Web Analytics Made Easy - Statcounter

دولت مصطفی الکاظمی نخست وزیر عراق در سال جاری میلادی با انتخاب روز سوم اکتبر به مناسبت سالروز استقلال عراق، پایان قیمومیت انگلیس بر عراق و عضویت کامل عراق در جامعه ملل به عنوان روز ملی عراق موافقت کرد.

دولت عراق در بیانیه یکم سپتامبر اعلام کرد: هیات وزیران با تعیین تاریخ استقلال عراق و رهایی از قیمومییت انگلیس در سوم اکتتبر سال ۱۹۳۲ میلادی به عنوان روز ملی عراق و نیز اقدام بخش حقوقی دبیرخانه هیات وزیران برای تدوین لایحه ای درخصوص (عید ملی  جمهوری عراق) و ارجاع آن به پارلمان با استناد به بند اول ماده ۶۱ و بند دوم ماده ۸۰ قانون اساسی موافقت کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پیش از این اختلاف نظر و بحث و جدل هایی درباره تعیین روز ملی عراق بعد از سرنگونی رژیم صدام بروز کرده بود. رژیم صدام روز ملی عراق را همان روزی تعیین کرده بود که خودش قدرت را در کودتای سال ۱۷ ژوئیه سال ۱۹۶۸ میلادی بدست گرفته بود.

بعد از سرنگونی رژیم صدام نیز شورای حکومتی که قدرت را بعد از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی به دست گرفته بود، سرنگونی این رژیم در نهم ماه آوریل سال ۲۰۰۳ میلادی را به عنوان روز ملی تعیین کرد که برخی اعتراضها، باعث لغو جشن گرفتن این روز شد.

به نظر می رسد که تصمیم اخیر دولت مصطفی الکاظمی به برخی اختلاف نظرها درخصوص تعیین روز ملی پایان داده باشد؛ هرچند که تعیین این روز نیز با اعتراض فراکسیون اتحادیه میهنی کردستان عراق در پارلمان عراق روبرو شد و این فراکسیون اواخر ماه گذشته میلادی از ریاست پارلمان و کمیسیون فرهنگی خواست تا این تاریخ را تغییر دهد، زیرا سوم اکتبر مصادف با سالروز درگذشت جلال طالبانی رئیس فقید این اتحادیه است. روز سوم اکتبر روزی سرنوشت ساز در تاریخ معاصر برای همه اقشار  و طوایف مردم این کشور به شمار می رود.

در سوم اکتبر سال ۱۹۳۲ میلادی بود که جامعه ملل عراق را به عنوان عضوی در این جامعه پذیرفت. این امر بعد از آن صورت گرفت که نماینده عراق تمایل کشورش برای همکاری را مطابق ماده دوم منشور جامعه ملل ابراز داشت و اینگونه بود که عراق پنجاه و هفتمین عضو این جامعه شد.

درپی شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول و تقسیم اراضی آن بود که عراق زیر قیمومیت استعمارگران انگلیسی قرار گرفت اما عراقی ها با مقاومت و مبارزه خود توانستند بعد از گذشت یازده سال به استقلال دست یابند.

عراق از اواخر ماه آوریل سال ۱۹۲۰ میلادی به طور رسمی تحت قیمومیت قرار گرفت و همین امر باعث شد که دو ماه بعد از آن انقلاب گسترده ای علیه اشغالگران انگلیسی آغاز شود.

از همین سال ۱۹۲۰ میلادی بود که انقلاب اعراب و کردها در عراق علیه استعمارگر انگلیس آغاز شد اما نیروهای انگلیسی برای سرکوب آن وارد عمل شدند. در طول دوره قیمومیت چندین انقلاب علیه سلطه گیری انگلیس ها روی داد که مهمترین آنها انقلاب ماه مه سال ۱۹۲۰ میلادی بود که دو ماه بعد از اعلام رسمی قیمومیت بر عراق به راه افتاد. این انقلاب در پی تهدیدات انگلیس مبنی بر الحاق استعماری عراق و عدم اقدام کشورهای غربی به وعده های خود به عراق برای اعطای استقلال کامل به این کشور بروز کرد.

