Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاری مهر، گروه استان‌ها؛ مردم شهیدپرور و همیشه در صحنه استان سمنان در شهرهای دامغان، شاهرود، سمنان و… عصر و شامگاه پنج شنبه در مصلاهای شهرهای خود گرد هم آمدند تا در پی اهانت نشریه فرانسوی شارلی ابدو به ساحت مقدس پیامبر قدسی (ص) بار دیگر با انزجار خود را از نقشه‌های شوم استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، صهیونیسم جهانی و عمال آنان اعلام دارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مردم در این گردهمایی که با رعایت فاصله گذاری اجتماعی برگزار شد پلاکاردهای مرگ بر آمریکا، مرگ بر استکبار، نور چشم مصطفی مهدی بیا مهدی بیا و فرانسه دست پرورده آمریکا را به نمایش گذاشتند، همچنین شعارهای مرگ بر استکبار، و پیامبر رحمت پاینده باد، در پهنه معراج الشهدای سمنان و مصلای پیامبر اعظم (ص) شاهرود، آستان مقدس امامزادگان محمد و جعفر (ع) دامغان و دیگر نقاط طنین‌انداز شد.

تفاوت توهین با آزادی بیان و نقد

امام جمعه موقت شاهرود در حاشیه این مراسم و در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن اشاره به دشمنی و عداوت استکبار و غرب با اسلام، گفت: مرز بسیار مشخصی بین توهین و نقد وجود دارد و امروز نشریه‌های اروپایی با عنوان نقد و یا آزادی بیان پا را به سمت توهین فراتر گذاشته‌اند که این امر در هیچ مکتبی پسندیده نیست.

حجت‌الاسلام حمید عبداللهیان با بیان اینکه انجام هر عملی که خارج از مرز عرف باشد به واقع می‌تواند توهین محسوب شود و این در تمام ادیان الهی و عرف‌های اجتماعی ناپسند است، ابراز داشت: اهانت به پیامبر (ص) نشان می‌دهد که اروپا از گسترش اسلامی می‌ترسد.

وی افزود: امروز اسلام‌گرایی در اروپا و آمریکا بیش از گرایش به مسیحیت در حال رشد است تا جایی که دو میلیون مسلمان در آمریکا و تقریباً همین میزان مسلمان در فرانسه و انگلستان و … حاضر هستند و این یعنی پیام اسلام به دنیا رسیده است.

در دامغان نیز حجت الاسلام سید محمد حسینیان امام جمعه این شهر ضمن اشاره به اهمیت شخصیت بزرگوار پیامبر (ص) بیان کرد: این حرکت و عمل نشریه فرانسوی نشانه زبونی و عجز آنان است که با حمایت استکبار جهانی و حامیان او دست به این کار زدند.

پیام اسلام به دنیا رسیده است

کارشناس مسائل دینی در سمنان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن بیان اینکه توهین با آزادی بیان تفاوت دارد، گفت: توهین به حضرت محمد (ص) توهین به بشریت است زیرا ایشان تنها به مسلمانان تعلق ندارند بلکه بنده نیک پروردگار در تمام اعصار و قرون و مذاهب محسوب می‌شوند.

حجت‌الاسلام امیر میر رضائیان با بیان اینکه فرانسه بیشترین میزان مسلمان را در تمام کشورهای اروپایی دارد و لذا می‌کوشد تا جلوی رشد اسلام گرایی را بگیرد، تاکید کرد: اروپا هراس دارد که روزی اسلام گسترشی بیش از این یابد لذا با استفاده از ابزارهای خود که همانا رسانه‌ها است می‌کوشد تا به توهین و اسلام هراسی دست بزند.

وی افزود: در مقابل رسالت ما مسلمانان این است که مخالفتمان را با این گونه حرکت‌ها به دنیا نشان دهیم، امروز چشم امید مسلمانان به یکدیگر است تا ببینند در قبال این مراحل دشوار چه اقدامی می‌کنند از طرف دیگر نیز رسانه‌های ما هستند که باید با تولید محتوای فاخر فرهنگی بیش از گذشته تجهیز شوند هر چند که استکبار با هزینه‌های میلیاردها دلاری در حوزه رسانه فعالیت دارد.

توطئه استکبار

بانواننیز حضوری پرشور در این مراسم داشتند یکی از بانوان فعال در حوزه بسیج خواهران استان سمنان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر، ضمن بیان اینکه امروز مردم گرد هم آمده‌اند تا بار دیگر انزجار خود را از توطئه‌های غرب به سرکردگی آمریکا و اسرائیل و عمال آنها مانند فرانسه و انگلستان و آل صعود و … اعلام کنند، گفت: کاری که غرب می‌کند این است که جلوی توسعه اسلام را بگیرد و لذا دست زدن به این قبیل اقدامات را آسان می‌پندارند.

