Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری‌آنلاین و به نقل از ایسناس؛ قاسم‌علی خدابنده درباره نحوه بازگشایی مدارس در خراسان رضوی اظهار کرد: سال تحصیلی جدید برای دانش‌آموزان همه مقاطع تحصیلی در مدارس دولتی و غیردولتی از روز ۱۵ شهریور ماه به صورت حضوری آغاز خواهد شد. در ادامه اگر ستاد ملی مبارزه با کرونا برخی از مناطق را قرمز اعلام کند و حضور دانش‌آموزان خطر شیوع بیماری کرونا را افزایش دهد، کلاس‌ها در آن مناطق مجازی و از طریق سامانه شاد برگزار خواهد شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی در پاسخ به این پرسش که خراسان رضوی در وضعیت قرمز قرار داد و چگونه در این شرایط کلاس‌ها حضوری برگزار می‌شود، ادامه داد: وضعیت‌ها را ستاد ملی کرونا در تهران تعیین می‌کند، اما ما استعلاممان را از استانداری می‌گیریم و طبق اطلاعاتی که ما از ستاد مقابله با کرونای استانداری گرفتیم، آنها اعلام کردند امکان تشکیل کلاس‌ها در خراسان رضوی وجود دارد.

مدیر کل آموزش و پرورش خراسان رضوی درخصوص اینکه چه زمانی استعلام از استانداری گرفته شده گفت: استعلام دیروز  و امروز انجام شده است.

خدابنده در پاسخ به این پرسش که از چه زمانی مشخص شد کلاس‌ها در خراسان رضوی حضوری برگزار خواهد شد، بیان کرد: در اجلاس روسای آموزش و پرورش کشور که طی  دو روز گذشته برگزار شد، وزارتخانه اعلام کرد که مبنای کار برای همه، تشکیل کلاس‌ها به صورت حضوری است. مگر اینکه در جایی تشخیص داده شود که حضور دانش آموزان ممکن است باعث شیوع کرونا شود.

وی در پاسخ به این پرسش که پس با این حساب وضعیت زرد، سفید و قرمز استان‌ها در نحوه برگزاری کلاس‌ها معنایی نخواهد داشت، گفت: اینکه بگوییم مبنای ما حضوری است با اینکه بگوییم کلا کلاس‌ها حضوری برگزار شود، فرق می‌کند. وقتی می‌گوییم مبنای ما برگزاری حضوری کلاس‌هاست؛ یعنی برنامه‌ریزی‌های ما به سمتی است که کلاس‌ها حضوری تشکیل شود. وقتی بگوییم کلا کلاس‌هاحضوری است یعنی به شرایط سفید، زرد قرمز کاری نداریم، در حالی که اگر وضعیت قرمز باشد ما می‌گوییم بچه ها به مدرسه نیایند.

مدیر کل آموزش و پرورش خراسان رضوی در مورد نحوه حضور دانش‌آموزان در مدارس اظهار کرد: شورای مدرسه با توجه به امکانات و ظرفیت می‌تواند تصمیم بگیرد که نحوه حضور دانش‌آموزان چگونه باشد. با توجه به اینکه در روزهای اولیه بازگشایی مدارس هستیم، تقسیم‌بندی دانش‌آموزان به میزان حضور آنها در مدارس بستگی دارد. قطعا تعدادی از مدیران گروه‌بندی دانش‌آموزان را انجام دادند و در بسیاری مدارس پرجمعیت برای دانش‌آموزان مشخص کردند که در چه روزی به مدرسه مراجعه کنند. در مدرسه‌هایی که کلاس خلوت‌تر است و امکان برگزاری کلاس‌ها با تمام دانش‌آموزان وجود دارد، آنها از روز شنبه در کلاس حاضر خواهند شد. اگر شرایط تغییر کرد یا ستاد ملی کرونا مصوبه دیگری داشت اطلاع رسانی خواهیم کرد اما در حال حاضر بنای ما تشکیل کلاس‌ها به صورت حضوری است.

