Web Analytics Made Easy - Statcounter

حاکمیت خانوادگی آل خلیفه تفاوت‌های ریشه‌ای در بافت مردم‌شناختی بحرین و امارات متحده عربی را نادیده گرفته است و به دستور مقامات آمریکایی و سعودی دست به قمار بزرگی زده است.

سرویس جهان مشرق - یک ماه بعد از اعلام عادی‌سازی مناسبات امارات متحده عربی با رژیم صهیونیستی، دولت آل‌خلیفه در بحرین نیز همین سناریو را تکرار کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
فارغ از تفاوت‌های راهبردی که میان موقعیت امارات و بحرین در خصوص سازش با رژیم صهیونیستی وجود دارد، شاید مهمترین سوالی که به ذهن متبادر می‌شود، این است که ابعاد و پیامدهای داخلی و منطقه‌ای اقدام آل خلیفه در عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی چگونه خواهد بود؟

پیش از هر چیز توجه به این نکته لازم است که استفاده از عبارت عادی سازی در خصوص مناسبات رژیم صهیونیستی با هر کشور دیگر یک خطای رایج است. عادی‌سازی روابط میان دو کشور هنگامی اتفاق می‌افتد که بین دو رژیم مشروع در عرصه بین‌الملل روی دهد که مناسبات آنها به هر علتی از جمله جنگ دستخوش تیرگی و تنش شده و طرفین منازعه با بازگشت به رویکردهای دیپلماتیک به دنبال اصلاح رفتار خود هستند.

اما نگاهی به ماهیت اشغالگرایانه رژیم صهیونیستی در عرصه منطقه‌ای و موجودیت نامشروع آن نشان می‌دهد که هر گونه سازش با این رژیم در شرایطی که موجودیت این رژیم دستخوش تغییر نشود و خسارت جنایت‌های این رژیم ضد ملت‌های منطقه جبران نشود را نمی‌توان عادی سازی روابط تلقی کرد، بلکه این اقدام به معنی تسلیم شدن در برابر رژیم صهیونیست و ذلت و خفت رژیم‌های غیردموکراتیک عربی است.

در همین راستا سازمان عفو بین‌الملل با صدور بیانیه‌ای تاکید کرد که هیچ توافقنامه دیپلماتیکی نمی‌تواند وظایف قانونی اسرائیل را به عنوان  یک رژیم اشغالگر که در قوانین بین‌المللی و حقوق بشر ذکر شده، تغییر دهد و یا اینکه فلسطینیان را از حقوق خود یا حمایتی که قانون بین‌المللی تعیین کرده، محروم کند.

دلیل این مدعا آن است که رژیم بحرین در شرایطی به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی پرداخته که امارات متحده عربی بعد از سازش با رژیم اسرائیل نتوانست به اهداف مورد نظر خود دست پیدا کند. مسئولان ابوظبی سعی داشتند با بهانه تعلیق طرح الحاق کرانه باختری به سرزمین‌های اشغالی اقدام خائنانه خود را توجیه کنند، اما رسانه‌های بین‌المللی فاش کردند که هدف ابو ظبی از امضای توافق سازش با اسرائیل، رسیدن به بسته تشویقی آمریکا مبنی بر دریافت قرارداد تسلیحاتی شامل سلاح‌های پیشرفته از جمله جنگنده اف ۳۵ است. 

قراردادی که البته خیلی زود با وتوی ابوظبی مواجه شد و مسئولان رژیم صهیونیستی اعلام کردند که اجازه دستیابی کشورهای عربی به سلاح‌هایی که موازنه منطقه‌ای را در هم می‌شکند، نخواهد داد. این در حالی بود که نتانیاهو طرح ادعای تعلیق طرح الحاق به علت امضای سازش با امارات را نیز رد و تاکید کرد که این طرح بنا به ملاحظاتی متوقف شده و به زودی از سر گرفته خواهد شد. به این ترتیب می توان گفت که بحرین نیز از سازش با اسرائیل نمی تواند امتیازی برای خود متصور شود و تنها در نتیجه فشارهای خارجی و راضی کردن طرف آمریکایی است که به این اقدام تن داده است.

پیامدهای راهبردی سازش بحرین با تل‌آویو بر منطقه

از منظر ژئوپلتیک منطقه‌ای توافق رژیم بحرین با تل‌آویو را  می‌توان در چارچوب  تلاش آمریکایی- صهیونیستی برای ایجاد خاورمیانه‌ای جدید دانست که بر اساس اظهارات امروز بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی اسرائیل در این خاورمیانه مجبور نیست برای تامین صلح خود، اراضی تحت اشغال را واگذار کند. وی از  پایان دوره سازش در برابر زمین خبر داد و گفت که دوره جدید دوره سازش در برابر سازش و اقتصاد در برابر اقتصاد است. این راهبرد گرچه در ابعاد تبلیغاتی می‌تواند برای انتخابات زودهنگام احتمالی در سرزمین‌های اشغالی یا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و مهندسی افکار عمومی این کشور توسط لابی‌های صهیونیستی جهت باز تولید ریاست جمهوری دونالد ترامپ اهمیت داشته باشد، اما تغییر خاصی در  نقشه سیاسی منطقه ایجاد نخواهد کرد.

