عربستان پرونده خاشقجی را بدون پیدا شدن جسدش مختومه اعلام کرد
تاریخ انتشار: ۱۷ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۱۴۷۵۷
به گزارش جماران به نقل از خبرگزاری واس، دادستانی کل عربستان سعودی پرونده«جمال خاشقجی» روزنامه نگار عربستانی که در کسنولگری ریاض در شهر«استانبول» ترکیه به قتل رسید را در بخش عمومی و خصوصی مختومه اعلام کرد.
دادستانی کل عربستان همچنین برای 8 فرد متهم در پرونده قتل خاشقجی حکم های نهایی صادر کرد که شامل مجازات 20 سال زندان برای 5 متهم و مجازات زندان بین 7 تا 10 سال برای 3 متهم دیگر می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هیچ نامی از این متهمان یا پست هایی که داشته یا دارند ذکر نشده است.
این در حالی است که «اگنس کالامارد» گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد چندی پیش در گفتوگو با خبرنگار «آناتولی»، مظنون اصلی پرونده جمال خاشقجی روزنامهنگار سعودی سردبیر سابق روزنامه الوطن و ستوننویس واشنگتن پست که دوم اکتبر 2018 در سرکنسولگری این کشور در استانبول به قتل رسید، را «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی دانست.
وی ضمن اشاره به صدور حکم بازداشت 20 متهم فراری این پرونده از سوی دادستانی کل استانبول، گفت: اگرچه این دادگاه به صورت غیابی برگزار شد اما از آنجایی که عربستان سعودی متهمان را به ترکیه تحویل نمیدهد، این دادگاه بسیار مهم است و تاکید میکنم که وکلای دفاع این متهمان از سوی دولت تعیین شدهاند.
کالامارد همچنین افزود: چون این جنایت در ترکیه صورت گرفته، این کشور موظف به رسیدگی به پرونده است. همانطور که در گزارش تاکید کردم ترکیه در امر رسیدگی به پرونده خاشقجی بسیار جدی عمل کرد و هیچ سند و مدرکی در مورد تخلف در این پرونده به دست من نرسیده است.
وی در ادامه تصریح کرد: این پرونده به صبر بالایی نیاز دارد، عدالت دیر یا زود برقرار خواهد شد. تصور میکنم بسیاری از دولتها میخواهند با مانع تراشی توانمان را برای صبر و عدالت از دست بدهیم.
گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در مورد اعدامهای خودسرانه و ناعادلانه خاطرنشان کرد: تصور اینکه محمد بن سلمان در دادگاه حاضر شود، سادگی است این موضوع در آینده نزدیک صورت نخواهد گرفت و مستلزم زمان است. باید به دولتها یادآوری کنیم که دست یکی از آمران جنایت خاشقجی به خون آلوده است.
جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد عربستان سعودی و سردبیر سابق روزنامه «الوطن» و ستوننویس «واشنگتنپست» روز دوم ماه اکتبر جاری به منظور انجام امور رسمی وارد کنسولگری این کشور در استانبول شده و از آن خارج نشد.
خاشقجی 59 ساله، بعد از انتخاب بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان، این کشور را ترک کرده و به آمریکا رفته بود و پیش از ناپدید شدنش قصد ازدواج با یک زن تبعه ترکیه را داشت و برای طی کردن مراحل ثبت ازدواج خود اوایل ماه جاری میلادی مجبور به مراجعه به کنسولگری عربستان در استانبول شد و دیگر خارج نشد.
پلیس ترکیه ضمن تایید عدم خروج او از کنسولگری عربستان سعودی در استانبول اعلام کرده که همزمان با ورود او به این محل 15 مقام امنیتی عربستان نیز با دو پرواز وارد این شهر شده و پس از مدت کوتاهی ترکیه را ترک کردهاند.
در پی فشارهای بین المللی گسترده عربستان به قتل خاشقی در کنسولگری این کشور در استانبول اعتراف کرد. عربستان سعودی در بیانیهای رسما کشته شدن جمال خاشقجی در داخل کنسولگری این کشور در استانبول را تأیید کرد. دادستان کل عربستان سعودی در این بیانیه مدعی شد خاشقجی بعد از «درگیری» با چند نفر داخل ساختمان کنسولگری جان خود را از دست داد و 18 شهروند سعودی در ارتباط با این حادثه بازداشت شدهاند.
