یک اتفاق ساده؟
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۶۴۲۵۶
«حذف نقاشی دو کودک دختر از جلد یک کتاب، در حالی که جلد کتاب علوم همان پایه منحصراً از تصاویر بزرگ دختران تشکیل شده است، مطلقاً نمیتواند نشانه توطئه حذف زنان از نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور باشد. کمااینکه اگر به جای دختران، تصویر پسران حذف شده بود، معنایش حذف مردان از جامعه نبود.»
به گزارش ایسنا، روزنامه اطلاعات نوشت: «کمشدن تصویر دو دختربچه از روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان موجی از اخبار و کامنتها را در پی داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر از دیدگاه توطئهاندیشانه و توهمی به موضوع نگاه نکنیم و دنبال توطئه و متهم نگردیم، پاسخ آموزش و پرورش در عین حال که سادهترین پاسخ است، درستترین پاسخ نیز هست.
بدبینی زایدالوصف بسیاری از روشنفکران و فعالان حقوق مدنی و نیز بسیاری از روزنامهنگاران و اهالی رسانه به رفتار حکمرانان، از این منظر که هر کنشی را، الزاماً عمدی و نشانه نوعی توطئه و بر مبنای اهدافی پنهانی ارزیابی میکنند، نشانه بدی از شیوع نوعی بدبینی و توطئهاندیشی افراطی و حتی بیمارگونه است. گو آن که این نوع نگاه بدبینانه را اقشار مختلف، از حکومتگران آموختهاند. جریانها، احزاب و رجل سیاسی نیز، در برهههای مختلف با چنین عینکی به یکدیگر مینگرند و همدیگر را محکوم و منکوب میکنند.
نگارنده نه متولیان و مؤلفان کتب درسی را از نزدیک میشناسد و نه با وزیر آموزش و پرورش سر و سری دارد اما میتواند بر اساس یک منطق ساده درک کند که حذف نقاشی دو کودک دختر از جلد یک کتاب، در حالی که جلد کتاب علوم همان پایه منحصراً از تصاویر بزرگ دختران تشکیل شده است، مطلقاً نمیتواند نشانه توطئه حذف زنان از نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کشور باشد. کمااینکه اگر به جای دختران، تصویر پسران حذف شده بود، معنایش حذف مردان از جامعه نبود!
اما آن چه به دیدگاههای تند بدبینانه و توطئهاندیش دامن میزند، موج روانی «برساخته» شده توسط گروههای مختلف اجتماعی و بهویژه مسئولان است. این موج، جامعه را به صحنه عرصههای تقابل تبدیل کرده که هم ضد همبستگی اجتماعی و هم مغایر امنیت ملی است. وقتی در رسانهها مدام تصاویر محاکمه فاسدان مالی و اقتصادی منتشر میشود، توده مردم و بهویژه اقشار فرودست، اساساً خود را در تقابل با افراد متمکن، صاحبان ثروت و سرمایه میبینند چون، بر اساس دریافت از فضای سیاسی و رسانهای، همه افراد ثروتمند یا دارای رفاه نسبی را اختلاسگر میشمرند! وقتی دولتی عوض میشود و دولت جدید همه اجزاء و کارهای دولت پیشین را خراب، غلط، فاسد و ضد ملی توصیف و تفسیر میکند، جامعه به عرصه تقابل طرفداران و دلبستگان دو جریان سابق و کنونی تبدیل میشود. وقتی برخی سخنوران و واعظان بدون درک از محتوای سخنانشان، پیشی گرفتن شمار دانشجویان دختر نسبت به پسر را برای جامعه مضر قلمداد میکنند، عملاً بر طبل تقابل میان زنان و مردان مینوازند، حتی اگر خود ندانند.
روز اول خرداد ماه گذشته رومینا اشرفی طفل ۱۳ ساله در روستایی حوالی تالش در خواب توسط پدرش با داس کشته شد.
ظن پدر ارتباط رومینا با شخصی به نام بهمن بود. وقتی قاضی از پدر رومینا پرسید، اگر به خاطر لکهدار شدن ناموست رومینا را کشتی، پس چرا به جای این کار بهمن را نکشتی. پاسخ پدر رومینا دردآور بود: اگر بهمن را میکشتم قصاص میشدم. بعدها گفته شد که پدر رومینا بعد از کسب اطلاع از یک وکیل که طبق ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی وقتی قاتل ولی دم باشد، قصاص نمیشود، دست به این جنایت زده بود.
این اتفاق وجدان عمومی جامعه را جریحهدار کرد و به خبر مورد توجه بسیاری از مردم تبدیل شد تا جایی که رئیس قوه قضائیه اعلام کرد که قاتل رومینا با مجازات سنگین و پشیمانکنندهای روبرو خواهد شد. پس از مدتی اعلام شد که برای او تنها ۹ سال حبس در نظر گرفته شده است.
