تاکسی عاشقی در جاده خاکی!
تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۰۹۳۹۴۳
هنوز بیشتر از یک ماه از ماجرای طلاقم نمیگذشت که شوهرم دوباره سراغم آمد و از من خواست با فراموش کردن گذشتهها به زندگی با او بازگردم، اما این بار نیز ...
زن ۲۱ ساله با بیان این که با همه تلخکامیها و سختیهایی که در زندگی تحمل میکنم، اما نمیخواهم طلاق بگیرم، با ابراز نگرانی از آینده تاریکش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد خاطرنشان کرد: سه سال قبل در حالی که تحصیلاتم در مقطع دبیرستان به پایان رسیده بود، «جواد» به خواستگاری ام آمد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از آن روز به بعد نامزدم خانه نشین شد و خانواده اش او را از من پنهان میکردند. حتی وقتی یقین داشتم که جواد در منزل است، مادرش تلفن او را پاسخ میداد و مدعی میشد که پسرش به تهران، شمال یا یک شهر دیگر رفته است و تا مدتی نیز باز نمیگردد. هیچ چارهای برایم نمانده بود تا این که به خاطر نپرداختن نفقه از جواد شکایت کردم و بالاخره او را از خانه بیرون کشیدم، ولی جواد فقط یک کلمه میگفت: «جدایی!» من هم به این نتیجه رسیدم که زندگی ما آینده روشنی ندارد و باید از یکدیگر جدا شویم. این گونه بود که بعد از شش ماه دوندگی، مهر طلاق بر شناسنامه ام خورد، ولی هنوز یک ماه از این ماجرا نگذشته بود که جواد به سراغم آمد و از من خواست به زندگی با او برگردم. من هم که احساس میکردم از رفتارهای گذشته اش پشیمان شده است، پیشنهادش را پذیرفتم و بدون حضور دیگران، دوباره در حالی به عقد او درآمدم که این بار مهریه ام را از ۱۱۴ سکه بهار آزادی به ۱۴ سکه کاهش داد، ولی او همچنان بیکار بود و مادرم هزینههای زندگی ما را میپرداخت.
تا این که بالاخره مادرم با کمک خیران جهیزیهای فراهم کرد و من و جواد با وجود مخالفت خانواده اش، زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. با آن که شوهرم گاهی کارگری میکرد، اما باز هم آن حس عاشقانه را در زندگی نداشت. یا سر کار میرفت یا به بهانه این که خسته ام از خانه بیرون نمیرفت. این در حالی بود که نمیتوانستیم اجاره منزلمان را بپردازیم. مادرم که زندگی ام را در آستانه آشفتگی میدید، یک دستگاه پراید اقساطی برای همسرم خرید تا زندگی اش را بچرخاند، ولی این کار نیز نتیجه نداد و اختلافات من و جواد شدت گرفت. او حتی به مادرم و برادرهایم هم ناسزا میگفت و توهین میکرد. حتی یک بار برای تفریح از منزل خارج نشدیم و او همچنان مسئولیتی را در قبال من احساس نمیکرد و تنها به حرفهای مادرش تکیه میداد. همسرم ساعتهای زیادی را در شبکههای اجتماعی میگذراند و مدام با گوشی تلفن همراهش سرگرم بود تا این که روزی در میان مشاجره لفظی به او گفتم اگر هزینههای زندگی را نپردازی و همچنان بی تفاوت باشی، مجبور میشوم دوباره شکایت کنم! او که از این جمله ناراحت شده بود، گفت: بهتر است از یکدیگر جدا شویم! و سپس به خانه مادرش رفت و مرا تنها گذاشت. حالا هم هر وقت با او تماس میگیرم، میگوید من در مشهد نیستم، تو که طلاق میخواهی، اقدامات قانونی را انجام بده! همسرم در حالی خودش را از دید من پنهان میکند که حاضر نیست حداقل تکلیف زندگی مرا روشن کند. با همه اینها حاضر نیستم طلاق بگیرم، اما آینده ام در هالهای از ابهام قرار دارد و از روزگار سیاهم میترسم. شایان ذکر است، این پرونده توسط کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی مورد بررسی و رسیدگی قرار گرفت.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی
منبع: پارسینه
کلیدواژه: طلاق نفقه عاشقی پارسی خبر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۹۳۹۴۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قتل دختر اصفهانی مبتلا به اتیسم به دست مادرش
به گزارش خبرنگار مهر، هفته گذشته تصویری از دختر بچه ۱۱ ساله مبتلا به اتیسم در شبکههای مجازی منتشر شد، در این تصویر عنوان شده بود که دیانا روز دوشنبه ۳ اردیبهشت ساعت ۱۲ ظهر حوالی خیابان ۲۴ متری اول اصفهان گم شده است.
کاربران زیادی برای پیدا شدن این دختر بچه در فضای مجازی تلاش کردند. اما امروز سرهنگ حسین ترکیان، رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان از قتل این دختر خبر داد و گفت: در بررسیهای صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که مادر این دختر وی را به قتل رسانده است.
وی گفت: در پی وصول شکایت مادری مبنی بر فقدان دختر ۱۱ ساله، موضوع در دستور کار کاراگاهان اداره مبارزه با جرایم جنایی استان قرار گرفت.
رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان افزود: با توجه به حساسیت موضوع، بررسیهای تخصصی کاراگاهان اداره مبارزه با جرایم جنایی استان اصفهان آغاز که در نتیجه اقدامات صورت گرفته مشخص شد مادر طفل گمشده، با اظهارات ضد و نقیض خود قصد گمراه کردن پلیس را دارد، لذا دستگیر و طی بازجوییهای فنی و تخصصی و در مواجهه با مدارک و ادله کاراگاهان جنایی، پرده از راز قتل دختر ۱۱ ساله خود برداشت و گفت:
در روز حادثه دخترم را به یک باغ متروکه خارج از شهر بردم و اقدام به وارد کردن چندین ضربه چاقو به وی کرده، سپس جنازه او را آتش زده و از محل متواری شدم و با مراجعه به پلیس، مفقودی اش را اعلام کردم.
سرهنگ ترکیان خاطر نشان کرد: با اعتراف مادر به قتل دختر ۱۱ ساله خود، کاراگاهان به صحنه جرم اعزام و جسد سوخته شده طفل، کشف شد.
وی افزود: قاتل به همراه پرونده متشکله، جهت انجام اقدامات قانونی و بررسی علل و انگیزه جرم، در اختیار مرجع قضائی قرار گرفت.
کد خبر 6090901