Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-06@19:30:20 GMT

حجم تفاسیر معاصر درباره آیات‌الاحکام معادل ۱۲ قرن است

تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۰۰۷۸۷

حجم تفاسیر معاصر درباره آیات‌الاحکام معادل ۱۲ قرن است

ایسنا/قم حجت‎الاسلام فاکر میبدی در نشست «نقد و رونمایی جستارهایی پیرامون جریان‌شناسی علوم قرآن در دوره معاصر» گفت: در تفسیر آیات احکام به جرئت و براساس تحقیق می‌گویم کاری که در ۴۰ سال بعد از انقلاب انجام شده به اندازه ۱۲ قرن قبل یعنی از شروع دوره غیبت صغری است.

حجت‎ الاسلام والمسلمین محمد فاکرمیبدی، قرآن‌پژوه و عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) در نشست «نقد و رونمایی کتاب جستارهایی پیرامون جریان‌شناسی علوم قرآن در دوره معاصر» که امروز، در دفتر قم بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی برگزار شد، گفت: انجمن قرآن‌پژوهی حوزه در چند سال اخیر تلاش کرده است تا در هر دوره مدیریتی دو ساله یک اثر فاخر تقدیم جامعه کند؛ در همین راستا ۴ کتاب در چند دوره اخیر تألیف شده است که چهارمین کتاب تولید شده همین اثری است که امروز نقد می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی افزود: تحقیقات گروهی به دو صورت طولی و عرضی صورت می‌گیرد؛ در طولی تعدادی از استادان زیرنظر یک استاد برجسته به تألیف دست می‌زنند و در واقع تحت اشراف استاد برتر انجام می‌شود و در نهایت هم آن اثر به نام استاد برجسته استناد داده می‌شود، مانند آنچه در تفسیر نمونه رخ داد، ولی در روش عرضی، هر فصل به یک محقق سپرده می‌شود و نام همه مؤلفان در کتاب قید خواهد شد و هر نویسنده مسئول فصل مرتبط با خود است و اثر مذکور از سنخ کار گروهی عرضی است.

فاکرمیبدی بیان کرد: در این کتاب، هفت عنوان از عناوین مورد نیاز قرآن‌پژوهی به تحقیق سپرده شده است؛ ابتدا قرار بود ۱۰ مقاله باشد، ولی با انصراف برخی از اساتید، به هفت مقاله منحصر شد. «مطالعات معاصر در حوزه مبانی و قواعد تفسیر»، «علوم قرآن در دوره معاصر، گسترده، مسائل جدید»، «مطالعات معاصر در حوزه روش‌ها و گرایش‌های تفسیر»، «جایگاه وحی در مطالعات قرآنی معاصر»، «جایگاه محکم و متشابه در مطالعات قرآنی معاصر» و «جایگاه اسباب نزول در مطالعات قرآنی معاصر» و بررسی فعالیت‌های معاصر در حوزه علوم و فنون قرائات از جمله فصول و مباحثی است که در این اثر به آن پرداخته شده است.

حجت‌الاسلام والمسلمین عبدالله حاج‌علی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) به عنوان یکی از ناقدان با تمجید از موضوع کتاب، گفت: بسیاری از این مباحث در مقالات کتاب، کلی و برخی جزئی بیان شده است؛ مقاله اول، از مباحث علوم قرآنی و آثار گذشته شروع کرده و برخی را توضیح داده و برخی را هم توضیح نداده است؛ همچنین در برخی مقالات موضوعاتی بیان شده، ولی جریان‌شناسی به معنای واقعی در این اثر دیده نمی‌شود. البته فروعاتی از مباحث علوم قرآن در دوره معاصر مورد بحث قرار گرفته است، ولی وارد نقد، بررسی و تحلیل نشده است.

وی افزود: در مقاله دوم مثلاً بحث قرآن و عهدین مطرح شده است؛ ولی آیا این بحث علوم قرآنی است؟ با چه تعریفی می‌توان این مقوله را در حیطه علوم قرآنی گنجاند؟ همچنین در بین آثار معاصر، نویسنده از کتاب قواعد تفسیر استاد غفلت کرده است، در حالی که از آثار رده دوم و سوم دیگر یاد شده است. در این مقاله، همچنین کتاب مکاتب تفسیری استاد بابایی ذکر نشده است، در حالی که این کتاب به اعتراف اهل فن از بهترین‌هاست، ضمن اینکه سخنان گفته شده در این مقاله، سخن جدیدی نیست.

خلط روش و گرایش تفسیری

وی اضافه کرد: در مقاله سوم، علاوه بر اشکال کلی که وجود دارد، میان روش و گرایش تفسیری خلط کرده و روش اجتهادی را در برابر روش تفسیر قرآن به قرآن و ... قرار داده که در مجموع محتوای آن چندان علمی نیست. در مقاله چهارم، مقدمات طولانی زیادی نزدیک به یک سوم در مورد وحی دارد؛ جریان‌شناسی در این مقاله وجود دارد، ولی جریان ویح را به کافرانه و مؤمنانه تقسیم کرده که استفاده از تعبیر جریان کافرانه هم جای تأمل دارد؛ ضمن اینکه عمدتاً نگارش‌های علوم قرآنی را مطرح کرده و نه جریان‌شناسی.

حاج‌علی بیان کرد: هم عنوان مقاله پنجم «جایگاه محکم و متشابه در مباحث معاصر علوم قرآنی» است، ولی باز جریان‌شناسی در آن دیده نمی‌شود، بلکه به سؤالاتی مانند اینکه مراد از راسخون در آیه ۷ سوره آل‌عمران کیست، پرداخته شده است. در مقاله ششم هم، محتوای مطلب سنخیتی با عنوان اصلی اثر ندارد و در حقیقت تولید علمی در آن دیده نمی‌شود و مطلب جدیدی ندارد.

در ادامه، حجت‌الاسلام والسلمین محمد فلاحی قمی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی به عنوان ناقد دوم در سخنانی ضمن تقدیر از چاپ این اثر گفت: مقاله دوم این کتاب، نوآوری خاصی نداشت، البته هر قدر این کارها انجام شود، نورانی و نشانه اهتمام به قرآن است، ولی با توجه به عنوان مقاله، مطلب جدیدی دیده نمی‌شود؛ در این مقاله نویسنده بیش از ۱۵ بار از آثار خود یادکرده است که تصور می‌شود جه بسا لازم است این حجم یادآوری و ارجاع به خود را کم کند و این در حالی است که از آثار معاصر دیگر یاد نشده است.

وی اضافه کرد: در این مقاله همچنین به دانش زبان‌شناسی و علوم قرآن اشاره شده، ولی در آن خبری از دوره معاصر نیست، از جمله تصریح شده که زبان‌شناسی یک قرن و نیم پیش گسترش یافت و سیبویه هزار سال پیش نظام این مطلب را پایه ریخته است که به نظر می‌رسد ارتباطی با بحث معاصر ندارد. همچنین بخش زیادی از مقاله به تعاریف اختصاص یافته و فقط یک صفحه در راستای زبان‌شناسی معاصر مطلب دارد.

وی با بیان اینکه ۱۲ صفحه مقاله سوم به تعاریف اختصاص یافته و نتیجه‌گیری هم ندارد، لذا اصل بحث ۹ صفحه شده است، ادامه داد: محقق در مقاله چهارم هم به دو جریان باورمندانه و منکرانه به وحی اشاره کرده است که این نوع تقسیم‌بندی به نظر جای بحث دارد. همچنین در مقاله پنجم که جایگاه محکم و متشابه بحث شده از واژه اهل سنت یاد شده که خوب است به اهل تسنن تغییر یابد. ضمن اینکه از سیوطی که متوفای ۹۱۱ است، مطالب زیادی نقل شده، در حالی که باید از دوره معاصر مانند صبحی صالح استفاده می‌شد که کمتر به وی استناد شده است.

