Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «رکنا»
2024-04-26@15:50:04 GMT

زندانی حبس ابدی 2 روز بعد از عفو در تهران آدم کشت + عکس

تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۵۶۲۶۹

زندانی حبس ابدی 2 روز بعد از عفو در تهران آدم کشت + عکس

به گزارش اختصاصی خبرنگار جنایی رکنا، عصر پنج شنبه 30 مرداد امسال ماموران کلانتری 152 خانی آباد نو در جریان درگیری چند جوان قرار گرفتند و ماموران وقتی پای در خیابان نوبهار منطقه درواز غار گذاشتند با پسر جوانی که هدف ضربه چاقو قرار گرفته بود روبرو شدند.

ماموران با حضور در محل عامل این درگیری خونین را که پسر 30 ساله ای به نام فرید است در همان صحنه درگیری دستگیر کردند و پسر جوان که هدف ضربه چاقو قرار گرفته بود به بیمارستان منتقل شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درگیری مرگبار

فرید پس از دستگیری به دستور قاضی پرونده به زندان اوین منتقل شد و این در حالی بود فرید روی تخت بیمارستان تحت نظر قرار داشت اما با گذشت یک هفته از درگیری خونین، فرید روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد.

ظهر پنج شنبه 5 شهریور ماه بود که بازپرس ویژه قتل در جریان مرگ پیمان روی تخت بیمارستان قرار گرفت و همین کافی بود تا بازپرس رحیم دشتبان دستور داد تا فرید که عامل این درگیری مرگبار بود از زندان اوین به دادسرای امور جنایی منتقل شود.

اعترافات قاتل جوان

فرید در تحقیقات ابتدایی به بازپرس ویژه قتل گرفت: من قصد کشتن نداشتم و فقط می خواستم او را بترسانم که چاقو به پیمان خورد و روی زمین افتاد.

بازپرس پرونده پس از اعترافات پسر جوان به درگیری مرگبار دستور داد تا متهم در اختیار ماموران اداره 10 قرار گیرد.

قتل بعد از 2 روز آزادی از زندان

فرید می گوید 2 روز بود که از زندان آزاد شدم و در به یک قمارخانه رفتم که در آنجا با پسر جوان درگیر شدم و فقط برای ترساندن دست به چاقو شدم و قصد کشتن نداشتم.

مقتول را می شناختی؟

نه، او را نمی شناختم و باور کنید نمی خواستم دست به قتل بزنم و همه این اتفاقات در یک درگیری صورت گرفت.

چرا با هم درگیر شدید؟

2 روز بود که از زندان آزاد شده بودم و به محل قمار خانه قدیمی که در محل زندگی مان بود رفتم و در گذشته نیز زیاد به آنجا می رفتم و با دوستانم دور هم جمع می شدیم و قما می کردیم. شب حادثه برای دیدن دوستانم و قمار کردن به آنجا رفتم که پسر جوان همراه 3 تن از دوستانش در آنجا بودند، او را نمی شناختم و هیچ اختلافی با هم نداشتیم تا اینکه پس از چند ساعت بر سر قمارکردن با هم شروع به کری خوانی و کل کل با هم کردیم که همین باعث شد بین ما درگیری صورت بگیرد.

چاقو همراهت بود؟

درگیری مان به بیرون از قمارخانه کشید و پیمان و دوستانش به سمت من حمله کردند که من با چاقویی که همراهم بود را جیبم بیرون کشیدم تا آنها را بترسانم و در چاقو را به سمتشان پرتاب می کردم که ناگهان چاقو به پسر جوان خورد و روی زمین افتاد که مردم به پلیس و اورژانس زنگ زدند.

چرا فرار نکردی؟

من قصد کشتن نداشتم و فقط می خواستم او را با چاقو بترسانم و وقتی پیمان زخمی شد همانجا ماندم و پلیس مرا دستگیر کرد و به خاطر این اتفاق ناراحت هستم.

سابقه داری؟

به خاطر دعوا و مواد مخدرزندان رفتم که آخرین بار برایم خیلی گران تمام شد.

