معنا و مفهوم شعار «یالثارات الحسین»
تاریخ انتشار: ۸ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۲۶۹۵۱
رویداد۲۴ یالثارات الحسین شعار خونخواهی امام حسین (ع) است که در ابتدا در قیام توابین به رهبری سلیمان بن صرد خزاعی به کار گرفته شد و سپس مختار در قیام خود برای خونخواهی امام حسین (ع) و یارانش ار آن استفاده کرد. افرادی که شعار یالثارات الحسین را استفاده میکردند آغاز قیام و تحریک دوستداران اهل بیت (ع) را اعلام مینمودند.
بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بر اساس برخی از روایات، شعار امام زمان (عج) و یاران ایشان در آخرالزمان، یالثارات الحسین خواهد بود. این شعار در قیامهایی که برای خونخواهی امام حسین (ع) پس از شهادت ایشان شکل گرفته بود. پیروان بنی امیه در مقابل این شعار، شعار «یا لثارات عثمان» سر میداند.
شعار یا لثارات الحسین، تأثیر بسیار زیادی در تحریک دوستداران اهل بیت (ع) علیه حکومت اموی داشت. بر همین اساس مردان با شنیدن این شعار از خانوادههای خود جدا شده و میدان نبرد میرفتند. انگیزه پیروان از گفتن شعار یالثارات الحسین پس از قیام امام حسین (ع) در روز عاشورا و شهادت ایشان و یارانشان در کربلا، برخی از شیعیان که با وعده بیعت از امام حسین (ع) برای آمدن به کوفه دعوت کرده بودند، اما به عهد خود وفا نکردند، از خطای خویش در پیمان شکنی و یاری نرساندن به امام (ع)، سخت پشیمان بودند، آنها تصمیم گرفتند که خطای خود را جبران کنند و در جلسات مختلف به این نتیجه رسیدند که این ننگ جز با کشته شدن در راه امام حسین (ع) و گرفتن انتقام از قاتلان وی پاک نمیشود.
«ثار» اگر به معنی «دم و طلب دم» (یعنی خون، خونخواهی، به شخص خونخواه «ثائر» گویند) باشد، عبارت است از خون ریختهای که قابل قصاص بوده و هدر نرفته است.
سلام بر توای کسی که خدا خونخواه تو است وای فرزند کسی که خداوند خونخواه اوست.
ثارالله برای اولین بار در زیارتهای مربوط به امام حسین (ع) و زیارت عاشورا ذکر شده است. «السلام علیکَ یا ثارالله وابنَ ثاره» این عبارت در زیارت وارث هم آمده است.
اهمیت خونخواهی در قرآن کریم و احادیث
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
«وَلاَ تَقْتُلُواْ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللّهُ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِیِّهِ سُلْطَانًا فَلاَ یُسْرِف فِّی الْقَتْلِ إِنَّهُ کَانَ مَنْصُورًا» (سوره اسراء؛ آیه ۳۳)
«وانسان را (که خدا کشتن اورا حرام کرده است) جز به حق نکُشید، و هر کس به ستم کشته شود، و برای ولّی او سلطهای برقاتل قرار داده ایم؛ پس نباید در کشتن زیاده روی کند و چند تن را در برابر یک نفر بکُشد یا کسی را جز قاتل به قتل برساند. بی تردید، ولّی مقتول با حکمی که مقرر داشته ایم یاری شده است.»
قرآن کریم
امام صادق (ع) در مورد این آیه فرمودند:
مُراد از این آیه، حسین بن علی (ع) است که مظلوم کشته شده و ما اولیای دَم اوییم و قائم ما وقتی قیام کند «ثار» او را طلب خواهد کرد و انتقام او را خواهد گرفت.
امام حسین (ع) به فرزندش امام سجاد (ع) که در واقعه عاشورا به دلیل بیماری در نبرد شرکت نداشتند، فرمود:
«سوگند به خدا؛ خون من از جوشش باز نمیایستد تا این که خداوند، مهدی را برانگیزد. او به انتقام خون من، از منافقان فاسق و کافر، هفتاد هزار نفر را میکشد.» (بحار الانوار، ج ۴۵، ص ٢٩٩)
امام باقر (ع) به شیعیان فرمود:
در روز عاشورا این گونه به هم دیگر تسلیت گویید:
خدای سبحان در مصیبت و ماتم امام حسین (ع) مزد و پاداش ما را بزرگ گرداند و ما و شما را از انتقام جویان خون امام حسین قرار دهد:
«عظّم اللّه اجورنا بمصابنا الحسین (ع) و جعلنا و ایّاکم من الطالبین بثاره مع ولیه الامام المهدی [عج]» (بحار الأنوار، ج ٩٨، ص ٢٩٠) عاشورا یکی از القاب حضرت مهدی (عج) «منتقم» است؛ که هنگام ظهورشان خود را به این نام معرفی میکنند و میفرمایند:
«أنا بقیة الله فی أرضه و المنتقم من أعدائه» من باقی مانده خدا روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان هستم. (کمال الدین، ج ۱، ص ۳۸۴)
البته در پارهای روایات، ایشان منتقم خونِ همۀ ائمه و مظلومین هستند. شعار یاران حضرت، همان خواست خداوند است که حضرت مهدی موعود (عج) را در انتقام گرفتن از خون امام حسین (ع) یاری میدهند.