اگرچه عربستان در نهایت موضوع مرگ آقای خاشقجی در داخل ساختمان کنسولگری را پذیرفت، اما مقامات این کشور از سرنوشت جسد اظهار بیاطلاعی میکنند و هنوز جسد وی پیدا نشده است.
در پی این حادثه آمریکا 17 تبعه عربستان سعودی از جمله مشاور سابق ولیعهد عربستان را به دلیل نقش شان در قتل «جمال خاشقجی» تحریم کرد.
آمریکا سعود القحطانی مشاور ارشد سابق محمد بن سلمان ولیعهد عربستان و «محمد العتیبی» سرکنسول این کشور در استانبول را به همراه 15 شهروند دیگر عربستان سعودی به اتهام دست داشتن در قتل جمال خاشقجی در استانبول تحریم کرد.
در پی آن دولت آلمان نیز 18 شهروند عربستان مرتبط با قتل خاشقجی را تحریم کرد و اعلام کرد که ورود آنها به آلمان و کشورهای عضو اتحادیه اروپا ممنوع شده است.
دولت فرانسه نیز اعلام کرد که کرد که در پی قتل خاشقجی عربستان را تحریم کرده است. این تحریم شامل ممنوعیت ورود 18 عربستانی به فرانسه به دلیل دست داشتن در قتل خاشقجی می شود.
دولت کانادا نیز اعلام کرد که عربستان را به دلیل قتل«جمال خاشقجی» روزنامه نگار منتقد عربستانی تحریم کرده است.
دولت کانادا اعلام کرد که 17 تبعه عربستانی را به دلیل دست داشتن در قتل جمال خاشقجی تحریم کرده است.
وزارت خارجه کانادا با صدور بیانیه ای تأکید کرد که این تحریم ها شامل ممنوعیت سفر و مصادره کردن دارایی ها می شود.
لیتوانی از جمله دیگر کشورهایی بود که به دلیل قتل خاشقجی عربستان را تحریم کرد. وزارت خارجه لیتوانی 17 تبعه عربستان سعودی در ارتباط با قتل جمال خاشقجی تحریم کرد.
انگلیس هم 20 نفر را به دلیل ارتباط با قتل «جمال خاشقجی» روزنامه نگار عربستانی در لیست تحریم های خود قرار داد.
پس از گذشت ماه ها چگونگی انجام جنایت و زمان و مکان آن مشخص شده، اما هنوز از جنازه خاشقجی خبری نیست.
اخبار مرتبط لیتوانی هم عربستان را به دلیل قتل خاشقجی تحریم کرد نگرانی از تکرار سرنوشت خاشقجی این بار در کانادا دادستانی کل ترکیه 20 عربستانی را به دست داشتن در قتل خاشقجی متهم کرد گاردین: عدالت به سخره گرفته شد/ نیویورکر: یک حکم مضحک برای تکمیل دروغ های مضحک سازمان ملل شخص بن سلمان را مسئول قتل خاشقجی اعلام کرد
منبع: جماران
کلیدواژه: سهام عدالت نقل و انتقالات لیگ برتر ویروس کرونا جمال خاشقجی قتل جمال خاشقجی عربستان سعودی سهام عدالت نقل و انتقالات لیگ برتر ویروس کرونا امام خمینی س سید مصطفی خمینی سید احمد خمینی سید حسن خمینی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۱۴۷۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای یک مناسبت جدید و مهم در تقویم عربستان
سلطان العمر پژوهشگر مرکز مطالعات خاورمیانه در دانشگاه هاروارد در نشریه «نیو لاینز» نوشت: ۲۲ فوریه مصادف بود با پنجمین سالگرد یک مناسبت جدید در عربستان سعودی تحت عنوان روز تاسیس که طی سالهای اخیر در تقویم این کشور گنجانده شده است. این مناسبت که بر اساس حکم پادشاه عربستان در سال ۲۰۱۹ ایجاد شد، گرامیداشت «آغاز سلطنت امام محمد بن سعود و تاسیس اولین دولت سعودی» در سال ۱۷۲۷ است.
