۵ نکته دربارهۀ اعلام عادیسازی رابط امارات و بحرین با اسرائیل
تاریخ انتشار: ۲۳ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۷۴۰۰۸
خبرگزاری میزان-با نگاهی به دیگر توافقات کشورهای عربی با اسرائیل یا نگاهی به دیگر توافقات کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی به این نتیجه میرسیم که توافقات درست به ضرر کشور متحد با رژیم صهیونیستی تمام شده است که نمونه بارز آن اردن در قرارداد «وادی عربه» و مصر در قرارداد «کمپ دیوید» است. خبرگزاری میزان - مونا مصیبی دانشجوی دکتری روابط بینالملل: بالاخره پس از سالها پنهانکاری، پادشاهی امارات و بحرین هم به همان مسیری رفتند که مصر و اردن از سالها پیش در آن گام نهادند که آوردهای جز افزایش وابستگی و به تاراج رفتن استقلال خود و همچنین افزایش نا امنی در منطقه نخواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
امارات علیرغم سیاستهای اعلامی ضد صهیونیستی در راستای همراهی با افکار عمومی منطقه، اولین کشور منطقه خلیج فارس است که دست به چنین اقدامی زد؛ هرچند به ظاهر از رژیم صهیونیستی خواست اعلام حق حاکمیت بر کرانه باختری را به حالت تعلیق درآورد، اما همانطور که نخست وزیر رژیم صهونیستی گفته، این تعلیق موقتی است. یعنی این رژیم پس از اطمینان از برقراری روابط دیپلماتیک با برخی کشورهای عربی، سیاست توسعهطلبانه و استعماری خود را دوباره آغاز خواهد کرد؛ و تضمینی وجود ندارد که سیاستهای پیشین اجرایی نشود چرا که استفاده از واژه تعلیق محل ابهام است.
این نوشتار در پی پاسخگویی به سرنوشت تصمیمات پادشاهی امارات و بحرین در اعلام عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی است. اگرچه تضمین سرمایهگذاریهای پایدار در بخش انرژی، دستیابی به بازارهای جدید مصرف و توسعه تجارت، و ارتقاء امنیت سایبری خود به عنوان قطب تبادلات مالی غرب آسیا، از دغدغههای اصلی آنها عنوان شده است، اما آنچه که واضح و عیان بوده و در مواردی هم آشکارا بر آن تاکید شده است، اهداف اصلی طرفهای این اقدام است که در ادامه برخواهیم شمرد.
۱- کشورهای کوچک حاشیه خلیج فارس و از جمله امارات متحده عربی و بحرین برای توهم تهدید خود ساخته، درگیر معمای امنیتی میشوند لذا ورود به اتحاد با بازیگران دیگر منطقه را راهبردی جهت پیشبرد مقاصد امنیتی خود میدانند؛ و از سویی تنشهای موجود میان ایران و امارت در موضوع ادعایی جزایر سه گانه، و عمق استراتژیک جمهوری اسلامی، امارت متحده عربی همواره ایران را به عنوان تهدیدی علیه خود میداند.
۲- رژیم صهیونیستی به شدت پیگیر بر هم شکستن محور مقاومت، تعدیل رویکرد مسلمانان نسبت به موضوع فلسطین و جلب حمایت کشورهای عربی و همچنین انزوای ایران است لذا روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس را همواره از موضوعات مورد تاکید در دستگاه سیاست خارجی خود میداند چنانکه توانسته است به صورت پنهانی فعالیتهایی را حتی بر خلاف دیدگاه افکار عمومی این کشورها با سران آن دولتها به انجام برساند. از اینرو یارگیری و نفوذ در منطقه همواره از سیاستهای اعمالی رژیم صهیونیستی برای موازنۀ تهدید علیه جمهوری اسلامی محسوب میشود. از دیدگاه این رژیم، امارات به جهت همجواری و سوابق تنش در موضوع ادعایی جزایر سه گانه با ایران گزینه مناسبی در جهت فشار به تهران است. از طرفی با توجه به جایگاه اقتصادی امارات در منطقه، موضوع عادی سازی روابط با اسراییل میتواند امارات را پیشقراول شکستن قبح رابطه با اسراییل و تعامل این رژیم با دیگر کشورهای منطقه کند کما اینکه بحرین هم به عنوان یک کشور پیرو و فاقد استقلال به این ذلت تن داد.