انقلاب بزرگ ماه مه سال ۱۹۲۰ میلادی با تظاهرات گسترده عراقی ها علیه اشغالگران انگلیس آغاز شد اما درپی سرکوبگری شدید انگلیسی ها در این سال به طور کلی به پایان رسید؛ هرچند که تا سال ۱۹۲۲ میلادی در برخی اشکال ادامه یافت.

در پی این انقلابها بود که انگلیس تعدادی معاهدات و توافقنامه مهم با عراق امضا کرد اما با وجود آن، عراق آرام نگرفت. مخالفت ها با قیمومیت انگلیس و قیام ها و انقلاب ها تا سال ۱۹۲۹ میلادی ادامه یافت. در این سال انگلیس به طور واضح و صریح اعلام کرد که به عراق در سال ۱۹۳۲ میلادی استقلال کامل خواهد داد. این امر عملا صورت گرفت و در نهایت، عراق در سال ۱۹۳۲ میلادی به عنوان یک کشور مستقلِ برخوردار از حاکمیت به عضویت جامعه ملل در آمد.

اینگونه بود که ملت عراق با گرفتن استقلال خود از اشغالگران انگلیسی دوران بارزی از استعمارستیزی را در تاریخ معاصر خود رقم زدند. با این حال، این کشور دوره های پر فراز و نشیبی را در تاریخ معاصر خود از زمان جدا شدن از عثمانی تا کنون طی کرده و چندین کودتای داخلی، جنگ با همسایگان و اشغالگری خارجی را شاهد بوده است.

عراق در سال ۱۹۱۹ میلادی از عثمانی جدا شد.این کشور از به هم پیوستن سه ایالت بصره، موصل و بغداد تشکیل شد.عراق با امضای توافقنامه سایکس – پیکو تحت سلطه انگلیس درآمد.

در اواخر عمر فیصل بن حسین ملقب به ملک فیصل اول پادشاه عراق بود که این کشور استقلال خود را از انگلیس کسب کرد. او تا سال ۱۹۳۳ میلادی یعنی یکسال بعد از استقلال عراق، زنده ماند.

ملک فیصل در ششم سپتامبر ۱۹۳۳میلای در جریان سفر به سوئد در سن ۵۰ سالگی بر اثر سکته درگذشت و فرزندش ملک‏ غازی جانشین او شد. ملک غازی نیز در سال ۱۹۳۹ میلادی در یک تصادف رانندگی جان باخت و سپس فیصل دوم پسر سلطان غازی زمام امور را به دست گرفت.

اما در۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ عبدالکریم قاسم افسر و سیاستمدار عراقی علیه ملک فیصل دوم و دایی وی عبدالله و نوری سعید نخست وزیر وقت کودتا کرد و آنها را به طرز فجیعی به قتل رساند و حکومت جمهوری با ریاست محمد نجیب ربیعی و نخست وزیری عبدالکریم قاسم شکل گرفت و نظام پادشاهی در این کشور پایان یافت.

هشتم فوریه سال ۱۹۶۳ میلادی عراق شاهد کودتا و سرنگونی عبدالکریم قاسم و به قدرت رسیدن سرهنگ عبدالسلام عارف بود. او اعضای حزب بعث عراق را وارد کابینه خود کرد. این بار نوبت حذف عارف رسید که در سال ۱۹۶۶ میلادی در یک حادثه مشکوک هوایی کشته شد و برادرش عبدالرحمن عارف به قدرت رسید.

عبدالرحمن عارف تا سال ۱۹۶۸ میلادی رئیس جمهوری عراق بود و پس از آن، در کودتای بدون خونریزی حزب بعث عراق به رهبری حسن البکر و صدام برکنار شد. حسن البکر چهارمین رئیس جمهور عراق بود که از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۹ میلادی پست ریاست جمهوری عراق را در اختیار داشت. دوره البکر با شبه کودتای درون حزبی صدام پایان یافت.

