از ایران انتظار نداشته باشید بدون برخورداری از حقوقش، تکالیف برجامی را رعایت کند
تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۲۰۱۱۳
به گزارش حوزه سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، محسن بهاروند معاون امور حقوقی و بینالمللی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران امروز (چهارشنبه) در نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین پایتخت اتریش به تشریح مواضع جمهوری اسلامی ایران در خصوص برجام پرداخت.
محسن بهاروند در این سخنرانی تاکید کرد که حتی در شرایط کرونا هم فعالیتهای راستی آزمایی آژانس بدون هیچ مانعی انجام شده و بدون اخلال ادامه دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی دوام برجام و فعالیتهای راستی آزمایی آژانس را بستگی به جامعه بین المللی و طرفهای کنونی برجام دانست. این مقام کشورمان با اشاره به اینکه رویکرد آمریکا نسبت به ا یران رویکرد ستزه جویانه ایدئولوژیک است، تاکید کرد که آمریکا روحیه و توان خود برای ارائه راه حلهای منصفانه برای حل مشکلات بین المللی را از دست داده است.
بهاروند افزود که ریشه همه این مخاصمات که آژانس نیز در بخش فنی و تخصصی آن به نحوی درگیر شده است، در یکجانبه گرایی و ناکارآمدی مدیریت جهانی فعلی است.
متن کامل این سخنرانی به شرح زیر میباشد:
سرکار خانم رئیس.
آقای مدیرکل.
عالیجنابان، خانمها و آقایان؛
گزارش مدیرکل بار دیگر نشان داد که سطح همکاری میان ایران و آژانس در همان سطحی که تاکنون بوده، میباشد. حتی در شرایط دشوار ناشی از همه گیری کرونا، فعالیتهای راستی آزمایی آژانس بدون هیچ مانعی انجام شده اند و بدون اخلال ادامه دارند. گزارش مدیرکل مجددا حاکی از این است که آژانس به انجام مأموریت خود در رابطه با فعالیتهای راستی آزمایی تحت برجام، ادامه میدهد.
جمهوری اسلامی ایران به همکاری با آژانس ادامه میدهد، اما یک سوال مهم در این میان مطرح است: اینکه آیا برجام و فعالیتهای راستی آزمایی مطابق با آن میتوانند با وجود فشارهای اعمالی آمریکا و موقعیت دشواری که در مورد آن ایجاد کرده است، دوام بیاورند یا خیر؟ پاسخ من به این سوال، بله و خیر خواهد بود. همه چیز بستگی به جامعه بین المللی و طرفهای کنونی برجام دارد.
ایالات متحده آمریکا از هیچ تلاشی برای باطل نمودن این توافق دریغ نمیکند. اینکه آمریکا چرا و چه سودی از تخریب یک چنین توافق چندجانبه میبرد و اینکه در نبود برجام چه چیزی را میتواند پیشنهاد کند، خودشان باید توضیح دهند. با این حال، برداشت من این است که رویکرد آمریکا نسبت به ایران یک رویکرد ستیزه جویانه ایدئولوژیک میباشد؛ هیچ توجیه دیگری نمیتواند این حجم از دشمنی آمریکا علیه کشور من را توجیه کند. برجام و توافق هستهای تنها گوشهای از این نمایش هستند.
به هر حال، ما میتوانیم اطمینان داشته باشیم که آمریکا نمیتواند هیچ جایگزینی نه برای برجام و نه دیگر سازوکارهای چندجانبهای که از آن خارج شده است، معرفی نماید؛ دلیل این ادعا نیز روشن است. دیپلماسی آمریکا صرفا مبتنی بر یکجانبه گرایی و زورگوئی است، نه چندجانبه گرایی و همکاری. آمریکا روحیه و توان خود برای ارائه راه حلهای منصفانه برای حل مشکلات بین المللی را از دست داده است. زمانیکه آمریکا فقط یاد گرفته تا خواستههای خود را بر دیگران به دلیل برداشت غلط از قدرت سخت خود دیکته کند، چگونه قادر خواهد بود تا به نگرانیهای دیگران احترام بگذارد، یا با دیگران بر مبنای برابر مذاکره کند، و رایزنیهای قابل قبول را برای همه طرفین ارائه کند؟ فراموش نکنید که زمانی سازمان ملل و چندجانبه گرایی نتیجه دیپلماسی آمریکا بود. آن روحیه سالها قبل از بین رفته است.
رویکرد به اصطلاح "فشار حداکثری"، خسارات زیادی را به کشور من و مردم ایران وارد کرده است. ایالات متحده بایستی برای اقدامات اشتباه بین المللی خود پاسخگو باشد و متعهد شود خسارات علیه ایران را جبران نماید.
قبل از اینکه دولت کنونی آمریکا به قدرت برسد و در طول کمپین انتخاباتی، رئیس جمهور کنونی آمریکا وعده خروج از توافق هستهای را داد. جای تاسف است که توافق نامههای بین المللی موضوع رقابتهای سیاسی در ایالات متحده میشوند. در چنین مواردی، تنها مسئله مهم انجام اقدامی علیه حزب مخالف است.
