Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-06@18:26:53 GMT

تولد صهیونیسم اسلامی

تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۶۴۶۳۹

تولد صهیونیسم اسلامی

ایدئولوژی صهیونیسم در میان یهودیان غیرمذهبی متولد شد. یهودیان مذهبی اعتقاد داشتند پراکندگی آنها در عالم و دوری آنها از صهیون اراده خداوند و مجازاتی الهی است و یهودیان باید به آن گردن گذارند. ترک این پراکندگی تنها با فرمان خداوند مجاز و مشروع تلقی می‌شد. اما یهودیان صهیونیست راه حل مشکل یهودی (در اروپا) را تشکیل کشور یهودی (در آسیا) می‌دانستند و از طریق دوستان مذهبی صیغه‌ای شرعی برای آن یافتند: انتظار برای اراده الهی مانع تلاش یهودیان برای بازگشت به صهیون نیست و بلکه می‌تواند مقدمه آن باشد!

سید هادی برهانی، کارشناش مسایل فلسطین در یادداشتی برای ایسنا نوشته است: بدین ترتیب یهودیان زیادی به صهیونیسم پیوستند و اینک این ایدئولوژی غیرمذهبی (که زمانی مورد نفرت یهودیان مذهبی بود) مورد حمایت اکثریت یهودیان جهان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پس از مدتی اتفاق مشابهی در جهان مسیحیت رخ داد: مسیحیان مذهبی دشمنی دیرینه‌ای با یهودیان داشتند. آنها یهودیان را قاتل عیسی مسیح پسر خدا می‌دانستند و از اینرو آنها را شایسته هرگونه طرد و لعن به حساب می‌آوردند. پس از ظهور صهیونیسم و گسترش آن در میان جوامع یهودی و قدرت گرفتن آن در کشورهای غربی به ویژه آمریکا، فرقه‌ای از مسیحیان مذهبی ظهور نمود که برخلاف مسیحیان مذهبی (همه تاریخ مسیحیت) کمک به یهودیان (صهیونیست) را وظیفه شرعی خود بشمار می‌آورد. این فرقه اعتقاد پیدا کردند ظهور مجدد مسیح در گرو کنترل فلسطین توسط یهودیان (اسرائیل) است. و نتیجه گرفتند وظیفه شرعی مسیحیان (منتظر ظهور مسیح) کمک به اسرائیل برای کنترل کامل سرزمین فلسطین است. این مقدمه، به زعم آنها، می‌تواند ظهور مجدد عیسی و نجات زمین را رقم زند! این فرقه اینک در آمریکا به گروه بزرگی بدل شده که حدود پنجاه میلیون مسیحی را در بر می‌گیرد. ترامپ و بسیاری از دوستان او به این فرقه تعلق دارند. تعلق آنان به این فرقه (از صهیونیسم مسیحی) یک علت عمده حمایت غیرعادی و بی سابقه حکومت فعلی آمریکا از اسرائیل قلمداد می‌شود.

صهیونیسم به رغم توفیقات بزرگ و کارساز در میان جوامع یهودی و مسیحی که به ظهور فرقه‌های صهیونیسم یهودی و صهیونیسم مسیحی انجامید، در جهان اسلام و در میان مسلمانان توفیقی نداشت. البته جریانها و شخصیت‌های نادری ظهور کردند که به نوعی "صهیونیسم اسلامی" گرایش نشان دادند. دو فرقه احمدیه و بهایی را می‌توان از این جریانها بحساب آورد. تفسیر آنها از برخی آیات قرآن موید ادعای صهیونیسم بر سرزمین فلسطین بود. اما عملا این فرقه‌ها نیز موفقیت (یا تمایل) جدی در ترویج ارزشهای صهیونیستی در جهان اسلام نداشتند.

صلح امارات و بحرین آن تحول خطیری است که می‌تواند زمینه تولد صهیونیسم اسلامی در جهان اسلام و شکل گیری فرقه‌ای جدید در میان مسلمانان باشد؛ فرقه‌ای که می‌تواند مسلمان باشد و براساس ارزشها و اعتقادات اسلامی، صهیونیسم و ادعاهای آن و دوستی با آن را توجیه کند. براین اساس اشغال فلسطین و تصاحب آن می‌تواند اراده و تقدیر الهی قلمداد شود و یهودیان در این سرزمین صاحب حقی ویژه شناخته شوند و صلح با یهودیان، در هر شرایطی، فرضیه‌ای دینی بحساب آید. صهیونیسم یهودی اعتقادات سنتی یهودیان را جابجا و یهودیت را به پروژه‌ای سیاسی بدل کرد. صهیونیسم مسیحی دشمنی کور با یهودیان را به حمایت از (بدترین نوع) آنان تغییر داد اما پدیده صهیونیسم اسلامی پا را از اینها فراتر خواهد گذاشت و بدعتی بی‌سابقه را بنیان خواهد نهاد: وظیفه شرعی مظلوم و مقتول در حمایت از ظالم و قاتل خود!

پیش از امارات و بحرین چند کشور دیگر عربی نیز به صلح با اسرائیل پیوسته بودند. اما موضوع و محتوای صلح این کشورها (مصر، اردن و ساف) کاملا متفاوت بود. موضوع صلح آن توافق‌های (غیرقابل قبول و) مردود صلح در برابر زمین بود. در عمل نیز همه آن توافقات شامل آزادسازی بخشی از سرزمینهای اسلامی منطقه (و البته واگذاری بخشی دیگر به اسرائیل) می‌شد. اما صلح امارات و بحرین نه تنها یک وجب از اراضی اشغالی اسلامی را آزاد نمی‌کند بلکه متضمن وعده آزادسازی آنها هم نیست. از این بالاتر، این دو صلح در زمانی با حکومت اسرائیل منعقد می‌شود که حکومت اسرائیل، بیش از هر زمان دیگری، حقوق مسلمانان در سرزمینهای اشغالی را انکار می‌نماید و با حاکمانی منعقد می‌شود -ترامپ و نتانیاهو- که سرآمد سیاستمداران عصر خود در سیاستهای ضداسلامی بشمار می‌آیند. لذا این صلح نه تنها گامی در راه آزادسازی سرزمینهای اشغالی و بیت‌المقدس و مسجدالاقصی نیست بلکه حتما اقدامی در جهت تثبیت اشغال آن و کمک به قدرت اشغالگر و پیشروی پروژه صهیونیسم در جهان اسلام است.

امارات و بحرین (برخلاف مصر و اردن) هرگز نمی‌توانند ادعا نمایند هدف صلح آنها استیفای حقوق مسلمانان در فلسطین و آزادسازی اراضی اشغالی است. امارات ادعا کرد صلح این کشور (با اسرائیل) طرح الحاق کرانه باختری را متوقف نموده است که بلافاصله از سوی نتانیاهو و اسرائیل تکذیب شد. بحرین برای صلح با اسرائیل حتی به چنین توجیه سخیفی نیز دسترسی ندارد.

موضوع مشخص صلح امارات و بحرین تقویت ترامپ و نتانیاهو از طریق پذیرش صهیونیسم و جنایات آن در زمینه غصب حقوق مسلمانان است. این حقیقت تلخ و سیاه قابل انکار نیست. همچنین بعید است مسلمانان جهان (با اعتقادات فعلی در مورد صهیونیسم) چنین خیانتی را تحمل نمایند. بنابراین تنها راه باقیمانده برای توجیه جدی این سازش و تداوم حیات خیانتکاران در میان مسلمانان منطقه تطهیر اصل صهیونیسم، تغییر تصویر آن و موجه (یا مشروع) بشمار آوردن این ایدئولوژی ضداسلامی است. حکومتهای امارات و بحرین برای تداوم مسیر فعلی (صلح با اسرائیل) به این توجیه نیاز دارند، پول و ثروت تولید آن را دارند و خواه ناخواه به این سو کشیده خواهند شد.

اگر امت اسلامی امروز راه را بر این گرایش و انحراف خطرناک نبندد - گرایشی که مایل است پیشرفت پروژه ضداسلامی صهیونیسم در منطقه و دوستی با بدترین دشمنان جهان اسلام را توجیه شرعی نماید - باید منتظر ظهور فرقه‌ای جدید باشد که مسلمان و بخشی از جهان اسلام است اما کارکرد اصلی آن حمایت از پروژه‌های ضداسلامی صهیونیسم است. سخنان اخیر امام مسجدالحرام در مورد سابقه و ارزش اسلامی صلح مسلمانان (در صدر اسلام) با یهودیان شاید یک گام در این مسیر باشد. اگر هم نباشد ادامه مسیر فعلی و پیشروی آل نهیان و آل خلیفه در جهان اسلام این واقعه را رقم خواهد زد و صهیونیسم اسلامی در جهان اسلام متولد خواهد شد.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: صهیونیسم اسلامی عادی سازی روابط اسرائیل امارات عادی سازی روابط بحرین و اسرائیل صهیونیسم اسلامی امارات و بحرین جهان اسلام فرقه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۶۴۶۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

امام صادق(ع) نهضت علمی بزرگی را در جهان اسلام پی‌ریخت

به گزارش خبرنگار مهر، اوج‌گیری فرقه گرایی مذهبی، ورود اندیشه‌های کلامی یونان به حوزه اسلامی و دعوت دینی عباسیان همگی ضرورت تلاش و جهاد علمی را طلب می‌کرد تا اندیشه و معارف اسلامی مکتب اهل بیت علیهم‌السلام با نهضت علمی و اصلاحی بالنده و با پیراستن از آرا و اندیشه‌های ناصواب و التقاطی، از آن‌ها تمایز یابد و مهم‌تر از آن، اصول و قواعد بنیادی اسلام نیز استوار گردد. تجارب تاریخی بعد، بر درستی راه و راهبرد امام علیه‌السلام صحّه نهاد؛ چنان‌که در همه ملل و تمدن‌ها آن‌چه موجب ماندگاری و بقاست، صرف عمل و تکثر عددی پیروان نیست و نبوده است، بلکه اندیشه و تفکر مبتنی بر اصول و قواعد استوار است که ماندگار می‌ماند و مکتبی و دیانتی را مانا می‌سازد.

در دوران آشوب‌زده و بحران‌های سیاسی، دینی و مذهبی که همگی خود را منتسب به دیانت می‌دانستند و در اوج‌گیری فرقه‌ها و تکوین مکاتب و نحله‌های فکری که متأثر از اندیشه‌ورزان دینی بودند، بی‌آن‌که از آبشخور دین بهره‌ای برده باشند، امام صادق علیه‌السلام به صیانت از دین و ترویج ارزش‌های متعالی و ناب آن همت گمارد.

در همین راستا حجت الاسلام حمید احمدی مدیر کمیته فرهنگی آموزشی اربعین در گفت و گو با خبرنگار مهر در خصوص مقام علمی و فکری امام صادق (ع) گفت: امام صادق (ع) با استفاده از سرمایه ارزشمند انسانی تربیت شده در مدرسه دو امام پیشین، نهضت علمی بزرگی را در جهان اسلام پی‌ریخت و با تأسیس مدرسه فقهی که امتداد آن به سایر ساحت‌ها و حوزه‌ها کشیده شد، حیات و بقای شیعه را تضمین کرد. امام در این نهضت عظیم از پرورش‌یافتگان مکتب امامت به شایستگی بهره برد و در شهرهای مختلف که کانون مباحث علمی بود، نخبگان بزرگ شیعه را مرجع دینی و فقهی مردم ساخت، آن‌چنان که حضرت درباره چند تن از بزرگان و فرهیختگان شیعی فرمود: کسی همانند زراره و ابوبصیر لیث مرادی و محمد بن مسلم و برید بن معاویه عجلی، ولایت ما و احادیث پدرم را زنده نکرد. اگر این‌ها نبودند، کسی از ما و احادیث ما اطلاع پیدا نمی‌کرد. این‌ها حافظ دین و اشخاص محل اعتماد پدرم بر حلال و حرام خدا هستند.