لزوم تجلیل از محبان اهل بیت در نوشتن آثار

فلاحی قمی اضافه کرد: در مقاله ششم یعنی جایگاه اسباب نزول، شأن ائمه به درستی رعایت نشده است؛ چکیده دو صفحه و مقدمه آن نیم صفحه است که به لحاظ ساختاری درست نیست و نباید این مقدار حجم داشته باشد؛ در مقدمه از فعل متکلم مع‌الغیر استفاده شده که بهتر است اصلاح شود. همچنین باید در آثارمان میان کسانی که محب اهل بیت هستند، با دیگران تفاوت بگذاریم و از آنان تجلیل کنیم. کسانی که امام زمان خود را شناختند که این مسئله هم رعایت نشده و افرادی که به آنها استناد می‌شود، اعم از شیعه و غیرشیعه با یک لحن مورد استفاده هستند.

عضو هیئت علمی جامعة‌المصطفی گفت: در این مقاله کمتر به مطالب دوره معاصر پرداخته شده است و بیشتر به آثار متقدمان استناد شده است، البته یک سوم آخر مقاله ششم بیشتر به دوره معاصر پرداخته، گرچه باز منابع استنادی کم است و بخشی از نتیجه‌گیری این مقاله هم ربطی به اسباب نزول در دوره معاصر ندارد. کتاب اشتباه تایپی در جابجایی فصل هفت و هشتم هم دارد.

فلاحی قمی با بیان اینکه مقاله هفتم هم به جایگاه علوم و فنون قرائات پرداخته و دوره معاصر را ۲۰۰ سال اخیر دانسته است، در حالی که با عنوان معاصر سازگاری ندارد، اظهار کرد: در هر صورت این کتاب به صورت کلی، اثر بسیار ارزشمندی است که ان‌شاءالله ذخیره قبر و قیامت همه نویسندگان و اموات آنان باشد.

حجت‌الاسلام فاکر در سخنانی مجدداً به دفاع از اثر پرداخت و با تأکید مجدد بر اینکه هر کسی باید پاسخگوی مقاله خودش باشد، گفت: دو مولفه در عنوان هست، یعنی «جریان‌شناسی» و دیگری «معاصر» که ناقدان معتقدند در همه مقالات این اشکال وارد است که با عنوان کلی کتاب تطابق ندارد. به نظر بنده اختلاف ما در اینجا مبنایی و مرتبط با تعریفی است که از این دو واژه داریم.

وی اضافه کرد: جریان‌شناسی به مجموعه اعمال، رویدادها و اندیشه‌ها در راه رسیدن به اهداف خاص گفته شده است؛ یعنی اگر تعدادی از دانشمندان با همه اختلافات جزئی در موضوعی در کلیات مشترک باشند، یک جریان درست شده است؛ لذا در این کتاب بحث بر سر دیدگاه‌های مشترک بوده که در یک بازه زمانی خاص ارائه شده است. اگر با این تعریف سراغ مقالات برویم، عمده آنها بحث جریان‌شناسی را رعایت کرده‌اند.

رویکرد انکاری به نسخ در ۱۵۰ سال اخیر

فاکر میبدی تصریح کرد: مثلاً در مورد نسخ، بیان شده که دیدگاه انکار نسخ در قرآن در ۱۵۰ سال اخیر رویش پیدا کرده است تا به آیت‌الله خوئی و معرفت رسیده است؛ آیت‌الله خویی معتقد است که تنها یک آیه نسخ شده و آیت‌الله معرفت هم به صورت کلی نسخ را قبول ندارد. این بازه ۱۵۰ ساله از دید ما معاصر شناخته می‌شود.

