Web Analytics Made Easy - Statcounter

لیدزیونایتد در کنار بایرن مونیخ به عنوان پدیده های تاکتیکی روز فوتبال دنیا شناخته می شوند، جایی که بسیاری از مربیان، آنالیزورها و تاکتیک نویسان در سراسر دنیا وضعیت فنی این دو تیم را رصد می کنند.

اختصاصی طرفداری - عجیب نیست که مارچلو بیلسا هدایت تیمی را عهده دار باشد و آن تیم تبدیل به ترند روز تاکتیکی فوتبال دنیا شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این اتفاق پیش از این در اتلتیکو بیلبائو، المپیک مارسی و سایر تیم هایی که بیلسا هدایت آن ها را عهده داشت نیز افتاده بود. حالا اما او در انگلیس حضور دارد، جایی که همه چیز بیشتر و بیشتر رصد می شود. لیدزیونایتد تحت هدایت بیلسا دو فصل است که به شدت توسط مربیان، آنالیزورها و تاکتیک نویسان در سراسر دنیا مطالعه می شود و ایده های تاکتیکی به کار رفته در این تیم در کلاس های مربی گری روز دنیا به بحث گذاشته می شود. 

ماه گذشته در یکی از کلاس های مربی گری و آنالیز معتبر که یکی از مشاوران فنی لیدزیونایتد تدریس آن را به عهده داشت، بیش از یک ساعت درباره رویکرد فنی مارچلو بیلسا علی الخصوص در حوزه پرسینگ بحث کردیم. بحثی فوق العاده جذاب و فنی که یکی از مشاوران فنی لیدزیونایتد در فصل گذشته در متن آن قرار داشت و توانست الگوهای فنی استثنایی را از مارچلو بیلسا برای حاضران در این کلاس که مربیان و آنالیزورها از کشورهای مختلف بودند، تبیین کند. در این یادداشت به طور ویژه و مفصل به بررسی فنی لیدزیونایتدِ مارچلو بیلسا طی دو فصل اخیر که در نهایت منجر به قهرمانی در چمپیونشیپ و صعود به لیگ برتر انگلیس شد، می پردازیم. این بررسی به طور ویژه بر رویکرد بیلسا بر امر پرسینگ متمرکز است. مسئله ای که بیش ترین بحث را در بین مربیان و آنالیزورها به همراه داشته است. آنچه خواهید خواند این روزها در معتبرترین کلاس های مربی گری دنیا در موردش صحبت می شود.

پرسینگ یکی از مهم ترین اصول فنی مارچلو بیلسا محسوب می شود. او برای رسیدن به رویکرد مورد نظرش در زمینه پرسینگ همواره بیش ترین زمان ممکن را در تمرینات صرف می کند. اصول فیزیکی و بدنی یکی از مهم ترین مسائل در رسیدن به رویکرد پرسینگ بیلسا درون زمین مسابقه است. مسئله ای که بیلسا همواره در تمرینات به آن توجه ویژه ای می کند و بسیاری معتقد هستند همین رویکرد افراطی او باعث می شود تا تیم هایش معمولا در یک سوم انتهایی فصل از لحاظ فیزیکی دچار مشکل شوند. واژه «Bielsa burnout» عنوانی است که در همین زمینه مشهور شده است و به افت نتیجه گیری تیم های تحت هدایت بیلسا در نیم فصل دوم و یک سوم انتهایی فصل اشاره دارد. با این حال بیلسا این فصل در لیدزیونایتد توانست خلاف این مسئله را اثبات کند. او پس از یک سال کار فنی، توانست در سال دوم رویکردش در زمینه پرسینگ را به شكل خوبی در لیدزیونایتد جا بیندازد و آن را به ثمر برساند. این فصل دیگر خبری از «Bielsa burnout» در یک سوم انتهایی فصل نبود و لیدزیونایتد او در زمینه پرسینگ همان تیمی بود که انتظار می رفت.