اما این که چرا برای چنین جنایت فجیعی که وجدان عمومی را جریحهدار کرد و رئیس قوه قضائیه وعده مجازات سنگین داد، چنین حکم سبکی صادر شد، برمیگردد به این که قانون دست قاضی را بسته است و برای صیانت از حقوق زنان و اطفال نیازمند قانونی کاملتر، به روزتر و همه جانبهنگرتر هستیم.
لایحه «تامین امنیت زنان در برابر خشونت» قریب ۸ سال است که میان دولت و مجلس و قوه قضائیه دست به دست میشود و هنوز، به رغم تغییرات و اصلاحات زیاد، به تصویب نرسیده است. این کندی زایدالوصف فرایند اداری تدوین و تصویب یک قانون که نیاز جامعه امروز است و نبودنش، بر روح جامعه و وجدان جمعی خراشها و جراحتهای بسیاری وارد کرده است، سبب میشود که جامعه زنان خود را در برابر نگرشهای زنستیزانهای ببینند که در واقعیت ممکن است این گونه نباشد.
خشونت علیه زنان ابعاد وسیعی دارد که پارهای از آنها مختص شرایط و جوامع کنونی است و ممکن است در گذشته چندان نبوده باشد. از خشونت فیزیکی و جسمی و جنسی تا خشونتهای کلامی تا خشونتهای روانی و تا تهدید و اجبار و ازدواجهای اجباری و ازدواج در سنین پایین…
مقابله و مهار همه این خشونتها نیازمند قانونی جامع و دقیق و همهجانبهنگر با ضمانت اجرایی کامل است.
در جامعهای که زنانش شایسته و بالیده و برازنده و برآمده در میان مردان و میانهی میداناند و بیش از نیمی از صندلیهای دانشگاه را نه به ناروا اشغال، که به شایستگی فتح کردهاند، تصویب چنین قانونی برای حفظ امنیت جانی و روانی و کرامت و منزلت زنان از نان شب هم واجبتر است.
اتفاقی همچون حذف تصویر کارتونی دو دختر بچه از روی یک کتاب درسی، اتفاقی ساده و قابل گذشت است اما آیا حذف رومیناهای بیگناه و بیپناه از صحنه زندگی هم ساده و قابل گذشت است؟»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: كتب درسي آموزش و پرورش جلد کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۶۴۲۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چالشهای موجود در ارائه خدمات به زنان سرپرست خانوار
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، حل مسائل اجتماعی همواره یکی از اصلیترین دغدغههای جامعهشناسان و علم جامعهشناسی چه از لحاظ نظری و چه از لحاظ تجربی و عملیاتی بوده است.
صالحالدین قادری (دانشیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای با عنوان «کنترل و مدیریت آسیبهای اجتماعی زنان سرپرست خانوار» به این موضوع اشاره کرده است که چیزی که باعث میشود سرپرستی زنان خانوار به عنوان یک مساله اجتماعی شناخته شود، موانع و مشکلاتی است که بر سر راه سرپرستی زنان به وجود میآید و باعث میشود تا زنان سرپرست خانوار به عنوان قشری آسیبپذیر شناخته شوند.
* جیمز کرون و جامعهشناسی مسائل اجتماعی
قادری در این مقاله به این موضوع اشاره میکند که جیمز کرون درکتاب جامعهشناسی مسائل اجتماعی با توجه به این مهم که چگونه مسائل اجتماعی را حل کنیم؟ چند پرسش اساسی را در این حوزه مطرح میکند:
او در ادامه مینویسد این سوالات عبارتاند از: با وجود پیچیدگی در زمینە حل مسائل اجتماعی ما چگونه به این کار اقدام کنیم؟ آیا باید هرچه را به صورت فردی صحیح میدانیم انجام دهیم؟ یا شاید گروهی از جامعهشناسان گرد هم آیند و تصمیم بگیرند که چه باید کرد؟ یا اینکه باید هم چنان موضع بیطرفانە خود را حفظ و از گرفتن موضع شخصی اجتناب کنیم و فقط آن چه را در زمینۀ حل مسائل اجتماعی میدانیم، اظهار کنیم؟
ماکس وبر معتقد است ما فقط وظیفه داریم واقعیت را بگوییم و آن چه را رُخ داده گزارش کنیم* رویکرد ماکسوبر در حل مسائل اجتماعی
به زعم قادری یک رویکرد به تأسی از ماکس وبر معتقد است ما فقط وظیفه داریم واقعیت را بگوییم و آن چه را رُخ داده گزارش کنیم، توصیفی عمیق و فربه از مسأله ارائه کنیم، به تحلیل عوامل علّی، زمینهای و مداخلهگر مؤثر بر پدیده بپردازیم، و پیامدهای احتمالی خواسته و ناخواستە آن را مشخص کنیم و براساس آنها توصیههایی برای بهبود وضعیت انجام دهیم.