اگر به این موضوع با همان دیدگاه خونخواهی امام حسین (ع) دیده شود، موضوع بسیار روشن است.
حضرت میفرمایند:
من برای احیای سنّت جدّم و اصلاح امت او و امر به معروف و نهی از منکر قیام کردم. چون قیام حضرت مهدی (عج) هم بر همین اصول است، انتقام از ایشان جنبه شخصی و خصوصی ندارد، بلکه مُراد، انتقام از حتک حرمتهایی است که به اسلام و برپادارندگانش شده است.
خونخواهی حضرت مهدی پیامبر اکرم (ص) در خطبه معروف خود در روز عید غدیر در توصیف امام مهدی (ع) میفرمایند:
الا انّه المنتقم من الظالمین الا انّه مدرک کل ثار لاولیاء اللّه عز و جل؛ آگاه باشید که او [خاتم الاوصیاء مهدی موعود (ع)]انتقام گیرنده از ستمگران است. او خونخواه خون به ناحق ریخته همه بندگان صالح خداست.» (پیمان غدیر:بیعت با مهدی «عجل الله تعالی فرجه الشریف»، ص ۴۷) معنای لغوی شعار یالثارات الحسین ثار از ماده «ث أ ر» است (که همزه به الف بدل شده است). ثأر در لغت به معنای خونخواهی و طلب کردن خون مقتول است (معانی خون و قاتل و دشمن نیز برای این کلمه ذکر شده است) و جمله «ثأرتُ فلاناً بفلانٍ» به معنای کُشتنِ قاتل برای انتقام خون مقتول است.
لغت شناسان دو معنا برای ثار در تعبیر «یا ثارات فلان»، مطرح کرده اند: ثار به معنای قاتل است؛ بنابراین، معنای عبارت چنین است: «ای قاتلان حسین». معنی یالثارت الحسین مشهورترین شاهد مثال برای این تعبیر، «یا ثارات عثمان» است که هم در حدیث و هم در شعر حسّان بن ثابت آمده است. منادا در این تعبیر قاتلان امام حسین هستند که به منظور ایجاد وحشت در دل آنها، مورد خطاب قرار میگیرند.
ثار به معنای خونخواه به کار رفته و در اصل، جمله به این صورت بوده است «ای کسانی که اهل خونخواهی هستید»؛ بنابراین، معنای عبارت چنین است: «ای خونخواهان حسین». مخاطب این عبارت، خونخواهان امام حسین هستند که برای خونخواهی فراخوانده میشوند.
حرف لام در «یا لثارات الحسین» را لام استغاثه مینامند که در عبارات استغاثه (طلب کمک) گاهی بر سر کلمات میآید. گفته شده که ممکن است «یالَثاراتِ» تسهیل یا تصحیف شدهٔ «یا آل ثاراتِ» باشد.
در هر صورت تعبیر عمیقی است که از زوایای مختلف باید در آن تامّل شود. حداقل معنی آن شاید این باشد که نظر میکنی به امام حسین (ع) و اظهار میداریای خون خدا در کالبد بشریت! چرا که حیات بشر به خون است و تو حیات بشری.ای کسی که خدا خونخواه توست. خون بهای تو خداست، زیرا حسین وسیله احیای دین خداست به تعبیری خون خداست در کالبد جامعه بشری، خون تو هدر نرفته تو «ثارالله» هستی و منتقم تو خداست. این خونها تا قیامت میجوشد وظالمین را نابود میکند. لینک کوتاه: کپی در کلیپ بورد کپی لینک برچسب ها: رویداد24 ، عزاداری ماه محرم ، امام حسین سرگرمی
منبع: رویداد24
کلیدواژه: رویداد24 عزاداری ماه محرم امام حسین خونخواهی امام حسین یالثارات الحسین لثارات الحسین حضرت مهدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.rouydad24.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «رویداد24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۲۶۹۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازاندیشی نظری و روشی در شناخت کلان مفهوم عدالت اجتماعی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، عدالت اجتماعی یکی از مهمترین واژگان علوم انسانی و اجتماعی است و معمولا در بسیاری از محافل و کرسیهای دانشگاهی و پژوهشی کشور در دیدگاهها و رویکردهای جامعوی در سطوح کلان، میانه و خُرد از جایگاه مقولۀ هسته مرکزی برخوردار است.
