Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «شنیدی کا؟ اینکه میگن ناپلئون گفته همه جنگ‌های دنیا واسه خاطر زن و پوله، چرت میگن! این حرف آقا بزرگ مائه؛ الکی گذاشتن دهن این یارو. آخه میدونی چیه؟ صدام به خاطر مادر ما جنگ رو شروع کرد، از حرص اینکه آقابزرگ ما جواب رد داد بهش، کافر قایق عروسی مادر و پدر ما رو زد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

.. وقتی عراقی‌ها فرماندهی رو میزنن، میمونه یه مسجد جامع، میشه قلب شهر، یعنی ستاد فرماندهی بود، ستاد پشتیبانی بود، حتی بیمارستانم شده بود. میگم شد قلب شهر بیراه نمیگم‌ها... تپش داشت، تاپ! تاپ!»

این بخش‌هایی از گفتار متن مستند داستانی «عروس خوزستان» است؛ فیلم کوتاهی که در ۱۷ دقیقه سعی دارد به جایگاه رفیع مسجدجامع خرمشهر در طول هشت سال دفاع مقدس اشاراتی داشته باشد، هر چند در این هدف چندان موفق نیست.

این فیلم به نویسندگی کارگردانی نغمه فتاحی به مناسبت هفته دفاع مقدس در خبرگزاری فارس به نمایش در آمد و پذیرای دیدگاه‌های صاحب‌نظران بود که مشروح این نظرات را در ادامه می‌خوانیم:

* «عروس خوزستان» وامدار حضرت زینب (س) است

کاظم رجبعلی، عضو هیأت علمی مدرسه قرآن و عترت دانشگاه تهران: سال ۹۶ خانم فتاحی موضوع فیلمی با موضوع حضرت زینب (س) را با ما در میان گذاشت، البته ایده مشخصی نداشت، اما اعتماد به نفس و انگیزه بالایی وجود داشت. در آن دیدار، «روز پرستار، حماسه اربعین و مدافعان حرم» را به عنوان اثرات پدیده‌های زینبی مثال زدم و لابلای صحبت‌ها، نام مسجد جامع خرمشهر هم ذکر شد که نماد صبر و مقاومت است و از این حیث، با حضرت زینب (س) تشابهاتی دارد. پیشنهاد دادم به جای اثر سینمایی، سراغ مستند بروند و مصادیق یادشده را در قالب مستند بسازند که نتیجه آن «عروس خوزستان» شد.

* مسجدجامع خرمشهر در عروس خوزستان به حاشیه رفت

اصحاب کریمی، معاون هماهنگ‌کننده ستاد راهیان نور کشور: در این فیلم، مسجدجامع خرمشهر به حاشیه رفت و محتوای کمتری از آن با مسجد سنخیت داشت. در حالی‌که می‌شد خیلی به آن پرداخت، مانند مکان شهادت جمعی از رزمندگان هنگام نماز جماعت که با گلوله توپ به شهادت رسیدند. می‌شد به عقبه مسجدجامع هم پرداخت که فیلم، خلاصه و گذرا از آن رد شد. می‌شد مقایسه میان اتفاقات رخ داده برای حضرت زینب و مسجد را جلو رفت.

البته همین‌که نسل چهارم انقلاب که امام و جنگ را ندیدند، اما آستین بالا می‌زنند که جنگ و شهدا را به هم‌نسلان خود معرفی کنند، ارزشمند است.

*سینما در دست کسانی است که توجه چندانی به دفاع مقدس ندارند
سیدمحمود فضلی، همرزم شهید جهان‌آرا: معتقدم فقط خرمشهر تا همین الان هم درک نشده است و زمینه کار در حوزه فرهنگ، رسانه و سینما خیلی مهیاست و همچنان جای کار دارد. هر سال به مناسبت دفاع مقدس چند فیلم تکراری از تلویزیون پخش می‌شود در حالیکه هر گوشه خرمشهر می‌تواند صد‌ها فیلم شود، اما متأسفانه امر سینما در دست کسانی است که توجهی به این موضوع ندارند.

وقتی سال ۶۰ از بیمارستان مرخص شدم، فیلم «بلمی به سوی ساحل» در سینما آزادی پخش می‌شد. رفتم فیلم را دیدم و زار زار گریه کردم، چون از نظر محتوا غنی بود، در حالیکه از نظر فنی و تکنیکی ضعیف بود.

بعد از مجروحیت در تیرماه ۱۳۶۰ به سپاه خرمشهر برگشتم. آن‌موقع، چون بخش غربی شهر اشغال شده بود، سپاه در هتل پرشین مستقر بود. به محض ورود شهید جهان‌آرا را دیدم و با او مصافحه کردم، سپس در اتاق ۱۳۶ مستقر شدم که چندین شهید تقدیم کرد از جمله محمدرضا ربیعی، رضا گلپور، محمدتقی عزیزیان و.... آن‌جا ایده‌ای مطرح شد که قبل از شهادت، نسلی با همین تفکرات تربیت شود تا جایگزین آن باشد؛ بنابراین جوانان مجرد و مستعد ازدواج را به این موضوع تشویق می‌کردند.

حتی خانم‌ها را هم شناسایی می‌کردند و با همسرم (خانم قاضی‌زاده) از طریق این دوستان آشنا شدم. برای خواستگاری رسمی قرار شد به کرج برویم، اما همسرم گفت پدرم نمی‌پذیرد مگر اینکه پدر آقای جهان‌آرا هم حضور داشته‌باشد. ایشان تماس گرفت و قرار ملاقا را با خانواده عروس گذاشت. مرخصی گرفتیم و آمدیم تهران، بعد رفتیم کرج و پدر همسرم گفتند همین فردا مراسم خرید و... انجام شود. دو سه روز بعد که قرار بود عقد کنیم، محمد جهان‌آرا شهید شد، اما پدرش گفت شما به هیچ‌وجه مراسم را بهم نزنید. ما هم بدون اینکه شادی داشته باشیم و کف بزنیم و ...، با ذکر صلوات مراسم را برگزار کردیم.

* «عروس خوستان» ورودی مناسبی برای مستند‌های بعدی درباره مسجدجامع خرمشهر است

محمد بومیان، قائم‌مقام معاون سیاسی حزب مؤتلفه اسلامی هم گفت: مسجدجامع خرمشهر از نظر تاریخی قدمتی نداشت، اما به یک اثر تاریخی مبدل و عکس آن روی پول رسمی کشور چاپ شد. اینکه خرمشهر که به عروس خوزستان مشهور بود، آن موقع چه بود و اکنون چیست، قابل تأمل است.

در فیلم اشاره شد مسجد، مادر شهر است و این مسجد مانند مادر درون فیلم که صامت بود، هنوز حرف‌هایش را نزده است که چه به سر شهر و اهالی آن آمده است. می‌توان در مستند شماره دوم به اصل موضوع پرداخته شود، چون مستند فعلی برای بیان موضوعات کافی نیست. چون این بخش از تاریخ دفاع مقدس بسیار مهم است.

* «عروس خوستان» در حد یک پادکست صوتی است، نه مستند!

مسعود اخباری، مدیر هنری پژوهشکده شهید حسن باقری: فکر می‌کنم از روحیه شخصی و مجاهدت کارگردان جلوتر نرفتیم و متوجه نشدیم فیلم چه چیزی می‌خواست بگوید. من در واقع یک پادکست صوتی شنیدم و اگر تصاویر هم حذف شود، منِ مخاطب چیزی از دست نمی‌دهم.

* خرمشهر به روایت‌های مستند و سینمایی نیاز دارد

کتایون اربابی، فرزند مدافع شهید خرمشهر هم در این نشست گفت که نیاز به روایت‌های اینچنین از دفاع مقدس به ویژه خرمشهر داریم.

بیشتر بخوانید

جریان امضای یک خانواده شهید بر کفن سردار سلیمانی

*مسجد جامع خرمشهر جلوی ۱۲ گردان عراق ایستاد

سعید صادقی، عکاس جنگ تحمیلی: زبان بصری دنیای امروز خیلی تفاوت کرده است و من هم با آقای اخباری همراهم.
اول مهر ۵۹ ساعت یک ربع به هشت صبح وارد خرمشهر شدم و برای اولین بار مسجد جامع را دیدم. آنجا مکانی بود که احساس مقاومت و غرور آنجا شکل می‌گرفت. آنجا مکان عاشقان بود، چه عشاق جوان و چه عشاق امام و انقلاب؛ مسجد جامع خرمشهر جلوی ۱۲ گردان عراق ایستاد.

خوشحالم که قدمی برای معرفی این موضوعات برداشته شده است، اما نیازمندیم که دنیای امروز به جای اینکه در محاصره ایدئولوژیک باشیم، ایدئولوژی خودمان را پیش ببریم.

سال‌ها بعد از پایان جنگ و در سال ۱۳۸۱ با عکاسی عراقی دوست شدم و او را از بغداد به مسجدجامع خرمشهر آوردم و از او حسش را پرسیدم. می‌گفت: «نفس رزمنده‌ها و شهدای ایرانی را حس می‌کردیم و از آن خوف داشتیم و مقرّمان را دو خیابان پایین‌تر برپا کردیم.»

مسجد جامع سمبل عزت ما بود، اما چنین نمودی از مسجد خرمشهر در فیلم خانم فتاحی نبود. مسجد با مخاطب فیلم حرف نمی‌زند!

* بازسازی و توسعه مسجدجامع خرمشهر در سال ۹۵

حسین قشمی، مدیر سابق دفتر بیان بنیاد علوی: بنیاد علوی از ۹۴ تا ۹۵ کار بازسازی و توسعه مسجد را انجام داد. جدا از مسائل عمرانی، در حوزه فرهنگی هم مسأله جنگ تحمیلی و حضور زنان درآن نیاز بود اقدام هنری هم صورت بگیرد. دنبال نگاهی متفاوت به مقوله مسجدجامع خرمشهر بودیم و اتفاقاتی که در آزادسازی خرمشهر افتاده بود.

تصورم این است که چنین روایت‌های متفاوتی از جنگ ادامه پیدا کند، شاید شیرینی و حلاوت آن برای نسل بعدی پذیرفتنی‌تر باشد. نسل امروز دنبال داستان و قهرمان و عینیت‌بخشی به اتفاقات است.

ازدواج‌هایی که به واسطه مسجدجامع خرمشهر شکل گرفت
نغمه فتاحی، کارگردان مستند: مسجد جامع خرمشهر را از گنجینه درآوردیم تا بگوییم از این زوایا هم می‌شود به آن پرداخت. مستند «عروس خوزستان» مختص مسجد جامع خرمشهر است و در واقع کاراکتر اصلی ما خود مسجد به عنوان مادر شهر است که از فرزندان خود در ۴۵ روز مقاومت تا حتی سوم خرداد سال ۶۱ که خرمشهر آزاد می‌شود، حفاظت می‌کند.

تحقیق، پژوهش و نوشتن فیلمنامه این مستند یکسال طول کشید و در مرداد ماه سال گذشته در روستای شلحه ابوالحسن آبادان و خود خرمشهر به مدت یک هفته فیلمبرداری شد.

در این مستند ما از سه زاویه دیدِ مادر، دختران مدافع خرمشهر و ازدواج آن‌ها که مسجد نقش اصلی در ازدواج و آشناییشان داشته و خود خرمشهر (عروس خوزستان)، داستان مسجد جامع خرمشهر را روایت می‌کنیم؛ که هرکدام البته به تنهایی می‌تواند موضوع یک فیلم بلند سینمایی باشد، اما ما به دلیل محدودیت بودجه و زمان اندک، فقط توانستیم نور هر کدام از این موضوع‌ها را به مسجد بتابانیم.

مستند «عروس خوزستان» برای اولین بار به موضوع دختران مدافع خرمشهر و داستان ازدواج آن‌ها که در طول مقاومت و به واسطه مسجد جامع خرمشهر شکل گرفته می‌پردازد. از جمله ازدواج‌های معروف آن دوران به ازدواج‌های خانم‌ها مریم ترکی زاده و صفیه مغینمی می‌توان اشاره کرد که در این مستند این دو بزرگوار حضور دارند.

تِم اصلی مستند «عروس خوزستان» عشق است. عشق مادر (مسجدجامع خرمشهر) به فرزندان خود، عشق مردم به حفظ مسجدجامع خرمشهر و شکل‌گیری عشق بین مدافعان خرمشهر؛ و به نظرم مادر‌های ایرانی یک عشقی در قلبشان است که در هیچ جای دنیا نیست، به همین دلیل است که شهیدان و رزمندگان ما عاشقانه از ایران دفاع می‌کنند و بهتر است این جنس از درام‌ها را نمایش دهیم.

منبع: فارس

انتهای پیام/

 

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: خرمشهر جنگ تحمیلی دفاع مقدس مسجد جامع خرمشهر مسجد جامع خرمشهر مسجدجامع خرمشهر عروس خوزستان دفاع مقدس حضرت زینب جهان آرا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۵۵۵۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس تعریف می‌کند: در عملیات مطلع الفجر به بیشتر اهدافمان دست یافتیم و بیشتر مناطق اشغال شده آزاد شده بود.

