چگونه با یک فرد معلول رفتار کنیم؟
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۴۸۳۳۰۵
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،اشخاص دارای معلولیت مثل افراد دیگر، جزیی از جامعه هستند و وظیفه شهروندی در قبال آنها حکم میکند که روش ارتباط با این اشخاص را بدانیم تا چنانچه زمانی در کوچه یا خیابان و یا یک مهمانی با چنین شخصی روبرو شدیم و نیاز به ارتباط با وی داشتیم، این ارتباط در کمال شایستگی برقرار شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی (۱۹۸۱)، معلولیت عبارت است از ایجاد اختلال در ارتباط بین شخص و محیط. به بیان دیگر، معلولیت مجموعهای از عوامل جسمی، ذهنی، اجتماعی و یا ترکیبی از آنها که به نحوی در زندگی فرد اثر سو برجای گذاشته ومانع زندگی او به گونه طبیعی میشود.
رفتار با یک فرد معلول معلولین مثل دیگر اشخاص جامعه دارای حس و هیجان هستنداین که جامعه معلولین را از سایر اشخاص در جامعه جدا بدانید، بنظر اخلاقی نمیرسد برای این که معلولین هم مثل دیگران دارای حس بوده و درک و فهمی مثل بقیه دارند. البته به علت محدودیتهایی که دارند، نسبت به سایرین از حساسیت بیشتری برخوردارند و امکان دارد به رفتار و گفتار افراد دیگر عکس العمل افراطی نشان دهند؛ بنابراین باید همه اشخاص بدانند که در زندگی خویش چطور باید با دیگران و مخصوصا معلولین رابطه برقرار کنند چراکه همه ما در طول زندگی با این اشخاص برخورد خواهیم داشت.
بیشتر بخوانید
نوابغی که معلول بودند + تصاویر فرد معلول را مخاطب اصلی خویش بدانیدموقع صحبت با شخص دارای معلولیت، با خود او حرف بزنید نه با همراه، مربی، پرستار یا والدینش برای این که هیچ کدام از ما دوست نداریم که موقع صحبت، شخص مقابلمان به کسی دیگر نگاه کرده و سئوالاتش را از وی بپرسد. با اشخاص ناشنوا هم مستقیما حرف بزنید و چنانچه طرف صحبت شما شخصی اتیستیک بود که موقع صحبت به چشم هایتان نگاه نمیکرد باز هم رو به او باشید و مخاطب کلامتان را خود او قرار دهید.
نخست از آنها سوال کنید، آنگاه برطبق خواست شان رفتار کنیدبا این پیش فرض که آنها به کمک احتیاج دارند پیش نروید! اول سوال کنید که آیا می توانید، در راستای اثربخشتر یا ساده ترشدنِ کار، کمکی به آنها کنید. افرادِ با تواناییهای متفاوت بهتر از هر کس از نیازهای شان و شیوههای تأمین آنها آگاه اند. چنانچه از شما تقاضای کمک کردند، سوال کنید که برای کمک باید دقیقا چه کنید.
با اعضای خانواده معلولین، نرم و انعطاف پذیر باشیدبسیاری از افرادِ با تواناییهای متفاوت به همراهی و مراقبت اعضای خانواده شان احتیاج دارند. در بسیاری از موارد، اشخاص برای رسیدگی به نیازهای همسر یا فرزند معلول شان ناچار به ترک شغل میشوند. دربرابرِ این اشخاص انعطاف پذیر باشید و چنانچه امکان دارد اجازه دهید کارشان را با شرایط جدید ادامه دهند. این کار تأثیراتِ منفی روی خانواده و نیروی کار را کاهش میدهد.
هیچ گاه در ﻣـﻮرد ﭼﮕـﻮﻧﮕی ﺑـﺮوز ﻣﻌﻠﻮﻟﻴـﺖ از اﻓـﺮاد کم توان ﺳﺆال ﻧﻜﻨﻴﺪ.ﭼﻨﺎﻧﭽﻪ ﺿﺮورﺗی در آن اﺣﺴﺎس ﻣیﻛﻨﻴﺪ ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ اﺑﺘﺪا ﺷـﺮاﻳﻂ ﻣﻨﺎﺳـﺒی را آﻣـﺎده ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﻓﺮد دارای معلولیت ﺑﺎ رﻏﺒﺖ ﺑﻪ ﺳـﺆاﻻت ﺷـﻤﺎ ﭘﺎﺳـﺦ دﻫﺪ.
