نگاهی به ۱۲ فیلم برتر تاریخ سینمای دفاع مقدس در جشنوارهجشنوارهها
تاریخ انتشار: ۲۵ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۰۳۴۰۰
به گزارش ایرنا، بنابر اعلام دبیرخانه شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت اسامی ۱۲ فیلم منتخب بخش سینمایی «جشنوارهجشنوارهها»ی شانزدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت از سوی هیئتانتخاب این بخش اعلام شد. به همین بهانه نگاهی کوتاه و گذرا به هر یک از فیلمهای ۱۲ گانه این بخش داشتهایم.
بازمانده
بازمانده فیلم سینمایی با موضوع نزاع اعراب و رژیم صهیونیستی، محصول سال ۱۳۷۳ (سال ۱۹۴۸ میلادی) به کارگردانی سیفالله داد و بازیگری سلما المصری، جیانا عید، بسام کوسا، جمال سلیمان و غسان مسعود است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سیفالله داد فیلمنامه این فیلم را بر اساس داستانی از غسان کنفانی نویسنده فلسطینی به نام بازگشت به حیفا نوشتهاست و موضوع آن به سال ۱۹۴۸ و تشکیل کشور جعلی صهیونیستی و حکومت آن بر شهر حیفا بازمیگردد. این فیلم در جشنواره فیلم فجر سال ۱۳۷۴ جایزه ویژه هیئت داوران را کسب کرد و کاندیدای بهترین فیلمنامه و بازیگر نقش اول زن هم شد. سلما مصری هم بخاطر بازی در این فیلم لوح تقدیر دریافت کرد.
بازمانده یکی از مهمترین فیلمهای تاریخ سینمای جهان بهحساب میآید که در رابطه با مسئله فلسطین ساخته شده است و البته تابهحال مهمترین فیلم ایرانی در این زمینه هم هست. این فیلم یک قرائت تاریخی از نحوه اشغال فلسطین توسط صهیونیستها پس از خروج بریتانیا از این مناطق و نحوه نسلکشی فلسطینیها در بستری دراماتیک است.
ویلاییها
ویلاییها فیلمی به کارگردانی منیر قیدی و تهیهکنندگی سعید ملکان است که در واپسین روزهای اردیبهشت ۱۳۹۵ کلید خورد. این فیلم قصه خانوادههای فرماندهان سپاه و ارتش در سال ۱۳۶۵ را روایت میکند و با استقبال خوبی از جانب داوران و مخاطبان مواجه شد. این فیلم داستان زنانی است که در حوالی جبهههای جنگ در یک شهرک حضور داشتند و شرایط دشواری را تجربه میکردند. سوژه فیلم بکر و جذاب است و کمتر مخاطبی در سالهای گذشته درباره آن شنیده است.
ویلاییها در جشنواره فیلم فجر نیز به موفقیتهای خوبی رسید. منیر قیدی؛ برنده سیمرغ بلورین استعداد درخشان بهترین فیلم اولی، ثریا قاسمی؛ سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن و محمد قاسمی؛ برنده سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه بصری را از آن خود کردند.
علاوه بر آن، گیتی قاسمی؛ نامزد بهترین بازیگر نقش مکمل زن، منیر قیدی و ارسلان امیری؛ نامزد بهترین بهترین فیلمنامه، ستار اورکی؛ نامزد بهترین موسیقی متن، ایمان کرمیان؛ برنده بهترین جلوههای ویژه میدانی و مهلقا ناقد (طراحی لباس)؛ نامزد بهترین طراحی صحنه و لباس در این جشنواره شدند.
ایستاده در غبار
ایستاده در غبار فیلمی به کارگردانی و نویسندگی محمدحسین مهدویان و تهیهکنندگی حبیبالله والینژاد محصول سال ۱۳۹۴ سازمان هنری رسانهای اوج است. این فیلم برای حضور در بخش نگاه نو سیوچهارمین دوره جشنواره فیلم فجر انتخاب شد اما با رهیابی به بخش سوداری سیمرغ، سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره فیلم فجر ۱۳۹۴ را از آن خود کرد.
فیلم ایستاده در غبار در ژانر مستند درام و جنگی به زندگی یکی از سرداران سپاه پاسداران در جنگ تحمیلی میپردازد. احمد متوسلیان که دوران نوجوانیاش را در سکوت گذرانده و اکنون بزرگتر شده، فرمانده لشکری میشود که باید در دروازههای خرمشهر با دشمن بجنگند. اما سرنوشت او فرسنگها دورتر از مرزهای ایران رقم میخورد.
جایزه بهترین فیلم (حبیبالله والینژاد)، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (محمدحسین مهدویان)، سیمرغ بهترین طراحی صحنه و لباس (محمدرضا شجاعی) و سیمرغ بهترین جلوههای ویژه میدانی و جلوههای ویژه بصری (ایمان کرمیان)، از مهمترین جوایز این فیلم در جشنواره فجر بود. این فیلم همچنین نامزد بهترین فیلمنامه (محمدحسین مهدویان)، نامزد بهترین تدوین (سجاد پهلوانزاده)، بهترین صدا (مهرشاد ملکوتی)، نامزد بهترین چهرهپردازی (شهرام خلج نامزد)، نامزد بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران (محمدحسین مهدویان) نیز بود.
شیار ۱۴۳
شیار ۱۴۳ فیلمی به کارگردانی و نویسندگی نرگس آبیار و تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی و ابوذر پورمحمدی محصول سال ۱۳۹۲ است که البته همچنین رمانی با همین نام به قلم خود نرگس آبیار توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیدهاست. نرگس آبیار فیلمنامه اصلی این فیلم را از خاطرهای با نام شیار ۱۴۳ از کتاب تفحص حمید داودآبادی اقتباس کرده است.
