بلبلی خون دلی خورد و گلی حاصل کرد/ باغ های ژاپنی در «مزرعه قو»
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۱۶۴۶۴
«اکولوژ مزرعه قو» یک مجموعه طبیعی گردشگری در شهرستان لاهیجان است که به واسطه داشتن گونه های گیاهی دیگر نقاط دنیا و طراحی منحصربهفرد در گیلان بی مانند است.
خبرگزاری شبستان_رشت، مهری شیرمحمدی؛ اگر خواستید مجموعه ای از کمیاب ترین گلها و گیاهان دنیا را از نزدیک ببینید، لازم نیست به دور دنیا سفر کنید، «اکولوژ مزرعه قوها» در روستای «کوه بیجار» لاهیجان نزدیک است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مزرعه قوها، یک پروژه عظیم گردشگری، اقامتی و تفریحی است که علاوه بر امکانات اقامتی و ورزشی، برکه ای ویژه قوهای فریاد کش دارد. همچنین، گلخانه ای ویژه پرورش گیاهان استوایی، گلخانه ای ویژه گیاهان بیابانی و کویری، استخری حاوی ماهی های مقدس ژاپنی و استخر دیگری که ویژه ماهی درمانی است.
مسیر دسترسی به مزرعه قو در جاده ای که از میدان کاشف لاهیجان به سمت روستای«کتشال» می رود، با تابلوهای راهنما مشخص شده است. در انتهای کوچه شهید ستوده، بخش پذیرش مزرعه با طاق نصرتی از گل های رز به میهمانان خوش آمد می گوید و راهنمایانی که منتظرند تا در قالب گروه های چند نفره شما را به دیدن یک مجموعه چهار و نیم هکتاری از طبیعتی منحصربهفرد ببرند.
در ابتدای ورود، سنگفرشی به شکل گل های تودرتو با استفاده از ۱۵ هزار قطعه سنگ دیده می شود. «الهام رجب پور» راهنمای مزرعه توضیح می دهد که طراحی و اجرای آن توسط مالک مزرعه یعنی دکتر آهنی زاده، صورت گرفته است.
سوغات سرای مزرعه، شبیه به خانه های موزه میراث روستایی طراحی شده است و در مسیر آن، یک پنجره ارسی بسیار زیبا بهصورت جداگانه در بدنه دیواری به کار گرفته شده است. پنجره ای با شمسه های ظریف و شیشه های رنگی و تصاویری از پرندگان در ترازه آن. این نمونه ارسی با این ظرافت را تنها می توان در عمارت تحویلداری شهر شلمان دید.
در گلخانه گیاهان استوایی، راهنما توضیح می دهد که گونه هایی نظیر پاپایا، آناناس، موز، قهوه عربی و تمبر هندی پرورش یافته و به بار نشسته است. سوسن زنجبیل یا گل ملی کوبا، خزه اسپانیایی، آکالیفای صورتی یا دم گربه ای، درخت آهن یا تویدار( که ویژه جنگل های هیرکانی است) و همچنین گل های گرد گیاه موسیر و دیگر گونه های بومی ایران نیز در مجموعه دیده می شود. توپوگرافی و اختلاف ارتفاع مزرعه قو، این امکان را داده که مسیرهای مختلف به زیباترین شکل طراحی شود.
مسیر سنگفرش شده ای با عنوان سایت سلامت، علاقمندان را به سنگفرش بزرگ دیگری می رساند که آفتاب ظهرگاهی سنگ های آن را به شدت داغ کرده بود و راهنما توضیح می داد که سنگ درمانی شیوه ای از درمان های سنتی کشورهای آسیای شرقی است و پای برهنه راه رفتن بر این سنگ های صیقلی، شیوه ای از درمان است.
در ادامه مسیر انوع آبنما، آبراه، آبشار و برکه های تزئینی متعدد و حوضچه هایی که ماهیان زینتی و گیاهان آبی همچون نخل مرداب، نیلوفر و سنبل آبی را پرورش می دهد، دیده می شود. در میانه مزرعه، درختان موز برگ های بلند خود را رو به آفتاب پهن کرده است و در میانه رقص برگ های بید مجنون، «صحاح» از اسطبلش بیرون آمد. اسب کوتاه قد کاسپین که به شماره IR۰۲۵۷ ثبت جهانی شده است.
