فرزندان شیخ زاید و شیخ خلیفه و "فضیلت عادی سازی"!
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۶۹۴۸۶
به گزارش جام نیوز به نقل از العالم، رژیمهای قبیله ای و رجعت گرای حاکم بر کشورهای حوزه خلیج فارس در چند دهه گذشته در پوشش دفاع از قضیه فلسطین نقش ستون پنجم برای صهیونیستها را به خوبی ایفا کردند.
متاسفانه موفقیت این ستون پنجم، قابل توجه بود و در نهایت توانست که ضمن توطئه و همدستی با آمریکا و رژیم اسرائیل در هدف قرار دادن حکومت های عربی مخالف با سلطه آمریکا و رژیم صهیونیستی بر منطقه عربی، اتحادیه عرب و تصمیم گیری های عربی را تحت کنترل خود درآورد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
درصورتیکه این ستون پنجم در پیکره عربی وجود نداشت، توطئه های آمریکا و رژیم اسرائیل در عراق ، سوریه، یمن ، لیبی ، سومالی، سودان و لبنان با موفقیت روبرو نمی شد.
این ستون پنجم در پس عناوینی مانند "رژیم های محافظه کار" ، "رژیم های طرفدار اردوگاه غرب" پنهان شده بود ، درحالیکه واقعیت چیز دیگری بود.این ستون پنجم ، نقشی را ایفا می کرد که کم خطرتر از نقش رژیم صهیونیستی نبود.
این رژیم ها با نظام جمال عبدالناصر رئیس جمهوری مصر ، با نظام حافظ اسد رئیس جمهوری سوریه و همه گروه های مقاومت از سازمان آزادیبخش فلسطین در آغاز تاسیس آن گرفته تا حماس ،جهاد اسلامی ، حزب الله ،انصارالله و الحشد الشعبی و همچنین با جمهوری اسلامی ایران دشمنی کرد و تنها علت این دشمنی ، هم موضع آن ها در مخالفت با رژیم اسرائیل است و هر چه درباره "درگیری سنی ها و شیعیان" گفته می شود، من باب فریب انسان های ساده است.
درمقابل، این رژیم ها، به مصر سادات و توافق کمپ دیوید با رژیم اسرائیل و ملک حسین شاه اردن و توافقنامه وادی عرب با همین رژیم کمک کرد و از همه گروه های تکفیری که در پیکره امت عربی نفوذ کردند و به شکل مجانی به صهیونیسم جهانی و در صدر آن داعش خدمت کردند و از نتانیاهو خونریز و نیز ترامپ نژادپرست و کینه توز علیه فلسطینی ها و عرب ها و مسلمانان حمایت کردند.
امروزه و پس از این همه نقش خرابکارانه ستون پنجم آمریکا و رژیم صهیونیستی از داخل پیکره عربی، تصمیم بر این گرفته شد که به دستور ترامپ، این ستون پنجم از رویکرد و سیاست خود در حمایت از صهیونیست ها و راستگرایان تندروی آمریکایی آن ها به شکل آشکار و علنی و دور از اتحادیه عرب و از طریق اعلام عادی سازی روابط با غاضبان سرزمین و شرف و مقدسات عربی و اسلامی پرده بردارد.
همگان درباره این مساله اتفاق نظر دارند که عادی سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی ، نه به خاطر فلسطین و نه با انگیزه دریافت پول از آمریکا و نه با انگیزه سرمایه گذاری اسرائیل و نه حتی با انگیزه " صلح " بود، نه جنگی میان آل ثانی و آل خلیفه با رژیم اسرائیل وجود دارد و نه آن ها توجهی به فلسطینی ها دارند و نه به پول های آمریکا و سرمایه گذاری های اسرائیل نیاز دارند ، این عادی سازی از اول تا اخر آن همه به نفع ترامپ و نتانیاهوی بحران زده است.