در متن فیلم، شیار ۱۴۳ یکی از محدودههایی است که در منطقه جنگی؛ برای مین یابی و یافتن اجساد کشته شدگان در جنگ مورد تفحص و کاوش قرار میگیرد. فیلم شیار۱۴۳ مورد استقبال طیفهای مختلف مردم قرار گرفت و نیز در بیش از ۳۰ جشنواره بینالمللی حضور یافت و ۱۶ جایزه بینالمللی دریافت کرد.
برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (مریلا زارعی) و برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران (محمدحسین قاسمی) از جوایز مهمی بود که این فیلم به دست آورد. این فیلم همچنین نامزد سیمرغ بلورین بهترین فیلم (محمدحسین قاسمی و ابوذر پورمحمدی)، نامزد سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن (مسعود سخاوت دوست)، نامزد سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی(سودابه خسروی)، نامزد سیمرغ بلورین بهترین صداگذاری (آرش قاسمی)، نامزد سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری (کامران کیان ارثی) از دیگر موفقیتهای این فیلم بود.
هور در آتش
هور در آتش فیلمی به کارگردانی و نویسندگی عزیزالله حمیدنژاد تولید سال ۱۳۷۰ است. فیلم هور در آتش توانسته در مجموع برای ۱ مورد نامزد کسب جایزه و برای ۱ بار برنده جایزه شود. محمدرضا شرفالدین برنده جایزه بهترین جلوههای ویژه برای این فیلم از آن خود کرد و عزیزالله حمیدنژاد نیز نامزد جایزه بهترین کارگردانی شد.
شهیدسید مرتضی آوینی در نقد این فیلم مینویسد: هور در آتش یک فیلم معمولی نیست؛ حتی در میان فیلم هایی که به دوران هشت ساله جنگ تحمیلی توجه یافته اند، هور در آتش یک فیلم معمولی نیست. این سخن را به حساب علاقهها و دلمشغولیهای خاص من نگذارید، اگر چه انکار نمیکنم که چنین علا قهای وجود دارد؛ بلکه فضایی که در هور در آتش تحقق یافته تا آنجا به حقیقت نزدیک است که تماشاگر را به این توهم دچار کند که خود را در برابر یک فیلم مستند بینگارد.
سفر به چزابه
سفر به چزابه فیلمی به کارگردانی و نویسندگی رسول ملاقلیپور محصول سال ۱۳۷۴ است. این فیلم، یازدهمین فیلم بلند سینمایی رسول ملاقلیپور در مقام کارگردان است. رسول ملا قلیپور یکی از افرادی بود که جنگ را هنرمندانه به تصویر کشید. سفر به چزابه فیلمی سوررئال محسوب میشود اما در آثار ملاقلیپور به اعتبار نوع باور و آرمانهایش، نظربازیهای عارفانهایی وجود که اثر او را فراتر از ساحت سوررئال میبرد.
سفر به چزابه در جشنواره فجر سال ۱۳۷۴ جایزه سیمرغ بلورین بهترین تدوین را دریافت کرد و نامزد جوایز بهترین چهرهپردازی، بهترین صدابرداری، بهترین فیلمبرداری، بهترین جلوههای ویژه و بهترین کارگردانی و بهترین صحنهآرایی نیز شد.
مرحوم ملاقلیپور در مورد این فیلم گفته بود: سفر به چزابه شخصیترین فیلم زندگی من است. اصلاً به سینما و مخاطب فکر نمیکردم. دلم میخواست این فیلم را بسازم که پاسخی باشد به تنها خواستهای که حسن شوکتپور از من داشت. وقتی هنوز شهید نشده بود و من فیلمساز شده بودم، بارها به من گفت که بیا و مردانگی کن و در باره تنگه چزابه فیلم بساز.
کیمیا
کیمیا محصول ۱۳۷۳ به کارگردانی احمدرضا درویش است. این فیلم در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر ۱۳۷۳، برنده جایزه ویژه هیئتداوران شد. برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (خسرو شکیبایی)، برنده سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه، برنده سیمرغ بلورین بهترین صدابرداری و همچنین نامزد بهترین کارگردانی، نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن، نامزد بهترین بازیگر نقش دوم مرد، نامزد بهترین فیلمبرداری، نامزد بهترین موسیقی متن، نامزد بهترین تدوین، نامزد بهترین صحنهآرایی، نامزد بهترین صداگذاری و نامزد بهترین پوستر، نشان از این دارد که کیمیا اثری فاخر در حوزه دفاعمقدس و سینمای مقاومت است.
کیمیا روایت میکند: در آغاز جنگ ایران و عراق، همسر رضا باردار است و باید مورد عمل جراحی قرار گیرد. رضا او را به بیمارستان میرساند و خود به اسارت قوای دشمن در میآید. همسر رضا حین عمل جراحی میمیرد و شکوه جراح، فرزند رضا را نجات میدهد. پس از گذشت ۹ سال، وقتی رضا از اسارت آزاد میشود، پی میبرد همه اعضای خانوادهاش را از دست داده است. حال او در جستوجوی تنها باز مانده خود، فرزندش است. کیمیا، فرزند رضا، نزد شکوه در مشهد زندگی میکند.
فرزند خاک
فرزند خاک فیلمی به کارگردانی محمدعلی آهنگر و نویسندگی محمدرضا گوهری محصول سال ۱۳۸۶ به دو زبان زبان فارسی و کردی است. این فیلم، سیمرغ زرین بهترین فیلم از نگاه ملی جشنواره ۲۶ فجر را از آن خود کرد.