راهنمای مجموعه مزرعه قو توضیح می دهد که این اسب از جهاد کشاورزی استان دریافت کرده و به عنوان ذخیره ژنتیکی اسب کاسپین در این مجتمع نگهداری می کند. «محمد مهدی آهنی» دکترای زمین شناسی اقتصاد دارد و به گفته خودش ۱۵سال در بیابان های ایران در راستای کشف و استخراج معدن تلاش کرده است. روزی که به اتفاق همسرش « مهناز دیو سالار» از باغ ماهان کرمان دیدن می کند، ایده احداث باغی به شیوه باغ های ژاپنی و کشورهای آسیای شرقی به ذهنش می رسد و اینگونه از گلشهر کرج به لاهیجان می آید و یک مجموعه بی نظیر را در کوه های لاهیجان بنا می کند و اکنون نیز در خانه ای وسط باغ همراه خانواده اش زندگی می کند.
وی مشقت های ایجاد اکولوژ مزرعه قو را اینگونه توضیح می دهد: ۲۰سال پیش که تصمیم گرفتم این باغ را احداث کنم، نه پولی داشتم و نه پشتیبانی، اما فکرها و طرح های خوبی داشتم. همیشه در ذهنم بود باغ پرندگانی ایجاد کنم که گونه های در حال انقراض را نجات دهم. ایده ام این بود که گل و گیاهان دیگر نقاط دنیا را که خیلی ها ندیده اند، در معرض دید همگان قرار دهم. ۱۸سال پیش به واسطه تدریس در دانشگاه لاهیجان، با این منطقه آشنا شدم و زمین فعلی را از فردی به نام «جهانشاهی» خریداری کردم. در این مدت سفرهای متعددی به دیگر کشورها داشتم و با مشقت بسیار گونه های نادر کشورهای دیگر را به این مجموعه آوردم و در دو طرح «rock garden و water garden»(باغ های صخره ای و آبی) و در دو گلخانه گیاهان کویری و استوایی پرورش دادم. در حال حاضر ۸۰درصد گیاهان این مجموعه غیربومی است. اگرچه گونه های حیوانی منحصربهفردی همچون طاوس، قورباغه آبی رنگ، درناهای تاج دار آفریقایی، جغد، طوطی و قوهای فریاد کش در این مجموعه نگهداری می شود،
ولی مدیر اکولوژ مزرعه قو یادآور می شود که تنها ۲۰درصد مجموعه به نگهداری گونه های حیوانی اختصاص دارد و می افزاید: استخر بزرگتری در مجموعه در حال ساخت است تا پرندگان مهاجری که مقصد زمستان گذرانی آنها گیلان است، به استخر مزرعه قو آورده شوند. نخست استخری ایجاد کردیم که قوهای زخمی برای نگهداری و درمان به این مجموعه آورده می شد. قبلا چند قوی سیاه هم در مجموعه بود.
آهنی زاده علت نامگذاری این مجموعه را علاقه اش به قو می داند و می افزاید: از ابتدا قرار بود این مجموعه باغ پرندگان باشد. فنداسیون و بیس اولیه کار هم با هزینه زیاد اجرا شد. ۲سال پیش، برای ایجاد سازه بالا و تورهای نگهداری، هزینه ای بالغ بر ۹میلیارد برآورد شد که با افزایش تورم، نتوانستم پروژه را تکمیل کنم.