برای شناخت ايده هاى منحصر به فرد بیلسا در زمینه پرسینگ ابتدا به سراغ داه های فنی پيشرفته می رویم و به معرفی دو داده فوق العاده مهم در این زمینه می پردازیم. داده پیشرفته «PPDA» یا (Passes Allowed Per Defensive Action) را در یادداشت هاى فنی پیشین معرفی کرده بودم (اینجا و اینجا). این داده فنی در واقع با تقسیم تعداد پاس های تیم شماره (1) در زمین خودش بر تعداد کنش تدافعی انجام شده توسط تیم شماره (2)، میانگین پاس های تیم شماره (1) تا پیش از رخ دادن اولین کنش تدافعی توسط تیم شماره (2) را در نیمه زمین تیم شماره (1) به ما ارائه می دهد. طبیعتا هر چه عدد به دست آمده کمتر باشد، میزان فشار و پرسینگ تیم شماره (2) با شدت بیشتری در زمین تیم شماره (1) جریان داشته است. (مجددا تاکید می کنیم که هر چه این عدد کمتر باشد، به معنای شدت بیشتر فشار یک تیم بر حریفش در زمین آن تیم است).

داده پیشرفته فنی دوم که برای اولین بار در این یادداشت به معرفی آن می پردازم، «Challenge intensity» است. داده فوق العاده ارزشمند برای تحلیل رویکرد یک تیم در امر پرسینگ. این داده فنی به ما می گوید که یک تیم در زمان مالکیت توپ حریف در هر دقیقه چه تعداد کنش تدافعی در راستای بازپس گیری توپ انجام می دهد. به این ترتیب این داده به ما کمک می کند که تحلیل کنیم یک تیم تا چه اندازه تلاش مستمر برای بازپس گیری توپ در زمان مالکیت حریف داشته و این تلاش بر خلاف «PPDA» تنها بر بازپس گیری توپ در نیمه زمین حریف تاکید ندارد و تمامی نقاط زمین را مورد بررسی قرار می دهد. هر دو داده فنی پیشرفته «Challenge intensity» و «PPDA» به یکدیگر مربوط و وابسته هستند و تحلیلشان در کنار یکدیگر تصویر درستی از رویکرد یک تیم در امر پرسینگ و بازپس گیری سریع توپ به ما می دهد.

به تصویر اول دقت کنید که وضعیت لیدز را در فصل اخیر چمپیونشیپ از لحاظ داده فنی پیشرفته «Challenge intensity» در مقایسه با برخی تیم های مهم چمپیونشیپ نشان می دهد. مي بینیم که لیدزیونایتد در هر دقیقه از مالکیت توپ حریفان 8.9 کنش تدافعی انجام داده است و از این حیث در رتبه اول رقابت های چمپیونشیپ قرار دارد. تنها بارنزلی با مقدار 8.7 عملکردی نزدیک به لیدز از خود ارائه داده است. (رویکرد تیم بارنزلی نیز در امر پرسینگ فوق العاده هیجان انگیز است).

در تصویر دوم نیز وضعیت لیدزیونایتد را در مقاسه با برخی تیم های مهم چمپیونشیپ از لحاظ داده فنی پيشرفته «PPDA» می بینیم. همان طور که گفتیم مقدار این داده هر چه کمتر باشد، به معنی عملکرد بهتر و با شدت تر هر تیم در امر پرسینگ از بالا است. لیدز در این داده یپشرفته نیز مقدار 6.43 را از خود ثبت کرده و باز هم در میان 24 تیم حاضر در چمپیونشیپ در رتبه نخست قرار گرفته است. باز هم بارنزلی با مقدار 7.17 نزدیک ترین تیم به لیدزیونایتد است. به وست برومویچ دقت کنید. دیگر تیمی که به طور مستقیم به لیگ برتر صعود کرده است. آن ها مقدار 9.43 را از خود ثبت کرده اند که تفاوت رویکرد این تیم را در زمینه پرسینگ از بالا با لیدزيونايتدِ بیلسا نشان می دهد.