آمریکا در ماه می ۲۰۱۸ از برجام خارج شد و از تعهدات خود شانه خالی کرد، در حالیکه مطابق قطعنامه ۲۲۳۱ متعهد به پایبندی به تعهدات خود ذیل برجام بود.
برای توجیه این اقدام، دلایل سیاسی داخلی آورده شد و قوانین داخلی ایالات متحده مورد استناد قرار گرفت. مطابق حقوق بین الملل، قابل قبول نیست که با مطرح کردن موضوعات سیاسی داخلی، از زیر بار تعهدات بین المللی شانه خالی کرد. اما ایالات متحده چنین اقدامی را بدون توجه به تعهداتش انجام داد.
ایالات متحده اجازه ندارد به هر روشی قوانین و مقررات ملی خود را در سطح بین المللی با نادیده گرفتن مقررات حقوق بین الملل، اعمال کند. در صورت پذیرش استدلال ایالات متحده، هیچ توافق نامه بین المللی از جمله منشور سازمان ملل امکان حفظ شدن نخواهد داشت.
دولت آمریکا در ابتدا امیدوار بود که با خروجش از برجام و اعمال فشار حداکثری، برجام از بین میرود و ایران تسلیم خواهد شد. ولی همه این تلاشهای یکجانبه و مذبوحانه، شکست خورد.
دولت ایالات متحده اخیرا وارد فاز دیگری از خرابکاری شده که به نوعی با یک بحث حقوقی منحرف شده است. آنها موضوع به اصطلاح اسنپ بک را بر اساس یک تفسیر عجیب و غیرحرفهای و قرائتی خودسرانه از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت مطرح کردند. آنها قصد داشتند تا از این قطعنامه استفاده کنند، بطوریکه وانمود نمایند که از مشارکت کنندگان در برجام هستند.
چنین سوء تعبیر از یک سند بین المللی میتواند فقط از سوی کسی مطرح شود که نه کوچکترین فهمی از حقوق بین الملل و نه قواعد تفسیر آن دارد، و یا فردی که دارای نیت شیطانی علیه یک ملت و یا جامعه بین المللی به عنوان یک کل میباشد.
تا آنجا که ما میدانیم، ایالات متحده آمریکا از منابع انسانی بسیار خوبی برخوردار است و بنابراین مورد اول نمیتواند باشد. اما سیاستمدارانی کوته بین و بی ملاحظه از جمله در منطقه ما وجود دارند که از این دیدگاه بی پایه آمریکا حمایت میکنند. آنگونه که ما آنها را میشناسیم، آنها احتمالا از هر دو خصوصیت ذکر شده فوق بهره میبرند.
خانم رئیس،
حقیقت ساده است، ایالات متحده عضو برجام نیست که بخواهد از به اصطلاح اسنپ بک استفاده کند و اگر برای تخریب برجام به قطعنامه ۲۲۳۱ استناد میکند، راه را اشتباه رفته است؛ زیرا اولا، هدف اصلی قطعنامه ۲۲۳۱ حفظ توافق و ارتقای اجرای برجام است، نه تبدیل آن به ابزاری برای تخریب برجام؛ و ثانیا، انجام اسنپ بک دارای رویهای مشخص است که از طریق کمیسیون مشترک اعضای برجام میگذرد و برای این کار، طرف آغازگر باید عضو کمیسیون مشترک باشد تا بتواند آن کار را انجام دهد. حتی اگر آمریکا عضو برجام هم بود، بدون اجرای تعهدات برجامی توأم با حسن نیت خود، نمیتوانست به اسنپ بک استناد کند.
خانم رئیس،
ریشه همه این مخاصمات که آژانس نیز در بخش فنی و تخصصی آن به نحوی درگیر شده است، در یکجانبه گرایی و ناکارآمدی مدیریت جهانی فعلی است. این به این دلیل است که یکی از قدرتمندترین اعضای مدیریت جهانی بجای تقویت نظم فعلی، ارزشها و قواعد آن، بصورت روزمره در حال تخریب مبانی آن است.
ما فقط ایالات متحده را مقصر این وضعیت در جهان نمیدانیم. بلکه اعتقاد داریم کشورهایی که در حرف وانمود میکنند مخالف یکجانبه گرایی هستند، اما آنها را در عمل حمایت میکنند، به همان اندازه مسئول چنین بی ثباتی و آشوب در روابط بین المللی هستند. من این پدیده را یکجانبه گرایی منفعل مینامم. اگر یک عضو جامعه بین المللی که در برابر تدابیر یکجانبه غیرقانونی برای منافع کوته بینانه خود تسلیم شده، و منافع، ارزش ها، و حقوق جامعه بین المللی را رها نماید، این یک اقدام یکجانبه گرایی منفعل میباشد. باید مد نظر داشت که نصیحت و توصیه به کشورهای یکجانبه گرا برای کنار گذاشتن چنین اقداماتی فایده ندارد، بلکه اعضای جامعه بین المللی نیاز دارند تا بصورت جمعی در مقابل یکجانبه گرایی مقاومت نموده تا قواعد و نظم بین المللی ارتقاء یابد؛ در غیر اینصورت، باید آماده پریدن به عقب و به دوران پیش از جنگ جهانی دوم باشیم.