چرا؟

چند سالی بود که در کار واردات لوازم یدکی بودم و به کشورهای زیادی سفر کردم تا اینکه در تایلند با مرد جوانی که قاچاقچی مواد مخدر بود آشنا شدم و او با چرب زبانی هایش مرا وسوسه کرد تا برایش از ایران مواد مخدر شیشه قاچاق کنم و از این راه پول خوبی به دست آورم که من هم تصمیم گرفتم دست به این کار بزنم و بعد از مدتی با به دست آوردن پول قاچاق زندگی راحتی برای خودم فراهم کنم و کار قاچاق مواد مخدر شیشه را شروع کردم.

مواد را چطور به تایلند می فرستادی؟

خودم سابقه دار بودم و نمی توانستم این کار را انجام دهم به همین خاطر افراد مختلفی مواد را به از طریق مسافران مالزی و تایلند و جاساز کردن مواد در چمدان هایشان به کشور مالزی و تایلند می فرستادند و در آن طرف همدستم این مواد را تحویل می گرفتند. افرادی هم بودند که علاقه داشتند به تایلند سفر کنند اما پول سفر را نداشتند که با دادن مواد به آنها سفر را برایشان رایگان می کردم و هزینه سفر را می پرداختم و در قبالش آنها مواد را به مقصد می رساندند.

چطور دستگیر شدی؟

سال 89 پلیس وارد مخفیگاهم شد و با مواد مخدر زیادی از نوع شیشه دستگیر شدم و در ادامه دادگاه مرا به حبس ابد محکوم کرد که بعد از مدتی به حکم اعتراض زدم و حکم حبس ابد به 16 سال زندان تبدیل شد و بعد از آن نیز دوباره به حکم صادر شده اعتراض زدم و در حالیکه 10 سال از زندانم می گذشت دادگاه 16 سال زندان را برایم به 8 سال زندان و پرداخت پول محکوم کرد و با این حکم و با توجه به اینکه 2 بیشتر در زندان بودم از زندان آزاد شدم و 2 روز بعد به خاطر قتل دستگیر شدم.

چرا روی صورتت جای چاقو است؟

یک زندانی حبس ابدی باشی دیگر حال و روز خوشی نداری و چون می خواستم در زندان بزرگی کنم با چاقو روی بدن و صورتم خط خط کردم و در گذشته نیز در محل بچه محل ها مرا ببر صدا می کردند و از من حساب می بردند و خودزنی ها برای بزرگنمایی بود.

بنا بر این گزارش، عامل این جنایت در قمارخانه با دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران قرار گرفته است.

منبع: رکنا

کلیدواژه: سهام عدالت قیمت خودرو محرم جنایی قاضی زندان قتل زندان اوین قاتل کشتن آزادی حادثه پلیس فرار سفر قاچاقچی مواد مخدر قاچاق سفر زندانی جنایت اخبار حوادث جنایت عکس خونین آزاد ساعت فیلم عکس ایران خانواده تهران ساعت عاشورا دختر ویدیو ها قتل مواد مخدر پسر جوان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۵۶۲۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شگرد عجیب کلاهبرداری مرد جوان از داخل زندان

به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه ایران، مدتی قبل مرد جوانی به پلیس مراجعه کرد و از یک کلاهبرداری خبر داد و گفت: اوایل ماه منتظر پیامک دریافت حقوق بودم که پیامکی برایم ارسال شد مبنی بر اینکه از بانک... مبلغ ۴ میلیون تومان به حسابم واریز شده است. با دیدن پیامک تعجب کردم و با خودم گفتم چرا حقوقم اینقدر کم شده است؟ در این فکر بودم که چرا پول به صورت کامل واریز نشده است که شخصی ناشناس با تلفن همراهم تماس گرفت و در حالی که خیلی مؤدبانه صحبت می‌کرد، مدعی شد ۴ میلیون تومان را می‌خواسته برای دوستش واریز کند اما اشتباهی برای من واریز کرده است.