در سال ۱۹۷۹ میلادی در حالی که حسن البکر در حال قرائت متن «فرزندم صدام حسین در تمام دوره انقلاب از ۱۹۶۳ تاکنون در بیشتر کارهای انقلابی پیشگام بوده و لیاقت خود را ثابت کرده است و من چون به علت بیماری قادر به انجام وظیفه خود نیستم او را به ریاست جمهوری عراق انتخاب می کنم» بود، ۵۰۰ نفر از افسران طرفداران حسن البکر بازداشت و در یک حرکت محرمانه اعدام شدند و حسن البکر در منزل خویش تحت نظر بود تا آنکه به دستور صدام مسموم شد.

صدام در فاصله سال‌های ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۳ میلادی رئیس ‌جمهور عراق بود که دوره زمامداری او با سرکوب شدید داخلی و جنگ آفرینی علیه همسایگانش از جمله ایران و کویت همراه بود.

رژیم صدام در نهایت در سال ۲۰۰۳ میلادی سرنگون شد و مردم عراق از زیر سرکوبگری او بیرون آمدند اما همزمان با اشغالگری آمریکایی ها روبرو شدند. روحیه مبارزاتی ملت عراق در مبارزه با اشغالگران انگلیسی نشان داد که آنها در برابر استعمارگری سرتسلیم فرود نمی آورند و همین امر  باعث شد که آنها بار دیگر در سال ۲۰۱۱ میلادی نیروهای اشغالگر آمریکایی را مجبور به خروج از کشورشان کنند که این مقاومت و مبارزه هم اکنون برای بیرون راندن آخرین نظامیان آمریکایی از کشورشان ادامه دارد.

برچسب‌ها استقلال عراق انگلستان

منبع: ایرنا

کلیدواژه: استقلال عراق انگلستان استقلال عراق انگلستان اخبار کنکور اشغالگران انگلیس استقلال عراق روز ملی عراق جمهوری عراق ۲۰۰۳ میلادی عراق در سال رژیم صدام جامعه ملل سوم اکتبر تا سال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۰۸۰۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تحریف تاریخ، تضعیف شیعه و باقی توطئه‌‌ها

  منش و رفتار دادگرانه‌اش به گونه‌ای بود که به گفته دکتر باستانی‌پاریزی تا چند سده پس از او، بانوان آبادی‌های منطقه الموت با درود فرستادن بر روان او، کارهایی مانند نخ‌ریسی را می‌آغازیدند. با دکتر مهدی علمی‌دانشور، استادیار دانشگاه ادیان و مذاهب که در ادیان و عرفان، گرایش ادیان ایران باستان و البته پژوهشگر تاریخ و کلام اسماعیلیه، آن رگ پنهانی را دردست گرفتیم که برآمدن حسن صباح وادامه جنبش او را برای مدت‌ها بیمه کرد.در ادامه گفته‌های این استاد ادیان و عرفان ایرانی را مرور می‌کنیم.
   
