Web Analytics Made Easy - Statcounter

در آخر سوره فجر آیاتی هست که طبق برخی روایات در شأن حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و شیعیان او است؛ این آیات عبارتند از: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّه فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی، وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی».

976732، گروه اندیشه به نقل از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی: متن ذیل نوشتاری است از حجت الاسلام «حسین عشاقی»، عضو هیات علمی گروه فلسفه پژوهشگاه درباره تفسیر آیه «فَادْخُلی فی‏ عِبادی، وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی».

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

در آخر سوره فجر آیاتی هست که طبق برخی روایات در شأن و مقام حضرت اباعبدالله الحسین و شیعیان او است؛ این آیات عبارتند از : «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّه فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی، وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی». خداوند مخاطب این آیات را کسانی می‌داند که نفس‌شان، نفس مطمئه است؛ اما نفس مطمنئه چیست؟ نفسی است که نسبت به خداوند و شؤون خدائی خداوند به یقین رسیده و از شک و تزلزل بیرون رفته است؛ لذا در ادامه، چنین نفسی با عنوان «راضِیَهً» توصیف شده است یعنی او به مقام رضایت از خداوند نائل شده است؛ و نسبت به خداوند و اموری که به خداوند ارتباط دارد هیچ اعتراضی ندارد، بلکه آنها را کاملا بجا و درست می‌یابد؛ و روشن است که کسی که نسبت به خداوند و شؤون خدائی خداوند راضی باشد خدا هم از او راضی خواهد بود و لذا چنین نفسی در ادامه، با عنوان «مَرْضِیَّه» ستوده شده است؛ البته در برخی روایات، متعلَق اطمینان ولایت امیر‌المؤمنین معرفی شده که این نیز در همان راستا است؛ زیرا از طریق ولایت امیر‌المؤمنین و اهل‌بیت است که انسان می‌تواند هدایت‌های ارشادی و تکوینی را دریافته و نسبت به امور الهی به یقین برسد و مقام رضایت از خدا را حقیقتا کسب کند.

نفس مطمئنه با اطمینان به خدا یک امتیاز بزرگ نصیبش می‌شود لذا چنین نفسی مخاطَب به «ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّکِ» شده و مأمور به «رجوع الی الله»می‌شود، و بسوی خدا بر‌می‌گردد.

«رجوع الی الله» به‌دلیل مفاد «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون» سرنوشت همه انسانها است؛ ولی نفس مطمئنه زودتر از دیگران به این امتیاز نائل می‌شود.

اما معنای «رجوع الى الله» چیست؟ و ما چگونه به الله رجوع می‌کنیم؟ پاسخ این است که طبق جمله «إِنَّالِلَّهِ»؛ ما، مال خدائیم نه مال خودمان؛ یعنی شیئیتی که ما به خود نسبت می‌دهیم و می‌گوییم «وجود من»، حقیقتاً مال ما نیست؛ چون مالکیت، حق اختصاصی خدا است «لِلَّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ إِلَیْهِ الْمَصیر»؛ ولی ما از آن مالک حقیقی غفلت داریم و خیال می‌کنیم ما موجویتی داریم که مال خودمان و مباین با وجود خدا است؛ ولی هر انسانی دیر یا زود، اختیارا یا جبرا این نکته را شهود می‌کند که موجودیتش و شیئیتش، مِلک او نیست؛ و خودش مالک موجودیتی نیست تا بگوید «وجود من»، بلکه او مالکیت خدا را مالکیت خود می‌پنداشته است؛ با تحقق چنین شهودی،«فنای فی الله» رخ می‌دهد یعنی شیئیت من، از آن جهت که به من انتساب داشت، زائل و فانی می‌شود؛ و پندار شیئیت من و موجودیت من، زائل می‌گردد؛ و موجودیت من، به مالک اصلی‌اش باز می‌گردد؛ عینا مثل لباس عاریه‌ای که انسان از دیگری گرفته و عاریه بودنش را فراموش کرده است و بعد متوجه شده است که این لباس مال دیگری است؛ اینجا است که توهم «لباس من» معدوم شده و بجایش تعبیر «لباس او» می‌نشیند؛ پس وقتی انسان به شهود «لاشیئیت» خود رسید «رجوع الى الله» شکل گرفته؛ و جمله «وَ إِلَیْهِ تُقْلَبُون» (۲۱عنکبوت) فعلیت یافته است و ماسوای او، همه او می‌شوند، و جمله «إِلَى اللَّهِ الْمَصیر» تحقق یافته است؛ و این امتیاز زودتر نصیب نفوس مطمئنه می‌شود؛ زیرا نفوس مطمئنه در رهائی از پندار غیریت، و در رسیدن به شهود او بودن، از سایر افراد گوی سبقت می‌برند؛ لذا این گروه را در یوم الحشر، نه به «جهنم» می‌برند و نه به «بهشت ابرار»؛ بلکه خداوند به آنها خطاب می‌کند که محشر و جایگاهی که به شما اختصاص دارد، حریم عباد من‌ است؛ پس در بین عباد من داخل شوید «فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی»؛ همان عبادی که قبلا از پندار غیریت، خارج و نفی ماسوا کرده‌اند؛ و چیزی جز من نمی‌بینند و لذا بهشتی جز ذات من ندارند؛ پس شما نیز مثل عباد من، به جنت ذات من داخل شوید «وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی»؛ زیرا جنتِ کسی که جز خدا را نمی‌بینید جز خدا نیست .

اشاره به چند نکته :

۱- در برخی روایات وارده ذیل این آیات؛ «النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ» به امام حسین (ع) و در برخی به امیرالمؤمنین(ع) و در برخی به محمد و آلش و شیعیانشان تفسیر شده است که همه از باب تطبیق معنا بر مصدایق درستند.

۲- انسان هایی که هنوز به مقام «إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُون» نرسیده‌اند و «إِنَّا إِلى‏ رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ» برای آنان فعلیت نیافته‌است، به چنین فضائی راه ندارند؛ بلکه ‌آنها یا در جهنم‌اند یا در بهشت ابرار؛ زیرا موجود اعتباری را به حریم موجود حقیقی راهی نیست.

۳- از این آیات نیز روشن می‌شود که کلمه «قسیم» در حدیث «علی قسیم الجنه و النار» به معنای «عِدل مقابل» است نه تقسیم کننده؛ زیرا طبق بیانات گذشته، حریم محمد و آلش، در قبال جهنم و بهشت ابرار، خود جایگاه سومی است که به نفوس مطمئنه اختصاص دارد.ش

پایان پیام/9

منبع: شبستان

کلیدواژه: آیه امام حسین ع عاشورا برخی روایات ع بادی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۳۷۴۵۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه اضطراب را درمان کنیم؟

سؤال پرسیدند که برای رفع اضطراب و استرس هایی که بدون منشأ خاصی به انسان وارد می‌شود و از طریق پزشکی هم حل نشده چه کار باید کرد؟

قرآن می‌فرماید: «الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»، همین.

به قول حضرت امیرالمومنین (ع)، دنیا تجارت خانه‌ای بیش نیست.
تمام انسان این باشد هرچه که عقل و شرع برای او تعیین کرده‌اند، جدی بگیرد و در این صورت، مواردی که برای او مایه اضطراب و هم‌ّوغم ّ آینده باشد، از این موارد خیالش آسوده است.

مگر یکی از اسامی خدا، ارحم الراحمین نیست؟ رحمت دیگران اگر باشد محدود است و محدود نسبت به نامحدود هیچ است؛ خدا را فراموش نکنیم.
همه عواملی که باعث اضطراب می‌شوند، چیز محدودی هستند.

خداوند متعال فرموده است: بشر شعورت کجا رفته است؟ مگر می‌شود خدا کفایت کار بنده خودش را به عهده نگیرد.
«إِنْ یَنْصُرْکُمُ اللهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ إِنْ یَخْذُلْکُم فَمَنْ ذَا الَّذی یَنْصُرُکُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَ عَلَی اللهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ».

خیال و اضطراب به این خاطر است که انسان غفلت می‌کند و دچار وسوسه شیطان می شود.

اگر بخواهیم، باید استغفار در سحر را جزو برنامه زندگی خود قرار دهیم که این قلب باید موانعش رفع شود.
قلب را خدا ساخته برای اینکه خودش در آنجا استقرار پیدا کند.
«اَلْقَلْبُ حَرَمُ اَللَّهِ فَلاَ تُسْکِنْ حَرَمَ اَللَّهِ غَیْرَ اَللَّهِ».

زنگارهای حاصل از غفلت های گذشته، جز با "استغفار" و "صلوات بر پیغمبر اکرم (ص)" پاک نمی‌شوند؛ اگر پاک کنیم، خداوند متعال ساکن و مستقر میشود.
برای اینکه مشکلمان حل شود، باید اول نگاه کنیم که خودمان در ارتباط با خدا چه گیری داریم؟

دیگر خبرها

  • تیرانداز چینی رکورد تفنگ ۱۰ متر بانوان جهان را شکست
  • چگونه اضطراب را درمان کنیم؟
  • جامعه ما با شبیخون فرهنگی دشمن روبروست/پاسدار و نگهبان مساجد، علما و طلاب هستند
  • ۱۹ و ۳۶، رتبه تیراندازان المپیکی ایران در جام جهانی
  • بازماندن تیراندازان ایران از فینال جام جهانی/ نکونام ۱۱ و نوروزیان ۵۸ شدند
  • رده نهم، بهترین رتبه تیم‌های میکس تفنگ بادی
  • نقش مهم معلمان در تعلیم و تربیت
  • تولید دارویی که از دیابت جلوگیری می‌کند
  • دو نشان طلا، حاصل تلاش تیراندازان همدان در مسابقات آزاد کشور
  • حج، رزمایش قدرت اسلام در مقابل کفر جهانی است