وی تصریح کرد: خانواده‌هایی که فرزندانشان بیماری زمینه‌ای، تنفسی، قلبی عروقی، دیابت و... دارند، آنها را به مدرسه نفرستند و از آموزش‌های مجازی بهره‌مند شوند. محتوای آموزشی را هم ما در شبکه‌های مجازی خودمان و هم خود مدارس محتوای دبیران‌شان را از طریق سامانه شاد معرفی خواهند کرد و آموزش مجازی هم انجام خواهد شد.

خدابنده بیان کرد: فاصله یک و نیم متری در تمام کلاس‌ها رعایت خواهد شد. حداکثر تعداد دانش‌آموزان در کلاس‌های ما  که معمولا ۴۲ متری هستند،  ۲۰ نفر است. مدت زمان هر کلاس درس ۳۵ دقیقه و زنگ تفریح دانش‌آموزان ۱۰ دقیقه است. همچنین از هرگونه تجمع و حضور دسته‌جمعی دانش‌آموزان در مدرسه جلوگیری می‌شود. تهویه مطلوب هوای کلاس با بازگذاشتن پنجره‌ها، آموزش رعایت فاصله فیزیکی، رفتارهای صحیح و لازم بهداشتی به دانش‌آموزان هنگام حضور در کلاس و مسیر رفت‌وآمد به مدرسه تاکید شده است.

مدیر کل آموزش‌وپرورش خراسان رضوی بیان کرد: دانش‌آموزان باید از دستکش و ماسک استفاده کنند. همراه داشتن مواد ضدعفونی الزامی است، به ویژه برای دانش‌آموزان پایه ابتدایی که در تمام مدت معلمان باید کنترل لازم را داشته باشند. مدرسه نیز موظف است کلاس‌ها را مدام ضدعفونی کند تا محیط امنی برای دانش آموزان و معلم فراهم شود.

خدابنده با اشاره به اینکه دانش‌آموزان پایه اول ابتدایی هنوز با محیط مدرسه و  معلم خود آشنا نیستند و آموزش به‌صورت مجازی برای آنها خیلی سخت است، عنوان کرد: کلاس‌های پایه اول باید در مدرسه حضور داشته باشند تا آموزش را به‌صورت حضوری ببینند و در صورت بالا بودن تعداد دانش‌آموزان مدرسه موظف است که آنها را تقسیم‌بندی کنند بعد از اینکه دانش‌آموز تا حدودی با مباحث  آشنا شد آموزش را مجازی ادامه دهند.

وی در پاسخ به این پرسش که اگر خانواده‌ای نخواهد فرزندش از آموزش حضوری بهره‌مند شود و اورا به مدرسه نفرستند، تکلیف دانش‌آموز چه می‌شود، تصریح کرد: ما سعی می‌کنیم در یکی دو هفته اول با این خانواده‌ها مدارا کنیم تا آنها اطمینان حاصل کنند که مدرسه از نظر شیوع کرونا محیطی امن و سالم است.

خدابنده در پاسخ به این پرسش که آیا ممکن است بعد از دو هفته اجبار شود که همه دانش‌آموزان به مدرسه بیایند؟  افزود: نمی‌خواهم از لفظ اجبار استفاده کنم. اما می‌گویم این اطمینان در خانواده‌ها ایجاد خواهد شد که حضور دانش‌آموز در مدرسه مشکلی برایشان ایجاد نخواهد کرد. ما تلاش خواهیم کرد محیط را برای دانش‌آموزان ایمن کنیم تا هیچ خطری آنها را تهدید نکند ما قول می‌دهیم که مدارس از بسیاری خانه‌ها و فضاهای شهری امن‌تر باشد.

وی افزود: آنچه از ظواهر امر بر می‌آید این است که قرار است کرونا مهمان ما باشد و اینطور نیست که اگر آموزش را یکی دو ماه به تعویق بیندازیم، کرونا از بین برود، بنابراین باید یاد بگیریم در کنار کرونا زندگی کنیم. از همکاران و خانواده‌ها  تشکرمی‌کنم  و از دانش‌آموزان  می‌خواهم همکاری داشته باشند و با حضور در مدرسه شور و نشاط و تحرک را به شهر هدیه کنند.

