دوستی با اشغالگر به دور چشم از ملت
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۰۴۹۰۹
انگیزه های امنیتی شیوخ امارات و بحرین کمتر از زمینه های ایجادشده توسط آمریکا و رژیم صهیونیستی نبود و آن ها را به عادی سازی روابط خود با اسرائیل سوق داد.
به گزارش خبرنگار ایمنا، دو مینوی پر شتاب تحولات خاورمیانه پایانی ندارد. هفته گذشته با امضا قرار داد عادی سازی روابط بحرین و امارات با رژیم صهیونیستی، معادلات منطقهای برهم خورد و اکنون شواهد نشان میدهد که گویا بازیگران دیگری نیز در صف ایستادهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بامداد سه شنبه هفته گذشته برخی از مقامات آمریکایی و صهیونیستی در یکی از باغهای جنوبی کاخ سفید، در فضای آزاد جمع شدند تا شاهد امضای توافقاتی میان بنیامین نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، عبدالله بن زائد وزیر خارجه امارات و دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا باشند. این توافق میان رژی، صهیونیستی، امارات و بحرین در کاخ سفید بدون شک دستاوردی بزرگ برای دولت ترامپ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر خواهد بود.
شکسته شدن بایکوت رژیم صهیونیستی و توافق امارات و بحرین برای عادی سازی روابط رژیم با تلآویو، برای جهان اسلام غافلگیرانه نبود؛ زیرا این کشورها سالها است به طور محرمانه در سطوح مختلف همکاریهای نظامی، اقتصادی و دیپلماتیکی با هم دارند.
ترامپ خود را برنده این توافق میداند و قصد دارد تا با استفاده از شرایط به وجود آمده، به مصاف بایدن (کاندیدای دمکرات) در انتخابات پیش رو برود و حمایت لابیهای صهیونیستی و طرفداران این رژیم را به خود اختصاص دهد.
برای بررسی دقیقتر عادی سازی روابط بحرین و امارات با رژیم صهیونیستی با مهدی شکیبایی، قائم مقام جمعیت دفاع از ملت فلسطین به گفت و گو نشستهایم که در ادامه میخوانید:
چه انگیزهای سبب شده کشورهای بحرین و امارات دست به چنین ماجراجویی دیپلماتیکی زده و برخلاف توافق اتحادیه عرب سال ۲۰۰۲ دست به توافق با اسرائیل بزنند؟
عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی در راستای چندین عامل صورت گرفت. ابتدا باید به این نکته توجه داشت که برخی از کشورهای عربی مانند امارت، بحرین، قطر، عمان و کویت نمیتوانند امنیت مرزهای خود را تأمین کنند و در چهار دهه اخیر همیشه از سوی کشورهای قدرتمند عربی مورد تعرض قرار گرفتهاند؛ بنابراین رهبران این کشورها همیشه حس ناامنی را همراه خود دارند. همانگونه که رژیم بعث عراق به عنوان یکی از قدرتهای جهان عرب در سال ۱۹۹۱، به کویت حمله میکند.
سعودیها نیز به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند جهان عرب، سالها است که چشم طمع به خاک و منابع انرژی قطر دارد؛ بنابراین دائماً این کشورهای کوچک عربی از کشورهای بزرگتر واهمه دارند و به دنبال این هستند که یک قدرت جهانی آنها را حمایت کند.
این یکی از مهمترین دلایل عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی است.
آیا مابقی کشورهای عربی منطقه نیز به دنبال عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی خواهد رفت؟
در حال حاضر ایالات متحده آمریکا با سوءاستفاده از ترس کشورهای کوچک عربی از احتمال حمله قدرتهای منطقهای، به دنبال منافع خود است.
ترامپ با توجه به شکست سیاستهای حداکثری در رویارویی با جمهوری اسلامی، کره شمالی و چین با شکست مواجه شد و برای همین به دنبال این است تا یک پیروزی حتی نمایشی در حوزه سیاست خارجی به دست بیاورد تا از آن به عنوان یک برگ برنده در انتخابات استفاده کند.
این احتمال وجود دارد که کشورهای ضعیفتر به دام فشارهای آمریکا بیفتند و به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیست تن بدهند، اما کویت به واسطه اینکه یک مجلس انقلابی دارد در حوزه فلسطین سرسخت است و احتمال پیوستن آن به این بازی ایالات متحده ضعیف است.
