غلامرضا روحانی؛ طنزپرداز جریان ساز و «شاعر مشکلات مردم»
تاریخ انتشار: ۹ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۲۸۰۱۳
بگفتم با تجددمسلکی شیک که ای دل تیرهتر از شام تاریک
تجدد خواهی ار اینسان بود نیک که نتوان مرد و زن را داد تفکیک
فناتیکم فناتیکم فناتیک
مرا از این تجدد عار و ننگ است که سر تا پا خرافات و جفنگ است
اگر این رسم و آداب فرنگ است نه مایل بر اروپایم نه آمریکا
فناتیکم فناتیکم فناتیک
هم از پاریس و از لندن چه گویی نه آلمان میشناسم من نه بلژیک
فناتیکم فناتیکم فناتیک
تجدد خواهی اندر کشور ما بود چون کارهای دیگر ما
رود زین هم کلاهی بر سر ما که از هر سو بما گویند تبریک
فناتیکم فناتیکم فناتیک
تجدد اختراعات جدید است کزان دنیای مغرب روسفید است
بکن کاری که بهر ما مفید است وگر نه بر تو خندد ترک و تاجیک
فناتیکم فناتیکم فناتیک
آنچه از نظر گذشت بخشی از شعر غلامرضا روحانی شاعر طنزپرداز معاصر است که در مذمت تجددخواهی و فرهنگ نادرست ایرانیان که فرنگ را سرچمشمه همه خوبی ها می پندارند، سروده شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روحانی در کلوپ های موسیقی و نمایش نظیر جامعه باربد نیز بسیار هنرآفرین بود و آهنگ ها و اشعار فراوانی برای کنسرت ها و نمایش نامه ها به گونه جدی و فکاهی آفرید که بسیاری از آنها را در صفحات گرامافون با صدای خوانندگان شهیر ضبط کردند.
او در انجمن های ادبی، شاگرد چشم بسته و مقلدی نبود و چندان مانند دیگر شاعران این محافل، سنت گرایی یا محافظه کاری نمی کرد و چون به طنز و نقد اجتماعی علاقه مند بود، همین امر سبب مهارت و شهرتش شد. خودش سروده بود: «به روحانی ز حق طبع فکاهی/ عطا شد تا بخنداند شما را».
توجه او به مسایل اجتماعی چنان بود که او را «شاعر مشکلات مردم» نامیدند.
شهرت غلامرضا روحانی سبب شد تا در ١٣١٣ خورشیدی حدود ۱۰۰۰ بیت از اشعار خود را با عنوان «طلیعه فکاهیات روحانی» منتشر کند. از آنجا که شعرهای روحانی فکاهه یا طنز انتقادی بود و معطوف به آسیب های اجتماعی و فسادهای اداری و حکومتی (پهلوی اول) می شد، کتاب با استقبال خوبی روبه رو و به سرعت نایاب شد.
محمدعلی جمال زاده این کتاب را تحسین کرد و در تقریظی برایش نوشت: «به یقین نام نامی آقای روحانی مستحق بقاست و فارسی زبانان سال های دراز به ترنم اشعار ایشان رطب اللسان خواهند بود… ».جمال زاده در کتاب فرهنگ لغات عامیانه، با آوردن نمونه اشعارش از روزنامه های فکاهی امید، گل زرد، نسیم شمال، ناهید و البته نشریه توفیق، در توضیح اصطلاحات عوام، از او با عنوان «رییس طایفه فکاهی سرایان» یاد کرد.
نزدیک به ۳۰ سال بعد از انتشار آن کتاب، روحانی بار دیگر مجموعه «گزیده اشعار و فکاهیات» خود را که حدود ۹ هزار بیت شده بود به وسیله انتشارات سنایی (١٣۴٣) منتشر کرد. از آنجا که نظم فکاهی، گذشته از مزایای بسیاری که داشت، زبان گویای توده ملت بود به مرور زمان وجود سیدغلامرضا روحانی مصدر الهام و سرمشق گران بهایی برای جوانان باذوق دیگر شد و روزبه روز بر تعداد گویندگان اشعار فکاهی افزود، به طوری که امروز، ایران صاحب یک مکتب «فکاهی» منظوم است.
امروزه بسیاری از اشعار روحانی را به عنوان ضرب المثل به کار می بریم، بدون آنکه بدانیم سراینده آنها که بوده است:
«یکی یه پول خروس»، «به کس کسانش نمی دم، به همه کسانش نمی دم»، «ماشین مشتی ممدلی، نه بوق داره نه صندلی»، «آسوده کسی که خر ندارد، از کاه و جویش خبر ندارد»، «حلوای تن تنانی، تا نخوری ندانی»، «افاده ها طبق طبق، سگ ها به دورش وق و وق» و… ازجمله این موارد است.
سید غلامرضا روحانی سرانجام در هشتم شهریور ۱۳۶۴ خورشیدی در ۸۷ سالگی در تهران درگذشت. جمالزاده همچنانکه گفته شد، او را «رئیس طایفه فکاهی سرایان» مینامد و ملک الشعرای بهار نیز در شعر خود، به دنبال ایرج میرزا و سید اشرفالدین گیلانی (نسیم شمال) از وی یاد میکند.
کتابشناسی و اشعار غلامرضا روحانی
درباره ۲ کتاب کلیات فکاهی و طلیعه فکاهی که از مشهورترین آثار غلامرضا روحانی است، توضیحاتی ارایه شد. کتاب یکی به پوله خرس مجموعهای از اشعار طنز این شاعر طنز پرداز است که کمتر در مجامع علمی و ادبی مطرح می شود با الهام از آهنگ معروف "یکی یه پول خروس" به همین نام منتشر شده است. ۲ عنصری که در شعر او بیش از همه خود نمایی میکند، طنز او و تصویر سازی اوست. طنز او شیرین است و به دل مینشیند و با خواندنش تبسم بر لب ها میآورد. زبانش، لطیف است و عفت کلام دارد و تصاویرش چون موجی آرام در دریای خیالات نقش میبندد. (۴)
غلامرضا روحانی به زبان مردم کوچه و بازار شعر میسرود و تکیه کلام ها، اصطلاحات و ضربالمثل های معمول زندگی روزمره را به کار میبرد در عین حال، از رکیک گویی نیز پرهیز داشت. آثار او، از جهت آشنایی با زبان مردم دوران خودش و فرهنگ لغات عامیانه، بسیار قابل توجهاست و آیینه تمام نمای گفتار، کردار و پندار توده مردم در زمان خودش است. او به بدیع، عروض و قافیه احاطه کامل داشت و آنها را بهدرستی در اشعارش به کار میگرفت، با شیوهای که به سادگی و روانی آثارش نیز لطمهای وارد نیاید. برای نمونه در بخشی از شعر سه پلشک ... می خوانیم:
سه پلشک آید و زن زاید و میهمان برسد
عمه از قم برسد، خاله ز کاشان برسد
خبر مرگ عمقلی برسد از تبریز
نامه رحلت دائی ز خراسان برسد
صاحب خانه و بقال محل از دو طرف
این یکی رد نشده، پشت سرش آن برسد
طشت همسایه گرو رفته و پولش شده خرج
به سراغش زن همسایه شتابان برسد
هم بلایی به زمین میرسد از دور سپهر
بهر ماتم زده بی سر و سامان برسد
اکبر از مدرسه با دیده گریان آید
وز پیاش فاطمه با ناله و افغان برسد
این کند گریه که من دامن و ژاکت خواهم
آن کند ناله که کی گیوه و تنبان برسد
کرده تعقیب ز هر سوی، طلبکار مرا
ترسم آخر که ازین غم به لبم جان برسد
گاه از آن محکمه آید پی جلبم مأمور
گاه از این ناحیه آژان پی آژان برسد
مندراین کشمکش افتاده که ناگه میراب
وسط معرکه، چون غول بیابان برسد
پول خواهند زمن، من که ندارم یک غاز
هر که خواهد برسد، این برسد، آن برسد
من گرفتار دو صد ماتم و «روحانی» گفت
سه پلشک آید و زن زاید و میهمان برسد
همچنان که مشاهده شد، بازتاب جزییات زندگی روزمره مردم و بیان مشکلات معیشتی و فرهنگی آنان در اشعار غلامرضا روحانی نمود زیاد و تاثیرگذاری داشته است. همچنین در شعر معروف دیگر غلامرضا روحانی با عنوان ماشین مشدی ممدلی آمده است:
ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بیمعطلی
این اتولی که من میگم، فورد قدیم لاریه
رفتن توی این اتول، باعث شرمساریه
نه بابِ کورس شهریه، نه قابل سواریه
بار کشیده بس که از، قزوین و رشت و انزلی
ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بیمعطلی
ماشین مشدی ممدلی، صندلیاش فنر داره
بلیتفروش مشدی و شوفُر بی هنر داره
بهر مسافرینِ خود، زحمت و دردسر داره
رفتن با اتول بود، باعث کوری و شلی
ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بیمعطلی
مسافر از بوی اتول، تا میشینه کسل میشه
از متلک شنیدن و بورشدن خجل میشه
بس که فشار به او میاد، دچار دردِ دل میشه
پاره شود لباس اگر، گیر کند به صندلی
ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بیمعطلی
