قاتلی که پس از ۳۳ سال به دام پلیس افتاد
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۶۴۷۵۳
آفتابنیوز :
این حادثه خونین در شهریور سال ۶۶ و زمانی که متهم پسری ۱۸ ساله بوده در شهرک احمدیه حوالی تهران رخ داد. یکی از ساکنان محل با پلیس تماس گرفت و گفت صدای فریادهای پیرزن همسایه را شنیده و وقتی برای سرکشی به خانهاش رفته، ناگهان پسری نوجوان هراسان از خانه فرار کرده است. او نیز پس از ورود به خانه با جسد پیرزن ۷۰ ساله در حمام خانه روبهرو شده که با چاقو به قتل رسیده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در ادامه تحقیقات پسر مقتول نیز به کارآگاهان گفت: من به همراه مادر و همسر و فرزندم در این خانه زندگی میکنیم روز حادثه همراه همسرم برای شرکت در مراسم ترحیم یکی از بستگان به شهرستان خدابنده رفته بودیم چون دخترم خیلی کوچک بود، تصمیم گرفتیم در این سفر یکروزه او را نبریم و او را نزد مادرم گذاشتیم اما پس از بازگشت از مسافرت دریافتیم که مادرم را کشتهاند.
از سوی دیگر کارآگاهان به تحقیق از همسایهای که جسد پیرزن را پیدا کرده و با پلیس تماس گرفته بود، پرداختند که وی گفت: روز حادثه وقتی صداهای پیرزن را شنیدم به کوچه آمدم همان موقع پسر جوانی را دیدم که از خانه فرار کرد چهرهاش شبیه برادر فریبا یکی از همسایههایمان بود البته مطمئن نیستم.
در حالی که تحقیقات از سوی کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی تهران برای حل معمای این جنایت مرموز آغاز شده بود مشخص شد برادر ۱۸ ساله فریبا از چند روز قبل به خانه او آمده است. اما وقتی مأموران به سراغ این خانواده رفتند دریافتند فریبا و خانوادهاش مدتی بعد از این جنایت اقدام به جابهجایی محل زندگیشان کردهاند. بنابراین فرضیه دخالت این خانواده در قتل پررنگتر شد. در حالی که تحقیقات برای شناسایی فریدون ادامه داشت، پلیس محل زندگی این خانواده را شناسایی کرد اما آنها مدعی شدند از برادرشان اطلاعی ندارند بنابراین تحقیقات برای دستگیری وی به بنبست خورد تا اینکه در سال ۹۷ یعنی ۳۱ سال بعد از این جنایت فریدون که مردی میانسال شده بود، از سوی پلیس دستگیر شد.
فریدون پس از انتقال به اداره آگاهی بدون اینکه مقاومت کند، به قتل پیرزن اعتراف کرد.
اعترافات قاتل
به دنبال اعتراف این مرد کیفرخواست پرونده صادر و برای رسیدگی به شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه رسیدگی بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد، پسر مقتول به عنوان تنها ولی دم در جایگاه قرار گرفت و گفت: پس از مرگ مادرم ما محل زندگی خود را تغییر دادیم و به منطقه اکبرآباد رفتیم. روز حادثه من و همسرم برای شرکت در مراسم ختم یکی از بستگان به شهرستان خدابنده رفته بودیم و دختر چهارسالهام پیش مادرم بود وقتی برگشتیم، مادرم کشته شده بود. پلیس بعد از این سالها با اظهارات یکی از همسایهها که قاتل نوجوان را هنگام خروج از خانهمان دیده بود توانست رد فریدون را پیدا کند. اگرچه ۳۳ سال از این ماجرا گذشته و من خودم سالخورده شدهام اما برای قاتل مادرم اشد مجازات و قصاص میخواهم.
سپس متهم روبهروی قضات ایستاد و گفت: قبول دارم پیرزن همسایه را کشتم. اما در آن زمان بچه بودم و تحت تأثیر افکار بچگانه و به قصد سرقت پولهای پیرزن دست به این کار زدم. من پشیمان هستم. باور کنید در سالهایی که فراری بودم، همیشه عذاب وجدان داشتم.
متهم در توضیح آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من در یک خانواده فقیر زندگی میکردم یک روز پدرم من را از خانه بیرون کرد. خیلی حالم بد بود. به خانه خواهرم رفتم و مدتی در آنجا بودم. تا اینکه روز حادثه وقتی خواهرم در خانه نبود، من مقابل در خانه نشسته بودم که دیدم پیرزنی در حیاط خانه روبهرویی در حال غذا دادن به بزش است. وسوسه شدم که از خانهاش دزدی کنم. وارد خانه پیرزن که شدم تا من را دید، داد و فریاد کرد. خیلی ترسیدم. به سمت من حمله کرد و من را زد وقتی روی زمین افتادم در همان لحظه کنار دستم یک چاقو دیدم، آن را برداشتم و به سمتش حمله کردم. او را با چاقو زدم، پیرزن فریاد زد و از همسایهها کمک خواست من از ترس او را به داخل حمام خانه بردم و چند ضربه دیگر هم زدم و دستش را بستم که نتواند پشت سر من بیاید. بعد همه خانه را گشتم اما اصلاً پولی پیدا نکردم و بعد هم فرار کردم و به خانه خواهرم برگشتم و تلفنی ماجرا را به مادرم گفتم. من، مادر و خواهرم را تهدید کردم در این باره به کسی حرفی نزنند و بعد هم فرار کردم.