تداوم تحریف با ابزار سینما
اسماعیلیه بی‌گمان یک انحراف در روند اسلام و تشیع است و نمی‌توان به عنوان جریانی مثبت با پذیرش از آن سخن راند اما دست‌کم تا دوره‌ای هماهنگ با نیازهای فرقه، منفعت‌طلبی و آز داعیان و خلفای‌شان در حاشیه شریعت پیش می‌رفته اما در دوران معاصر از منفعت‌طلبی خود خارج شده و فراتر رفته به گونه‌ای که با منفعت دیگران همسو شده و حرکت می‌کند؛ یعنی دیگران از آنها استفاده ابزاری می‌کنند.بی‌اغراق ویرانی، جاگزینی و دگرگونی‌ها در تمام بناها، یادگارهای تاریخی و تغییرات شکلی و مرمت یا بازسازی که در شهر مقدس مکه انجام گرفته و می‌گیرد، توسط مهندسان و معماران مجموعه آقاخان است! یعنی دست‌های کننده و راه‌انداز طرح‌های وهابیت و استعمارند. مثلا رمی جمرات و تغییرات اخیرش با دست همین مجموعه آقاخان انجام شده و تقریبا تمام سازه‌ها، آثار و بناهای تاریخی اسلامی را در عربستان و به‌ویژه مکه از آن هویت و شناسنامه خارج کرده‌اند! که دیگر هیچ هویت اسلامی روشنی ندارد و همانند یک بنای معاصر یا روزآمد به نظر می‌آید.به عقیده شخصی من، اسماعیلیه امروز کاملا از شناسنامه و بافت دیروزی خود خارج است و بر اساس نظرات دیگران و به‌ویژه کشورهایی شکل عوض می‌کند که آن‌جاها مستقر شده و جریانش را ادامه می‌دهد. اسماعیلیه به عنوان یک فرقه که براساس عدالت خواهی و مبارزه با ظلم زمانی با دولت‌های بزرگ دست به گریبان می‌شد، هرگز از آقاخان و مجموعه‌اش درباره فلسطین چیزی شنیده نشده یا درباره آدم‌کشی‌های اسرائیل هرگز نقد و واکنشی نشنیده و نخواهید شنید. تحریف تاریخ توسط سینما ساده و موثر است در فضایی که دیگر کتابخوانی رونقی ندارد، سینما که فضای جادویی، سحرانگیز و جذاب می‌آفریند به‌راحتی مخاطبان را جذب می‌کند و در خواب مسئولان و دست‌اندرکاران ما، تاریخ و شخصیت‌ها را به یغما برده و مصادره می‌کنند و...؟ مثلا همین سریال حشاشین هنگام پخش شبانه در رمضان در یکی از شبکه‌های تلویزیونی در مصر، فقط با دوسه ساعت فاصله زیرنویس‌هایش به زبان‌های مختلف از جمله فارسی منقح، رسا و پیراسته در دسترس بود!
   
ماجرای ۶ امامی‌ها
اسماعیل، پسر ارشد امام صادق(ع) بنابر برخی روایات در جوانی علاقه خود را به اندیشه‌های غلات نشان داده و با یکی از غالیان به نام ابوالخطاب در ارتباط بود.بامرگ زودهنگام ابوالخطاب درسال۱۳۸هجری، اسماعیل ازسوی همان مریدان مجذوب! به جانشینی برگزیده شد. مرگ زودرس در۱۴۵هجری گریبانگیر اسماعیل گردید. این حلقه، آز‌ها و آرزوهایی داشتند و گمان می‌بردند پس از فوت امام صادق و جانشینی اسماعیل می‌توانند به اهداف‌شان برسند که البته چنین نشد. امام صادق با فراست، هوشمندی و آرامش خاصی، طرفداران اسماعیل و ابوالخطاب را به‌ویژه به مراسم دفن اسماعیل فرامی‌خوانند و بارها در مسیر تشییع، کفن را از چهره جنازه کنار می‌زنند و هیچ جای شکی در مرگ پسرش برای کسی باقی نمی‌گذارند. این موضوع در حدود یک سده در پیله بود و انگار پوست‌اندازی می‌کرد و خود اسماعیلیه به این دوره، نام «ستر» یا مخفی داده‌اند.
   
پیچ انحرافی
در نیمه سده سوم، فردی به نام حمدان ابن اشعث، مشهور به قرمط در کوفه به تبلیغ قائمیت محمد ابن اسماعیل به عنوان امام غایب پرداخت و خودش را نایب محمد به عنوان مهدی موعود نامید! همین حمدان شخصی به نام عبیدا... مهدی را برای تبلیغ به سوریه راهی کرد. ولی عبیدا... به تبلیغ برای خودش با عنوان مهدی پرداخت. حمدان هم داعیانی را فرستاد که از کار او جلوگیری کنند و عبیدا... ناگزیر از فرار به شمال آفریقا شد.در ادامه عبیدا... در سال ۲۹۷ هجری رسما حکومت فاطمیان را در مغرب بنیان نهاد و تا ۳۳۲ به  یورش به اطراف می‌پردازد. بعد از او پسرش القائم بأمرا... و سپس خلیفه چهارم المعزالدین ا... است که دوران او مصر فتح و قاهره ساخته و پایتخت می‌شود، مسجد‌ الازهر بنا می‌شود و عیدغدیر و عاشورا تعطیل رسمی می‌شود. 
   
