Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آنا»
2024-05-08@16:08:57 GMT

بهترین اشعار مداحی حضرت رقیه(س)

تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۵۳۰۰۶۰

بهترین اشعار مداحی حضرت رقیه(س)

حضرت رقیه (س)در واقعه عاشورا سه سال سن داشتند و بعد از شهادت پدر و یارانش در عصر عاشورا، توسط سپاه یزید به همراه دیگر زنان بنی‌هاشم توسط سپاه اسیر شدند و در خرابه‌های شام به شهادت رسیدند.

به گزارش گروه رسانه‌های‌دیگر خبرگزاری آنا، حضرت رقیه (س)در واقعه عاشورا سه سال سن داشتند و بعد از شهادت پدر و یارانش در عصر عاشورا، توسط سپاه یزید به همراه دیگر زنان بنی‌هاشم توسط سپاه  اسیر شدند و در خرابه‌های شام به شهادت رسیدند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


 

در اصالت کیست طاها اینچنین؟

در جلالت کیست زهرا اینچنین؟

جلوه ای حیدر . نمایی ذوالفقار

مرتضا را کیست معنا اینچنین

دختر اینقدر آیینه شدن

جلوه شد زینب شدن را اینچنین

بعد زهرا و پیمبر کس ندید

دختری ام ابیها اینچنین

با عمو انسی که دارد دیدنی است

کس نشد دلبر به سقا اینچنین

کجایی ای مهربون بابا

بیا موندم بی کس و تنها

همش چشمام به در بیا

تو رو خدا بابایی بیا

بیا منم با خودت ببر کربلا

بابایی بی تو من نمی تونم

برگرد روی پات بنشونم

باور کن که دیگه نیمه جونم

کجایی بابای مهربونم

لباسای پاره می پوشم

کجا بودی پاره شد گوشم

نمی بینه به خوبی چشام

ببین سوخته همه ی موهام

شبیه پیرا می گیره می گیره بابا صدام

اشهدم رو بابا خیلی خوندم

بی حیا رو زمین می کشوندم

بابایی زیر دست و پا موندم

کجایی بابای مهربونم

خرابه چراغونه امشب،   قناری غزل خونه امشب

موهام فرش مهمونه امشب،دلم خونه امشب

بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت ،  بابا نبودی ببینی كه موی سرم سوخت

بابانبودی ببینی كه خاكسترم سوخت ،  نبودی ببینی پرم سوخت

خرابه چراغونه امشب،   قناری غزل خونه امشب

موهام فرش مهمونه امشب،دلم خونه امشب

لبام دیگه خندونه امشب ، ولی چشما گریونه امشب

بابام گفته می مومنه امشب،دلم خونه امشب

بابا نبودی ببینی كه دستام وبستند ،بابا نبودی ببینی دلم رو شكستند

بابا نبودی ببینی چی آُمد سرمن ،بابا نبودی ببینی سرم رو شكستند

نبودی دلم رو شكستند

بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت ،  بابا نبودی ببینی كه موی سرم سوخت

