Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جنوب نیوز»
2024-05-05@13:10:21 GMT

ماجرای آزار و اذیت دختر جوان و شرط ازدواج با متهم

تاریخ انتشار: ۶ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۱۳۶۱۴

دختر۱۷ ساله پرده از آزار پســر ۱۹ ساله برداشت. وقتی دختر۱۷ ساله نزد پلیس مراجعه کرد و به طرح شکایت از جوان متجاوز پرداخت ســناریوی این پرونده کلید خورد. به گزارش جنوب نیوز به نقل از همشهری؛ این دختر به افسر تحقیق گفت: چندی قبل در راه مدرسه با پسر ۱۹ سالهای آشنا شــدم. او بارها سد راهم شده و به من درخواست دوستی داده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آن روز شماره تلفنش را گرفتم و برای او پیامک فرستادم و دوستی ما آغاز شد.پسر جوان می گفت به زودی همراه خانواده اش به خواستگاری ام میآید.

مهدی دانشجوی رشــته کامپیوتر بود و می گفت پس از گرفتن مدرکش جشن عروسی را برپا می کند. دختر جوان ادامه داد: یکی از روزها مهدی با من تماس گرفت و مدعی شد که پدر و مادرش می خواهند عروس آینده شان را ببینند و به این بهانه مرا به خانه اش دعوت کرد.

آن روز به خانه مهــدی که در منطقه شــمال تهران بود رفتم. خودش تنها بود و با یک آبمیوه از من پذیرایی کرد و گفت به زودی پدر و مادرش می رســند. پس از نوشیدن آبمیوه بیهوش شــدم و وقتی به خود آمدم متوجه شــدم که او مرا تسلیم نیت شــوم خود کرده اســت، به همین خاطر برای شــکایت از وی به دادگاه آمــدم. پس از طرح شکایت این دختر، قرار بازداشت مهدی را صادر کردند و با راهنمایی های دختر، جوان دانشجو بازداشت شد.

این پسر ۱۹ ساله وقتی در برابر مقام قضایی ایستاد خود را بیگناه دانست و مدعی شــد که این دختر را به عقد موقت خود درآورده است. همزمان با بازداشت این پسر جوان، خانواده دختر نوجوان با اعلام رضایت اظهار داشتند که این دختر و پســر به صورت موقت به عقد یکدیگر درآمده اند. برگه صیغه نامه سند آزادی مهدی شده و این پسر پس از ۲۰ روز از زندان آزاد شد و او از اتهام تجاوز به عنف تبرئه شد. مهدی پس از آزادی پای ســفره عقد نشست و با ۱۴ سکه شاکی پرونده را به عقد دائم خود درآورد.

تشکیل پرونده طلاق

در حالی که این زن و شوهر کم ســن و سال می خواستن مراسم جشــن عروسیشــان را برپا کنند داماد جا زد و با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست جدایی داد. نوعروس ۱۷ســاله یک ماه پس از عقد به شــعبه پنجم دادسرای شــمیرانات مراجعه کرد و از شــوهرش به خاطر شکنجه و عدم پرداخت نفقه شــکایت کرد. این دختر نوجوان به بازپرس گفت: وقتی با مهدی آشنا شــدم به بهانه اینکه خانواده اش می خواهند عروسشان را ببیند مرا به خانه شان دعوت کرد و با آبمیوه مسموم مرا بیهوش کرد و مورد آزار و اذیت قرار داد.

وی افزود: وقتی بــه اتهام تجاوز به عنف از این پســر شــکایت کردم، خانواده اش نزد پدر من که استاد دانشگاه اســت، رفتند و مرا خواستگاری کردند، با چرب زبانی رضایت پدرم و مادرم را جلب کرده و برای حفظ آبرو خواستند از شــکایتمان صرف نظر کنیم و به دروغ بگوییم که صیغه نامه داریم. ما هم فریب حرفهای آنان را خوردیم و رضایت دادیم. مهدی پس از ۲۰ روز از زندان آزاد شد و ما با هم عقد کردیم.

می خواستم در کنارش زندگی کنم اما خانواده اش مخالف بودند. پس از مدتی هم اخلاق و رفتار مهدی تغییر کرد. با من بدرفتاری می کرد و می گفت تو دختری نیســتی که بتوانم در کنارت خوشبخت باشم. من به اجبار با تو ازدواج کرده ام و رویای چنین زندگی ای را نداشــتم. مرتب از این حرفها می زد. بعد پیامکهای تهدیدآمیز می فرســتاد، می گفت مرا می کشد و اگر از او جدا نشوم بر سر و صورتم اسید می پاشد تا اینکه فهمیدم درخواست طلاق داده است.

وقتی برگه احضاریه به دستم رسید، سراغش رفتم. او هم در خیابان مرا به باد کتک گرفت و به من تهمت های ناروا زد. نتوانســتم این وضع را تحمل کنم برای همین تصمیم گرفتم از این پسر شکایت کنم که این چنین زندگی مرا به بازی گرفت. وی ادامه داد: مهدی عقد و ازدواج را بهانه کرد تا از زندان آزاد شود و حکم تبرئه بگیرد. او از سادگی من سوءاستفاده کرد و فریبم داد.

