Web Analytics Made Easy - Statcounter

امروز، دوم سپتامبر سال 2020، صد و هفتمین سالگرد تولد بیل شنکلی است. به بهانه همین موضوع، بنا شده است به زندگینامۀ این بزگوار می پردازیم.

به گزارش طرفداری، تولد بیل شنکلی، بهانه خوبی برای پرداختن به گوشه ای از زندگی مرد محبوب تاریخ لیورپول است.

اوایل زندگی

خاستگاه ویلیام شنکلی، روستای کوچکی به نام گلنباک در منطقه ایرشایر اسکاتلند است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

جمعیت آن روستا در زمان تولد شنکلی، یعنی سال 1913، 700 نفر بود. بیل شنکلی 4 برادر و 5 خواهر داشت. تمام برادران شنکلی، به صورت حرفه ای فوتبالیست بودند. بیل شنکلی در کتاب زندگینامه خود نوشته است که رشد کردن و زندگیش در دوران کودکی سخت بوده است و گرسنگی، مخصوصا در زمستان، یک حالت کلی در زندگی او بود. او اعتراف کرده است که از مزارع اطراف به همراه دوستانش سبزیجات، نان، بیسکوییت، نان و میوه دزدیده است. او قبول کرده است که این کاری که آنها می کردند زشت بوده است اما می گوید این کار از روی شیطنت انجام نداده، بلکه علت آن گرسنگی بوده است. او از 5 سالگی تا 14 سالگی در مدرسه بود. نطم و انضباط در مدرسه و خانه سختگیرانه بود ولی شنکلی می گوید این سختگیری ها شخصیت می سازد. بیل شنکلی در اکثر اوقات در حیاط مدرسه فوتبال بازی می کرد و تنها تفریحش فوتبال بود. او بعد از اینکه مدرسه را ترک کرد کنار برادرش باب در معدن زغال سنگی که در آن منطقه وجود داشت کار می کرد. زمانی که وقتش آزاد بود او به گلاسگو می رفت و به تماشای بازی رنجرز یا سلتیک می پرداخت، او وفاداری خود را بین این دو رقیب همشهری تقسیم کرده بود و به دشمنی این دو تیم اهمیتی نمی داد. فوتبال او آنقدر پیشرفت کرد که سرانجام کارلایل یونایتد او را به خدمت گرفت.

یاد بود بیل شنکلی در گلن باک

فوتبال، راه نجات بیل شنکلی

سال 1932،هنگامی که شنکلی 18 سال داشت باشگاه کارلایل یونایتد او را به خدمت گرفت.بیل شنکلی در پست هافبک راست بازی میکرد.او بیشتر برای تیم رزرو کارلایل یونایتد به میدان میرفت. بعد از یک فصل موفق و درخشان، باشگاه پرستون نورث اند، به او پیشنهاد 500 پوند در هفته را داد. از نظر شنکلی مبلغ قرارداد کم بود. اما برادرش الک به او گفت که این فرصت را از دست ندهد و برای پیشرفت در فوتبال پیشنهاد را قبول کند. شنکلی نصیحت برادرش را گوش داد و به پرستون پیوست. دوران بازیگری او با جنگ جهانی دوم مصادف شد.در آن زمان به دلیل کمبود بازیکن، بازیکنان در چندین تیم به طور همزمان بازی می کردند. شنکلی در این دوران برای تیم هایی همچون نوریچ و آرسنال بازی کرد. او حتی یک بار در سال 1942 پیراهن لیورپول را بر تن کرد و برابر اورتون به میدان رفت. آن بازی را لیورپول 4 بر 1 برد. بیل شنکلی در دوران بازیگریش 313 بار به میدان رفت و 13 بار هم گلزنی کرد. FA Cup فصل 39-38 هم تنها جامی بود که بیل شنکلی در دوران بازیش بالای سر برد. تکل های شنکلی، معروف ترین چیز در مورد فوتبال شنکلی است. شنکلی خیلی زیاد تکل می زد اما یک بار هم اخراج نشد.

شنکلی طی سالهای 1938 تا 1943 دوازده بار برای تیم ملی اسکاتلند به میدان رفت. 9 بازی از این 12 بازی برابر انگلستان بود. شنکلی در مورد افتخار غیر قابل باورش، در بازی هایی برابر دشمن قدیمی، انگلیس، می گوید:

برای 90 دقیقه ما به ویلیام والاس (شوالیه شجاع اسکاتلندی) و  رابرت یکم (پادشاه اسکاتلند) تبدیل می شدیم.