بابانبودی ببینی كه خاكسترم سوخت ،  نبودی ببینی پرم سوخت

خرابه چراغونه امشب،   قناری غزل خونه امشب

موهام فرش مهمونه امشب،دلم خونه امشب

شب بادو بارونه امشب ، پریشونه این خونه امشب

دیگه رفتن آسونه امشب ، دلم خونه امشب

بابا نبودی ببینی رو خارا دویدم ، بابانبودی ببینی كه زهرا رو دیدم

بابانبودی ببینی كه من چی كشیدم، بابا نبودی ببینی دویدم بریدم

نبودی ببینی بریدم

بابا نبودی ببینی پر معجرم سوخت ،  بابا نبودی ببینی كه موی سرم سوخت

بابانبودی ببینی كه خاكسترم سوخت ،  نبودی ببینی پرم سوخت

خرابه چراغونه امشب،   قناری غزل خونه امشب

موهام فرش مهمونه امشب،دلم خونه امشب

به خدا رقيه طاقت غم نداره فقط خدا رو داره

به كجا نهد سر او كه نداره چاره فقط خدا رو داره

ز غم جدایی بارون اشك مي باره فقط خدا رو داره

فاطمه كوچك من رقيه

برده دل از اهل حرم به گَريه

گريه نمي افته ز لب هاي او

از ستم آل بني اميه

فقط خدا رو داره او كه پدر نداره

دخترك سه ساله بارون اشك مي باره

همه جا ياد رخ باباشه

اسم او روي دو تا لب هاشه

بلكه رخسارة زيباي پدر

توي اين شام سيه پيداشه

به خدا رقيه طاقت غم نداره فقط خدا رو داره

تو دلش شور عجيبي شده پا

يادش افتاده غم كرب و بلا

ياد اون لحظه تلخي كه پدر

از درِ خيمه او گشته جدا

فقط خدا رو داره او كه پدر نداره

دخترك سه ساله بارون اشك مي باره

به خدا تنگه دلش داغ پدر

اومده صبرش از اين غصه به سر

كه بيايد شايد پدر از راه سفر

كه بيايد شايد پدر از راه سفر

به خدا رقيه طاقت غم نداره فقط خدا رو داره

دختر معصومه بريده تابش

اومده بابا به ميون خوابش

گريه كنون كنج خرابه مونده

يكي بده بهرِ خدا جوابش

فقط خدا رو داره او كه پدر نداره

دخترك سه ساله بارون اشك مي باره

او كه بابا همة دنياشه

عشقشه ، آرزويِ فرداشه

بلكه با ديدن رخسار پدر

گُل خنده به لبونش واشه

به خدا رقيه طاقت غم نداره فقط خدا رو داره

مونده برجا روي گونه هاي او

اثر سيلي و شلّاق عدو

كي به داد دل زارش برسه

نه پدر مونده كنارش نه عمو

فقط خدا رو داره او كه پدر نداره

دخترك سه ساله بارون اشك مي باره

او كه دگر دل از جهان بريده

به كودكي زير عزا خميده

تاب جدايي به تنش نمونده

بار سفر با دل و جان خريده

به خدا رقيه طاقت غم نداره فقط خدا رو داره

او كه دگر دل از جهان بريده

به كودكي زير عزا خميده

تاب جدايي به تنش نمونده

بار سفر با دل و جان خريده

فقط خدا رو داره او كه پدر نداره

دخترك سه ساله بارون اشك مي باره

به خدا تنگه دلش داغ پدر

اومده صبرش از اين غصه به سر

كه بيايد شايد پدر از راه سفر

كه بيايد شايد پدر از راه سفر

به خدا رقيه طاقت غم نداره فقط خدا رو داره

او كه آغوش پدر مأواشه

باعث گريه اين شب هاشه

سروري ، داغ پدر گو كه چطور

در دل خسته اين گل جاشه

فقط خدا رو داره او كه پدر نداره

دخترك سه ساله بارون اشك مي باره

انگار از رفتن خود با خبره

ديگه فهميده كه وقت سفره

ذرّه اي دل تو دلش نيست كه نيست

لحظة ديدن روي پدره

به خدا رقيه طاقت غم نداره فقط خدا رو داره

برتن من بود ای پدر جان نشانه

از طناب و رد کعب نی ، تازیانه

گویمت تو را از ظلم کوفیان

بعد تو شده کارم آه و فغــان

آه ، ببین گوشه معجـــــرم سوخت

آه ، ببین بی تو بال و پرم سوخت

(آه و واویلتا از غریبی)

بین صحرا شبی من زناقه فتــادم

مادر تو در آن دم رسیـده به دادم

زد صدا الا ای نور دیـــــــده ام

دخترم ببین من هم غمـدیده ام

آه ، که خاری به پایم نشـــــسته

آه ، زمین خورده ام دست بسته

(آه و واویلتا از غریبی)

جان بابا ببر دخترت راشبــــــــــانه

خسته ام من برای تو گیرم بهـــانه

روی من چو روی زهرا شد کبود

پاسخ نگــــاه من سیـــــلی نبود

آه ببین صورتم گشته نیلی

رویم آزرده از ضرب سیلی

 (آه و واویلتا از غریبی)

انتهای پیام/

منبع: آنا

کلیدواژه: مداحی حضرت رقیه س شعر مداحی خرابه چراغونه امشب توسط سپاه امشب بابا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۵۳۰۰۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (17 اردیبهشت)

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم
بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم

الا ای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

جهان پیر است و بی‌بنیاد از این فرهادکش فریاد
که کرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم

ز تاب آتش دوری شدم غرق عرق چون گل
بیار ای باد شبگیری نسیمی زان عرق چینم

جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را طفیل عشق می‌بینم

اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست
حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم

صباح الخیر زد بلبل کجایی ساقیا برخیز
که غوغا می‌کند در سر خیال خواب دوشینم

شب رحلت هم از بستر روم در قصر حورالعین
اگر در وقت جان دادن تو باشی شمع بالینم

حدیث آرزومندی که در این نامه ثبت افتاد
همانا بی‌غلط باشد که حافظ داد تلقینم

تفسیر :

رفتاری سرشار از عشق و مهربانی دارید و محبت خود را از هیچکس دریغ نمی کنید. با افراد باتجربه و متخصص مشورت کنید تا دچار خسران نشوید و به سعادت و خوشبختی برسید.

مال و ثروت دنیوی اگرچه برای رفاه و آسایش است اما ابدی نیست، از وابستگی به مادیات برحذر باشید که محبت و عشق سرمایه های جاودان هستند.

زندگی نامه حافظ

حافظ، شاعر فارسی زبان قرن هشتم هجری بوده که در سال ۷۲۷ هجری قمری در شهر شیراز متولد شد. پدر او بهاءالدین محمد نام داشت که در دوران کودکی حافظ، از دنیا رفت. حافظ در دوران نوجوانی شاگرد نانوا بود و به‌همراه مادرش زندگی سختی را سپری می‌کرد. گفته می‌شود او در اوقات فراغت خود به مکتب‌خانه‌ای که نزدیک نانوایی بود می‌رفت و خواندن و نوشتن را از همان جا فراگرفته است. او در مجالس درس علما و بزرگان زمان خود شرکت می‌کرد و نیز‌زمان برای کسب درآمد به کارهای سخت و طاقت فرسا می‌پرداخت. خانه حافظ در محله شیادان شیراز بود.