وی درباره استخر ماهیان مزرعه هم اینگونه توضیح می دهد: علاوه بر برکه ماهیان زینتی، دو استخر هم برای دو گونه ماهی طراحی شده است؛ گونه «کوی یا کپور ژاپنی» که معروف به ماهی های مقدس هستند. ۱۰۰سال عمر کرده و ۱۰۰سانتیمتر هم رشد می کنند و گونه «گارو فیش» که اصالتا ترکیه ای هستند و برای ماهی درمانی نگهداری می شوند. ماهی درمانی شاخه ای از پزشکی است که برای معالجه برخی از بیماری های پوستی و کاهش استرس از ماهی استفاده می شود. این نوع ماهی از پاها لایه برداری می کنند و بهواسطه کارکرد بزاق هایشان بر پوست، همانند زالو خاصیت درمانی دارند. به دلیل آب های نامناسب منطقه، آب این استخرها باید کاملا استریل باشد. بنابراین، در این استخرها، فیلترهای تصفیه آب به کار گرفته شده و ۳۰ متر مکعب آب استریل شده دوباره به چرخه استخر بازمی گردد.
آهنی زاده با بیان اینکه تاکنون از هیچ امکانات و حمایت های دولتی بهره نگرفته، توضیح می دهد: زمانی که زمین این مجموعه را خریدم، مخروبه ای بود که امکان ورود به آن نبود. هیچ گونه زیرساختی حتی یک جاده دسترسی مناسب در منطقه نبود. پس از دریافت مجوزهای لازم برای تغییر کاربری، زیرساخت هایی نظیر آب و برق و.. را با مشقت فراوان ایجاد کردم. اگرچه بسیار پررزحمت، ولی با حوصله فراوان تمام گونه های گیاهی که می بینید به باغ آوردم. بالغ بر ۲۰ تریلی درخت های بلند را آوردم و بواسطه نبود جاده مناسب و شیب مسیر، درختان تنومند از تریلی پایین می افتاد و دوباره با جرثقیل بالا می کشیدیم. بیش از ۵۰ کامیون سنگ های بزرگ برای طراحی باغ آوردم.
آهنی زاده به معنای واقعی کارآفرینی است که بی آنکه از کمک های دولتی بهره برده باشد، برای ۲۰۰نفر به صورت غیر مستقیم و ۶۰نفر به صورت مستقیم ایجاد اشتغال کرده است. وی در این باره می گوید: اگرچه مسئولان با خانواده هایشان به این مجموعه می آیند و از ایشان پذیرایی می شود، ولی تاکنون دریغ از کرمی و درمی از حمایت های دولتی.
مدیر مزرعه قو مهمترین مشکل برای سرمایه گذاران بخش خصوصی در خطه گیلان را نیروی انسانی خواند و گفت: نیروی انسانی که در مجموعه به کار گرفته می شود، ابتدا آموزش می بیند. بیشتر لیدرهای باغ، به زبان های خارجی نظیر انگلیسی و عربی مسلط هستند. بسیار پیش آمده که نیروی انسانی را برای بکارگیری در مجموعه آموزش می دهیم و پس از مدت کوتاهی، با کوچکترین نقدی در عملکرد، راحت کارش را رها می کند.
وی با اشاره به حمایت مجموعه مزرعه قو از تیم های ورزشی و تورهای گردشگری و... می گوید: ابتدا از بازدیدکنندگان، ورودی دریافت نمی شد، ولی با بالا رفتن هزینه های نگهداری باغ و حقوق کارکنان، ناچار شدم مبلغ ورودی دریافت کنم و یک مجموعه اقامتی و پذیرایی شامل ۱۳ سوئیت که اجاره داده می شود، به مجموعه اضافه کنم. البته اکنون نیز از کودکان و نوجوانان زیر ۱۵سال بلیط دریافت نمی شود و برای تورهای گردشگری و ورزشی نیز تخفیف ویژه قایل هستیم.
پایان بخش گفتگو با کارآفرینی که اراده و حوصله ای همچون آهن داشت، پیرامون ایده های آتی وی برای باغی بود که با خون دل آباد کرده و تلاش داشت برخی از کارهای ابداعی اش در گینس ثبت شود. ایده هایی همچون پرورش گل پول، ایجاد سوئیت های اقامتی در ارتفاع و در دل جنگل، پروژه های سلامت و طرح هایی برای استفاده از انرژی های طبیعت برای درمان بیماری، توسعه استخر برای پرندگان مهاجرو... . آهنی زاده را در حالی بدرود گفتم که شخصا و با حوصله تمام گل های خشک را بر کاغذ ابر و باد می چسباند و با پیچ و تاب قلمش با خط نستعلیق برای تک تک مهمانانی که مجموعه قو را برای اقامت انتخاب کرده بودند، خوش آمد می نوشت.