از سوی دیگر به نظر می رسد گرایش برخی رژیم‌های عربی حاشیه خلیج فارس به سمت بهبود مناسبات با تل‌آویو، گروه‌های فلسطینی را به این نتیجه می‌رساند که برای احقاق حقوق مشروع خود در بازگشت آوارگان و تشکیل دولت مستقل به پایتختی قدس شریف و آزادسازی مناطق اشغالی از دست صهیونیست‌ها نمی توانند توجه ویژه‌ای به رژیم‌های عربی حاشیه خلیج فارس داشته باشند و باید بر روی پتانسیل داخلی خود حساب کنند. سرخوردگی تشکیلات خودگردان فلسطینی از همکاری کشورهای عربی می‌تواند در آینده‌ای نزدیک گزینه اتحاد با  جنبش حماس و  جهاد اسلامی در خصوص وضع برنامه سیاسی مشترک در جهت عبور از توافق اوسلو و  قطع مناسبات امنیتی با رژیم صهیونیستی را  تقویت کند.

علاوه بر اینها کشورهایی که وارد کانال عادی‌سازی رسمی روابط با رژیم صهیونیستی شده‌اند، دست کم از دو دهه گذشته تاکنون نه تنها موضع تأثیرگذاری در روند معادلات منطقه‌ای و  پرونده‌های مربوط به محور مقاومت و آرمان فلسطین نداشته‌اند،  بلکه جانبداری گاه و بی‌گاه آنها از رژیم صهیونیستی با خشم افکار عمومی داخلی و منطقه‌ای شده است. لذا سازش رسمی آنها  با رژیم صهیونیستی تغییری در مواضع این کشورها ایجاد  نخواهد کرد، بلکه تحولاتی که پیش از این در پشت درهای بسته دنبال می شد را به روی میز خواهد کشاند.

در عرصه داخلی بحرین توجه به این نکته لازم است که شباهت ظاهری اقدام امارات متحده عربی و بحرین در عادی سازی مناسبات با رژیم صهیونیستی، آل خلیفه را دچار این اشتباه راهبردی کرده که احتمالا این کشور نیز مانند امارات با پیامدهای قابل توجهی در خصوص سازش با رژیم اسرائیل مواجه نخواهد شد. افکار عمومی دنیا و کشورهای عربی و اسلامی منطقه گرچه طی یک ماه گذشته واکنش‌های تندی نسبت به اقدام امارات داشته اند، اما کشورهای تاثیرگذار عربی مانع از اقدام جدی و الزام‌آور محافل بین‌المللی در محکومیت اقدام امارات شده اند.

حاکمیت خانوادگی آل خلیفه تفاوت‌های ریشه‌ای در بافت مردم‌شناختی بحرین و امارات متحده عربی را نادیده گرفته است. جامعه امارات جامعه‌ای با رویکرد اقتصادی متشکل از ملیت‌های مختلف است که آرمان‌های ایدئولوژیک در نزد آنها رنگ و بوی ضعیف‌تری دارد. اما بحرین کشوری است که در سایه استبداد رژیم آل خلیفه و سرکوبگری مزدوران عربستان تنها یکی دو سال است که توانسته اعتراضات گسترده مردمی بویژه در جوامع شیعی را مهار کند.

اقدام تنش‌آفرین رژیم آل خلیفه در سایه احساسات ضد صهیونیستی اکثریت شیعه و سنی بحرین می‌تواند آتش زیر خاکستر انتفاضه مردمی در این کشور را شعله‌ور کرده و روند تحولات را  به سمتی پیش ببرد که دیگر مشت آهنین سرویس های امنیتی آل خلیفه نتواند اوضاع را کنترل کند، آنهم در شرایطی که عربستان درگیر جنگ فرسایشی در یمن بوده و پتانسیل نظامی لازم برای حمایت از متحد بحرینی خود را ندارد.

عربستان مقصد بعدی سازش با اسرائیل؟

 نکته‌ای که در این میان باید به آن اشاره کرد، این است که اقدام رژیم بحرین به علت وابستگی ذاتی که به عربستان سعودی دارد،  در واقع نشان دهنده رویکرد مثبت ریاض نسبت به عادی سازی مناسبات با رژیم صهیونیستی است. در حال حاضر به نظر می‌رسد عربستان با فشار بر متحدان خود از جمله بحرین و سودان تلاش دارد سازش در برابر  رژیم اسرائیل را تسریع کند. محمد بن سلمان به این ترتیب سعی دارد هزینه‌های امضای توافق سازش با رژیم صهیونیستی را برای خود  کاهش داده و از آن به عنوان تضمین برای رسیدن به پادشاهی عربستان استفاده کند. 