۳- با توجه به سهضلعی بودن «اعلام عادیسازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی» با فشار آمریکا آن هم در روزهای پایانی دولت جمهوریخواه ترامپ حکایت، استفاده ابزاری از کارت امتیاز این اقدام برای انتخابات نوامبر و گرفتن حمایت بیشتر از لابی یهود (آیپک) برای پیروزی قاطعانه به مدد آن مورد توجه است و نباید از آن غافل شد.
۴. با توجه به مقاصد هر یک از سه ضلع، آنچه روشن است اینکه اعلام عادیسازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی بر علیه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران است و اگرچه تقویت همکاریهای امنیتی در برابر تهدیدهای منطقهای به طور خاص بیان نشده است، اما با نگاه ویژه به ایران صورت گرفته است. راهبرد ایران هراسی که با جدیدت دنبال میکنند، موازنه سازی در این میدان را جبرا الزامی میکند.
۵. هدف مقامات رژیم صهیونیستی ایجاد هزینه برای ایران و انزوای آن است، رژیم صهیونیستی مایل است به مرزهای ایران نزدیک شود تا فرصت بهتری برای عمل علیه این کشور در اختیار داشته باشد. از طرفی هدف اصلی عادی سازی رابطه با اسراییل در منطقه است چرا که پیش بینهای آنان حاکی از این است که پس از امارات دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس دومینووار به جرگه عادی سازی روابط و پس از آن اتحاد و همکاری با اسراییل تن در دهند. اگرچه که در این بین علی رغم سکوت و حمایت خاموش برخی از کشورهای عربی از این اقدام، کویت بر خلاف همسویی سیاسی و نظامی با آمریکا سرسختانه از آرمان فلسطین حمایت میکند و به تازگی بر عدم امکان عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تاکید کرده است چرا که موضوع فلسطین علاوه بر ناسیونالیسم عربی موضوعی است مرتبط با همبستگی اسلامی و همواره بر مواضع تاریخی خود در قبال آرمان فلسطین پافشاری میکنند. چرا که معتقدند این توافقات موقعیت فلسطین را تضعیف میکند زمینه را برای مشروعیت بخشیدن به توسعه طلبی جدید اسرائیل در سرزمینهای اشغالی فلسطین و ادعای آن بر بیت المقدس را هموار میکند.
با نگاهی به دیگر توافقات کشورهای عربی با اسرائیل یا نگاهی به دیگر توافقات کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی به این نتیجه میرسیم که توافقات درست به ضرر کشور متحد با رژیم صهیونیستی تمام شده است آنچه در ابتدای پاسخگویی به آن برآمدیم امکان یا امتناع موازنه سازی است. این مسئله مهم است که این موزانه با چه کسی و در برابر چه کسی صورت میگیرد! با نگاهی به دیگر توافقات کشورهای عربی با اسرائیل یا نگاهی به دیگر توافقات کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی به این نتیجه میرسیم که توافقات درست به ضرر کشور متحد با رژیم صهیونیستی تمام شده است که نمونه بارز آن اردن در قرارداد «وادی عربه» و مصر در قرارداد «کمپ دیوید» است که نه تنها به اوضاع اقتصادی این کشور کمکی نکرد بلکه بخشی از اختیارات آن را بر صحرای سیناگرفت.
