غلامحسین سالمی از چهرههای برجسته حوزه ادبیات و شعر
تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۵۲۹۶۸
غلامحسین سالمی در ۲۰شهریور ۱۳۲۳خورشیدی در تهران دیده به جهان گشود، اگرچه وی خود را خرمشهری می داند در خصوص محل تولدش می گوید: چون سه فرزند قبلی مرده به دنیا آمده بودند بهمحض اینکه به پدرم که در خرمشهر بود خبر دادند، حاجی دوید به قول خودش اداره سجل احوال خرمشهر و شناسنامهام را از آنجا گرفت و من شدم غلامحسین سالمی خرمشهری.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سالمی مترجم آثار چهارگانه یوکیو می شیما
از جمله آثار برجسته این نویسنده خلاق می توان به ترجمه گل آفتابگردان اثر ویلیام کندی، مامور ما در هاوانا اثر گراهام گرین و برف بهاری اثر یوکیو میشیما اشاره کرد. در واقع این مترجم و شاعر نام آشنای ایران علاقه خاصی به ادبیات ژاپن و به ویژه یوکیو می شیما دارد و علاوه بر برف بهاری سه رمان دیگر به نام های اسب های لگام گسیخته، معبد سپیده دم و زوال فرشته را به فارسی برگرداند. زوال فرشته پیرامون زندگی قاضی بازنشستهای به نام هوندا است که دوران بازنشستگی خود را با مطالعه و سفر میگذراند. موضوع مورد علاقه او فرشتگان است. او در یکی از سفرهایش با پسر یتیمی به نام توروآشنا میشود و تصمیم میگیرد، او را به فرزندخواندگی بپذیرد. کتاب زوال فرشته آخرین اثر میشیما است که تنها چند ماه پیش از خودکشی او به روش سامورایی (هاراگیری) منتشر شد.
این چهره برجسته حوزه ادبیات در خصوص اینکه چرا ادبیات ژاپن و ترجمه کتابهای یوکیو میشیما، نویسنده و نمایشنامهنویس مشهور ژاپنی را برای کارهای خود انتخاب کرده است، میگوید:من ادبیات ژاپن را ادبیاتی قوی میدانم که باید به آن پرداخته شود. ژاپن ۲ برنده نوبل با نامهای یاسوناری کاواباتا و کنزابورو اوئه را دارد و همین آقای میشیما هم ۳ بار کاندیدای جایزه نوبل شده که ۲ بارش آن جایزه را که حق مسلم آقای میشیما بود، به خاطر ملاحظات سیاسی به ۲نویسنده روس با نامهای آلکساندر سولژنیتسین و میخائیل شولوخوف دادند. این در حالی است که یوکیو میشیما ۴۵ سال عمر میکند که از ۴۵ سال عمر یک آدم، شاید ۱۵ سال آن عمر مفید نباشد. در ۳۰ سال عمر مفید یوکیو میشیما، این نویسنده ژاپنی ۲۵۷ اثر شامل ۴۰ رمان، بیش از ۵۰ جلد داستان کوتاه، ۳۳ نمایشنامه، چند مجموعه شعر، ۲ سفرنامه، چندین مقاله و یک اپرا را به ثبت رسانده است. وی همچنین خیلی از نمایشنامههای خودش را کارگردانی کرده و در خیلی از این نمایشها بازیگری هم کرده است. همه اینها حکایت از توانایی و خلاقیت این نویسنده ژاپنی دارد. همچنین آثار میشیما ۸۴ بار در اروپا و آمریکا ترجمه شده و به ۱۸ زبان مختلف برگردانده شده است. کارگردانهای تئاتر و سینمای ژاپن هم از روی اغلب آثار این نویسنده، نمایش و فیلم ساختهاند. تا کنون ۳ فیلم از زندگی این هنرمند ساخته شده که یکی از آنها را آقای استیون اسپیلبرگ کارگردانی کرده است. بی شک اگر یوکیو میشیما روند طبیعی زندگیاش را طی میکرد و دست به خودکشی نمیزد، همچنان میتوانست بر غنای ادبیات ژاپن، مشرقزمین و جهان اضافه کند.