قادری در ادامه رویکرد دومی را مطرح میکند که در آن این پرسش مطرح میشود که ما به صورت عملیاتی و مشخص چه کار باید بکینم؟ و چه طرحی را با توجه امکانات، ظرفیتها و قابلیتهای موجود در اندازیم؟ چگونه آن را اجرایی و عملیاتی کنیم؟ و چه مکانیسمی برای پایش، کنترل و نظارت و ارزشیابی آن بگذاریم؟ این رویکرد دوم پرسشهای اینچنینی را مرتبط نمیدانند و درباره آن میگویند، کار ما نیست و به ما ارتباطی ندارد. کارفرمایان براساس نیازهای خود دانش تخصصی ما را در مورد مسائل به شکلی که توان و ظرفیت و امکانات عملیاتیکردن را دارند به کار گیرند.
این پژوهشگر در ادامه مینویسد به طور کلی میتوان گفت این جامعهشناسان ورود جامعهشناسان به حوزه حل مسائل اجتماعی را جایز نمیدانند و دلیل اصلی آنها این است که با ورود جامعهشناسان به حل مسائل اجتماعی، سایرین بر بیطرفی آنان شک میکنند و این باعث خدشهدارشدن اعتبار جامعهشناسی میشود. به نظر این گروه، قضاوت درباره اینکه چه کار باید بکنیم برعهده دیگران است.
* رویکرد کارل ماکس در حل مسائل اجتماعی
به گفته این پژوهشگر در این بین کارل مارکس، گرایش دوگانهای دارند. یعنی هم میخواهد به این بپردازد که وضعیت اجتماعی چگونه هست و هم اینکه چگونه باید باشد؟ براساس این جمله از مارکس که فیلسوفان فقط جهان را تفسیر میکنند، اما نکتۀ مهم این است که بگوییم چگونه تغییرش دهیم از گروه اول میپرسند که هدف شما از اینکه این همه اطلاعات گردآوری، تشریح و تحلیل و تفسیر کنید و عوامل بهوجودآورنده پدیدهها را مشخص کنید چیست؟
کارل ماکس معتقد است که فیلسوفان فقط جهان را تفسیر میکنند، اما نکتۀ مهم این است که بگوییم چگونه تغییرش دهیمقادری با نگاهی به نظریات متکفران مختلف جامعه شناسی مینویسد: این گروه به گام بعدی که تغییر وضعیت موجود است بیتوجه نیستند. در واقع پرسش این گروه این است که ما که فهم خوبی از پدیده پیدا میکنیم و علل و عوامل را میشناسیم و پیامدها را میدانیم، چرا خودمان وارد میدان حل مسائل نشویم؟ چون ما در این حوزه از همه متخصصتر هستیم.
در نهایت اینکه مقالۀ حاضر با تأکید بر رویکرد دوم درصدد ورود به حل مسائل اجتماعی است؛ بنابراین براساس این رویکرد به ارائۀ رویکردهای جدید مبتنی بر کمک گرفتن از فنآوری اطلاعات و ارتباطات و تکنولوژیهای مرتبط با حوزه رویدادهای استارتآپی است. جامعۀ هدف این مقاله زنان سرپرست خانوار نیازمند به عنوان یک آسیب اجتماعی گروه هدفی هستند که در راستای کاهش آسیبپذیری آنها یک طرح ارائه میشود.
* چالشهای موجود در ارائۀ خدمات به زنان سرپرست خانوار
در تحلیل آخر نتایج این پژوهش نشان میدهد که مهمترین چالشهای موجود در ارائۀ خدمات به زنان سرپرست خانوار در راستای کاهش آسیبپذیری این گروه اجتماعی عبارتاند از: ۱) ارائۀ خدمات به این زنان از سوی مراکز دولتی، عمومی و خصوصی به صورت مستمر انجام میگیرد، ۲) ساالنه هزینههای هنگفتی در این حوزه صرف میشود، ۳) فعالیتهای جزیرهای گستردهای از سوی مراکز و نهادهای خدماترسانی، دولتی، عمومی وخصوصی ارائه میشود، ۴) هیچ مکانیسمی که بتواند این خدمات را به شکل همافزایانه و دارای شمول ارائه دهد وجود ندارد، ۵) هیچ نهاد قابل دسترس، آسان و دارای دادههای بهروز بهعنوان مرجع در این حوزه وجود ندارد، ۶) برخی از مددجویان به دلیل فقدان مکانیسمهای رصد و پایش و آشفتگی موجود در این حوزه تمرکز خود را از توانمندسازی و اشتغال و کار به گردش میان خدماتدهندگان و دریافت خدمات معیشتی تغییر داده و عدهای هم به دلیل فقدان چنین مهارتی از خدمات محروم هستند، ۷) میدان ارائۀ خدمات به زنان بر ارائۀ بستههای معیشتی تمرکز دارد و کمترین توجه را به کارآفرینی و توانمندسازی دارد، ۸) دانش بهروز و راهکارهای عملیاتی و اجرایی که هر روز توسط دیگرانی که با این مسائل درگیر هستند به اشتراک گذاشته نمیشود و اقدمات به صورت تجربۀ شخصی و براساس تصمیمگیرهای محفلی پیش میرود.
انتهای پیام/