آنگونه که فارس روایت می‌کند، ابراهیم هادی مسئول جبهه میانی عملیات بود. نیمه‌های شب با بیسیم تماس گرفتم و گفتم: آقا ابراهیم چه خبر؟ گفت: بیشتر مناطق آزاد شده؛ اما دشمن روی یکی از تپه‌های مهم منطقه انار شدیداً مقاومت می‌کنه. گفتم: من با یک گردان نیروی کمکی دارم میام. شما هر طور می‌تونید تپه رو آزاد کنید. هوا در حال روشن شدن بود که با نیروی کمکی به منطقه انار رسیدم. یکی از بچه‌ها جلو آمد و بی‌مقدمه گفت: حاجی! ابراهیم رو زدن. تیر خورده تو گردنش.رنگ از چهره‌ام پرید. با عجله خودم را به سنگر امدادگر رساندم. ابراهیم تقریباً بیهوش بود. خون زیادی از گردنش رفته بود؛ اما گلوله به جای حساسی نخورده بود.پرسیدم: چطوری زدنش؟ تعریف کرد: برای حمله به تپه به هیچ نتیجه‌ای نرسیدیم. هر کس چیزی می‌گفت. همان موقع ابراهیم بلند شد و رفت رو به سمت تپه و با صدای بلند اذان صبح را گفت! ما هر چه گفتیم برگرد، بی‌فایده بود. با تعجب دیدیم صدای تیراندازی عراقی‌ها قطع شد. اواخر اذان بود که گلوله‌ای شلیک شد و به گردن او اصابت کرد. نگاهی به چهره ابراهیم انداختم. از این حرکت بچه‌گانه او تعجب کردم. یعنی چرا این کار را کرد؟ساعتی بعد علت کار او را فهمیدم. زمانی که ۱۸ نفر از نیروهای عراقی به سمت ما آمدند و خودشان را تسلیم کردند. یکی از آن‌ها فرمانده بود.

او را بازجویی کردم. می‌گفت: ما همگی شیعه و از تیپ بصره هستیم. به ما گفته بودند ایرانی‌هاآتش‌پرست هستند. گفته بودند به خاطر اسلام به ایران حمله می‌کنیم؛ اما وقتی مؤذن شما اذان گفت، بدن ما به لرزه درآمد. یکباره به یاد کربلا افتادیم. برای همین دوستانِ هم‌فکر خودم را جمع کردم و با آن‌ها صحبت کردم. آن‌ها با من آمدند. بقیه نیروها را هم به عقب فرستادم. الان تپه خالی است. با تعجب به افسر عراقی نگاه کردم. با پایان عملیات اسرای عراقی را تحویل دادیم. حمله ما در آن محور با تصرف تپه به اهداف خود دست یافت و با موفقیت به پایان رسید. از این ماجرا ۵ سال گذشت. زمستان ۶۵ و در اوج عملیات کربلای ۵ بودیم که رزمنده‌ای جلو آمد و با لهجه عربی از من پرسید: حاجی! شما تو عملیات مطلع الفجر نبودین؟ گفتم: بله. چطور مگه؟ گفت: آن ۱۸ اسیر رو یادتون میاد؟ من یکی از اونا هستم. وقتی چهره متعجب من را دید، ادامه داد: ما به جبهه اومدیم تا با دشمن بعثی بجنگیم. چند روز بعد خبر شهادت و مفقودالاثری همه آن ۱۸ نفر به گوشم رسید.

۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903616

دیگر خبرها

  • عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟
  • میراحمدی: تصمیمات در خصوص سفر اربعین اتباع خارجی با ستاد مرکزی است
  • توافق با عراق برروی بیش از ۵۰ محور درخصوص ایام اربعین
  • برداشت بیش از ۴۶۰ تن کلزا از مزارع خرمشهر
  • برگزاری مراسم بازنشستگی و تجلیل از دکتر عراقی‌زاده
  • انجام نخستین عمل جراحی نخاع در خرمشهر
  • جراحی نخاعی برای نخستین بار در خرمشهر
  • تجلیل ازدکترعراقی‌زاده بنیانگذار آموزش دندانپزشکی درهرمزگان
  • مرور یک تجاوز شیمیایی
  • ماجرای کلیپ جنجالی یک عروس ۱۴ساله