از ناوهای هواپيمابر تا قابلمههای خالي
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۲۹۷۷۴۴
در اين شرايط است كه توجه به شبكه هاي جایگزین و مستقل مانند پرس تي وي مي تواند مردم ايالات متحده را به پاسخ همه پرسشهاي خود برساند. هر چه مشکلات آمریکا بیشتر میشود مردم بیشتر از رسانه های امریکایی گریزان میشوند.
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو: بیش از صد سال است که مردم ایالات متحده هر آنچه را رسانه های آن کشور گفتند، باور کردند و تنها قشر نخبه و منتقد در جست و جوی حقیقت بودند، اما تحولات اخیر آمریکا نشان داد حنای این رسانه ها دیگر رنگی ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آشوب های امریکا گرچه با اعتراض به قتل عمد یک سیاه پوست به دست پلیس امریکا انجام شد اما زمینه ای شد تا اعتراض به بی عدالتی همگانی در آن کشور به سرعت فراگیر شود. مردم عادی به خیابان ها هجوم بردند و جهان را شگفت زده کردند. مردمی که تا چند ماه قبل هرگز تصور نمی شد به خیابان ها بریزند و از تظاهرات تا شورش مسلحانه پیش روند.
مردم بیکار شده، تحقیر شده و سرکوب شده دانستند دولت آمریکا و نهاد های حاکمیتی مانند پلیس نه تنها مسئول خدمت رسانی به آنها نیستند بلکه فقط وظیفه دارند تا همین روندی را که به سود قشر برخوردار است، حفظ کنند و در این میان مردم عادی فقط باید بهره کشی شوند.
شرایط زندگی مردم امریکا نه تنها بهتر نمی شود بلکه برای اکثریت جمعیت آن کشور روزگار بسیاری سخت تری در پیش است. وضعيتي كه به دليل مديريت هيات حاكمه آمريكا در كنگره و كاخ سفيد ايجاد شده است. آنها شايد بتوانند با اعتراض خود وضعيت را براي همه جهان بهتر كنند چرا كه نه تنها زندگي مردم امريكا سخت شده بلكه به دليل سياست هاي تحريمي و جنگ افروزي هاي كاخ سفيد زندگي در بسياري از كشورها مانند سوريه، ونزوئلا، يمن، کوبا، لبنان، بولیوی و ... كه توسط دولت ايالات متحده تحريم شده اند هم دشوار است.
با اين حال يك مشكل بزرگ وجود دارد
نه همه جمعیت ساکن آمریکا بلکه فقط بخشی از مردم توانسته اند خود را از فریفته شدن توسط رسانه های ایالات متحده برهانند و در جستجوي رسانه هاي حقيقت گوي غير امريكايي هستند. بقیه جمعیت بازهم به وسیله رسانه های آمریکا با اطلاعات غلط بمباران می شوند. به مردم امريكا گفته مي شود اگر مشكلي هست به دليل يكي دو مسئول فاسد يا ناكارآمد است و الا كل سيستم حکومتی آمريكا درست عمل مي كند فقط كافيست تا انتخابات كنگره يا رياست جمهوري صبر كنید. به زودی شخصي كه مشكلات را حل مي كند خواهد آمد. اما این هم یک فریب دیگر است.
در دهه هاي گذشته چنین نيرنگ هایی توسط رسانه هاي امريكايي تاثيرگذار بود اما در شرايط حال حاضر كه در همه ايالت هاي آمريكا به مدت چند ماه آشوب و تظاهرات ديده مي شود وضعيت ديگري وجود دارد. مردم نمي توانند آرام شوند؛ تفاوت امروز با سال قبل در این است که مرز میان اعتماد به رسانه ها با حقایق موجود جامعه به شدت در حال افزایش است.