به گزارش انتخاب، بر خلاف روز ملی عربستان، که در آن ایده سیاسی اتحاد و تشکیل دولت معاصر عربستان در سال ۱۹۳۲ جشن گرفته میشود، روز تاسیس ۲ کارکرد اصلی دارد: گرامیداشت یک افسانه سیاسی و پاک کردن یک افسانه دیگر. این روز بزرگداشت این روایت تاریخی است که دولت معاصر سعودی سومین دولت در طی ۳ قرن متوالی در شبه جزیره عربستان است. این مناسبت همچنین این روایت سیاسی را که اولین دولت سعودی پس از انعقاد پیمانی بین محمدبن عبدالوهاب، موسس جنبش وهابی و محمد بن سعود در ۱۷۴۴ تشکیل شد رد میکند. با انتخاب سال ۱۷۲۷ به عنوان سال آغازین اولین دولت سعودی به جای سال ۱۷۴۴، روز تاسیس به دنبال جایگزین ساختن وهابیت در روایت سیاسی سعودی است.
برای بسیاری از متخصصان و تحلیلگران عربستان، زدودن روایت وهابی یک اقدام عمیق و رادیکال تلقی میشود. نگاه پذیرفته شده قبلی این بود که از ۱۷۴۴، دولت سعودی همواره به عنوان تنها محافظ و گسترش دهنده وهابیت برای خود مشروعیت قائل بوده و اینکه اقتدار سیاسی در عربستان سعودی بین خانواده سلطنتی آل سعودی و نخبگان مذهبی وهابی تقسیم شده است. بر اساس این نگاه، با کنار گذاشتن وهابیت، دولت سعودی یک منبع اصلی مشروعیت را از دست میدهد و به شرکت تاریخی خود با نظام مذهبی پایان میدهد.
اما نگاهی دقیقتر به نحوه تاسیس دولت معاصر سعودی نشان میدهد که این داستان که دولت سعودی با اتکا به وهابیت به خود مشروعیت بخشیده، گزارهای نادرست است. پادشاهی سعودی نه از طریق وهابیت بلکه با تکیه بر یک سنت هنجاری ترکیبی که شامل دو عنصر عربیت و سلفی گری بود مشروعیت یافته است.
اولین گام در فهم نحوه مشروعیت یافتن دولت معاصر سعودی در طی دوره تشکیل این است که به این نکته واقف باشیم که نخبگان حاکم آن دولت در آن دوران مردانی از آخرین نسل عربهای عثمانی بوده اند. این نسل به گفته ویلیام کلیولند، بین سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۸۹۰ متولد شده بود و اعضای آن در دوران اواخر امپراطوری عثمانی آموزش دیده و صاحب مشاغل گوناگون شده و برای آینده برنامه ریزی کرده بودند.
با پایان جنگ جهانی اول، امپراطوری عثمانی از هم پاشید و بسیاری از اعضای این نسل نقشی محوری در تاسیس خاورمیانه پساعثمانی ایفا کردند. در مورد عربستان، این نسل نه تنها شامل بسیاری از مشاوران، بروکراتها و روشنفکران مصری، سوری و سایر ملل عرب بود که در تاسیس دولت سعودی ایفای نقش کردند، بلکه خود موسس رژیم یعنی عبدالعزیز آل سعود نیز از این نسل بود. عبدالعزیز در اولین مصاحبه خود با روزنامه الدستور چاپ بصره در سال ۱۹۱۳، خود را یک "عرب عثمانی" توصیف میکند که خود را متعهد به انجام هر کاری برای «صیانت از وطن عثمانی در شبه جزیره عربستان» میداند. وی این مصاحبه را برای توجیه بیرون راندن پادگانهای عثمانی از دو واحه استراتژیک در شرق عربستان یعنی الاحصی و القطیف و متقاعد کردن نخبگان حاکم عثمانی در بغداد و استانبول به اینکه اقدامات وی نباید به عنوان اقداماتی جدایی طلبانه قلمداد شود، انجام داد.