مدیرکل آموزش و پرورش خراسان رضوی عنوان کرد: معلم‌ها هم نگران سلامتی  خود و بچه‌ها هستند اما بسیاری از نیروهای دولتی در این چند ماه که کرونا بوده سر کار حاضر بودند به صرف نگران بودن نمی‌شود کار را تعطیل کرد. از معلمان، دانش‌آموزان و خانواده‌ها می‌خواهیم که همکاری لازم را داشته باشند تادانش‌آموزان در مدارس با رعایت پروتکل‌های بهداشتی در مدرسه حضور پیدا کنند

کد خبر 546020 برچسب‌ها كرونا در ايران استان خراسان رضوی مدرسه و مدارس

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: كرونا در ايران استان خراسان رضوی مدرسه و مدارس پاسخ به این پرسش پرورش خراسان رضوی برای دانش آموزان حضور دانش آموزان دانش آموزان صورت حضوری آموزش و پرورش داشته باشند خانواده ها خواهد شد کلاس ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۱۷۶۴۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان

مثل «باغچه‌بانی» که از نگاه کردن و رسیدگی به تک‌تک درختان باغش سیر نمی‌شود و از به بار نشستن آنها حظ می‌کند، چشم‌های او هم هر بار به سمت دانش‌آموزی سُر می‌خورد، می‌شکفد و غرق در شادی می‌شود.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، سال‌هاست روی ویلچر نشسته و اما شانه به شانه دانش‌آموزانش راه می‌رود و به امید به بار نشستن تلاش‌هایش، درست مثل یک باغبان آنها را می‌پروراند. با خنده‌های «بی‌صدای» شأن می‌خندد و حرف‌های ناگفته‌شان را به خوبی می‌شنود و به آنها پاسخ می‌دهد.

«ایران جابری» حدود ۲۵ سالی است که هر روز به عشق دانش‌آموزانش مسیر خانه تا مدرسه را با ویلچر طی می‌کند تا به دبستان «باغچه بان» برسد؛ مدرسه‌ای که نامش همه را یاد جبار باغچه‌بان که اولین مدرسه ناشنوایان ایران را راه اندازی

اتاق خبر صبا - نستوه - ویرایش خبرگزاری - نسخه ۷.۴.۷، ساخت ۲۰۲۳۰۷۰۱.

Informationخبر «روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان (۷۴۹۶۳۶)» ذخیره شد


کرد، می‌اندازد.

در روزهایی که نام معلم بیش از هر زمان دیگری بر زبان‌های جاری می‌شود، گروه ایمنا مسیر هشتاد کیلومتری را پیمود تا در سفر نیم‌روزه‌ای به شهرضا، روایت‌گر زندگ ی «ایران جاوری» معلم دارای معلولیتی باشد که زندگی را موهبت خداوند به خود می‌داند، باشیم.

لبانش خندان و چشمانش پر از شور و عشق زندگی کردن بود، این را به وضوح می‌توانستی ببینی، دلیل‌اش معلوم است، در طول تدریس، حضور بچه‌ها، دنیای پاک و شیطنت‌های خاصشان به او روحیه می‌دهد و هیچ چیز به اندازه موفقیت بچه‌ها خوشحالش نمی‌کند، این معلم فداکار با وجود بیماری نادر «دیستروفی عضلانی پیشرونده» که از سال‌ها قبل درگیر آن شده و ویلچرنشین است، باعشق و علاقه فراوان و انگیزه بسیار بالا هر روز سرکار خود حاضر شده و اوقات بسیار زیادی را برای خدمت به دانش‌آموزان معلول آموزشگاه باغچه‌بان شهرضا صرف می‌کند.