البته قطر اولین کشور عربی حاشیه خلیج فارس بود که روابط پنهانی با رژیم صهیونیستی برقرار کرد و اجازه داد در دوحه دفتر اقتصادی این کشور ایجاد شود. ایالات متحده آمریکا در تلاش است قطر را وادار به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی کند؛ زیرا این اقدام میتواند دستاورد بزرگی برای پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تلقی شود.
البته تمیم بن حمد، امیر قطری به دلیل هم پیمانی با ترکیه ملاحظاتی در زمینه سیاست خارجی دارد؛ همچنین فرصتی هم برای قطر جهت عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در این دو ماه وجود ندارد که بخواهد به خواسته آمریکا تن بدهد؛ بنابراین پیوستن قطر به بازی عادی سازی روابط با اسرائیل دور از تصور است.
عمان نیز به واسطه روابط دوستانهاش با رژیم صهیونیستی، سال گذشته میزبان بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل بود، اما باید به این نکته توجه کرد که سیاست روابط بینالملل عمان به انگلستان بسیار نزدیک است. در حال حاضر دولت انگلستان بر سر خروج آمریکا از پرونده هستهای ایران با ترامپ اختلاف نظر دارد و به همین دلیل ممکن است عمان به دلیل رابطه نزدیکی که در حوزه سیاست خارجی با بریتانیا دارد، به بازیترامپ وارد نشود. شاید نزدیکترین کشوری که میتواند دست به عادی سازی روابط خود با اسرائیل بزند، سودان باشد.
طی آخرین اخبار، مدتی است مقامات بلند پایه نظامی سودان در ابوظبی جلساتی را با مقامات امارات پیرامون عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی برقرار میکنند. حلقه ضعیف کشورهای عربی بعد از بحرین و امارات، سودان خواهد بود. این کشور با حضور در لیست کشورهای تروریستی آمریکا، در سالهای گذشته با مشکلات فراوانی رو به رو بوده است و به همین دلیل با شرط حذف تحریمهای آمریکا، به بازی ترامپ خواهد دهد.
در حال حاضر بخش نخست وزیری و غیر نظامی سودان با هرگونه روابط با رژیم صهیونیستی مخالف است، اما مقامات نظامی این کشور مایل هستند که در ازای خارج شدن از لیست تحریمهای آمریکا و همچنین دریافت کمک مالی هنگفت، به این مسئله تن بدهند. احتمال دارد در طی زمان باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سودان به صف حامیان عربی اسرائیل بپیوندد.
آیا ملتهای عربی از توافق سردمداران خود با رژیم صهیونیستی راضی هستند؟
در حال حاضر تنها حامیان عادی سازی روابط با اسرائیل، سیاست مداران کشورهای عربی هستند و با هدف پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری به این شوی سیاسی تن میدهند؛ در صورتی که ملتهای مسلمان منطقه مخالف سرسخت آمریکا و اسرائیل هستند.
در حال حاضر کشور مصر بیش از چهل سال است که توافق نامه صلح با اسرائیل امضا کرده، اما هنوز دیپلماتهای سفارت اسرائیل در قاهره جرأت خروج از محدوده سفارت را ندارند؛ بنابراین اسرائیلیها آرزوی عادی سازی واقعی روابط خود با ملتهای منطقه را به گور میبرند. مقامات رژیم صهیونیستی به این موضوع آگاه هستند که هیچوقت نمیتوانند روابطشان را با ملتهای کشورهای منطقه بهبود ببخشند.
چرا پادشاهان کشورهای بحرین و امارات برای امضای توافق نامه با رژیم صهیونیستی در کاخ سفید حضور نیافتند؟
تصمیم صلح و یا جنگ برعهده عالیترین مقام در کشور است. عالیترین مقام در بحرین و امارات پادشاه یا ولیعهد است، اما حضور وزرا خارجه این دو کشور در کاخ سفید نشان میدهد که بن زائد و حمد بن عیسی از تجربه سادات واهمه دارند و میترسند به سرنوشت وی مبتلا شوند؛ زیرا محمد انور السادات، رئیسجمهور مصر پس از امضا قرارداد کمپ دیوید و صلح با اسرائیل، به دست مردمش در سال ۱۹۸۱ ترور شد. این موضوع به خوبی نشان میدهد که ملتهای مسلمان منطقه با هرگونه رابطه با تلآویو مخالف هستند.