این شاعر بزرگ در دوران جوانی بر تمام علوم مذهبی و ادبی مسلط شد و در دهه بیست زندگی خود به یکی از مشاهیر علم و ادب سرزمین خود تبدیل شد. جالب است بدانید که او قرآن را به‌طور کامل حفظ بود و به همین خاطر تخلص حافظ را برای او انتخاب کردند. شمس الدین محمدبن بهاءالدین محمد حافظ شیرازی حدود چهل سال در حوزه درس استادان آن زمان از قبیل قوام الدين عبدالله، مولانا بهاء الدين عبدالصمد بحرآبادی، مير سيد شريف علامه گرگانی، مولانا شمس الدين عبدالله و قاضی عضدالدين عيجی  شرکت می‌کرد و به همین خاطر به اکثر دانش‌های زمان خود مسلط بود.

حافظ در دوران شاه شیخ ابواسحاق به دربار راه پیدا کرد و شغل دیوانی را برای خود انتخاب کرد. او علاوه بر شاه ابواسحاق، در دربار شاهان دیگری همانند شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز حضور پیدا کرده بود. حافظ از طریق دیوانی امرار معاش می‌کرد و شاعری شغل اصلی او نبود. جالب است بدانید که بزرگ‌ترین گناه از نظر حافظ، ریاکاری و مردم‌فریبی بود. حافظ در دوران زندگی خود اشعار به‌ویژه غزلیات بسیار زیبا و معنی‌داری سروده است که نیز‌اکنون پس از گذشت قرن‌ها از آن، بوی تازگی داده و خواندنش آرامش‌بخش است. دیوان اشعار حافظ شامل غزلیات، قصیده، مثنوی، قطعات و رباعیات می‌شود.

حافظ در دوران جوانی عاشق دختری به نام شاخه نبات شد؛ البته برخی بر این عقیده‌اند که نام همسر حافظ نسرین بود و او این نام را به‌دلیل شیرین زبانی معشوقه‌اش به او اختصاص داده است. او برای رسیدن به معشوقه‌اش، ۴۰ شبانه روز را به‌طور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زنده‌داری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو می‌کنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمه‌کاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت.

در تقویم رسمی ایران، ۲۰ مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار می‌شود.

 

آثار حافظ

دیوان حافظ شامل ۵۰۰ غزل، ۴۲ رباعی و چند قصیده است که آن را در در ۵۰ سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی به‌طور متوسط در هر سال تنها ۱۰ غزل سروده است؛ زیرا او در لحظاتی خاص به سرودن اشعار خود می‌پرداخت و تمرکز خود را روی خلق آثاری ناب گذاشته بود که شایسته مقام معشوق باشد. این نکته بسیار قابل‌توجه و تامل‌برانگیز بوده و به همین خاطر دیوان او را به یک کتاب خاص و خواندنی تبدیل کرده است. دیوان حافظ بیش از ۴۰۰ بار به زبان فارسی و زبان‌های دیگر دنیا به چاپ رسیده است. حافظ لقب ماهرترین غزل‌سرای زبان فارسی را نیز با اقتدار از آن خود کرده و تک بیت‌های او بسیار درخشان و تماشایی است.

شاید تعبیر کردن یا قدرت تاویل پذیری را بتوان از مهم‌ترین خصوصیات اشعار حافظ به حساب آورد؛ زیرا هر کس که دیوان حافظ را باز کرده و غزلی از آن می‌خواند، با توجه به شرایط روحی خود برداشت متفاوتی از آن می‌کند؛ به‌گونه‌ای که حافظ آن شعر را فقط برای حال آن لحظه او سروده است. در اشعار حافظ، تناسبات هنری به شکلی ظریف و دقیق رعایت شده‌اند و ایهام و ابهام را به جا و درست به کار برده است. در برخی از اشعار حافظ، زبان طنز نیز به کار گرفته شده تا ناگفته‌ها به کمک زبان طنز بیان شود.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (16 اردیبهشت)

دیگر خبرها

  • نماهنگ «بابارضا» منتشر شد
  • نماهنگ| بابا رضا
  • خط انتقال آب جدید شهر زاینده‌رود بهره‌برداری شد
  • اما چشمات ؛ حجت اشرف زاده
  • تکرار گل خاطره‌انگیز هوملز مقابل فرانسوی‌ها (عکس)
  • حیرت آهنگران از مداحی‌ با «جدی می‌فرمایید»
  • ببینید | حیرت آهنگران از مداحی‌ با سبک و ریتم «جدی می‌فرمایید»
  • برگزاری اجتماع «فرمانده مهدی» در مهریز
  • واکنش آهنگران به مداحی با سبک و ریتم جدی می‌فرمایید! | ویدئو
  • فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (17 اردیبهشت)