این قرآن‌پژوه تأکید کرد: در مورد بازه زمانی معاصر، تعریف مشخصی ارائه نشده و از ۱۰ تا ۲۰۰ سال به عنوان معاصر گفته شده است، حتی برخی تجدد و تجدید یک فکر را دوره معاصر می‌دانند، ولو دوره قدیم هم به آن ضمیمه باشد؛ از دید ما ۵۰ سال اخیر حداقل و ۱۵۰ سال حداکثر برای دوره معاصر به رسمیت شناخته شده است.

فاکرمیبدی اضافه کرد: سه مقاله اول قطعاً در مقایسه با آثار ۵۰ سال قبل کاملاً در بستر جدیدی تألیف شده که سابقه ندارد؛ بنده در تفسیر آیات الاحکام به جرئت و براساس تحقیقی که کرده‌ام، معتقدم کاری که در ۴۰ سال بعد از انقلاب انجام شده، به اندازه ۱۲ قرن قبل یعنی از شروع دوره غیبت صغری است؛ لذا در مجموع، سه مقاله اول واقعاً جدید است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری قرآن کريم تفسیر قرآن عضو هیئت علمی جامعة المصطفی دیده نمی شود جریان شناسی حجت الاسلام علوم قرآنی سال اخیر ۱۵۰ سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۰۰۷۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اقدامات بی بدیل امام صادق علیه السلام در حفظ و صیانت از روایات

به گزارش خبرنگار مهر، سید صادق قماشی پژوهشگر و نویسنده بنیاد بین المللی امامت به مناسبت شهادت امام صادق (ع) در یادداشتی اختصاصی به تبیین اقدامات بی بدیل امام صادق علیه السلام در اعتبار بخشی به روایات پرداخت.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

۲۵ شوال سالروز شهادت امام صادق علیه السلام فرا رسیده است. همانگونه که می‌دانید شیعیان در اعمال و مناسک مذهبی خود مرهون آموزه‌های حضرت صادق علیه السلام هستند، چرا که بیشترین روایات در کتب حدیثی ما از حضرتشان بیان گردیده است. یکی از سخنانی که توسط دشمنان در جامعه القا می‌گردد اعتبار نداشتن احادیث و سخنان رسیده از امامان علیهم السلام است. مانند آنکه برخی از احکام همچون حکم نجاست سگ از آنجا که در روایات بیان شده و در قرآن نیامده محل تردید و انکار برخی افراد قرار گرفته است. متأسفانه مانند چنین سخنانی امروزه بر زبان افرادی بیان می‌گردد که برای عمل نمودن به فعل باطل خود و فرار از حق، پذیرش دین به صرف دلایل قرآنی را بهانه می‌کنند و احادیث و سخنان امامان را نمی‌پذیرند! به راستی سبب این عملکرد چیست؟ به نظر شما پاسخ این سخنان چیست؟ آیا شما احادیث نقل شده از امامان را می‌پذیرید و یا برای هر حکمی در دین اسلام تنها به دنبال آیه قرآن هستید؟ به نظر شما نیز احادیث قابل اعتماد نیستند؟ اگر شما نیز نسبت به پذیرش سخنان امامان علیهم السلام شک و تردیدی به دل دارید با من در این نوشتار همراه شوید.

اعتبار و اهمیت روایات ائمه علیهم السلام

با توجه به فرا رسیدن ایام شهادت امام صادق علیه السلام و همچنین با توجه به آنکه بیشترین آموزه‌های دینی نزد شیعی کلمات گوهر باری است که از حضرتشان به ما رسیده است، بهتر است دانسته شود امام ششم که مذهب شیعه را همراه با نام ایشان معرفی می‌کنند نسبت به اعتبار و حفظ روایات از تحریف و خطا چگونه عمل نموده است. باید دید آیا به راستی انتقال روایات تنها به صورت شفاهی بوده است؟

چگونگی انتقال روایات در قرون ابتدایی: با توجه به منع حدیث در قرون ابتدایی یکی از اشکالات اساسی در حوزه حدیث چگونگی انتقال روایات به راویان بعدی است. چرا که انتقال به صورت شفاهی سبب انتقال غیر صحیح و تغییر یافتن الفاظ و معانی می شده است.

