قره باغ، بازیگر یا بازیچه
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۴۴۴۸۹
این درگیری ها که مانند قبل موجب بروز خسارت های جانی و مالی به هر دو طرف و همچنین نیروهای نظامی شده، توجه به معضل قره باغ را افزایش داده است.
قره باغ یک منطقه کوچک با ۱۴۰ هزار نفر جمعیت ارمنی است که سالهاست موجب ناامنی و ناارامی در منطقه قفقاز شده است. قره باغ که سالها بخشی از تمامیت ارضی جمهوری آذربایجان بود، در فوریه سال ۱۹۸۸ با حمایت ارمنستان اعلام استقلال کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استقلال این جمهوری خودخوانده تا کنون تبعاتی منفی برای ثبات و امنیت منطقه داشته که بطور اجمال بازگو می گردد.
۱- بحران قره باغ موجب درگیری دو کشور در حال توسعه یعنی آذربایجان و ارمنستان شد و نه تنها پیشرفت اقتصادی این دو کشور را با موانع امنیتی مواجه کرد بلکه مردم این دو کشور را در معرض جنگ های خانمانسوز و بی نتیجه قرار داده است.
۲- این مناقشه باعث شد که پای رژیم صهیونیستی به منطقه باز شود. رژیم اشغالگر قدس به طمع یافتن بازارهای تسلیحاتی جدید و تقویت نفوذ خود در منطقه، با فروش سلاح های مخرب به آذربایجان و ارمنستان، موجب تشدید رویارویی بین این دوکشور گردید. رژیم اشغالگر قدس سفارت خود در باکو را تاسیس کرد و به مقامات آذربایجان قول داد که لابی یهودی از مواضع این کشور در مقابل ارمنستان حمایت کند. وعده ای که نه تنها محقق نگردید بلکه تقویت لابی ارمنستان در اسرائیل را در پی داشت. آذریها هم چندان از خریدهای تسلیحاتی خود نیز راضی نشدند چون اسرائیل در ازای دریافت مبلغ بالا، سلاحهایی از رده خارج تحویل باکو میداد. در آخرین سفر نتانیاهو به باکو، اسرائیل وعده داد که گنبد آهنین را به آذربایجان تحویل دهد اما هرگز این وعده عملی نشد.
۳- معضل قره باغ باعث تقویت مناسبات ارمنستان و اسرائیل و تاسیس سفارت ارمنستان در تل آویو شد. درپی علنی شدن لابی یهود برای گشایش سفارت ارمنستان در سرزمین های اشغالی فلسطین ، موضوع فروش اطلاعات نظامی جمهوری آذربایجان به ارمنستان در رسانه های منطقه جنجال برانگیز بود. شواهد نشان می داد که سازمان جاسوسی رژیم صهیونیستی - موساد - در جریان درگیری نیروهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان درمنطقه تاووز، مکان دقیق حضور ژنرال "پولاد هاشم اف" را در منطقه عملیات، در اختیار سرویس های اطلاعاتی ارمنستان قرار داده بود.
۴- تلآویو با درآمدزائی از فروش تسلیحات به آذربایجان و ارمنستان، توان مالی خود را برای تداوم نظامیگری و جنایت علیه مردم مظلوم فلسطین وبی ثبات سازی کشورهای سوریه و لبنان افزایش داد.
۵- ایجاد مناقشه قره باغ، بهانه حضور آمریکا و اروپا در قفقاز و افزایش رقابت با روسیه بود. در واقع ادعای غربی ها به ویژه آمریکا به بهانه حل مناقشه قره باغ و با هدف تامین امنیت انتقال انرژی و محاصره امنیتی روسیه و غارت منابع انرژی کشورهای قفقاز جنوبی، صورت گرفت. امروز هم غرب با سرگرم کردن مردم و دولت های منطقه به تداوم بحران تلاش می کند تا حضور خود را در این منطقه تثبیت کند.