نکته بسیار مهمى که درباره رویکرد پرسینگ بیلسا باید مورد توجه قرار داد، این است که هدف او تنها پرسینگ با شدت در زمین حریف و از بالا نیست. هدف بيلسا این است که پرسینگ با شدت نه تنها در زمین حریف، بلکه در تمام نقاط زمین با یک کیفیت دنبال شود. به این معنی که بازیکنان او در هر نقطه از زمین باید با بیش ترین شدت ممکن به دنبال بازپس گیری توپ باشند. به یک تصویر هیجان انگیز دقت کنید که از مطالعه و تحقیق فنی کمپانی مشهور StatsBomb استخراج شده است. در این مطالعه داده پیشرفته «PPDA» در تمامی نقاط زمین (زمین به 6 قسمت تقسیم شده) محاسبه شده است تا رویکرد پرسینگ یک تیم در تمامی نقاط زمین فوتبال مورد بررسی واقع شود. هر چه رنگ هر قسمت قرمزتر باشد به معنی فشار و فعالیت بیشتر در آن قسمت است و هر چه رنگ تیره تر باشد، به معنای فشار و فعالیت کمتر در آن قسمت است.

به شکل كاملا باور نکردنی و هیجان انگیزی می بینید که شیوه پرس لیدز با تمامی تیم های حضر در چمپیونشیپ (فصل 2018/2019) و حتی دنیا متفاوت است. آن ها نه تنها از بالا به شدت پرس می کنند، بلکه تقریبا تمامی نقاط زمین را پوشش می دهند. با یک میزان شدت و با یک میزان تاثیرگذاری، آن ها حریف را همواره دنبال می کنند. تنها در قسمت شماره یک (درون باکس خودی) است که بازیکنان لیدز فشار مضاعفی را روی حریف وارد نمی کنند اما در پنج قسمت دیگر بازیکنان همواره در حال ایجاد فشار شدید روی حریف هستند. نگاه کنید که هیچ تیمی در چمپیونشیپ حتی نزدیک به این رویکرد نيز نشده است.

همین مطالعه برای فصل اخیر چمپیونشیپ نیز صورت گرفته است. نگاه کنید که هیچ تفاوتی در سبک بازی لیدز زیر نظر بیلسا ایجاد نشده است. آن ها همچنان به شدت حریف را تحت فشار قرار می دهند، نه تنها در بالای زمین بلکه در تمامی نقاط. اگر به مطالعات مشابه در این زمینه پیرامون عملکرد تیم هایی همچون منچسترسیتی یا لیورپول نگاه کنیم، می بینیم که این تیم ها چنین رویکردی را تنها در یک سوم تهاجمی و یا در بهترین حالت نیمه زمین حریف به کار می گیرند، در حالی که لیدز احتمالا تنها تیم روی کره خاکی است که رويكرد فشار حداکثری را در تمامی نقاط زمین به کار می گیرد آن هم با شدت تقریبا یکسان. آنچه در ذهن مارچلو بیلسا می گذرد، تقریبا باور نکردنی است.

اما این پرسینگ شدید به طور مصداقی درون زمین چگونه اتفاق می افتد؟ همان طور که گفته شد، لیدزیونایتد از بالا و از همان مرحله نخستِ بازیسازی حریف از عقب زمین فشار خود را با شدت زیاد آغاز می کند. لیدز فصل گذشته غالبا با آرایش پایه 1-4-1-4 و یا آرایش هیجان انگیز 1-3-3-3 مخصوصِ بیلسا واد میدان می شد. 