سالها حضور امارات در جنگ لیبی و یمن، با فشار قدرتهای خارجی به ضرر این کشور تمام شد و از طرفی فشار افکار عمومی و هزینههای که باید به جهت عادی سازی روابط با سراییل بپردازد موجب عقب رفت این کشور خواهد شد. نا امنی موجود از حضور اسراییل در منطقه نه تنها متوجه ایران بلکه تمامی کشورهای منطقه خواهد بود چرا که هرگونه نا امنی متوجه جمهوری اسلامی ایران با توجه به منافع در هم تنیده و در پی آن درهم تنیدیگی امنیتی میشود که در منطقه وجود دارد و موجب تسری آن در منطقه خواهد شد که به سود هیچ یک از بازیگران منطقه نیست؛ و بطور کل روند عادی سازی رابطه با اسرائیل نه تنها منجر به موزانه سازی نخواهد شد بلکه منابع بحران را فزونی میبخشد.
با توجه به تلاشهای اسراییل برای تهدید جلوه دادن جمهوری اسلامی در منطقه معرفی میکند زین پس تلاشهای این رژیم برای یارگیری در منطقه و رفتن به سوی اتحادهای چندگانه برای ادامه روند سناریو ایران هراسی در منطقه هستیم؛ و اکنون این کشورها همسایه هستند که با تن دادن به عادی سازی رابطه با این رژیم برای افزایش امنیت و موازنه یا تقلیل استقلال خود و از قبل آن نا امنی و بحرانهای جدید که ثمرهای جز، منطقه ملتهب نخواهد بود، از اینرو این اقدامات نه تنها امنیتی به بار نخواهد آورد بلکه به چالشهای موجود خواهد افزود. از اینرو شایسته است ایران اقدامات خود را در هماهنگی باسایر کشور های مخالف با این اقدام تعریف و قرابت منافع را تشریح و تشریک مساعی کند.
انتهای پیام/ برچسب ها: امارات عادی سازی روابط
منبع: خبرگزاری میزان
کلیدواژه: امارات عادی سازی روابط اعلام عادی سازی روابط عادی سازی رابطه عادی سازی روابط رژیم صهیونیستی رژیم صهیونیستی امارات و بحرین کشور های منطقه جمهوری اسلامی کشور های عربی خلیج فارس نا امنی تمام شد نه تنها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۷۴۰۰۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توافق امنیتی جدید عربستان و آمریکا در انتظار چراغ سبز اسرائیل!
به گفته مقامات آمریکایی، عربستان سعودی و ایالات متحده در حال نهایی کردن جزئیات یک توافق مهم برای تقویت تجارت و دفاع دوجانبه هستند، اما اگر عربستان و اسرائیل روابط دیپلماتیک برقرار نکنند، توافقی حاصل نخواهد شد.
به گزارش جماران، سی ان ان در تحلیلی در این باره مینویسد:
یک معاهده دفاعی، ائتلاف امنیتی هفت دههای بین عربستان سعودی و ایالات متحده را مستحکم و آنها را هر چه بیشتر به یکدیگر نزدیک میکند، زیرا دشمنان ایالات متحده مانند ایران، روسیه و چین به دنبال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه هستند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، مدتهاست که به دنبال روابط با عربستان سعودی است، زیرا این اقدام میتواند در سراسر جهان اسلام تاثیر خود را بگذارد.
متیو میلر، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا روز پنجشنبه گفت که ایالات متحده در حال مذاکره برای یک قرارداد بزرگ شامل سه جزء است.
مولفه اول شامل بستهای از توافقات بین آمریکا و عربستان سعودی، مولفه دیگر عادی سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل و مولفه سوم تشکیل کشور فلسطین است.
به گفته سخنگوی وزارت خارجه آمریکا این سه با هم مرتبط هستند و هیچ کدام بدون دیگران جلو نمیروند. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا، در یک میزگرد در کنفرانس اقتصادی این هفته در ریاض گفت: برای اینکه عادی سازی بین عربستان سعودی و اسرائیل محقق شود، باید مسیری برای تشکیل کشور فلسطین و «آرامش در غزه» وجود داشته باشد. به نظر من کاری که عربستان سعودی و ایالات متحده با هم در زمینه توافقات خود انجام داده اند، به طور بالقوه به اتمام نزدیک است، اما برای پیشبرد عادی سازی دو چیز لازم است: آرامش در غزه و مسیری معتبر به سوی یک کشور فلسطینی.
وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد، در حاشیه این مجمع، بلینکن با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی (MBS) دیدار کرد تا در مورد این توافق گفتگو کند. کارشناسان، پیمان عربستان و آمریکا را «مجموعهای جامع از تفاهمات» توصیف میکنند که شامل تضمینهای امنیتی، اقتصادی و فناوری برای سعودی و همچنین حمایت از برنامه هستهای غیرنظامی این کشور میشود.
انتظار میرود این توافق عادیسازی از توافقنامه ابراهیم، مجموعهای از معاهدههایی که چهار کشور عربی اسرائیل را در سال ۲۰۲۰ به رسمیت شناختند و تقاضای دیرینه اعراب برای تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی به عنوان پیششرط به رسمیت شناختن اسرائیل را نادیده گرفتند الگوبرداری شود.
محمد بن سلمان پیشتر گفته بود که توافق با اسرائیل «بزرگترین توافق تاریخی از زمان جنگ سرد» خواهد بود. در سال ۲۰۲۱، نتانیاهو این توافق را اینگونه توصیف کرد که اسرائیل را قادر میسازد «دکترین قدیمی و خطرناک سرزمین در ازای صلح را جایگزین کند و صلح را در ازای صلح به ارمغان آورد، بدون اینکه اسرائیل حتی یک سانتیمتر از دست بدهد».
از آن زمان، دولت بایدن عادی سازی اسرائیل و عربستان را در مرکز سیاست خاورمیانهای خود قرار داده است. ایالات متحده و عربستان سعودی در سال ۲۰۲۳ به گفتگوها درباره این پیمان ادامه دادند و انتظار میرفت که بلینکن در ۱۰ اکتبر سال گذشته به ریاض برود تا درباره جزئیات آن صحبت کند، این تاریخ درست سه روز قبل از حمله حماس به اسرائیل بود که عملا این توافق را به تاخیر انداخت.
تحلیلگران میگویند که حمله بعدی اسرائیل به غزه که این منطقه را ویران کرده و بیش از ۳۴۰۰۰ فلسطینی را کشته، ممکن است پارامترهای توافق را برای عربستان سعودی تغییر داده باشد. اکنون پذیرش بخشی که خواستار مسیری «غیرقابل بازگشت» به سوی تشکیل یک کشور فلسطینی است، کلید اصلی بخش عادی سازی توافق گستردهتر خواهد بود.
نتانیاهو بارها چشم انداز تشکیل کشور مستقل فلسطینی را رد کرده و استدلال میکند که این امر به امنیت اسرائیل آسیب میزند و بر ادامه جنگ غزه تا زمانی که حماس از بین برود، مصمم است.
تحلیلگران میگویند که این موانع ممکن است منجر به تلاش عربستان برای بستن توافق دوجانبه بدون جزء عادی سازی توافق شود. اما چنین رویکردی با موانع بزرگی روبرو خواهد شد. سناتور جمهوری خواه لیندسی گراهام در این باره میگوید: توافقی که تعهد نظامی قاطعانه ایالات متحده به امنیت عربستان سعودی را بدون مولفه عادی سازی ایجاد میکند، بعید است از کنگره آمریکا عبور کند.
اگر توافقنامه دفاعی متقابل در قالب یک معاهده مورد مذاکره قرار گیرد، برای الزام آور شدن نیاز به ۶۷ رأی در سنا دارد. گراهام در پاسخ به گزارشهایی مبنی بر تصمیم عربستان سعودی گفت: بدون عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان و اطمینان از تامین نیازهای امنیتی اسرائیل در مورد پرونده فلسطین، رای بسیار کمی برای توافق دفاعی متقابل بین ایالات متحده و عربستان سعودی وجود خواهد داشت.
کارشناسان میگویند که شاید بایدن بتواند با الگوبرداری از توافقنامه امنیتی دیگری که سال گذشته با بحرین امضا کرد، کنگره را برای رسیدن به توافق دور بزند. به گفته فراس مکساد، کارشناس ارشد و مدیر توسعه استراتژیک در موسسه خاورمیانه در واشنگتن دی سی، مسیر دیگری وجود دارد که حول توافقنامه یکپارچگی و رفاه امنیت جامع که دولت بایدن در سپتامبر ۲۰۲۳ با بحرین امضاء کرد، الگوبرداری شده است. متن این پیمان صراحتاً بیان میکند که ممکن است از طرفهای دیگر برای پیوستن دعوت شود.