مرضیه عامریان با اشاره به اینکه غرب فقط ادعای حقوق بشر را دارد اما به بهانه واهی آزادی مطبوعات می‌گذارد تا با عواطف میلیاردها نفر در روی زمین بازی شود، بیان کرد: اینها تماماً ادعاهایی پوچ هستند و پایه و اساس ندارند زیرا هیچ فکر و منطقی نمی‌گوید که شما آزاد هستید تا با توهین خشم گروهی انسان را برافروخته کرده و در عین حال دل‌های میلیون‌ها نفر را بشکنید و نامش را هم آزادی بیان بگذارید در ضمن باید گفت توهین با قصد و غرض انجام می‌شود و این با نقد و مسائل مرتبط با رسانه‌ها تفاوت دارد.

وی افزود: تفاوت بین نقد و تخریب و همچنین اصول رسانه‌ای و توهین نیز همین است یعنی شما در نقد از پیش توطئه ای را در دست نمی‌گیرید و بر روی آن نقشه‌هایی برای تخریب نمی‌کشید بلکه نقد را بیان می‌کنید تا در نقش یک مصلح اجتماعی بتوانید اصلاح جامعه با فردی را داشته باشید اما توهین اینگونه نیست توهین با نقشه قبلی، با قصد قبلی و اراده از هم پاشیدن یا به نوعی تقابل ایجاد می‌شود و این قابل بخشایش نیست.

حضور مردم پرشور است

رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان سمنان نیز در این مراسم و در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن اشاره به اینکه فرانسه برای چندمین بار است که دست به چنین موضوعی می‌زند، گفت: مسلمانان سراسر جهان امروز چشم امید به مردم ایران اسلامی دارند تا ببینند در قبال این اهانت چه اقدامی می‌کنند لذا با توجه به اهمیت این موضوع در نشست هماهنگی برگزاری این مراسم و ستاد کرونا، مقرر شد تا گردهمایی در فضای باز و شهرهای سمنان، دامغان، شاهرود و گرمسار برگزار و مردم اعلام انزجار خود را داشته باشند.

حجت‌الاسلام غلامرضا قندهاری با بیان اینکه این برنامه با رعایت فاصله گذاری اجتماعی برگزار و خوشبختانه شاهد هستیم که با استقبال خوب مردم نیز روبرو شده است، تاکید کرد: علی رغم اینکه از تبلیغ همگانی برای برگزاری این مراسم به دلیل عدم تجمع مردمی و شیوع کرونا معذور بودیم اما شاهد هستیم که با همین چند پیامکی که ارسال شد جمعیت قابل توجهی به میدان آمده‌اند و این نشان می‌دهد که مردم ما پیامبر رحمت را عاشقانه دوست دارند.

وی با بیان اینکه دشمنان از این علاقه مردم ما به پیامبر (ص) در هراس و عذاب هستند، افزود: دشمنان با رهبری آمریکا و اسرائیل غاصب و همچنین عمال آنها در جهان و منطقه از هر نوع دشمنی و عداوتی با ایران اسلامی و در مجموع جهان اسلام عقب نمی‌نشیند و این کشورهایی که این روزها در از سرگیری روابط با اسرائیل با هم مسابقه گذاشته‌اند متوجه این مقصود شوم صهیونیسم جهانی نیستند.

برنامه‌های پیش رو با رعایت فاصله اجتماعی

رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی استان سمنان در ادامه با اشاره به برنامه‌های این شورا در طول سال جاری، گفت: اربعین حسینی به دلیل شرایط کرونا به احتمال زیاد برگزار نمی‌شود و تنها قرار است برخی موکب ها و تعداد محدودی خبرنگار برای خدمت رسانی و پوشش مراسم اربعین به عراق بروند لذا از مردم می‌خواهیم به هیچ وجه سمت مرزهای کشور نروند تا هم به کشور عراق فشار نیاید و هم برای ایران اسلامی در عرصه جهانی صورت خوشی ندارد.

قندهاری با بیان اینکه ۱۳ آبان روز استکبار جهانی که از شیطنت آمریکا دقیقاً روز انتخابات ریاست جمهوری این کشور است نیز دیگر برنامه ما است و لذا از آنجا که نمی‌توان مانند سال‌های قبل راهپیمایی باشکوهی را برگزار کرد احتمالاً مردم در فضایی باز گرد هم آمده و ساعتی را شعار خواهند داد، تاکید کرد: دیگر برنامه پیش رو سالگرد شهادت شهید سلیمانی و سالگرد شهادت سردار محمد شعبانی است که برای آنها نیز برنامه‌ریزی خواهد شد.