نسبت به این سخن بیان خواهد شد که انتقال روایات در قرون ابتدایی به صورت شفاهی یکی از دیدگاه‌ها در این زمینه بوده و شاید بتوان گفت دیدگاه صحیح نسبت به انتقال روایات را باید انتقال به صورت مکتوب دانست.

نسبت به صحیح بودن این دیدگاه در زندگانی امام صادق علیه السلام شواهد و دلایل مختلفی وجود دارد:

ترغیب امام صادق علیه السلام به نگاشتن حدیث

در برخی روایات تصریح شده که امامان به اصحاب خود نوشتن و ثبت کردن روایات را توصیه می‌کردند. به عنوان نمونه نقل شده است که امام صادق علیه السلام ابوبصیر را به نوشتن احادیث ترغیب فرمودند. (کلینی، الکافی، ج ‏۱، ص ۵۲، ح ۹) همچنین در برخی روایات فرمان امام به راویان برای نوشتن احادیث نمایان است. (العیاشی، تفسیر العیاشی، ج ۲، ص ۲۶۰، ح ۳۱؛ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۱۵۹، ح ۱۲)

پیروی اصحاب از امام صادق علیه السلام در مکتوب نمودن روایات

گزارش‌هایی بیان شده است که اصحاب از شیوه نوشتن احادیث و انتشار آن در قالب مکتوب استفاده نموده‌اند.

برای نمونه نسبت به زراره بن اعین بیان شده است: پس از آنکه سوال خود را از امام صادق علیه السلام پرسید لوح خود را گشود تا پاسخ امام را بنویسد. (طوسی، إختیار معرفة‌الرجال، ج ‏۱، ص ۳۵۵، ح ۲۲۶) امام صادق علیه السلام پس از سوال اسماعیل بن فضل هاشمی درباره متعه، او را به عبد الملک بن جریح از فقیهان مکه ارجاع می‌‏ دهند. اسماعیل همه‌ی آنچه را ابن جریج فراگرفته بود، نگاشته و با عرضه نگاشته‌ی خود بر امام علیه السلام، تصدیق و اقرار امام علیه السلام را دریافت می‌کند. (کلینی، الکافی، ج ۵، ص ۴۵۱، ح ۶) یکی دیگر از موارد قابل استناد اصول اربعمائه است. اصول اربعمائه به چهارصد کتاب حدیثی شیعه می‌گویند که راویان نخستین، بی‌واسطه از امامان شیعه شنیده و نگاشته اند. نقل شده است که عادت صاحبان اصول این بوده که هرگاه حدیثی از امام علیه السلام می‌شنیدند از بیم فراموشی، مشغول به ضبط و نگاشتن آن می‌نمودند. محقق حلی در المعتبر می‌نویسد: «از امام صادق علیه السلام علوم فراوانی انتشار یافت که عقل‌ها را به شگفتی و حیرت واداشت! … راویانی که از امام روایت کرده‌اند به شماری نزدیک به چهار هزار نفر می‌رسند… در پاسخ به مسائلی که از امام پرسش شده و امام پاسخ گفته است، چهار صد مصنف (مجموعه حدیثی) نگاشته شد که بعدها به اصول اربعمائه معروف گشت. (المعتبر، ج ۱، ص ۱۶، باب حجیه فتوی الائمه)