با این حال، هیچ نشانهای مبنی بر اینکه دولت بایدن برای تصویب توافق دوجانبه با عربستان سعودی، کنگره را دور بزند، وجود ندارد. برای عربستان سعودی، توافق دوجانبه با ایالات متحده یک پیروزی بزرگ خواهد بود، که نشان دهنده پایان دورانی است که بایدن به دنبال تضعیف محمد بن سلمان به اتهام دست داشتن در قتل جمال خاشقجی، ستون نویس واشنگتن پست در کنسولگری سعودی در استانبول بود.
برخی کارشناسان معتقدند که این توافق همچنین «سلطه آمریکا را در خاورمیانه برای نسلها تثبیت میکند و چالش رو به رشد چین و روسیه را کمرنگ میکند.» محمد بن سلمان مشتاق تقویت سیستم دفاعی عربستان و تنوع بخشیدن به اقتصاد عربستان به دور از هیدروکربن است، زیرا او یک سیاست اقتصادی بلندپروازانه به نام چشم انداز ۲۰۳۰ را دنبال میکند. پادشاهی سعودی دارای یک برنامه هستهای غیرنظامی نوپا است که ولیعهد مایل به توسعه آن با حمایت ایالات متحده است.
به گفته کارن یانگ، محقق ارشد پژوهشی در مرکز دانشگاه کلمبیا، عربستان سعودی مایل است با ایالات متحده معامله کند و این احتمالاً بهترین زمان در دوران دولت بایدن برای کمک به برخی از مسائل مهم در کنگره نظیر سیاست جهانی انرژی است.
یکی دیگر از نقاط سخت در حمایت ایالات متحده از چنین برنامه ای، مخالفت آمریکا با غنی سازی محلی اورانیوم در داخل خاک کشورها است، غنی سازی یک جزء کلیدی برای تولید انرژی هستهای است که میتواند برای تولید سلاحهای هستهای نیز استفاده شود. عربستان سعودی از نظر ذخایر اورانیوم غنی است و اصرار دارد که بتواند آن را در داخل غنی سازی کند. در صورت تحقق چنین مسئلهای این برای یک کشور عربی برای اولین بار خواهد بود. برای مثال، امارات متحده عربی همسایه، اورانیوم غنی شده را برای نیروگاههای هستهای خود وارد میکند.
روز چهارشنبه، سناتور دموکرات، اد مارکی، رئیس مشترک گروه کاری تسلیحات هستهای و کنترل تسلیحات، از دولت بایدن خواست اطمینان حاصل کند که ریاض از غنیسازی و بازفرآوری مواد هستهای خودداری میکند. او در بخشهایی از سخنان خود به اظهارات قبلی محمد بن سلمان استناد کرد که گفته بود عربستان سعودی در صورت حرکت تهران به سمت سلاح هستهای در این مسیر گام خواهد گذاشت. وی گفت: مسیر صلح خاورمیانه نباید شامل چشم انداز عربستان سعودی مجهز به سلاح هستهای باشد که منافع آمریکا، متحدان و شرکای خود را در سراسر منطقه تضعیف کند.
پیمان عربستان سعودی و آمریکا دو کشور را موظف میکند که برای بازدارندگی و مقابله با هرگونه تجاوز خارجی با یکدیگر همکاری کنند، اما به این تعهد جنبه معاهده رسمی نمیدهد.
زمانی که شرایط سیاسی اجازه دهد، هنوز جایی برای یک توافق امنیتی چندجانبه که در نهایت شامل اسرائیل، بحرین، ایالات متحده و دیگران باشد، وجود خواهد داشت. انتخاب با اسرائیل خواهد بود که چه زمانی آماده پاس دادن توپ به سمت تشکیل کشور مستقل فلسطین باشد.