وی افزود: یکی دیگر از برنامه‌های پیش رو ۹ دی است که احتمالاً این روز نیز مانند مراسم امروز با حضور مردم در یک مکان روباز و با رعایت فاصله گذاری بدون راهپیمایی برگزار می‌شود تا خدایی ناکرده برای مردم اتفاق و یا رخدادی پیش نیاید و در نهایت مراسم سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را خواهیم داشت که حتماً برنامه‌ریزی آن به خوبی انجام می‌شود.

پیامبر (ص) متعلق به تمام ابناء بشر

آیت الله شاهچراغی نماینده ولی فقیه در استان سمنان نیز در حاشیه این مراسم و در سخنانی کوتاه، عمل نشریه فرانسوی را محکوم کرد و گفت: پیامبر (ص) متعلق به یک دین و آئین و کشور و مذهب نیست بلکه آخرین فرستاده خدا متعلق به تمام بشریت است و توهین به ایشان توهین به تمامیت ابناء بشر محسوب می‌شود و ما خواهان محکومیت این امر موهون توسط مسلمانان هستیم، در شرایط امروز باید گفت ترس دشمنان در حقیقت از ترویج اسلام در قلب اروپا و آمریکا است و این موضوع آنها را آشفته کرده است.

مدیرکل تبلیغات اسلامی استان سمنان نیز در این مراسم ضمن اشاره به اینکه پیامبر (ص) منشاء مهربانی‌ها است، گفت: اهانت به ساحت مقدس پیامبر (ص) یک توهین بزرگ است زیرا ایشان منبع نور و رحمت محسوب می‌شوند.

حجت الاسلام علی شکری در گفت‌وگو با خبرنگار مهر بیان کرد: پیامبر (ص) تعالیم الهی را به دنیا هدیه داد که بعد از یک هزار و ۴۰۰ سال همچنان بهترین راه سعادتمندی محسوب می‌شود و لذا جایگاه ایشان نه تنها در دین اسلام بلکه در سایر مذاهب و مکاتب نیز جایگاهی والا است لذا توهین با بهانه آزادی بیان که دروغی بیش نیست، قطعاً محکوم است.

خوانش قطع نامه و بیانیه در پایان

این مراسم در سمنان، دامغان و شاهرود با خواندن قطعنامه محکومیت اهانت نشریه فرانسوی به پیامبر (ص) به پایان رسید، قطع نامه‌ای که بخش‌هایی از آن آمده است: قرآن کلام وحی و سرچشمه کرامات و سعادت و هدایت بشری مردم و مهمترین کتاب برای شناساندن پیامبر (ص) است زیرا خدا می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِیرًا؛ ای پیامبر ما تو را به رسالت فرستادیم تا گواه باشی ومژده دهی وبترسانی» آن هم کتابی که بعد از هزار و ۴۰۰ سال همچنان بزرگترین و پررنگ‌ترین برنامه هدایت بشری است.

بشری که بازیچه دست قدرت طلبان بوده و برخی دنیا طلبان که هیچ نصیبی از تعالیم الهی نبرده‌اند و در مسیر جهالت زندگی می‌کنند موجبات رنجش میلیون‌ها مردم مسلمان را در دنیا با بین مسائل سخیف فراهم می‌کنند و با اقداماتی مانند آتش زدن قرآن در سوئد یا کشیدن کاریکاتور در فرانسه قصد دارند تا بخشی از برنامه اسلام ستیزی صهیونیسم بین‌المللی و آمریکا را به نمایش بگذارند لذا مردم متدین و ولایتمدار و همیشه در صحنه شاهرود، سمنان، دامغان و دیگر نقاط استان سمنان این اقدامات را محکوم می‌کند.

این مراسم با شعرخوانی، مدیحه سرایی و مداحی در مدح اهل بیت (ع) و روضه خوانی توسط مداحان و ذاکران سمنانی و شاهرودی و دامغانی و… به پایان رسید. قرار است روز شنبه نیز مراسمی با حضور مردم گرمسار در محکومیت اهانت نشریه فرانسوی برگزار شود.

کد خبر 5020846

منبع: مهر

کلیدواژه: قرآن ایالات متحده امریکا اسرائیل صهیونیسم پیامبر اکرم ص توهین به پیامبر محرم 99 ویروس کرونا شیراز بازگشایی مدارس آمار کرونا بوشهر مراسم عزاداری عاشورا گرگان مجلس شورای اسلامی کرمانشاه شهرکرد شیوع کرونا آغاز سال تحصیلی گفتگو با خبرنگار مهر استان سمنان نیز رعایت فاصله نشریه فرانسوی ضمن اشاره حجت الاسلام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۵۱۷۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

افشای کینه شاه از قم

رهبر نهضت اسلامی در اولین جلسه کلاس درس، بی‌تعارف‌تر و بی‌پرده‌تر از قبل مشت نفاق پهلوی و دشمنی عناصر رژیم با آشیانه روحانیت را باز و دشمنی نهادی و کینه عمیق دربار و دیوان پهلوی با اسلام و روحانیت را افشا کردند.