به تصویر زیر دقت کنید که آرایش کلی لیدزیونایتد در آرایش پایه 1-4-1-4 را حین پرسِ بازیسازی حریف از عقب زمین نشان می دهد. سه موضوع در این آرایش لیدز فوق العاده کلیدی است. نخست مهاجم نوک تیم. مهاجمی که معمولا پاتریک بمفورد بوده است. شاید مهم ترین عنصر پرسینگ بیلسا حین بازیسازی حریف از عقب زمین، پاتریک بمفورد باشد. مهاجم نوک لیدز در رویکرد بیلسا باید بازیکنی با توانایی های «Ultra-aggressive»، کاملا فیزیکی و دونده باشد که بتواند در عقب زمین چهار مدافع حریف را به همراه دروازه بان تحت فشار قرار دهد. فشاری بی وقفه که همراه با دوندگی های متوالی است. هر پاس رو به عقب به سمت دروازه بان، باید توسط بمفورد دنبال شود تا دروازه بان تحت فشار قرار گیرد و مجبور به ارسال پاس بلند شود. مهاجم نوک، قلب تپنده پرسینگ بیلسا و آغازگر فشار حداکثری تیم از بالا است.

حالا بمفورد چگونه توسط هم تیمی هایش در فاز دوم پرسینگ حمایت می شود؟ نکته مهم دوم این جا نهفته است. مطابق تصویر بالا می بینیم که چهار هافبک لیدزیونایتد در مرکز میدان شرایط را کاملا رصد می کنند و تحت کنترل دارند. آن ها زمانی که مهاجم نوک در حال تلاش برای تحت فشار قرار دادن دو مدافع میانی و دروازه بان حریف است، هافبک های جلوی خط دفاعی و دو مدافع کناری حریف را تحت نظر دارند و با نزدیک شدنِ هر چه بیشتر به آن ها، حلقه محاصره را تنگ و تنگ تر می کنند. چهار بازیکن لیدز انتخاب های دو مدافع میانی و دروازه بان حریف را که بی وقفه توسط مهاجم نوکشان تحت فشار قرار دارند، محدود و محدودتر می کنند. هدف چیست؟ مجبور کردن حریف به ارسال پاس بلند، ریسکی و با طول زیاد. مسئله ای که معمولا حریفان در عقب زمین مجبور هستند برای فرار از پرسینگ لیدز آن را به کار گیرند.

سومین نکته مهم هافبک جلوی خط دفاعی لیدزیونایتد است، هافبکی که معمولا نقش آن را کالوین فیلیپس در طول فصل به عهده داشته. بازیکنی فوق العاده مهم و منحصر به فرد در تیم بیلسا. بعد از پاتریک بمفورد به عنوان مهاجم نوک، او دومین بازیکن مهم لیدزیونایتد در امر پرسینگ است. نقش فیلیپس مشابه بمفورد است با این تفاوت که او باید یک سوم میانی را کاملا تحت پوشش خود قرار دهد. بدون وقفه و بدون کوچک ترین رحمی او نقش حمایتی از پرسینگی دارد که با دوندگی های بی امان بمفورد آغاز، با تنگ کردن حلقه محاصره توسط چهار هافبک لیدز ادامه و در نهایت با حضور فیزیکی کالوین فیلیپس به سرانجام می رسد. او فرمانده لیدز در امر پرسینگ در یک سوم میانی است و بی وقفه در حال فشار آوردن روی حریفان است. زمانی که حریف مجبور به ارسال توپ بلند می شود، مدافعان میانی لیدز برای پیروزی در نبرد هوایی حضور پیدا می کنند و آن گاه این فیلیپس است که همچون فرمانده ای در یک سوم میانی تمام توپ های دوم را متعلق به خودش می کند تا پرسینگ لیدز به سرانجام برسد. هر توپی که به سلامت توسط حریف از عقب زمین به یک سوم میانی برسد، توسط فیلیپس تحت فشار قرار می گیرد و او خیلی سریع به این مسئله واکنش نشان می دهد.