حالا تنها کســی که در این بازی باخته من هســتم که در سن ۱۷سالگی بیوه شده ام. این نوعروس شکست خورده افزود: پدرم از وقتی با هم عقد کردیم، نفقه مرا هم پرداخت نکرده چون میگوید وظیفه شوهرت است که خرجی ات را بدهد. پس از شکایت این نوعروس، مهدی همسر وی به دادسرا احضار شد. وی در حالی که همراه پدرش به دادسرا آمده بود گفت: من تصور چنین زندگی ای را نداشتم.

نمی توانم در کنار زنی زندگی کنم که روزی به اتهام سنگین تجاوز از من شکایت کرده و به خاطر این اتهام ۲۰ روز مرا به زندان انداخته است. از طرفی من دانشجو هستم و می خواهم ادامه تحصیل بدهم، خیلی زود اســت که بخواهم به مشکلات زندگی فکر کنم! وی ادامه داد: عشق من کودکانه بود که خیلی زود به نفرت تبدیل شــد چون این دختر رفتارهای بچگانه دارد. چند روز پیش به خانه ما آمد و با جیغ و فریاد آبروی ما را در محل برد.

من اصلا او را کتک نزدم که چنین ادعایی علیه من مطرح کرده است. این دختر پیامکهای تهدیدآمیز برایم می فرســتد. من هیچوقــت او را تهدید نکرده ام. ما راهمان از هم جداســت. در ادامه جلسه، پدر این پســر ۱۰۰ هزار تومان تحت عنوان نفقه به عروسش پرداخت کرد و جلسه دادرســی پایان یافت. بررسیهای بیشــتر در این پرونده ادامه دارد تا اثبات شود آیا پرونده تجاوز به عنف مجدد تنظیم می شود یا دختر با جاری شدن صیغه طلاق موافقت می کند.

منبع: جنوب نیوز

کلیدواژه: خانواده اش

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۱۳۶۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای مفقود شدن«یسنا» ۴ ساله چیست؟

با گذشت ۵ روز از مفقود شدن «یسنا دیدار»، دختر ۴ ساله گلستانی، هنوز هیچ اثری از وی به دست نیامده است.

به گزارش مشرق، چند روزی است که در گلستان موضوع مفقود شدن یسنا ۴ ساله در روستای یلی بدراق کلاله در صدر اخبار قرار دارد.عصر یکشنبه ۹ اردیبهشت یسنا ۴ ساله همراه خانواده در روستا، هنگام رفتن به مزرعه ناگهان ناپدید می‌شود.

مادر دختر بچه چهار ساله کلاله‌ای به نام «یسنا دیدار» بعد از ظهر روز یکشنبه به همراه فرزندش برای کار به مزرعه رفته بود و بنابر اظهارات خودش بر اثر غفلت، کودک از او فاصله گرفته و به دلیل اینکه ارتفاع و حجم محصولات کشاورزی بالا بوده کودک مفقود می‌شود.به طوری که ساعت ۱۷ روز یکشنبه ۹ اردیبهشت گم‌شدن یک دختر ۴ ساله در زمین‌های کشاورزی روستای «یلی بدراق کلاله» از سوی بخشداری به هلال‌احمر گلستان گزارش شد.

از همان دقائق اولیه بروز این حادثه گروه‌های امدادی محلی و نیروهای امداد و نجات هلال احمر گلستان دست به کار شده و کار جستجو برای یافتن این دختر خردسال را آغاز می‌کنند.در چند روز گذشته تیم‌های مختلف امدادی همراه با تجهیزات مختلف به منطقه گسیل داده شدند و کار تجسس را انجام دادند اما متاسفانه هنوز آثاری از این دختر بچه یافت نشده است.مدیر عامل هلال احمر گلستان قاسم غریب آبادی می‌گوید که از لحظات اولیه عملیات امدادی با ظرفیت ۱۵۰ نیروی امدادی آغاز شد و کار تجسس با وسائلی همچون کوادکوپتر، هلی شات، سگهای جستجوگر و بالگرد هلال احمر همچنان ادامه دارد.به گفته غریب آبادی تا شعاع ۵ کیلومتری منطقه طی سه بار مداوم مورد تجسس قرار گرفته است‌؛ اما علی رغم تجسس ۵ روزه، متاسفانه هنوز هیچ آثاری از این دختر بچه ۴ ساله پیدا نشده است.

دیگر خبرها

  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسی/ ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم
  • ربایش دختر نوجوان و درخواست ۱۰۰ میلیارد ریال در جنوب تهران
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش
  • بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زن‌های غریبه گرفتم
  • قتل زن میانسال در دعوای مادر و دختری | دختر جوان تا یک‌قدمی چوبه دار رفت
  • مجازات دختر‌ی که باعث مرگ مادر معتادش شد
  • روضه| آزار و اذیت‌هایی که بر امام صادق(ع) روا داشتند+صوت
  • ماجرای گم شدن یسنا کوچولو چه بود؟
  • ماجرای کشف جسد زن جوان در باغ شخصی یک مرد
  • ماجرای مفقود شدن«یسنا» ۴ ساله چیست؟