به گزارش ایسنا، فردا ۱۲ اردیبهشت شصت و یکمین سالروز سخنرانی امام خمینی (ره) در بدو شروع مجدد دروس حوزه علمیه قم پس از برگزاری چهلم شهدای مدرسه فیضیه و افشای علنی دشمنی رژیم پهلوی با روحانیون و شهر قم در سال ۱۳۴۲ است.

در پی مخالفت محمدرضا پهلوی با حضرت امام خمینی و سایر مراجع و علمای حوزه‌های علمیه و اصرار بر اجرای اصول انقلاب سفید، آیت‌الله العظمی سید روح‌الله موسوی خمینی در اعتراض به شاه در تاریخ ۲۲ اسفند ۱۳۴۱ پیام کوتاهی از قم صادر کردند.

ایشان در این پیام تاکید کردند که «دستگاه حاکمه می‌خواهد با تمام کوشش، به هدم احکام ضروریه اسلام قیام کند که به دنبال آن مطالبی است که اسلام را به خطر می‌اندازد لذا اینجانب عید نوروز را به عنوان عزا و تسلیت به امام عصر (عج) جلوس می‌کنم و به مردم اعلام خطر می‌کنم. مقتضی است حضرات آقایان نیز همین رویه را اتخاذ فرمایند تا ملت مسلمان از مصیبت‌های وارده بر اسلام و مسلمین اطلاع حاصل نمایند.»

امام یک هفته بعد در تاریخ ۲۹ اسفند همان سال در سخنانی که در جمع طلاب و مردم قم داشتند به تبیین انگیزه‌های مخالفت با تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی پرداختند و از خواب‌های خطرناکی که رژیم در هتک حرمت احکام و شعائر دینی برای مردم دیده بود، سخن گفتند و با دعوت مردم و طلاب به فداکاری و پایداری، تاکید کردند: «من در کمین آن‌ها ایستاده‌ام.»

ایشان در پایان این سخنرانی بار دیگر نوروز سال ۱۳۴۲ را عزای عمومی اعلام کردند و خواستار برگزاری عزای سیاسی در نوروز شدند.

امام امت همچنین در نشست‌های هفتگی و دیدارهای‌شان از مراجع تقلید و بزرگان حوزه‌های علمیه خواستند تا با ایشان همراهی کنند.

به دنبال این درخواست ۴۶ نفر از بزرگان و علمای تهران و قم با صدور اعلامیه‌های جداگانه با این درخواست امام همراه شدند و نوروز سال ۱۳۴۲ را عزای عمومی اعلام کردند.

مصادف شدن اولین روز نوروز ۱۳۴۲ با ۲۵ شوال ۱۳۸۳، شب شهادت امام جعفر صادق (ع) و برگزاری مراسم‌های عزا در منزل برخی از بزرگان و علمای قم و منزل سایر شیعیان و دوست‌داران اهل بیت (ع) از یک سو و رنگ و بوی سیاسی گرفتن نوروز ۱۳۴۲ از دیگر سو، حال و هوای سال نوی ایرانیان را به کلی تغییر داد.

نوروز ۱۳۴۲ در شهر قم قدری متفاوت‌تر از سایر شهر‌های ایران آغاز شد. دو مجلس عزا در دو محله معروف قم توسط دو مرجع عالیقدر شیعه برگزار شد. مجلس اول به میزبانی آیت‌الله سید روح‌الله موسوی خمینی در محله یخچال قاضی و مجلس دوم به میزبانی آیت‌الله سید محمدرضا گلپایگانی در مدرسه فیضیه برگزار شد.

مسئله قابل تامل این بود که در آخرین روز‌های اسفند ۱۳۴۱ به ساواک خبر رسید علما و طلاب قم و تبریز خود را آماده برگزاری مراسم عزای امام جعفر صادق (ع) رییس مذهب شیعه می‌کنند.

مدیران ارشد ساواک تصمیم گرفتند ماموران گارد را با لباس مبدل به این مدارس بفرستند و مانع برگزاری هر دو مجلس شوند.

گرامیداشت یاد و راه امام جعفر صادق (ع) در قم طبق رسمی بود که آیت‌الله عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم بنا کرده بود.