رضا صفری شالی (دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای با عنوان «ضرورت بازاندیشی نظری و روشی در شناخت کلان مفهوم عدالت اجتماعی» به این موضوع اشاره میکند که در تعریف و سنجش عدالت اجتماعی در کشور رویکرد واحدی وجود ندارد؛ لذا گاهاً برداشت ناقص و نامفهوم از عدالت وجود دارد و عدالت در معنای برابری، شایستگی، نیاز، انصاف، حد وسط و میانه و... تقلیل داده میشود؛ هرچند هر یک از مفاهیم مذکور بخشی از سازه عدالت هستند ولی کل عدالت و یا در قامت آن نیستند.
* عدالت اجتماعی
این پژوهشگر در این مقاله مینویسد عدالت اجتماعی امکان بهرهمندی همه از شرایط یکسان برای دسترسی به فرصتهای اجتماعی است. حفظ حقوق همۀ مردم در جامعه، احترام به حقوق یکدیگر است. در سنجش عدالت در محافل دانشگاهی و پژوهشی تاکنون بیشتر درک از عدالت و احساس عدالت مدنظر بوده که اغلب با روش پیمایش مورد تعریف عملیاتی و سنجش قرار گرفته است.
عدالت اجتماعی امکان بهرهمندی همه از شرایط یکسان برای دسترسی به فرصتهای اجتماعی استاو خاطرنشان میکند که این مقاله با رویکرد جامع جهت رسیدن به تعریف نظری و چارچوب روشی دقیق درخصوص عدالت اجتماعی، ابتدا به بررسی رویکردها و دیدگاههای عدالت اجتماعی میپردازد تا به درک نشانههای اصلی و مفصلبندیهای خاص آن بپردازد.
به زعم شالی تحقیقات عدالت از نظر تاریخی در چارچوبی چندرشتهای توسعه یافته است. رشتههای مختلف درگیر درمباحث عدالت شامل فلسفه، جامعهشناسی، روانشناسی و اقتصاد است.
میتوان گفت بهطور گسترده اکثر رویکردهای فلسفی عدالت بر جنبههای هنجاری، عینی و ساختارهای تقویت عدالت در جامعه استوار است.
* عدالت از منظر روانشناسی
این پژوهش بیان میکند که از منظر روانشناسی، عدالت بیشتر به جنبههای ذهنی آن چه مردم آن را عادلانه یا ناعادلانه تصور میکنند مربوط است. روانشناسی کمتر به ساختار توجه کرده و بیشتر بر درک و توضیح نحوه تفکر و احساس مردم در مورد عدالت تمرکز دارد و عدالت را در سطح افراد بیان میکند.
او مینویسد روانشناسی در سطح فردی بیشترین همپوشانی را با مطالعات اخلاقی (Moral) دارد و فرایندهای شناختی و عاطفی به هنگام مواجه با بیعدالتی در افراد بسته به تفاوت آنها در درک، تفکر و اخلاقمداری متفاوت است. بررسی جامع فرایندهای روانشناسی مرتبط با عدالت مستلزم گنجاندن پویاییهای، بینفردی (Interpersonal) درونفردی (Individual) و درونگروهی (Intergroup) در مطالعات است.
* دیدگاه اقتصادی و جامعهشناسی عدالت
به زعم این پژوهشگر برخلاف دیدگاه اقتصادی عدالت که در سطح کلان به عنوان یک سیستم توزیع و در سطح خُرد به عنوان یک سیستم انتخاب عقلانی بررسی میشود، در جامعهشناسی عدالت به عنوان یک ارزش اجتماعی در داخل جامعه و گروههای مختلف موجود در جامعه تعیین میشود.
او معتقد است موضوع اصلی در مطالعات عدالت اجتماعی، بررسی ساختارهای موجود در جامعه است. به عبارت دقیقتر، جامعهشناسی پدیدههای عدالت جمعی را به تصویر میکشد، مسیری که در آن نهادهای اصلی جامعه، حقوق اساسی و وظایف را تعیین کرده و منافع حاصل از مشارکت اجتماعی را توزیع مینمایند در سطح بینفردی و بینگروهی مطالعات روانشناسی همپوشانی با مطالعات جامعهشناسی عدالت و عدالت توزیعی خواهد داشت.
* عدالت توزیعی (Distributive Justice)
به زعم شالی در خصوص اَشکال یا وجههای مختلف عدالت باید خاطرنشان ساخت که شکل اول عدالت توزیعی است که به عدالت درکشده از اصول و قواعد تنظیمکننده توزیع منابع و به ارزیابی نتایج واقعی توزیع در رابطه با نتایج مورد انتظار اشاره دارد.