جاوری به سادگی شروع به معرفی خود می‌کند: در ششم بهمن ۱۳۵۱ در اصفهان به دنیا آمدم و از سن ۱۲ سالگی به تدریج دچار بیماری نادر «دیستروفی عضلانی پیشرونده» شدم، دیستروفی عضلانی به بیماری ژنتیکی بازمی‌گردد که موجب ضعف پیشرونده و تباهی عضلات اسکلتی بدن (یعنی همان عضلاتی که هنگام حرکت ارادی به کار می‌گیریم) می‌شود. در طول دوران تحصیل تا قبل از سن ۱۲ سالگی همواره در مدرسه به عنوان دونده و کوهنورد مشهور بودم و هیچیک از دانش‌آموزان پای رقابت با من را نداشتند، به طوری که یک روز با یکی از دانش‌آموزان کلاس پنجم با تعیین مسافتی توسط معلمان مسابقه دو برگزار شد و دوستم با گریه از معلم درخواست تعویض مرا داشت، چرا که می‌دانست برنده مسابقات هستم، بسیار خرسند بودم که در آن مسابقه برنده می‌شوم و رتبه کلاس‌ام بالا می‌رود، هنگامی که سوت مسابقات نواخته شد هر دو شروع به دویدن کردیم، اما در میانه مسیر بدون هیچ‌گونه اتفاقی، دیگر نتوانستم مسافت را طی کنم و نتایج مسابقات به نفع دوستم تمام شد، در مسیر بازگشت به منزل به دلیل شدت ناراحتی و استرس به زمین خوردم و شروع بیماری‌ام هم از آنجا بود، افراد که به این بیمار مبتلا هستند بارها بر زمین خوردن‌ها مکرر را تجربه می‌کنند، در دیسترفینوپاتی‌های شدید، ضعف عضلانی به تدریج باعث ایجاد جمع‌شدگی و انحراف در ستون فقرات و دست و پا می‌شود و این تغییر شکل‌ها حمل و نقل بیمار را مشکل‌تر می‌کند و شدت ضعف عضلانی بازهم افزایش می‌یابد.

او ادامه می‌دهد: در دوران تحصیل چه در مدرسه و دانشگاه با وجود اعتماد به نفس بالایم هیچ نگاه ترحم‌آمیزی به من نشد، همه اینها را مدیون خانواده‌ام هستم که با نوع تربیتشان مرا قوی بار آوردند، در طول دوران تحصیل همواره سعی داشتم از گوشه‌گیری پرهیز کنم، به همین خاطر رابطه خوبی با همکلاسی‌هایم برقرار کردم و دوستان زیادی دارم، برای کنار آمدن با این بیماری دوران بسیار سختی را گذراندم، چرا که همیشه خاطرات مسابقات دو و کوهنوردی یادآور روزهای خوش زندگی‌ام بود، اما دیگر نمی‌توانستم بدوم یا از کوه بالا بروم!

جاوری بیان می‌کند: از بچگی می‌خواستم معلم شوم و با گرفتن گچ در کنار تخته سیاه با دانش‌آموزان زندگی کنم و اکنون بدون اینکه احساس کنم بیمارم، زیباترین احساسات را نثار زیباترین گل‌های باغچه علم و دانش می‌کنم، در سال ۷۰ در رشته علوم انسانی دیپلم گرفتم، همان سال در دانشگاه تهران قبول شدم و در رشته الهیات لیسانس گرفتم و تا پایان تحصیلات، به جز سختی‌هایی که برای بالا رفتن از پله‌های دانشگاه متحمل شدم، مشکل خاصی نداشتم و تنها به دلیل وجود پله‌های دانشکده، مجبور به استفاده از ویلچر شدم، اما بعد از گرفتن لیسانس، به دلیل تحصیل در رشته الهیات با گرایش تاریخ و تمدن ملل اسلامی باید در سازمان ارشاد و به تبع آن ادارات استخدام می‌شدیم با توجه به این رشته و علاقه شدیدی که به شغل معلمی داشتم، ابتدا به اداره ارشاد و کتابخانه‌های سطح شهر مراجعه کردم، اما من را نپذیرفتن و در ادامه برای پیدا کردن شغل هر هفته از سال ۷۴ تا ۷۹ به اداره آموزش و پرورش استان می‌رفتم، اما به علت شرایط بیماری‌ام کاری که مناسب من باشد، پیدا نمی‌شد تا اینکه در این رفت و آمدها مکرر یکی از مسئولان آموزش و پرورش، حضور در مدارس استثنایی را پیشنهاد دادند.

این معلم پر تلاش می‌گوید: پس از روزها و سال‌ها بالاخره در ششم اردبیهشت سال ۷۹ که به هیچ وجه نیروی از سوی آموزش و پرورش جذب نمی‌شد، به طور معجزه آسایی یک ابلاغیه هشت ساعت حق‎‌التدریس در مدرسه استثنایی باغچه‌بان به عنوان معلم پرورشی صادر شد، با وجود وضعیتم مدیر مدرسه با خوبی استقبال کردند و حتی با خنده بدون اینکه حتی کوچک‌ترین اشاره‌ای به وضعیت جسمی‌ام کند، مرا پذیرفت.

شعرخوانی دانش‌آموزان ناشنوا با استفاده از شیوه‌های ابتکاری و خلاق

این معلم پرورشی فداکار روزهای اولیه شروع دوران معلمی‌اش را این‌گونه روایت می‌کند: مدرسه باغچه‌بان ویژه افراد ناشنوا، نابینا، کم توان ذهنی و چند معلولیتی بود، به دلیل تحصیل در رشته الهیات، هچ‌گونه آشنایی با این محیط نداشتم، اما چون در دوران دانشگاه خط بریل را یکی از دوستان دوره تحصیل دانشگاهی آموخته بودم و به خط بریل برای او نامه می‌نوشتم تا حدودی به آن آشنا بودم، اما با حرکات ایما و اشاره دانش‌آموزان ناشنوا به هچ‌وجه آشنایی نداشتم که با کمک همکاران و در کنار دانش‌آموزان طی دو هفته زبان اشاره را آموختم و سر کلاس درس رفتم.

او می‌افزاید: در طول تدریس، حضور بچه‌ها، دنیای پاک و شیطنت‌های خاصشان به من روحیه می‌داد و هیچ چیز به اندازه موفقیت بچه‌ها خوشحالم نمی‌کرد، اگر خوشحال بودند از صمیم قلب برایشان خوشحال می‌شدم، از سال ۷۹ تا ۸۴ به عنوان معلم پرورشی حق‌التدریس توانستم از سوی آموزش و پرورش استان عنوان معلم نمونه را کسب کردم و در دوران خدمتم ضمن یادگیری رشته کامپیوتر، فعالیت‌های مورد نیاز مدرسه را انجام می‌دادم.

جاوری با اشاره به اینکه تلخ و شیرین کار با کودکان استثنایی زیاد است، می‌گوید: شیرینی لحظه سخن گفتن یک دانش‌آموز ناشنوا را با هیچ حس لذت‌بخش دیگری عوض نمی‌کنم، زیرا دنیای این کودکان خاص، بی‌ریا و پر از صداقت است، این دانش‌آموزان با چشمان خود می‌شنوند و با دستان خود سخن می‌گویند، به همین دلیل سعی کردم با کمک آنها گروه سرودی را در مدرسه تشکیل دهم که باورش برای بعضی از افراد سخت بود، چرا که معتقدم این بچه‌ها با چشمانشان می‌شنوند و با دست‌هایشان حرف می‌زنند؛ دنیای آن‌ها آنقدر متفاوت است که فارغ از هیاهوی مردم این جهان به گفت‌وگو با هم می‌نشینند.

او معتقد است: هر صدایی برای خودش ارتعاش خاصی دارد و تمام استخوان‌های بدن ما ارتعاش را درک و حس می‌کنند؛ چون گوش ما می‌شنود، ما یاد گرفته‌ایم که صداها را از طریق گوش بشنویم، اما افراد کم‌شنوا از طریق کل استخوان‌های بدنشان قادر به در یافت ارتعاش صداها هستند، از این‌رو گروه سرود ناشنوایان مدرسه باغچه‌بان استثنایی شهرضا را با استفاده از شیوه‌های ابتکاری و خلاق به جایگاهی برتر در سطح شهر رساندم.

این مربی توانا نحوه آموزش اجرای سرود و انتقال جان کلام به ناشنوایان و تشکیل گروهی سرودی موفق را این گونه بیان می‌کند: روزی که کنار تخته سیاه تدریس می‌کردم، احساس کردم بچه‌ها لذتی از خواندن شعر نمی‌برند و خیلی سعی کردم که احساس شعر را به بچه‌ها انتقال دهم؛ اما نشد تا اینکه ریتم شعر را با اجرا و با کمک معلمان روی دستانم آوردم و چندین ماه آموزش اشعار به دانش‌آموزان را پیگیری کردم و وقتی بچه‌ها اجرا داشتند، کسی باورش نمی‌شد که بتوانند محتوای شعر را این قدر زیبا و با احساس با دستانشان بیان کنند.

جاوری هدف از آموزش به این کودکان را وارد کردن آنها به جامعه عادی عنوان می‌کند و می‌گوید: معلمان آموزش و پرورش استثنایی، افرادی صبور، فداکار و با والدین هم در ارتباط هستند، مسئولیت عمده این معلمان، ارائه آموزش و تمرین‌های درمانی به دانش‌آموز است.

جامعه معلولان شهرضا را راه‌اندازی کردم / ‏‬آموزش زبان انگلیسی و عربی به دانش‌آموزان روشن‌دل

او ادامه می‌دهد: بازه زمانی که وارد آموزش و پرورش نشده بودم از سال ۷۴ تا ۷۹ جامعه معلولان شهرضا را راه‌اندازی کردم و در این دوران به مرکز بهزستی شهرضا مراجعه می‌کردم که متوجه وجود اتاق‌های بدون کارایی شدم و از مسئولان آن اداره درخواست کردم که یکی از اتاق‌ها را برای تدریس زبان انگلیسی در اختیارم بگذارند، البته بعضی روزها عصرها در منزل خود بدون هیچ هزینه‌ای مکالمه زبان انگلیسی و آموزش زبان عربی، قرآن به زبان انگلیسی را برای دانش‌آموزان نابینا انجام می‌دادم و تاکنون زبان‌آموزان نابینای زیادی را تربیت کرده‌ام، همچنن سعی کردم در جذب دانش آموزان به مسائل دینی و آموزش احکام نماز و روزه بسیار خلاق عمل کنم تا دانش‌آموزان با اشتیاق بیشتری در این مسیر گام بردارند.

این معلم فداکار که در آستانه بیست و پنجمین سال خدمت در آموزش وپرورش به سر می‌برد، همچنین نویسنده کتاب بازی‌های بومی و محلی است که با استقبال زیاد جامعه فرهنگی و دانش‌آموزان مواجه شده و حکم قهرمانی در رشته ورزشی بوچیا را نیز در کارنامه فعالیتی خود دارد، می‌گوید: به واسطه معلولیتم و درک متقابل درد و رنجی که این دانش‌آموزان متحمل می‌شوند و عشق و علاقه به آنها، هر روز با انگیزه بیشتری بر سرکار خود حاضر می‌شوم.

جاوری که خوش خلقی و حسن رفتارش زبانزد همکاران، والدین و دانش‌آموزان است، در ادامه از دغدغه خود برای دانش‌آموزان استثنایی می‌گوید: آرزویم فراهم شدن امکانات کافی برای دانش‌آموزان کم توان ذهنی و معلول است و دوست دارم شرایط کاری برای آینده آنها فراهم شود، همچنین به مدارس فنی و حرفه‌ای مختص آن‌ها نیاز داریم، چرا که باید در آینده استقلال پیدا کنند، دغدغه آینده آنها بزرگترین نگرانی ما و خانواده‌هایشان است و البته با توجه به نیازی که در آن‌ها دیده می‌شود، شرایط گفتار و درمان برای آن‌ها فراهم شود.