بحران اقتصادی امریکا که ناشی از کاهش میزان تولید و نیز کاهش ارزش دلار است موجب شده تا بسیاری شغل خود را از دست دهند که پیامد آن بی خانمانی، ناتوانی در تامین هزینه زندگی فرزندان و ... است. علاوه بر اینکه به دلیل اقتصاد لیبرالیسی در آمریکا، هیچ نظارتی بر هزینه های مسکن، درمان و ... نمی شود. این وضعیت در کنار لغو بیمه همگانی به دستور ترامپ موجب شده هر روز اعتراض های مردم ایالات متحده به بی عدالتی افزایش یابد. این نابرابری شدید در بهره مندی است كه عامل مشكلات بوده اما هنوز هم همه از آن آگاه نيستند.
بخش خوب ماجرا اين است كه مردم امريكا در جستجوي رسانه هاي دگر انديش مي توانند به شبكه هايي مانند پرس تي وي برسند كه يك دهه است حقايق تلخ جامعه آمريكا را بازنمايي مي كرد اما فقط قشر نخبه و منتقد به آن توجه داشتند نه اكثريت جامعه.
صنعت زندان، تبعيض نژادي سازمان يافته در نهادهاي امنيتي آمريكا به ويژه پليس، خريد و فروش زنان و كودكان، بانكداري بهره كشي در امريكا و .. از جمله سرفصل هايي بوده كه در مدت يك دهه اخير به زبان مردم آمريكا براي آنها گفته شده ولي در گذشته مردم عادي نياز جدي براي توجه به رسانه هاي دگرانديش نداشتند. حالا اين نياز وجود دارد.
مردم با روندي فزاينده مي خواهند بدانند در كشورشان چه خبر است و چرا با سرعتي شتابان به سمت جهنمي از گرسنگي و ناامني و شورش سقوط مي كنند.
مگر آمريكا همان ابرقدرت جهان شمول نبود كه بر همه کشورها سيطره داشت و غير از چند ملت کم جمعیت، همه دولت ها قدرت برتر آن را به رسميت مي شناختند پس ناگهان اين بيكاري فزاينده و افلاس وسيع از كجا آمد؟
آشوب هاي آمريكا و فرصت رسانه اي برای ایران
تصاويري كه هنوز هم رسانه هاي آمريكا به مردم كشورشان نشان مي دهند قدرت بي نظير ارتش و فناوري برتر صنايع اين كشور است كه در حال نبرد با تروريست ها و ديكتاتورها به منظور تامين امنيت آمريكا هستند اما مخاطب امريكايي ديگر مي داند همه اين قدرت يا نبرد خيالي آمريكا با دشمنان فرضي يك توهم رسانه اي بيش نيست. شبكه هاي دگرانديش مانند پرس تي وي نشان مي دهند كه دشمن مردم آمريكا نه در غرب آسيا يا كره شمالي بلكه قشر ثروتمند و بانكدار آمريكاست.
مخاطبان يكي بعد از ديگري اخطار تخليه خانه هاي خود را توسط پليس دريافت مي كنند كه اقساط وام بانك آن را نمي توانند پرداخت كنند، هزينه هاي زندگي بالا مي رود و مشاغل هم با همان سرعت آب مي شوند. اين تقصير ايران يا ونزوئلا نيست.
در اين شرايط است كه توجه به شبكه هاي جایگزین و مستقل مانند پرس تي وي مي تواند مردم ايالات متحده را به پاسخ همه پرسش هاي خود برساند. هر چه مشکلات آمریکا بیشتر می شود مردم بیشتر از رسانه های امریکایی گریزان می شوند و به قول مرحوم روژه گارودی از خواب دایناسورهای هالیوود بیدار می شوند و رسانه های آزاداندیش را مطالبه می کنند.
اکنون زمانی است که بايد پرس تی وی تقویت شود تا هر چه بیشتر مخاطبان آن افزایش یابند تا مردم آمريكا را به جنگ طبقه ثروتمند بانكداري گسيل كنند كه مردم جهان از جمله آمريكا را بدبخت کرده اند. پرس تي وي اين سوال را در فكر امريكاييان متجسم مي سازد كه چه كسي عامل بيكاري و بي خانماني شماست؟ نه مسلمانان غرب آسیا و هیولاهای خیالی هالیوود يا سيستم سياسي آمريكا.