این تلقی از عبدالعزیز به عنوان عضوی از آخرین نسل عربهای عثمانی به نحو قابل توجهی با نگاههای آلترناتیو دیگر که در سالهای اخیر مورد استناد قرار گرفته و وی را رهبری وهابی یا یک عنصر امپراطوری بریتانیا توصیف میکند متفاوت است. آلترناتیو اول (رهبر وهابی) وی را از نسل و زمان خود جدا میسازد و عبدالعزیز را به یک گذشته افسانهای وهابی پیوند میزند که اغلب بدون در نظر گرفتن بستر زمانی خود مورد تفسیر و استناد قرار گرفته است. آلترناتیو دوم (عامل بریتانیا) عاملیت شخص عبدالعزیز را رد میکند و سه دهه پویایی سیاسی و رویدادهای تاریخی در شبه جزیره عربستان را که با ایجاد حکومت معاصر سعودی به اوج خود رسید، به یک طرح انگلیسی صرف تقلیل میدهد.
در اوایل قرن بیستم میلادی، واژه "سلفی گری" همچون امروز معادل واژه وهابی گری نبود. در آن دوران، این کلمه به یک جنبش اصلاحگری اسلامی اشاره داشت که به گفته هنری لائوزیر، «به دنبال آشتی دادن اسلام با ایده آلهای اجتماعی، سیاسی و روشنفکری عصر روشنگری بود.» این جنبش در اواخر قرن نوزدهم ظهور و بروز یافت و روشنفکران اصلی آن افرادی، چون جمال الدین افغانی، محمد عبدو و رشید رضا بودند. این جنبش انتقاداتی را بر آن دسته از رفتارها و اعتقادات مسلمانان که تناسبی با جهان مدرن نداشتند، مطرح میکرد.
بعد از جنگ جهانی اول، بسیاری از اعضای جنبش سلفی گری شروع به حمایت از پروژه سعودی کردند، زیرا آن را تنها امید باقی مانده برای یک ایجاد یک دولت مستقل عربی پس از تحمیل نظام قیمومیت بر بسیاری از سرزمینهای عرب پسا عثمانی میدانستند. به عنوان مثال، رشید رضا، اصلاحگرای شناخته شده اسلامی، مجله خود المنار را که در جهان اسلام به شدت صاحب نفوذ بود، به جبههای برای ترویج و مشروعیت بخشی به دولت جدید سعودی بر اساس اصول سلفی گری تبدیل کرد.
سایر سلفیها نیز تصمیم به مهاجرت برای ساخت دولت جدید سعودی گرفتند. یکی از آنها محمد بهجت البیتر، اصلاح طلب سوری بود که نقش برجستهای در امر آموزش در عربستان سعودی ایفا کرد. آنگونه که دیوید کومینز، مورخ غربی مینویسد، سلفیها همچنین نقش مهمی در تفسیر ایدئولوژی وهابی به عنوان بخشی از سلفی گری و جنبش ناسیونالیستی متعهد به پیشرفت در شبه جزیره عربستان ایفا کردند.
آنچه از همه این روایتهای تاریخی برداشت میشود این است که دولت سعودی به عنوان دولتی وهابی که ادامه و دنباله قرارداد خیالی بین خاندان آل سعود و یک خانواده مذهبی باشد، تاسیس نشد. این رژیم به عنوان یک پادشاهی عرب با تاکید جدی بر سلفیت مدرن تاسیس شد. فهم این مسئله از اهمیت روز تاسیس و گسست آن با روایت سیاسی وهابی نمیکاهد، اما توجه ما را به دو نکته جلب میکند: اول اینکه روایت وهابی از از ساخت قدرت توسط موسس عربستان سعودی معاصر مورد استناد قرار نگرفته است. دوم اینکه استفاده از روایت وهابی به عنوان ابزار مشروعیت بخشی یک پدیده جدید است که با به قدرت رسیدن ملک فیصل رواج یافت. تاسیس دولت سعودی نتیجه مستقیم تلاقی نیروهای تاریخی بود که رویکرد سعودی به سیاست و دولت سازی را تغییر داد.