او می‌افزاید: گاهی برخی خانواده‌ها خسته و ناامید می‌شوند و صبر و تحمل‌شان کم می‌شود، بنابراین براساس نیاز هر ماه جلسه‌ای با خانواده آن‌ها می‌گذاریم و سعی می‌کنیم با تک تک خانواده‌ها صحبت و به نوعی تزریق روحیه کنیم، البته راهکارهایی را پیش پای خانواده‌ها می‌گذاریم و با توجه به اینکه به اخلاق این کودکان به خوبی آگاهیم، سعی می‌کنیم بهترین راه حل را به آنها پیشنهاد کنیم و به آنها می‌گوئیم که این کودکان با دیگران هیچ فرقی ندارند و تنها پیشرفت کاریشان کمی کند است و در هر جلسه با پیشرفت‌هایی که از کودکان به آنها نمایش می‌دهیم، امید به آینده در دل خانواده‌ها جانی دوباره می‌گیرد.

این معلم ایثارگر در پایان، بدون احساس خستگی از ۲۵ سال تلاش در راه تعلیم و تربیت کودکان ناشنوا می‌گوید: من عاشق کارم هستم و هیچ وقت نشده که بعد از ساعت‌ها کار احساس خستگی کنم، برای من کار با این بچه‌ها خود زندگی است که با هر کلمه جدیدی که بچه‌ها یاد می‌گیرند، دریچه‌ای تازه از امید به رویم باز می‌شود، بهترین صدا برا من، صدای کودکان ناشنوایی است که می‌کوشند تا به همه بگویند شنواترین هستند، بهترین تصویر برای من تصویری است که کودکان نابینا با آن خدا را وصف می‌کنند.

کلام آخر باغبان مهربان باغچه‌بان که با بغضی در گلو و اشک بر زبان جاری می‌شود: دغدغه‌ام آینده کودکان باغچه‌بان است که روزها و ماه‌ها را در کنارشان گذراندم، همیشه به فردای آنها می‌اندیشم، مهم است که نگاهی ویژه‌تر به آن‌ها داشته باشیم و خودمان را جای والدین این کودکان قرار دهیم، چرا که آن‌ها هم فرزندان همین آب و خاک هستند و نیاز به رشد دارند، پس هر آنچه را که برای کودکان عادی خواسته‌ایم و فراهم کرده‌ایم، را باید برای کودکان با نیازهای ویژه هم فراهم شود تا شاهد پیشرفت چشمگیر آنها نیز باشیم.

گزیده‌ای از همراهی یک روزه ایمنا با ایران جاوری را می‌توانید در اینجا مشاهده کنید.

کد خبر 749636

دیگر خبرها

  • سنجش ۸۸ درصدی دانش آموزان پایه اول در اردبیل
  • کلاس‌های تخریبی دانش‌آموزان و معلمان را عذاب می‌دهد
  • اجبار دانش‌آموز برای تهیه لباس فرم جدید ممنوع است
  • شرکت ۴۴هزار دانش‌آموز در امتحانات نهایی در چهارمحال وبختیاری
  • نسخه‌پیچی و ممنوعیت‌های عجیب به سبک دهه ۶۰ در مدارس دخترانه | دانش‌آموزان را لجباز نکنید!
  • ثبت‌نام کلاس اولی‌ها از ۱۹ اردیبهشت شروع می شود
  • اهدای ویلچر به خانه سالمندان توسط دانش‌آموزان مدرسه سمای سبز لاهیجان 
  • آغاز فرآیند جهش تحصیلی دانش آموزان کردستانی از ۱۵ اردیبهشت
  • روایت «ایران» از زندگی در باغچه‌بان
  • کلاس این آقا معلم در مدرسه تشکیل نمی شود