بخشش جوانی که بهخاطر دوستش آدم کشت
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۷۲۱۹۵
ساعت 24-متهم گفت: دوستان فرشید به سمتم آمدند؛ من هم برای نجات جان خودم چاقو کشیدم. اصلا قصدم کشتن نبود؛ حین کشمکش بود که چاقو وارد بدن فرشید شد. من خیلی ترسیدم و با بهنام فرار کردیم. یک روز بعد از این ماجرا بود که فهمیدیم فرشید فوت کرده است. من آنقدر وحشت کرده بودم که فکر میکردم فرار تنها راه است، اما دستگیر شدم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پسر جوانی که بهخاطر قتل فردی غریبه به قصاص محکوم شده بود، بعد از هشت سال تلاش موفق به جلب رضایت اولیایدم شد و بهلحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت.
هشت سال قبل مأموران پلیس تهران با تماس تلفنی مرد جوانی در جریان درگیری خونین میان چند نفر قرار گرفتند. وقتی پلیس به محل رسید خبر دادند فردی که در این درگیری مجروح شده بود جانش را از دست داده است. فرشید، پسری که در این درگیری جان داده بود، به اتفاق چند نفر دیگر با جوانی به نام رامین درگیر و مجروح شده بود. هرچند دوستانش او را به بیمارستان رساندند، اما ضربه آنقدر عمیق بود که کاری از پزشکان برنیامد و پسر جوان جانش را از دست داد.
سینا، دوست فرشید که در درگیری حضور داشت، به مأموران گفت: وقتی من رسیدم دیدم فرشید با فردی به نام بهنام درگیر شده است. فرشید میگفت گوشی من را بده و متوجه شدم بهنام گوشی فرشید را گرفته است. دعوا بین آنها بالا گرفت و رامین، دوست بهنام، هم وارد میدان شد و در حمایت از دوستش با واردکردن ضربه چاقو او را مجروح کرد و بعد هم متواری شد. ما سعی کردیم جلوی این درگیری را بگیریم و به نفع فرشید وارد درگیری شدیم، اما با چاقوخوردن فرشید سعی کردیم او را نجات دهیم؛ به همین خاطر هم رامین موفق شد فرار کند.
پلیس در ادامه بازجوییها و بعد از چندین روز جستوجو موفق شد رامین را شناسایی و بازداشت کند. رامین و دوستش، بهنام، هر دو به دستداشتن در درگیری اعتراف کردند. بهنام مدعی شد مقتول قصد داشت او را با چاقو بزند و به همین دلیل هم با او درگیر شد، اما چاقویی نداشت که به فرشید بزند و ضارب رامین است.
با توجه به گفتههای شاهدان پرونده، کیفرخواست علیه رامین به اتهام قتل عمدی و سایر شرکتکنندگان در نزاع به اتهام مشارکت در نزاع منجر به قتل صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
متهمان پای میز محاکمه رفتند و بعد از اینکه کیفرخواست علیه آنها خوانده شد، اولیایدم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند. وقتی نوبت به متهم ردیف اول رسید، اتهام را قبول کرد و خواستار بخشش شد. با این حال و با پافشاری اولیایدم رأی بر قصاص صادر شد و حکم صادره نیز به تأیید دیوان عالی کشور رسید. درحالیکه رامین هشت سال در زندان منتظر اجرای حکم بود، با تلاش بیوقفه خانواده او، اولیایدم حاضر به بخشش شدند و نسبت به قصاص اعلام گذشت کردند. اینبار رامین به لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت.
او که در دادگاه حاضر شده بود، درباره آنچه اتفاق افتاده بود، گفت: من و بهنام سالها بود با هم دوست بودیم. مدتی قبل از حادثه متوجه شدم بهنام به مواد اعتیاد پیدا کرده است. از اینکه همه از او دوری میکردند ناراحت بودم و دلم برایش میسوخت، به همین دلیل وقتی روز حادثه به من گفت با موتورم او را به جایی برسانم، مخالفت نکردم.
او به من گفت با دوستش قرار دارد و من دیگر پرسوجو نکردم. با خودم گفتم در بدترین حالت میخواهد مواد بخرد و به من ربطی ندارد. سعی داشتم دوستیام را با او حفظ کنم. وقتی به محل رسیدیم او به من گفت صبر کنم تا برگردد. من روی موتور نشسته بودم که صدای درگیری شنیدم. دیدم بهنام با فرشید درگیر شده و میخواهد تلفن همراهش را بگیرد. با فریادهای فرشید دوستانش به سمت او رفتند و به جان بهنام افتادند. من هم در آن لحظه در حمایت از بهنام وارد درگیری شدم. دوستان فرشید روی بهنام افتاده بودند و او را کتک میزدند. بهنام زیر دستوپا بود؛ من میخواستم به بهنام کمک کنم، به همین دلیل هم وارد درگیری شدم و اصلا موضوع دعوا به من ربط نداشت. فرشید را هم اصلا نمیشناختم.
