از گربۀ بهنوش طباطبایی تا دوچرخۀ آتقی!
تاریخ انتشار: ۱ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۳۸۴۶۵۱
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- هر چند دوست و همکارم دربارۀ حذف بهنوش طباطبایی از نمایش «عشق روزهای کرونا» به کارگردانی محمد رحمانیان به خاطر اپیزود «بانو با گربۀ ملوس» و حضور گربه روی سن نوشته، اما از آنجا که لابد قضیه خیلی مهم بوده که نظارت بر گربه را اعمال کردهاند به جایی برنمی خورد که من نیز نکاتی بیاورم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در مقام ابراز شگفتی البته میتوان گفت: ترویج زندگی غربی یعنی چه و مگر جز این است که اپیزود حذف شده اشارهای دارد به متنی از چخوف و دربارۀ بازیگری است که در ایام کرونا در خانه در قرنطینه است و جز گربهاش، انیس و مونسی ندارد؟
واقعیت این است که ما مردمانی حیوان دوست نیستیم و به جز پرندگان و اسب و شیر بر هر حیوانی صفتی منفی میگذاریم. گربه بیوفاست و روباه، مکار. بوقلمون دوروست و سرمایه داران را به زالو تشبیه میکنیم و جالب این که از همین زالو برای درمان بهره میبریم! خودمان جوجه به سیخ میکشیم و خدا نکند روباهی یا شغالی هم هوس مرغ و جوجه به سرش بزند. دمار از روزگارشان درمیآوریم. مرغ و خروس برای روستایی دارایی و مایملک بود و به روباه و شغال به چشم دزد مینگریستند. شهرنشینان امروزی یا روستاییانی که دیگر مرغ و خروس نگاه نمیدارند آخرچرا باید این همه از روباه با آن دُم زیبا خشمگین باشند؟
بر این اساس می توان حدس زد که بندگان خدا در ممیزی مرکز هنرهای نمایشی هم با همین ذهنیت به گربه روی صحنۀ نمایش نگاه کردهاند!
فایدهای هم ندارد به این گونه افراد یادآوری شود برخی از سورههای قرآن به نام حیوانات است: گاو، فیل، عنکبوت، مورچه و جالب تر از همه آیهای که تصریح می کند به زنبور، وحی میشود.
یا ثمری ندارد به این ممیزان محترم گفته شود هیچکس با تماشای گربه روی صحنه به فرهنگ غربی متمایل نمی شود چون با اتومبیل غربی به تئاتر آمده و از در و دیوار پدیدههای غربی می بارد و اتفاقا شرقی ترین اِلِمان صحنه همین جناب گربه یا پیشی است!
یا نتیجهای ندارد اگر گفته شود نکات شرعی که دربارۀ سگ گفته میشود به گربه تعمیم نیافته یا گربههای ایران در سطح جهان شهرت دارند و همسایۀ خود ما یکی از همین «پرشین»ها دارد با دُمی واقعا زیبا که دل آدم برایش غنج میرود!
اینها نکات تازهای نیست اما میخواهم از یک منظر دیگر نگاه کنم. دوستان ممیزی به هر حال باید چیزی پیدا کنند و گیر بدهند. گربه نشد یک چیز دیگر و همین که به یک اپیزود قناعت کردهاند و خوش سیمایی و وجاهت چهرۀ خانم بهنوش طباطبایی را دستمایۀ حذف نکردهاند جای خرسندی دارد. البته کسی چه می داند. شاید هم گربه بهانه بوده است!
چندی پیش دوستی کتاب خود را قبل از آن که تحویل ناشر بدهد به من داد بخوانم و نظر بدهم. کتاب خوبی بود و گفتم به ناشر بگو درچند رسانه نقد مینویسم و معرفی و منتشر میکنم. چندی گذشت و گفت: ولی ناشرم میگوید همین که اشکال ندارد، اشکال دارد! گفتم: یعنی چه؟ گفت: منظور این است که دو سه تا کلمه باید باشد تا آن بندۀ خدایی که از راه ممیزی حقوق میگیرد تا خدای ناکرده چند صد نفری که داستان او را میخوانند فاسد نشوند، احساس نکند کاری انجام نداده و حقوق ماهانه اش حلال نباشد! به خاطر همین یکی دو جا به جای دوستی نوشت «رابطه» تا مشمول ممیزی و حذف شود! به عبارت چیزی برای گیر دادن باشد.
نقش گربه هم لابد همین بوده و آن قدر گُل درشت تا کل کار مشمول حذف و ممیزی نشود.
هر چند مشخص نیست اگر شبی خدای ناکرده زبانم لال این گربه یا گربهای دیگر به روی سِن آمد، تکلیف چیست؟ با آنها برخورد میشود یا نه. یا فقط با گربههای ملوس و در آغوش بازیگر مشکل دارند؟
سال ها پیش تلویزیون سریالی دربارۀ اعتیاد پخش می کرد که بین مردم به «آتقی» شهرت داشت. در صحنه ای از آن زن خانه به دوچرخۀ زهوار دررفتۀ آتقی گیر می دهد و او می گوید همه چیز در این خانه سر جای خودش است و فقط دوچرخۀ من نیست؟!
جالب این که خانه تا دل تان بخواهد به هم ریخته و نابسامان بود.
حالا حکایت ماست. از در و دیوار پدیده های غربی میریزد، پولدوستترین جامعه در دنیاییم، گران شدن سکه طلا زنانی را به طمع دریافت مهریه از شوهران شان انداخته و مردانی از بام تا شام دربارۀ پول و دلار و اتومبیل و موبایل صحبت می کنند و برخی اگر به پول بادآورده ای دست پیدا کنند بدشان نمی آید رابطۀ فرازناشویی هم داشته باشند.
در این نمایش هم انگار، گربۀ بهنوش طباطبایی همان نقش دوچرخۀ آتقی را بازی میکند. همه چیز از اقتصاد و سیاست و اجتماعیات و ایمانیات و ارتباطات، سرجای خودش است، الا این گربههه!
واقعا که آدم درمی ماند که این آدمها راستی راستی این قدر کج سلیقهاند و در عمر خود چشم زیبای گربهای را از نزدیک ندیده یا گلی را نبوییدهاند یا میخواهند نشان دهند حواسشان به همه جا هست و به قول ناصر خسرو: گر بر سر خاشاک یکی پشّه بجنبد، جنبیدن آن پشّه عیان در نظر ماست!
-------------------------------
بیشتر بخوانید:
*حذف یک نمایش به خاطر حضور گربه! آقای روحانی، دقیقا کجایی؟
لینک کوتاه: asriran.com/0038ajمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: بهنوش طباطبایی بهنوش طباطبایی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۳۸۴۶۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ببینید | ترس و وحشت یک گربه هنگام تماشای انیمیشن تام و جری
264 215
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901138