پایان پیام/595
منبع: شبستان
کلیدواژه: باغ ژاپنی لاهیجان توضیح می دهد آهنی زاده یک مجموعه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۱۶۴۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا ژاپنیها به نقاشی «ارواح» علاقه دارند؟
شوهر اویوا میخواست دوباره با همسایه ثروتمندش ازدواج کند، اما همسرش هنوز زنده بود. او ابتدا سعی کرد اویوا را مسموم کند، اما به جای اینکه او را بکشد، او را به طرز وحشتناکی زشت کرد. سپس او را به رودخانه انداخت تا غرق شود که موفقیتآمیز بود. اما بعداً، وقتی به آن رودخانه بازگشت، روح اویوا از آب برخاست تا او را به هرکجا که رفت تسخیر کند!
به گزارش فرادید، تصاویر خوفناکی از این داستان ارواح ژاپنی و سایر موارد مشابه آن، موضوع نمایشگاهی در موزه ملی هنر آسیایی اسمیتسونین است؛ نمایشگاهی با عنوان: «نمایش ماوراء طبیعی: ارواح و تئاتر در چاپ ژاپنی».
قرنها پیش، داستانهای ارواح در ژاپن بسیار نقل میشدند. بیش از ۵۰ اثر به نمایش گذاشتهشده از سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۹۰۰ توسط هنرمندان ژاپنی، نمایانگر قدرت ماندگار هنر چاپ چوبی و داستانهایی است که امروزه در ژاپن همچنان رونق دارند.
داستان اویوا، همسر وفاداری که روحش برای تسخیر شوهر قاتلش بازگشت، سال ۱۸۲۵ در نمایش کابوکی «داستان ارواح یوتسویا در توکایدو» توسط تسورویا نانبوکو روایت شد.
کیت بروکس، از متصدیان نمایشگاه، میگوید: اگرچه موضوع ماوراء طبیعی مدتها بخشی از فرهنگ ژاپنی بوده، دوره اِدو (۱۶۰۳-۱۸۶۸) و این تولید خاص به این ژانر اهمیت دائمی داد.
تصاویری از این نمایش ارواح و سایر نمایشنامههای آن زمان برای مشتریانی که خواهان داشتن یادگاری از نمایش و بازیگران خاص آن در قالب چاپ چوبی بودند، توسط هنرمندان بازتولید شد.
کابوکی که در دوره ادو ایجاد شد، به دلیل اجراهای دارای سبک و جلوههای ویژه پیچیدهای شهرت یافت که آن را به یک سرگرمی محبوب برای مخاطبان تبدیل میکرد.
بروکس میگوید: «ترفندهای روی صحنه مانند درهای مخفی و وسایل زیاد صحنه نمایش مانند خون مصنوعی، وسایلی مانند سیم که شخصیتها با کمک آنها پرواز میکردند، همگی نشاندهنده حضور ارواح بودند.»
هزاران چاپ با قیمتهای شگفتآور ایجاد و در دسترس قرار گرفت. بروکس میگوید در دهه ۱۸۴۰، یک چاپ چوبی چندرنگ تک ورق به قیمت یک وعده نودل بود.
چنین نمونههای رنگارنگ و زندهای به ندرت پس از نزدیک به دو قرن باقی میمانند، بهویژه چاپهایی که شامل برگههای کاغذی بلند میشدند تا جلوههای پیچیده صحنه را منعکس کنند.
یکی از چاپهای چوبی استادانه این نمایش سال ۱۸۶۱ توسط اوتاگاوا کونیسادا ساخته شد. در این چاپ، بدن اویوا را میبینید که با یک قلاب ماهیگیری به سطح کشیده شده و با بالا بردن برگه، جسد دوم را میبینید، خدمتکاری که ناخنهای دستش بعد از مرگ همچنان رشد میکنند.
این ترفند روی صحنه گیراتر است، چون هر دو جسد توسط یک بازیگر به تصویر کشیده میشوند که لباسش را سریع عوض میکند.
در دهه ۱۸۶۰، نزدیک ۴۰ سال از کاربرد ترفند صحنه میگذشت و در آن دهه، از مخازن واقعی آب روی صحنه استفاده میشد. بروکس میگوید چاپها برای بزرگداشت این ترفند ایجاد شدند. این قبیل چاپها نادر هستند، به خصوص آنهایی که کاملاً سالم باقی ماندند.
ارواح قرنها در تئاتر «نو» برجسته بودند و هدف آنها، مخاطبان نخبهتر و باهوشتر بود.
شاکیو، از سری «صد بدون نمایشنامه»، تسوکیوکا کوگیو، چاپ چوبی، ۱۹۲۷-۱۹۲۲ موزه ملی هنر آسیایی
فرانک فِلتِنز، از متصدیان این نمایشگاه میگوید: «آن مراسم شامل رقص، سرود و شخصیتهایی با ماسکهای چوبی استادانه میشد. او میگوید: گذاشتن ماسک به این معنا بود که فرد اساساً نه تنها جوهره آن نقش را به خود میگیرد، بلکه در حال تبدیل شدن به آن است. این نوعی انتقال روح است که برای آنها اتفاق میافتد.»
تسوکیکا کوگیو، هنرمند قرن نوزدهم در زمینه چاپ چوبی، نه تنها با مستند کردن شخصیتهای ترسناک، بلکه با نشان دادن بازیگران پشت نقابها و خلق تصاویر پشت صحنه تئاتر برای نخستین بار، دست روی علاقه روزافزون به نو گذاشت.
فلتنز میگوید: «این نگاه دزدکی به پشت صحنه تقریباً به نوعی توهینآمیز است، چون اسطورهشناسی نو را از بین میبرد.»
«داستانهای نو شاید به اندازه کابوکی در بازتولید شبحها مهیج نبوده باشند، اما در عوض فرم آنها داستانهایی از گذشتههای دور بود و آن داستانها اغلب با مکانهای خاص در سراسر ژاپن مرتبط هستند».
«آن داستانها از طریق ارواح مرتبط با آن مکانها بیان میشوند و ارواح برای حافظه محلی حکم مجرای ارتباطی را دارند.»
به راستی چرا ارواح در سنتهای فرهنگی ژاپن دوام آوردهاند و در دوره ادو احیا شدند؟
به نقل از پِرل مُسکوویتز مجموعهدار که همراه همسرش سیمور مسکوویتز، صدها اثر چاپی را به موزه هدیه داده، در کاتالوگ نوشته شده که شاید راهی برای نمایش جامعهی در حال تغییر بوده است: «حدس من اینست که این داستانهای شبحآلود اشکالی از عدالت در جامعهی فئودالی بودند که در آن، اقتدار طبقه حاکم، مطلق بود».
«در چنین سیستم طبقاتی ناعادلانهای، تماشای این نوع نمایشها که در آنها، ارواح میتوانستند به روشی که مردم نمیتوانند انتقام بگیرند و عدالت را از طریق این نقشههای انتقامجویانه اجرا کنند، نوعی تخلیه روانی بود.»
بروکس میگوید دانستن شمار چاپهای آن زمان دشوار است و مردم هنوز آنها را با روشهای سنتی میسازند.
بینندگان حتماً میتوانند این تصاویر ارواح را به تصاویر ترسناک فیلمهای مدرن ژاپنی مانند Ringu محصول ۱۹۹۸ و بازآفرینی انگلیسی آن به نام The Ring محصول ۲۰۰۲ مرتبط کنند.
بروکس میگوید: «ارواح ژاپنی چیزهایی هستند که مردم آنها را فیلمهای ترسناک ژاپنی میشناسند. بنابراین حتی اگر تخصصی در این موضوع نداشته باشید، همچنان میتوانید چیزهایی ببینید که میشناسید و به آنها علاقه دارید.»
کانال عصر ایران در تلگرام