باد رخواست تحقیق در مورد شکنجه سریعا موافقت شد
تاریخ انتشار: ۱۲ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۱۶۶۴۸۴
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مرکز رسانه قوه قضائیه، جمشیدی اردکانی، وکیل تعیینی نوید افکاری که در پرونده قتل مرحوم حسن ترکمان محکوم شناخته شده است، در خصوص ادعای مطرح شده در خصوص شکنجه نوید افکاری، عنوان کرد: متهم منکر ماجرای شکنجه شد.
وکیل تعیینی افکاری در دادسرا در پاسخ به این سوال که نوید افکاری مدعی شده که شکنجه شدم گفت: من در آن زمان وکیل متهم بودم و درخواست کردم که موضوع رسیدگی شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: در آنجا به نوید گفتم من باید تو را به پزشکی قانونی ببرم که گفت شکنجه نشده و نمیخواهد به پزشکی قانونی برود و وضعیتم سالم است و هیچ مشکلی ندارم.
جمشیدی اردکانی خاطرنشان کرد: در آن زمان رئیس دایره قتل اداره آگاهی شیراز خواست که موضوع صورتجلسه شود. من برای بار آخر به نوید گفتم که اگر شکنجه شدی میخواهم تو را به پزشکی قانونی ببرم و هیچکس شما را تحت فشار قرار نمیدهد؛ اما گفت که با من خوش رفتاری کردند.
جزئیات قتل فجیع کارمند سازمان آب منطقهای شیراز بدست نوید افکاری
جمشیدی اردکانی گفت: من تا در این حد با نوید صحبت کردم که «نوید جان، شما اگر مورد شکنجه قرار گرفتی و من الان نامه آوردم که شما را به پزشکی قانونی ببرم» نوید قبول نکرد. من پرسیدم «آیا در آنجا با شما بدرفتاری میکنند؟» گفت «نه اتفاقاً، بدرفتار نیستند.» به او گفتم «این حق تو است که بروی» و او هم گفت «نه شکنجه نشدم».
جمشیدی اردکانی تاکید کرد: بازپرس آدم شریفی بود و کار خود را خیلی دقیق انجام میداد و اصولاً موارد قانونی را رعایت میکرد.
وی بیان داشت: من خطای خاصی در دادرسی دادسرا ندیدم وگرنه ایراد میگرفتم؛ یک بار بحث شکنجه مطرح شد که درخواست دادم و بازپرس هم سریعاً دستور داد که ما به اداره آگاهی مراجعه کنیم، ولی نوید افکاری نخواست که به پزشکی قانونی ارجاع شود.
جمشیدی اردکانی در مورد اینکه برخی مدعی شدند که روند رسیدگی به پرونده قانونی نبوده است، گفت: من پرونده را مطالعه کردم بازپرس، مواد قانونی را در این پرونده رعایت کرد.
منبع: مهر
کلیدواژه: نوید افکاری قوه قضاییه شکنجه محرم 99 وزارت آموزش و پرورش شورای شهر تهران ویروس کرونا شهرداری تهران قوه قضاییه پیش بینی وضعیت هوا سال تحصیلی جدید متروی تهران وضعیت راهها کمیته امداد امام خمینی محسن حاجی میرزایی سازمان تامین اجتماعی ترافیک پزشکی قانونی جمشیدی اردکانی نوید افکاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۶۶۴۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جنایت هولناک در ویلای زیبا!
راز قتل زن 23 ساله مطلقه،هنگامی روی تخت کالبد شکافی پزشکی قانونی مشهد فاش شد که حکایت عجیب و تاسف بار آن به ماجرای خواهرکشی برای جلوگیری از «بدنامی»گره خورد.
به گزارش خراسان، صبح روز پنج شنبه گذشته(ششم اردیبهشت)جسد زن جوانی روی تخت کالبدشکافی قرارگرفت که برای تعیین علت مرگ از بیمارستان طالقانی به پزشکی قانونی مشهد انتقال یافته بود. باآن که آثار اقدامات درمانی خاصی روی جسد دیده نمی شد و احتمال مرگ زن 23 ساله قبل از انتقال به بیمارستان وجود داشت اما خانواده وی در حالی که مدعی بودند او به مرگ طبیعی جان باخته است ،اصرار داشتند تا زودتر جسد را برای خاک سپاری تحویل بگیرند!