بعد از این ماجرا چند سال برای کار به شهرستان رفتم و وقتی فهمیدم آبها از آسیاب افتاده و پلیس ردی از قاتل پیرزن پیدا نکرده است به تهران برگشتم، ازدواج کردم و صاحب فرزند شدم ولی هر چه کار می کردم پولم برکت نداشت همیشه در فقر و بدبختی بودم، عذاب وجدان رهایم نمیکرد.
همیشه این جمله مادرم که میگفت خون ناحق پای آدم را میگیرد در گوشم بود و میدانستم یک روز گرفتار میشوم. حالا که سال ها از این ماجرا گذشته خیلی پشیمانم. من به خاطر بچگی دست به چنین اشتباهی زدم. حالا به خاطر بچههایم درخواست بخشش دارم.
در پایان جلسه قضات شعبه ۷ دادگاه کیفری استان تهران وارد شورشدند و با توجه به اینکه فریدون هنگام ارتکاب جرم، آگاه و متوجه رفتارش بوده، وی را به قصاص محکوم کردند.
منبع: روزنامه ایرانمنبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۶۴۷۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صدایی که دستور جنایت صادر کرد! | مادرم گفت تو دیوانه ای و شنیدن این جمله موجب شد تا من ...
همشهری آنلاین؛ حوادث : ساعت ۲۲ شنبه شب، ساکنان ساختمانی در یکی از محله های پایتخت متوجه فریادهایی شدند که از واحد طبقه سوم به گوش میرسید. در طبقه سوم مادر و پسری زندگی میکردند که همسایه ها هر ازگاهی صدای درگیری آنها را میشنیدند. آن شب اما دعوای آنها متفاوت تر از شب های دیگر بود؛ پسر جوان مدام فریاد می کشید و مادرش کمک می خواست. همسایهها خود را به مقابل در آپارتمان آنها رساندند اما هر چه در زدند کسی در را باز نکرد و ناگهان صدای مادر قطع شد. همسایه ها با پلیس تماس گرفتند و دقایقی که گذشت بوی دود و آتش به مشامشان رسید و آتش نشانی را خبر کردند.
گزارش قتل
پلیس و آتش نشانان پایتخت در زمانی کوتاهی در محل حادثه حاضر شدند و پس از ورود به آپارتمان طبقه سوم، آتش را مهار کردند. آنها با پیکر بی جان زنی در سالن پذیرایی مواجه شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. کمی آنطرف تر پسر مضطرب و پریشان وی ایستاده بود که توسط پلیس دستگیر شد. در این شرایط گزارش این جنایت به قاضی محمد مهدی براعه بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم تجسس پلیس آگاهی تهران در محل حادثه حاضر شدند. بررسیها حکایت از این داشت که مقتول حدود ۷۰ ساله بود و به دست پسر ۳۶ ساله اش به قتل رسیده بود. پسر این زن پس از قتل مادرش، در خانه بنزین ریخته و آنجا را به آتش کشیده بود تا به زندگی خودش هم پایان بدهد اما با حضور بهموقع همسایهها آتش آسیبی به او نرسانده بود.
عامل این جنایت دستگیر شد و در بازجویی ها به قتل مادرش اعتراف کرد اما گفت که قصد گرفتن جان وی را نداشته است. این پسر جوان گفت: سالهاست که دچار مشکلات روحی و روانی شده ام و مدام دارو مصرف می کنم. چند ماهی هم در بیمارستان اعصاب و روان بستری بودم و شرایط خوبی نداشتم. هر وقت داروهایم را نمی خوردم، خشم وحشتناکی به سراغم می آمد و صداهایی در گوشم می شنیدم؛ صدای افراد مختلف که شبیه به زمزمه بودم.
وی ادامه داد: هر ازگاهی با مادرم دعوا می کردم اما آن شب ماجرا فرق داشت. مادرم از من پرسید که آیا قرص هایم را مصرف کرده ام یا نه. آن روز فراموش کرده بود قرص هایم را مصرف کنم و روانم بهم ریخته بود. مادرم عصبانی شد و به خاطر فراموشی ام اعتراض کرد. سپس خواست تا داروهایم را مصرف کنم. حتی به من گفت دیوانه ای و باید قرص هایت را بخوری. این جملهاش عصبانی ام کرد. بعد همان صداهای عجیب را در گوشم شنیدم. صداها می گفتند که انتقامت را بگیر. نمی دانم چه شد که جان مادرم را گرفتم. بعد که به خودم آمد تازه فهمیدم که چه اشتباهی مرتکب شده ام. تصمیم گرفتم با آتش زدن خانه به زندگی خودم هم پایان بدهم اما نقشه ام ناتمام ماند و دستگیر شدم.
این پسر جوان پس از اقرار به قتل بازداشت شد و بازپرس جنایی دستور داده تا سلامت روانی وی مورد بررسی قرار بگیرد. این در حالی است که تحقیقات نشان میدهد که متهم سابقه بیماری روحی و روانی و بستری شدن در بیمارستان را داشته است.
کد خبر 849440 برچسبها فراجا بیماری روانی قتل - قاتل