تیراندازی به رقیب عشقی
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۳۲۴۴۶
ماجرای شکایت مرد جوان از دو موتورسوار که با شلیک گلوله وی را مورد سوءقصد قرار داده بودند بعد از دستگیری متهمان به یک دوئل عشقی تبدیل شد.
به گزارش ایران، چندی قبل مرد جوانی در تماس با پلیس از شلیک دو موتورسوار به خودرواش خبر داد و گفت: سوار بر خودروی پژو 206 شخصیام در حال رفتن به خانهام در غرب تهران بودم که موتورسیکلتی با دو سرنشین راهم را سد کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به محض دیدن اسلحه ترسیدم و پایم را روی پدال گاز گذاشتم و فرار کردم. اما مرد مسلح شروع به شلیک کرد و دو گلوله به شیشه خودروام خورد. تا به حال موتورسواران را ندیده بودم و نمیدانم هدفشان از این کار چه بود.با شکایت مرد جوان بلافاصله کارآگاهان اداره یکم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و به تحقیقات میدانی پرداختند.
در تحقیقات از محل حادثه اسلحه متهمان پیدا شد. یکی از شاهدان که اسلحه را پیدا کرده بود آن را به مأموران تحویل داد و موضوع تیراندازی را تأیید کرد.
در گام بعدی کارآگاهان پلیس به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل حادثه پرداخته و شماره پلاک موتورسیکلت را بهدست آوردند. با استعلام شماره پلاک، هویت مالک آن بهنام خسرو شناسایی شد.
مأموران با هماهنگی بازپرس شعبه چهارم دادسرای ویژه سرقت راهی خانه مرد موتورسوار شده و خسرو را بازداشت کردند.
اما متهم در تحقیقات اولیه، ادعایی متفاوت از آنچه شاکی گفته بود مطرح کرد: «مدتی قبل در اینستاگرام با دختر جوانی بهنام مهرنوش آشنا شدم. وقتی به هم علاقهمند شدیم با هم نامزد کردیم و قرار بود بزودی ازدواج کنیم که متوجه شدم مردی بهنام بهروز برای او ایجاد مزاحمت کرده و پیشنهاد دوستی به او داده است. از شنیدن این موضوع خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم به سراغ بهروز بروم و از او بخواهم که دست از این کارهایش بردارد.
مسیر رفت و آمدش را زیر نظر داشتم و میدانستم که چه زمانی به خانه میرود. وقتی سوار خودرواش شد او را تعقیب و در فرصتی مناسب راه را بر او سد کردم. آن روز من تنها بودم و کسی هم، همراهم نبود. خواستم با او صحبت کنم تا دست از سر مهرنوش بردارد اما باهم دعوایمان شد و با جمع شدن مردم آنجا را ترک کردم. اسلحهای همراهم نبود که بخواهم تیراندازی کنم.»
به دنبال اظهارات متناقض مرد جوان، به دستور بازپرس پرونده، اسلحه کشف شده برای مشخص شدن اینکه تیر از آن شلیک شده یا خیر به اداره تشخیص هویت ارسال شد.
همچنین خودروی پژو شاکی نیز برای مشخص شدن علت شکستگی شیشه بررسی خواهد شد.
منبع: تابناک
کلیدواژه: حسین انصاریان قرارداد الجزایر الکساندر نوری توافق اسرائیل و بحرین تیراندازی رقیب عشقی گلوله حسین انصاریان قرارداد الجزایر الکساندر نوری توافق اسرائیل و بحرین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۳۲۴۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برای نجات خودم شوهرم را کشتم
اردیبهشت سال ۱۴۰۲ زن جوانی به نام مریم، هراسان از خانهاش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر میداد از همسایهها کمک خواست.
دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد که مرد ۴۲ سالهای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.
همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم، اما از همان روزهای اول زندگیمان به اختلاف خوردیم و مدام باهم دعوا میکردیم تا اینکه خانوادههایمان توصیه کردند اگر بچهدار شویم اختلافهایمان حل میشود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک میگرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبهرو بودیم.
وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست تا بهسرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت که چرا بچه را از شیرخشک نمیگیری و چرا از پوشک استفاده میکنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم و... بعد هم به من گفت که باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند، وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد، با دستانش گلویم را فشار داد بهطوری که چشمهایم سیاهی رفت، درحالی که برای نجاتم تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربهای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.
در این میان پزشکیقانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد.
با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.
پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته، پسرم هیچگاه او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که واقعاً چه اتفاقی افتاده و عروسمان چگونه با بیرحمی پسرمان را به قتل رسانده است، اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربههای کریم از خواب پریدم بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت، داشتم خفه میشدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمیتوانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشمهایم سیاهی رفت.
دستم را روی زمین میکشیدم که به یکباره دستم به کارد میوهخوری خورد و آن را جلوی سینهاش گرفتم تا بترسد و رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد.
آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایهها کمک خواستم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینهاش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟
متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند، اما او قصد جانم را کرده بود.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان اجتماعی حوادث و انتظامی