این اتولی که از قفس، تنگتر و کوچیکتره
جای چهل مسافر، گنده و چاق و لاغره
شوفره بس که ناشیه، اتول همیشه پنچره
راه نرفته درمیره، لاستیکِ چرخِ اوّلی
ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بیمعطلی
این اتولِ شکسته از، سیستم قدیمیه
تایر اون قراضه و پیستون اون لحیمیه
شوفره دائماً پیِ، لودهگری و لیمیه
سربالایی نمیکشه، مگر با خیلی معطلی
ماشین مشدی ممدلی، ارزون و بیمعطلی
بس که ماشالا محکمه، راه نرفته پنچره
از حلبی شکستهها، ساخته مبل و صندلی
سید غلامرضا روحانی با زبان طنز به بیان اوضاع اجتماعی دوران خود میپردازد و از دردهایی که مردم ایران به آن مبتلا هستند از افیون، دخان، خرافات، متجددین دروغین، بی دانشی، مشکلات زنان بی یاور، جهل و بیسوادی، جنگ و تقلید از آموزه های نادرست عالم غرب سخن میگوید و نجات ایران را در تحصیل علم و دانش، دوری از سستی و تنبلی و ایمان واقعی میداند.
منابع:
۱.روزنامه اعتماد، شماره ۳۹۸۱
۲. همان
۳.مجله سروش - سال هفتم - شماره ۳۰۸–۲۰ مهرماه ۱۳۶۴ - خنده سازان و خنده پردازان به نوشته یکی از بزرگان اهل تمیز
۴. یکی به پول خروس انتشارات سنایی نویسنده : غلامرضا روحانی، با مقدمه : محمدعلی جمالزاده
برچسبها محمد علی جمالزاده ملک الشعرای بهار ادبیات کودک و نوجوان شاعر اختصاصی ایرنا پاریسمنبع: ایرنا
کلیدواژه: ملک الشعرای بهار ادبیات کودک و نوجوان شاعر اختصاصی ایرنا پاریس ملک الشعرای بهار ادبیات کودک و نوجوان شاعر اختصاصی ایرنا پاریس ماشین مشدی ممدلی غلامرضا روحانی جمال زاده بی معطلی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۲۸۰۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قدمت «دروازه نفته» ممکن است به پیش از اسلام برسد
ایسنا/خراسان رضوی یک پژوهشگر و باستانشناس خراسانی گفت: «دروازه نفته» در کلات نادر راه ورود به ایران از آسیای مرکزی است و با مطالعه معماری و پراکندگی قطعات سفال در این فضا میتوان گفت که قدمت آن ممکن است به دوران قبل از اسلام برسد.
رجبعلی لباف خانیکی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: دژ کلات عارضهای طبیعی و بیضی شکل در منتهیالیه شمال شرق خراسان و بر میانه رشته کوه هزار مسجد واقع است. این عارضه همواره به منزله یک دروازه ورودی به درون ایران و بسیار با اهمیت بوده است. در دو سوی دژ کلات دو دروازه اصلی به نامهای دروازه ارغون شاه و دروازه یا دربند نفته واقع است.
وی با بیان اینکه «دربند نفته» در سمت شمال شرقی کلات نادر قرار دارد، افزود: از این دروازه ورود به نواحی جنوبی کشور ترکمنستان امکان پذیر است. در دوران درازی از تاریخ، اقوام متمدن ایران و آسیای میانه از این طریق با یکدیگر در ارتباط بودهاند و ورود اقوام مهاجم آسیای مرکزی به قلمرو ایران نیز به داخل ایران از همان طریق صورت میگرفته است. نقل قول وجود دارد که تیمور لنگ در ۱۷ مرحله از دروازه نفته قصد ورود به ایران را داشته که موفق نشده است.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی عنوان کرد: با توجه به موقعیت حساس و سوق الجیشی دژ کلات، طبیعی به نظر میرسد که در دروازههای ورودی کلات تاسیسات لازم به خصوص سازههای دفاعی از گذشتههای دور احداث شده باشد. یکی از آن تاسیسات، سازه معماری جالبی است که بعد از دروازه بر بدنه شمال غرب و مشرف بر راه ارتباطی کلات به ترکمنستان ساخته شده است. آن سازه معماری سنگی که به «تخت دختر» شهرت یافته، بنایی است که به لحاظ ساختار گویا جهت اقامت و پاسداری گروهی قراول یا دیدهبان و مدافع ساخته شده است.