 سه بازی دیگر او برابر، ایرلند شمالی، ولز و مجارستان بود. در یکی از بازی ها برابر انگلیس، در حالی که نتیجه 4-4 مساوی بود، مت بازبی، هم تیمی او در اسکاتلند و رقیب بیل شنکلی در دوران مربیگری، پاسی به شنکلی داد که فکر نمی کرد تبدیل به پاس گل شود. بیل شنکلی از فاصله 50 متری شوت محکمی زد که به تور دروازه چسبید و نتیجه بازی 5-4 شد و اسکاتلند آن بازی را برد.

مربیگری، شروع دوباره در کارلایل یونایتد

شنکلی در کتابش نوشته است او خودش را برای مربیگری آماده کرده بود. او همه سیستم ها و تاکتیکی را با هر جزئیات مفیدی فرا گرفته بود و اعتماد به نفس کافی برای رهبری یک تیم داشت. شنکلی تمام معیار ها و روش های موفقیت در سرمربیگری فوتبال را جمع بندی کرده و به نتایجی رسیده بود. او سخت کار کرده بود و منتظر ماند تا تیمی به او پیشنهاد مربیگری بدهد. شنکلی همان جا که فوتبال بازی کردن را شروع کرده بود، مربیگری را شروع کرد. در فصل 50-1949 شنکلی هدایت کارلایل یونایتدی را بر عهده گرفت که در دسته سوم انگلیس حضور داشت. در فصل اول حضورش در کارلایل یونایتد، شنکلی فصل را در رتبه نهم تمام کرد. فصل بعد کارلایل، در رتبه سوم جدول قرار گرفت و نتوانست صعود کند. اما هواداران و باشگاه از او راضی بودند. آن فصل کارلایل یونایتد رکورد فروش بلیط کل تاریخش را زد. عملکرد خوب او باعث شد که لیورپول به او علاقه مند بشود، اما بیل نتوانست مصاحبه باشگاه را پشت سر بگذارد و رد شد. بعد از اینکه موفق نشد سرمربی لیورپول شود، تصمیم گرفت به باشگاه گریمسبی تاون بپیوندد. شنکلی فکر می کرد گریمسبی تیمی با پتانسیل بهتری برای او باشد. گریمسبی در فصل 52-51 برای صعود به لیگ برتر تلاش زیادی کرد ولی با فاصله سه امتیاز دوم شد. فصل بعد گریمسبی نتوانست موفقیت خود را تکرار کند و در آخر فصل تیم شنکلی در رتبه پنجم قرار داشت. فصل 54-53 شنکلی، از اینکه باشگاه به او برای خرید بازیکن پول نداد، سرخورده شد. او نسبت به پیشرفت گریمسبی بی میل شد و در ژانویه 1954 از سمت خود استعفا کرد. شنکلی به سرمربی وورکینگتون تبدیل شد اما اوضاع وورکینگتون از گریمسبی بد تر بود، در آنجا شنکلی مجبور بود نوشتن نامه و تلفن زدن ها را هم خودش انجام دهد. بعد از این دو تجربه سخت، او به عنوان کمک مربی در هادرزفیلد در فصل 1955 شروع به کار کرد. بعد از مدتی، سرمربی هادرزفیلد به دلیل سقوط به دسته پایین تر، استعفا کرد و جای خودش را به دستیارش بیل شنکلی داد. شنکلی در آن تیم ستارگان مشهوری را مانند دیو هیکسون پرورش داد. ولی مدیران باشگاه این بازیکنان را می فروختند که این موضوع باعث ناراحتی شنکلی می شد.  نوامبر 1959 او پیشنهادی از سوی لیورپول دریافت کرد. این بار دیگر هیچ مصاحبه ای نمی توانست شنکلی و لیورپول را از هم جدا کند

بیل شنکلی در هادرزفیلد تاون

انتقال به لیورپول؛ آماده سازی برای روز های باشکوه

14 دسامبر 1959، بیل شنکلی وارد بندر مرسی ساید شد. او هدایت تیمی را بر عهده گرفت که 5 سال بود در دسته دو انگلیس گیر کرده بود. آنفیلد نیاز به تعمیر داشت و زمین هم به هیچ وجه مرغوب نبود. زمین تمرین لیورپول، ملوود، آنقدر بد بود که شنکلی آن را "قتلگاه" خطاب کرد. تیمی که او در اختیار داشت بیشتر بازیکنان متوسط و ضعیف بودند. شنکلی برای بهتر کردن اوضاع و  تصفیه بازیکنانی که از سطح متوسط هم پایین تر بودند، 24 نفر از بازیکنان را در لیست فروش قرار داد. همه این بازیکنان طی یکسال لیورپول را ترک کردند. اهالی لیورپول در همان لحظه که بیل شنکلی وارد لیورپول شد تغییر را احساس کردند. شنکلی بلافاصله در باشگاه جدید خود احساس در خانه بودن میکرد و خیلی زود با هواداران ارتباط خوبی گرفت و خودش را جزئی از آنها می دانست. همچنین او یک رابطه کاری فوق العاده با کادر فنی که شامل بزرگانی همچون باب پیزلی و جو فاگان بود، ایجاد کرد. پیزلی تاثیر زیادی در لیورپول داشت به گونه ای که تامی اسمیت میگوید: اگر بیل شنکلی سرکارگر لیورپول باشد،پیزلی مهندس لیورپول است. مربیان لیورپول در اتاقی به نام بوت روم (Boot Room) جمع می شدند و در مورد تاکتیک های لیورپول گفتگو می کردند.

از راست به چپ:جو فاگان، باب پیزلی، بیل شنکلی. این سه مرد، تاریخ لیورپول را نوشتند

روزهای افتخار

خریدهای فوق العاده شنکلی همچون، ایان سنت جان، ران یاتس و رونی موران و استفاده از بازیکنان اکادمی مانند ایان کالاهان و راجر هانت، و استفاده از تاکتیک "پاس و حرکت" که توسط خود شنکلی ابداع شده بود، باعث شد که سر انجام لیورپول به سطح اول فوتبال انگلستان صعود کند.لیورپول که 8 فصل از لیگ انگلیس دور بود بالاخره در فصل 63-62 توانست در لیگ دسته اول انگلیس حضور داشته باشد. آن فصل را لیورپول در رتبه هشتم تمام کرد.برای کسب افتخار نیاز به تغییرات جدید بود.بیل شنکلی،مرد عمل است و دست به کار میشود.ویلی استیونسون و پیتر تامپسون به لیورپول ترانسفر شدند. تغییرات به باشکوه ترین شکل ممکن جواب داد. لیورپول قهرمان لیگ انگلیس شد.حالا مردم لیورپول با قهرمانی در لیگ و حضور گروه بیتلز در شهرشان، شادترین مردم کل بریتانیا بودند. یکی از بزرگترین جاه طلبی های بیل شنکلی، قهرمانی در FA Cup بود. او بعد از اینکه ران یاتس و سنت جان را خرید، به سران باشگاه قول داد که قهرمان FA Cup شود و این سنت جان بود که گل پیروزی لیورپول در فینال FA Cup را به ثمر رساند. بعد از این برد برای اولین بار، مردم سراسر جهان سرود مشهور لیورپول " تو هرگز تنها قدم نخواهی زد" را از ورزشگاه انفیلد شنیدند.سرودی که بیل شنکلی آن را برای لیورپول انتخاب کرد و در ورودی بیل شنکلی ورزشگاه انفیلد هم میتوانید آن را مشاهد کنید.

اولین بازی اروپایی تاریخ لیورپول، در برابر اندرلخت بود.لیورپول قرار بود با کیت قرمز و سفید به بازی بروند ولی به پیشنهاد ایان سنت جان و بیل شنکلی، قرار شد لباس لیورپول یکدست قرمز بشود تا بازیکنان قد بلند تر دیده شوند، شنکلی روش های خودش را دارد! مثلا برای دادن روحیه به بازیکنان می گفت که تیم رقیب سفر طولانی و خسته کنننده ای داشته و در فرم خوبی قرار ندارند. لیورپول در رفت و برگشت اندرلخت را چهار بر صفر شکست داد و از سد کلن گذشت و در نیمه نهایی برابر اینتر میلان هلنیو هررا قرار گرفت. لیورپول بازی اول را با گلهای کالاهان، راجر هانت و ایان سنت جان، سه بر یک برد اما در بازی برگشت طی یک کامبک رویایی اینتر میلان 3 بر 0 لیورپول را شکست داد تا لیورپول از حضور در فینال اروپا باز بماند. یازده سال بعد از آن بازی شنکلی میگفت دو گل از گلهای اینتر خطا بود.

