پشیمانی زنی که شوهرش را ناخواسته کشت
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۰۳۹۶۹
آفتابنیوز :
چشم به بخشش مادرشوهرش دوخته است، اما نمیداند سرنوشتش چه میشود. در «پشت صحنه یک جنایت» این هفته با این زن که به اتهام شوهرکشی بازداشت شده گفتگو کردیم که میخوانید.
براساس اوراق پرونده، شامگاه هفدهم شهریور امسال ساکنان ساختمانی حوالی خیابان مجیدیه صدای کمکخواهی زنی ۲۸ ساله را شنیدند که فریاد میزد شوهرم را اشتباهی با چاقو زدم، کمکم کنید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
کاش چاقو دستم نبود
شیوا روی صندلی کنار مامور بدرقه نشسته است. چشمانش را از آدمهایی که در سالن دادسرا در رفت و آمد هستند میدزدید. چادر را روی دستبندش میکشد تا کسی نفهمد او متهم است. زیر لب میگفت نمیخواستم شوهرم را بکشم. نمیخواستم قاتل شوم.ای کاش زمان به عقب بازمیگشت و الان اینجا نبودم.
قبل انتقال او به زندان گفتوگویی با زن جوان داشتیم که در ادامه میخوانید.
*با شوهرت اختلاف داشتی؟
چندسال پیش وقتی در مغازهای کار میکرد، در رفت و آمد به آنجا با وی آشنا شده و ازدواج کردم، اما پسری داشت که فرزندخواندهاش بود. او و همسر اولش بچهدار نمیشدند و این بچه را از پرورشگاه آورده بودند. میخواست او را برای همیشه نزد خودش بیاورد. من مخالف بودم و میخواستم نزد مادرخواندهاش بماند، اما همسرم قبول نمیکرد و میخواست بچه پیش خودش باشد.
*خودت هم پیش از این ازدواج کرده بودی؟
در میان دختران فامیل، تنها دختری بودم که ازدواج نکرده و مدام از اطرافیان و اقوام سرکوفت و زخم زبان میشنیدم. شرایط روحی بدی داشتم و برای خلاصی از این موضوع با مردی که به من ابراز علاقهمندی کرد و ۲۲ سال ازمن بزرگتر بود ازدواج کردم. فکر میکردم خوشبخت شوم که نشد و بعد از یکسال جدا شدیم. شرایط زندگی و روحیام خوب نبود و همین باعث شد در مدت زمان کوتاهی که از طلاقم گذشته بود با مقتول آشنا شده و ازدواج کنم.
*رفتارت با پسرخوانده شوهرت چطور بود؟
پسرکوچولو خیلی شیطان و بازیگوش بود، اما بهخاطر شوهرم با او کنار میآمدم. خودم فرزند نداشتم که تجربه و احساس مادری را لمس کرده باشم. همین باعث شده بود که از شوهرم بخواهم آن پسر نزد ما نیاید، اما شوهرم میگفت زن سابقش روحیه درستی ندارد و موافق نبود بچه نزد آن زن بماند.
*از شب قتل بگو!
آن شب همه چیز عادی بود. در آشپزخانه نشسته بودم و مشغول کار بودم، شوهرم آمد و دوباره گفت میخواهم پسرم را به این خانه بیاورم. سر این حرف دعوایمان شد و سیلی محکمی به صورتم زد که من هم عصبانی شدم و نفهمیدم در یک لحظه کارد آشپزخانه که دستم بود را چطور سمتش پرت کردم که به او اصابت کرد و زخمی شد. او کف آشپزخانه افتاد. شوکه شده و پاهایم قدرت حرکت نداشت. همسایهها را خبر کردم، آمدند و با اورژانس او را به بیمارستان بردیم که فوت شد.
*چرا فرار نکردی؟
شوهرم را دوست داشتم و ناخواسته او را کشتم. عذاب وجدان داشتم و نمیتوانستم به همان حال رهایش کنم.
*دلت برای چه کسی تنگ شده؟
خانوادهام. وقتی آنها شنیدند که شوهرم مرده و قاتل او شدهام خیلی ناراحت شدند و باورشان نمیشود.ای کاش به حرفهای خانوادهام گوش میدادم و بعد از جدایی، دوباره ازدواج نمیکردم.