آیت‌الله سید محمدرضا گلپایگانی به همین مناسبت بعدازظهر دو فروردین ۱۳۴۲ مجلس عزایی در مدرسه فیضیه قم برگزار کرد و مجلس عزا در آرامش در حال برگزاری بود. واعظان در رسای ظلم و ستمی که به امام باقر شده بود، سخن گفتند و جهت سخنان‌شان را به ظلم و ستم رژیم پهلوی و خوابی که برای ایران با اجرای اصلاحات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در قالب انقلاب سفید دیده بود، معطوف کردند.

ابتدا حجت‌الاسلام آل‌طه و بعد حاج انصاری قمی منبر رفتند و علیه نظام پهلوی سخن گفتند بعد از آن بود که مأموران شهربانی و گارد، مدرسه فیضیه را اشغال کردند و طلاب را مورد ضرب و شتم قرار دادند.

در آن روز تعداد زیادی از نیرو‌های انتظامی، امنیتی، کماندو‌های ضد شورش و سربازان گارد شاهنشاهی با لباس مبدل در این مراسم حضور داشتند. عوامل رژیم که طبق دستورالعمل ساواک مامور بهم زدن مجالس وعظ را داشتند با ذکر صلوات‌های بی‌موقع مجلس عزا را به تشنج کشاندند.

در هرج و مرج ناشی از بهم ریختن مجلس عزا، ماموران ساواک و شهربانی با دشنه، قمه و زنجیر به روحانیون، وعاظ و طلاب مدرسه فیضیه حمله و تعداد زیادی از آنان را مجروح کردند. آنان همچنین با سلاح گرم، طلاب را هدف قرار دادند که موجب شهادت یک نفر و مجروح شدن تعداد زیادی از آنان شد.

در میانه مراسم ماموران لباس شخصی ساواک و شهربانی قم در هماهنگی کامل شروع به بر هم زدن سکوت و نظم مجلس و درگیر شدن با طلاب جوان حاضر در مراسم و بعد ضرب و شتم آنان کردند.

با شدت عمل ماموران ساواک، نظامیان شهربانی قم با بی‌اهمیتی و بی‌حرمتی به مجلس عزا با چوب و باتوم طلاب جوان را کت زدند. ماموران طلاب ساکن در حجره‌های طبقه بالای مدرسه فیضیه را از ایوان‌های مشرف به داخل حیاط پرت کردند و کتاب‌های درس آنان را به همراه قرآن و کتاب‌های دعا در وسط حیاط آتش زدند.

در این هتک حرمت، شیخ اسماعیل حبیبی و آقای گلستانی از طبقه دوم فیضیه به پایین پرت شدند که چشمان و بدن حبیبی به شدت آسیب دید و دست و پای گلستانی شکست. علاوه بر این‌ها طلاب بسیاری مانند آقای قریشی مصدوم شدند. برخی طلاب مثل آقای قائمی با چوب و سنگ به مقابله با سربازان و ماموران مشغول شدند که ماموران آنان را بیشتر کتک زدند. وقتی این عده را به بیمارستان بردند، آن قدر زده بودند که بدن‌شان کبود شده بود.

درگیری ماموران شهربانی و ساواک تا ساعت ۷ بعدازظهر آن روز ادامه یافت. نظامیان لباس‌ها، کتاب‌ها و بسیاری از لوازم و اثاثیه طلاب را در وسط صحن مدرسه آتش زدند.

بعد از حمله به فیضیه بسیاری از طلاب این مدرسه و دیگر مدارس دینی قم از ترس حملات بعدی، حوزه‌های علمیه را ترک کردند و این اتفاق موجب تعطیلی ۴۰ روزه مدرسه فیضیه و سایر مدارس دینی قم شد. علاوه بر آن فریضه نماز جماعت در مساجد تهران و شهر‌های بسیاری به مدت یک هفته تعطیل شد.

افشاگری‌های امام

با گذشت ۴۰ روز از غائله حمله مزدوران رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه، امام خمینی اولین جلسه دروس را در مسجد اعظم قم برگزار کردند.

ایشان در ارزیابی حوادث تلخ نیمه دوم سال ۱۳۴۱ و رویداد‌های فاجعه‌بار ۴۰ روز ابتدایی سال ۱۳۴۲ در جمع طلاب و روحانیون حاضر در جلسه بیان کردند: «این سال برای روحانیت، بسیار بد سالی بود و از جهتی بسیار خوب سالی بود.

بد بود برای اینکه یک مملکتی که باید به دنیا معرفی بشود به اینکه مملکت صحیحی است، هیأت حاکمۀ درستی دارد، دستگاه عدالت دارد، دادگستری دارد، محاکم قضایی دارد، اقتصادش خوب است، زراعتش خوب است؛ یک مملکتی که باید به صلاح و به صحت معرفی بشود در جامعۀ بشر، معرفی شد به مرکز فساد و مرکز هر چیزی که شما بخواهید اسمش را بگذارید؛ از آن بدتر، بخواهیم بگوییم مثل زمان مغول است، نمی‌توانیم همچو بی احترامی‌ای به مغول بکنیم.