۶- روسیه حضور غرب در آسیای مرکزی و قفقاز را تهدیدی برای امنیت و منافع اقتصادی خود دانست. بحران قره باغ علتی برای نیاز راهبردی آذربایجان و ارمنستان به روسیه شد و مسکو بصورت پنهانُ علاقمند به تداوم وضع موجود در بحران قره باغ است. طرف های درگیر در مناقشه قره باغ، نقش مسکو را برای رسیدن به توافق احتمالی انکار نمی کنند و برای جلب رضایت کرملین، سیاست های کلان خود را با منافع روسیه هماهنگ می کنند.
۷- مناقشه قره باغ موجب نفرت آذری ها و ارمنی ها که سالها در کنار هم با مسالمت زندگی می کردند، شد تا حدی که هر یک از طرف های درگیر سعی در پاکسازی قومی از منطقه کردند که خود یک فاجعه فرهنگی و قومیتی را در پی داشت. برخی از مردم آذربایجان متولد ایروان و بعضی از مردم ارمنستان متولد باکو و گنجه هستند، مردمی که امروز در مقابل هم قرار گرفته اند. متاسفانه جمهوری خودخوانده قره باغ بر روی روابط خوب آذری ها و ارامنه سراسر جهان هم اثر گذاشته و آنها از یکدیگر متنفر هستند.
۸- معمولا در پی بروز تنش نظامی میان نیروهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان و بر اثر تبادل آتش، مناطق مرزی ایران هم در معرض آسیب قرار می گیرند. در درگیری اخیر هم یک راکت عمل نشده به اراضی روستای خلفبیگلو از توابع شهرستان خداآفرین در حاشیه ارس، اصابت کرد. اگرچه این راکت، عمل نکرد و خسارت مالی و جانی نداشت اما تداوم مناقشه می تواند بر روی امنیت مناطق مرزی جمهوری اسلامی ایران نیز اثر بگذارد.
مراتب بالا نشان می دهد که جمهوری خودخوانده قره باغ نه یک بازیگر بلکه یک بازیچه در منطقه برای تامین منافع غرب و رژیم صهیونیستی، تشدید رقابت های منطقه ای، عامل جنگ آذربایجان و ارمنستان، موجب تنفر افکنی میان آذری ها و ارمنی های منطقه و جهان و تهدید کننده امنیت کشورهای پیرامونی است. مانع اصلی حل این مناقشه نیز منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
برای حل این معضل، نخست باید جمهوری آذربایجان و ارمنستان درک درستی از انگیزه های پنهان حفظ این مناقشه داشته باشند. آنها باید با برخورد سازنده، با تشدید اختلاف و جنگ، منطقه را در معرض ناامنی قرار ندهند. کشورهای منطقه از جمله روسیه و ایران نیز باید با تداوم رایزنی، حل این معضل منطقه ای را در دستورکار قرار داده و تدابیر لازم را اتخاذ نمایند.
کد خبر 1437221منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: محسن پاک آیین ارمنستان جمهوری آذربایجان آذربایجان و ارمنستان جمهوری آذربایجان جمهوری خودخوانده رژیم صهیونیستی مناقشه قره باغ آذری ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۴۴۴۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دراین موزه حسابی بچگی کنید | نوستالژی هایی که هیچ کجا پیدا نمی شوند
همشهری آنلاین- سحر جعفریان: خانم بیات به میانِ متراکم بازیچهها دست میبرد و علیوَرجه چوبی را که قدمتی دراز دارد، بیرون میکشد. بعد رو به سوی پسرکان دبستانی که بازیگوشی، قرار از کفشان برده، رسا میگوید: «کی آقای علیورجه رو میشناسه!؟» و بچهها که از تعجب چشمانشان به غایت، گرد شده، خیره به علیورجه میمانند و حسابی وراندازش میکنند. تعدادیشان سعی دارند جلو بروند و دستی به آن بازیچه نادیده بکشند و تعدادی دیگر نیز در قیاس سریع آن با گوشیهای هوشمند و انواع بازیهای سوپر گرافیکش مانند دیابلوایمورتال، دیسلیت، ایپکس لجندز یا دستگاه و کنسولهای پلیاستیشن، ایکسباکس، سوییچلایت و لاجیتک جیکلاود و یا حتی فیگور یا عروسکهای برساخته از معروفترین شخصیتهای انیمیشنی از دخترکفشدوزکی، السا و آنا گرفته تا بَتمن، جوکر و هریپاتر هستند. حیرتشان ادامه دارد و طولانی شده. اما خانم بیات هم دست بردار نیست و این بار با برداشتن عروسک تَکم که آن نیز چوبین است و آراسته به پارچههایی خوشرنگ بر بار حیرانی آنها که زبان به کام فرود بردنشان جزو محالات بوده، میافزاید و آهنگین، چنین میخواند: «تکم، تکم ناز ائیلر/ چوبانا آواز ائیلر/ ییغار قویون قوزونی/ بایراما پیشواز ائیلر». این آغاز یک تور تفریحی متفاوت در موزهای خاطرهانگیز و سرگرمکننده است نه فقط برای پسربچههای بازیگوش دبستانی که برای همه افرادِ دوستدار بازی و اسباببازی؛ از خردسال ۳ ساله تا کهنسال ۱۰۰ ساله. به موزه اسباببازی و عروسک خوش آمدید.
وقتی علیورجه بود اما بَتمن نبود!پسربچهها که پاسخی برای سوالات خانم بیات ندارند دوباره بنای هیاهو و همهمه میگذارند. باربد کلاس دوم دبستان است و در میان پسربچهها. ترکیب موهای فر و پر که نیمی از پیشانیاش را پوشانده با آن عینک گرد و سیاه، دوستداشتنیترش کرده. آنقدر که وقتی یکی از بازیچههای تعادلی هنگام بازی از دستش افتاد و شکست، نه خانم بیات که مدیر موزه و نه خانم منطقی که طراح بازیهای گروهی و راهنمای موزه هستند، هیچیک راضی به سرزنش یا برخوردی جدی با او نشدند. اتفاقی که به گفته آرزو بیات که بیش از ۲۰ سال است علاقه و کارش را در این موزه به هم گره زده و بالغ بر هزار و ۵۰۰ بازیچه بومی و غیربومی، کلاسیک و مدرن را گِردآورده، بسیار رخ داده و هر بار نیز خودش یا یکی دیگر از مجموعهداران موزه یعنی پیام احتسامی کار تعمیر آن اسباببازیها را در کارگاه ساخت و تعمیر بازیچههای موزه بر عهده گرفتهاند. بازیچه علیورجه بعد از کلی دست به دست چرخیدن و پیچ و تاب خوردن روی آن طناب متصل، حالا به دستِ برسام کوچولو رسیده. کمی با آن بازی میکند و بعد مشتاقانه میرود سراغ خانم بیات: «خاله؛ من کارتون علیورجه رو ندیدم؟» خانم بیات هم گویی منتظر این پرسش بوده، فرصت را مغتنم مییابد و خطاب به همه پسربچهها میگوید: «زمانهای خیلی قدیم، پدرها و مادرها در همه جای دنیا برای بچههاشون بازیچه درست میکردند از سفال، استخوانهای حیوانات، چوب و برگ، فلز، پارچه و غیره. یکی از اون بازیچهها، آدمکورجه بود که توی کشور ما به علیورجه مشهور شد. علیورجه یه خواهر هم داره به اسم پَریورجه یا لیلاورجه.»
بیشتر بخوانید:این مرد «مستر خروس» است
ملاقات با چَمچِه خاتون و باربیصدای بازیچههای طبلک و قارقارک زیرِ صدای هیاهوی پسربچهها به خوبی شنیده میشود؛ آن هم در حالی که انواع اسلینکیها در دستان آنها کِش میآیند. کمی بعد که پسربچهها از تماشا و بازی با نمونههایی از فرفره، چرخی، عروسکهای بومی شهرهای مختلف کشور (نهنه گندمی، آروس، بوکه بارانه، لیلی، دهتولوک، چَمچِه خاتون، گلین، دوتوک، بیبی کُگ)، ماتروشکا، عروسک پارویی، یویو، تیله، عروسک و بازیچههای پلاستیکی و هایپلاستیک، چینی، پولیشی، سیلسکونی، پارچهای و موزیکال، فارغ شدند با عبور از راهرویی باریک به خود نوید بازیهای فراوان دیگر در بخش دوم موزه (معاصر) را میدهند. در این بخش، چند خانم جوان سرگرم بازدید و آشنایی با سیر تکامل بازیچهها هستند. انواع لگو و اسباببازیهای معاصر که البته قدیمیترینشان دوربینی سهبعدی یا همان ویومستر انگلیسی و قطار کوکی آلمانی (۱۹۲۰) است در ویترینها دیده میشود. یزدان، کلاس اول است و با دیدن رباتهای مکانیکی دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی و ماشینهای برند چنان به وجد آمده که بیدریغ اشک میریزد و میگوید: «من از اینا میخوام خاله! یکیش رو به من میدی!» آن طرفتر، طاها رویای ساختن اسباببازیهای خفن را در سر میپروراند! خفن همان اصطلاحیست که او در گوشِ علیسان (دوستش) زمزمه میکند تا به درستی حق توصیفی کامل از اسباببازیهای دستساز خود را ادا کرده باشد. بعد از تصمیمگیری برای شغلی که در بزرگسالی انتخاب خواهد کرد، مقابل ویترین کتابهای داستان قدیمی، بازیهای فکری و مجموعه تقریبا کاملی از سِری عروسکهای باربی میایستد.
به یاد خاطرههایی که هیچ از تراژدی کم ندارندزمان آن فرا رسیده که خانم بیات برگههایی سفید میان بازدیدکنندگان تقسیم کند تا تصویر جذابترین بازیچه و اسباببازی که در موزه دیدن را نقاشی کنند. همین میشود که اندکی از هیاهوی پسربچهها کاسته میشود و باقی بازدیدکنندگان موزه نیز که اغلب بزرگسال هستند، راحتتر به کاویدن ویترین اسباببازیهایی که با بسیاریشان خاطره دارند، میپردازند. مریم یکی از همین بازدیدکنندگان است که آهسته به گوشِ نگار میخواند: «وای این عروسک رو ببین! وقتی بچه بودم چقدر آرزو میکردم یکی از اینان بخرم!» هنوز نگار مجال واکنش به این خاطره که به نظرش کم از یک تراژدیِ تمام عیار دخترانه ندارد، پیدا نکرده که دوباره صدای هیاهو پسرکان به هوا برمیخیزد. «خاله... خاله... من کشیدم... ببین...» جالب اینکه علیورجه، اسب چرخی و سنگِ خانهسازی بیشترین فراوانی تکرار را در نقاشی آنها داشت و پراستقبالترین بخش موزه نیز کارگاه آموزشی-تفریحی اسباببازی سازی بود. خانم منطقی تاکید میکند: «نسل امروز چون از شناخت و لذت بازیچههای بومی و بازیهای تعاملی قدیمی محروم ماندهاند، گرفتار به دام بازیهای رایانهای و اسباببازیهای مدرن درآمدهاند.» خانم بیات بعد از بدرقه صمیمانه پسربچهها با روی خوش و اهدای فرفرههایی که در کارگاه اسباببازی سازی موزه ساخته شدهاند و پیش از آمدن گروه دیگری از بازدیدکنندگان، عکسهای کودکیِ افرادی که به موزه اسباببازیهای قدیمی اهدا کردهاند به دیوارِ دوستداران بازی موزه نصب میکند.
بیشتر بخوانید:بهزیستی این گلایه زنان مددجو را بشنود
کد خبر 848165 منبع: همشهری آنلاین برچسبها بازی خبر مهم موزه جشنواره نمایش عروسکی هنر