یکی از مضامین بسیار مهم فرزند خاک گرایش فراملی آن است. این فیلم گویای این است که هرچه نگاه فیلمساز و به طورکلی هنرمند به جنگ هشتساله و تبعات آن به واقعیات نزدیکتر باشد، از گزند سیاهنمایی و تزریق احساساتی منفی و حقارتآمیز نسبت به دفاعمقدس دور میماند؛ این در حالیست که بخش اعظم فیلم مملو از اتفاقات و صحنههای تلخ است. شاید اگر کارگردانی ناآشنا با حقایق دفاعمقدس، قصد روایت همین داستان را داشت، دچار انحراف در واقعگرایی میشد.
دیدهبان
دیدهبان فیلمی به کارگردانی و نویسندگی ابراهیم حاتمیکیا محصول سال ۱۳۶۷ است. این فیلم، نخستین فیلم دفاع مقدس است که در جشنوارههای بینالمللی حضور یافته و مورد توجه نیز قرارگرفته است. دیدهبان توانست در هفتمین دوره جشنواره فجر، برنده جایزه ویژه هیئتداوران بریا بهترین کارگردانی و برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم دوم (بخش فیلمهای اول و دوم) شود.
فیلم دیدهبان را میتوان شروع فعالیتهای جدی و رسمی ابراهیم حاتمیکیا دانست. فیلمی که وی را چند پله در سینمای ایران به جلو برد. حاتمیکیا جزء آن دسته از کارگردانان، فیلمنامهنویسان و تدوینگرانی است که سبک و سیاق مختص به خود را دارد. بیشتر فیلمهای حاتمیکیا حول جنگ میچرخد؛ فیلمهایی که سعی نمیکنند آن دوران سخت را بنمایش بگذارند، بلکه واقعیتهای ۸ سال جنگ تحمیلی و پیامدهای پس از آن را بهتصویر میکشند. حاتمی کیا در سایر فیلمهای خود نیز نگاه نزدیکی به مسائل سیاسی و مشکلات جامعه دارد.
از کرخه تا راین
از کرخه تا راین فیلمی به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا است. این فیلم که محصول سال ۱۳۷۱ است به سرنوشت قربانیان بمبهای شیمیایی در جنگ ایران و عراق میپردازد و موسیقی ماندگار این فیلم از آثار مجید انتظامی است.
این فیلم اولین همکاری فیلمی ایران و آلمان است که توانست در یازدهمین جشنواره فیلم فجر با استقبال خوبی مواجه شود. بهترین فیلم (ابراهیم حاتمی کیا و سینا فیلم)، برنده سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (ابراهیم حاتمی کیا)، نامزدشده بهترین فیلمنامه (ابراهیم حاتمیکیا)، نامزدشده بهترین بازیگر نقش اول زن (هما روستا)، نامزدشده بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و دیپلم افتخار بازیگر نقش مکمل مرد (صادق صفایی)، دیپلم افتخار بهترین موسیقی متن (مجید انتظامی)، نامزدشده دیپلم افتخاربهترین صدابرداری همزمان (یدالله نجفی و محمود سماکباشی)، برنده سیمرغ بلورین بهترین چهرهپردازی (مسعود ولدبیگی) و نامزدشده بهترین جلوههای ویژه (رضا رستگار)، از دستاوردهای این فیلم است.
موسیقی متن این اثر ساخته مجید انتظامی است. حاتمیکیا پس از این فیلم در فیلمهای آژانسشیشهای و بوی پیراهن یوسف نیز با مجید انتظامی همکاری کرد. حاتمیکیا در بخشهایی از یادداشت خود که پس از درگذشت سیف الله داد منتشر کرد، نوشت: از خلوتش بگویم. از همقدمی فراوان در کنار رود راین که گاهی به نرمه اشکی از غربت حضور شیرین میشد. او همسفری بود که اگر نبود، کرخه من به راین نمیرسید.
آژانس شیشهای
آژانس شیشهای یک فیلم درام ایرانی و یکی از بهترین استعارهها در سینمای جنگ، به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم حاتمیکیاست که در سال ۱۳۷۶ تولید شدهاست. حاتمیکیا با الهام از یک رویداد واقعی، فیلمنامه آژانس شیشهای را نوشت. از نگاه اغلب منتقدان، آژانس شیشهای یک فیلم حرفهایِ خوشساخت و بسیار صریح است که توانسته با ضربآهنگ تندِ خود، لحظات هیجانانگیزی را رقم بزند؛ با این حال، دیدگاه منتقدان از منظر اجتماعی درباره درونمایه فیلم، یکدست نیست.
آژانس شیشهای با ۱۴ نامزدی و دریافت ۹ سیمرغ بلورین در رشتههای بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین موسیقی متن، بهترین تدوین، و بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و نیز یک دیپلم افتخار برای دیگر نامزد در رشته بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، به رکوردی چشمگیر در تاریخ جشنواره فیلم فجر دست یافت. ۶ نامزدی و دریافت ۲ تندیس زرین در دومین جشن سینمای ایران در رشتههای بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول مرد نیز از مهمترین جوایز این فیلم است.
هفدهمین دوره جشنواره فیلم فجر نیز در سال ۱۳۷۷ این فیلم را به عنوان «بهترین فیلم سیاسی پس از انقلاب اسلامی» و جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت در سال ۱۳۹۷ آن را به عنوان «بهترین فیلم سینمای دفاعمقدس» انتخاب کرد. انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در سال ۱۳۸۷ این فیلم را به عنوان یکی از پنج فیلم برتر تاریخ سینمای ایران پس از انقلاب برگزید.