آن‌ها یک جمعیتی بودند کفار و شاید مهدور می‌دانستند دم ما را و وارد شدند در مملکت برای گرفتن مملکت اجنبی، آن هم مملکتی که برخلاف مسلک آن‌ها و دیانت آن‌ها بود و کردند آن کار‌هایی را که کردند. اینجا در این قضایا، این‌ها مدعی اسلام هستند، مدعی ایمان هستند، مدعی تشیع هستند. در عین حال که با این ادعا‌ها امرار روز می‌کنند و امرار حیات می‌کنند، کارهایشان همان کار‌هایی است که مغول باید انجام بدهد، چنگیز باید انجام بدهد.

در مراکز علمی می‌ریزند، خون بچه‌های ۱۶-۱۷ ساله [را]می‌ریزند، خراب می‌کنند مرکز‌های علمی را، به علما اهانت می‌کنند، فحش‌های ناموسی می‌دهند، در حبس می‌برند، زجر می‌کنند، می‌کشند، می‌زنند، خونخواری می‌کنند؛ در عین حال نطق می‌کنند، اظهار اسلامیت می‌کنند، اظهار تشیع می‌کنند، اظهار کشف [و]کرامت می‌کنند. آن‌ها دیگر نمی‌گفتند که ما شیعه هستیم؛ دشمن بودند با ما، در حال تعدی وارد شدند در مملکت ما. این‌ها با حال دوستی و ادعای دوستی، ادعای تشیع، بالاتر از تشیع، با این ادعا‌ها این اعمال را انجام دادند و می‌دهند.

من [آنچه]به شما عرض کنم مطلبی نیست که مال این چند ماهه باشد؛ این یک مطلب ریشه‌دار است، مطلبی است که مال چندین سال پیش از این است، اگر نگویم چهل و چند سال پیش از این، لااقل ۲۰ سال پیش از این است که این‌ها نقشه‌شان این بود که قم نباشد.

قم موی دماغ بود

در زمان حیات مرحوم آقای بروجردی ـ رضوان الله علیه ـ هم نقشه این بود که ایشان نباشند و قم نباشد. قم را برای منافع خودشان مضر می‌دانند. قم لشکر حق است؛ جنود ابلیس، جنود حق را با مقاصد خودشان مخالف می‌دانند. در همان زمان ایشان هم، نسبت به ایشان تعبیراتی می‌شده است که من نمی‌توانم در این منبر عرض کنم. همان وقت بوده است که، نقشۀ خارج این بوده است که قم نباشد تا ما هر کاری می‌خواهیم انجام بدهیم و یک نفس کش در مقابل ما صحبت نکند، حرف نزند، بحث نکند، ایراد نکند، اعتراض نکند.

این‌ها از همان زمان مرحوم آقای بروجردی، اگر نگویم از چهل و چند سال پیش از این، از زمان مرحوم آقای بروجردی این نقشه را داشته‌اند، منتها با بودن ایشان می‌دیدند که مفسده دارد اگر بخواهند کار‌هایی را انجام بدهند. بعد از اینکه ایشان تشریف بردند به جوار رحمت حق تعالی؛ از همان اول شروع کردند به اسم احترام از مرکزی، کوبیدن این مرکز را؛ نه از باب اینکه حُبی به آن مرکز داشته‌اند؛ به هیچ مرکزی از مراکز دیانت این‌ها احساس حُب نمی‌کنند؛ نه از باب اینکه به نجف علاقه داشتند، از باب اینکه قم را نمی‌خواستند.

قم موی دماغ بود، نزدیک بود به اینها، مفاسد را زود ادراک می‌کرد و کار‌های این‌ها زود برش منکشف می‌شد. این‌ها قم را نمی‌خواستند منتها نمی‌توانستند به صراحت لهجه بگویند: قم نه، می‌گفتند: نجف آره، مشهد آره؛ «در قم چیزی به نظر نمی‌خورَد» فهمیدند که چیز‌هایی به نظر می‌خورَد، چیز‌هایی به چشم می‌خورَد، چیز‌هایی به دهان می‌خورَد، به گوش می‌خورَد؛ فهمیدند که نه آن طور نبوده است. این‌ها از آن وقت نقشه کشیدند برای نابودی روحانیت و دنبالش نابودی اسلام و دنبالش نفع رساندن به اسرائیل و عمال اسرائیل.

از اول، مطلب اینطور بود، منتها در پرده بود؛ اعلان نکرده بودند مطالبشان را؛ گاهی اعلان می‌کردند، لکن مضمضه می‌کردند مطلب کفر خودشان را. بعد از فوت ایشان، ابتدائا یک نقشۀ شیطانی کشیدند و در بلاد ایران، آنجا‌هایی که من مطلع شدم، از مردم می‌خواستند التزام بگیرند به اینکه شما به فلان مرکز تلگراف کنید و انتخاب کنید فلان مرکز را؛ نه از باب اینکه علاقه‌ای به آن مرکز داشتند، از باب اینکه این مرکز را نمی‌خواستند.

مردم اعتنا نکردند به آنها. [به]دنبال آن، نقشه‌ها کشیده شد، دولت‌ها سر کار آمد؛ نمی‌دانم به آن دولت‌ها این پیشنهاد‌ها شد و قبول نکردند، یا اینکه نتوانستند این قدر بی‌شرافتی بکنند. شاید شریف بودند، عالِم بودند، دکتر بودند، مهندس بودند و نتوانستند با همۀ مراکز علم مخالفت کنند. تا اینکه منتهی شد به اینکه باید دولت، دولتی باشد که علم نداشته باشد، قدر علم را نداند، تا کلاس پنج بیشتر درس نخوانده باشد، آن هم در کرج تحصیل اجازه نامه با اعمال نفوذ کرده باشد، نداند معنای علم چه هست، نداند معنای دیانت چه هست، نداند نقش روحانیت در بقای این مملکت چیست، نفهمد مطالب را؛ سربسته و چشم بسته به او دیکته کنند و بگوید و نفهمد چه می‌گوید، و بکند و نفهمد چه می‌کند.

دیدیم که از اولی که این دولت بیسواد و بی حیثیت روی کار آمد، از اولْ اسلام را هدف قرار داد: در روزنامه‌ها با قلم درشت نوشتند که بانوان را حق دخالت در انتخابات داده اند، لکن شیطنت بود؛ برای انعطاف نظر عامۀ مردم به آن موضوع بود که نظرشان به الغای اسلام و الغای قرآن، درست نیفتد؛ و لهذا، در اولی که اینجا ما متوجه شدیم و اجتماع شد و آقایان مجتمع شدند با هم برای علاج کار، توجه ما در دفعۀ اول منعطف شد به همان قضیه؛ بعد که مطالعه کردیم دیدیم آقا، قضیه، قضیۀ بانوان نیست، این یک امر کوچکی است؛ قضیۀ معارضه با اسلام است: منتخِب و منتخَب، مسلمان لازم نیست باشد، حَلْفِ (سوگند) به قرآن لازم نیست باشد، قرآن را می‌خواهیم چه کنیم؟

بعد که مصادف شدند با تودهنی از ملت مُسْلم، تأویل کردند حرفشان را به اینکه خیر، مراد ما از «کتاب آسمانی» قرآن است. ما هم ازشان پذیرفتیم؛ به حَسَب ظواهر شرع، لکن به مجرد اینکه این‌ها یک چند نفر عمله را دور خودشان دیدند و یک زنده باد و مرده باد را دیدند، باز همان مطالب خبیث‌شان را از سرگرفتند، همان مطلبی را که ابطال کرده بودند دوباره از سرگرفتند: دوباره تساوی حقوق مِن جَمیعِ الْجَهات. تساوی حقوق من جمیع الجهات، پایمال کردن چند تا حکم ضروری اسلام است، نفی کردن چند تا حکم صریح قرآن است. بعدش باز دیدند که مصادف شد با یک ناراحتی‌ها و یک حرف‌ها و یک چیزهایی؛ حاشا کردند؛ وزیرشان یک جا حاشا کرد، امیرشان یک جا حاشا کرد.

‌تنظیم است؛ لکن بعد از آنکه دیدند که خیلی فضاحت بار آمد [و]مردم ناراحت شدند، همان نوکر‌های ارباب، به حَسَب واقع هم ناراحت شدند؛ وقتی دیدند [مردم]ناراحت شدند، گفتند: اکاذیب است. پرونده‌سازی خواستند ببکنند؛ پرونده‌سازی‌های بچگانۀ مضحک بکنند.

این سال بد بود برای اینکه حمله به اسلام زیاد شد، حمله به قرآن زیاد شد؛ مراکز علم را کوباندند به حَسَب توهّم خودشان؛ بچه‌های ما را، عزیز‌های ما را زدند، سرهایشان را شکستند، پاهایشان را شکستند، بعضی شان را کشتند، از پشت بام‌ها انداختند. اگر این‌ها دهقان‌ها بودند پس چرا این دستگاه انتظامی‌کمک‌شان می‌کرد؟ اینکه دیگر مخفی نبود؛ این را ۱۰۰ هزار جمعیت از توی خیابان‌ها و از توی صحن و از توی مدرسه، خوب می‌دیدند که دستگاه شهربانی دارد کمک مستقیم می‌کند؛ این دهقان‌ها را کمک می‌کرد بر ضد اسلام.