عرضه احادیث مکتوب بر امام صادق علیه السلام

حنان بن سدیر روایتی که در مکه به‌همراه پدرش به نقل از امام باقر علیه السلام از جابر بن عبداللّه انصاری شنیده است، به دستور پدر می‌نویسد؛ سپس در مدینه شرح ماجرا و مکتوب را به امام صادق علیه السلام عرضه می‌کند. امام علیه السلام می‌فرمایند: «گمان نمی‌کنم پدرم این حدیث را برای کسی بازگو کرده باشد».(طوسی، الأمالی، ص ۶۴۸، ح ۱۳۴۷)

عرضه منابع مکتوب بر ائمه (علیهم السلام)

عرضه کتب بر ائمه علیهم السلام علاوه بر آنکه به جای عرضه یک حدیث، مجموعه‌های حدیثی و راستی آزمایی آنها را می‌رساند، جایگاه کتابت و کتب در میان اصحاب را اثبات می‌کند.

به عنوان نمونه می‌توان به این موارد اشاره نمود:

الف) عرضه کتاب محمد بن قیس بجلی بر امام باقر علیه السلام (طوسی، الفهرست، ص ۳۰۷، ش ۴۷۱)

ب) عرضه کتاب عبیداللّه حلبی و کتاب تفسیر جابر جعفی بر امام صادق علیه السلام (نجاشی، فهرست‌النجاشی، ص ۲۳۱، ش ۶۱۲؛ طوسی، إختیار معرفة الرجال، ج ۲، ص ۱۹۲، ح ۳۳۸)

عرضه کتاب دیات عبد الله بن ابجر و الفرائض بر امام رضا علیه السلام (نجاشی، فهرست‌النجاشی، ص ۲۱۷، ش ۵۶۵؛ کلینی، الکافی، ج ‏۷، ص ۳۳۰، ح ۱؛ طوسی، تهذیب‌الأحکام، ج ‏۱۰، ۲۸۵، ح ۹)

ج) عرضه کتاب یوم و لیله از یونس بن عبدالرحمن بر امام جواد علیه السلام (طوسی، إختیار معرفة‌الرجال، ج ‏۲، ص ۷۷۹، ح ۹۱۳؛ نجاشی، فهرست‌النجاشی، ص ۴۴۷، ش ۱۲۰۸)

د) عرضه کتاب فضل بن شاذان بر امام عسکری علیه السلام (طوسی، إختیار معرفة‌الرجال، ج ۲، ص ۸۲۰، ح ۱۰۲۷)

دلایل دیگری نسبت به اثبات مکتوب نمودن روایات اهل بیت علیهم السلام توسط اصحاب آنان وجود دارد که در این نوشتار به همین مقدار بسنده خواهد شد. برای مطالعه بیشتر در این موضوع می‌توان به کتاب تاریخ مکتوب شیعه در دوران نخسین از عباس مفید رجوع کنید.

استناد به منابع مکتوب

انتشار حدیث به صورت نوشتار و کتاب به اندازه‌ای بوه است که گاهی اصحاب در مقابل امام به آن استناد می‌نمودند.

به عنوان نمونه حماد بن عیسی در ملاقات خود با امام صادق علیه السلام، در پاسخ سوال امام علیه السلام درباره درستی نمازش، به امام می‌گوید که تمام کتاب الصلاة اثر حریز بن عبداللّه، را در حافظه خود جای داده است. (کلینی، الکافی، ج ‏۳، ص ۳۱۱)

چگونگی اعتماد به احادیث:

نسبت به اعتبار بخشی احادیثی که در منابع شیعه بیان گردیده و به این موارد اشاره خواهد شد:

پالایش متنی و سندی:

در طول تاریخ توسط امامان علیهم السلام و بعد از آنان توسط عالمان و بزرگان مذهب، پالایش‌های متنی و سندی گوناگونی صورت گرفته است که سبب اطمینان ما به روایات می‌گردد. عبدالله بن مشکان از اصحاب امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که حضرت فرمود: «خداوند مغیرة بن سعید را لعنت کند، او پیوسته بر پدرم امام باقر علیه‌السلام دروغ می‌بست، خداوند گرمای آتش را به او بچشاند، خداوند لعنت کند کسی را که درباره‌ی ما چیزی می‌گوید که ما نسبت به خود چنین اعتقادی نداشته باشیم…» (رجال الکشّیّ: ج ۲، ص ۵۹۰) اینگونه روشنگری‌ها، باعث طرد سندها و متونی بود که از این فرد انتقال پیدا می‌کرد. همچنین در دوران بعد بزرگان و عالمان شیعی به مانند امامان خویش عمل نموده و برای حفظ این میراث ارزشمند تمام تلاش خود را به خرج دادند. به عنوان نمونه می‌توان به مکتب حدیثی قم و اخراج روایان از شهر قم به دلیل بیان آموزه‌های غالیانه اشاره نمود. (طوسی، اختیار معرفه الرجال، ص ۵۰۹) نظارت استاد بر نقل روایات شاگردان خود از دیگر روش‌های عالمان و بزرگان شیعه برای حفظ این آثار، اجازه‌ی نقل حدیث بوده است. بدین صورت که اساتید علم حدیث به طور کتبی یا شفاهی اذن روایت احادیث از خود را به شاگردانشان اعطا می‌نمودند و در این اجازات نام اساتید و مشایخ و تألیفات خود را می‌آوردند. به عنوان مثال احمد بن ادریس اشعری قمی فقیه نام‌دار، محدث گرانقدر و یکی از چهره‌های اثرگذار قرن سوم هجری در شهر مقدس قم است که توفیق یافت به محضر پیشوای یازدهم، حضرت امام حسن عسکری علیه‌السلام شرف‌یاب شود.

او روایات متعددی را از ائمه اطهار علیهم‌السلام نقل کرده است. شاگردان دانشمندی در مکتب او تربیت شده‌اند و او به آنان اجازه روایت داد. از مهم‌ترین و مشهورترین شاگردان او می‌توان به محمد بن یعقوب کلینی اشاره نمود که صاحب مطمئن‌ترین کتاب حدیثی شیعه یعنی «کافی» است. با توجه به آنچه بیان گردید هویدا شد امام صادق علیه السلام نه تنها روایات مختلف در علوم گوناگون را برای شیعیان بیان نموده‌اند، بلکه با روش‌های گوناگون نسبت به حفظ و چگونگی رساندن روایات به نسل‌های بعدی نیز، به طور کامل راه بهانه جویی را برای دیگران بستند. در نتیجه می‌توان گفت اعتبار روایات شیعه غیر قابل خدشه بوده و نمی‌توان سخن امامان را به بهانه اعتبار نداشتن کنار گذاشت و تنها به دنبال بیان تمام آموزه‌های مذهبی از قرآن رفت. با این وجود و بعد از مطالب یادشده نظر شما در مورد احادیث اهل بیت علیهم السلام چیست؟ آیا می‌توان گفت تنها باید مناسک مذهبی را از قرآن گرفت؟ باید به این نکته اشاره گردد که اعتقاد به این موضوع که برای پذیرش آموزه‌های مذهبی تنها باید به قرآن استدلال نمود قرآن بسندگی نام دارد. قرآن بسندگان کسانی هستند که در پذیرش مناسک دینی تنها قرآن را قبول و حجت دانسته و به احادیث و سیره اعتمادی نمی‌کنند. جالب است بدانید این اعتقاد ریشه در کجا دارد و اولین بار بر زبان چه کسی جاری شد.