متهم گفت: دوستان فرشید به سمتم آمدند؛ من هم برای نجات جان خودم چاقو کشیدم. اصلا قصدم کشتن نبود؛ حین کشمکش بود که چاقو وارد بدن فرشید شد. من خیلی ترسیدم و با بهنام فرار کردیم. یک روز بعد از این ماجرا بود که فهمیدیم فرشید فوت کرده است. من آنقدر وحشت کرده بودم که فکر میکردم فرار تنها راه است، اما دستگیر شدم.
رامین در پاسخ به این پرسش که بهنام تلفن مقتول را برای چه میخواست، گفت: من فکر میکنم میخواست تلفن را زورگیری کند و بفروشد تا مواد تهیه کند، چون اعتیادش خیلی شدید بود. متهم ادامه داد: بعد از اینکه اولیایدم برای من درخواست قصاص کردند و حکم هم صادر شد آنها فشار زیادی برای اجرای حکم آوردند. من خیلی ناراحت بودم و فکر میکردم آخر خط است. خانوادهام هشت سال تلاش کردند و هرکاری برای نجات من کردند. آنها بزرگان فامیل مقتول را پیدا کردند و خواستار وساطت شدند و درنهایت هم با پرداخت دیه کلانی موفق به جلب رضایت شدیم.
خانواده من برای تأمین مبلغی که اولیایدم خواسته بودند، همهچیزشان را از دست دادند. من در این هشت سال بارها طناب دار را بالای سر خودم احساس کردم. خانواده فرشید میگفتند با هیچچیز جز قصاص من آرام نمیشوند. بارها در را به روی خانواده من باز نکردند و تلفنهای من را پاسخ ندادند. من روزهای بسیار سختی را تحمل کردم. نمیدانستم باید چه کنم؛ بارها بیمار شدم و با خودم گفتم باید مرگ را بپذیرم. اما ناخودآگاه باز هم تلاش میکردم زنده بمانم.
متهم ادامه داد: زمانی که این حادثه رخ داد من ۲۱ ساله بودم. درک درستی از زندگی نداشتم و اشتباه بزرگی کردم. درخواست دارم با توجه به هشتسالی که در زندان بودم و اولیایدم هم من را بخشیدند، دادگاه نیز از اشتباه من صرفنظر کند تا بتوانم به خانواده برگردم. با پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
منبع: روزنامه شرقمنبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۷۲۱۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شما مدیرعامل استقلال نخواهی شد! | تصمیم مالک جدید برای آبی ها در پایان فصل
به گزارش همشهری آنلاین فرشید سمیعی که چندی قبل علی خطیر را یک مدیر نخبه قلمداد کرده بود، حالا جانشین او شده و با حکم موقت در استقلال کار میکند. آنچه مسلم است هیئت مدیره استقلال باز هم تغییر خواهد کرد و باید دید چهرههایی، چون احمد شهریاری وارد این هیئت مدیره میشوند و در کنار نمایندگان هلدینگ خلیج فارس قرار میگیرند یا نه؟
سمیعی که به نوعی معاون خطیر بود باید همراه با او از باشگاه میرفت، اما این کار را نکرد و حالا با جواد نکونام به ملاقات پیشکسوتان استقلال میرود، اما باید پذیرفت همانطور که علی خطیر در استقلال ماندنی نشد و از مدتها قبل معلوم بود که بالاخره میرود، فرشید سمیعی هم خیلی در باشگاه استقلال آن هم به عنوان مدیرعامل ماندگار نخواهد بود. مطمئنا سمیعی سرپرست شده که بعد از سالها جدایی او هم در پایان فصل کلید بخورد و با تغییرات در هیات مدیره او برای همیشه از استقلال برود.
کاملا مشخص است که استقلال تغییرات مدیریتی دیگری هم در راه دارد البته به علی خطیر هم ایراداتی وارد بود. شاید او باید هر طور شده با نکونام تعامل میکرد و شاید نکونام هم باید به سمت تعامل میرفت، اما به هر حال قابل پیش بینی بود که حداقل یکی از این دو نفر آخر فصل را نمیبیند. در یک نگاه کلی نکونام ماندنی شد، چون تیمش را در صدر جدول ردهبندی حفظ کرد و خطیر رفت، چون با اعضای هیات مدیره درست یا غلط به اختلاف خورد، اما مهمتر از آینده همه این افراد آینده استقلال است که فصل آینده باید بعد از چند سال به آسیا برود و جبران سالهای غیبت خود را هم بکند.
در کوتاه مدت همه نگاهها به قهرمانی لیگ برتر است، اما انتظار میرود مدیران هلدینگ خلیج فارس یک مدیرعامل قوی برای تیمشان انتخاب کنند کسی که با کادر فنی تعامل داشته باشد و اشتباهات مدیران قبلی استقلال را هم تکرار نکند. این فرد هر که باشد قطعاً فرشید سمیعی نیست.
کد خبر 849229 برچسبها ویژه ورزشی باشگاه استقلال