اگر راست می‌گویند که دهقان‌ها بودند، پس چرا وقتی که مَرضای ما را بردند در مریض‌خانه‌ها، شهربانی و [ساواک]فرستادند گفتند: دشمن‌های اعلیحضرت را می‌برید در مریضخانه؟ پدرتان را درمی آوریم، این‌ها باید بروند. اگر دهقان‌ها بودند، به اعلیحضرت چه کار دارد؟ اگر کماندو‌ها بودند و آن‌هایی که مربوط به خود ایشان است و از دستگاه خود ایشان هست، [آیا]با قول ایشان بوده، با فرمان ایشان بوده است و یا بدون اطلاع و بدون فرمان؟ اگر با اطلاع است، خوب بگویید ما تکلیف‌مان را با ایشان بفهمیم؛ خوب بفهمیم؛ خوب ما، طرفمان کی است؟ یک نفر است. اگر اینطور نیست، خوب بگویند تا ما بفهمیم که این کماندو‌ها سرِخود آمدند؟! و همین طور بی‌خود بی‌خودی آمدند؟! یا سازمان امنیت این‌ها را آورد؟ یا شهربانی‌ها آوردند؟ یا نخست‌وزیر امر کرد، یا فلان وزیر و فلان امیر امر کرد؟ خوب بگویند کی این کار‌ها را کرده؛ چرا حاشا می‌کنند؟

... و، اما سال خوبی بود برای اینکه روحانیت ارزش خودش را به دنیا اعلام کرد؛ فهماند که آنکه صحبت می‌کند، باز روحانی است، آنکه ایستادگی می‌کند در مقابل ظلم و جور ظالم و جائر، باز حوزه‌های علمیه است؛ کتک می‌خورد، داد می‌زند، کشته می‌دهد، فریاد می‌کند، مدرسۀ فیضیه اش را خراب می‌کنند، اعتنا نمی‌کند، باز صحبت خودش را می‌کند؛ هر کاری سرش بیاورند، این صحبت می‌کند.

روحانیت موجودیت خودش را به همۀ عالَم اعلام کرد. پس بد بود، چون هیأت حاکمه، فضاحتِ ایران را در همه جا اعلام کرد؛ و خوب بود برای اینکه روحانیتْ حیثیت خودش را به عالَم معرفی کرد. فهماند به عالَم که ما آدمیم، روحانی هستیم ما. همه‌اش قضیۀ ذکر و دعا نیست؛ ما داد می‌زنیم، ما می‌گوییم نباید بکنید این کار‌ها را، ما نصیحت می‌کنیم به شما.

من نصیحت کردم به شاه. فرستاد آدم آنجا؛ در آن اول امر، قبل از رفراندم، به وسیلۀ بهبودی به وسیلۀ پاکروان پیغام دادم به او، آقا! نکن این کار را، این رفراندم را نکن؛ این خوب نیست برای شما [که]این کار را بکنید، دست به این قانون نزن. اگر امروز ارسنجانی چهار تا رعیت را بیاورد برقصاند و بگویند: زنده باد؛ فردا چهار تا رعیت می‌آیند و می‌گویند: مرده باد!

نکن این کار را؛ صلاح نیست بکنی این کار را. گوش نکرد، دیدید چه جور شد. دو هزار نفر رأی نداشتند اینها، باقی اش زور بود. همه می‌دانند بازار تهران بسته شد که رأی ندهد، بازار قم بسته شد که رأی ندهد، سایر شهرستان‌ها رأی ندادند؛ این‌ها دو هزار تا رأی آزاد بدون سرنیزه نتوانستند تهیه کنند....»

دیگر خبرها

  • برگزاری یادواره شهدای کارگر در سمنان
  • شباهتهای جنگ غزه و ائتلاف کفار و مشرکین مکه و یهود مدینه در جنگ احزاب
  • افشای کینه شاه از قم
  • نماز خواندن مرد غزه‌ ای زیر آوار ساختمان
  • خلیج فارس صحنه ایستادگی دلیرمردان ایرانی در طول تاریخ است
  • مراسم نکوداشت اکبر زنجان‌پور با حضور استادش
  • نونزدهمین مراسم «شب کارگردان» برگزار شد/ آرزوی نویدمحمدزاده چه بود؟
  • مدارا با مردم، یک اصل مهم اسلامی و اصلی برای شهرداری‌ها است
  • ماجرای ضرب و شتم در اتوبوس BRT/ هشدار پلیس به مجرمان
  • جایزه‌ای به نام اکبر زنجانپور اهدا شود/آرزوی نویدمحمدزاده چه بود؟