روز واقعه
روز واقعه فیلمی سینمایی به کارگردانی شهرام اسدی و تهیهکنندگی مرتضی شایسته است که در سال ۱۳۷۳ از روی فیلمنامه روز واقعه بهرام بیضایی (نوشته سال ۱۳۶۱) ساخته شد. عبدالله جوانی مسیحی است که تازه به اسلام روی آورده و دل در گرو عشق راحله دختر زید دارد. وی در جریان عروسی با راحله ندایی میشنود که او را به یاری فرا میخواند، عبدالله بیابان به بیابان، واحه به واحه به سمت کربلا میتازد و هنگام عصر عاشورا به آنجا میرسد و در آن زمان «حقیقت» را بر سر نیزه میبیند.
این فیلم یکی از آثار کمنظیر با محوریت عاشورا در تاریخ سینماست که توانست ضمن حفظ چارچوبهای دینی، اثرگذاری بالایی در مخاطب داشته باشد.
روز واقعه توانست از سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم را دریافت کند. برنده سیمرغ بلورین بهترین موسیقی متن (مجید انتظامی)، برنده سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی (عبدالله اسکندری)، برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم دوم (شهرام اسدی)، برنده سیمرغ بلورین بهترین صحنهآرایی (مجید میرفخرایی)، کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه (بهرام بیضایی)، کاندید سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی (شهرام اسدی)، کاندید سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد (علیرضا شجاعنوری)، کاندید سیمرغ بلورین بهترین تدوین (مهدی رجاییان) و کاندید سیمرغ بلورین بهترین فیلم برداری (مازیار پرتو، اصغر رفیعیجم)، از موفقیتهایی است که این فیلم به خود اختصاص داد.
در بخش «جشنواره جشنوارهها»ی شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت، آثاری از سینمای انقلاب اسلامی، مقاومت و دفاع مقدس که در تمامی جشنوارههای داخلی جایزه «بهترین فیلم» را در ۴۰ سال گذشته در قالب های «سینمایی»، «تله فیلم»، «کوتاه»، «مستند»، «پویانمایی»، و «نماهنگ» دریافت کردهاند، به مسابقه گذاشته میشود. هیئت داوران این بخش هشت تندیس و دیپلم افتخار به بهترین فیلم بلند سینمایی، بهترین تله فیلم، بهترین فیلم بلند مستند، فیلم کوتاه مستند، فیلم کوتاه داستانی، بهترین فیلم بلندپویانمایی، بهترین فیلم کوتاه پویانمایی و بهترین نماهنگ اهدا خواهد کرد.
شانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم مقاومت در دو زمان ۳۱ شهریور تا ۶ مهر همزمان با هفته دفاع مقدس در بخشهای «مدافعان سلامت»، «جشنواره جشنوارهها» و انتخاب استانیِ بخش «فیلمسازان بسیجی» و «نشان رسول» و یکم تا هفتم آذرماه همزمان با هفته بسیج در بخشهای «سینمای ایران و جهان»، «سیدالشهدای مقاومت»، «روایت قلم»، «نقد و پژوهش تحلیل» و انتخاب برگزیدگان ملی «فیلمسازان بسیجی» به دبیری مهدی عظیمیمیرآبادی به همت انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بنیاد فرهنگی روایت فتح برگزار میشود.
برچسبها ابراهیم حاتمی کیا مجید انتظامی جشنواره فیلم مقاومت محمد حسین مهدویان مریلا زارعی آژانس شیشه ایمنبع: ایرنا
کلیدواژه: ابراهیم حاتمی کیا مجید انتظامی جشنواره فیلم مقاومت محمد حسین مهدویان مریلا زارعی آژانس شیشه ای ابراهیم حاتمی کیا مجید انتظامی جشنواره فیلم مقاومت محمد حسین مهدویان مریلا زارعی آژانس شیشه ای اخبار کنکور جشنواره بین المللی فیلم مقاومت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش برنده سیمرغ بلورین بهترین نامزد سیمرغ بلورین بهترین بهترین بازیگر نقش اول مرد سیمرغ بلورین بهترین فیلم بهترین بازیگر نقش مکمل بهترین جلوه های ویژه بهترین فیلم از نگاه بازیگر نقش مکمل مرد بهترین چهره پردازی ابراهیم حاتمی کیا بهترین موسیقی متن بهترین کارگردانی بازیگر نقش اول زن محمدحسین مهدویان جشنواره فیلم فجر بهترین فیلمنامه آژانس شیشه ای تهیه کنندگی دیپلم افتخار آن خود نامزد بهترین بهترین تدوین سینمای ایران دوره جشنواره مجید انتظامی سفر به چزابه برنده جایزه هیئت داوران جشنواره ها ملاقلی پور هور در آتش دفاع مقدس محصول سال روز واقعه دیده بان شیار ۱۴۳ یک فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۰۳۴۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آریاییها چه کسانی بودند؟/ نگاهی عمیق به مهاجرت آریاییها به فلات ایران
آریاییها یک گروه از اقوام هندوایرانی هستند که در گذشته از دشتهای آسیای میانه به جغرافیای ایران مهاجرت کردند. این مهاجرتها در دورههای مختلف تاریخی اتفاق افتادهاند. علیرغم اختلاف نظرها در مورد زمان و شکل این مهاجرتها، اکثر تاریخنگاران موافقند که آریاییها جزو اولین گروههایی بودند که به ایران مهاجرت کردند.
به گزارش بیتوته، واژه "آریا" اصطلاحی است که در زبان سانسکریت و زبانهای هندواروپایی برای اشاره به خود و دیگران با معنای "نجیب" یا "خوب" بهکار میرفته است. این واژه در متون باستانی مانند ریگویدا، مهمتا، آوستا و... بهعنوان توصیفی برای این گروه از افراد استفاده میشده است.