بزنگاه تاریخ
در ادامه خلفای فاطمی می‌رسیم به هشتمین خلیفه یعنی مستنصر بالله (که داستان سریال حشاشین برساخته‌ای از دوران اوست). این خلیفه دو پسر داشت. احمد و نزار که بارها نزار پسر بزرگ‌تر جانشین اعلام شده بود اما بعد از مرگ خلیفه، بدرالجمالی وزیر به دلایلی با فوت خلیفه، احمد را جانشین اعلام می‌کند و نزار را به شکلی مشکوک به قتل می‌رساند. 
   
صباح بی‌نقاب
حسن صباح متولد قم است و در همان شهر با اسماعیلیان پیوند می‌خورد.  زمان را به عقب برگردانیم؛ صباح چهره‌ای فوق‌العاده کاریزماتیک دارد. او سراغ رده‌بالاهای جامعه نمی‌رود، بلکه میان مردم و چوپان‌ها و انسان‌های بی‌پروا و جنگاور می‌رود و یارانش را از میان آنها برمی‌گزیند که از مرگ نمی‌ترسند. به همین خاطر با وجود نیروی اندک هنگام رویارویی با لشکر صلیبیان با تاکتیک‌های نظامی خود شکست سختی به صلیبی‌ها وارد می‌سازد. صلیبی‌ها که نمی‌توانستند به شکست در برابر گروهی کم‌شمار اقرار کنند از حسن صباح یک چهره آن‌چنانی و فراواقعی و هراس‌آور و سپه‌شکن ترسیم می‌کنند که اغراق‌های حشاشین، مینو، مواد مخدر و... زاییده تخیلات همین‌هاست که مارکو پولو ۱۴۰سال پس از حسن صباح از دیده‌های خودش! از باغ بهشت و حشیش و حسن صباح و... گزارش می‌دهد. در حالی که اصلا وارد حوزه الموت هم نشده و دژ را ندیده اما در فصل‌های ۴۱تا۴۳ به گونه‌ای سخن می‌پردازد که انگار با حسن صباح در دژ الموت زندگی‌ها کرده! (نمونه معاصر چنین رفتاری همین کتاب خداوند الموت، پل المیر است که اصلا چنین نویسنده‌ای وجود ندارد و... برای فروش کتاب توسط پدیده‌ای به نام ذبیح‌ا...منصوری با تکیه بر خارجی‌پسندی ایرانیان جعل شده! اباطیل سریال حشاشین نیز به همین سان، زاییده ذهن صلیبیون و مارکو پولو بوده).حسن صباح اهل مطالعه، تهجد، زهد و دیانت و اواخر گوشه‌نشین بوده و با مردمان دادگرانه رفتار می‌کرده تا جایی که چند سده‌ پس از او همچنان‌ که در آغاز اشاره شد در آبادی‌های الموت به روانش درود می‌فرستادند. در سریال حشاشین با برزک نامی طرفیم که بسیار خونریز و قصی‌تر از صباح است در حالی که در تاریخ از او با نام کیابزرگ امید یادشده. من قصدم تطهیر کردن حسن صباح نیست اما تمام دوران زندگی او را که بررسی کردم حدود ۵۰ ترور با دستورش انجام شده. او با خلفای عباسی و امرای سلاجقه از آن رو اختلاف داشت که ایرانی نبودند. نخستین بار کتاب‌های دینی را با زبان فارسی نگاشت و بااین اصطلاح «محل به محل و امیر به امیر» به برانداختن سردمداران می‌پرداخت، زیرا نیروی نظامی پرشماری برای رویارویی مستقیم نداشت. هیچ کجای تاریخ از او دستوری برای قتل مردم (مثلا مردم اصفهان در حشاشین) داده نشده. هرچند کیابزرگ امید با بی‌پروایی به قتل‌هایی دست زد.
   