نکات گفته شده را به طور مصداقی درون زمین با یکدیگر مرور می کنیم. به نمونه اول از دیدار لیدز برابر بلکبرن دقت کنید. بازیکنان حریف در حال بازیسازی از عقب زمین هستند و سیستم پرسینگ لیدز نیز کار خودش را آغاز کرده است. پاتریک بمفورد خیلی سریع در حال برگشت و اضافه شدن به خط اول پرس است و هافبک های لیدز نیز خیلی سریع خودشان را بالا کشیده اند تا حریف را تحت فشار قرار دهند.

در ادامه صحنه به نقش بمفورد دقت کنید. او خیلی سریع از باکس به عقب آمده و شروع به دوندگی های بی امانش در راستای تحت فشار قرار دادن حریف مى كند. مدافع بلکبرن در شرایطی که از سمت راست خودش توسط بمفورد در آستانه حمله قرار گرفته و از رو به رو نیز دو بازیکن لیدز در حال نزدیک شدن به او هستند، هیچ انتخاب مناسبی برای ارسال پاس کوتاه نمی بیند و مجبور به ارسال پاس رو به جلویی با طول زیاد می شود. توپ از یک سوم تدافعی خارج می شود و حالا حدس بزنید که نوبت به چه کسی می رسد؟ کالوین فیلیپس تمامی شرایط را از عقب تحت کنترل دارد و به محض ارسال پاس توسط مدافع بلکبرن به مقصد یک سوم میانی، حرکت خودش را آغاز می کند تا پاس ارسالی را قطع کند. قبل از اینکه توپ به بازیکن بلکبرن برسد، کالوین فیلیپس به توپ می رسد و پاس حریف را قطع می کند تا بازیسازی بلکبرن از عقب زمین کاملا مختل شود.

به یک نمونه دیگر از دیدار مقابل بلکبرن و این بار «Counterpressing» (توضیح مفصل فنی) لیدزیونایتد دقت کنید. بازیکنان لیدز در یک سوم میانی توپ را از دست می دهند اما خیلی سریع سه بازیکن که نزدیک ترین فاصله به موقعیت مکانیِ توپ از دست رفته را دارند، بدون تلف کردن حتی یک ثانیه، برای بازپس گیری توپ هجوم می آورند. این طور می شود که در یک فضای محدود سه بازیکن بلکبرن در تله می افتند و در کمتر از 5 ثانیه مجبور می شوند در همان نقطه ای که توپ را تصاحب کرده اند، پاس بلند بی هدفی را به زمین لیدز ارسال کنند. مطابق انتظار خیلی ساده (البته در ظاهر ساده است) مالکیت توپ به شاگردان بیلسا باز می گردد.

درباره نقش منحصر به فرد پاتریک بمفورد صحبت کردیم. گفتیم که او غالبا در هر پاس به دروازه بان، مسیر توپ را دنبال می کند و به طور مستقیم یا غیر مستقیم، دروازه بان حریف را تحت فشار می گذارد. به این نمونه از دیدار لیدز مقابل چارلتون دقت کنید. بمفورد نخست به سمت بازیکن صاحب توپ فشار می آورد و مدافع چارلتون را مجبور به ارسال پاس عقب با طول زیاد به سمت دروازه بان می کند. فاصله بمفورد با دروازه بان بسیار زیاد است. شاید شما انتظار داشته باشید که بمفورد این مسافت را برای تحت فشار قرار دادن دروازه بان طی نکند اما مهاجم نوک منحصر به فرد لیدز، دقیقا در نقطه مقابل تفکر شما قرار دارد. بمفورد با بیش ترین سرعت ممکن به مسیرش رو به دروازه حریف ادامه می دهد تا دروازه بان را تحت فشار قرار دهد. به یک لحظه بسیار مهم در تصویر دوم دقت کنید. بمفورد در آغاز حمله اش به سمت دروازه بان حریف سرش را بر می گرداند و وضعیت هم تیمی هایش را در مرحله دوم پرسینگ کنترل می کند. همان طور که گفتم حمایت هافبک های لیدز از بمفورد بسیار کلیدی است و بدون حمایت های آنان، دوندگی های بی امان بمفورد معنا پیدا نمی کند. بمفورد استقرار درست هم تیمی هایش را چک می کند و پس از مطمئن شدن از سیستم درست تیمش در اجرای پرسینگ، به مسیرش برای تحت فشار قرار دادن دروازه بان ادامه می دهد.