امروزه وقتی که امارات و بحرین، اعلام می کنند که توافق های "صلح " را با رژیم غاصب اسرائیل امضا کردند، باید از این جنبه مثبت به موضوع نگریست که این رژیم هایی که در پیکره عربی وارد شده اند و به ظاهر از عربیت و از فلسطین دفاع می کنند، چهره شان برای امت های عربی شناخته شده است و معلوم شد که آن ها از خود رژیم صهیونیستی هم بدترند، از این رو ، نمی توانند دیگر مانند گذشته در پیکره عربی وارد شوند، و دیگر نمی توانند که ملت های خود را با سلاح طایفه گری سرکوب کنند، همان اتفاقی که درباره افراد ساده و عامی عرب در بحرین افتاد، زمانی که رژیم آل خلیفه به سلاح طایفه ای در سرکوب انقلاب مردم بحرین متوسل شد.
منبع: جام نیوز
کلیدواژه: شیخ خلیفه شیخ زاید عادی سازی رژیم صهیونیستی آمریکا و رژیم ستون پنجم رژیم اسرائیل عادی سازی رژیم ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۶۹۴۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اوضاع این رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است
به گزارش همشهریآنلاین، روزنامه کیهان در یادداشتی نوشت: چند روز پیش روزنامه آمریکایی «فایننشالتایمز» ضمن پرداختن به هزینههای سنگینی که «حمایتهای بیقید و شرط»
از رژیم آپارتاید اسرائیل روی دوش آمریکا و به طور کلی غرب گذاشته است نوشت:
«قرار بود اسرائیل سرمایه راهبردی آمریکا باشد اما تبدیل به یک وبال راهبردی برای آمریکا شده است.» اشاره این روزنامه به حمایتهای نامحدودی است که همه دولتهای آمریکا - چه دموکرات و چه جمهوریخواه- از این رژیم تحت هر شرایطی داشتهاند و این حمایتها بعضا آنقدر رسوا و با قوانین و ارزشهای همین غرب در تضاد است که، آبرویی برایشان نگذاشته است. اشاره این روزنامه در واقع به هزینههایی است که حمایت از رژیمی مثل اسرائیل، برای آمریکا داشته است. از مبحث «دموکراسی»، «آزادی بیان»، «گردش آزاد اطلاعات»، «حق اعتراض» و «آزادی عقاید» گرفته تا مباحث «حقوق بشری»، «نسلکشی» و «حقوق زنان و کودکان» را میتوان در این رسوایی دید. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، بیش از ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر در غزه طی ۲۰۰ روز قتلعام شدهاند. طبق گزارش سازمان ملل نزدیک به ۷۳ درصد این قربانیان غیر نظامیاند. آمارهای غیر رسمی این عدد را تا ۹۵ درصد هم گفته است. یعنی ۹۵ درصد این ۳۴ هزار و ۲۰۰ نفر غیرنظامیاند. حدود ۱۳ هزار نفر از این شهدا کودک و نوزادند و تقریبا همین تعداد زن هستند. فقط در یک مورد، ۷۰۰ پناهجو، بیمار و زخمی در بیمارستان ناصر (جنوب غزه) پس از شکنجه و قتلعام، در گورهای جمعی دفن شدهاند و ۳۰۰ جسدی که طی چند روز گذشته از این گورها بیرون کشیده شده است، بعضا با دستهای بسته و بدنهای متلاشیاند. یعنی پیش از دفن شدن، شکنجه و تکهتکه شدهاند. طبق گزارش الجزیره، نظامیان صهیونیست به زنان فلسطینی در بیمارستانهای غزه و جلوی چشمان همسرانشان تجاوز کرده و سپس به آنها تیر خلاص زدهاند و....تمام این جنایات- که به قلم آوردن و نوشتنشان، تن آدم را میلرزاند،- طی همین ۲۰۰ روز گذشته و با حمایتها، مشورتها، سلاحها و دلارهای آمریکا انجام شده است. این که بیشتر قربانیان جنگ غزه زن و کودک و نوزادند را هیچ کس رد نمیکند. رجوع شود به اظهارات چندی پیش وزیر دفاع آمریکا. لوید آستین اعتراف کرد اسرائیل در غزه غیرنظامیان زیادی را کشته است. منتهی در ادامه گفت: «ما از اسرائیل میخواهیم بیشتر مراقب باشد.» همین!