همچنین این مترجم نامدار در خصوص جایگاه میشیما در ادبیات ژاپن در گفت وگویی اظهار داشت: ژاپنیها معتقدند که میشیما یکی از سه نویسنده معتبر ژاپن است که در نوشتههایش، شما خود ژاپن را میبینید. به عنوان مثال، ژاپنیها موراکامی و بسیاری دیگر از نویسندگان ژاپنی را بر نمیتابند. وقتی موراکامی نوبل گرفت، تظاهرات کردند که موراکامی اصلا ژاپنی نیست. چرا به عنوان نماینده ادبیات ژاپن به او جایزه میدهید؟ آنها میگویند که ما سه تا نویسنده داریم که شما میتوانید در کارهاشان ژاپن را ببینید. یکی یاسوناری کاواباتا هست. دیگری یوکیو میشیما و سومی؛ کنزابرو اوئه. خود ژاپنیها، میشیما را غول ادبیاتشان میدانند.
ترجمه و تالیفات دیگر
ترجمه وی از کتاب مامور ما در هاوانا گراهام گرین در انتشارات کتابسرای تندیس منتشر شده است. سالمی در این اثر با وسواسی که در انتخاب واژه ها به خرج داده بر جذابیت نثر افزوده است. این کتاب روایت مردی است که بهطور کاملاً اتفاقی وارد سازمان اطلاعات میشود. او که «آقای ورمولد» نام دارد در خیابان لامپاریلا مغازهای کوچک دارد. «آقای ورمولد» دختر جوانی به نام «میلی» دارد که کاتولیک است و طبق رسوم مذهبی روزهای یکشنبه به کلیسا میرود. این مرد در طول این داستان که مربوط به دوران پیش از انقلاب کوبا است بهعنوان جاسوس مشغول به فعالیت میشود و قصهای جنایی و خواندنی میسازد. در واقع گراهام گرین داستان این کتاب را براساس سالها فعالیتش در سازمان اطلاعات و امنیت خارجی بریتانیا به نگارش درآورده است. او در این اثر با نگاهی انتقادآمیز، اعتراضش به سیستم جاسوسی انگلیس را بیان کرده و مخاطب را با خود به دنیای جاسوسی کشور کوبا برده است. او با قلم توانایش تجربه زیستهاش را در سبک کمدی سیاه به داستان پرکشش و هیجانانگیز تبدیل کرده و توانسته است فضای نابسامان آن سیستم را به تصویر بکشد. کارول رید، کارگردان انگلیسی براساس داستان این کتاب فیلم سینمایی با همان نام کتاب در دسامبر ۱۹۵۹ میلادی ساخت.
از ترجمه های دیگر سالمی می توان به دختر کشیش جورج اورول هم اشاره کرد که در انتشارات بهجت تجدیدچاپ شد. دختر کشیش کتابی است با دنیایی متفاوت و نگارشی سادهتر از هر چیز که اورول تاکنون نوشته است. شخصیت اصلی داستان دختر کشیشی است که در محیطی خشک، یعنی خانه پدرش زندگی میکند. دوروتی دختری است که از کودکی تحت تعلیمات خشک و تحجر گرایانه پدرش بزرگ شدهاست. هر چند دوروتی تا حدودی روحیه منحصر به فردی دارد در این کتاب به وضعیتی که کشیش برای دخترش ایجاد کردهاست و مشکلاتی که دوروتی با آنها دست و پنجه نرم میکند مانند بدهیها و فقر می پردازد. بدرود آناتولی نوشته دیدو سوتیریو از دیگر آثار سالمی است، نویسنده در این اثر، ماجرای تراژیک سقوط فرهنگ هلینیسم در آسیای صغیر، عملیات ایذایی قدرتهای استعماری، تب نفت و فساد را روایت میکند. بدین ترتیب، کتاب تصویری است از فروپاشی امپراتوری عثمانی، کشتار غیر نظامیان به ویژه ارامنه و اخراج ۲میلیون یونانی از ترکیه به دست نیروهای مصطفی کمال پاشا است. ترجمه رمان های پرونده ادسا و روز شغال و کبرا از فردریک فورسایت هم از دیگر آثار فاخر سالمی هستند.
