جنایت در مشهد | عروس جوان مادرشوهرش را با ۷۰ ضربه چاقو سلاخی کرد
تاریخ انتشار: ۵ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۲۳۰۷۷
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، ظهر پنجشنبه گذشته سوم مهر زنگ تلفن پلیس ۱۱۰ به صدا درآمد و خبر جنایتی وحشتناک در بیسیمهای پلیس پیچید؛ «پیرزنی در طبقه اول منزل ویلایی در بولوار توس به قتل رسیده است!» در پی دریافت این خبر بلافاصله گروهی از نیروهای کلانتری آبکوه به فرماندهی سرهنگ محمدعلی محمدی رئیس کلانتری عازم نشانی مذکور شدند و به تحقیق در این باره پرداختند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنان با تایید درستی خبر و با حفظ صحنه جنایت در حالی مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند که پیکر بیجان پیرزن غرق در خون کف پذیرایی افتاده بود. دقایقی بعد با حضور قاضی کاظم میرزایی و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در محل وقوع جنایت، بررسیهای تخصصی آغاز شد. قاضی میرزایی که در همان لحظات اولیه تحقیقات پی به ماجرای جنایت خانوادگی برده بود، ابتدا عروس خانواده را که با دستی خونآلود و بانداژ شده در محل حضور داشت، مورد بازجوییهای فنی قرار داد.
عروس ۲۵ ساله گفت: دقایقی قبل پدرشوهرم عصبانی به منزل آمد و پس از مشاجره با همسرش او را هدف ضربات چاقو قرار داد. من هم که ترسیده بودم فرار کردم، اما او به سراغم آمد و قصد کشتن مرا هم داشت که دستم را مقابل چاقو گرفتم و زخمی شد او سپس مرا با همین وضع رها کرد و از خانه گریخت! در این هنگام دختر مقتول که اولین نفر بعد از وقوع جنایت پا به خانه پدرش گذاشته بود، به مقام قضایی گفت: وقتی من بعد از شنیدن ماجرای قتل مادرم، هراسان به خانه رسیدم، عروسمان در خانه تنها بود و همین ادعا را مطرح کرد!
قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد که به نحوه رفتار و گفتار عروس خانم مشکوک شده بود، از او خواست باند دستش را بگشاید! قاضی نیم نگاهی به زخم ایجاد شده روی دست عروس انداخت و بلافاصله متوجه خودزنی شد و او را در تنگنای سوالات تخصصی قرار داد، اما عروس جوان سعی کرد با تناقض گوییهای متعدد، راه گریزی برای فرار از این سوالات بیابد و هر بار داستانی را درباره چگونگی زخمی شدن دستش سرهم میکرد تا اینکه دختر شش ساله عروس وقتی با نگاه مهرآمیز قاضی روبه رو شد به طرف مادرش دوید و گفت: مادرم با چاقو خودش را زخمی کرد! من هم برایش باند آوردم که خونی نشود! زن جوان که دیگر همه راهها را بسته میدید ناگهان فریاد زد من خودم او را کشتم!
عروس جوان که دیگر چارهای جز بیان حقیقت نداشت، با اشاره به سرزنشها و نیش و کنایههای مادرشوهرش گفت: از هفت سال قبل که عروس این خانواده شدم، همواره مرا تحقیر میکردند، پدرم ۱۰ سال قبل به اتهام قتل دستگیر شد و آنها همین موضوع را هر بار مانند پتک به سرم میکوبیدند و هر اتفاقی را گردن من میانداختند.
او افزود: من سعی میکردم این سرزنشها و کنایهها را تحمل کنم، چون در طبقه بالای منزل آنها سکونت داشتم و نمیتوانستم حرفی بزنم، ولی زمانی که گفت "باید خانه را تخلیه کنید! " خیلی ناراحت شدم! همسرم سر کار رفته بود و کسی جز من و مادرشوهرم در خانه نبود! با همان حالت خشم به طبقه پایین رفتم و به مادرشوهرم گفتم، از جان من چه میخواهید؟ او گفت تو همه را به جان هم میاندازی! پس بهتر است خانه را تخلیه کنید و به جای دیگری بروید!
عروس جوان ادامه داد: با این جمله دیگر چیزی نفهمیدم چاقو را برداشتم و چند ضربه بر پیکرش فرود آوردم زمانی که برگشت تا چیزی بردارد دیگر امانش ندادم و پشت سر هم ضربات چاقو را میزدم! نفهمیدم چند ضربه شد، چون خیلی عصبانی بودم! بعد هم پیکر خونآلود او را در همان حال رها کردم و به طبقه بالا رفتم! فکر کردم دخترم خوابیده است به همین دلیل نقشهای کشیدم تا قتل را گردن پدرشوهرم بیندازم. بنابراین با همان چاقو دستم را زخمی کردم و چاقو را پشت بام همسایهها انداختم! بعد هم فهمیدم دخترم بیدار بود!
اما جستوجوی کارآگاهان با دستور مقام قضایی برای یافتن آلت قتاله (چاقو) نتیجهای نداشت. قاضی میرزایی که متوجه شده بود عروس جوان درباره چاقو دروغ میگوید، باز هم او را سوال پیچ کرد تا اینکه متهم به قتل برای رها شدن از این سوالات به سرویس بهداشتی اشاره کرد و گفت: چاقو را درون چاه انداختم!
دقایقی بعد با کشف چاقوی خون آلود، ماجرای این جنایت هولناک در یک ساعت فاش شد و عروس جوان که با حدود ۷۰ ضربه چاقو مادرشوهر ۶۶ ساله اش را به قتل رسانده بود با دستور قاضی میرزایی روانه بازداشتگاه شد تا بررسیهای بیشتر درباره زوایای پنهان این جنایت ادامه یابد.
کد خبر 552311 برچسبها استان خراسان رضوی پلیس - آگاهی حوادث ایرانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: استان خراسان رضوی پلیس آگاهی حوادث ایران عروس جوان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۲۳۰۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
این زن شوهرش را با چاقو کشت
صبح ۱۰ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ فریادهای کمک خواهی زن جوانی به نام مینا در یکی از خیابانهای پاکدشت پیچید. همسایهها که هراسان از خانه شان خارج شده بودند با زن پریشان روبه رو شدند که میگفت شوهرم را کشتم.
همسایهها پلیس را با خبر کردند و وقتی ماموران به خانه زن جوان رسیدند با جسد خونین همسر ۴۲ ساله اش به نام محمود روبه رو شدند که با ضربه چاقو به سینه اش کشته شده بود.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل و همسرش تحت بازجویی قرار گرفت.
اعتراف به قتل شوهر
زن جوان در بازجوییها به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: ۴ سال پیش با محمود ازدواج کردیم. اما از همان روزهای اول زندگی مان با هم اختلاف داشتیم.
تااینکه خانوادههای مان توصیه کردند بچه دار شویم تا اختلافهای مان کمرنگ شود. ۲ سال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی مرا به باد کتک میگرفت.
وی ادامه داد: صبح خواب بودم که بار دیگر همسرم عصبانی شد و مرا کتک زد. او از من خواست تلفنم را به او بدهم که مخالفت کردم و او هم من را روی زمین انداخت و با دستانش گلویم را فشار داد. برای چند لحظه چشم هایم سیاه شده بود و دست و پا میزدم. نفسم بند آمده بود. در حالی که تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد که روز زمین قرار داشت. من برای نجات جانم چاقو را برداشتم و ضربهای به شوهرم زدم. محمود مرا رها کرد و خونین روی زمین افتاد. من که ترسیده بودم با جیغ و فریاد از همسایهها کمک خواستم تا او را به بیمارستان برسانند، اما وقتی اورژانس به محل آمد شوهرم جان باخته بود.
وقتی پزشکی قانونی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد. برای مینا کیفرخواست صادر و پرونده اش برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه
در ابتدای جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خودشان و نوه خردسالشان درخواست قصاص را مطرح کردند.
پدر محمود به قضات گفت: عروسم برای تبرئه خودش دروغ میگوید. پسرم هرگز او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم که در درگیری چه اتفاقی افتاده که این زن با بی رحمی پسرمان را به قتل رسانده است. ما حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص داریم.
وقتی زن جوان روبه روی قضات ایستاد گفت: آن روز خواب بودم که با شوک از خواب بیدار شدم. محمود یکباره شروع به داد و فریاد کرد و مرا به باد کتک گرفت. او گلویم را گرفت تا خفه شوم. او مرد تنومندی بود و من توان آن را نداشتم که خودم را از دستش نجات دهم. نفسم بند آمد و چشم هایم سیاهی رفت که یکباره دستم به کارد میوه خوری خورد و آن را به طرف همسرم گرفتم. باور کنید میخواستم او را
بترسانم تا رهایم کند، اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد. او او روی زمین افتاد و من خودم را نجات دادم. ولی متوجه شدم محمود غرق خون است. آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کاری باید انجام دهم. من شروع به داد و فریاد کردم و از همسایهها کمک خواستم.
قاضی گفت: چاقو را برای ترساندن همسرت جلوی قفسه سینه اش گرفتی یا برای دفاع از خودت؟
که زن جوان پاسخ داد: من برای ترساندن همسرم چاقو را مقابلش گرفتم. محمود با دو دستش گلویم را گرفته بود و آرنج هایش را هم روی قفسه سینه ام گذاشته بود. نفسم بند آمده بود و هر لحظه فکر میکردم دیگر زنده نمیمانم. من برای دفاع از خودم چاقو را به دست گرفتم.
با پایان دفاعیات زن جوان، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
منبع: رکنا
tags # اخبار حوادث سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