اصولگرایان در انتظار کابینه نظامی؟
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۷۷۰۵۷
آفتابنیوز :
خواسته این نماینده اصولگرا که به احتمال زیاد مکنون قلبی صرفا او نیست و بسیاری از اصولگرایان چنین نگاهی به کابینه آینده دارند، میتواند گفتهای نمادین تلقی شود که واقعیتی را درون خود مستتر دارد. آنها دو، سه سالی است که زمزمه یک رئیس دولت نظامی را بر زبان میرانند.
ابراهیم فیاض استاد دانشگاه اخیرا گفته بود که این مجلس نمیتواند هیچ کاری بکند، چون نگاهش فقط به انتخابات ریاستجمهوری آینده است تا یک دولت توتالیتر با قدرت مرکزی بنیادی بر سر کار آید! بعد هم گفته بود که حتی در سیاست خارجی این روند به سمت نوعی نظامیگری هم میرود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محمدعلی پورمختار، نماینده مجلس نهم و دهم نخستین کسی بود که سه سال پیش گفت «اگر یک نظامی رئیسجمهور شود حتما میتواند کشور را از مشکلات نجات بدهد». سردار علایی هم بهتازگی گفته: باید فضا باز شود تا همه مردم بتوانند آزادانه انتخاب کنند. حالا اگر مردم دوست دارند که یک فرد نظامی را انتخاب کنند، خودشان حق انتخاب دارند.
سیدجواد طاهایی در یادداشتی دو سال پیش در دفاع از ورود یک نظامی به عرصه سیاست نوشته بود: «اگر یک فرد نظامی را برای ریاستجمهوری کشور برگزینیم، نیروهای حاکمیتی را به سوی پاسخگویی و مسئولیتپذیری سوق دادهایم. این یعنی آموزش سیاسی به جناح راست و واردکردن آنها به سیاست مدرن. نیرویی که تاکنون به نحو مؤثری به مقاومت و تخریب دشمن خارجی میپرداخت، اینک به نحو مؤثری باید به ساختن و حل مشکلات سیاست داخلی بپردازد و در واقع با طبقات متوسط به تفاهم بگراید. از یاد نبریم که وظیفه تاریخی و جهانی طبقه متوسط انتقال جامعه به وضع مدرن است. اگر یک نظامی قدیمی رئیسجمهور شود، در مسیر لبخندزدن به جامعه مدنی قرار میگیرد؛ زیرا مسیر دیگری وجود ندارد. ترمز ممکن نیست. فقط میتوان فرمان را چرخاند. این تحول بزرگی است که امثال جناب آقای احمد خاتمی به جای انتقادگری، مجبور شوند نیروی خود را صرف حل چالشهای آن دولتی کنند که این بار به طور کیفیتری از میانه خودشان برخاسته است. بهتر است خود آنها در مقام قوه مجریه بین ضرورت نوجویی و ضرورت محافظت پیوند برقرار کنند».
این تحلیل به نوعی سیاستگری جناح راست را با سیاستگری یک نظامی یکی انگاشته که در نوع خود بیراه هم نیست. نظامیانی که قصد ورود به عرصه انتخابات را دارند، اصولا مستقیم یا غیرمستقیم به همین جناح وابستهاند و اصولگرایان هم برخلاف اصلاحطلبان به نظر میرسد که مشکلی با ورود یک نظامی به عرصه سیاست ندارند بلکه آن را تقویت و حمایت هم میکنند.
مثلا حمیدرضا ترقی از حزب مؤتلفه اخیرا گفته: «آنچه مطالبه مقام معظم رهبری است، یک دولت جهادی یعنی دولتی جوان، انقلابی، بانشاط و دارای توان کار جهادی است که بتواند عقبماندگیهای کشور را در ابعاد مختلف جبران کند و یک حضور بانشاط و پرتحرک در عرصه اجرائی کشور داشته باشد، حالا برخی افراد تصور میکنند که این روحیه در نیروهای نظامی بیشتر و در نیروهای غیرنظامی کمتر است، یعنی نیروهای نظامی توان تشکیل دولت جهادی و انقلابی را دارند. اما آنچه باید به آن توجه شود، این است که اگر شخصیتی از نیروهای نظامی هم وارد عرصه انتخابات ریاستجمهوری شود، بُعد جهادی اش مدنظر است نه بُعد نظامی این فرد».
رویکارآمدن ترامپ چهار سال پیش هم این تمایل را در جناح راست تقویت کرده بود که برای روزهای سخت یک نظامی کاراتر است. حالا که مشکلات اقتصادی هم به پیچ خطرناک خودش رسیده، تصور میکنند که برای یک جنگ اقتصادی هم یک سردار نظامی مناسبتر است. تاجاییکه روزنامه جوان همان دو، سه سال قبل که مبحث آن طرح شد، از عنوان «خوب و بد» یک رئیسجمهور نظامی برای یک مناظره بین فیاض و عطریانفر در این باره استفاده کرده بود.
از حالا لیستی هم از سابقهداران نظامیگری فهرست شده است؛ از محسن رضایی که یکی از نزدیکانش گفته بود آمدنش فقط ۱۰ درصد محتمل است تا حسین دهقان که گویا قصد جدی برای آمدن دارد، سعید محمد، رستم قاسمی، علی شمخانی و از همه مهمتر محمدباقر قالیباف که، اما و اگر دربارهاش حتی این روزها که بر صندلی ریاست مجلس تکیه زده همچنان زیاد است.
این در حالی است که اقوال و اخبار حاکی از این است که سیدابراهیم رئیسیِ غیرنظامی گزینه بالقوه برخی اصولگرایان است. اخیرا جواد کریمیقدوسی، نماینده مشهد در توییتر خود گفته بود که چشمهای منتظر و ملتمس منتظر حضور رئیسی در انتخابات هستند.
او در توییتی که با هشتگ انتخابات ۱۴۰۰ منتشر کرد، نوشت: «آیتالله رئیسی مصداق اَتَم و اکمل رجل سیاسی و مکتبی، مدیر و مدبر است که با سایر مدعیان عرصه ۱۴۰۰ فاصلهای غیر قابل رقابت دارند، چشمهای منتظر و ملتمس از درگاه الهی در آرزوی تبدیل ۹ماهه آینده به دقایقی هستند».
در این صورت شاید توضیح ابراهیم فیاض درباره کابینه ۱۴۰۰ رمزگشا و تفسیر بهتری از گفته مالک شریعتی باشد، تا پوسته ظاهری سخن او که به ظاهر از یک دولت نظامی سخن میگوید.
منبع: روزنامه شرقمنبع: آفتاب
کلیدواژه: اصولگرایان کابینه نظامی رئیس جمهور یک نظامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۷۷۰۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
علی ربیعی: حدود 5 میلیون نفر در دانشگاهها در حال تحصیل هستند/ رابطه معناداری بین رشتههای تحصیلی و فرصتهای شغلی موجود وجود ندارد/ بخش اعظمی از جمعیت فعال تحصیل کرده، دچار نوعی فاصله بین وضع موجود و انتظار از زندگی شدهاند
به گزارش جماران؛ علی ربیعی وزیر اسبق کار در یادداشتی با عنوان « چشمانداز کار و کارگری » در کانال تلگرامی خود نوشت:
روز کارگر فرصت مناسبی است تا در این بازه زمانی، مروری بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی کارگران و تغییرات بازار کار داشته باشیم. بررسی وضعیت کارگران موضوعی پیچیده و چند بعدی است و بدون بررسی بازار کار، سیاستهای بازار کار، تغییرات کمی و کیفی جمعیتی، نظام آموزش عمومی، نظام آموزش مهارتی و در عین حال توجه به مباحث فرهنگی، اجتماعی و در نهایت متغیرهای کلان اقتصادی تقریبا ناممکن است.
در این یادداشت بر آن هستم تا ضمن مروری بر آمار و ارقام، به تحلیل وضعیت کارگران بپردازم:
یکی از مهمترین مسائلی که جامعه کار و کارگر را در تمام دنیا و همچنین در ایران تحتالشعاع قرار داده و میدهد، گذار به دنیای کار در فضای فناوری اطلاعات است.
بیتردید، آینده کار از مباحث بسیار چالش برانگیز در عصر حاضر به شمار میرود. پیشرفت تکنولوژی و انقلاب دیجیتال به ویژه در دنیای پساکرونا، سبب شده تا در دنیای کار نیز تغییرات شگرفی بروز کند. بر اساس گزارش جهانی آینده کار در سال ۲۰۲۳، پیشبینی میشود که در پنج سال آینده ۸۵ میلیون شغل از بین رفته و ۶۲ میلیون شغل جدید ایجاد شود. این تغییرات چشمگیر در بازار کار به معنای نیاز به مهارتهای جدید است که بیشتر متکی به خلاقیت، نوآوری، تفکر ایدهپردازانه و .... است.
در چنین فضایی که علاوه بر دنیا، بر بازار کار ایران نیز سایه افکنده، با تغییر و تحولاتی در بازار کار مواجه هستیم که مستلزم توجه ویژه به سیاستگذاری در این فضا است.
۱- یکی از تغییرات بسیار مهم در بازار کار ایران، جمعیت فعال تحصیل کرده دانشگاهی کشور است. در حال حاضر حدود ۵ میلیون نفر در دانشگاهها در حال تحصیل هستند که اصولا رابطه معناداری بین رشته های تحصیلی و فرصت های شغلی موجود وجود ندارد، به خصوص در رشته های علوم انسانی که دانشآموختگان مهارت خاصی نیز کسب نمیکنند. از منظر جامعهشناسی بخش اعظمی از جمعیت فعال تحصیل کرده، دچار نوعی فاصله بین وضع موجود و انتظار از زندگی شدهاند که این شکاف میتواند زمینهساز بروز بحرانهای مختلف شود. مطالعات نشان میدهد که این نوع افراد در صورت استخدام، از ناراضیان وضع موجود به حساب آمده و به علت فقدان انگیزش از بهرهوری لازم نیز برخوردار نیستند. پدیده کماظهاری تحصیلات که برای بهدست آوردن شغل در سالهای اخیر رایج شده بود، نیز تغییر کرده است. نگرشی به آمارها در سالهای اخیر نشانگر آن است که جمعیت فعال تحصیل کرده، تمایلی برای استخدام در مشاغل با حداقل دستمزد را ندارند. بدینترتیب نیروی در سن کار یا به جمعیت بیکار مزمن میپیوندد و یا به مشاغل با درآمد بالاتر و با درآمد کمتر (نظیر اسنپ) و واسطه گری روی میآورند.
نگاهی به آمارهای بازار کار نیز حاکی از آن است که بیشترین میزان بیکاری در بین فارغالتحصیلان دانشگاهی به چشم میخورد، بهنحویکه نرخ بیکاری فارغ التحصیلان جوان دانشگاهی بر اساس آمار زمستان ۱۴۰۲، ۱۱.۶ درصد بوده و بیکاری جوانان ۲۲.۵ درصد است. علت اظهار نظر مسولان دولتی مبنی بر اینکه در برخی استانها بیکاری نداریم الزاما ناشی از از بین رفتن بیکاری نیست، بلکه بیشتر ناشی از عدم تمایل افراد به رفتن بر سر کارهای بیکیفیت است؛ به عبارتی افراد از جذب شدن در بازار کار و با شرایط مورد انتظار نا امید شدهاند.
۲- یکی از دیگر از موارد قابل تامل، حجم زیاد افرادی است که نه در حال فراگیری انواع مختلف مهارت و آموزش، نه در حال درس خواندن و نه درحال کار هستند که در اصطلاح بازار کار به «نیتها» شهرهاند. بر اساس آمار آخرین آمار مرکز آمار ایران، این تعداد حدود سه میلیون نفر برآورد میشوند.
مساله نیتها و تعداد زیاد این افراد خود، سبب افزایش نگرانیهای امنیتی در جامعه شده که نیازمند توجه ویژه سیاستگذار است.
۳_ نکته دیگر در خصوص افرادی است که به دلیل عدم اشتغال در زمان مناسب، دوره انتظار ایشان برای جذب بازار کار افزایش یافته است. این پدیده در خصوص افراد متولد دهه شصت بسیار قابل مشاهده میباشد. سیاستهای افزایش جمعیت در دهه شصت و همچنین سیاستهای گسترش و تسهیل ورود به دانشگاهها در دهه هشتاد سبب شد تا ورود پتانسیل عظیم جمعیت در سن کار دهه شصت به بازار کار با تاخیر مواجه شود. این مساله به قدری جدی است که متولدین دهه شصت و دهه هشتاد به طور همزمان پشت در بازار کار قرار گرفته و بیکاریهای طولانی و ناامیدی بلند مدت شکل بسیار ملموس به خود گرفته است.
۴ _ از دیگر مسایل مورد توجه در خصوص اشتغال، کیفیت اشتغال در سالهای اخیر است.
از یکسو رشد منفی در بخش کشاورزی و صنعت و رشد مثبت بخش خدمات در سالهای اخیر و همچنین بازگشت نیروی کار از دست رفته در دوران کرونا به بازار کار و از سوی دیگر حجم قابل تامل نیروی کارکن مستقل در فضای بازار کار، جامعه را با پدیده اشتغال کم کیفیت و ناپایدار مواجه کرده که هم سبب کاهش انگیزه ورود به بازار کار شده و هم در صورت جذب در اشتغالهای این چنینی بیشتر مبتنی بر تامین معیشت خانوار و رفع فقر است.
۵ - نکته حائز اهمیت دیگر، در ارتباط با نیروی کار و فقر است. مطالعات نشان میدهد آندسته از کارگران که در کارخانجات بزرگ مشغول به کار بوده و از مزایای جانبی اقتصادی برخوردار هستند، سهم قابل توجهی در جمعیت کار را ندارند. بخش مهمی از نیروی کار که به آمار نیروی کار در سالهای اخیر اضافه شدهاند در بخش خدمات هستند که غالبا از نظر درآمدی غیر مولد و ناپایدار است. در عین حال پیشیگرفتن تورم از رشد حداقل دستمزد در سالهای اخیر نیز سبب شده است تا قدرت خرید این گروه کاهش یابد و به طبقات پایین تر درآمدی سقوط نمایند.
عوامل فوق در کنار تغییرات قابل توجه در فضای کار و آینده کار که همگی وابسته به انقلاب دیجیتال و پیشرفت فناوری اطلاعات است، سیاستگذاری در این حوزه را پیچیدهتر میسازد. در کنار کاهش انگیزه نیروی کار به کار کردن در فضاهای مورد اشاره، چالشهای اقتصادی موجود (که به ویژه به دلیل تحریم های اقتصادی بیشتر هم میشود)، باید به این نکته توجه داشت که آینده کار نیازمند توجه به تغییر و تحولات تکنولوژی و از بین رفتن برخی شغلها در این فضا و ایجاد مشاغل جدید است. در صورتیکه سیاستگذاران این حوزه پیشبینی درستی از تغییرات قابلانتظار در فضای دیجیتال نداشته باشند، ممکن است با بحرانهای جدید در از بینرفتن مشاغل و بیکار شدن نیروهای فعال مواجه شویم. نشانههای حرکت به سمت اشتغالها در فضای دیجیتال در ایران نیز به خوبی قابل مشاهده است. حجم بالای اشتغال در بخش خدمات، اشتغال در فضاهای اشتراکی و آنلاین، در کنار اقتصاد دیجیتال که حتی چشمانداز هوشمند شدن بخشهای کاربر نظیر کشاورزی را در ایران نیز به دنبال دارد، مستلزم بررسیهای دقیق در خصوص تغییرات به وجود آمده در دنیای کار آینده است. دنیایی که در آن حتی تعریف کارگر نیز تغییر خواهد کرد. عدم توجه به دنیای جدید اقتصاد، اجتماع و کار می تواند بحرانهای اقتصادی و اجتماعی در پی داشته باشد.
بدون تردید برای خروج از شرایط مورد اشاره و مواجهه با تغییرات پیشرو، نیازمند سرمایهگذاریهای جدید در بخش صنعت، فناوری اطلاعات و خدمات مولد هستیم که این امر نیز مستلزم رفع تحریم و سیاستهای عدم فشار بر فضای فناوری اطلاعات است. تداوم روند سیاستهای مزد کمتر از تورم، باعث ضعیفتر شدن وضعیت نیروی کار میشود که علاوه بر آثار اقتصادی ،آثار سیاسی و اجتماعی را نیز میتواند به دنبال داشته باشد. در عین حال توجه به مهارتهای جدید مورد نیاز در عصر جدید کار میبایست در دستور کار سازمانهای آموزش مهارتی قرار گرفته تا آمادگی لازم برای این دوره گذار فراهم آید.