متأسفانه، یک جانبه گرایی منفعل در وضعیت فعلی روابط بین الملل فراگیر شده است. ما روزانه شاهد این امر هستیم، از جمله در برخی اظهارات ارائه شده در این نشست درخصوص این موضوع.
برخی در این نشست به عمد یا ناخواسته در تلاشند تا مکان قربانی و جانی را تغییر دهند. حتی برخی تمایلی ندارند که از ایالات متحده به عنوان کسی که از توافق خارج شده و وضعیت فعلی نتیجه اقدامات آن است، نام ببرند. با چنین روشی در سازمانهای بین المللی، باور اینکه چند جانبه گرایی میتواند زنده بماند، دشوار است.
همکاران محترم،
اگر به واقعیتهای موجود اهمیت ندهید، اظهار نظر در مجامع بین المللی آسان است. شما با تحریمها و فشار حداکثر ایالات متحده روبرو نیستید. بیماران سرطانی شما بدون دارو نمیمانند. فرزندان شما با بیماری EB با درد کشندهای که ماهها و ماهها برای دارو انتظار میکشند، زندگی نمیکنند. میلیاردها دلار از داراییهای شما بطور غیرقانونی توقیف نمیشود. اما شما وظیفه اخلاقی دارید که این لیست و لیست طولانی را تا حد زیادی بخاطر بسپارید تا بتوانید نظرات واقع بینانه بدهید.
خانم رئیس،
ایران بارها تمایل خود را برای اجرای کامل و موثر توافق نشان داده است و ما باید کمی واقع بین باشیم. ایالات متحده از توافق هستهای خارج شده و تحریمهای حداکثری علیه کشور من اعمال کرده است. ما به تعهدات خود در توافق پایبند هستیم، اما در عین حال برخورداری از حقوق مندرج در آن تقریباً غیرممکن است. بنابراین، ایران در چارچوب توافق از حقوق جبران کننده خود استفاده میکند. با این حال، ما آماده هستیم تا اقدامات جبرانی را به محض اینکه بتوانیم از حقوق مندرج در توافق بطور آزادانه برخوردار شویم، برگردانیم.
با این همه، ما نبایستی امید خود را از دست بدهیم و باید همکاریها را با شرکایمان در برجام تقویت کنیم. ایستادگی اخیر نشان داده شده توسط اعضای شورای امنیت در مقابل اقدامات یکجانبه آمریکا علیه برجام، نمونه خوب تقویت چندجانبه گرایی است. چنین اقدامی، قابل تقدیر است و میتواند تجربهای برای سایر عرصههای بین المللی باشد.
خانم رئیس؛
در پایان، اجازه میخواهم به سوالی که در ابتدا مطرح کردم، دوباره مطرح کنم. آیا برجام و بازرسیهای مرتبط با آن که توسط آژانس انجام میشود، میتواند کماکان باقی بماند؟ تا زمانی که اعضای جامعه بین المللی به طور محکم در مقابل سیاستهای یکجانبه گرائی آمریکا ایستادگی کنند و ارزش ها، هنجارها و حقوق جامعه را ارتقاء دهند، جواب بله خواهد بود. اگر ما بتوانیم تعادل بین حقوق و تعهدات ایران را که توسط برجام مقرر شده است، برقرار کنیم، دوباره پاسخ مثبت خواهد بود. نمیتوان از کشور من انتظار داشت که همه تکالیف برجام را رعایت نماید، بدون آنکه از حقوق تعیین شده آن برخوردار نباشد. هیچ توافق بین المللی بدون تناسب بین اجرای حق و تکلیف، نمیتواند برای مدت خیلی طولانی پایدار باشد. برجام نیز از این قاعده مستثنی نیست.
در همین رابطه، نباید فراموش کرد تا تعهدات اتحادیه اروپا و سه عضو اروپایی برجام را یادآوری کنم. آنها باید تعهدات خود را به طور کامل و موثر ذیل برجام اجرا نمایند؛ و البته پاسخ سوال مطرح شده منفی خواهد بود اگر ایران نتواند از حقوق خود طبق برجام و قوانین بین المللی به طور کلی بهرهمند شود. در صورت عدم توازن بین حقوق و تعهدات ایران بر اساس توافق نامه و تضعیف چند جانبه گرایی و تداوم حاکمیت یکجانبه گرایی به صورت فعال یا منفعل، باز هم پاسخ منفی است.
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: وزارت خارجی شورای حکام آژانس انرژی اتمی فعالیت های راستی آزمایی جامعه بین المللی یکجانبه گرایی ایالات متحده قطعنامه ۲۲۳۱ تعهدات خود خانم رئیس کشور من اسنپ بک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۲۰۱۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست