Web Analytics Made Easy - Statcounter

** خبرگزاری فارس-پیغام فتح؛ ویژه‌نامه چهلمین سالگرد آغاز دفاع مقدس: به طور معمول سریال هایی که قرار است در روزهای نوروز بروی آنتن بروند، فضایی کمدی دارند که در چند سال اخیر خلاف این را هم دیده ایم. حال ممکن است در کنار فضای کمدی بار محتوایی عمیقی را نیز در قالب داستان بیان کنند.

یکی از سریال هایی که در نوروز ۸۲ و ۸۴ آنتن شبکه یک سیما را به خود اختصاص داد، سریالی بود با نام «خوش رکاب» و در ادامه «خوش غیرت».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

شاید همین الان که نام این سریال را شنیدید اولین تصویری که به ذهنتان آمد، چهره گریم شده محمد کاسبی به همراه کامیون نارنجی رنگش باشد. چهره ای که در وهله بعدی مقاومت در برابر جبهه رفتن را یادآور می شود و در ادامه طی چند روز متحول شده و عقایدش نیز دستخوش تغییراتی می شود.

 

علی شاه حاتمی کارگردانی این سریال را به عهده داشت و مجید صالحی، مریم سعادت، اصغر نقی زاده، مونا فرجاد، پویا امینی، امیر نوری، سید جلال طباطبایی و ... بازیگران این سریال نوروزی بودند.

بخش عمده ای از سریال «خوش رکاب» در منطقه های جنگی مقابل دوربین رفت و به زندان عراق نیز رسید. در این گزارش مروری داریم بر این سریال دفاع مقدسی و البته کمدی تلویزیون که در سال های ابتدایی دهه ۸۰ بروی آنتن رفت.

** کامیونی به نام «خوش رکاب»/ تغییر نام کامیون به دلیل عزیمت به منطقه جنگی

در این سالها کم نبودند سریال هایی که شخصیت اصلی شان را یک شی بی جان بازی کرده است. اما خوش رکاب یکی از اولین ها بود و بعد از آن سریال پایتخت و بعدتر کامیون با بهره گیری  از علاقه شخصیت اصلی به کامیونش ساخته شد. اما در اینجا خوش رکاب نام کامیون شخصیت اصلی داستان است که محوریت قصه نیز بر روی دوش او است.

 

در فصل یک و زمانی که تقی تصمیم می گیرد با کامیون خود به منطقه های جنگ زده برود و دارو و غذا را بین مردم پخش کند، نام کامیون خود را از خوش رکاب به خوش غیرت تغییر می دهد و در فصل دو نام سریال نیز خوش غیرت می شود. تقی به همراه عزت، پسر و دامادش به جبهه می روند و در آنجا اسیر می شوند و در قسمت پایانی توسط یکی از مترجم های ایرانی عراقی زندان از زندان فرار می کنند.

** سریال دفاع مقدسی که در نوروز بروی آنتن رفت

شاید تنها سریال دفاع مقدسی سیما که در نوروز بروی آنتن رفت این سریال بود. درست است که سریالی با رگه های کمدی بود اما درون مایه جنگ و دفاع مقدسی هم در آن به چشم می خورد. این دو سریال به فاصله دو سال از یکدیگر پخش شد.

 

** قصه ای که در دو فصل روایت شد

قصه این سریال که در دو فصل با نام های خوش رکاب و خوش غیرت ساخته شده بود، داستان مرد میان سالی است که محمد کاسبی نقش آن را بازی می کند. او به واسطه شغلش علاقه فراوانی به کامیون نارنجی رنگش دارد و این علاقه تا حدی است که همه اطرافیان نیز از آن با خبر هستند و حق ندارند به عبارتی به کامیونش نگاه چپ کنند.  


** ترانه ای از زبان تقی به کامیونش

تیتراژ ابتدایی این سریال شناسنامه کار را برای مخاطبان باز می کند. خواننده ای به اصطلاح کوچه و بازاری که لحن خوانش او مثل آهنگ هایی است که اغلب افراد وقتی سوار بر کامیون می شوند، گوش می کنند. نباید از محتوای ترانه تیتراژ این سریال غافل شد که از زبان تقی است و مدام قربان و صدقه کامیونش می رود.

 

** کارگردانی که حرف های زیادی برای گفتن دارد

علی شاه حاتمی این سریال را کارگردانی کرده است که قبلتر در سینما آثاردفاع مقدسی بسیاری داشت. از آنها می توان به پرنده آهنین، آخرین شناسایی، ترکش های صلح و .. اشاره کرد. تعقیب سایه ها به بمب گذاری ها اشاره هایی داشت و بعد از آن پرنده آهنین را با موضوع ایثارگری رزمندگانی که به جبهه رفته اند مقابل دوربین برد. او بعد از سالها فعالیت در سینما دو سریال به هم پیوسته ساخت. یکی خوش رکاب و دیگری خوش غیرت.

** کاسبی و نقشی که از پس آن برآمد

محمد کاسبی شاید تا الان نقش های بسیاری را در سینما و تلویزیون بازی کرده باشد اما هیچ کدام از آنها به اندازه خوش رکاب در ذهن محبوب و معروف نشد. او در این سریال در قامت یک مرد کامیون دار قرار گرفت و منش و اخلاق افرادی اینچنینی را به خوبی به نمایش گذاشت. شاید یکی از دلیل های محبوبیت او در نقش تقی سریال خوش رکاب این بود که به سختی حاضر شد تا کامیونش راهی منطقه های جنگی شود.

** مجید صالحی شاگرد راننده کامیون

مجید صالحی که تا آن سال بیشتر در سریال های کمدی حاضر شده بود، در خوش رکاب نقش عزت شاگرد راننده تقی را بازی می کرد که همیشه و در همه حال در کنار تقی حضور داشت و از وظیفه های مهمش می توان به نگهداری کامیون اشاره کرد. او در ظاهر نیز کاملا منطبق بر شاگرد راننده های کامیون بود، از لباس و پوشش گرفته تا فیزیک صورت و گریم. صالحی در این نقش با اینکه رگه های کمدی درونی خود را داشت اما در قالب یک شاگرد راننده نیز خوب ظاهر شد.

 

** نقی زاده: ساختار شکنی «خوش رکاب» در کمدی دفاع مقدسی

«اصغر نقی زاده» یکی از بازیگران این سریال و از بازیگرانی که در اغلب سریال ها و فیلم های جنگی حضور داشته، در گفت و گو با خبرنگار فارس، درباره دلیل موفقیت «خوش رکاب» گفت: این سریال کمدی جنگی بود. این سریال در همان زمان مخاطبان بسیاری داشت. چند دلیل داشت یکی اینکه آمریکا به عراق حمله کرده بود و جو رسانه ای برکناری صدام برپا بود و این سریال نیز به خاطر جو آن زمان خیلی دیده شد.


وی ادامه داد: از طرفی علت اصلی دیده شدن این سریال به این خاطر بود که شخصیت اصلی سریال، اصلا جنگ را قبول ندارد و بعد به جبهه می رود. در صورتیکه در اغلب فیلم و سریال های جنگی ما اغلب رزمنده های داوطلب را می بینیم و این سریال برای اولین بار به چنین موضوعی ورود کرده بود.


این بازیگر ادامه داد: علاقه شخصیت تقی به کامیونش نیز برای مخاطبان جدید بود و جذابیت داشت. از سویی ارتباط اوستا تقی و عزت شاگردش و تضادهایشان و بعضا کل کل هایشان نیز جالب بود.

 

انتهای پیام/

 

 

منبع: فارس

کلیدواژه: دفاع مقدس جنگ نوروز خوش رکاب علی شاه حاتمی شاگرد راننده شخصیت اصلی دفاع مقدسی بروی آنتن خوش رکاب سریال ها خوش غیرت

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۷۹۳۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتاب‌هایی که اگر فیلم شوند، پرفروش می‌شوند

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مهناز سعیدحسینی- مریم قربان زاده نویسنده شناخته شده‌ای در کشور ما است که عموماً او را با کتاب «خاتون» و «قوماندان» که توجه و تقریظ رهبر انقلاب را به دنبال داشت، می‌شناسند، اما این نویسنده صاحب سبک کتاب‌های متعدد و قابل توجهی در حوزه ادبیات دفاع مقدس با تمرکز ویژه بر روی نقش بانوان دارد که نه تنها هم قد و قواره خاتون و قوماندان هستند، بلکه حتی می‌توان این کتاب‌ها و ویژه حوض شربت این نویسنده را یک سر و گردن بلندتر هم دانست. با این بانوی نویسنده گپ و گفتی درباره ادبیات دفاع مقدس و نقش زنان در این ادبیات داشتیم که با هم در ادامه می‌خوانیم:

خانم قربان زاده! از نظر شما اهمیت پرداختن به شخصیت مادران و همسران شهدا یا جانبازان چیست؟ این پرداخت چه کمکی می‌تواند به وضعیت امروز ما در حوزه زنان بکند؟

ما در جامعه و به خصوص در مورد نوجوان‌ها نیاز به الگو داریم. از این منظر خواندن از موفقیت‌ها و توفیقات افراد حتماً اثرگذار خواهد بود و به تغییر دیدگاه خیلی از خانم‌هایی که مشکلات و مسائل زندگی‌ شان تقریباً شبیه آنها است، کمک می‌کند. کلاً قصه گویی ما ایرانی‌ها سر همین ماجرا است. از کودکی دنبال این مسئله بودیم که ببینیم آن شخص چطور مشکلش را حل کرد و در آن افسانه چه اتفاقی افتاد و برای آن اسطوره چه مسئله‌ای پیش‌آمد و بعد بعد به خودمان بگوییم پس تو هم می‌توانی همان راه را بروی و موفق شوی.

الگویی برای زنان امروز

 زن امروز جامعه ما یک مقدار سردرگم شده است. نمی‌داند که دقیقاً از خودش چه می‌خواهد. دلش می‌خواهد یک مادر خیلی خوب و کامل باشد، دلش می‌خواهد تحصیل کرده در مدارج عالی باشد، دلش می‌خواهد یک مانکن باشد ... نمی‌داند چه می‌خواهد و به همین دلیل هر دری را می‌زند تا ببیند کدام یک از این جنبه‌ها می‌تواند او را به آرامش برساند. دیدن الگوها و شنیدن زندگی آن‌ها از این جهت که این راه را نشان می‌دهد و الگویی می‌شود تا به راه دیگری هم فکر کرد و طور دیگری هم نگاه کرد، اهمیت دارد.

کیفیت کتاب‌های منتشر شده در این زمینه چگونه است؟

 آن چنان نیست که انتظار می‌رود و لایق این حوزه است. علی رغم تنوعی که به لحاظ موضوعات و افراد و سوژه‌ها و زندگی‌هایی که بازتاب داده می‌شود، کتاب‌ها خیلی متنوع نیستند؛ یعنی انگار روی یک سیر خط زمانی پیش می‌روند. هرچند همه آنها یک جاهایی باهم دیگر فرق می‌کنند اما در نهایت یک زندگی شبیه زندگی یکی دیگر شد. گرچه سبک زندگی آدمهایی که در این مسیر هستند تا حدودی شبیه هم هست، اما این شباهت یک وقت‌هایی باعث شده که خواننده را نتواند قانع برای خواندن کتاب جدید کند. تعجیلی هم که ناشرها دارند برای کتاب‌های این سبکی که به فلان مراسم و به فلان تاریخ برسد و در کنارش عدم همکاری خانواده‌ها باعث می‌شود نویسنده فراغ بال نداشته باشد و نتواند ان چنان که دلش می‌خواهد بنویسد همین منجر می‌شود به کتاب‌سازی.

حجم کار زیاد است و همه دلشان می‌خواهد در این حوزه باشند و برای خودشان کلی تکلیف و وظیفه تعیین کرده‌اند، اما به لحاظ کیفیت آنچه که باید باشد نیست. ضعف ادبی و قدرت مانور ادبیات، به لحاظ تاریخی و نگاه جدید و خلاقی که نویسنده باید داشته باشد بر فقر آثار می افزاید و همین‌ها دست به دست هم می‌دهد که این کارهای ضعیف بر کارهای قوی غلبه کند و کارهای قوی چوب کارهای ضعیف را بخورد.

ضربه به ادبیات پایداری و کتاب‌هایی که طعم و نمک ندارند

این کتاب سازی‌ها چه آسیبی می‌زنند و در مقابل چه کار باید کرد؟

 دلم می‌خواهد به نهادها و ارگان‌های مسئول بگوییم که کاری نکنند! حداقل در حوزه‌ی ادبیات و بحث‌های رسانه‌ای کاری نکنند. ما بیشترین ضربه را از همین نهاد‌ها و ارگان‌ها و سازمان‌هایی خوردیم که دلشان می‌خواست بیلان کاری پر کنند و زودتر طرحها را به تولید برسانند و کتاب‌ها را منتشر کنند و لیست بدهند و جدول پر کنند. علی الخصوص بسیاری از اینها نگاه ادبی به کتاب‌ها ندارند؛ نگاه اعتقادی دارند و آن احساس تکلیف_ که حتماً محترم و مقدس است_ باعث ورود آنها شده اما بیشتر آسیب می‌زنند. چقدر از ادبای کشور و اهل پژوهش و ادبیات، در مصادر تولید کتاب‌های حوزه دفاع مقدس هستند؟ چقدر رسته‌های نظامی یا دولتی در مناصب تولید این آثارند؟ در این شکل دیگر آن شانیتی که کار ادبی باید داشته باشد و در ادبیات پایداری خودش را نشان بدهد، ندارد. چون آن ارگان و نهاد و موسسه دنبال این هستند که زودتر کتابش دربیاید و بعد بتواند آن را بگذارد روی میز و جلو بقیه‌ی نهاد‌ها و ارگان‌ها بگوید مثلاً من این کتاب را چاپ کردم و این سوژه ما بوده و مسائل این چنینی...

این کارها به ادبیات پایداری آسیب زده است. بسیاری از این کتابها خشک و بی‌روح هستند و طعم و نمک ندارند.

نظرتان درباره جایزه‌ها چیست؟

جایزه‌ها با هدف رشد و شناسایی و تشویق نویسنده‌هاست اما عملاً جایزه‌ها برای کتاب‌های سفارشی خود نهادهای سفارش دهنده است. وقتی خودشان کتاب می‌نویسند، خودشان تقدیر و خودشان چاپ می‌کنند باید خودشان هم کتاب را بخوانند!

این قسمت ماجرا آزار دهنده است و کار برای نویسنده‌هایی که بخواهند مستقل کار کنند و زیر بلیت کسی نباشند، سخت است و نامشان در لیست کاندیداهای جوایز قرار نمی‌گیرد.

اعتبار جوایز به آثاری است که بر می‌گزینند. انتخاب آثار ضعیف به صرف این که سفارش دهنده یا ناشر یا داوران دستی در تولید آن داشته‌اند، ضربه زدن به اعتبار جوایز ادبی است و نویسندگان اصیل ترجیح می‌دهند اصلاً در چنین جوایزی شرکت نکنند.

یعنی شما معتقد هستید برای تولید آثار بهتر و بیشتر در حوزه دفاع مقدس به حمایت نهادها و ارگان‌ها هیچ نیازی نیست؟

این حمایت‌ها و احساس تکلیف‌های نادرست باعث شده ما با لشکری از آدم‌ها مواجه باشیم که توهم نویسندگی دارند. فضا آن قدر بی‌در و پیکر شده که همه دل شان برای شهدا می‌سوزد و احساس می‌کنند باید قلم دست بگیرد و بنویسد. اما این افراد ادبیات را نمی‌شناسند و با شرکت در چند کلاس و دوره فکر می‌کنند نویسنده شده‌اند. نویسنده‌ای که رمان نخوانده و ادبیات و سبک‌ها و اصلاً جریانات ادبی را نمی‌شناسد، چطور می‌تواند نویسندگی کند؟ به صرف اینکه قلم خوبی دارد؟

قلم‌هایی که نیاز به رشد دارند

این قلم قابل احترام است اما همان قلم نیاز به رشد و پرورش دارد. با چهار تا کارگاه و کلاس نویسندگی که آدم نویسنده نمی‌شود. اما این اتفاق دارد می‌افتد و کرور کرور از این مدل آدم‌ها می‌آیند و کتاب می‌نویسند. هر چند با همان کتاب اول _متاسفانه بگوییم یا خوشبختانه _خلع سلاح می‌شوند و دیگر اقبالی به سمتشان پیدا نمی‌شود. این درد هم دامن‌گیر افراد است و هم دامنگیر ادبیات. یک بار یکی از ناشران از من خواست تا بر کار نویسندگانشان نظارت کنم. یکی از شروط من برای این کار این بود که این نویسنده‌ها صد رمان برتر دنیا را خوانده باشند و لیست رمان‌های خوانده شده‌شان را به من بدهند. اما آن ناشر خندید و گفت شما خیلی توقعتان بالا است!

طبیعی است وقتی اینطور به ادبیات نگاه می‌کنند نباید منتظر کتاب‌های مانا و تأثیر گذار باشیم.

مساله مهم دیگر اینکه با وجود کتاب‌های ضعیف و سطحی، ما کتاب خوب در حوزه دفاع مقدس کم نداریم، چرا از این کتاب‌ها به اندازه کافی اقتباس نشده است و ما فیلم خوب دفاع مقدسی هم کم داریم؟

این را باید از کارگردان‌ها و سینماگران و تهیه کننده‌ها بپرسید. سرمایه گذاری در این گونه موضوعات توجیه پذیر است و می‌توانند سرمایه‌شان را برگردانند. مردم ادبیات پایداری را دوست دارند و از فیلم‌هایی که ساخته‌ می‌شود استقبال می‌کنند.

چه طور می‌توان یک زنجیره کامل از کتاب تا اثر هنری مثل تئاتر، فیلم، مستند، انمیشن و در کشور ایجاد کرد؟

سینمای ما هنوز نفهمیده که اصالت با متن و با کتاب است. همان طور که بازیگر نمی‌داند اصالت با کارگردان است و کارگردان از او مهم‌تر است. کتاب‌های خوب دفاع مقدس کارهای آماده‌ای هستند. علی الخصوص کارهایی که مربوط باشد به زندگی همسران شهداست، صحنه‌های نظامی و هزینه بردار هم ندارد که خرجش بالا باشد. سوژه این کتاب‌ها هم مورد نیاز جامعه است. اینکه در سال‌های پس از پیروزی انقلاب سراغ این سوژه‌ها نرفتند واقعاً برای من هم جای سؤال دارد. یک بخش‌اش شاید بحث همین رسانه‌ها و مطبوعات و تلویزیون است که این نیاز را منتقل و این بستر را فراهم نکرده‌اند تا گفت‌وگویی بین نویسنده و فیلمنامه‌نویس یا تهیه‌کننده اتفاق بیافتد و نویسنده بتواند تهیه‌کننده و کارگردان را مجاب کند که آنچه نوشته است ارزش فیلم ساختن را دارد. گفت‌وگویی بین این دو گروه برقرار نمی‌شود.

به هر حال برای بسیاری از کارگردان‌ها و تهیه کننده‌ها اقتصاد خیلی مهم هست و بالاخره بحث اقتصاد سینما چیزی نیست که آدم بتواند از آن بگذرد یا حتی بخواهد زیر سوالش ببرد اما بعضی از کارها و کتاب‌های دفاع مقدس آن قدر خوب هستند که اگر ساخته شوند بازخورد خوبی خواهد داشت و مطمئناً تهیه کنندگان می‌توانند به بازگشت سرمایه خودشان مطمئن باشند. چه بسا که بیش از بازگشت سرمایه هم برایشان داشته باشد؛ چیزی که تا الان تجربه نشان داده فیلم‌های خانوادگی طیب و طاهر با دیالوگ‌های خلاقانه و با صحنه پردازی‌های فکر شده توانسته‌اند مردم را به تماشای خودشان بکشانند و موفق شوند.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • «سروان شوذب مشکینی» زیر تیغ نقد
  • کتاب‌هایی که اگر فیلم شوند، پرفروش می‌شوند
  • حضور نشر سرو با بیش از ۱۱۳ عنوان اثر در نمایشگاه کتاب تهران
  • تشییع شهید گمنام دفاع مقدس در سازمان زندان‌‎ها
  • دفاع مقدس ما امروز در جنگ نرم است
  • فاز نخست موزه دفاع‌ مقدس زنجان افتتاح می‌شود
  • تشییع پیکر شهید دفاع مقدس در اهواز
  • استان قزوین میزبان شهید گمنام
  • تشییع پیکر شهید گمنام تازه تقحص شده دفاع مقدس در یزد
  • تشییع پیکر شهید دفاع مقدس در اجتماع صادقیون مشهد مقدس