خدمت اسماعیلیه و خیانت آقاخان‌ها
هوشمندی خواجه نصیر سرانجام به بستن پیمانی میان هولاکوخان و اسماعیلیه انجامید منتها هولاکو پیمان‌شکنی کرده با قتل عام اسماعیلیه حتی دژ را نیز با خاک یکسان می‌کند و آن همه کتاب‌ها و‌... برخلاف عهدنامه نابود می‌شود.دیگر صدای نزاریان خاموش می‌شود تا ۱۰۹۰هجری سپس دوران کریم‌خان زند که ابوالحسن علی امام چهل و چهارم نزاری از سوی او حاکم کرمان می‌شود و نزاریان کم‌کم قدرتی دست و پا می‌کنند. فتحعلی‌شاه قاجار نیز با حسن علیشام امام چهل و ششم نزاریان وصلت می‌کند و به او لقب «آقاخان» را می‌دهد و او را به حکومت کرمان می‌گذارد.اما این وصلت دوامی ندارد و بعد از مدتی با جنگ با هم می‌پردازند. در این جنگ آقاخان‌ها شکست می‌خوردند و ناچار همین‌ آقاخانی‌های شکست‌خورده به خراسان بزرگ (افغانستان بعدها که از سوی استعمار انگلیس چنین نامی بر آن سامان دیکته شد) پناه می‌برند. آن‌جاست که با انگلستانی‌های دشمن ایران و حکومت مرکزی خراسان متحد شده با خوش‌خدمتی‌هاشان از سوی انگلیس به رهبرشان لقب «سِر» داده می‌شود. جالب است با شکست انگلیس از حکومت افغان، آقاخان به هند زیر چتر انگلیس می‌رود. سرانجام آقاخان سوم که متولد انگلیس و پرورده فرهنگ غرب است، به تخت می‌نشیند و مقر رهبری را از هند به انگلیس می‌آورد. اینها با ثروت هنگفتی که دست و پا کرده بودند به ملکه و انگلیس کمک‌ها می‌کنند و لقب‌ها و امتیازهایی می‌گیرند. تا در سال ۱۳۷۶ هجری با درگذشت آقاخان سوم، کریم آقاخان در ۱۹سالگی به امامت چهل و نهم نزاریان در لندن به تخت می‌رسد.
   
سفیدپوش دیروز، سیاه‌روی امروز
نکته مهم این است که در شریعت نزاری وقتی به آقاخان‌ها می‌رسیم دیگر شریعتی وجود ندارد حتی آن قشر ظاهری هم دیده نمی‌شود و برای رفتارهای خلاف رفتار عرفی و شریعت چه توجیه‌‌ها می‌کنند.سریال حشاشین به لحاظ تاریخی هم برای ما ایرانی‌ها سندیت ندارد و شخصیت‌های مهمی مانند خیام، غزالی و… آن‌قدر در آن منفعل و بی‌خاصیت به تصویر درآمدند که با آنچه در ذهن و تصور ماست، فرسنگ‌ها فاصله دارند. در واقع این مجموعه با وجود این‌که سریالی استاندارد و با کیفیت قابل قبول است، چیزی فراتر از یک مجموعه رمضانی و مناسبتی نیست. چرا که تاریخ مصرف‌دار و برای استفاده راهبردی در مقطع زمانی ساخته شده و بنا به ادعای سازندگانش تبدیل به سریالی تاریخی مستند و قابل ارجاعی نشده است.حشاشین متاسفانه سریالی تماما تحریف تاریخ اما جذاب! است که در مصر ورشکسته با بودجه چندمیلیون‌دلاری با مسخ و تحریف چهار شخصیت ایرانی بر ضد ایران و ایرانی ساخته شده که هیچکدام هیچ ربطی به مصر نداشتند! این که چرا حسن صباح در این بازه زمانی به تصویر کشیده شده، دارای ابعاد و اهداف پنهان و مزورانه است.
   