هر شروعی، پایانی دارد

بعد از 15 سال، در سال 1974 بیل شنکلی به علت بیماری لیورپول را ترک کرد و بازنشسته شد. با اینکه او لیورپول را ترک کرد اما میراثش، باب پیزلی، جای خالی او را به خوبی پر کرد. بیل شنکلی طی این 15 سال، لیورپول 9 جام کسب کرد. با اینکه این مقدار خیلی کم است اما طرفداران لیورپول او را بهترین مربی تاریخ لیورپول خطاب می کنند. بیل شنکلی تاریخ باشگاه لیورپول را تغییر داد و افتخار را به شهر لیورپول بازگرداند. با نگاه به زندگی پر فراز و نشیب بیل شنکلی، حالا می فهمم که منظورش از اینکه فوتبال از مرگ مهمتر است، چیست؟

 

 

منبع: طرفداری

کلیدواژه: تاریخ لیورپول بیل شنکلی سنت جان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۶۵۸۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رامین رضاییان: پرسپولیسی‌ها در قلب من هستند

به گزارش "ورزش سه"، رامین رضاییان پس از پایان دیدار پرسپولیس و سپاهان در جمع خبرنگاران حاضر شد و اظهار داشت: کاری با بازی ندارم و فقط می‌خواهم یک حرف بزنم؛ من در زندگی‌ام یاد گرفته‌ام که شرافتمندانه زندگی کنم. یک سری از هواداران از من دلخور بودند اما بدانند که همیشه در قلب من هستند و من خاطرات زیادی با آنها داریم و احترام‌شان برایم واجب است.

او ادامه داد: من آنها را به خاطر تعصب‌شان به تیم‌شان درک‌شان می‌کنم؛ انقدر تیم‌شان را دوست دارند و عاشقانه دنبال می‌کنند که شاید توقع دیگری از رامین رضاییان دارند. همه برای من قابل احترام هستند و هر چه بگویند، من دوست‌شان دارم و در قلب من هستند. این روزها انقدر مردم ما دغدغه دارند که شاید اینطور در استادیوم خالی می‌شوند. امیدوارم حال دل‌شان خوب باشد و برایشان آرزوی بهترین‌ها را دارم.

رضاییان سپس در خصوص بازی گفت: بازی قشنگی بود. من هم با جان و دلم برای تیمم بازی کردم. بازی مساوی شد اما کلا بازی قشنگی بود.

او در واکنش به اینکه انتظار می‌رفت دو تیم بازی بهتری ارائه بدهند، عنوان کرد: فوتبال است. بازی بدی نبود و در کل قشنگ بود.

مدافع  سپاهان در پاسخ به اینکه این تیم در جریان بازی وقت تلف کرد، گفت: این حرف را نزنید. من خودم مخالف این داستان هستم.

دیگر خبرها

  • کلوپ: به عنوان یک پیرمرد توصیه می‌کنم لیگ برتر را از جنایت مدیران آن نجات دهید
  • صلاح خودخواه‌ترین بازیکنی است که دیده‌ام!
  • تاکید نماینده استان در مجلس خبرگان رهبری بر باشکوه برگزار کردن اجلاسیه شهدای استان
  • اجتماع باشکوه مردم گرگان در حمایت از "طرح نور"
  • نگاهی به بی‌بدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!
  • رامین رضاییان: پرسپولیسی‌ها در قلب من هستند
  • پیش‌بینی ستاره پیشین لیورپول، هواداران را غافلگیر کرد
  • نگاهی به تقابل ذوب‌آهن و نساجی؛ جدال برای بقا
  • کرگر: بایرن مونیخ بهتر از رئال مادرید بازی کرد اما نتیجه به گونه دیگری رقم خورد
  • (ویدئو) ورود باشکوه بایرن‌مونیخ به استادیوم برای بازی با رئال مادرید