واژه "آریا" از اهمیت زیادی در متون سانسکریت و اوستایی برخوردار است و در طول تاریخ با مفاهیم مختلفی در این متون به کار رفته است. برخی از نظریهها و تفسیرها در مورد مفهوم واژه "آریا" به شرح زیر است:
معنای اصلی مذهبیبسیاری از محققان، به ویژه در زمینه زبانشناسی و باستانشناسی، باور دارند که مفهوم اصلی واژه "آریا" در متون سانسکریت و اوستایی، معنای مذهبی و دینی داشته است. آنها به آریاهان (آریاییها) به عنوان یک گروه قومی دینمدار اشاره میکنند و این واژه برای نشان دادن افرادی که به دینهای هندوایرانی (مانند زرتشتیان) ایمان آوردهاند، به کار رفته است.
تفسیر مفهوم ایرانیبرخی از پژوهشگران معتقدند که واژه "آریا" اصطلاحی است که از کلمه "ایران" گرفته شده و به معنای مردمان ایران یا مرتبط با ایران است. این تفسیر به تبیینی جغرافیایی و نژادی اشاره دارد و نه الزاماً به معنای مذهبی.
تفسیر مفهوم نژادیبرخی از نظریهپردازان اعتقاد دارند که مفهوم "آریا" ابتدا به همه اقوام هندواروپایی اطلاق میشد، اما به مرور زمان و با پیشرفت فرهنگ و تمدن، این مفهوم به معنای اقوام خاصی از هندوایرانیان محدود شد.
در کل، تفسیرها و نظریهها درباره مفهوم واژه "آریا" متنوع هستند و مبتنی بر متون مذهبی، تاریخی، و زبانشناختی مختلف است. این مفهوم در متون باستانی به ویژه در سرزمینهای هندوایرانی به کار رفته است و تأثیرات عمیقی بر فرهنگ و تاریخ این مناطق گذاشته است.
آریاییها در ایران سکنا گرفته و به تدریج با جمعیتهای محلی آنجا آمیختهاند. این ادغام فرهنگی و نژادی ممکن است در تکوین تمدنهای باستانی ایران تأثیرگذار بوده باشد. در طول تاریخ، جامعه ایرانی با مشارکت افرادی از نژادها و فرهنگهای مختلف شکل گرفته است.
مطالعات باستانشناسی و زبانشناسی نشان میدهد که آریاییها از زبانهای هندواروپایی به خصوص شاخهای که به آن هندو،آریایی یا هندو،ایرانی گفته میشود، استفاده میکردند. این زبانها تأثیر بسزایی بر زبان فارسی و دیگر زبانهای هندو،ایرانی داشتهاند.
تمدن آریایی
مهاجرت آریاییها به فلات ایرانورود آریاییها به فلات ایران، در گروههای متفاوت و بزرگ، طی تقریباً هزار سال اتفاق افتاد و سرانجام، در اوایل هزارهی اول قبل از میلاد، جایگزینی و سپس ایجاد فرمانروایی آنها در نقاط مختلف این سرزمین را شکل داد.
از بررسی منابع و شواهد موجود میتوان نتیجه گرفت که از اوایل هزارهی سوم پیش از میلاد، مهاجرت آریاییها به ایران آغاز شد. این مهاجرتها در دستههای بزرگ و کوچک به صورت متناوب طی دو هزاره ادامه یافت. اقوام آریایی در این حرکتها در نقاط مختلف پراکنده شده و در بین اقوام بومی جا نمیگرفتند. در عین حال، در زندگی اجتماعی آنها، اثرات چشمگیری برجای گذاشتند.
سرانجام، در هزارهی اول پیش از میلاد، این اقوام در سه گروه متمایز، یعنی مادی، پارسی و پارتی، انسجام یافتند و به عنوان مثلثی که غرب، جنوب و شرق ایران را فرا گرفته بودند.
اولین حکومت آریایی با نام مادها در غرب این مثلث شکل گرفت و فصلی نو در تاریخ ایران و جهان گشود.
در سراسر ایران، به ویژه در غرب ایران، حکومتهای مهم و کموبیش متنوعی وجود داشتند که زندگی عهد کهن این منطقه را شکل داده بودند. آریاییها هنگام مهاجرت و ورود به تدریج و به نحوی مستمر و پیوسته وارد قلمرو این حکومتها میشدند. در ابتدا، این ورود فرم مشخصی نداشت و با تأثیر گذاشتن بر فرهنگ و تمدن بومی، زندگی را شکل میدادند.
اما به تدریج با افزایش جمعیت آنها و ضعف حکومتهای کهن، فرتوت و انحطاط یافته، به گونهای شگفتآور تغییر کرد. آنان نه تنها جای خادمان را میگرفتند، بلکه به علت کثرت جمعیت، نیروی جسمانی و قدرت تحرک بیشتر، نژاد فائق را به وجود میآورند و بومیان آسیایی را به نابودی کشانیدند.
با توجه به کمبود منابع در مورد نحوهی حرکت و ورود آریاییها به سرزمینهای جدید، میتوان گروه بزرگی را تشخیص داد که به هند و اروپا مهاجرت کردند؛ این گروه به عنوان گروه هند و اروپا یا به اصطلاح دیگر، گروه هند و ژرمنی شناخته میشود. این عنوان به این دلیل اطلاق شده که آنها منطقهی وسیعی از هندوستان تا اسکاندیناوی را فرا گرفتهاند و امروزه دانشمندان اطلاعات بسیاری از مشترکات فرهنگی، تمدنی و زبانی بین این گستره جغرافیایی را یافتهاند.
مهاجرت آریاییها
مسیرهای احتمالی اقوام ایرانیورود آریاییها باعث شکلگیری یک فصل تاریخی جدید در ایران شد. این دوران از اعصار طلایی تاریخ ایران به حساب میآید زیرا امپراتوریهایی که در این دوره به وجود آمدند، ابرقدرت شرق را در مقابل ابرقدرت غرب قرار دادند. سرزمین اولیهی این اقوام در نواحی جنوب غربی استپهای روسیه بوده و به ایرانویچ معروف میشود. از اینجا این اقوام، با عبور از شمال و غرب دریاچه آرال و هندوکش، به سمت خوارزم و سغد حرکت کردند.
سپس از رود سیحون گذشته و به بلخ (باکتریا) رسیده و در اینجا به دو شاخه شرقی و غربی تقسیم شدند. گروه غربی با گذر از شمال و غرب دریای خزر و قفقاز و دور زدن دریای سیاه، به شبهجزیرهی آناتولی (آسیای صغیر) رسیدند. در همین حین، این گروه در ابتدا بین اقوام هوری که حکومتی مهم داشتند، رخنه کردند و به تدریج به دلیل کثرت جمعیت، نژاد برتر شدند. به این ترتیب، حکومت میتایی آریایی در هزارهی دوم پیش از میلاد شکل گرفت.
شاخهی شرقی آریاییها، که به نام هند و ایرانی مشهور است، پس از عبور از کنارههای رود جیحون و رود بلخ، نواحی مختلف را زیر پوشش نژادی خود قرار دادند و گروه باقیمانده دوباره راه خود را به سمت جنوب ادامه دادند و به دو شاخهی متمایز تقسیم شدند:
شاخهی هندیشاخهی هندی پس از عبور از بلخ، به جانب کوههای هندوکش روان شد. گروهی از آنها در کنارههای رود کابل مستقر شدند و گروه دیگر به موازات آن رود به جانب هند رفتند. این گروه پس از ورود به سرزمین هندوستان، به سوی رود سند پیش رفته و به تدریج نژاد آریایی هندی را به وجود آوردند. آریاییهای ایرانی و هندی که در سرزمین مادر در کنار یکدیگر زندگی میکردند، دارای مشترکات فراوانی در تمام ابعاد زندگی بودند.
شاخهی ایرانیشاخهی آریایی ایرانی در ابتدای هزارهی اول پیش از میلاد، در حدود بلخ از برادران خود که به جانب هند میرفتند، جدا و وارد ایران شدند. این گروه پس از معابر شرقی دریای خزر به جانب شرق و غرب ایران روان گشتند و به تدریج در سراسر این سرزمین پهناور پراکنده شدند.
شواهد نشان میدهد که آریاییان ایرانی و هندی، مدتهای بسیار طولانی در یکجا و در کنار یکدیگر زندگی میکردند. این همبستگی نژادی، فرهنگی و تمدنی، بهویژه از فحوای ودا کتاب مقدس هندیان و نیز اوستا کتاب مقدس ایرانیان، مشخص میشود.
آریاییهای وارد شده به ایران، به دستههای گوناگونی تقسیم شدند. یک گروه به سوی شمال و شمال غربی این سرزمین رفتند و به داخل سرزمین کاسیها نفوذ کردند. این گروه با گروههای بومی و آریایی که از قبل در نزد آنان رخنه کرده بودند، آمیخته و نهایتاً کاسیها را آریایی خواندند.
دستهی دیگر در شمال شرقی و شرق ایران استقرار یافته و با تکمیل تعداد افرادشان اقوام پارتی را به وجود آوردند، یعنی همان اقوامی که بعدها شاهنشاهی اشکانی را بنیان گذاشتند. دستهای دیگر نیز به سمت جنوب و غرب ایران حرکت کرد.
به نظر میرسد که در ابتدای هزارهی اول پیش از میلاد، مهاجمان آریایی، به زور و با امواج متوالی وارد میشدند و از دو راه، یعنی دو معبر شرقی و غربی دریای خزر از طریق ماوراء النهر و قفقاز، به مهاجرت خود ادامه میدادند. این مهاجران نه تنها در بین بومیان و در کنار هم زندگی میکردند بلکه برخلاف هزارههای گذشته، در حکومتهای مستهلک نشدند، بلکه خلاف آن، همبستگی و تعامل بین آریاییان ایرانی و هندی، بسیار طولانی و موفقی بود.
آریاییها پس از ورود به ایران، به دو شاخه اصلی تقسیم شدند: شاخه شرقی و غربی. شاخه شرقی که به سوی هندوستان متوجه میشد، به دلیل تسخیر پیشین نژادنشان از این سرزمین، به سمت ایران جلوگیری شد. بنابراین، آنها به سمت غرب حرکت کردند. در این مسیر، ایلام را فرا گرفتند و به شکلی به شهر ایلام رسیدند. در اینجا، آریاییها اقامت گزیدند و به کوچ نشینیهای فصلی پرداختند.
این شاخه از آریاییها در ادامه مسیر خود به سمت غرب پیش رفته و با مردمان آشور روبرو شدند. این تداخل باعث نفوذ آریاییها به داخل حکومت اورارتور گردید و در نهایت، با تداوم حرکت، سرزمین ماد را فرا گرفتند.
در میان آریاییهای مهاجر، سه گروه بزرگ و مهم به وجود آمدند: مادها، پارسها، و پارتها. این سه گروه نژادی نقش بسزایی در تاریخ ایران باستان ایفا کردند. مادها در نواحی مختلف شمالی و شمالغربی ایران پراکنده شدند. پارسها به منطقههای جنوبغربی از دریاچه ارومیه مهاجرت کردند و قرار گرفتند. این قوم در آینده، امپراتوری اختصاصی خود یعنی امپراتوری هخامنشی را بنیان نهادند. پارتها نیز به سرزمینهای جنوبی و غربی از ایران پراکنده شدند.
از این نوع تقسیمات نژادی و مهاجرتها، تحولات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جدیدی در ایران باستان به وجود آمد. آریاییها با ورود به این سرزمینها، سازماندهی نسلهای جدیدی از ایرانیان را آغاز کردند و تداوم این فرآیند، نقش مهمی در تاریخ این منطقه ایفا نمود.
همجواری دو قوم پارس و ماد در نهایت به برخی درگیریها منجر شد، حکومت مادها با ورود کوروش کبیر، بنیانگذار امپراتوری هخامنشی، به پایان رسید. متأسفانه، تا به حال اطلاعات کافی از مادها بهصورت نوشتاری یا حتی غیرنوشتاری در دست نیامده است.
به جز نوشتههای هرودت، اطلاعات کمتری از زندگی و تاریخ مادها وجود دارد. از منابع دیگر نیز میتوان به مکاتبات و گزارشات آشوریان و بابلیان اشاره کرد که بهصورت پراکنده و محدود به برخی جزئیات از تاریخ مادها اشاره دارند.
هرودت بهعنوان یکی از نخستین تاریخنگاران یونانی، در اثر خود شرح جزئیات تاریخ مادها را ارائه کرده است. او ادعا میکند که مادها نخستین قومی بودند که از سلطه آشور خود را آزاد کردند. طبق گزارشات هرودت، در یک مجلس مشورتی میان سران قبایل ماد، دیااکو به عنوان شاه ماد انتخاب شد و به خواسته هایش که ایجاد تشریفات و گرد هم آمدن مادها و تاسیس شهری جدید و کاخی باشکوه بود، مردمان تن دادند.
پس از 53 سال حکومت دیااکو، پسر او به نام فروتیش شاهی را به ارث برد. بنا به گفته هرودت، پارسیها نخستین قومی بودند که تحت حمله مادها قرار گرفتند و مورد اخلاقی و سرزنشهای مادها قرار گرفتند. پس از این حمله، فروتیش به آشور حمله کرد و در نبردی کشته شد.
سپس حکومت به فرزندش، هوخشتره، منتقل شد. او با تشکیل ارتش منظم به جنگ با آشوریان پرداخت و درگیر حمله سکاها شد، که به 28 سال حاکمیت سکاها بر ماد منجر شد. هوخشتره سرانجام با موفقیت سکاها را شکست داد و برای حمله مجدد به آشوریان آماده شد. در نهایت، با همراهی بابلیان، آشوریان را شکست دادند.
هرودت در نهایت حکومت 25 ساله فرزند آخرین پادشاه ماد، آستیاگ را تا انتقال قدرت به پارس توسط کوروش کبیر شرح میدهد.
با توجه به اطلاعات موجود، میتوان نتیجه گرفت که حکومت مادها در واقع اولین شاهنشاهی یا امپراطوری در ایران نبود، بلکه بهتر است آن را یک مجموعه سیاسی ثابت دانست. این نظر ممکن است ناشی از باور عمومی باشد که قدرت معادل با آشوریان باید باشد تا بتوانند آشور را منهدم سازند؛ به عبارت دیگر، این باور وجود دارد که مادها نیز امپراطوری داشتهاند.
همچنین، ارتباط نزدیک مادها و پارسها و نقش مادها در امپراطوری پارسها میتواند باعث ایجاد این ایده شود که مادها پیش از ظهور پارسها نیز امپراطوری داشتهاند. نام مادها همیشه به همراه امپراطوری پارسیان ذکر شده و این موضوع به تقلید از الگوی هرودت در توجه به امپراطوری ماد سوق داده است.
در اینجا، گروهی از پژوهشگران مادها را همراه با بابل در ماجرای سقوط آشور نقش برتری ایفا کرده و معتقدند که حضور کمرنگ مادها در گزارشهای بینالنهرین ممکن است ناشی از عدم انتقال صحیح این خبر از سوی بابلیان باشد.
با این حال، همکاری بابلیان در این عملیات نقش مهمی در پیروزی مادها داشته و تمام شواهد نشان میدهد که این بابلیان بودند که از لحاظ ارضی از شکست آشوریان بهرهمند شدند، و مادها از این پیروزیها سهم کمتری بهدست آوردند. این نشاندهندهی عدم برتری مادها بر سایر اقوام در این اتحادیه است.
نام مادها برای اولین بار در کتیبههای شالمانسر سوم در اواخر قرن نهم پیش از میلاد آمده است. با توجه به گزارشات آشوریان، این اقوام ایرانی از نظر آشوریان اهمیت یکسانی داشتند و در تحت سلطه آوردن و یا خراج گذاری و ارسال هدیه و گروگان، نام مادها و پارسها بدون برتری از یکدیگر آمده است.
بر اساس این اطلاعات، هیچ یک از این اقوام برتری خاصی بر دیگری نداشتهاند، و ویژگیهای جغرافیایی منطقه غرب زاگرس نشاندهندهی وجود شمار زیادی واحد سیاسی کوچک و پراکنده بوده است.
در نهایت، باید به این نکته اشاره کرد که تا کنون نمیتوان از پادشاهی متمرکز یا یک امپراطوری مادی در این زمان حکایت کرد. وقایع بعدی نظیر جنگ با لیدیها که بدون نتیجه به پایان رسید و یا جنگ با پارسیان که به نابودی سیاسی مادها منجر شد، نشان میدهد که مادها در این دوران به عنوان یک قدرت نظامی و سیاسی برتر در این اتحادیه شناخته نمیشدند.
به نحوی متفاوت از گزارشات هردوت و با استناد به منابع و گزارشات آشوری، می توان نتیجه گرفت که شاهان ماد هیچکدام به یک ساختار دولتی متمرکز و دائمی مانند شاهان آشور دست نیافتهاند. در آن روزگار، احتمالاً به دلیل تاثیر سقوط آشور که تا آن زمان به عنوان تأمینکننده امنیت جادههای تجاری غرب به شرق، و بهعنوان عاملی که باعث رشد اقتصادی و سیاسی همسایگان میشد، شناخته میشد، حرکتی به سوی اتحاد و یکپارچگی سیاسی صورت گرفت. اما این تغییرات به یکباره و به نظر میآید که زیر تأثیر سقوط آشور رخ داده باشد و باعث رکود و افول مناطق مرتبط شده با آشور شده باشد.