تصویرسازی غلط به نفع جریان خاص
سریال حشاشین در ظاهر داستانی درباره خلافت عرب‌ها در سرزمین‌های اسلامی است، اما بیشتر داستان آن در ایران در شهرهای بزرگ آن رخ می‌دهد. حتی شخصیت‌های اصلی‌اش هم با این‌که در ظاهر عرب هستند و طبیعتا در یک سریال مصری به زبان عربی صحبت می‌‌کنند اما زاده داخل مرزهای ایران هستند و یکی از آنها تبدیل به رهبر یکی از گروه‌های مخالف با خلیفه‌های عرب می‌شود. رخدادهای این سریال در یک بستر تاریخی در سده یازدهم اتفاق می‌افتد. حسن صباح در مخالفت با عباسیان که شعار و پوشش و پرچم‌شان سیاه است، رنگ سفید را برای پوشش و پرچمش برمی‌گزیند اما در حشاشین سیاهپوش است بر پرچم سیاه هوادارانش شعار لا ا... الا ا... نقش بسته تا برای مخاطبان امروزی همه چیز یادآور و نشانه داعش و داعشیگری باشد.

سرمایه‌گذاری عجیب مصر در صنعت سرگرمی
مصر که درخرج یومیه‌اش مانده و دستش واقعا خالی است درچنین مقطعی با صرف بودجه‌ای هنگفت حشاشین را برساخته زیرا در پی آسیب‌زدن و کژنمایی اسلام سنتی و اسلام سیاسی و اخوان‌المسلمین بوده[که حماس از این نحله است] تا در ماه رمضان و رونق تماشای سریال‌های آیینی به مردم بقبولاند که حسن صباح، پدر داعش است! هرچند از مصر نمی‌توان انتظار داشت شخصیت‌های ما را درست و راست و بدون معناهای ضمنی ضد ایرانی نشان دهد.شما«وعده صادق» و پیامدهایش را بسنجید! اسرائیل دقیقا از همین می‌ترسد از اسلام سیاسی! که جرأت می‌کند یک قدرت را که به تعریف خودشان بزرگ است، پوشالی بشمارد. در حالی که کشورهای عربی ذلیلانه با اسرائیل هم‌پیمان می‌شوند و عربستان مخفیانه به راه سازش‌کاری می‌تازد!نکته آزارنده تحقیر بزرگان ما از سوی مصر سرسپرده است. سریال حشاشین تحقیر فرهنگ بزرگ و تمدن سترگ ماست. در این بازه مهم تاریخی چرا هوشیاری به خرج نمی‌دهیم؟ خواجه نصیرالدین طوسی که کشوری را نجات داد را در این سریال ببینید چگونه تصویر شده؟ چرا خود ما از این همه شخصیت‌های بزرگ فیلم فاخر نمی‌سازیم و اجازه می‌دهیم دشمنان ما این چنین تاریخ و فرهنگ و تمدن و چهره‌هایمان را با بی‌پروایی و دروغ‌زنی‌هایشان تاراج کنند؟

دیگر خبرها

  • از دجله تا راین!/کدام کشور اروپایی رکورددار تجهیز صدام به تسلیحات شیمیایی بود؟
  • ۱۳ میلیون دلار برای القای تاریخچه ترور و کشتار به ایران و مذهب شیعه | جعل تاریخ در سریال حشاشین
  • در هاوانا صدام به من گفت فرصت تاریخی است که تمامی حقوق‌مان را از ایران پس بگیریم/ ضربتی به ایران بزنیم که تمام کره‌ی زمین صدایش را بشنود
  • نقد ادعای زیباکلام درباره آغازگر جنگ با مستندات تاریخی / روایت نماینده وقت عراق در سازمان ملل از آماده‌باش صدام برای آغاز جنگ علیه ایران
  • ناقوس جنگ را چه کسی به صدا درآورد؟/ زیباکلام: ما باعث حمله‌ی صدام به ایران شدیم/ حبیب احمدزاده: این ساده‌لوحی است صدام کینه‌ی قرارداد الجزایر را داشت
  • تحریف تاریخ، تضعیف شیعه و باقی توطئه‌ها
  • تحریف تاریخ، تضعیف شیعه و باقی توطئه‌‌ها
  • روز پسر ۱۴۰۳ چه روزی است؟ / روز پسر ۱۴۰۳ کی است؟
  • روز خلیج فارس نماد استقلال، هویت ملی و استکبار ستیزی ملت ایران است
  • روز پسر سال ۱۴۰۳ چه روزی است؟