سرنوشت شمر بعد از واقعه کربلا
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۳۵۳۶۵
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از خبرگزاری صدا و سیما ، پس از قیام مختار، اشراف و بزرگان کوفه از ترس جان خود از کوفه گریختند و از جمله فراریان شمربن ذی الجوشن بود. مختار غلام خود زرنب را در پی او فرستاد، غلام مختار، چون به شمر و همراهانش نزدیک شد، شمر به همراهان خود گفت: «گویا این شخص برای کشتن من آمده است، شما از جلو بروید و مرا پشت سر بگذارید گویا از من فرار کرده اید تا او در کشتن من طمع کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنگاه او را رها کرد و از آنجا رفت و نامهای برای مصعب بن زبیر که در بصره بود نوشت و او را از آمدن خود آگاه ساخت. در آن زمان هر کس در واقعه شورش کوفه از شهر فرار کرده بود به سوی بصره نزد مصعب بن زبیر میرفت. شمر، نامه را توسط مردی از قریه کلبانیه برای مصعب فرستاد و خود در آن قریه که نهری در آن در کنار تپهای بود توقف کرد، پس آن شخص نامه را برداشته تا نزد مصعب در بصره ببرد، در بین راه با شخصی برخورد کرد که از او پرسید: «کجا میروی؟»
گفت: «مرا شمر فرستاده است.»
پس آن شخص به او گفت: «با من بیا تا تو را نزد سرورم ببرم.» و او را نزد ابوعمره فرمانده سپاه مختار برد و ابوعمره نیز در پی و جستجوی شمر بود. آن نامه رسان «ابوعمره» را از مکان و مخفیگاه شمر با خبر کرد، و ابوعمره نیز عازم آن مکان شد، کسانی که با شمر بودند به او گفتند: «مصلحت در این است که اینجا را ترک کنیم.» شمر گفت: «هرگز به خدا سوگند! این مکان را تا سه روز ترک نخواهم کرد، تا این که قلب یاران مختار را ترسانیده و پر از وحشت نمایم.».
چون شب فرا رسید ابوعمره با گروهی از سواران بر او حمله ور شدند، شمر در حالی که برهنه بود برخاست و با نیزه بر آنان حمله کرد و بعد داخل خیمه شد و شمشیری به دست گرفت و بیرون آمد، یاران مختار او را به جهنم فرستادند و یاران او را شکست داده و فراری دادند و در همان هنگام، در تاریکی شب، صدای تکبیر سپاهیان مختار بلند شد و شنیدند که آنها میگفتند: «خبیث کشته شد.» و سپس سرش را از بدن جدا کرده و نزد مختار بردند. (۱) رؤیای عجیب علامه امینی درباره شمر (۲) علامه امینی تعریف کرده است که: «مدتها فکر میکردم که خداوند چگونه «شمر» (ملعون) را عذاب میکند؟ و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا (ع) را چگونه به او میدهد؟ تا این که شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین (ع) در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستاده ام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمود: این کوزهها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی فرمود که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست. کوزهها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین (ع) باز گردم. ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر میشد، دیدم از دور کسی به طرف من میآید و هرچه او به من نزدیکتر میشد هوا گرمتر میشد گویی همه این حرارت از آتش اوست، در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا (ع) است، وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم: اگر هلاک هم شوم نمیگذارم از این آب قطرهای بنوشد.
حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت مینمودم، دیدم اکنون کوزهها را از دست من میگیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزهها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزهها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است، او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی اندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالها است یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت، هرچه دورتر میشد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند، به حضور امیرالمؤمنین (ع) شرفیاب شدم، فرمودند:
خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب میدهد، اگر یک قطره آب آن استخر را مینوشید از هر زهری تلختر و هر عذابی برای او دردناکتر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم» (۳)
۱-البدایه النهایه، ج ۸، ص ۲۹۷،
۲-یادنامه علامه امینی ص ۱۳ و ۱۴،
۳-سرنوشت قاتلان شهدای کربلا، عباسعلی کامرانیان
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: کربلا عاشورا کوزه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۳۵۳۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لشکر پیروز ۲۵ کربلا در جبهه مقاومت درخشیده است
به گزارش خبرنگار مهر، سردار محمد پاکپور همزمان با اردیبهشت مقاومت، ایام شهادت جمعی از مدافعان حرم مازندرانی در حماسه کربلای خان طومان در لشکر عملیاتی ۲۵ کربلا حضور یافت و گفت: لشکر ۲۵ کربلا منشأ بسیاری از موفقیتها در دوران دفاع مقدس و دوران بعد از دفاع مقدس در مناطق مختلف عملیاتی بوده است، مانند مناطق شمال غرب کشور که با تروریستها و عناصر ضد انقلاب درگیر بودهایم و بسیاری از پیروزیها را در این منطقه مدیون این لشکر هستیم و در این راه برادران عزیزی هم به شهادت رسیدند.
وی ادامه داد: درخشش لشکر ۲۵ کربلا را در جبهه مقاومت هم شاهد بوده ایم و یکی از آن مناطق مهمی که همیشه برای این لشکر میدرخشد و آن واقعه و عملیات در ذهن مردم شمال کشور باقی میماند منطقه خان طومان است که در شرف سالگرد شهادت آن بزرگ مردان بنده در اینجا حضور دارم.
فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ضمن گرامی داشتن یاد و خاطرهی همه شهدا، شهدای امنیت کشور و شهدای لشکر ۲۵ کربلا که جان خودشان را در جهت ایجاد امنیت و جلوگیری از ناامنی در مرزهای کشور فدا کردند، بیان داشت: کمال احترام و قدردانی را نسبت به خانواده معظم شهدای لشکر ۲۵ کربلا مخصوصاً شهدای خان طومان که بعد از مدتها پیکر مطهرشان به آغوش وطن بازگشته بود را به جا می آورم.
مازندران در اردیبهشت خان طومان ۱۶ شهید والامقام مدافع حرم تقدیم کرده است.
کد خبر 6091466