از سوی دیگر، مولفههایی که برای تشکیل یک دولت دائمی ضروری بودند، در جامعه مادها وجود نداشت. وجود یک دستگاه اداری، قشربندی اجتماعی، مقامات و مشاغل منظم، ارتش و ساختار نظامی، منبع منظم درآمد، ایدئولوژی برای مشروعیتزایی، و حتی قانون و نظم در جامعه مادها به شدت کمبود داشت. حتی اطلاعات ارائه شده توسط هردوت نیز با ویژگیهای یک امپراطوری یا شاهنشاهی همخوانی ندارد.
بعضی پژوهشگران معتقدند که نامگذاری شاهنشاهی یا امپراطوری برای مادها توسط هردوت بهمنظور سهولت در شرح حوادث متنوع و پرآکنده آن دوره صورت گرفته است. این تفاوتها و عدم تطابق با ویژگیهای یک امپراطوری، موجب میشود که ادعاهای هردوت در مورد امپراطوری مادها به شکل کامل قابل قبول نباشد.
از این منظر، به نظر میرسد که مادها نه تنها یک امپراطوری تشکیل ندادهاند، بلکه موفق به تشکیل یک دولت دائمی هم نشدهاند و تنها در مواقع بحرانی، اتحادیهای با ساختار قبیلهای تشکیل میدادند. میتوان نتیجه گرفت که جامعه مادها در حال دگرگونی مداوم بوده و شاید به سمت دولتی دائمی حرکت میکردهاند، اما شرایط تحت تأثیر سقوط آشور این جریان را متوقف کرده است.
در نهایت، با توجه به جایگاه سیاسی و نظامی مادها در منطقه، ممکن است عجیب به نظر آید که آنها به جای تلاش برای برقراری روابط دوستانه با پارسها (که از نظر نژادی، فرهنگی و اجتماعی به آنها نزدیکتر بودند)، در فکر سلطه بر آنها بودهاند.
به خصوص که منابع آشوری و بابلی و شواهد تاریخی نشان میدهند که پارسها استقلال و توانمندی نظامی داشتهاند و در پیمانهای نظامی علیه آشوریان شرکت کرده و در نهایت موفق به سلطه بر سرزمینشان، قلمروی شرقی عیلامیها، در زمان فرمانروایی مادها در منطقهی زاگرس شدهاند.
آمیختگی دو قوم ایرانی و بومینگاهی به تاریخ آمیختگی دو جامعه ایرانی و بومی، از زوایای مختلف ما را به دورانی بینظیر میبرد. در تپهی باستانی سیلک، بازسازیها از ورود مهاجمان ایرانی با گله، زنان، و کودکان خود به نجد ایران خبر میدهند. این مهاجمان ابتدا به خدمت امرای محلی میپیوسته و سپس خود جایگاه بالاتری را به دست میآوردند.
آثار باشکوه یک امیر تازهوارد در قلهی تپهای مصنوعی در سیلک نماد از آغاز یک دوره جدید است. قبرهای دیگر در کف خانه حفر نشدهاند و گورستان چند صد متر دورتر از آن واقع شده است. اموات با لوازم متنوع در خاک دفن می شدند، سلاحها از مفرغ و آهن میباشند. نقوش ظروف سفالی نیز از سیلک تا نقاط مختلف ایران به ویژه نجد، شاهد ذوق هنری و فرهنگ متنوعی هستند.
پس از حمله اقوام ایرانی، جامعه بومیان به شکلی دیگر طراحی شد. آنان مانند رعایا برای امیران فرمانروا کار میکردند و تدریجاً جامعه با طبقات مختلفی روبرو شد. تیرههای ایرانی، شاهنشاهی بزرگی را رقم زدند و پس از سدهها، به عنوان فرمانروایان آسیا شناخته شدند.
سوالات متداول درباره مهاجرت آریاییها به فلات ایران۱. آریاییها چه کسانی بودند و به کجا مهاجرت کردند؟
آریاییها جزو اولین اقوامی بودند که از دشتهای آسیای میانه به جغرافیای ایران مهاجرت کردند. آنها از اقوام هندوایرانی به شمار میآمدند و در ایران ساکن شدند.
۲. مفهوم واژه "آریا" چیست؟
واژه "آریا" از واژههایی است که در متون سانسکریت و اوستایی به کار برده شده است. این واژه معمولاً به اقوام هندوایرانی اطلاق میشود و مفهوم مذهبی و جغرافیایی دارد.
۳. چرا آریاییها به ایران مهاجرت کردند؟
آریاییها از دشتهای آسیای میانه به دلیل مختلف، از جمله تغییرات جغرافیایی و مذهبی، به ایران مهاجرت کردند. این مهاجرتها تأثیرات عمیقی بر تاریخ و فرهنگ ایران گذاشت.
۴. آیا واژه "آریا" به تمام اقوام هندواروپایی اطلاق میشد؟
اصطلاح "آریا" در ابتدا به همه اقوام هندواروپایی اطلاق میشد، اما به مرور زمان و با پیشرفت فرهنگ و تمدن، به معنای اقوام خاصی از هندوایرانیان محدود شد.
۵. آیا مهاجرت آریاییها به ایران تأثیراتی بر فرهنگ و تاریخ این منطقه گذاشت؟
بله، مهاجرت آریاییها به ایران تأثیرات گستردهای بر فرهنگ، زبان، و تمدن این منطقه داشت. این تأثیرات عمیق در تاریخ و تمدن ایران بهخصوص در دورههای باستانی قابل مشاهده است.
کانال عصر ایران در تلگرام