عدالت در ارتباط با مفاهیمی مانند «مقایسۀ اجتماعی» و «احساس محرومیت اجتماعی» نمود پیدا میکنداو در ادامه مینویسد در مطالعات عدالت توزیعی توجه به چند مورد از اهمیت بالایی برخوردار است اولین مورد شناسایی اصول و قواعدی که باید برای نحوه توزیع عادلانە منابع اجتماعی یا بار فشارها مانند جرائم مورد استفاده قرار گیرد. مورد دوم بیعدالتی ناشی از قواعد توزیع چه پیامدهایی خواهد داشت.
* عدالت رویهای (Procedural Justice)
این پژوهشگر مینویسد عدالت رویهای است که دیرتر از عدالت توزیعی مطرح شده و بر عادلانه بودن رویهها و فرایندهای توزیع منابع تمرکز دارد. در این شکل عدالت تمرکز اصلی نه بر روی نتایج، بلکه درخصوص فرایندهای آن است. عقیده اصلی این دیدگاه این است که جریان منصفانه/عادلانه بیطرفانه با چه تصمیمهایی عملی خواهد شد. اگر نحوه تصمیمگیری عادلانه یا منصفانه تشخیص داده شود، احتمالا خروجی یا توزیع نهایی منابع به عنوان فرایندی عادلانه یا منصفانه پذیرفته خواهد شد.
* عدالت کیفری (Retributive)
این نویسنده بیان میکند که عدالت کیفری به نتایج منفی ناشی توزیع منابع اشاره دارد. از نظر تاریخی، تحقیقات عدالت توجه خود را معطوف به توزیع منابع مثبت کرده است. فرض حاکم این بوده است که رویکردهای مربوط به توزیع منافع مثبت در مورد توزیع منابع منفی نیز صدق میکند. اگرچه تحقیقات نشان داده است که عدالت مربوط به منابع مثبت و منفی ممکن است شامل فرایندهای متمایزی باشند این شکل از عدالت نیز در بین رشتههای مختلف قابل بررسی است.
او مینویسد عدالت کیفری در پی یافتن مجازات توزیع منفی مناسب برای افراد خاطی است. عدالت کیفری به جزا و تنبیه عادلانه برای عمل خطا و قانونشکنی مربوط است. مطالعات آلودگی آب و هوا و جرائم تخطی از استانداردهای تخلیه آن بیشتر در این بخش قرار میگیرد.
* عدالت ترمیمی (Restorative) و عدالت جبرانی (Reparative)
در چند دهە اخیر و با نقد رویکرد سنتی عدالت کیفری، گونە جدیدی از عدالت به عنوان عدالت جبرانی یا عدالت ترمیمی مطرح شده است. وجه چهارم عدالت نیز مشابه عدالت کیفری با نتایج منفی سروکار دارد. تأکید بر رویههای رسمی برای جبران عدالت، روی فرایندهای غیررسمی متمرکز است که به موجب آن قربانیان، بزهکاران و جوامع ترغیب میشوند تا گامی برای جبران آسیب بردارند.
به طور خلاصه تتبع نظری موضوع نشان میدهد که در ترسیم عدالت اجتماعی، نَه نسخۀ دستچپیها (یعنی برابری در فرصتها و برابرسازی نتایج) و نَه نسخۀ دستراستیها (یعنی فقط برابرسازی فرصتها و توجه به شایستگیها) نسخۀ کاملی برای کشور ماست؛ بلکه نیاز به یک دیدگاه ترکیبی و با توجه به ارزشهای بومی و به عبارتی مقتضیات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی(ایرانی – اسلامی) است.
در نهایت اینکه توصیۀ نوشتار حاضر درخصوص سنجش عدالت اجتماعی این است که عدالت در ارتباط با مفاهیمی مانند «مقایسۀ اجتماعی» و «احساس محرومیت اجتماعی»نمود پیدا میکند، ازاینرو نیاز به روشهای ترکیبی (کیفی و کمّی بصورت توأمان) جهت شناخت ادارک/ احساس و برخورداری از عدالت اجتماعی در جامعه وجود دارد، در این راستا روشهای کیفی عمیق پدیدارشناسی معمولا راهی به ذهنیت مخاطبان پیدا میکنند و تجارب زیستۀ افراد و مقتضیات زمانی و مکانی را در نظر میگیرند و میتوانند شاخصهای قابل توجهی جهت سنجش برای تحقیقات پهندامنۀ پیمایشی ایجاد کنند و با تلفیق رویکردهای کمّی و کیفی میتوان به شناخت عمیق و جدی از مخاطبان درخصوص عدالت اجتماعی رسید.
انتهای پیام/