وی مدعی بود که شماره مرا از بانک گرفته است و از من خواست پولی را که به اشتباه به حسابم واریز شده، برگردانم. من هم بدون اینکه اصلاً به شماره پیامک واریزی توجه نگاه کنم و توجهی به آن داشته باشم، شماره کارت او را گرفتم و چهار میلیون تومان را واریز کردم. در واقع با دستان خودم، پولم را در اختیار کلاهبرداران قرار دادم. اما تصورش را هم نمی‌کردم این شگردی برای کلاهبرداری است. وقتی پول را به حسابش ریختم، متوجه شدم اصلاً پولی به حسابم نیامده بوده و من در واقع از موجودی حساب خودم پول را پرداخت کرده بودم. وقتی به شماره‌ای که پیامک برایم از آن ارسال شده بود، دقت کردم، تازه آن موقع بود که متوجه شدم در دام یک کلاهبرداری حرفه‌ای افتاده‌ام چرا که شماره‌ای که پیامک از آن ارسال شده بود، یک شماره خط اعتباری بود، نه شماره پیامک بانک.

سیم‌کارت‌هایی با هویت معتادان

با شکایت مرد جوان، کارآگاهان پلیس پایتخت وارد عمل شده و با بررسی هویت مالک تلفنی که با آن پیامک ارسال شده بود، مشخص شد که شماره متعلق به مرد معتادی است که سیم‌کارت و کارت بانکی‌اش را به مبلغ ۷۰۰هزار تومان فروخته است. از سویی کارآگاهان پلیس به سراغ مالک شماره‌ای رفتند که با شاکی تماس گرفته بود و ادعای واریز اشتباهی کرده بود. طبق بررسی‌های صورت گرفته و شناسایی مالک دومین سیم‌کارت، همان‌طور که تیم تحقیق احتمال می‌دادند، این سیم‌کارت نیز متعلق به مرد کارتن‌خوابی بود که مدتی قبل آن را به مبلغ ۳۰۰ هزار تومان فروخته بود.

تماس‌هایی از زندان

در ادامه تحقیقات کارآگاهان با شکایت‌های مشابه مواجه شدند. کلاهبرداران از خطوطی که شماره آنها رند بود و صفر زیادی داشت، پیامک واریز وجه ارسال می‌کردند و ساعاتی بعد با شاکی تماس گرفته و مدعی بودند که وجه را به اشتباه واریز کرده‌اند و از او می‌خواستند پول را به شماره کارتی که می‌دادند، برگرداند. اما شماره کارت‌ها و سیم‌کارت‌ها هم متعلق به افراد کارتن‌خواب و معتاد بود.

بررسی‌ها نشان می‌داد که کلاهبرداری‌ها توسط اعضای باندی حرفه‌ای صورت می‌گیرد. در ادامه تحقیقات پلیسی، تیم تحقیق دریافت که تماس‌ها از زندان صورت می‌گیرد.

در ادامه تحقیقات هویت اعضای این باند شناسایی شد و عوامل این کلاهبرداری که چندین محکوم به قصاص و حبس‌های بلندمدت در زندان و چندین خلافکار در خارج از زندان بودند، مشخص و دستگیر شدند. در ادامه بررسی‌ها، سردسته باند به گردهم آوردن اعضای باند داخل و بیرون از زندان و کلاهبرداری‌های سریالی به این شیوه و شگرد اعتراف کرد. تحقیقات در این رابطه و شناسایی سایر شاکی‌های احتمالی اعضای این باند ادامه دارد.

کلاهبرداری به خاطر دیه

سن و سالی ندارد اما به خاطر جنایتی که مرتکب شده، محکوم به قصاص بود اما درنهایت موفق شد از اولیای‌دم رضایت بگیرد آن هم به شرط پرداخت دیه میلیاردی. دیه‌ای که میثم برای پرداخت آن تنها راه را در کلاهبرداری از پشت میله‌های زندان دید.

چه شد که دست به قتل زدی؟

می‌توانم به جرأت بگویم بالای ۷۰ درصد از قتل‌هایی که جوان‌هایی در سن و سال من مرتکب می‌شوند یا به خاطر چشم در چشم شدن است یا قدرتنمایی. من هم به خاطر یک اشتباه نه‌تنها زندگی خودم و خانواده‌ام را بلکه زندگی مقتول و خانواده‌اش را هم نابود کردم. شب حادثه به همراه دوستانم سر خیابان ایستاده بودیم که دو پسر جوان از کنار ما رد شدند و من به یکی از آنها گیر دادم که چرا زمانی که از کنارم عبور کردی، مرا چپ‌چپ نگاه کردی و زل زدی به چشم‌هایم. همین موضوع پیش‌پا افتاده و دم‌دستی باعث شد که دست به یقه بشویم و در آن میان من چاقویی که داشتم را بیرون آوردم و او را زدم.

بعد چه کار کردی؟

فرار، اما بالاخره مخفیگاهم شناسایی شد و گیر افتادم. اولیای‌دم برایم قصاص خواستند و دادگاه هم رأی بر قصاص داد. آنقدر پدر و مادرم و دوست و آشنا به آنها التماس کردند و به خانه‌شان رفتند و آمدند تا اولیای‌دم حاضر به بخشش شدند اما شرط سنگینی گذاشتند.

شرط‌شان برای بخشش چه بود؟

دیه میلیاردی، من در یک خانواده کارگر بزرگ شده‌ام و خودم هم در صافکاری کار می‌کردم. ما مستأجر هستیم و اگر هم خانه داشتیم و آن را می‌فروختیم، نمی‌توانستیم دیه‌ای را که آنها می‌خواستند، فراهم کنیم. همین شد که به فکر کلاهبرداری افتادم. موضوع سر مرگ و زندگی بود و من باید این دیه را جور می‌کردم. به غیر از من، چند هم‌سلولی و هم‌بندی‌ام بودند که آنها نیز به شرط پرداخت دیه می‌توانستند از مرگ نجات پیدا کنند. یک شب در سلول تصمیم گرفتیم که این پول را فراهم کنیم.

چطور این شگرد را انتخاب کردید؟

ما داخل زندان بودیم و خلاف دیگری نمی‌توانستیم انجام دهیم. از چند نفر از دوستانمان خواستیم برایمان از معتادان و افراد کارتن‌خواب سیم‌کارت و کارت بانکی خریداری کنند. بسته به مدارکی که به ما می‌دادند، این قیمت متغیر بود، از ۳۰۰ هزار تومان تا یک میلیون تومان. از سیم‌کارت‌ها پیامی به شماره‌های رندمی می‌فرستادیم که با اعداد یک و دو و سه شروع می‌شدند. کسانی که این سیم‌کارت‌ها را دارند، قاعدتاً باید وضع مالی خوبی داشته باشند چون مبلغ این سیم‌کارت‌ها بالاست. پیامک‌ها حاوی اسم بانک، مبلغ، تاریخ، ساعت و یک شماره‌حساب ساختگی بود. بی‌شک کسی شماره حساب خودش را چک نمی‌کند. شماره‌ای هم که با آن این پیام ارسال می‌شد، حاوی اعداد صفر زیادی بود و به همین دلیل شاکی تصور می‌کرد که شماره بانک است. یک ساعت بعد هم تماس می‌گرفتم و مدعی می‌شدم که اشتباهی پول واریز شده و باقی آن را هم که می‌دانید.

ممکن بود با کسی تماس بگیرید و پول واریز نکند؟

بله، ولی درصدشان خیلی کم بود. باورتان نمی‌شود حتی کسانی در دام ما گرفتار شده‌اند که از نظر تحصیلی مدارک بالایی دارند اما طمع ۴ میلیون تومان باعث می‌شد که آنها به شماره‌ها توجهی نکنند.

دیگر خبرها

  • آزادی ۷ زندانی جرائم غیرعمد در استان سمنان
  • آزادی ۶۵۰ زندانی در فارس با کمک خیران
  • قصاص یک زن و ۲ مرد در زندان
  • جزئیاتی تکان دهنده از قتل یک جوان توسط ۴ برادر
  • دستگیری زن اردبیلی که شوهر سابقش را با چاقو کشت
  • سینما باید مسیر درست جامعه را نشان دهد
  • قاتل گربه ها به ۱۴ ماه زندان محکوم شد !
  • شگرد عجیب کلاهبرداری مرد جوان از داخل زندان
  • شگرد عجیب کلاهبرداری مرد زندانی
  • ارسال پیامک واریز اشتباهی شگرد کلاهبرداری مرد زندانی