حدودی متهم هستند.) در اینجاست که اهمیت تحقیق و بهره‌مندی از آثار کسانی که با متون و رویدادهای تاریخی آشنا هستند، بیشتر می‌شود. در مورد مولانا و شمس دست ما برای آگاهی از رویدادهای زندگی، شخصیت و تفکرات آنان بسته نیست. اگرچه هنوز برای پژوهش درباره آنها و دوران پرفراز و نشیب زندگی‌شان، راه‌های نپیموده زیاد است اما حداقل می‌توانیم به برخی کتاب ها وپژوهش های صورت گرفته اعتماد کنیم و از نوشته‌های کسانی چون دکتر زرین کوب بهره ببریم. برای انتقال مفاهیمی که مولانا و شمس دربارۀ آنها سخن می‌گویند، به آثاری نیاز داریم که نه تنها درباره ویژگی ها و دوره های زندگی آنها سخن می‌گوید، دوران تاریخی آنها را به خوبی می‌شناسد، جریان‌های معارض فکری و عرفانی موجود را بررسی کرده و برای مخاطب به خوبی روشن می‌کند که اهمیت کاری که مولانا کرده است، چیست. کتاب هایی مانند «پله پله تا ملاقات خدا» که هم روایتی داستانی دارد، هم زبانی ساده و هم از نظر استناد تاریخی شبهه‌ای در آنها نیست.

یک شمس تبریزی مهربان

تیم تولید «مست عشق» به جای اینکه به این روایت درست، پژوهشمند و جامع نگر از داستان مولانا و شمس توجه کند، روایتی از زندگی این دو شخصیت به دست داده است که بیشتر با خوانش ترکیه از مولانا تطبیق دارد. خوانش رایج در ترکیه امروز که اوج آن را در «ملت عشق» الیف شفق(شافاک) می‌توان دید، مولانا و شمس را از بستر تاریخی و مفهومی خود خارج می‌کند و به آنها چهره دو مرد سکولار رمانتیک می‌دهد که همه چیز را در عشق و مهربانی می‌بینند، با مذهبی‌ها در جنگند و جانشان را در این راه می‌دهند و نتیجه همه مبارزه هایشان می‌شود رقص و سماع ( که البته در تیتراژ فیلم به سما تبدیل شده است!). این خوانش هم امروزی است، هم خطری ندارد و هم مولانا و هر شخصیت تاریخی دیگر را به یک سوژه خوب برای تبدیل شدن به یک جاذبه گردشگری و منبعی برای پول درآوردن تبدیل می‌کند. شمس و مولانای «مست عشق»از همین جنسند. این تحریف در شخصیت شمس تبریزی شدیدتر است. آنچه ما از گفته‌هایی که از او باقی مانده است و نوشته‌ها و گفته‌های دیگران و اسناد تاریخی درباره شمس می‌دانیم، با موجودی که در این فیلم به تصویر کشیده شده است، بسیار متفاوت بوده است. به یاد داشته باشیم که شمس شخصیتی تندخو، آشفته و البته مغرور بوده است. شاید آنهایی که «مست عشق» را دیده‌اند تعجب کنند اگر بدانند در داستان ازدواج او با دختر خواندۀ مولانا، کیمیا خاتون، دخترک از ابتدا این ازدواج را خوش نمی‌داشت و هرگز دلش با شمس که چهل سال از او بزرگ تر بود و شخصیتی بی ثبات داشت، صاف نشد و البته اینکه بنا بر برخی روایت‌ها متهم اصلی مرگ یا بهتر بگوییم قتل این دخترک بی نوا همین شمس تبریزی است.

جلال‌الدین محمد تهرونی

برای داستانی کردن تاریخ و تبدیل آن به یک قصۀ جذاب، یکی از راه ها این است که وقتی قصه‌ای جذاب نداریم، از دل واقعیت های تاریخی قصه‌ای بیرون بکشیم و «مست عشق» هم همین کار را کرده است؛ خلق یک داستان معمایی و پلیسی دربارۀ مرگ شمس تبریزی. این تهمید البته داستان را جذاب کرده است و مخاطب را به دنبال خودش می‌کشد اما تاریخ را به شکل عجیب و غریبی به شکلی در می‌آورد که کارگردان و نویسنده دلشان می‌خواهد. برای مثال وقتی یک کارآگاه برای حل ماجرای گم شدن شمس خلق می‌کنیم، او باید وظیفه خودش را به پایان برساند و در «مست عشق» سرنوشت شمس تبریزی روشن می‌شود اما سوال اینجاست که اگر همه چیز به همین خوبی و خوشی به پایان رسیده است، چرا مولانا در تمام سالهای بعد از شمس، فراق او را به صورت شعر فریاد می‌زده و از در و دیوار میپرسیده که شمس کجاست و چه شد؟ مشکل اصلی بیرون کشیدن داستانی از دل داستان شمس و مولانا این است که تاریخ را هم مجبوریم جا به جا کنیم و برای قونیه اداره شهربانی بسازیم که در اوج درگیری سلجوقیان روم با یکدیگر و در حالیکه آنان زیر فشار خردکنندۀ ایلخانان مغول و اختلافات داخلی درحال فروپاشی بودند، نگران درویشی بدزبان باشند که گم شده است، همین جا به جایی‌های تاریخی و انتقال دادن گذشته‌ای دور به امروز، باعث می‌شود که مولانا هم در کودکی با پدرش با لهجه تهران سخن بگوید!

آرش شفاعی

دیگر خبرها

  • عبور موفق از پیک تابستان نیازمند همراهی مردم/ جایزه ۶۰۰ دستگاه خودرو ویژه مشترکین کم مصرف
  • عبور موفق از پیک تابستان امسال نیازمند همراهی مردم کردستان
  • راه اندازی ۵۰ خانه محیط زیست در خراسان جنوبی/یک تجربه موفق
  • شارژ رفاه با دورکاری؛ کرونا با زندگی ما چه کرد؟!
  • گلایه مردم از اقساط سنگین وام خرید خانه
  • «امتداد» آماده پخش شد/ فیلم و سریال از دریچه فلسفه و اندیشه
  • «امتداد»، در راه شبکه چهار سیما
  • سخنی در باب محتوای «مست عشق» به کارگردانی حسن فتحی/ تحریف تاریخ به شیک ترین شکل ممکن
  • رشد اقتصادی کشور با مشارکت مردم در گروی دانش بنیان شدن صنایع بزرگ است
  • اثرات تورم بر زندگی مردم با اختصاص سهمیه بنزین به نفر خنثی می شود