پرستاران خسته اند، مردم عزیزرعایت کنید / مسئولان محترم به وعدهها عمل کنید
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۷۳۰۸۹
سلام بر روح بلند قریب ۵۰ شهید پرستار و سایرمدافعان شهید نظام سلامت. سلام بر هشت ماه دفاع مقدس ایثارگرانه؛ مجاهدانه و مظلومانه سفید پوشان این مرز و بوم، سلام بر طاقت و صبر زینب گونه ۲۵۰ هزار پرستار و ۵۰۰ هزار مدافعان سلامت، سلام بر زنان و مردانی که بر تن لباسهای فضایی دارند و در رگهایشان خون سلیمانی.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آنان که در لباسهای فضایی غیر قابل تحمل و در فضاهای غیر قابل تحملتر زجر میکشند تا مردم ایران عزیز زجر نکشند، جان میدهند تا برای یکایک ملت غیور ایران لذت زندگی توأم با سلامتی بیافرینند.
شیر زنان و شیر مردانی که در نهایت غیرت و شرف از شدت فعالیت در شرایط بسیار سخت و نفسگیر، نفس کم میآورند تا آحاد ملت ایران از نفس نیفتند، سلام بر پرستاری و پرستاران، سلام بر مدافعان سلامت و سلام بر لحظه لحظههای ایثار و گذشت و مظلومیت و معصومیت.
"مردم عزیز ایران اسلامی"
اگرچه طاقتمان زیاد و صبرمان بی اندازه است و جانمان را سر دست گرفته ایم و فدای نفسهای تان میکنیم. اما باور کنید تعدادمان خیلی کم است و از مجموع ۱۱۰ هزار پرستار، حدود ۲۰ هزار نفر تاکنون به ویروس کرونا مبتلا شده، اما باز هم ایستاده ایم.
در این شرایط سخت بالغ بر پنج هزار نفر به علت ابتلا به کرونا از گردونه خدمت به شما مردم عزیز خارج شده اند و تعداد ۵۰ نفر از بهترین پرستاران در این راه به شهادت رسیده و به ملکوت اعلی پیوسته اند، بار مسئولیت ناشی از هجرت آنها و بارکاری هزاران نفر جداشدگان از خدمت بر دوش زخم خورده ما پرستاران بازمانده افتاده است.
اما به هر قیمتی که باشد همچنان مصمم به حمل این بار و رسالت سنگین تا قاف قله عشق به شما هستیم.
مگر شیرینتر ازجان و جوانی چیزی داریم که فدای مردم عزیز و این مرز و بوم و آب و خاک کنیم؟ شما خود، شاهدید که در چه شرایطی هستیم و چه میکنیم.
اگر چه مثل روزهای نخست سرحال نیستیم و در فقد و فراق یاران عزیزمان غصه دار و خسته ایم، اما با تمام توان ایستاده ایم، کم هستیم، اما هستیم.
به خاطر خدا و برای شما و برای میهن عزیزمان میمانیم؛ تلاش میکنیم تا سلامتی را به شما مردم هدیه کنیم. فقط مرگ بین ما و خدمت به شما فاصله خواهد انداخت.
خواهش میکنیم شما نیز با مراقبت از سلامتی خودتان اندکی هوای ما را داشته باشید. این روزها کرونا با کسی شوخی ندارد. اصلا نمیخواهیم شما یا عزیزان تان را در بستر بیماری و روی تخت بیمارستان ببینیم. ملتمسانه از شما میخواهیم کمتر تردد کنید. حتما در رفت وآمدهای ضروری ماسک بزنید و پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنید، این روزها ظرفیت تخت بیمارستانها پر و خدمت رسانی پرستاران موجود بی اندازه سخت شده است. اکنون فقط شما مردم هستید که میتوانید به متوقف شدن چرخش این ویروس منحوس کمک کنید.
"مسئولان محترم"
از اینکه صدای ما را میشنوید، ازاینکه جلسات بسیار زیادی را برای ما تشکیل داده اید، موافقتهای قابل توجهی داشته اید، ابلاغیههای بسیار عالی به دانشگاههای علوم پزشکی فرستاده اید و ... از شما تشکر میکنیم. اما واقعا در بیمارستانها و دانشگاههای علوم پزشکی چه خبر است؟ دانشگاه هایی، چون گیلان، مازندران، گلستان، اهواز، دزفول، کردستان، خراسان، ایلام و... چه میکنند؟ تا کی بناست زحمت تمام مسئولان کشور در سطح چند دانشگاه بر باد رود و حوادثی، چون مشهد، اصفهان، بابل و... اتفاق بیفتد؟
چرا با برخی مسئولان میانی یا عملیاتی در سطح دانشگاهها یا بیمارستانها که با اعمال سلیقه شخصی نه تنها زحمات مقامات بلند پایه کشور را هدر میدهند، بلکه باعث بی انگیزگی کامل مدافعان سلامت در این روزهای نفسگیر میشوند. برخورد قاطع نمیشود؟
بی شک برخی رفتارهای خودسرانه در خدمت به مردم و میزان مرگ و میر ناشی از کرونا بسیار تاثیرگذار است.
در آخرین جلسات برگزار شده با مسئولان محترم سازمان برنامه وبودجه و وزارت بهداشت، بنا بود وزارت بهداشت، کمیته نظارتی قدرتمندی را برای نظارت بر استخدام ها، توزیع مناسب معوقات و تسریع در پروسه اعطای فوق العاده ویژه راه بیندازد؛ خوب است نتیجه این نظارتها اعلام شود.
چرا اولویتهای تعریف شده در دانشگاههای علوم پزشکی با اولویتهای وزارت بهداشت و سطوح بالاترهم راستا نیست؟ چرا با وجود بیش از هفت هزار میلیارد تومان (چیزی که ما درجریانیم) توزیع شده در دانشگاهها معوقات پرسنل صفر نمیشود؟
چرا کارانه واضافه کارشان علیرغم جانفشانیهای پرستاران دراین ایام مجادله بامرگ این قدر کاهش یافته است؟
در این شرایط که بحرانیتر از دوران جنگ است قطعا چند فرمانده گروهان و گردان که مرتب باعث شکست در مواضع وهدر رفت روحیات رزمندگان خط مقدم شده اند باید عزل شوند.
امروز مدافعان سلامت در دانشگاههای علوم پزشکی خطه شمال کشور به شدت گلهمند هستند، برخی دانشگاههای استانهای جنوبی وغربی نیز همین طور و با وجود تخصیص بودجههای فراوان و به رغم اعطای سهمیههای استخدامی و... توسط سازمان برنامه و بودجه؛ متاسفانه برخی مدیران، دست به اقداماتی زده اند که باعث دلسردی، موضعگیری و واکنشهای مدافعان سلامت در این ایام ویژه شده است.
به این گونه دانشگاههای علوم پزشکی که باعث واکنشهای مدافعان سلامت میشوند، توصیه میکنیم، ایرادهای موجود را در تیمهای مدیریتی بیمارستان و دانشگاههای خود بجویند و مباد که پرستاران یا غیر پرستاران را مورد پرس و جو قرار دهند.
سازمان نظام پرستاری همیشه و به ویژه دراین شرایط سخت، خدمتگزار مردم و حامی سرسخت تمام کارکنان پرستاری و موظف به پیگیری مسائل حرفه ای، صنفی، معیشتی و حقوق همه جانبه اعضای خود یعنی همه کادر پرستاری و ردههای وابسته است و تا حصول نتیجه این مسائل را پیگیری میکند.
از مسئولین وزارتی و روسای دانشگاههای علوم پزشکی میخواهیم سریعتر به وعدههای داده شده مبنی بر تسریع دراعطای فوق العاده ویژه، تسریع دراستخدامها و تغییر وضعیتها، پرداخت معوقات و... عمل کنند و باعث شوند پرستاران عزیز با دلگرمی و انگیزه کافی به خدمت رسانی بپردازند.
سازمان نظام پرستاری جمهوری اسلامی ایران
منبع: پارسینه
کلیدواژه: پرستار روز پرستار سازمان نظام پرستاری دانشگاه های علوم پزشکی مدافعان سلامت دانشگاه ها مردم عزیز روز ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۷۳۰۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شاد اما خسته
زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند.
به گزارش ایسنا، جام جم نوشت: حرفهایش را به نتیجه تازهترین تحقیقات علمی ارجاع میدهد که کسی، اما و اگری برایش نیاورد؛ برای همین هم سفت و محکم ادامه میدهد و از پژوهشهایی علمی میگوید که زنانی که فرزندی ندارند، زندگی شادتر و سالمتری نسبت به زنانی که مادر شدن را تجربه کردهاند، دارند.
این بخش کوتاهی از یکی از برنامههای شبکهای فارسیزبان است که بهتازگی تعطیل شده است، اما فارغ از همه پیشزمینهها و قصاوتهایمان نسبت به اهداف این شبکه و زیرسؤال بردن نهاد خانواده، واقعا تحقیقات علمی چنین نظری دارند؟ زنان بدون فرزند، زندگی شادتری نسبت به مادران دارند؟ این سؤالی است که مرور برخی از پژوهشهای علمی و گفتگو با کارشناسان این حوزه، میتواند به آن پاسخ بدهد! «این نتایج علمی، از کدام دادههای بهدست آمده حرف میزنند؟ کدام مادران؟ در کدام مناطق؟ با کدام ساختار شخصیتی؟» این را فیروزه روستا، متخصص و مشاور سلامت مادران میگوید که تحقیقاتی اینچنینی را رد میکند و معتقد است که بدون شک، تعریف شادی در آدمهای مختلف، متفاوت است: «برخی افراد، ساختار شخصیتیشان بهگونهای است که انرژی بالایی دارند و بهطور کلی شخصیتی برای مادری کردن دارند؛ این افراد اگر مادر نباشند و مادری نکنند، غمگین خواهند بود. اما از طرف دیگر، برخی افراد استقلال بیشتری دارند، انرژیشان را از تنهایی و سکوت میگیرند و ممکن است با مادری کردن، آنچنان که باید، ارتباط برقرار نکنند.» در واقع خانم روستا میگوید که نمیتوان خوشحالی از مادر بودن یا نبودن را به همه آدمها و همه زنان ارتباط داد؛ بلکه این موضوع ارتباط مستقیمی به ویژگیهای شخصیتی آن زن دارد. پس تحقیقاتی که همه زنها یا قریب بهاتفاق آنها را در یک دسته جای میدهد و راضی یا ناراضی از مادری خود میداند، تحقیقات جامع و کاملی نیستند و نمیتوان به آنها استناد کرد.
چیزی شبیه گرسنگی
آنچیزی که نمیتوان آن را پنهان و کتمان کرد، غریزه مادری است که نهفقط در وجود انسانها، بلکه در وجود حیوانها هم به شکلی ویژه وجود دارد. موضوعی که فیروزه روستا آن را به گرسنگی و نیاز به غذا خوردن تشبیه میکند: «خب بر کسی پوشیده نیست که اگر انسان از نیازهایش عبور کند و به آنها پاسخ بدهد، حالش بهتر و انسان شادتری خواهد بود.» به نظر میرسد که اگر از منظر علمی و پژوهشی هم بخواهیم تبعات خوشحالی یا ناراحتی مادر بودن را بررسی کنیم، پاسخ دادن به نیاز و غریزه مادری، باعث میشود که آن زن، فردی شادتر از کسی باشد که این غریزه را نادیده گرفته استکلیشهای است، اما واقعیت دارد؛ اینکه دختران از همان دوران کودکی و در بازیهایشان هم همیشه نقش مادر را دارند؛ آنها برای بچههای کوچکتر از خودشان یا عروسکهایشان نقش مادر را ایفا میکنند. اتفاقی که البته صرفا مختص به کشور ما نیست که آن را محصول سنت و فرهنگ ایران بدانیم بلکه عروسکبازی و مادری کردن، یک بازی بینالمللی برای دخترانی در هرکجای این جهان است.
موضوعی که نشاندهنده ریشه ذاتی دختران به مادر بودن و فرزند داشتن است. این ماجرا تا آنجا پیش رفته است که حتی بهزیستی هم یکی از بندهای قوانینش را به دختران مجردی اختصاص داده است که تمایل به فرزندخواندگی دارند؛ دخترانی که نیاز به مادری کردن در وجودشان ریشه دارد و حالا بههر دلیلی، شرایط ازدواج و فرزنددار شدن برایشان مهیا نشدهاست! حالا چه میشود کرد؟ بهزیستی دومین اولویت درخواستهای فرزندخواندگیاش بعد از زن و شوهری که هیچوقت صاحب بچه نشدهاند را به این دختران مجرد و سپس به زن و شوهری که بچهای دارند و تمایل دارند فرزند بعدیشان، فرزند خونی خودشان نباشد اختصاص داده است. در واقع این نیاز آنقدر جدی است که در اولویت دوم قرار گرفته است و اتفاقا خبرها و آمارهای بهدست آمده نشان میدهد که استقبال و تقاضای دختران جوان از این قانون، بیشتر از آن چیزی که پیش از این تصور میشد؛ انگار که حالشان با داشتن بچه، بهتر است!
این ظاهر نهچندان شاد!
اما چرا آنچه ما در جامعه از یک مادر میبینیم، چندان شاد و خوشحال به نظر نمیرسد؟: «واقعیت این است که انتظاری که جامعه امروز از زنان و مادران دارد، با ۴۰سال پیش فرقهایی جدی و اساسی دارد. زنان در چنین جامعهای باید زیبا و خوشاندام باشند، از منظر علمی و اجتماعی، حرفی برای گفتن داشته باشند، مادری ایدهآل باشند، از همسرشان حمایت کنند، حواسشان به پدر و مادرشان باشند، اوضاع خانه را همیشه در بهترین حالت خود نگه دارد و... خب همه اینها باعث میشود که زن، انرژی زیادی صرف کند، خسته شود و نتواند از مادری کردن که حالا به همه مسئولیتهای قبلیاش اضافه شده، آنطور که باید لذت ببرد و شاد و خوشحال به نظر برسد.» خانم روستا میگوید که زنان بهواسطه مادری کردن و مادر بودن، نیاز به حمایتهای بیشتری از آنچه امروز در حال اجراست، دارند تا بتوانند دوباره خوشحالی واقعی و وجودی خودشان را ابراز کنند: «آنوقت است که میتوانیم بگوییم مادران، به سبب پاسخ به غریزهشان و از طرف دیگر بهدلیل حمایتهایی که از آنها میشود، افراد شادتری نسبت به کسانی هستند که فرزندی ندارند.»، اما این حمایت چقدر عملی میشود؟ به نظر میرسد که در روزگاری که همه دولتها به سمت افزایش جمعیت میروند، لازم است که فکری به حال ارتباط عاطفی و پیوند عمیق و امنیتی که فرزند از مادرش میگیرد، بکنند. آنوقت است که اگر مادری بداند بعد از بچهدار شدن و استراحت لازم، سرکارش برمیگردد و صندلیاش برای او حفظ خواهد شد، خوشحال خواهد بود. در غیر این صورت، از مادری که همه مسئولیتها بر دوش اوست، شغلش را از دست داده، بیخوابی میکشد، خسته است و... چه انتظاری برای شاد بودن داریم؟: «در این میان فراموش نکنید که بخش قابلتوجهی از این حمایتهای لازم، از سمت پدران و همسران است که تامین میشود و زمینه را برای حال خوب مادر فراهم میکند.»
انتهای پیام