۷ دانشگاه معتبر آمریکا از جمله هاروارد، کلمبیا و استنفورد در اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه و حمایت آمریکا از این جنایات، در اعتصاب و شورش به سر میبرند و نیروهای امنیتی ضمن ورود به این دانشگاهها اقدام به سرکوب و دستگیری صدها دانشجو و استاد کردهاند. بسیاری از دانشجویان اخراج، تعلیق و بعضا زندانی شدهاند. تصاویر بازجویی و محاکمه برخی مسئولین این دانشگاهها نیز در فضای مجازی قابل دسترسی است. بله، آمریکا مسئولین دانشگاههایی را که در آنها، در اعتراض به کشتار غیرنظامیان غزه تجمع صورت میگیرد، محاکمه میکند و افبیآی را هم وارد معرکه کرده است!
روز سهشنبه مؤسسه «گالوپ» نتایج نظرسنجی خود از میان مردمان ۱۳۰ کشور جهان، راجع به نگاه مردم دنیا به سیاستهای آمریکا را منتشر کرد. نتیجه این بود که ۶۴ درصد مردم دنیا مخالف سیاستهای آمریکا هستند! و تردید نداشته باشید بخشی از این نگاه مردم دنیا، نتیجه نوع رویکرد آمریکا در مواجهه با رژیم صهیونیستی بوده است. رژیمی که میگوید، اگر حمایتهای تسلیحاتی، مالی، مستشاری و سیاسی آمریکا نبود، مجبور بودیم با چماق و چوب با جوانان مسلح فلسطینی بجنگیم! و رسما اعتراف میکند، با کمکها و حمایتهای آمریکا در حال نسلکشی در غزهایم. خلاصه این که آمریکا به دلایلی، خود را موظف به حمایت از این رژیم وحشی میبیند. موضوعی که به دنبال پاسخ آن هستیم، همین «دلایل» است. واقعا چرا آمریکا به قیمت پنبه شدن هر آنچه طی دهههای گذشته برای خود تحت عنوان «ارزشهای آمریکایی» رشته، از این رژیم حمایت میکند؟ چرا پای اسرائیل که به میان کشیده میشود، آمریکا حتی ظواهر را هم رعایت نکرده و بدون پنهانکاری یا بازی با کلمات، خیلی علنی و واضح تبدیل به دیکتاتورترین، وحشیترین و کثیفترین رژیم میشود؟ بخوانید:
الف-به آمریکا کشور «گروههای لابی» میگویند. قدرت و نفوذ لابیهای صهیونیست را میتوان در ساختار و تار و پود همه چیز آمریکا دید. میگویند در واشنگتن، خیابانی هست به نام k street که مرکز موسساتِ فعال در حوزه «صنعت لابی» است. و این یکی از همان جاهایی است که میتوان بخشی از پاسخ این سؤال مهم را یافت. اوانجلیستها (مسیحیت انجیلی یا صهیونیستهای مسیحی) یکی از این لابیهای قدرتمند و پر نفوذ در آمریکا هستند که «حمایت از اسرائیل تحت هر شرایطی و به هر قیمتی» جزو شعارهای اصلیشان است. کمیته روابط عمومی آمریکا-اسرائیل مشهور به «آیپک» نیز یکی از قدرتمندترین لابیهای صهیونیستی است که تاثیر زیادی روی سیاست خارجی آمریکا دارد. سیاسیون در آمریکا اگر حمایت و تایید این لابیها را نداشته باشند، محال است به اهدافشان برسند. چه این هدف، پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری باشد چه پیروزی در یک انتخابات محلی و...حتما شما هم بارها شنیدهاید که مثلا، مدیر یک موزه در آمریکا یا اروپا از اسرائیل انتقاد کرد، چند روز بعد یا مجبور به عذرخواهی شد یا برکنار شد! بنابراین با وجود چنین لابیهای ترسناک، قدرتمند و پر نفوذی، نباید انتظار رفتار دیگری از آمریکا در مواجهه با جنایات اسرائیل در غزه را داشت.
