صحبتهای تکاندهنده دختر مهراب قاسمخانی از مواجهه با زورگیر قمهبهدست + فیلم
تاریخ انتشار: ۱۳ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۲۰۲۹۱
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، چندی پیش مهراب قاسم خانی در یک پست اینستاگرامی از قربانی شدن دخترش توسط یک زورگیر خبر داد و نوشت: امروز یه عزیزی سوار ماشین دخترم شد و قمه رو گذاشت زیر گردنش و گوشیش رو ازش گرفت. عکسها مال دوربینیه که سرقت گوشی دخترم رو ثبت کرد. گفتم دوستان و خانواده اش ببیننش و بهش افتخار کنن که زندگیش رو از طریق زحمت دیگران میگذرونه.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این خبر بازتاب گستردهای در فضای مجازی داشت تا اینکه ماموران کلانتری ۱۱۰ شهدای تهران سارق زورگیر دختر مهراب قاسم خانی را دستگیر کردند و برای شناسایی این سارق توسط قربانی در تماس با دختر مهراب قاسم خانی برای مواجه حضوری با سارق زورگیر از او خواستند به کلانتری شهدا برود.
صحبتهای مهراب قاسم خانی در خصوص زورگیری از دخترش
دختر مهراب قاسم خانی پس از مواجه شدن با سارق زورگیر نتوانست اشکهای خود را کنترل کند و به گریه افتاد.
مهراب قاسم خانی در خصوص روز حادثه گفت: ساعت ۱۰ صبح بیست و سوم شهریورماه امسال دخترم از خانه مان در پاسداران خارج شد و زمانی که قصد داشت با خودرو به مقصدش برود، یک سارق زورگیر به داخل خودرو خم شد و با تهدید قمه گوشی موبایل دخترم را به سرقت برد. در ادامه سرایدار یکی از خانهها قصد دستگیری سارق زورگیر را داشت که سارق با قمه کشی باعث ترس وی شد. تمام تصاویر زورگیری و فرار سارق در دوربین مداربسته ضبط شده است. ما برای دستگیری این سارق پیگیریهای لازم را کردیم و در این مدت دخترم مدام با ماموران پلیس در تماس بود.
مهراب قاسم خانی در ادامه از ماموران کلانتری ۱۱۰ شهدا و سرهنگ حیدری تشکر کرد و گفت: از یک هفته قبل ماموران پلیس اسم و آدرس سارق زورگیر را به ما دادند و برای فرار نکردن این سارق از تله پلیس، ماموران گفتند که هیچ جا در این مورد حرف نزنیم تا اینکه امروز سارق زورگیر بعد از چند هفته به خانه شان بازگشت و ماموران پلیس او را دستگیر کردند.
دختر مهراب قاسم خانی هنوز ترس دارد
قاسم خانی در خصوص وضعیت روحی دخترش گفت: این حادثه باعث شده دخترم از بیرون رفتن بترسد و حتی زمانی که قصد دارد خودرویش را به داخل پارکینگ منتقل کند از من میخواهد مقابل در پارکینگ مراقب وی باشم.
بیشتر بخوانید
انهدام باند سارق ان حرفهای خانه باغ در ابهرقاسم خانی گفت: سارق باید معرفت داشته باشد و متوجه ضرر روحی و روانی قربانی باشد و من فکر میکنم الان با این وضعیت قیمتها یک گوشی تلفن همراه دردی را دوا نمیکند. دخترم حتی زمانی که کنار من است صدای موتور میشنود به شدت میترسد و حتی برخی اوقات گریه هم میکند. امیدوارم این افراد تا زمانی که متوجه شوند این رفتارشان درست نیست در زندان بمانند نه اینکه با گذاشتن وثیقه سریع از زندان خارج شوند و دوباره این رفتارها را از سر بگیرند. وقتی ماموران برای مواجهه حضوری تماس گرفتند نمیدانستم قرار است چه رفتاری از خودم نشان ندهم، واقعا دوست ندارم برای دختر شخص دیگری این اتفاق رخ بدهد.
اشکهای دختر مهراب قاسم خانی زمان مواجهه با سارق زورگیر
در ادامه دختر مهراب قاسم خانی گفت: هنگامی که میخواستم خودرویم را روشن کنم صدای فریاد زورگیر را شنیدم که میگفت تلفن همراهت را میدی یا بکشمت، بلافاصله در خودرو را باز کرد و سارق زورگیر با یک قمه داخل خودرو خم شد و تلفن همراه ام را از دستم گرفت و متواری شد. در این مدت همچنان تصویر سارق قمه به دست در ذهنم است و کاملا از نظر روحی به هم ریخته ام.
وی ادامه داد: زمانی که سارق از خودرو خارج شد از مردم کمک خواستم که سرایدار یک خانه متوجه این موضوع شد، اما زمانی که سرایدار قمه سارق را دید ترسید و نتوانست تعقیبش کند، اما نمیدانم چرا الان که این سارق دستگیر شده است در صورت من نگاه میکند و میگوید که قمه نداشته است، میتوانم تصویر قمه این سارق زورگیر را نقاشی کنم.
وی گفت: من سارق زورگیر را قبل از اینکه بخواهد نقشه اش را عملی کند دیدم که با ماسک سفید منتظر است، اما نمیدانستم او چه فکری در سرش است.
دختر مهراب قاسم خانی در آخر از ماموران پلیس تشکر کرد و گفت که شاید از امروز به بعد کمی آرامتر شوم.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیمنبع: رکنا
انتهای پیام/
منبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سارق اخبار حوادث قتل سرقت زورگیر دختر مهراب قاسم خانی مهراب قاسم خانی سارق زورگیر ماموران پلیس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۲۰۲۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
روزنامه اعتماد- بهاره شبانکارئیان- طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامهنویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفتوگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیریهای مکرر و چندین روزهام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفتههای دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبتهای مصاحبهشونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم میدانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پروندهای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.
«ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است...؛ و این در حالی است که تصویری از حلقآویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان میدهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمیکند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانهها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانهها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامهنویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.
مرکز اطلاعرسانی پلیس نیز در اطلاعیهای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بیجان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافتههای پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشتهای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»
با این حال و با گذشت یکسال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است.
پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفتوگویی داشته باشد.
پدرم میدانست
چه بلایی میخواهد سرش بیاید
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید: «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
او در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگشان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده، نیز میگوید: «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد. به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.» ....
۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشتهای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشتهای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانوادهاش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسیهای اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاعرسانی میشود.»
این در حالی است که تاکنون و با گذشت یکسال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.
۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاریها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام میگرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم میکرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبتها، مسیجها و ویسهای پدرم در ساعتهای آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم میگیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیبدیده حلقآویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»
پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...