متناسب با رده سنی آنها رفتار کنیدمعلولان تنها از نظر بعضی کارکردها دارای محدودیتهایی هستند. این که با آنها مثل یک بچه رفتار کنید، امکان دارد در آنها حس ناراحتی و ناکارآمدی ایجاد کند. بهتر است همواره با معلولان مناسب با سنشان برخورد کنید.
استفاده نکردن از وسایل معلولینیکی از مواردی که بسیار اتفاق میافتد استفاده از وسایل این اشخاص برای سرگرم شدن و استراحت کردن است. شاید به عنوان نمونه صندلی چرخ دار مکان خوبی برای استراحت باشد و ما بتوانیم از آن برای استراحت استفاده کنیم، ولی بدون شک چیزی که اشکار و بدیهی است ناراحتی اشخاص معلول از این کارهاست. برای استفاده از وسایل معلولین و جابجا کردن وسایل آنها از معلولین سوال کنید و در صورت رضایتشان به وسایل مربوطه را جابه جا کنید.
در دست دادن با اشخاص معلول عجله نکنیداشخاص معمولی جامعه موقع مواجهه شدن با یکدیگر و پیدایش احساسات مثبت، با یکدیگر دست مید هند. در موقع برخورد با اشخاص معلول به علت وجود بعضی از محدودیتها در دست دادن به آنها عجله نکنید و اجازه دهید نخست آنها در این امر پیش قدم گردند. بدون دادن دست، با نشان دادن چهره بشاش و خندان هم میتوان در برقراری رابطه سازنده و دوستانه موفق بود.
اشخاص معلول هم تواناییهایی داردبه خاطر داشته باشید که هیچوقت به عدم توانایی اشخاص توجه نکنید. مطمئن باشید هر کس دارای تواناییهایی است که باید شرایط بروز آن فراهم شود.
خداوند در انسانها این توانایی را قرار داده که چنانچه شخصی از عضوی، نقص داشته باشد، عضو دیگر قدرتمندتر از اعضای بدن اشخاص سالم عمل میکند. به عنوان مثال شخصی که دست راست وی دچار نقض شده است، خداوند چنین قابلیت را به وی میدهد که دست چپش طوری کار کند که اشخاص عادی با دو دست خود چنین توانایی را ندارند.
به قصد ترحم با آنها برخورد نکنیدچنانچه شخص معلول و دارای نقص عضو، متوجه ترحم اطرافیان شود و مجموعهای از این جملات «بخاطر این که تو ضعیف هستی، نمیتوانی، من کمکت میکنم» شوند، در روحیه وی تأثیر منفی گذاشته و بارها شاهد آن بودیم که این اشخاص دچار افسردگی میشوند.
در این مواقع با رفتار معقولانه میتوان به این اشخاص کمک کرد. به عنوان مثال چنانچه شخص معلولی میخواهداز خیابان بگذرد و از لحاظ راه رفتن مشکل دارد، شما میتوانید به او کمک کنید. در مواردی که این اشخاص نیاز به کمک دارند، خیلی معقولانه میتوانید به آنها بگویید «چنانچه به کمک نیاز دارید، در خدمتت هستم» و قصد ترحم نداشته باشید. مثلا بگویید: «آخی، نمیتوانی راه بروی، بیا کمکت کنم»
اطمینان شخص معلول را بدست آوریدباید توجه داشت این اشخاص به علت نقص عضو، بطور ناخودآگاه «آزرده خاطر» هستند و بعضی از آنها نسبت به اطرافیان خویش هم بدگمان می شوند و هنگامی که اطرافیان آنها را راهنمایی میکنند، آنرا از جنبه مسخره و تحقیر میپندارند.
در این مواقع باید اطرافیان این بدگمانی را طبیعی بدانند و تلاش کنید که آنها را نسبت به خودتان خوشبین نموده و کاری کنید که اطمینان این اشخاص را جلب کنید؛ به عنوان مثال اطرافیان باید تلاش کنند هنگامی که شخص معلولی را به مجلس و یا جمعی دعوت میکنند؛ وی با خود چنین تفکری نداشته باشد که تنها به او تعارف شده است.
منبع: بیتوته
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: معلول مشاوره سوال کنید
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۴۸۳۳۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مارتین لوتر کینگ و خشونت
خبرگزاری علم و فناوری آنا، آزاده پورحسینی؛ مارتین لوتر کینگ کشیش و فعال مدنی آمریکایی بود که برای برابری حقوق سیاهپوستان تلاش میکرد. او معتقد بود که استفاده از راههای صلحآمیز، مانند صحبت کردن و پیدا کردن نقاط مشترک میتواند به افراد در درک یکدیگر کمک کند. کینگ میگفت که استفاده از خشونت میتواند به دیگران صدمه بزند و آسیبهایی را ایجاد کند که از رفع آن سخت است. کینگ فکر میکرد خشونت مسائل واقعی را حل نمیکند و میتواند مردم را واقعاً غمگین و وحشتزده کند. مارتین لوتر کینگ میگفت: « خشونت راه خوبی برای حل مشکلات نیست.» او فکر میکرد که حتی زمانی که همه چیز واقعا سخت است، بهتر است برای یافتن راه حلهای صلح آمیز تلاش کنیم.
او میخواست در تمام مسائل با همه منصفانه رفتار شود و استفاده از خشونت میتواند مشکلات را بیشتر و بدترکند. کینگ معتقد بود که همه باید بتوانند احساسات و افکار خود را بدون ترس بیان کنند. به عقیده او استفاده از خشونت میتواند باعث شود مردم احساس کنند صدایشان شنیده نمی شود. او میخواست که مردم از عشق و درک متقابل استفاده کنند تا دنیا را به مکانی بهتر برای همه تبدیل کنند.
به نظر این فعال صلح طلب همه میتوانیم با مهربانی و احترام با دیگران، در بقیه حس خوب ایجاد کنیم. او معتقد بود که انتخاب راههای صلحآمیز حتی زمانی که سخت است، میتواند دنیا را به جای بهتر و شادتری برای همه تبدیل کند.
ایستگاه فکر
آیا تا به حال از دست کسی عصبانی شدهاید که بخواهید به او آسیب بزنید؟
این خشم غیر عادی نیست، اما باید بدانیم که با این احساس بد و شدید چکار کنیم که بعدا پشیمان نشویم.
کینگ فکر میکرد وبرای مقابله با ظلم و ستم راههایی وجود دارد که از نظر اخلاقی صحیح تر و تاثیر گذارتر است.
نظر شما چیست؟
اگر یکی از همکلاسیهایتان شما را اذیت کند، آیا این حق را دارید که به او آسیب بزنید؟
اگر جزء گروهی باشید که با آنها ، با بی عدالتی رفتار شده است. آیا خشمگین میشوید؟
داستان کوتاه
روزی روزگاری در یک مهدکودک شلوغ پسر کوچکی به نام جیم بود. یک روز در حین بازی وقتی جیم نتوانست با شن، برجی را که میخواست بسازد، عصبانی شد. از شدت ناراحتی صورتش از قرمز شد و اشک در چشمانش حلقه زد.
عصبانیت جیم با وجود تمام تلاشهای معلمش برای دلداری دادن او بیشتر شد و شروع به داد و فریاد کرد و برجهای دیگر بچهها را به زمین زد. بچههای دیگر با ترس و نگرانی به او نگاه میکردند و نمی دانستند در برابر رفتار جیم باید چکار کنند.
مدیر مهدکودک با دیدن این فریادها، با رفتاری آرام و فهمیده نزدیک شد و به آرامی جیم را برای مدتی به گوشه ای ساکت راهنمایی کرد.
مدیر جیم را در آغوش کشید و به آرامی به تمام صحبتهایش گوش کرد.
پس از مدتی، جیم آرام شد، نفسهای سنگینش تبدیل به هق هق آرامی شد.
مدیر از او خواست تا احساساتش را با نقاشی کشیدن به او بگوید.کم کم عصبانیتش از بین رفت. چون احساس میکرد حرفهایش شنیده شده و درک میشود.
با گذشت زمان، جیم در یک فعالیت گروهی به بچههای دیگر پیوست، این بار با احساس آرامش و میل به همکاری کردن.
دوستانش با آغوش باز از او استقبال کردند و همگی درسهای ارزشمندی در مورد مدیریت احساسات و حمایت از یکدیگر در مواقع عصبانیت و ناراحتی آموختند.
انتهای پیام/