دوباره یک روحانی در انتخابات ۱۴۰۰؟ / جامعه روحانیت پستونشین نمیشود
تاریخ انتشار: ۷ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۵۴۲۶۱
کیاوش حافظی: مشارکت در انتخابات این بار بیش از گذشته دغدغه و ورد زبان جریانات سیاسی شده است. انتخابات اسفند ۹۸ در غیاب جریانات سیاسی وزنه دار برگزار شد و اکنون بسیاری از سیاسیون پیش بینی می کنند در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نیز اقبال کمی به صندوقهای رای نشان داده شود. این در حالی است که عموما انتخابات ریاست جمهوری جذابیت و میزان مشارکت بالاتری نسبت به انتخابات مجلس دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اصلاح طلبان سکوت پیشه کرده اند تا جایی که محمد موسوی خوئینیها، دبیر کل مجمع روحانیون مبارز خواستار فعال شدن اصلاح طلبان برای انتخابات آینده شد؛ نامه ای که هرچند در بین برخی فعالان سیاسی این جریان شوق ایجاد کرد اما با استقبال متن جامعه اصلاح طلب همراه نبود. اما در بین اصولگریان هم که همیشه از غیاب رقیب در بزنگاههای سیاسی سود جسته اند، برخلاف قبل یک نگرانی به وجود آمده است. مجلس جدید هرچند در میان اوضاع نابسامان اقتصادی و در غیاب حریفان اصلاح طلب یا میانه رو بر سر کار آمد، اما هنوز نتوانسته انتظارات را برآورده کند. همانطور که صدایی از مجمع روحانیون به پا خاست که هرطور شده باید در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت کرد و مردم را به مشارکت حداکثری در انتخابات دعوت کرد در جناح دیگر هم شیوخ اصولگرا در جامعه روحانیت مبارز عزم خود را برای پیشروی قدرتمندتر از گذشته جزم کرده اند.
نگرانی روحانیون اصولگرا از مشارکت پایین در انتخاباتاحمد سالک، از اعضای جامعه روحانیت مبارز در گفت و گو با خبرآنلاین می گوید« اگر نمایندگان فعلی عملکرد بدی از خود نشان بدهند، این احتمال وجود دارد که جریان اصولگرا در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده متضرر شود.» غلامرضا مصباحی مقدم عضو دیگر جامعه روحانیت مبارز نیز در گفت و گو با خبرآنلاین نیز از مشارکت حداقلی در انتخابات ۱۴۰۰ نگران است. او میگوید: «این نظام متکی بر مردم و آرا آنها است، هرچه تعداد مشارکت کننده بالاتر رود پشتوانه قوی تری دارد و هرچه تعداد مشارکت کننده پایین بیاید پشتوانه آن ضعیف تر است. »
حسین ابراهیمی، یکی دیگر از اعضای جامعه روحانیت مبارز نیز همین نگرانی را دارد. او میگوید: «در انتخابات مجلس یازدهم متاسفانه تعداد رأی قابل انتظار به صندوق ریخته نشد و نگرانیهای زیادی به وجود آمد. به همین دلیل همه ارکان نظام و گروههای سیاسی باید تلاشی مجدانه کنند تا بلکه در انتخابات مهم ریاستجمهوری ۱۴۰۰ باز هم شاهد حضور پرشور و همهگیر آحاد مختلف باشیم.»
تغییر ساختار جامعه روحانیت و ورود انرژی تازه در خون جامعه روحانیتجامعه روحانیت مبارز که در گذشته هدایت جریان اصولگرا در ادوار مختلف انتخابات را عهده دار بود در چند دوره اخیر توسط طیف جدیدی از فعالان سیاسی اصولگرا به حاشیه رفت. شیوخ اصولگرا گذشته از اینکه اشکال کار را از درون تشکیلات خود دیدند یا دیگران، سرانجام تن به تغییر در ساختار تشکل خود دادند و ۱۰ عضو تازه نفس را وارد شورای مرکزی خود کردند. این تشکل سیاسی با تشکیل ۱۰ منطقه عضوگیری در پایتخت را شروع کرد و هرکدام یک نفر را به هیات موسس این تشکل معرفی کردند تا اعضای شورای مرکزی به اصطلاح انتخاب شده باشند. به گفته اعضای جامعه روحانیت مبارز، در شورای مرکزی این حزب قرار است نمایندگان استانی آنها نیز حضور داشته باشند. آن طور که پیداست این تغییرات با هدف تاثیرگذاری در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ صورت گرفته. اولین جلسه شورای مرکزی جامعه روحانیت با ترکیب جدید هفته گذشته برگزار شد.