پادشاهان دو کشور بحرین و امارات با تردید، تن به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی دادهاند و این موضوع به وضوح نشان میدهد فشاری برای تحقق این موضوع وجود داشته است.
آیا روابط کشورهای شورای همکاریهای خلیج فارس با اسرائیل میتواند تهدیدی برای ایران تلقی شود؟
برخی کشورها منطقهای تلاش میکنند پای رژیم صهیونیستی را به خلیج فارس باز کنند که گناه نابخشودنی است. مقامات عالی رتبه جمهوری اسلامی ایران به امارات هشدار دادند تا فرصت باقی است از این خیانت بازگردد؛ بنابراین واکنش جمهوری اسلامی ایران به عادی سازی روابط امارات و اسرائیل باعث ایجاد تردید و عدم حضور پادشاهان بحرین و امارات در مراسم کاخ سفید شد. امارات باید بداند وقتی پای رژیمی که خط قرمز کشورها است را در منطقه باز میکند باید منتظر عواقب آن نیز باشد.
کد خبر 446004منبع: ایمنا
کلیدواژه: بحرین امارات امارات متحده عربی اسرائیل به رسمیت شناختن اسرائیل شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی انتخابات ریاست جمهوری عادی سازی روابط بحرین و امارات کشورهای عربی روابط خود نشان می دهد حال حاضر کاخ سفید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۰۴۹۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنوشت رژیم اشغالگر صهیونیستی بعد از تنبیه در عملیات وعده صادق چه خواهد بود؟
بعد از اتفاقات دو هفته اخیر و درگیرشدن اسرائیل در صحنه تقابل با ایران، اکنون مباحث مختلفی پیرامون آینده جنگ غزه منتشر میشود. قدر متقن تحلیلهایی که در این خصوص منتشر میشود، معطوف به کاهش شدید قدرت بازدارندگی و اقدام رژیم اشغالگر صهیونیستی و در نتیجه از بین رفتن مزیتهای راهبردی ادعایی این رژیم در منطقه و نظام بینالملل است. در چنین شرایطی، آینده جنگ غزه توسط آمریکا، اتحادیه اروپا و رژیم اشغالگر صهیونیستی تعیین نمیشود!
تصاعد بحران در اراضی اشغالی
امروز شاهد پدیدهای فراگیر با عنوان تصاعد بحران در اراضی اشغالی هستیم. متعاقب عملیات غرور آفرین و موفقیتآمیز وعده صادق، شاهد تشدید بحرانهای داخلی، منطقهای و بینالمللی علیه تلآویو هستیم. در این میان، سناریوهای متعددی مطرح میشود. برخیها معتقدند اتفاقات اخیر در سطح منطقه پایان جنگ غزه خواهد بود و این رژیم پایان جنگ را در غزه اعلام خواهد کرد. دلیل این امر نیزعدم دستاورد اسرائیل درصحنه نظامی و حتی سیاسی بهدلیل آزادی اسراست که اسحاق بریک، از ژنرالهای ارتش اسرائیل نیزاعلام کرد جنگ غزه هرچه زودترباید به اتمام برسد، زیرا دستاوردی برای این رژیم نداشته است. به عبارت بهتر، اکنون مشخص شده صهیونیستها قادر به بر هم زدن موازنه قدرت -که به سود جریان مقاومت شکل گرفته است- نخواهند بود.
حماقت نتانیاهو
دراین میان، نخست وزیررژیم اشغالگرصهیونیستی و کابینه جنگ، روز بهروز ازاهداف تعیین شده خود درجنگ غزه دورترمیشوند. همین موضوع سبب شده تا سناریوی دیگری نیز ازسوی تحلیلگران منطقه و حوزه روابط بینالملل مد نظر قرار گیرد. برخی معتقدند مرحله جدیدی از جنگ در غزه رخ خواهد داد و دلیل آن نیز گزارهها و موارد زیر است:
- نتانیاهو به هیچوجه به دنبال پایان جنگ نیست و این روند را بنابر اغراض شخصی ادامه خواهد داد.
- هنوز آزادی اسرا به نتیجه نرسیده است.
- اسرائیل طی دو هفته اخیر شکست سنگینی در عرصه هویتی در منطقه و در سطح نظام بینالملل متحمل شد و درجهت کسب یک پیروزی واهی به عملیات خود در غزه ادامه خواهد داد.
- اسرائیل همچنان گزارهای به نام رفح را بهعنوان موضوعی برای انجام اقدامات نظامی خود میداند و انجام عملیات در آن بسیار محتمل است. بهگونهای که نتانیاهو نیز اعلام کرد حماس بهدلیل عدم پذیرش بندهای آتشبس، هزینههای سنگینی باید پرداخت کند که این مسأله نشان میدهد این رژیم ممکن است در آینده، عملیاتی علیه رفح انجام دهد.
با این حال اکثریت قریب به اتفاق تحلیلگران متفقالقول هستند که نتانیاهو بهواسطه شکست در رسیدن به اهداف خود طی هفت ماه اخیر، قدرت مانور بسیار اندکی درخصوص انتخاب این سناریوی انتحاری دارد. واشنگتن نیز از یک سو حامی اصلی کشتار و نسلکشی غزه محسوب میشود و از سوی دیگر، نمیتواند ترس خود را از عواقب حماقتهای نتانیاهو پنهان کند. از این رو پیشبینی میشود بنابر شرایط موجود منطقهای و وضعیت داخلی اسرائیل، این رژیم به دنبال اقدام یا اقداماتی درجهت تغییر معادلات منطقهای و جنگ در غزه است و به همین دلیل اسرائیل در برنامهریزی برای اقدامات نظامی در غزه و بهویژه رفح، هماهنگیهایی با آمریکا احتمالا صورت داده باشد.
شکست فرامتنی در جنگ غزه
صورت مسأله این است که صهیونیستها روزهای تاریکی را سپری میکنند و البته آیندهای تاریکتر نیز در انتظار آنهاست! شکست رژیم اشغالگر صهیونیستی در ابعاد فرامتنی جنگ غزه موضوع دیگری است که نمیتوان بهسادگی از کنار آن گذشت. بهعنوان مثال نتایج یک نظرسنجی انجام شده توسط دانشگاه هاروارد نشان میدهد، اکثریت۵۱درصد آمریکاییهای ۱۸ تا۲۴ ساله بر این باورند ۷اکتبر آنچه مقاومت فلسطین درمواجهه با جنایات مستمر رژیم اشغالگر صهیونیستی انجام داد، یک نتیجه طبیعی و موجه بهخاطر بیعدالتی در حق فلسطینیان است.
این نظرسنجی، موردتوجه بسیاری ازمحافل آیندهپژوهی دراراضی اشغالی و غرب قرار گرفته است. خروجی این نظرسنجی مشخص است: لابیهای صهیونیست درآمریکا با وجودسلطه برهردو حزب دموکرات و جمهوریخواه و رسانههای آنها، قدرت دستکاری و مهندسی ذهنی نسل جدید این کشور را درقبال بحران فلسطین از دست دادهاند. همان گونه که نسل جدید غرب نسبت به نسلهای گذشته، کمتر تحت تأثیر بازی مظلومسازی غرب نسبت به موجودیت وعملکرد رژیم اشغالگر صهیونیستی قرار گرفته است، این روند در آینده با شدت بیشتری ادامه خواهدیافت.
دراینجا، باردیگر باید روی پیروزی بزرگ جبهه مقاومت در جنگ ترکیبی با دشمن صهیونیستی متمرکزشد. مقاومت ترکیبی فلسطینیان در برابر جنگ تمامعیار رژیم اشغالگر صهیونیستی، رمز پیروزی آنها در عملیات طوفانالاقصی و حوادث پسینی آن بود. قطعا در آینده پژوهی جنگ غزه نیز با نقش محوری جبهه مقاومت در ترسیم معادلات جدید منطقه مواجه خواهیم بود. زمان زیادی تاتحقق کامل کابوس صهیونیستها و آمریکا در غرب آسیا باقی نمانده است.
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی