مدیران اصلاحات از موقعیتشان سوءاستفاده کردند و ناکارآمد بودند/ عملکرد اصلاحطلبان باعث ایجاد افسردگی سیاسی شد
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۳۱۷۷۸
فعال اصلاح طلب و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی گفت: متاسفانه به دلیل سیاستی که خود اصلاح طلبان در سالهای گذشته تعریف کرده بودند و مواجههای که با قدرت داشتند، افرادی از آنها به قدرت رسیدند که این افراد، الزاما نماد آن گرایش اصلی اصلاحطلبی نبودند؛ یا در موقعیتهایی قرار داشتند که متاسفانه از موقعیتشان سوءاستفاده کردند، ناکارآمد بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ جریان اصلاحات اگرچه سعی دارد عملکرد ضعیف مدیران خود را در بدنه اجرایی کشور در این چند سال از جمله شورای شهر و شهرداری و دولت را پنهان سازد اما به خوبی می داند که همین موارد و وضعیتی که امروز کشور در حوزه های اقتصادی و اجتماعی تجربه می کند به شدت، به دلیل مدیریت غلط و رفتار مدیریتی اشتباه این جریان سیاسی است.
در حوزه مسکن «عباس آخوندی» باعث شد که رکود عجبی در این بازار شکل بگیرد و پس از چند سال قیمت مسکن به طور نجومی افزایش یابد. این روزها قیمت مسکن سر به فلک کشیده است و با سرکوب مسکن مهر توسط آخوندی که به عنوان وزیر راه و شهرسازی دولت یازدهم و در مقطعی دولت دوازدهم انباشت تقاضا در این حوزه بوجود آمده است که خود دلیلی برای بالارفتن سرسام آور قیمت امروز مسکن است. در مسائل دیگر نیز مدیران اصلاح طلب نه تنها خدمات ارزنده ای از خود بروز ندادند بلکه با حواشی مختلف کشور را به این حوزه که امروز در آن هستیم هدایت کردند. موضوعی که از سوی اصلاح طلبان نیز به آن اعتراف شده است. در همین رابطه، «محمد قوچانی»، روزنامه نگار و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران میگوید ماجرای نجفی نقطه اوجی بوده است که در آن حرمت بین اصلاح طلبان و مردماست و غیر از آنکه به پاشنهی آشیل جریان اصلاحات بدل شده شاید اصلیترین اتفاق اثرگذار بر ناامیدی اصلاح طلبان بوده است. قوچانی درباره عملکرداصلاح طلبان می گوید: «مسئلهی دوم دربارهی عملکرد خود اصلاح طلبان، به خصوص در دورهی اخیر و با توجه به رایی که مردم به دولت، مجلس و شورای شهر داده بودند است. متاسفانه به دلیل سیاستی که خود اصلاح طلبان در سالهای گذشته تعریف کرده بودند و مواجههای که با قدرت داشتند، افرادی از آنها به قدرت رسیدند که این افراد، الزاما نماد آن گرایش اصلی اصلاحطلبی نبودند؛ یا در موقعیتهایی قرار داشتند که متاسفانه از موقعیتشان سوءاستفاده کردند، ناکارآمد بودند. این مورد هم بیشتر در درون خود جریان اصلاح طلبی بود که بعضی از کسانی که سابقهی راستگرایی داشتند و در این دوره کار اصلاح طلبانه انجام دادند، حتی از خود اصلاح طلبان هم بهتر عمل کردند و اصلاح طلبانی هم بودند که نتوانستند قدر موقعیتشان را بدانند و این یک افسردگی سیاسی به وجود آورده است. وی با بیان اینکه اعتبار اصلاحات نزد مردم به شدت افول کرده است می گوید: «نکته سوم در رابطهی آنها با مردم است. دامن زدن به انتظارات فزایندهی مردم -که بخشی از آن به همان بحث قانون و حقوق اساسی برمی گردد- و تبعیت مطلق از مطالبات اجتماعی، سبب شده است که یک شکاف پرنشدنی بین مطالبات و مقدورات به وجود بیاورد که این یک رابطهی دیالکتیکی پیدا کرده است. یعنی از یک طرف مردم را ناامید میکنند و از طرف دیگر خودشان ناامید میشوند.» این روزنامه نگار در پاسخ به این سئوال که « برخی از اصلاح طلبان این روزها از وضع موجود در جامعه ناراضی هستند و درصد بیشتری از این ناامیدی را در عملکرد دولت فعلی و و مجلس دهم میدانند. این را شما قبول دارید؟» بیان می کند: «من فکر می کنم که هم به مجلس، هم دولت و هم شورای شهر و شهرداری ایرادات جدی وارد است. این ایرادات در همهی سطوح غیر قابل کتمان است. اما معنیاش این نیست که علت شکست این است. شما در سوالتان هم به عملکرد شهرداری و شورای شهر اشاره نکردید. در حالیکه شورای شهر و شهرداری، کاملا در اختیار اصلاحطلبان است و در آن حوزه اصلاح طلبان میتوانند بگویند که کدام پروژهی بزرگ شهری، ملی و اجتماعی در آنجا انجام شد.» انتهای پیام/منبع: دانا
کلیدواژه: خود اصلاح طلبان موقعیت شان شورای شهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۳۱۷۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!
منبع: جوان
انتهای پیام/