وی ادامه داد: آن فضا به باور اهالی منطقه، سنگری است که سربازان نادرشاه افشار برای حفاظت از دروازه نفته در آن مستقر میشدند، اگر چه این گزاره نمیتواند به دور از حقیقت باشد اما در ساختار معماری اولیه آن آثار و شواهدی موجود است که بیانگر احداث آن در زمانی پیشتر از دوران نادرشاه است، زیرا گذشته از پراکندگی قطعات سفال در محل متعلق به دوران تاریخی، فرم دیوارها و تیرکشهای آن شباهت نزدیک به قلعههای شناسایی شده مربوط به دوران قبل از اسلام در منطقه دارد.
لباف خانیکی تصریح کرد: روزنههای مثلث شکل تعبیه شده بر دیوار جنوبی تخت دختر از نوع روزنههای مشابه بر دیوار «ارگ آقتپه» مربوط به دوران ساسانی در ترکمنستان است. آنچه از دور نمای تخت دختر به نظر میرسد، دیوار مرتفع سنگی با روزنههایی بر بدنه آن است که مانند سدی در راستای شمال غرب و جنوب شرق حد فاصل دو برجستگی در دامنه کوه ساخته شده است.
وی اضافه کرد: بررسی آن سازه از نزدیک جزئیات بیشتری را آشکار میسازد. دیوار سد مانندی که از دور مشاهده میشود، توسط ۲ برج با نقشه راست گوشه و تقریبا مستطیل مانند برجهای اشکانی شهر نیسا و برجهای ساسانی کهن دژ نیشابور، در میان گرفته شده است. دیوار میانی از کف موجود تا بالاترین نقطه بیش از ۸ متر ارتفاع و دو ردیف تیرکش دارد.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی بیان کرد: در دیوارچینی آن سازه بر خلاف برجهای دیگر کلات دقت زیادی صرف شده، سنگها قواره شده و در بلوکهای مکعب مستطیل و منظم چیده شدهاند. در برخی نقاط نمای بیرونی بقایای اندود گچ برجای مانده است. در امتداد شمال شرقی برج شرقی دیوار سنگی منظم دیگری کشیده شده که در نهایت با یک گوشه قائمه به شمال غرب برگشته و این فرضیه را تقویت میکند که در شمال تخت دختر مانند برج مشرف بر دروازه ارغون شاه حیاط نسبتا وسیعی وجود داشته است.
وی با اشاره به اینکه آن سازه معماری در مسیر سیلاب و عمق یک دره قرار گرفته و انباشت رسوبات هویت آن را با ابهام مواجه کرده است، خاطرنشان کرد: در چالهای که حفاران غیرمجاز در پشت دیوار حفر کردهاند نشانههایی آشکار شده که ۳ طبقه بودن سازه را حکایت میکند و اندود گچ بر رویه داخلی دیوارها هم حاکی از اقامت و استقرار مدافعین در آن است.
لباف خانیکی گفت: آنچه اکنون قابل تشخیص است، عرصه آن سازه معماری با وسعت حدود ۱۶۰۰ متر مربع است. در گوشه جنوب غربی میان سرای تخت دختر اتاقی مربع در ابعاد ۵.۵ متر قابل تشخیص است. با توجه به نزدیکی آقتپه و نسا به کلات میتوان فرض کرد که تخت دختر در دوره ساسانیان، با تاثیرپذیری از ارگ آق تپه یا حصار شهر نسا با برجهای گوشهدار ساخته شده است.
وی افزود: در دروازه نفته تاسیسات دفاعی دیگری نیز ساخته شده که برجهای دیدهبانی نیمه خرابه بر دو سوی تنگه از آن جمله است. آن برجها هم به لحاظ معماری بیشتر شباهت به برجهای الحاقی تخت دختر دارند تا برجهای دروازه ارغون شاه و ممکن است قدمت آنها نیز به پیش از اسلام برسد.
این پژوهشگر و باستانشناس خراسانی اظهار کرد: در عمق تنگه نفته بقایای اندک دروازه آجری پل مانندی با پنج چشمه مانند دروازه ارغون شاه که از گزند سیل مصون مانده نیز قابل تشخیص است. «دروازه نفته» در ۲۳ فروردین ۱۳۴۶ به شماره ۶۶۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
انتهای پیام