ریشه تاریخی قرآن بسندگی

بر اساس گزارش‌های ثبت شده در منابع تاریخی و حدیثی، ریشه اصلی شکل گیری این تفکر در جریان صدر اسلام به روزهای پایانی عمر مبارک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باز می‌گردد. همان هنگامی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در واپسین لحظات عمر شریفشان در بستر بیماری جهت نگارش آخرین وصیت خود درخواست قلم و کاغذ نمودند تا در آن جملاتی نگاشته که هر فردی به آن عمل کند بعد خودشان گمراه نگردد. اما متأسفانه عمر بن خطاب مانع شده و با گفتن سخن «هجر رسول الله» اجازه نداد. او در این زمان مهم و حیاتی اینگونه ندا داد: «عندنا کتاب الله حسبنا» نزد ما کتاب خدا است و ما را همین بس است. (بخاری، ج ۱، ص ۷۳) همانگونه که دیده شد تاریخ قرآن بسندگی و سخنانی که امروزه تنها به پذیرش قرآن و کنار گذاشتن روایات می‌انجامد، به زمان‌های اولیه اسلام یعنی خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بازگشت دارد که اولین بار بر زبان عمر جاری شد. این سخن عمر به روشنی مخالف با بیان رسول الله صلی الله علیه و آله است. چرا که بنابر آنچه در منابع شیعه و سنی بیان شده، در حدیث ثقلین قرآن و عترت در کنار یکدیگر هستند و عمل به هر دو شرط گمراه نشدن است. پس از شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نشانه‌های نپذیرفتن سنت در دوره خلیفه اول با از بین بردن یا سوزاندن نگاشته‌های حدیثی مردم بیشتر نمایان شد.

تا به آنجا که عایشه نقل نموده است: پدرم پانصد حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله جمع کرده بود، بعد از آن شبی که تا صبح خوابش نرفته و به فکر فرو رفته بود، صبحگاهان من را صدا زده و گفت احادیثی که نزد تو گذاشته‌ام بیاور. من آن احادیث را آوردم و او همه را آتش زد. (ذهبی، تاریخ الاسلام، بیروت، ج ۱، ص ۲۳) در گزارش‌های تاریخی بیان شده است این جریان در زمان دو خلیفه بعد یعنی عمر و عثمان نیز ادامه داشته است. در نتیجه با توجه به آنچه بیان گردید می‌توان گفت افرادی که خواهان کنار گذاشتن سخنان امامان علیهم السلام به بهانه‌های بیهوده و سست هستند، در حقیقت خواسته یا ناخواسته در کنار مخالفین مکتب اهل بیت علیهم السلام خود را جای داده و انتشار دهنده اهداف باطل آنان هستند. چرا که روشن است افرادی چون ابوبکر و عمر و عثمان که با انتشار و کتابت سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مخالفت می‌نمودند، خواهان حذف بیانات رسول الله صلی الله علیه و آله نسبت به امامت و جانشینی امیرالمومنین علی علیه السلام بوده‌اند و امروزه نیز سخنانی که به پذیرش دین تنها از قرآن رهنمود می‌سازد، کنار گذاشتن اصل و حقیقت دین یعنی امامان معصوم علیهم السلام را به دنبال خواهد داشت.

کد خبر 6095864 فاطمه علی آبادی

دیگر خبرها

  • نمایشگاه کتاب تهران متعلق به جریان فرهنگ و ادب کشور است
  • تقدیر از مفاخر قرآنی و مفسر کتاب وحی در اردبیل
  • تلاش دولت برای نزدیک کردن ریاست مجلس به جریان پایداری و امام صادقی‌ها
  • اجرای برنامه همخوانی قرآن در بنا‌های تاریخی قزوین
  • برگزاری نوزدهمين دوره آزمون اعطاي مدرک تخصصي به حافظان قران کريم در کرمانشاه
  • رقابت‌های قرآنی دانش‌آموزی استان مرکزی
  • مسابقات قرآن دانش‌آموزی استان مرکزی
  • اقدامات بی بدیل امام صادق علیه السلام در حفظ و صیانت از روایات
  • برگزاری آزمون ارزیابی و اعطای مدرک تخصصی قرآن در کرمانشاه
  • نوزدهمین دوره آزمون حفاظ قرآن کریم در گلستان