اگر مردم آمریکا از حقیقت آگاهی یابند شاید بتوانند شرایط را به شكلي تغيير دهند كه بشریت سرنوشت بهتري داشته باشد.
آمریکاي امروز در شرایط بحرانی يا نقطه عطف حیات خود قرار دارد و دقیقا به جای آنکه پرس تی وی تقویت شود تا با بودجه ای بیشتر و مستقل توان بالاتری بیابد متاسفانه مورد بي مهري نهادهای موثر خارج از صداوسیما واقع شده و به دلایل مالی و بودجه ای حتی یک خبرنگار نیز در سراسر ایالات متحده ندارد.
تقویت بودجه شبکه ای آزاداندیش مانند پرس تی وی که بیش از یک دهه برای آن زحمت و هزینه صرف شده و اکنون باید میوه دهد به اندازه تقویت تقوان دفاعی كشور در یک جنگ نظامی مهم است.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: ایالات متحده رسانه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۲۹۷۷۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جای خالی آقای حرف حساب
«یک زبان دارم دوتا دندان لق/ میزنم تا میتوانم حرف حق»؛ بیتی آشنا که روی جلد نشریه «گلآقا» خودنمایی میکرد و حالا این نشریه و این بیت تبدیل به نوستالژی شدهاست. - اخبار رسانه ها -
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، «یک زبان دارم دوتا دندان لق/ میزنم تا میتوانم حرف حق»؛ بیتی آشنا که روی جلد نشریه «گلآقا» خودنمایی میکرد و حالا این نشریه و این بیت تبدیل به نوستالژی شدهاست. دهه 70 و اوایل دهه 80، مخاطبان «گلآقا» هفته به هفته برای خریدن شماره جدید هفتهنامه انتظار میکشیدند؛ یک انتظار شیرین و شاد برای خواندنِ طنزهایی که به مسائل و مشکلات جامعه کنایه میزد و برای دقایقی آنها را میخنداند. امروز، 11اردیبهشتماه، بیستمین سالروز درگذشت زندهیاد کیومرث صابری فومنی، همان «گلآقا»ی آشناست؛ مردی که تأثیری انکارنشدنی بر جریان طنز و طنزپردازی پس از انقلاب داشت. «گلآقا» در سالهایی که تصویرسازی و کاریکاتور خیلی رواج نداشت، در هر شماره کاریکاتور یکی از مسئولان را روی جلد میبرد. این یک نوع خطشکنی بود که بعدها دیگر نشریات هم در همین مسیر حرکت کردند. «گلآقا» با شناختی که از جامعه داشت بدون اینکه حریمشکنی کند، در چهارچوب حرکت و نقد میکرد. از این رو مخاطبان این نشریه طیف گستردهای داشتند و محتوای آن مطالب عامپسند و نخبهپسند را دربر میگرفت.
«گلآقا» در شناسایی نیروهای جوان هم نقش زیادی داشت. این نیروها بعدها وارد فضای رسمی طنز و رسانه شدند. آخرین شماره هفتهنامه گلآقا» در دوازدهمین سال انتشارش در دوم آبان 1381 منتشر شد. زندهیاد صابری فومنی در سال 1370 پس از انتشار اولین شمارههای هفتهنامه «گلآقا»، تعدادی از آنها را برای رهبر انقلاب فرستاد تا نظر ایشان را که زمانی با یکدیگر همکار بودند، جویا شود. رهبر انقلاب هم در پیامی به تاریخ 27 تیر ماه 1370 برای گلآقا نوشتند: «ادعا نمیکنم که کار شما کامل و بیعیب است؛ اما با ملاحظه اجمالی شمارههای «گلآقا»، امید هرچه بهتر شدن و کاملتر شدن آن را دارم. طنز صادق و دلسوزانه باید همه نقاط معیوب، بهخصوص آنها را که کمتر به چشم میآیند و آنها که بیشتر به علم و اطلاع همگان از آن نیاز هست، هنرمندانه ببیند و بنمایاند. امروز جامعه و نظام انقلابی ما با دشمنانی روبهروست که همه ابزارهای محسوس و نامحسوس را برای ضربه زدن و جریحهدار کردن مردم و نظام و انقلاب به کار میبرند. برای آگاه کردن ذهن مردم از خدعه دشمن، چه وسیلهای از طنز هنرمندانه و شیرین و زیرکانه، بهتر و کاریتر؟ انشاءا... شما و همکارانتان موفق باشید».