*فکر میکنی قصاص شوی؟
فقط امیدوارم مادرشوهرم مرا ببخشد و بداند که من قصد نداشتم او را داغدار پسرش کنم.
*حرف آخر؟
پشیمانم.
منبع: سایت رکنامنبع: آفتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۰۳۹۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شوهرم را کشتم که خودم را نجات دهم | ضربه مرگبار کارد به قلب مرد جوان
به گزارش همشهری آنلاین، اردیبهشت سال گذشته زن جوانی به نام مریم هراسان از خانهاش خارج شد و در حالی که از قتل شوهرش خبر میداد از همسایهها کمک خواست. دقایقی بعد مأموران پلیس پاکدشت در محل حاضر شدند و پس از بررسیهای اولیه مشخص شد مرد ۴۲ سالهای به نام کریم با ضربه کارد به قلبش جان باخته است.
همسر مقتول پس از حضور در پلیس آگاهی به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: ۴ سال پیش با کریم ازدواج کردم اما از همان روزهای اول زندگیمان به اختلاف خوردیم و مدام با هم دعوا میکردیم تا اینکه خانوادههایمان توصیه کردند بچهدار شویم تا اختلافهایمان حل شود. ۲ سال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاقتر از قبل میشد و ما همیشه با هم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی من را به باد کتک میگرفت. کار درست و حسابی نداشت و ما همیشه با مشکلات اقتصادی روبهرو بودیم.
وی درباره روز حادثه نیز گفت: صبح خواب بودم که همسرم با کتک بیدارم کرد و از من خواست بهسرعت برایش صبحانه آماده کنم. در حال درست کردن چای بودم که به دلیل مخارج نوزادمان با من دعوا کرد و گفت چرا بچه را از شیرخشک نمیگیری و چرا از پوشک استفاده میکنی؛ من پول خرید شیرخشک و پوشک ندارم.
متهم ادامه داد: بعد هم به من گفت باید گوشی تلفنم را به او بدهم تا آن را چک کند. وقتی من مخالفت کردم به جانم افتاد و کتکم زد. با دستانش گلویم را فشار داد بهطوری که چشمهایم سیاهی رفت. در حالی که برای نجاتم تقلا میکردم دستم به چاقویی خورد و آن را برداشتم و ضربهای به او زدم که روی زمین افتاد و غرق در خون شد.
در این میان پزشکیقانونی نیز در گزارشی علت مرگ را پارگی شریانهای قلب و خونریزی شدید داخلی اعلام کرد. با تکمیل تحقیقات و اعتراف صریح متهم، صحنه جرم بازسازی شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشتدر ابتدای این جلسه پدر و مادر مقتول از طرف خود و نوه خردسالشان درخواست قصاص کردند.
پدر کریم به قضات گفت: متهم برای تبرئه خودش دروغ گفته؛ پسرم هیچگاه او را کتک نزده بود. ما نمیدانیم واقعا چه اتفاقی افتاده و عروسمان چگونه با بیرحمی پسرمان را به قتل رسانده است، اما هرگز حاضر به مصالحه نیستیم و درخواست قصاص او را داریم.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و به قضات گفت: روز حادثه با شوک ضربههای کریم از خواب پریدم. بعد هم سر موضوعی با من درگیر شد و گلویم را گرفت. داشتم خفه میشدم و از آنجا که همسرم مرد تنومندی بود، نمیتوانستم خودم را از دستش نجات دهم و چشمهایم سیاهی رفت.
دستم را روی زمین میکشیدم که به یکباره دستم به کارد میوهخوری خورد و آن را جلوی سینهاش گرفتم تا بترسد و رهایم کند اما چاقو ناخواسته وارد قلبش شد. آنقدر شوکه شده بودم که نمیدانستم چه کار کنم تا به خودم آمدم از همسایهها کمک خواستم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید شما چاقو را برای ترساندن همسرتان جلوی قفسه سینهاش گذاشتید یا برای دفاع از خودتان؟
متهم جواب داد: برای ترساندن همسرم. من چاقو را بین خودم و او قرار دادم تا گلویم را رها کند اما او قصد جانم را کرده بود.
با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
کد خبر 849554 منبع: ایران برچسبها خبر مهم قتل - قاتل حوادث ایران