در همین حال دکتر رضازاده (رئیس سالن تشریح پزشکی قانونی)که به ماجرای مرگ این زن جوان مشکوک شده بود برای بررسی های دقیق تر در روند کالبد شکافی وارد سالن تشریح شد اما هنوز کادر پزشکی مشغول فراهم آوردن مقدمات کالبد شکافی بودند که ناگهان رئیس سالن تشریح براساس تجربیات پزشکی خودرگه هایی از جنایت را زیر گلوی زن جوان مشاهده کرد چراکه آثار بسیار ظریفی از انسداد راه تنفسی بر این فرضیه جنایی مهر تایید می زد.
لحظاتی بعد پزشک قانونی در تماس تلفنی با قاضی ویژه قتل عمد مشهد از وقوع جنایتی هولناک خبر داد که آثار انکار ناپذیر آن روی تخت کالبد شکافی نمایان شده بود بنابراین طولی نکشید که قاضی دکتر صادق صفری به همراه گروهی از افسران کارآزموده پلیس آگاهی عازم سالن تشریح پزشکی قانونی شد وبدین ترتیب جلسه تحلیل و کارشناسی این ماجرای تکان دهنده در گوشه ای از اتاق پزشکی قانونی برگزار شد.
در همین حال قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که با توجه به اصرارهای پدر «ساجده» برای تحویل جسد ، تردیدی نداشت جنایتی خانوادگی رخ داده است در یک دستور محرمانه از کارآگاهان خواست ،پدر ساجده را با دقت زیر نظر بگیرند و در صورت نیاز او را بازداشت کنند. این اقدامات قضایی در حالی آغاز شد که سرهنگ ولی نجفی(رئیس دایره قتل عمد آگاهی و سرپرست گروه کارآگاهان)فرضیه وقوع جنایت در یک اصطبل روستایی را مطرح کرد و با اشاره به وجود یک پرکاه ریز و ذره ای فضله گوسفند روی لباس های مقتول ،به واکاوی فرضیه جنایی مذکور پرداخت.
دقایقی بعد «پدر ساجده» در گوشه ای خلوت از ساختمان پزشکی قانونی زیر رگبار سوالات انحرافی و تخصصی قرارگرفت و ناگهان پرده از ماجرای جنایی هولناکی برداشت که توسط پسر 17 ساله اش رقم خورده بود.او گفت:دخترم مدتی قبل از همسرش طلاق گرفت اما حرف های مردم و تهمت های آنان درباره رفتارهای دخترم پایانی نداشت به گونه ای که حتی دوستان پسرم او را به خاطر رفتارهای خواهرش تحقیر می کردند .
به همین دلیل پسرم که «حنظله» نام دارد عصبانی شده وخواهرش را در اصطبل ویلایی که درآن سرایدار هستیم به قتل رسانده است البته من از ماجرا اطلاعی نداشتم فقط پسرم با من تماس گرفت و مرگ خواهرش را خبر داد. من هم سراسیمه خودم را به اصطبل رساندم و چون کاری از دستم ساخته نبود پیکر بی جان او را به بیمارستان بردم ولی چون ترسیدم این ماجرا لو برود قتل دخترم را پنهان کردم و ...
به دنبال اعترافات این مرد میان سال ،بی درنگ گروهی از کارآگاهان با هدایت مستقیم رئیس دایره قتل عمد آگاهی مشهد،عازم روستای کورده در حاشیه جاده آسیایی مشهد-چناران شدند و نوجوان 17 ساله را درحالی دستگیر کردند که کنار ویلای محل جنایت نشسته و غرق در افکار خود بود.
این نوجوان 17 ساله پس از انتقال به مشهد،لب به اعتراف گشود و انگیزه خود از ارتکاب قتل در اصطبل ویلای زیبا را سرزنش ها و حقارت هایی دانست که از سوی برخی افراد به خاطر رفتارهای خارج از عرف خواهرش بیان می شد. «حنظله» در بیان چگونگی قتل به قاضی دکتر صفری گفت:وقتی خواهرم وارد اصطبل ویلا شد من هم درون اصطبل رفتم و درحالی که دستم را دور گردن او حلقه می زدم درباره رفتارهای نامتعارفش پرسیدم که جواب سربالا داد، من هم او را برای جلوگیری از «بدنامی» خفه کردم! وبعد با پدرم تماس گرفتم...
تحقیقات بیشتر درباره این حکایت عجیب جنایی در حالی زیر نظر سروان منفرد(افسر پرونده)ادامه دارد که مقام قضایی از تلاش های گسترده و به کارگیری تجربیات ارزنده پلیسی سرهنگ ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد آگاهی) ودقت نظر علمی دکتر «رضا زاده» قدردانی کرد.