به نمونه بعدی از دیدار برابر دربی کانتی دقت کنید. دیداری که تایلر رابرتس به جای پاتریک بمفورد در نوک خط حمله قرار گرفته بود. دربی کانتی در حال بازیسازی از عقب زمین است و لیدز با آرایش پایه 1-4-1-4 سیستم پرسینگ خودش را آغاز کرده است. می بینید که مطابق توضیحات مفصل اولیه، رابرتس به عنوان مهاجم نوک بدون وقفه در حال تحت فشار قرار دادن دو مدافع میانی حریف در هر ارسال پاس است و در خط دوم چهار هافبک لیدز یونایتد حلقه محاصره را تنگ و تنگ تر کرده اند. رابرتس روی مدافع میانی دربی فشار می آورد، او هیچ انتخاب مطمئنی برای ارسال پاس کوتاه ندارد و مجبور به ارسال یک پاس بلند دیگر می شود. این الگوی مورد علاقه مارچلو بیلسا در باز پس گیری مالکیت توپ از حریف است.

یک نمونه دیگر از دیدار برابر دربی کانتی. اين نمونه براي دقت به نقش متفاوت چهار هافبک لیدز در یک الگوی دیگر انتخاب شده است. این بار چهار هافبک لیدز برای اضافه کردن فشاری مضاعف و شدتی بیشتر، خودشان را به فاز اول پرسینگ یعنی رابرتس اضافه کرده اند. چهار بازیکن لیدز در یک سوم تهاجمی حریف به طور مستقیم در حال ایجاد فشار روی خط دفاعی حریف هستند. دروازه بان دربی مطابق معمول تحت فشار مستقیم حریف قرار دارد، او مجبور می شود پاس کوتاهی تحت فشار به مدافع تیمش ارسال کند که به طور مستقیم تحت فشار رابرتس قرار دارد. مدافع دربی تلاش می کند تا به سمت چپ خودش را متمایل کند تا از فشار رابرتس فرار کند غافل از اینکه این دقیقا الگویی است که بیلسا می خواهد حریف در آن قرار گیرد. الگویی که در بین مربیان و آنالیزورها از آن تحت عنوان «Pressing Trap» (در یادداشت های آتی به طور مفصل به این موضوع می پردازم) یاد می شود. مدافع دربی در گوشه سمت چپ کاملا در تله قرار دارد و چاره ای جز ارسال پاس بلند ندارد. باز هم ارسال پاس بلند دقیقا همان چیزی است که لیدز ان را همواره مطالبه می کند.

آنچه با یکدیگر به طور مفصل مرور کردیم، رویکرد استثنایی مارچلو بیلسا در فاز تدافعی و سیستم پرسینگ بود. رویکردی باور نکردنی که تقریبا هیچ تیمی در دنیا آن را به این شکل درون زمین مسابقه اجرا نمی کند. رویکرد بیلسا در امر پرسینگ دو فصل است که به طور مستقیم در لیدز مورد توجه واقع شده و در تمامی محافل فنی روز فوتبال دنیا از آن صحبت می شود. این اما تازه بخشی از ماجرای مارچلو بیلسا در لیدزیونایتد طی دو فصل اخیر است. تاکتیک های هجومی و الگوهای منحصر به فرد او در حملات و حین مالکیت توپ  دیگر مسئله ای است که همواره مورد بحث واقع می شود. با شروع فصل جدید رقابت های لیگ برتر انگلیس امیدوار هستیم تا باز هم بتوانیم رویکردهای مارچلو بیلسا را این بار حین مالکیت توپ مورد بررسی قرار دهیم. مارچلو بیلسا فردی است که در میان عموم هواداران فوتبال کمتر مورد توجه قرار می گیرد اما همواره ایده هایش، بخش زیادی از زمان محافل فنی دنیای فوتبال را به خود اختصاص می دهد. با شروع لیگ برتر انگلیس درباره مارچلو بیلسا باز هم صحبت خواهیم کرد. مهم ترین چالش این است که بیلسا چگونه قرار است ایده هایش را با لیگ برتر که دنیای کاملا متفاوتی با هر لیگی در دنیا محسوب می شود، با توجه به ابزاری که خودش و حریفان در اختیار دارند، تطبیق دهد.