ضرورت توجه مترجمان به ویراستاری
سالمی در انتقاد از ناشران و بی توجهی آنها میگوید: دلنگرانی من همواره این بوده که برخی ناشران احترامی برای زبان قایل نیستند و هرچه را که به دستشان برسد چاپ میکنند؛ بدون اینکه به محتوای آن توجه کنند. غلطنویسیها چیزی است که من بارها و بارها درباره آن تذکر داده و خواهش کردهام؛ به طوری که حتی کار من به التماس کشیده شده. متاسفانه مترجمان ما متن را ترجمه میکنند اما توجه ندارند این متن از کجا و کدام زبان آمده و همین باعث بهوجود آمدن غلطهای بسیاری در ترجمه میشود که تنها عده کمی از ناشران به آن توجه میکنند. هر کس آمد و گفت که مترجم است و یک کتاب همراه خودش آورد، ناشران آن را چاپ میکنند؛ همین است که وضع زبان داغان شده است. من از دوستان مترجم خواهش کردم تا کارهایی را که ترجمه میکنند ببینند از کجا آمده است. من از چند ناشر خواهش کردم که به درست نوشتن کلمات و زبان فارسی توجه کنند؛ برای همین ابتدا کتابهایشان را ویرایش میکنند و از واژگان فارسی هم استفاده میکنند. در تمام دنیا همه کتابها با هر موضوعی ویراستاری میشوند و نام ویراستار روی جلد کتاب میآید و مردم از نام ویراستار است که کتاب را میخرند. کاش ناشران ما هم توجه بیشتری به ویراستاران داشته باشند.
این نویسنده خلاق در زمینه شعر هم آثاری خلق کرده است که تاکنون پنج دفتر شعر از جمله مرد حادثه ها، آوازهای تلخ مصیبت، با بار عشق، آینه و نور و در آستانه شب و دلتنگی را به چاپ رسانده است. او که چند دهه در متن شعر ایران و تحولاتش قرار داشته از هنرمندان خیرخواه حوزه ادبیات فارسی و از معدود بزرگانی است که سالهاست با موسسه کودکان معلول ذهنی با نام وحدت همکاری میکند. وی در این باره می گوید: از آنجا که یک عده از کودکان و معلولان ذهنی در این مجموعه حضور دارند، همواره از دوستان و آشنایانم نیز خواستهام که کمکهایشان را به سمت آن سوق دهند.
برچسبها خرمشهر جایزه نوبل ژاپن شعر نویسنده ترجمه کتاب ادبیات انگلستانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: خرمشهر جایزه نوبل ژاپن شعر نویسنده ترجمه کتاب ادبیات انگلستان خرمشهر جایزه نوبل ژاپن شعر نویسنده ترجمه کتاب ادبیات انگلستان اخبار کنکور ادبیات ژاپن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۵۲۹۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای خانواده رضا عطاران در «بدل» چیست؟/ معرفی چهرههای جدید
علیرضا مسعودی معروف به علی مشهدی درباره سریال جدید خود با نام «بدل» که با پایان مجموعه «هفت سر اژدها» از این شبکه پخش می شود به خبرنگار مهر بیان کرد: قصه و اتفاقات سریال «بدل» در سال ۱۴۰۲ رخ می دهد و درباره خانواده عطاران است؛ شهرام قائدی نقش پدر را در خانواده عطاران بازی می کند که نسل اندر نسل عطار هستند. پریسا مقتدی نقش همسرش را بازی می کند و عرفان آصفی نقش پسر خانواده را با نام رضا عطاران دارد.
وی درباره عرفان آصفی که بیشتر در تئاتر فعالیت داشته است توضیح داد: رضا عطاران که تحصیلات مرتبط با هوا و فضا در خارج از کشور دارد پس از پنج سال به ایران باز می گردد. نقش او را عرفان آصفی بازی می کند که سال گذشته در فیلم «ویلای ساحلی» کیانوش عیاری نقش اصلی را داشت و اینجا هم نقش اصلی سریال را دارد.
این نویسنده و کارگردان درباره قصه «بدل» بیان کرد: طرح این قصه را حدود ۲۰ سال پیش نوشتم و کنار گذاشتم و بعد از سال ها فکر کردم الان وقت آن است که ساخته شود.
مسعودی درباره نام رضا عطاران و اینکه برای این قصه با خود عطاران گپ و گفتی داشته است یا خیر بیان کرد: به هر حال من سال هاست در مقام نویسنده کار می کنم و سال های اخیر هم کارگردانی کرده ام. عطاران هم از مدل کاری من خبر دارد و برایش سوال نبود که چرا سراغ اسم او رفته ام. اما من زنگ زدم و برای استفاده از نامش از او اجازه گرفتم.
این فیلمنامه نویس درباره کمدی های سال های اخیر که نتوانسته است مخاطب را راضی کند، بیان کرد: من همه سریال های تلویزیون را می بینم چون آثار همکاران من است و همیشه این آثار را دنبال کرده ام. مساله این است که الان چهار یا پنج پلتفرم اصلی داریم و فضای مجازی هم بسیار فعال است. فضا نسبت به ۲۰ سال پیش خیلی تغییر کرده است. گرفتاری مردم هم بیشتر شده است. آن زمان شاید ساعت ۷ شب خانه بودید اما الان آنقدر دلمشغولی ها زیاد شده است که باید تا آخر شب کار کنید.
وی درباره اینکه سریالش چقدر می تواند فضای جدیدی در میان کمدی ها داشته باشد، عنوان کرد: این سریال هم از موقعیت های کمدی و هم از کمدی کلامی برخوردار است. شخصیت ها در این سریال فانتزی نیستند. شخصیت هایی که در این سریال انتخاب کرده ام به گونه ای هستند که مردم با آنها همذات پنداری دارند و ما به ازای آنها را می بینند. پیش از این هم سال ها تلاش کرده ام که مردم با شخصیت های آثارم ارتباط بگیرند و کاراکترها و شخصیت ها را اطراف خود دیده باشند.
نویسنده «کوچه اقاقیا» اضافه کرد: نویسنده هایی مثل پیمان و محراب قاسم خانی تخصص شان در فانتزی است ولی من هرچه ساختم مابه ازای آن را در زندگی خودم دیده ام مثل «نوروز رنگی» که چند سال پیش پخش شد و «بدل» هم چنین ویژگی ای دارد. غیر از شخصیت ها، بخشی از داستان هم براساس یک واقعیت است.
مسعودی در ادامه درباره حضور بازیگران در سریال های تلویزیونی با توجه به دستمزدهای شبکه خانگی بیان کرد: الان دستمزدها در پلتفرم ها آنقدر بالا و عجیب و غریب است که بسیاری از بازیگران را نمی توانید در تلویزیون داشته باشید. با این ارقامی که آن طرف رد و بدل می شود مگر می توانید به بازیگرانی چون جواد عزتی بگویید به تلویزیون بیاید. خود من با رقم های تلویزیون رویم نمی شود به اینها که رفقایم هستند بگویم به تلویزیون بیایند.
وی در پایان درباره اینکه چرا خودش به پلتفرم ها نمی رود و کار بسازد، بیان کرد: تلویزیون مخاطب بسیار بالایی دارد من ادعایم می شود تمام ایران را گشته ام و در سراسر ایران دیده ام که هنوز تلویزیون شان روشن است. شک نکنید یک سریال تلویزیونی در شبکه سه میزان بیننده اش خیلی بیشتر از سریالی است که در شبکه نمایش خانگی درباره اش بحث می شود.
کد خبر 6091923 عطیه موذن