ب-حکومتهایی که فقط به قدرت و منافع خود میاندیشند معمولا «در شرایط بحرانی، اصولی که روی پایبندی به آن تظاهر میکردند را زیر پا میگذارند» و در تبیین «انقلابها»، آنجایی که به تفاوت انقلاب با کودتا، جنگ، شورش و...پرداخته میشود، «زمان» را عنصری مهم مینامند که توجه به آن حیاتی است. به عبارتی در مواقع بروز چنین پدیدههای مهم اجتماعی، «زمان» چه برای آنهائی که شورش یا جنگ را آغاز کردهاند چه برای آنهائی که علیهشان کودتا، جنگ، یا آشوب شده است، بسیار مهم و حیاتی است. اگر شرایط بحرانی و زمان کم باشد، حکومتی که در آن مثلا انقلاب با ماهیت «کسب قدرت به هر قیمت»! رخ داده، از تمام اصول اعلامشده عبور کرده و دست به خشنترین واکنشها میزند. میخواهیم بگوییم، اسرائیل درگیر یک معضل عظیم اجتماعی و یک «جنگ بیسابقه» در غزه بوده و زمان هم به سرعت علیه این رژیم در حال گذر است. این رژیم در بدترین شرایط تاریخ غاصبانه هفتاد سالهاش
قرار دارد و هر چه «زمان» میگذرد، شرایط آن بحرانیتر میشود.
بنابر اعتراف تمام کسانی که تحولات اسرائیل و غزه را تحلیل میکنند، این رژیم پیش از این هیچ گاه در چنین بحرانی گرفتار نشده بود و هیچ گاه بیش از ۳۳ یا حداکثر ۳۴ روز درگیر هیچ جنگی نبوده است. بنابراین نباید از مشاهده چنین رفتارهای غیرانسانی و وحشیانهای زیاد تعجب کرد. فقط به عنوان یک نمونه از صدها نمونه مشابه، به استعفاهایی که طی روزهای گذشته در ارتش رژیم صهیونیستی رخ داده توجه کنید. بالاترین مقامات اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی در بحبوحه بزرگترین جنگ تاریخ این رژیم و در یک بازه زمانی کوتاه مجبور به استعفا شدند و رسانههای این رژیم نیز میگویند، علاوهبر این افراد، شخص نتانیاهو، رئیس شین بث و سایر مقامات بلند پایه حاکم بر این سرزمین اشغال شده هم باید، اولا استعفا کنند ثانیا محاکمه شوند. خروجی آنچه تاکنون در بند (ب) به آن پرداختیم این میشود که، رژیم صهیونیستی در شرایطی قرار گرفته است که، تحلیلها راجع به آن، از «طرح آبراهام و عادیسازی روابط با اعراب» رسیده به «آیا اسرائیل در حال فروپاشی است؟» و وقتی رژیمی به این مرحله میرسد، حامیان جنایتپیشه چنین رژیمی، برای نجات آن هر هزینههای را میپردازند. مخصوصا اگر این حامی، کشوری با ویژگیهای آمریکا باشد که لابیهای قدرتمند و پرنفوذ، ادارهاش میکنند.
به بیان دیگر، وقتی میبینیم کشوری در حمایت از رژیمی، روی تمام اصول و ارزشهایش خط میکشد و نگران تبعات آن هم نیست، و خیلی عُریان از نسلکشی و کشتار بیش از ۲ میلیون انسان آن هم در سال ۲۰۲۴ و قرن بیست و یک حمایت میکند، یعنی اوضاع آن رژیم حسابی بیخ پیدا کرده است.
کد خبر 847102 منبع: کیهان برچسبها اسرائیل خبر ویژه رژيم صهيونيستى ایالات متحده آمریکا