منبع: طرفداری

کلیدواژه: تحت فشار قرار دادن دروازه بان حریف تمامی نقاط زمین مجبور به ارسال طور مستقیم تمامی نقاط مارچلو بیلسا منحصر به فرد ارسال پاس مدافع میانی نشان می دهد تحت فشار حریف را تحت مالکیت توپ فوق العاده مهاجم نوک تیم شماره خیلی سریع زمین حریف درون زمین یک سوم یک تیم لیگ برتر بیش ترین داده فنی مهم ترین دقت کنید فصل اخیر دو مدافع مسئله ای تیم ها باز هم دو فصل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۴۸۳۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

باند سارقان سابقه‌دار در تالش زمین‌گیر شدند

فرمانده انتظامی تالش از دستگیری اعضای باند ۳ نفره سارقان سابقه‌دار در این شهرستان و کشف ۶ فقره پرونده سرقت خبر داد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از گیلان و به نقل از پایگاه خبری پلیس گیلان، محمد رستمی اظهار کرد: در پی گزارش‌های دریافتی در خصوص وقوع سرقت‌های مختلف در سطح شهرستان تالش، شناسایی و دستگیری سارق یا سارقان در دستور کار پلیس قرار گرفت.

وی افزود: با توجه اظهارت شکات و تحقیقات میدانی انجام شده، اعضای باند سه نفره سارقان این پرونده‌ها شناسایی و با هماهنگی قضائی دستگیر شدند.

فرمانده انتظامی شهرستان تالش از اعتراف این افراد به پنج فقره سرقت کابل برق و یک فقره سرقت از اماکن خصوصی خبر داد و خاطرنشان کرد: سارقان ۳۰، ۳۲ و ۴۵ ساله پس از تشکیل پرونده در اختیار مرجع قضائی قرار گرفتند.

رستمی با تاکید بر به توجه و رعایت مردم به هشدارها و توصیه‌های پلیس در خصوص پیشگیری از سرقت تصریح کرد: پلیس برای تامین امنیت و ارتقاء احساس آن در جامعه از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند.

کد خبر 749207

دیگر خبرها

  • خبر تازه درباره پرونده باغ ازگل؛ چه افرادی احضار شدند؟
  • دلیل مهم خشکی زانو پس از مدتی نشستن
  • احضار افرادی درباره پرونده باغ ازگل
  • باند سارقان سابقه‌دار در تالش زمین‌گیر شدند
  • یک آمریکایی گزینه هدایت کره جنوبی شد
  • نبرد تاکتیکی استقلال و تراکتور/ آبی‌ها چگونه در غیاب حسینی از دروازه‌شان محافظت می‌کنند؟
  • تاکتیک ژوزه مورینیو برای مهار لیونل مسی را در الکلاسیکوها
  • کشف سکه های دوره اشکانی از مسافر قطار در ایستگاه راه آهن اندیمشک
  • سردار آزمون در زمین مارادونا درخشید(عکس)
  • فنرباحچه 2-1 بشیکتاش؛ پیروزی آسان قناری‌ها برابر حریف ده نفره