اردیبهشت ماه دو سال پیش مستندی از شبکه مستند سیما به نام «روزگار گلآقایی» ساخته محمدحسن یادگاری پخش شد؛ مستندی که پس از آن چندبار دیگر هم بازپخش شد. «روزگار گلآقایی» پرترهای از یک شخصیت محبوب و تأثیرگذار است که مردم هنوز هم طنزها و کاریکاتورهای خاطرهانگیز نشریهاش را به یاد دارند. در ادامه ،گفتوگوی ما را با محمدحسن یادگاری، کارگردان این مستند میخوانید.
لطفا درباره این که چه اتفاقی باعث شد به سراغ ساخت مستند «گلآقایی» بروید توضیح دهید؟
در دوران کودکی مخاطب پر و پاقرص «بچهها گلآقا» بودم و همین موضوع باعث شد به سراغ ساخت این مستند بروم. یکی دونفر از استادان من در حوزه ارتباطات که با مرحوم صابری آشنایی داشتند، به من کمک کردند تا با گروهی از کاریکاتوریستها و نویسندههای قدیمی طنز ارتباط پیدا کنیم. بعد از آن با آقای ناصر فیض دراین باره مشورت کردم و ایشان که شبکه همکاران «گلآقا» را میشناختند و با استاد صابری مراوده داشتند، به ما کمک کردند. بهتدریج با تعداد زیادی از دوستان و همکاران ایشان آشنا شدیم و حمایتی که افراد از ما میکردند، باعث میشد نفرات بعدی هم به جمع ما اضافه شوند. در نهایت با حدود 25نفر از یاران «گلآقا» گفتوگو کردیم که نامشان هم در فیلم هست.
در خلال گفتوگوها و دیدارهایتان با این افراد، نکتهای بود که شما را تحت تأثیر قرار بدهد؟
درزمان ساخت این مستند و با شنیدن گفتوگوها لحظه به لحظه بیشتر شیفته شخصیت آقای صابری فومنی شدم. استاد صابری دانش و تجربه زیادی داشتند و توانایی تعامل با همه جناحها و سلیقهها را داشتند؛ چیزی که امروز کم داریم؛ یعنی افراد بابینشی که بتوانند با چنین دید وسیعی با همه در ارتباط باشند و همه را به تعامل وادار کنند، این شخصیت ها خیلی کم هستند. این ویژگی آقای صابری بود و ما سعی کردیم در مستند هم این ویژگی را برجسته کنیم. از آن طرف وقتی فیلم پخش شد همه جناحها و گروه های سیاسی به آن واکنش مثبت نشان دادند و این برای ما اتقاق خوبی بود.
جالبترین بازخورد چه بود؟
روز اکران فیلم، هم هادی حیدری، کاریکاتوریست اصلاحطلب آمده بود و هم دکتر حدادعادل. هر دو هم راضی از سالن بیرون آمدند.
ساخت مستند «روزگار گلآقایی» چقدر زمان برد؟
پژوهش فیلم حدود دو سه ماه و فیلمبرداری و تدوین هم تقریباً 5، 6ماه زمان برد؛ یعنی یک فرآیند 8، 9ماهه شد. ما ساخت مستند را در سال 1399 شروع کردیم که سال 1400 به پایان رسید و اردیبهشت 1401 به پخش رسید.
منبع: خراسان
انتهای پیام/