فرخی آخرین نفسهایش را اینجا کشید...
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۲۰۸۳۰
ایسنا/یزد فرخی یزدی آخرین نفسهایش را در همینجا کشید، با تزریق سوزن هوا به زندگیاش پایان دادند و بعد از آن هرگز به یزد بازنگشت؛ اینجا سلول فرخی در زندان قصر تهران است.
مکانی که این روزها از آن به عنوان موزه قصر در پایتخت کشورمان باد میشود، در سالهای نه چندان دور، آخرین منزلگاه بسیاری از مخالفان حکومت جور وقت بود و فرخی یزدی شاعر دهان دوخته یزدی و از تاثیرگذاران دورهی مشروطه نیز یکی از همین افراد بود، اسارت وی در این زندان واپسین روزهای زندگیاش را رقم زد به طوری که دیگر هیچ وقت به خانه بازنگشت و یزد بار دیگر روی فرخی را به خود ندید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرخی یزدی شاعر و روزنامهنگار آرمانگرا و مشروطهخواهی که در جایگاه نماینده مردم یزد در مجلس شورای ملی برای تحقق آرمانهای خود میکوشید، در یکی از سلولهای این زندان مخوف برای همیشه دار فانی را وداع گفت و ماماوران حکومتی وقت با تزریق سوزن هوا به زندگیاش پایان دادند.
آخرین منزلگاه فرخی یزدی که امروزه با عنوان «سلول فرخی» از آن یاد میشود، هم زمان با مرمت مجموعه تاریخی موزه قصر، مرمت و مجسمهی این شاعر آزادیخواه یزدی در حین نوشتن آخرین اشعارش بر دیوار سلول برای یادبود نصب شده است.
در راهرویی به سمت آخرین منزلگاه شاعر دهان دوخته و آزادیخواه یزد قدم میزنم، دو ردیف سلول که روبروی هم قطار شدهاند و درهای آهنین آنها قفل شدهاند. این مکان تاریخی نیز این روزها همانند سایر مجموعههای تاریخی تهران به علت شیوع کرونا تعطیل است لذا اغلب چراغهایش کمسو و بسیاری از بخشهای آن خاموش هستند.
فرخی در سلول کوچکی ایستاده و دستانش روی دیوار گچی است، ذغالی در دست دارد، گویا آخرین اشعار زندگیاش را مینویسد.
مردی که در یزد برای تحقق بسیاری از آرمانهای اجتماعی و کمک به مردم کوشید و نسبت به ظلم و جور حکومت به صورت عیان اعتراض کرد و روزنامه «توفان» را به نشان اعتراض، بدون هیچ نوشتهای و سفید توزیع کرد، در این زندان و پشت میلهها ترسیم شده است.
هر چند اصل اشعار فرخی روی این دیوار قبلتر از مرمت بنا از بین رفته است اما هنوز هم فضای وهمآلود زندان، فضای غمانگیز آخرین روزهای فرخی یزدی را به تصویر میکشد.
هر چند فرخی یزدی قبل از زندان قصر چند روزی را در زندان شهربانی در مقابل دارالحکومه سپری کرده بود و به واسطه تلاشهای مادرش توانسته بود از زندان برهد ولی باز به زندان افتاده و روزها را به سختی میگذارند.
فرخی دوران سخت و پر پیچ و خمی را در داخل و حتی خارج از کشور گذراند و در حالی که از ایران گریخته بود، بلافاصله پس از دیدار با تیمورتاش تحت نظر قرار گرفت و اندکی بعد به بهانه بدهی به یک کاغذفروش، ابتدا به زندان ثبت و سپس به زندان شهربانی افتاد. همزمان پروندهای با اتهام «اسائه ادب(بیادبی) به مقام سلطنت» برای وی تشکیل شد، ابتدا به ۲۷ ماه و پس از تجدید نظر به 30 ماه زندان محکوم و به زندان قصر منتقل شد.
بنا به اظهار دادستان شهربانی، فرخی در بیمارستان زندان به وسیله تزریق آمپول هوا توسط پزشک احمدی کشته شد گرچه گواهی رئیس زندان، حاکی از فوت فرخی بر اثر ابتلا به مالاریا و نفریت است.
البته تاکنون نیز مدفن فرخی نامعلوم بوده است اما این احتمال وجود دارد که او در گورستان مسگرآباد بهطور ناشناس دفن شده باشد.
بنا بر اظهارات «علی اصغر مونسان» وزیر میراث فرهنگی که در حوالی سال 81 به عنوان مدیر عامل شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهر تهران مسئولیت داشته است، در زمان مرمت زندان قصر به سلولی برخوردند که بر دیوارهایش اشعار فرخی یزدی نقش بسته بوده و با توجه به این موضوع اتاق مذکور را به عنوان سلول فرخی یزدی شناسایی کرده و تنها آن را مرمت و بازسازی کرده و در معرض بازدید عموم قرار دادند.
آخرین شعری که از فرخی بر تن دیار سلول پیدا شد چنین بود؛
«سوگواران را مجال بازدید و دید نیست/ بازگرد ای عید از زندان که ما را عید نیست/ عید نوروزی که از بیداد ضحاکی عزاست/ هرکه شادی میکند از دوده جمشید نیست/ بیگناهی گر به زندان مُرد با حال تباه/ ظالم مظلوم کش هم تا ابد جاوید نیست/ وای بر شهری که در آن مزد مردان درست/ از حکومت غیر حبس و کشتن و تبعید نیست»
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی فرهنگی و هنری فرخی یزدی موزه قصر گردشگري فرخی یزدی زندان قصر زندگی اش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۲۰۸۳۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
(ویدئو) تحریمها و اقتصاد نابسامان فرش ایران را به زیر کشید؛ ما منزوی شدهایم
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی
فرارو- آسوشیتدپرس نوشت: بازار تاریخی کاشان در مرکز ایران زمانی در مسیر اصلی کاروانها قرار داشت که فرشهای ابریشمی آن در سراسر جهان شناخته شده بود. اما برای بافندگانی که سعی میکنند قالیهای خود در زیر طاقهای باستانی آن بفروشند، دنیایشان تنها از زمان فروپاشی توافق هستهای ایران با قدرتهای جهانی و تنشهای گستردهتر با غرب به هم ریخته است.
به گزارش فرارو، بر اساس آمار گمرک ایران، صادرات فرش که دو دهه پیش از مرز ۲ میلیارد دلار گذشت، در سال گذشته به کمتر از ۵۰ میلیون دلار کاهش یافته است. با ورود کمتر گردشگران و افزایش مشکلات در انجام معاملات بین المللی، فرشهای ایرانی فروخته نمیشوند.
علی فائز، صاحب یک مغازه فرش در بازار کاشان گفت گفت: آمریکاییها از بهترین مشتریان ما بودند. قالیچه یک کالای لوکس است و مشتاق خرید آن بودند و خریدهای بسیار خوبی انجام میدادند. متأسفانه این قطع شده است و ارتباط بین دو کشور برای رفت و آمد بازدیدکنندگان از بین رفته است.
صنعت قالیبافی کاشان در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو به ثبت رسیده است. بسیاری از بافندگان را زنان تشکیل میدهند که مهارتهای لازم را نسل به نسل فراگرفته و از موادی مانند برگ درخت انگور و پوست میوه انار و گردو برای ساختن رنگهای نخهای خود استفاده میکنند. تولید یک فرش ممکن است ماهها طول بکشد.
برای دههها، گردشگران غربی و دیگران از ایران دیدن میکردند و قالیهایی را به خانههای خود میبردند. پس از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹، ایالات متحده تحریمها را علیه ایران افزایش داد. اما در سال ۲۰۰۰، دولت بیل کلینتون، ممنوعیت واردات خاویار، قالیچه و پسته ایرانی را لغو کرد. مادلین آلبرایت، وزیر امور خارجه وقت آمریکا در آن زمان گفت: ایران در محلهای خطرناک زندگی میکند. ما از تلاشها برای کاهش خطر آن استقبال میکنیم.
در سال ۲۰۱۰، با افزایش نگرانیها در مورد برنامه هستهای ایران، ایالات متحده دوباره واردات فرشهای ایرانی را ممنوع کرد. اما در سال ۲۰۱۵، ایران به توافق هستهای با قدرتهای جهانی دست یافت و تجارت فرش یک بار دیگر مجاز شد. سه سال بعد، در سال ۲۰۱۸، دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا، به طور یکجانبه ایالات متحده را از توافق هستهای خارج کرد.
فائز با اشاره به تجدید تحریمها به آسوشیتدپرس گفت: از زمانی شروع شد که ترامپ آن سند را امضا کرد. او همه چیز را خراب کرد.
عبدالله بهرامی، مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونیهای تولید کنندگان فرش دستباف ایران نیز علت سقوط این صنعت را تحریمهای ترامپ دانست. وی ارزش صادرات به آمریکا را قبل از تحریمها سالانه ۸۰ میلیون دلار اعلام کرد. او گفته بود که تمام دنیا ایران را با قالیهایش میشناختند.
بدتر شدن اوضاع همان چیزی است که فروشندگان فرش به عنوان کاهش ورود گردشگران به کاشان نیز تلقی میکنند. روزنامه شرق در سال گذشته نوشته بود که گردشگری پرارزش آمریکاییها و اروپاییها در ایران تا حد زیادی متوقف شده است. عزت الله ضرغامی، وزیر گردشگری ایران، در آوریل تاکید کرد که ۶ میلیون گردشگر در ۱۲ ماه گذشته از کشور دیدن کرده اند، هرچند که احتمالاً شامل زائران مذهبی و همچنین افغانها و عراقیهایی میشود که هزینه کمتری دارند.
اما حتی آن دسته از گردشگرانی که حضور پیدا میکنند، با چالش سیستم مالی ایران روبرو هستند، جایی که هیچ کارت اعتباری بزرگ بین المللی کار نمیکند.
فائز گفت: هفته پیش یک مشتری چینی داشتم. او در تلاش بود تا به نحوی پرداخت را انجام دهد، زیرا عاشق فرش بود و نمیخواست آن را رها کند. ما باید به کسانی که میتوانند پول انتقال دهند و حسابهای بانکی در خارج از کشور داشته باشند، کمیسیون زیادی بپردازیم. گاهی اوقات آنها سفارشات خود را لغو میکنند، زیرا پول نقد کافی همراه خود ندارند.
سقوط ارزش ریال باعث شده بسیاری از ایرانیان نیز نتوانند فرش دستباف را خریداری کنند. دستمزدها در این صنعت پایین است و همین امر منجر به افزایش تعداد مهاجران افغان در کارگاههای اطراف کاشان میشود.
جواد آمرزش، یکی از معدود طراحان قدیمی کاشان گفت سفارشات او از ۱۰ سفارش در سال به تنها دو نفر کاهش یافته است. او کارکنان خود را اخراج کرده و اکنون به تنهایی در فضایی تنگ کار میکند.
وی گفت: تورم هر ساعت افزایش مییابد. مردم بارها از تورم ضربه خوردند. من در یک کارگاه بزرگ چهار تا پنج دستیار داشتم. او در حالی که به تنهایی در کارگاهش خندهای تلخ کرد، افزود: ما منزوی شدهایم.