غلامرضا مصباحیمقدم، عضو جامعه روحانیت مبارز ورود این تشکل به انتخابات ریاست جمهوری را یک ورود جدی ارزیابی کرده و توضیح داده است که « این ورود ابتدا دنبال تشکیل یک ساختار در این مجموعه است؛ ساختاری که تقریبا ماندگار و با ثبات باشد از این رو، تا حدودی تشکیل این ساختار زمانبر خواهد بود.»
مصباحی مقدم گفته: «تقریبا میتوان گفت کسانی که انتظار داشتیم در این گفتگو و جلسات حضور پیدا کنند، حضور پیدا کردند البته مرحله اولی در حال تشکیل است که مرحله سیاستگذاری است؛ انشاءالله مراحل بعدی هم دنبال خواهد شد.»
حضور مشارکتی جامعتین در انتخاباتاما از گفته اعضای جامعه روحانیت این گونه برمی آید که هدف این تشکل از تغییر در تشکیلات خود معرفی کاندیدای اختصاصی برای ۱۴۰۰ نیست، بلکه این تشکل فعلا میخواهد دیگر ساختارهای اصولگرا را با خود همراه کند. حسین ابراهیمی صراحتا میگوید: «جامعه روحانیت بنای معرفی کاندیدا در انتخابات ۱۴۰۰ را ندارد.»
همچنین در جلسه اولین جلسه جامعه روحانیت با ترکیب جدید که هفته گذشته برگزار شد، حجت الاسلام محمدحسین موسیپور، مسئول کمیته تشکیلات این تشکل گفت: بحث انتخابات ریاست جمهوری از مدتی قبل در کمیته سیاسی جامعه روحانیت مطرح بود و گزینههای مختلفی مورد بحث قرار گرفت و نهایتاً راهبرد پیشنهادی این کمیته مبنی بر حضور فعال مشترک در شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز به تصویب رسید.
غلامرضا مصباحی مقدم نیز با بیان اینکه اقدام ساختاری تشکل متبوعش از یک سال و نیم قبل شروع شده میگوید: «ورود به انتخابات، ورود مستقل نیست که جامعه روحانیت بخواهد به صورت مستقل به انتخابات ورود کند بلکه ورود مشارکتی است و ورود میدانی، نیست به معنای اینکه جامعه روحانیت نمیخواهد انتخابات برگزار کند بلکه انتخابات را مجموعهای، برگزار میکند و همراه خواهد بود.»
این فعال سیاسی اصولگرا میگوید که جامعه روحانیت به دنبال تقویت مراجع رای ساز دینی است.به گفته مصباحی مقدم « جامعه روحانیت با مشارکت سایر جریانات انقلابی، سیاست گذاری انتخابات را برعهده خواهد داشت همچنین با مشارکت سایر جریانات اصولگرایی، در تعیین شاخصهای کاندیداها تصمیم خواهد گرفت.»
نه آقا بالاسریم نه حاشیه نشیناختلافات جناح راست که چند سالی میشود میان طیف سنتی و تازهکارهای اصولگرا به اوج رسیده است موجب شد تا مشکلات این جناح برای انها در سه انتخابات گذشته با چالش روبه رو شود تا آنجا که این اختلافات پردههای تعارفها را نیز فرو انداخت و در جریان انتخابات ۹۶ تندترین انتقادات متوجه جامعه روحانیت مبارز شد و حتی در برخی موارد لقب پدرخوانده را نیز نسبت به آنها به کار بردند. اما از یک سال پیش اصلاح و تغییر در این تشکل روحانی اصولگرا آغاز شد و حالا چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری مصطفی پورمحمدی دبیر کل این تشکل از یک سو به انتقادات پاسخ میدهد و از سوی دیگر آب پاکی را روی دست کسانی میریزد که بدشان نمیآمد شیوخ اصولگرا را به حاشیه بنشانند. او با گفتن این جمله که «پدرسالار نیستیم و قصد آقابالاسر بودن نداریم» میگوید: «ما آمدیم تا همه را دعوت کنیم، جلساتی را نیز برگزار کردیم که بر اساس آرمانها و اهداف ملی گرد هم جمع شویم و کمک کنیم.: ما شبکه کشوری را نیز تشکیل دادیم که روز سهشنبه هفته گذشته اولین جلسه شورای مرکزی با ۱۰ منتخب جدید جامعه پس از ۴۰ سال را برگزار کردیم.»
پورمحمدی در تشریح تغییرات ساختاری جامعه روحانیت مبارز گفت: در حال حاضر انتخابات تمام مناطق تهران انجام شده و در استانها نیز در ۴ استان رایگیری صورت گرفته که طی یک ماه آینده در ۱۰ استان دیگر نیز رای گیری خواهیم داشت.
او با تاکید بر اینکه ما طرد و حذف حداقلی داریم، گفت: آنهایی که نشان دادن قصد حرکت و همراهی در مسیر انقلاب و رهبری ندارند که جمع قدیمی قلیلی نیز هستند از مجموعه ما جدا شدند.
دبیر عالی جامعه روحانیت مبارز در مورد شورای ائتلاف نیروهای انقلاب نیز، گفت: شورای ائتلاف نیروهای انقلاب مثل جمنا مجموعهای بود که حرکات مثبتی داشت، اما این مجموعه نیز نیازمند بازسازی و کمال است که این را نیز صریح به آنها اعلام کردیم.
جامعتین دوباره پررنگ میشود؟«جامعتین محور است» این سخنی است که سالها ورد زبان اصولگرایان بود و هربار که انتخابات از راه میرسید نام «جامعه روحانیت مبارز» و «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» دوباره بر سر زبانها میافتاد. هرچند در جریان فراز و نشیبهای جامعه روحانیت مبارز تلاش کرد نفوذ خود را حفظ کند و به حاشیه رانده نشود اما «جامعه مدرسین» سرنوشت متفاوتتری پیدا کرد و اختلافات و دو دستگی در این تشکل از یک سو و انتقادات دیگر جناحها و بیاعتنایی به توصیههای آنها موجب شد تا «جامعه مدرسین» اعلام کند در انتخابات دیگر نقش مستقیم نخواهد داشت. موضوعی که ظهور و بروزش در معرفی کاندیداهای مجلس یازدهم قم کاملا مشهود بود.
حال وقتی برخی چون مصباحی مقدم از تقویت مراجعرایساز دینی سخن به میان میآورد احتمالا منظورش همراه کردن دوباره جامعه مدرسین حوزه علمیه قم است. موضوعی که شاید بتوان آن را به آغاز یک دوره رنسانس در اصولگرایان دانست به عبارت دیگر قرار است این جناح به گذشته بازگردد تا شاید اینبار کاستیهایی را که در جریان ظهور بروز تشکلهایی مانند جمنا و شورای وحدت عیان شد را جبران کند.
البته ناگفته نماند حضوراصلاح طلبان به عنوان یکی از قطبهای همیشگی انتخابات ریاست جمهوری تا کنون در۱۴۰۰ جدی نشده و در صورت ورود به انتخابات نیز به نظر میرسد این جریان دست بالا نخواهد داشت.به این ترتیب رقابت در انتخابات به رقابت بین طیفهای مختلف اصولگرایان خواهد انجامید که از یک سو به نظر میرسد نواصولگرایان یا جریانهای تازه برآمده در میدان خواهند بود. از سوی دیگر جامعه روحانیت به دنبال برگشت پرقدرت جامعتین به تصمیم سازی جریان اصولگراست.
در انتخابات ۱۴۰۰ باز هم روحانی کاندیدا میشود؟با وجود آنکه اعضای جامعه روحانیت مبارز میگویند به دنبال مصداق انتخاباتی مستقل نیستند اما سابقه عضویت دو رئیس جمهور در این تشکل جای احتمال برای ارائه نامزد اختصاصی را باقی میگذارد. در حالی که برخی جریانهای اصولگرا از کاندیداتوری یک چهره نظامی سخن میگویند، در میان صحبتهای اعضای جامعه روحانیت مبارز پیداست که آنها از حضور روحانیون در انتخابات غافل نیستند؛ چه بسا ارائه کاندیدای روحانی در شرایطی که برخی اصولگرایان دنبال نامزدی یک چهره نظامی هستند بتواند دوقطبی نظامی – روحانی را در انتخابات آینده را متصور کند.
حسین ابراهیمی میگوید:«بنده معتقدم در سالهای اخیر و در ذیل عملکرد «دولت» و «قوه قضائیه» آسیبی به جایگاه روحانیت وارد نشده که بر اساس آن مردم از روحانیون عالم سیاست دلسرد شده باشند.»
مصباحی مقدم نیز میگوید: «چه بسا بتوان در میان روحانیت کسی را معرفی کرد که از توانایی بالایی برخوردار باشد و شایستگی لازم را برای ریاست جمهوری داشته باشد و قابلیت اعتماد ملی را برانگیزد.»
سیدرضا تقوی، عضو جامعه روحانیت که اکنون نماینده مجلس یازدهم است نیز به خبرآنلاین گفته: «مردم همواره جذب صداقت و صراحت کلام روحانیون میشوند. روحانیت هیچگاه وارد سیاسی کاریهای مرسوم عالم سیاست نمیشود. یک فرد روحانی هرگز به کشور و مردم خیانت نمیکند، ممکن است در مدیریت یک فرد روحانی ضعف وجود داشته باشد، اما این نقص برآمده از نگاه خائنانه نیست. من معتقدم روحانیت عملکرد کاملا موفقی تا به امروز از خود به جا گذاشته است.»
تقوی در ارتباط با احتمال حضور کاندیدای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری نیز میگوید: «در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ شاید روحانیون مشابه ادوار مختلف انتخابات با استقبال مردم مواجه شوند، اما از هم اکنون نمیتوان تحلیل دقیقی از فضای انتخابات سال آینده ارائه داد. اما آنچه مسلم است، هیچگاه اعتماد مردم از روحانیون سلب نمیشود.»
حال باید دید آیا جامعه روحانیت اینبار درکنار جامعه مدرسین قرار است هدایت جریان راست را در دست گیرد و حتی به سمت معرفی کاندیدای روحانی برود یا طیف جدید اصولگرایان باز هم شیوخ اصولگرا را کنار می زنند.
۲۷۲۷
کد خبر 1437444منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: جامعه روحانیت مبارز جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اصولگرایان انتخابات ۱۴۰۰ اعضای جامعه روحانیت مبارز انتخابات ریاست جمهوری انتخابات ۱۴۰۰ جامعه مدرسین مصباحی مقدم شورای مرکزی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۵۴۲۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اولین واکنش یک روزنامه اصولگرا به موضوع مهدی نصیری: او مهره تاج زاده است
روزنامه اصولگرای جوان در مطلبی به انتقاد از مهدی نصیری پرداخت و او را مهره تاج زاده دانست.
این روزنامه نوشت: مهدی نصیری «باطن» اصلاحطلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاحطلبان که سالهاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبهرو شدهاند، از اینکه یک تازهوارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، بهشدت دلخور و هراسان شدهاند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده میگیرد.
اصلاح طلبان چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شدهاند، اما حالا که یکباره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابیگری محض زده است، دیگر کسی از اصلاحطلبان نمیپذیرد که نصیری را از خود ندانند.
دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمیدانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاحطلبان و شخصیتهای محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاجزاده و امثال آقای تاجزاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یکمرتبه این طرف صفحه بیاید.
آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرفهایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاحطلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، میفهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»
صرفنظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاحطلب جای تأمل دارد.
محمدعلی ابطحی، رئیسدفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری بهکار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزباللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است.
نه بولتننویسی و اظهارنظرهای تند حزباللهیاش در گذشته توانست ریشه اصلاحطلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونیاش مورد قبول اپوزیسیونی قرار میگیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفتهاند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش میداند نه شاهزاده میتواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقهمند به همکاری با شاهزاده است.»
اکنون پرسشهای مهمی پیش روی ماست. چطور ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامهنگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه میکند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص میدهد، اما الان اصلاحطلبان تجمیع شدهاند که بگویند «نصیری خلوچل است و افراطی و نامتعادل»؟!
چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفتوگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامهنگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام میدهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی میکند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!
چرا شبکه رسانهای «هممیهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانههای مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر میکرد، بازتاب میداد، آنهم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیترهای آمادهتان برای پیروزی پوتین، خاک میخورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!
مگر عباس عبدی سرمقالهنویس و مشاور هممیهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بیخبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان میاندازد و میگوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزارههای اعلامشده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!
اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر ۹۹ بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...»، ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمامصفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!
اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاجزاده با شاهزاده» را میدهد آیا به این علت نیست که تاجزاده در مرخصی به اصلاحطلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی میدهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفتوگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاحطلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و میخواستند سرشان بیکلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاحطلبان نیاموخته است؟!
اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهینو» «برخی مجموعههای اصلاحطلب» را متهم به داشتن «مرضبچگانه» و «لوچبودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاحطلبان را نشان دهد، اما نصیری بهجای درسگرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!
این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاحطلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمیدهد. نصیری عین اصلاحطلبان است، بلکه خود اصلاحطلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرفهای پشتصحنه را که از او میپسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام میآموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارششده تاجزاده را به این زودی بسوزانید!
شما اکنون ترسیدهاید و یک بهیک به صحنه میآیید و نصیری را تکفیر میکنید. اما مگر میشود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامهنگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر میکنید خودتان را تکفیر میکنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.
سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود میبرند و به اردوگاه اصلاحطلبی میزنند. نمیدانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمیکردند که از آن دولت و حمایتها به جایی برسند که اکنون حرف مشترکشان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری بهتعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!