درست به همین علت بود که شبکه 12 تلویزیون رژیم صهیونیستی توافق با بحرین را یکی از اتفاقات دومینو وار منطقه در راستای اهداف کاخ‌سفید خواند و تاکید کرد که این موضوع دیگر موضوع یک کشور سازشکار نیست، بلکه آغازی بر خاورمیانه جدید خواهد بود.

آری شابیت تحلیلگر سیاسی شبکه ۱۳ رژیم‌صهیونیستی نیز به نقش عربستان سعودی در چارچوب توافق اسرائیل با بحرین اشاره و تاکید کرد که از آنجا که منامه کاملاً تحت کنترل عربستان قرار دارد و کشور مستقل نیست، این بدان معنا است که عربستان نیز در چارچوب عادی سازی قدم برمی‌دارد و احتمالا طی شش ماه یا یک سال آینده اقدام به عادی‌سازی روابط با اسرائیل کند.

منبع: مشرق

کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا قرارداد ایران و چین خاورمیانه محمد بن سلمان امریکا سرزمین های اشغالی عربستان عربستان سعودی ریاض رژیم بحرین امارات جنبش حماس اسرائیل رژیم صهیونیستی آل خلیفه سودان جهاد اسلامی رژیم صهیونیست سعودی اخبار داغ امارات متحده عربی رژیم صهیونیستی عادی سازی روابط سازش با رژیم آل خلیفه بین المللی منطقه ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۷۱۶۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اعراب می‌توانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟

کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سال‌ها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقه‌ای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر می‌رسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.

به گزارش انتخاب، برای دولت‌های عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آن‌ها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجه‌ای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آن‌ها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آن‌ها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابت‌های ژئوپلتیک مابین کشور‌های عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویت‌های منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آن‌ها به مخاطره افتاده است.

در هفته‌ها و ماه‌های پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقه‌ای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکت‌های منطقه‌ای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار می‌رفت. تلاش‌های هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام می‌گرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.

جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشور‌های حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال می‌شد و تصور این بود که می‌توان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانی‌ترین و مرگبار‌ترین جنگ بین اسرائیلی‌ها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.

هیچ یک از دولت‌های منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنش‌های منطقه‌ای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشور‌ها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوام‌تر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنش‌های پایتخت‌های عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان می‌دهد که مواضع این کشور‌ها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیری‌های آن‌ها در فاصله سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثی‌ها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساخت‌ها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر می‌رسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنش‌ها با حوثی‌ها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.

تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثی‌ها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیات‌های انجام شده علیه مواضع حوثی‌ها از ناو‌های هواپیما بر و ناوچه‌های آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاه‌های بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشور‌های حاشیه خلیج فارس و این کشور‌ها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.

از این رو به نظر می‌رسد که رهبران کشور‌های حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقه‌ای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشور‌های حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که می‌تواند پیامد‌های منطقه‌ای گسترده‌ای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آن‌ها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار می‌دهد و احتمالا تلاش این کشور‌ها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژه‌های بزرگ اقتصادی می‌تواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.

ریسک زدایی در کشاور‌های حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژه‌های عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقه‌ای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژه‌های توسعه‌ای جدید خود متمرکز هستند که می‌تواند موقعیت آن‌ها به عنوان قطب‌هایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشور‌ها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشک‌ها و پهپاد‌های ایران است تا درس‌هایی را برای استفاده در سامانه‌های دفاعی خود بیاموزند.

هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی می‌شود یا به معنای جابجا شدن مرز‌های افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.

در سال ۲۰۲۰ مقام‌های ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویارویی‌های دوره‌ای بین دشمنان منطقه‌ای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی می‌شود که می‌تواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتمل‌تر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.

شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتخت‌های عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آن‌ها می‌توانند از کانال‌های پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.

دیگر خبرها

  • قدرت‌نمایی مقاومت بحرین و پیام‌های آن برای منطقه
  • مختصات نظم جدید منطقه
  • قدرت‌نمایی مقاومت بحرین و پیام‌های آن برای منطقه
  • طرح توهمی نتانیاهو برای غزه بعد از قتل عام فلسطینی‌ها
  • ژنرال صهیونیست: السنوار به دنبال بیرون راندن ما از نوار غزه است/ایران تهدیدی بزرگ برای اسرائیل
  • ایهود باراک: حمله به رفح یک اشتباه بزرگ راهبردی است
  • نگرانی از اعتراضات ضدصهیونیستی در عربستان،‌ مصر و اردن
  • ۳ مساله تاثیر گذار بر تحولات منطقه
  • اعراب می‌توانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
  • پیام ویژه آمریکا خطاب به عربستان درباره سازش با اسرائیل