وی ادامه داد: این گروه شامل ده‌ها تن از حکماً، متکلمان، محدثان و فقهای شیعی بودند و در کنار ده‌ها عالم فرهیخته دیگر همانند ابن ابی‌یعفور و ابوحمزه ثمالی در این نهضت علمی نقش آفرین بودند.امام در روایات زیادی با تأییدشان، ایشان را در مقام مرجعیت علمی و دینی در شهرها و مناطق مختلف معرفی کرد. چنان‌چه ابوالحسن بن اعین بن سوسن (زراره) که از نوادگان راهب یونانی مسلمان شده بود را در عراق مرجعیت بخشید. و ده‌ها عالم بزرگ و برجسته دور او جمع شدند چنان‌چه ابن‌اَبی‌عُمیر می‌گوید: "من و معاصرینم در کنار زراره همچون کودکانی بر گرد معلم بودیم".

حجت الاسلام احمدی با تاکید بر اینکه امام با شناختی که از توانایی‌های هر یک از این عالمان داشت، گفت: امام آنها را در حوزه خاص علوم اسلامی برای تبیین و بسط و دفاع از آن در هندسه اندیشه اسلامی مأمور ساخت. ابوجعفر محمد بن نعمان احول را به حوزه کلامی در عراق گمارد.ابومحمد هشام بن حکم که جوانی شجاع واز مدافعان سرسخت اندیشه شیعی بود در کنار علی بن اسماعیل میثمی در کلام و جمیل بن دراج، عبدالله بن مسکان، عبدالله بن بکیر، حماد بن عیسی و حماد بن عثمان را در حوزه حدیث مأموریت دادند.

مدیر کمیته فرهنگی آموزشی اربعین اظهار داشت: از دیگر اقدام‌ها و جهاد علمی امام صادق علیه‌السلام در عرصه تبیین و تثبیت نظریه امامت بود. پیدایی‌اندیشه‌های زیدیه، کیسانیه و رواج جنبش‌های مدعی مهدویت و قیام عباسیان، تردیدها و رهیافت‌های گوناگونی را در نظریه امامت سبب شد. امام علیه‌السلام تلاش گسترده‌ای را با تمسک به نصوص دینی و سنت و سیره امامان علیهم‌السلام و آموزه‌های عقلی و دینی در اثبات و استمرار جریان امامت و مختصات آن پرداخت. بیشترین تلاش امام معطوف به دو اصل مهم و بنیادی در امامت بود: اصل "نص در تعیین امام" و اصل "علم امام".

وی در پایان اظهار داشت: این جهاد و تلاش هوشمندانه امام صادق علیه‌السلام، نهضت گسترده علمی و فرهنگی ایجاد کرد که به اصلاح و پالایش اندیشه اسلامی در چارچوب مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام انجامید و لذا امام علیه‌السلام به عنوان بزرگترین اصلاح‌گر فکری با پالایش اندیشه و تفکر اسلامی از پیرایه‌ها و بیراهه‌ها به پاسداری و احیا و صیانت و بالندگی اسلام ناب پرداخت و نهضت بزرگ علمی و فرهنگی را بناگذاشت که مذهب شیعه امامیه به او شناخته و به نام او شهرت یافت و مذهب شیعه به جریان تنومند و بالنده تبدیل گردید و در آن آثار علمی در ساحت‌ها و حوزه‌های مختلف خلق شد که امروز از تراث‌های ارزشمند اسلام می‌باشند.

کد خبر 6096104 سمانه نوری زاده قصری

دیگر خبرها

  • ظرفیت اقتصادی جهان اسلام برای پایان اشغالگری در فلسطین
  • اتحاد ملت‌ها، انزوای صهیونیسم
  • مسئله فلسطین، چالش مشترک جهان اسلام است
  • پس لرزه های خطرناک جنگ غزه در جهان؛ آیا زندگی یهودیان در غرب غیرممکن می شود؟
  • مالزی میزبان کنفرانس بین‌المللی «آموزش معاصر در جهان اسلام» است
  • اسرائیل از مقاومت فلسطینیان خسته شده است/جنبش دانشجویی شکل گرفته،برخلاف تصور صهیونیسم جهانی است
  • مالزی، میزبان کنفرانس بین‌المللی «آموزش معاصر در جهان اسلام»
  • نقش امام صادق(ع)در گسترش سیره تربیتی تشیع برای بیداری جهان
  • آغاز نشست سران سازمان همکاری اسلامی در بانجول با حضور امیرعبداللهیان
  • امام صادق(ع) نهضت علمی بزرگی را در جهان اسلام پی‌ریخت